امید قادرزاده

امید قادرزاده

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه کردستان و پژوهشگر پژوهشکده کردستان شناسی(نویسنده مسئول)
پست الکترونیکی: o.ghaderzadeh@uok.ac.ir

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۷۵ مورد از کل ۷۵ مورد.
۶۱.

مطالعه کیفی دلالت های معنایی غذا و تناول آن نزد زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتماعات ذائقه زنان غذا مدیریت بدن مراقبت غذایی هویت غذایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۳۲
تناول غذا در کنار ابعاد فیزیولوژیک، کارکردهای تمایزبخشی دارد و همین مسئله تناول غذا را از یک نیاز جسمی به مسئله ای بنیادین در بیان هویت اجتماعی مبدل کرده است که افراد به تناظر آن به بیان روایتی خاص از جایگاه و هویت اجتماعی خود می پردازند. در همین زمینه، مسئله اصلی نوشتار حاضر این است که زنان چگونه، به میانجی یک امر زیستی و بیولوژیک، جایگاه اجتماعی خود را بازسازیِ معنایی می کنند. روش شناسی مطالعه حاضر کیفی است و روش مردم نگاری برای انجام دادن عملیات میدانی و برای تحلیل داده ها از نظریه مبنایی استفاده شده است. نتایج حاصله از مصاحبه نیمه ساخت یافته با 30 نمونه زن، نشان از تغییر در رویکرد زنان متعلق به جایگاه های مختلف اجتماعی نسبت به غذا و تناول آن دارد. برای زنان مورد مصاحبه، غذا و تناول آن دلالت های معناییِ سیرشکمی، ساده گرایانه، کارکردگرایانه، زیبایی شناسانه، و سبک بخشی دارد.
۶۲.

روحانیان کُرد اهل سنت و دغدغه شناسایی: مطالعه کیفی کنش ورزی سیاسی روحانیان اهل سنت در کُردستان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنش سیاسی روحانیان اهل سنت محدودیت منابع در دسترس طرد سیاسی اختلال و نابرابری در شناسایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۸ تعداد دانلود : ۱۶۳
با وجود پیوند دین و سیاست در دوره جمهوری اسلامی و  مشارکت فعالانه ی روحانیان اهل تشیع در سیاست، کنش ورزی سیاسی روحانیان اهل سنت در کُردستان وجوه متفاوتی پیدا کرده است. پژوهش حاضر در نظر دارد تا با واکاوی تجربه و درک نمونه ای از روحانیان اهل سنت سنندج  به شناسایی شکل های کنش ورزی سیاسی روحانیان، بسترهای موجود موثر و پیامدهای آن بر زندگی فردی و اجتماعی بپردازد. این پژوهش، با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه ای انجام شده است و طی آن با  27 نفر از روحانیان سنندج مصاحبه بعمل آمده است. نتایج پژوهش مبیّن آن است که بسترهایی چون «محرومیت از شهروندی و حقوق اجتماعی»، «اختلال روابط نهادی»، «زوال مدارای مذهبی و هویتی»، «بی اعتمادی سیاسی» و «محدودیت منابع در دسترس» عرصه را برای کنش ورزی سیاسی روحانیان و ائمه جماعت در سنندج محدود  ساخته است.از این رو، تجربه و درک روحانیان با احساس بی قدرتی سیاسی همراه بوده است و به رغم دغدغه های سیاسی و تأکید بر تشکل یابی سیاسی به مثابه ضرورت فعالیت سیاسی، آن ها از مجاری نهادی برای پیگیری مطالبات ناامید بوده و به لحاظ سیاسی منزوی و با ناامیدی از صندوق رأی، به کنش های فرهنگی روی آورده اند. کنش ورزی سیاسی برای روحانیان پیامدهایی چون «محرومیت  اجتماعی»، «وابستگی به مردم» و «زوال اعتماد عمومی» به همراه داشته است که ناظر بر مقوله ی هسته ی «اختلال و نابرابری در شناسایی» است. 
۶۳.

