نگرشی انتقادی به نظریه رایج سازمان و مدیریت پس از رکود بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دغدغه یافتن جایگزین برای نظریه رایج سازمان و مدیریت چندی است که در محافل تحقیقاتی غرب نمود کرده و اکنون گروه معتنابهی از پژوهشگران در کشورهای غربی معتقدند این نظریه و نیز مکتب سرمایه داری به عنوان خاستگاه فکری آن در حل مسائل جامعه دچار ناکارآمدی است. این اندیشه بخصوص بعد از بحران اقتصادی سال 2008 میلادی قدرت گرفت. هدف از پژوهش حاضر، بررسی و تحلیل دیدگاه های این منتقدان است. تحقیق حاضر ضمن بررسی و تحلیل این دیدگاه های انتقادی، دسته بندی تازه ای را از انتقادات موجود نسبت به مکتب سرمایه داری و نظریه رایج سازمان و مدیریت ارایه کرده است. یکی از ثمرات پژوهش حاضر، زمینه سازی برای ارایه نگاه اسلام در عرصه مدیریت است. درواقع، وقتی روشن شود که محققان نظریه رایج سازمان و مدیریت در مهد این نظریه، خود از منتقدان آن شده اند زمینه فراهم خواهد شد تا دیدگاه مدیریت اسلامی به عنوان یک جایگزین پیشنهاد شود. همچنین دسته بندی ارایه شده از دیدگاه های انتقادی موجود زمینه سازی دیگری برای تبیین دیدگاه مدیریت اسلامی از جهت تعیین محل نزاع نظری صورت میدهد. این تحقیق با روش «تحقیق کتابخانه ای» صورت گرفته است. بر اساس یافته های پژوهش، دیدگاه های منتقدان بعد از بحران اقتصادی 2008 میلادی در سه سطح کلان، میانی و خرد تحلیل میشود. در سطح کلان، انتقادات موجود متوجه مکتب سرمایه داری به عنوان خاستگاه نظریه رایج سازمان و مدیریت می باشد. در این سطح، مفاهیم بنیادین این مکتب نظیر «کار»، «تبادل و مصرف»، و «منابع» موضوع واکاوی انتقادی قرار گرفته است. در سطح میانی، انتقادات متوجه سازوکار «سازمان» و نظریه رایج مدیریت به عنوان نرم افزار اداره سازمان می باشد. در سطح خرد نیز از نگرش و رویکرد نظریه رایج مدیریت به افراد انسانی به عنوان اجزای سازمان انتقاد شده و توصیه هایی در جهت اصلاح رویکردهای رایج ارایه شده است.