فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۷۴۴ مورد.
روایت های مطایبه آمیز هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطایبه جهان طرفه ای از واقعیت های معکوس است که همزمان به واقعیت و ضد آن میپردازد.. بنابراین برای بررسی دقیق متن مطایبه آمیز باید به اشکال، انواع و شگردهای مطایبه توجه کرد. مطایبه میتواند به شکل هزل، هجو و یا طنز ظاهر شود و شوخیهای مبتنی بر هریک از این اشکال را میتوان در قالب های لطیفه، حکایت، قصه و... بیان کرد. در این مقاله ضمن تعریف انواع و اشکال مطایبه و ذکر نمونه هایی از قصه های مطایبه آمیز هزارویکشب، ابتدا این حکایت ها از لحاظ عنوان به سه دسته طبقه بندی گردیده، سپس از منظر صفات نوعی تیپ- قهرمان قصه ها مطالعه شده و در نهایت شگردهای خنده آور این قصه ها، ازجمله واژگونگی موقعیت، عدم تجانس، تضاد و اغراق و تصادف، پایان غیرمنتظره، اعمال غیرعادی اشخاص و ... مورد واکاوی قرار گرفته است.
نقد و بررسی کتاب: گزیده ای از سیاست نامه و قابوس نامه، گزینش جعفر شعار؛ نرگس روان پور، چاپ هشتم
الگوی پوشش در داستان خسرو و شیرین نظامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
توصیف مختصات ظاهری شخصیت داستانی یکی از عناصر اصلی شخصیت پردازی است که شامل وصف چهره، اندام، پوشش و حرکت می شود. از این بین عنصر پوشش در داستان های نظامی گنجوی، از عناصر برجسته ای است که علاوه بر پرداخت زیبایی شخصیت، از لحاظ جمال شناسی نیز قابل بررسی و تامل است.
اصل پوشیدگی در زمان تاریخی وقوع داستان (دوران ساسانی) معادل پرهیزکاری است و در زمان بازآفرینی داستان نیز به دلایل مذهبی و فرهنگی، پوشیدگی نشانه فضیلت اخلاقی است. از سوی دیگر در سنت ادبی فارسی به ندرت با توصیف برهنگی مواجهیم. حکیم گنجه با توجه به فرهنگ، تاریخ داستان و سنت ادبی به ترسیم شکل ظاهری شخصیت ها و طبعا پوشش آن ها می پردازد.
در این مقاله برآنیم با بررسی انواع پوشش در داستان خسرو و شیرین و مطابقت آن با الگوهای پوشش در زمان ساسانی و سلجوقی، به تصویر کلی پوشش در سخن نظامی دست یابیم
روایت ها و عناصر داستان زندگی ابراهیم ادهم و نسبت آن با باورها و آداب بودایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
معابد بودایی بلخ و نقش سر بودا بر سکه های پیروز ساسانی حاکی از نفوذ آیین بودا در خراسان، یکی از خاستگاه های تصوف است. همجواری و رفت و آمدهای پیاپی میان سرزمین های اسلامی و مناطق بودایی نشین، در روزگاران پس از اسلام نیز سبب انتقال و ورود آداب و مناسک بودایی به تفکر و آداب و رسوم صوفیه این مناطق شد. از نمونه های این تأثیرپذیری، روایت خراسانی داستان ابراهیم ادهم است که نشان می دهد پردازندگان آن به سبب همجواری خراسان با هند و سرزمین های بودایی نشین، از سرگذشت بودا و باورهای بودایی الگو گرفته اند. در این مقاله سعی شده پس از آوردن روایت های شامی و خراسانی این داستان، از راه بررسی مقایسه ای و آوردن نمونه هایی از مشابهت های عناصر این روایت مانند بی خانمانی، عبادت در غار و پرهیز از خوردن گوشت و مطابقت با ادبیات جاته که و آداب و باورهای بودایی، این الگوپذیری نشان داده شود.