تحلیل تماتیک ابعاد و منابع جامعه پذیری جنسیتی در بستر مردسالاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه پذیری جنسیتی خود وابسته زن به مثابه ناموس مردرسالاری هویت یابی بر مدار خانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۱۰۷
ججامعه پذیری جنسیتی از سازه های مفهومی و نظری راهگشا در فهم مردسالاری و فرودستی زنان است. پژوهش حاضر در نظر دارد تا به میانجی روایت زنان، به ابعاد جامعه پذیری جنسیتی و منابع آن بپردازد. پژوهش حاضر با روش شناسی کیفی و روش تحلیل تماتیک در میان نمونه ای از زنان سنندجی به انجام رسیده است. در نمونه پژوهش،30 نفر زن مشارکت داشتند. یکی از ابعاد جامعه پذیری جنسیتی، نقش های جنسیتی است که بر مبنای تحلیل اظهارات زنان، به 4 تم اصلیِ «هویت یابی بر مدار خانه»، «نقش های ابزاری»، «نظم مراقبتی مردسالار» و «سقف شیشه ای و دشواری ارتقای زنان شاغل» دست یافتیم. دومین بُعد جامعه پذیری جنسیتی، کلیشه های جنسیتی است. بر مبنای روایت زنان، کلیشه های جنسیتی بر خودپنداره و شخصیت زنان سیطره دارد و ردپای آن را می توان در فضاهای همگانی، مدیریت خانواده، ازدواج دختران و روابط زناشویی پیدا کرد. «جنسیتی شدن فضای همگانی» و «نا امنی فضای همگانی و مقصرانگاری زنان» از جمله کلیشه های مستتر در فضاهای همگانی و «هویت ابرازی» و «جنسیتی شدن کار و تحصیل» کلیشه های مربوط به شخصیت زنان را شکل داده-اند. هم چنین، «ریسک ناپذیری و تصمیم گیری وابسته» و «تفکیک جنسیتی مدیریت و برنامه ریزی در خانواده» ناظر بر کلیشه های حوزه مدیریت خانواده و «تعجیل و سخت گیری در ازدواج»، «زن به مثابه ابژه جنسی» و «زن به مثابه ناموس»، کلیشه جنسیتی حاکم بر انتخاب همسر و مسائل و روابط زناشویی محسوب می شود. الگوپذیری از «خانواده و بستگان» و «رسانه های ارتباط جمعی»، اصلی ترین منابع جامعه پذیری جنسیتی زنان مورد مطالعه را شکل داده اند.
۶۴.

برساخت تنوع قومی و مذهبی در اسناد بالادستی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سیاست فرهنگی دولتی تنوع قومی و مذهبی تحلیل گفتمان انتقادی هویت ایرانی-اسلامی تقلیل و تعلیق تفاوت ها

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹ تعداد دانلود : ۸۹
در این پژوهش بر آنیم برساخت تنوع قومی و مذهبی در سیاست فرهنگی جمهوری اسلامی را به میانجی اسناد بالادستی بررسی کنیم. مفروضه اصلی پژوهش حاضر این است که سیاست فرهنگی به گونه ای گفتمانی سوژه های قومی و مذهبی را برساخت می کند. میدان گفتمان، اسناد بالادستی هستند که هر کدام نوعی از گفتمان سیاسی و فرهنگی مختص به خود را دارند. بر این اساس، سؤال اصلی پژوهش حاضر این است که گفتمان سیاست فرهنگی در دوره جمهوری اسلامی چگونه خود و دیگری های قومی و مذهبی را بازنمایی می کند؟ در این خصوص به واکاوی گفتمان قانون اساسی، اصول کلی سیاست فرهنگی کشور، سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، نقشه مهندسی فرهنگی کشور و منشور حقوق شهروندی پرداختیم. نظریه گفتمان لاکلائو و موفه در این پژوهش در بخش نظری و روشی راهنمای تحلیل بوده است. بر مبنای نتایج پژوهش، در اسناد بالادستی، عناصری از فرهنگ و هویت قومی و مذهبی حول دال مرکزی (هویت ایرانی-اسلامی)، مفصل بندی شده است که بیشتر بر عناصر مشترک فرهنگ ها تأکید دارد و با سرریز معانی اضافی اقوام و مذاهب به حوزه گفتمان گونگی، عناصر متفاوت فرهنگی به حاشیه رانده است. در این اسناد، ضمن پذیرش واقعیت تنوع قومی و مذهبی با برجسته سازی وحدت و همگرایی ملی، تفاوت های قومی و مذهبی تقلیل و تعلیق شده است. با لحاظ واقعیت تنوع در جامعه ایران، فقط از طریق نظم چندفرهنگی می توان از مخاطرات نظم سیاسی تک فرهنگی جلوگیری کرد؛ نظمی که به پذیرش عقلانیت های متکثر و پروژه های هژمونیک رقیب و متکثر امکان بقا دهد و این متضمن گذار از رویکردهای پساسیاسی و آنتاگونیستی در گفتمان سیاست فرهنگی دولتی به رویکرد آگونیستی است.
۶۵.