عنصر شخصیت در حکایت های حدیقه سنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حدیقه الحقیقه و شریعه الطریقه از برجسته ترین و تاثیر گذارترین مثنوی های عرفانی - تعلیمی ادب پارسی و مهم ترین اثر ابوالمجد مجدود بن آدم سنایی غزنوی (6 هـ. ق) است. سنایی پس از یک دیباچه دراز آهنگ منثور، مطالب و موضوع های این منظومه را، که تعداد آنها در بیشتر نسخه ها به 10000 بیت می رسد، در ده باب گنجانده است و برای بیان روشن تر و استوار تر مقاصد خود، که اغلب، مسایل غامض و بلند عرفانی هستند، از نوع ادبی پر تاثیر حکایت بهره برده و در لا به لای مطالب اصلی کتاب، حکایت های نسبتا زیادی را گنجانده که تعداد آنها در مجموع به 112 حکایت می رسد. این حکایت ها اغلب با عنوان هایی نظیر: «التمثل فی، التمثیل فی، حکایت در، و داستان...» از متن اصلی جدا می شوند و از نظر کوتاهی و بلندی متفاوتند و بی شک در ساده کردن و پر تاثیر کردن زبان حدیقه، نقش فراوان دارند. برای به انجام رسانیدن این پژوهش پس از بررسی شخصیت های اصلی این حکایت ها، آنها را در پنج گونه مذهبی - عرفانی، تاریخی - اسطوره ای، تیپیک، همراز، تمثیلی و نمادین جای دادیم و از دیدگاه عنصر داستانی «شخصیت» بدان ها نگریستیم. سعی شد بخشی از یافته های تحقیق در چند جدول نمایش داده شود.
فرهنگ عمومی و ارتباطات اجتماعی ایرانیان از نگاه سفرنامه نویسان اروپایی در دوران قاجاریه و پهلوی
حوزههای تخصصی:
در این مقاله کوشش بر آن است که فرهنگ عمومی و ارتباطات اجتماعی ایرانیان، که رفتارهای فراوانی مبتنی بر فرهنگ عمومی را در خود دارد، از نگاه سفرنامه نویسان اروپایی که در دوره های قاجار و پهلوی به ایران سفر کرده اند، بررسی شود.
در ابتدا، به اهمیت این دو دوره در تاریخ معاصر ایران پرداخته می شود، سپس به تاریخچة کوتاهی از سیروسیاحت در ایران اشاره می شود. بخش بعدی نیز به سفرنامه ها و سفرنامه نویسان اروپایی دورة قاجار و بررسی نظرات آنان اختصاص دارد. ضمناً با توجه به نقش اساسی زبان و ادبیات فارسی در فرهنگ عمومی ایرانیان بخشی مستقل به این موضوع می پردازد.
در واپسین بخش نیز، با بررسی اجمالی عصر پهلوی، دیدگاه ها و نظرات سفرنامه نویسان دربارة فرهنگ عمومی و ارتباطات اجتماعی ایرانیان بررسی می شود. نتیجه گیری و جمع بندی مباحث طرح شده هم در انتهای مقاله آمده است.
مضمون عیاری و جوانمردی و آموزه های تعلیمی- القایی آن در حماسه های منثور (مطالعه موردی: سمک عیار، داراب نامه و فیروزشاه نامه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش های پیشین، کاوش درباره مضمون عیاری و آموزه های جوانمردی و جریان ها و شاخه های این آیین اجتماعی-سیاسی عموماً بر اثر غلبه گرایش و نگاه نخبه گرای محققان و محوریت و جایگاه ویژه قرآن کریم و متون دینی، بیشتر معطوف به متون عرفانی منثور و گاه منظوم بوده است. روشنگری و بازنمایی ارتباط تنگاتنگ و کهن عیاری و جوانمردی با متون حماسی و نمایاندن آموزه های تعلیمی- القایی این جمعیت اخلاقی می تواند گامی نو و جهت ساز باشد تا خاستگاه اولیه و ایرانی عیاری را آشکار سازد و برخی برداشت های نادرست موجود را نیز در این مورد اصلاح نماید. با این چشم-انداز نوشتار حاضر کوشیده است نخست مبانی نظری تحقیق را در چهار محور روایت های حماسی منثور، ادبیات تعلیمی و چیستی و زیرشاخه های آن، پیشینه تاریخی و فراز و فرودهای جوانمردی و عیاری معرفی کند و سپس با رویکرد تطبیقی موردی و گونه شناختی، به تحلیل و توصیف آموزه های تعلیمی- القایی عیاران و جوانمردان در دو حماسه منثور سمک عیار و داراب نامه بپردازد. دست آوردهای جستار حاضر، ناگفته ها و ابعادی را آشکار می سازد که پیشتر بدان ها توجهی نشده است.