تأثیر اشکال مختلف سرمایه بر هویت جمعی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: زنان سرمایه اجتماعی سرمایه اقتصادی سرمایه فرهنگی هویت جمعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۷ تعداد دانلود : ۹۰
از وجوه مورد توافق در نزد جامعه شناسان کلاسیک و معاصر تأکید بر نقش و جایگاه بهره مندی از اشکال سرمایه در بازاندیشی مرزبندی های هویتی و بسط تعلقات جمعی است. تحقیق حاضر با بهره گیری از نظریه های جنکینز و بوردیو به بررسی تجربی فرضیه ی رابطه ی بین میزان بهره مندی از سرمایه های اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی و احساس تعلق، تعهد و وفاداری زنان نسبت به هویت های قومی و ملی پرداخته است. برای بررسی رابطه مذکور از یک نمونه ی 385 نفر از زنان 18 تا 45 ساله ی شهر سنندج استفاده شده است. روش تحقیق به صورت پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است.نتایج حاصل از بررسی نشان می دهد که بین سرمایه های فرهنگی و اجتماعی و برجستگی هویت های ملی و قومی به ترتیب همبستگی مثبت و منفی وجود دارد و سرمایه اقتصادی همبستگی مثبتی با انواع هویت دارد.لکن بیش ترین همبستگی سرمایه اقتصادی با هویت ملی است. هم چنین، نوع همبستگی ابعاد تجسم یافته و عینیت یافته ی سرمایه فرهنگی با هویت های قومی و ملی تا حدودی متفاوت با بُعد نهادینه شده ی آن است. در میان ابعاد سرمایه اجتماعی، روابط انجمنی و نهادی، بیش ترین اثر تقویت کنندگی را بر هویت ملی دارد. در مجموع، اشکال سرمایه های اجتماعی و فرهنگی به ترتیب 593/0 و 377/0 از تغییرات هویت های ملی و قومی زنان مورد بررسی را تبیین می کند. در بخش پایانی مقاله، دلالت های یافته ها و نتایج تحقیق در زمینه مطالعات آتی و سیاست گذاری اجتماعی و فرهنگی مورد بحث قرار گرفته است.
۶۶.

سنجش عوامل جامعه شناختی مؤثر در مشارکت مدنی زنان(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۲ تعداد دانلود : ۸۷
با توجه به اهمیت مشارکت مدنی به عنوان اصلی ترین شاخص توسعه ی اجتماعی، این پژوهش درصدد است تا در چارچوب دستگاه مفهومی پاتنام، به مطالعه ی میزان مشارکت مدنی و گونه های آن در میان زنان بپردازد. این تحقیق از نوع پیمایشی است که در طی آن با 370 نفر از زنان 18 تا 45 سال شهر الشتر مصاحبه شده است. یافته ها نشان می دهد که میانگین مشارکت مدنی زنان معادل 2/59 درصد بود که بر مبنای یک مقیاس صفر تا 100 متوسط ارزیابی می شود. در میان گونه های مشارکت مدنی، نوع غالب مشارکت مذهبی بوده و مشارکت نهادی (انجمنی) در پایین-ترین سطح قرار داشته است. تحلیل رگرسیونی چندمتغیره نشان می دهد که مشارکت مدنی زنان به ترتیب شدت رابطه با متغیرهای میزان منابع در دسترس زنان، گستره روابط اجتماعی، اثربخشی اجتماعی، وضع تأهل و سن مربوط است. متغیرهای مذکور در مجموع 54 درصد تغییرات مشارکت مدنی زنان را تبیین می کنند. در بخش پایانی مطالعه، دلالت های یافته ها و نتایج تحقیق در زمینه مطالعات آتی و سیاست گذاری اجتماعی و فرهنگی مورد بحث قرار گرفته است.
۶۷.