تجلی مقامه نویسی در بوستان سعدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فن مقامه نویسی در ادبیات عرب با مقامات بدیع الزمان همدانی آغاز شد و با مقامات حریری به اوج و کمال خود رسید . مقامات قاضی حمید الدین بلخی بهترین و تنها نمونه مقامه نویسی در ادبیات فارسی است . در قرن هفتم هجری ، سعدیبر تاثیر پذیری از شیوه نثر مقامات حمیدی در گلستان ، با ذوق و خلاقیت خود ، دو مقامه منظوم در بوستان آفریده است .
تمثیل و کلیله و دمنه
حوزههای تخصصی:
انواع روایی سنتی در ادب فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیات داستانی ایران بسیار گسترده و پربار است ‘ می توان در آن گونه های مختلف روایت را دید وهر یک از آنها را نیز لذت بخش یافت. بخش بزرگی از این داستانها را داستانهای سنتی تشکیل می دهد که با وجود گستردگی وتنوع زیاد‘ هنوزبه طور جدی گامی برای طبقه بندی آنها برداشته نشده است. کارهای انجام شده در این باره که در این جستار به آنها هم اشاره کرده ایم هنوز در مراحل ابتدایی است. این مبحث طبقه بندی داستا نهای سنتی را به عنوان یک پیشنهاد با نگاه به کارهایی که تا کنون انجام گرفته‘ به بحث می گذارد.
عنصر «شخصیت» در مقامات حریری و حمیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مقامات حریری و حمیدی به عنوان دو اثر منثور، جزء آثار داستانی کهن در ادب عربی و فارسی به شمار می آیند. این دو مجموعه داستانی از نظر داشتن عناصر داستان و پردازش نیکوی آنها از چنان قوت و مقبولیتی برخوردارند که می توانند با داستهای کوتاه در عصر حاضر، برابری کنند. از جمله عناصر داستانی بلکه مهمترین آنها، عنصر «شخصیت» است که بویژه در مقامات حریری نقشی برجسته و جذاب دارد. مقایسه شیوه های شخصیت پردازی و تحلیل انواع شخصیتها در این دو مقامات، سبب می شود تا ضمن شناساندن ارزش ادبی این دو اثر، جنبه ای مهم از ارتباط میان زبان و ادب فارسی و عربی و پرباری آنها روشن شود.
سمک عیار : افسانه یا حماسه ؟ ( مقایسه سازه شناختی سمک عیار با شاهنامه فردوسی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سنت دیرینه، غنی و مردمی قصه گویی شفاهی توسط قصه گویان که نزد همه هندو اروپاییان؛ بخصوص اقوام آریایی ساکن فلات ایران بویژه شرق ایران،خراسان بزرگ ، رواج بسیار داشته، افسانه ها و اساطیر کهن و نیزبسیاری از اخبار حوادث تاریخی را حفظ و منتقل کرده است.در این مقاله ، ضمن بررسی این سنت وتحلیل درزمانی آن،کوشیده ایم نشان دهیم که بسیاری ازآثار داستانی اولیه دورهاسلامی، از رهگذر همین سنت شفاهی پدید آمده است و قسمتهای بسیار از شاهنامه ، ویس و رامین و نیز سمک عیار را راویان و به صورت شفاهی روایت کرده اند. مقایسهسازه شناختی شاهنامه و سمک عیار نه تنها این نظریه را اثبات می کند بلکه آشکار می سازد که سمک عیار به دلیل داشتن عناصر، بنمایه ها و سازه های حماسی بسیار، یک حماسه است نه افسانه.