کولبری و دلالت های هویتی آن: تحلیل مضمون روایت کولبران بانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجربه حیات برهنه طرد اجتماعی زندگی شرافتمندانه کولبری قومیت به مثابه سپر محافظتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱ تعداد دانلود : ۷۲
هدف پژوهش حاضر، مطالعه کولبری به مثابه سبک زندگی با دلالت های هویتی است. روش شناسی پژوهش، کیفی و از تحلیل مضمون در مقام روش و استراتژی مدیریت و تحلیل داده ها بهره گرفته شده است. میدان مطالعه شده، کولبران شهرستان بانه اند. برای گردآوری داده ها از مصاحبه نیمه ساختار یافته استفاده شد. در همین راستا 19 نفر از کولبران با روش نمونه گیری هدفمند و با حفظ حداکثر تنوع انتخاب شدند. بر مبنای تحلیل مضمونی داده ها، 4 مضمون اصلی به شرح زیر استخراج شد: در ارتباط با معانی کولبری، به دو مضمون اصلی «مبارزه برای حفظ کرامت» و «تجربه حیات برهنه» دست یافتیم. در ارتباط با دلالت های هویتی کولبری، دو مضمون اصلی «تردید در بازشناسی کولبر به مثابه ایرانی» و «قومیت به مثابه سپر محافظتی» به دست آمد. این همانی کُردبودن با کولبری، بازنمای طرد اجتماعی ساختاری مناطق مرزی است و بر دگردیسی کولبری از یک امر اقتصادی و معیشتی صرف، به کرداری سیاسی- فرهنگی و هویتی دلالت دارد که از سوی کولبران به شیوه ای مبدعانه فهم و تفسیر می شود و روایت مسلط را به چالش می کشد.
۶۸.

کولبری؛ زمینه های تکوین و تداوم آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد سیاسی مرز بحران بازنمایی سیاسی تقسیم فرهنگی کار ساختار نابرابر کولبری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴ تعداد دانلود : ۸۹
در مناطق مرزی کُردنشین، کولبری به یک سبک معیشتی و یکی از مهمترین مجاری امرار معاش تبدیل شده است. هدف پژوهش حاضر، تحلیل روایت کولبران از زمینه های تکوین و تداوم کولبری است. روش شناسی پژوهش کیفی بوده و از روش تحلیل روایت استفاده شده است. میدان مورد مطالعه، فضای کولبری در شهرستان بانه است و نمونه آماری آن کولبران هستند. به این منظور با 19 نفر که حداقل 3 سال سابقه کولبری در مرزهای بانه داشتند، مصاحبه شد. در خصوص زمینه ها و بسترهای تکوین و تداوم کولبری به دو تم اصلی «اقتصاد مرزی تخریب شده» و «ساختار نابرابر» دست یافتیم. بنا به روایت کولبران، اقتصاد سیاسی مرز با حفظ و بازتولید وضعیت پیرامونی مناطق مرزی و نابرابری ساختاری پیوند دارد؛ از این منظر، کولبری نوعی تمهید و سیاست فرودست سازی تلقی می شود؛ سیاستی که بدنبال ادغام فرهنگی مناطق مرزی است بدون آن که در تقسیم ملّی کار، نقش اقتصادی و اجتماعی برای این مناطق تعریف کند. بر مبنای این روایت، کولبری نه محصول انتخابِ اقتصادیِ حسابگرانه کولبران و نه نتیجه طبیعی اقتصاد محلی، بلکه پدیده ای تحمیلی است و بر بحران نمایندگی (بازنمایی) سیاسی مناطق مرزی کُردنشین دلالت دارد.  
۶۹.

جامعه پذیری سیاسی در بستر قومیت: تحلیل روایت جوانان سنندجی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال در جامعه پذیری رسمی سیاست پرهیزی زوال اعتماد نهادی سیاست هراسی جوانان سنندج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۰ تعداد دانلود : ۶۱
تربیت شهروندان همسو با نظام سیاسی و همراه کردن شهروندان با زمینه های اجتماعی و قومی متفاوت با ارزش های مرجح سیاسی، از دغدغه های نظام های سیاسی در جوامع متکثر به شمار می آید و از طریق جامعه پذیری سیاسی دنبال می شود. در پژوهش حاضر، ابعاد جامعه پذیری سیاسی (فعالیت سیاسی، آگاهی سیاسی و رفتار سیاسی) و رویکرد جوانان نسبت به منابع جامعه پذیری سیاسی (رسمی و غیررسمی) بررسی شده است. نظر به ماهیت اکتشافی و بسترمند پژوهش حاضر، رویکرد کیفی و روش تحلیل، روایت اختیار شده است. میدان مطالعه شده، جوانان 18 تا 32 سال شهر سنندج است که طی آن با 36 نفر مصاحبه نیمه ساختاریافته به عمل آمد. بر مبنای یافته ها، سیاست هراسی بر پنداشت جوانان سایه افکنده است و ازنظر جوانان، فعالیت سیاسی به مثابه پیشه خواص، کُنش سیاسی وفاداری و اعتراضی تداعی می شود. آگاهی سیاسی جوانان، حول «ذهنیتِ ناهمسازی دین و سیاست» و «زیست سیاسی شهروندمدار» صورت بندی شده است. در سطح رفتار سیاسی، جوانان نسبت به تغییر از مجرای صندوق رأی مردد و ناامید بودند. تجربه و درک جوانان از منابع رسمی جامعه پذیری سیاسی بر «فاصله گیری کارگزاران نهادی از جامعه»، «کاشت وارونه صداوسیما» و « نظام آموزشی ایدئولوژیک» دلالت داشت. بر مبنای روایت جوانان، رویکرد منابع غیررسمی جامعه پذیری، «سیاست پرهیزی همسالان» و «زوال اعتمادی نهادی خانواده» را نشان می داد. نتایج این پژوهش نشان از ناهم سویی منابع رسمی و غیررسمی جامعه پذیری سیاسی در میدان مطالعه شده دارد.
۷۰.

خشونت جنسیتی: ارائه یک نظریه زمینه ای(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تعلیق هویت فردی خشونت جنسیتی خشونت نمادین خشونت نهادین طرد اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۲۹
مقدمه: پژوهش حاضر معطوف به خشونت جنسیتی است. برمبنای فهم عامه خشونت جنسیتی خصوصی و خانوادگی تلقی می شود و عمدتاً با هدف حفظ خانواده و فرهنگ اعمال و توجیه می شود. پژوهش حاضر در نظر دارد تا به میانجی تجربه و درک زنان از خشونت در عرصه های مختلف اجتماعی، به واکاوی اشکال، زمینه ها و پیامدهای خشونت جنسیتی در نزد نمونه ای از زنان شهر سنندج بپردازد. روش: روش پژوهش حاضر، نظریه زمینه ای است و طی آن با 35 نمونه از زنانی مصاحبه انجام شد که از تجربه خشونت در زندگی برخوردار بودند. در انتخاب نمونه ها، از نمونه گیری هدفمند و با حداکثر تنوع بهره گرفته شده است. یافته ها: زنان موردمطالعه خشونت را در عرصه های مختلف اجتماعی تجربه کرده اند و جامعه پذیری جنسیتی، تبعیض نهادی و محرومیت از منابع قدرت، زمینه های خشونت جنسیتی را شکل داده اند. تجربه خشونت برای زنان آمیخته با سلب قدرت، نادیده انگاری، طرد نهادی، ترس فراگیر و بدبینی نسبت به مردان بوده است و تقدیرگرایی و گریز از جامعه به عمومی ترین راهبرد مواجهه با خشونت تبدیل شده است؛ راهبردهایی که پذیرش هویت متعارف، ترس و بدبینی نسبت به مردان و غیاب سیاست زندگی را در پی داشته است. بحث: محرومیت از منابع قدرت، عدم دسترسی به شبکه های اجتماعی حمایتی، تبعیض نهادی، انسداد ارتقای سازمانی بر شکنندگی و آسیب پذیری زنان در عرصه های مختلف دلالت دارد. گستردگی خشونت بیش از هر چیز نشان از وجه نهادی و ساختاری خشونت دارد؛ فلذا نمی توان خشونت جنسیتی را به مسأله فردی تقلیل داد و از تغییر و اصلاح بسترهای نهادی و ساختاری خشونت غفلت کرد.
۷۱.

سازمان های غیردولتی و برساخت مسائل اجتماعی (مطالعه اتنوگرافیک سازمان های غیردولتی سردشت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: برساخت مسائل اجتماعی توانمندسازی حساس سازی سازمان های غیردولتی سردشت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳ تعداد دانلود : ۷۵
پیدایش سازمان های غیردولتی در سردشت، با تنوع و تشدید مسائل و آسیب های اجتماعی گره خورده است. پژوهش حاضر با رویکرد سازه گرایی اجتماعی و با روش اتنوگرافی شهری به میانجی تجربه و روایت جمعی از کُنشگران مدنی، از راه شناسایی راهبردهای ادعاسازی و ساختن راه حل ها به نحوه برساخت مسائل اجتماعی توسط سازمان های غیردولتی سردشت پرداخته است. داده های این پژوهش از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند گردآوری و از راه تحلیل تماتیک کدگذاری شده است. نمونه های موردمطالعه شامل 34 نفر از فعالان مدنی و دارای کنش ورزی یکسره در 31 سازمان غیردولتی بود که به روش نمونه گیری با بیشترین تنوع گزینش شدند. بر پایهٔ داده های میدانی، «برساخت مسائل اجتماعی» در جایگاه رویکرد، عامل پیدایش اغلب سازمان های غیردولتی در سردشت بوده است. این سازمان ها برای به ادراک درآوردن مسائل اجتماعی، از راهبردهای «بسترسازی»، «حساس سازی» و «نیاز/مندسنجی» به عنوان «راهبردهای ادعاسازی» بهره گرفته اند و با توسل به اقداماتی چون «توانمندسازی فکری»، «توانمندسازی عملی» و «ارائه خدمات مستقیم» به ساختن راه حل ها مبادرت نموده اند. بر مبنای یافته ها، راه حل ها و اقدامات سازمان های غیردولتی، در ذیل راه حل های فردی قابل دسته بندی است و جهت دهیِ اقدامات آن ها معطوف به تغییر فردی بوده است. رویکرد یادشده به دلیل تداوم شرایط ساختی مسائل و آسیب های اجتماعی، به تغییرات نهادی و اجتماعی نمی انجامد.
۷۲.

بی تفاوتی اجتماعی جوانان و گسست اجتماعی- فرهنگی(مطالعه پیمایشی جوانان شهر بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۴۵
      بی تفاوتی اجتماعی به عنوان یک مسئله اجتماعی، مانعی بر سر راه مشارکت سیاسی و اجتماعی به شمار می آید. پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان بی تفاوتی اجتماعی جوانان، در چارچوب چشم انداز وفاق اجتماعی و بر مبنای دستگاه نظری رابرت مرتن انجام شده است. روش تحقیق، پیمایش و ابزار گردآوری داده ها، پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تحقیق، جوانان(19 تا 30 ساله) شهر بوکان می باشد. نمونه آماری با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای و تصادفی مطبق گردآوری گردیده است و حجم نمونه مورد مطالعه 400 نفر می باشد. روش اصلی در تحلیل داده ها، رگرسیون چند متغیره است. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان می دهد که متغیرهای گسست ارزشی(263/0)، گسست هنجاری(356/0)  و پایگاه اقتصادی- اجتماعی(170/0-) بر بی تفاوتی اجتماعی تأثیرگذارند. متغیر گسست هنجاری بیش ترین اثرگذاری را بر بی تفاوتی اجتماعی دارد. به این ترتیب، رگرسیون خطی فوق به میزان 2/58 درصد واریانس بی تفاوتی اجتماعی را تبیین می کند و 8/41 درصد به عوامل دیگر بستگی دارد.
۷۳.

بررسی اعتقادات دینی و جهت گیری عرفی گرا -بنیادگرایانه ی دانشجویان؛ مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز ساری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بنیادگرایی جوانان دین داری عرفی گرایی مدل سنجش دین داری گلاک و استارک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۱۸
در این تحقیق، با استفاده از مدل پیشنهادی گلاک و استارک به سنجش چهار بعد دین داری دانشجویان دانشگاه پیام نور مرکز ساری پرداخته شده تا با روش علمی، میزان و انواع دین داری دانشجویان و سهم هر یک از انواع در میان آنها مشخص شود. نتایج به دست آمده نشان دادند که اعتقادات دینی 4/87? دانشجویان در سطح متوسط بوده است. نتایج آزمون فرضیه ها نشان داد که رابطه مستقیم و معناداری بین تمام جنبه های دین داری جوانان دانشگاهی و نوع جهت گیری دینی عرفی گرایانه و بنیادگرایانه آنها وجود دارد. هم چنین، ارتباط بین ابعاد دین داری با جنسیت تأیید شد، حال آنکه ابعاد دین داری با رشته تحصیلی دانشجویان رابطه معناداری نداشت. به علاوه رابطه معناداری نیز بین بعد پیامدی دین داری با وضعیت تأهل دانشجویان مشاهده شد. در نهایت، داده های تحقیق نشان دادند که دانشجویان مورد مطالعه به همه ی ابعاد دین داری حساسیت داشته و همبستگی معناداری نیز بین ابعاد چهارگانه دین داری آنها وجود دارد.
۷۴.

مشکله هویت در سازمان های مردم نهاد: مطالعیه کیفی فعالان مدنی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: احساس تبعیض سازمان های مردم نهاد مدارای بین قومی هویت بازاندیشانه هویّت کُردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۷ تعداد دانلود : ۱۲
یکی از مسائل جامعیه ایران که با زیست چندفرهنگی و تنوع گروه بندی های اجتماعی مشخص می شود، چگونگی مناسبات هویت های اجتماعی متنوع با یکدیگر و گذار از هویت های تکواره به هویت های چندگانه است. تکواره شدن هویت های اجتماعی جامعه، با متصلب نمودن مرزبندی های هویتی، پتانسیل منازعیه اجتماعی و هویتی را تشدید و جامعه را چندپاره می کند. انجمن های مدنی به مثابه اجتماعات بینابینی، در جرح وتعدیل مرزبندی های هویتی و بسط و تعمیم جهت گیری های شناختی و کنشی کنشگران مدنی و تبدیل مای محلی به مای جمعی و عام، نقشی بسزا دارند. پژوهش حاضر در نظر دارد به میانجی تجربیه زیستیه فعالان مدنی در آن دسته از نهادهای مدنی که بازنمای مختصات فرهنگی و اجتماعی کُردستان است، به واکاوی و شناسایی پیامدهای هویتی فعالیت مدنی در نزد نمونه ای از فعالان مدنی بپردازد که به لحاظ خاستگاه زمینه ای، به شهرهای مختلف کُردستان تعلق دارند. این پژوهش، با رویکرد کیفی و روش نظرییه زمینه ای انجام شده است. برای انتخاب نمونه ها از روش نمونه گیری هدفمند و حداکثر تنوع و برای گردآوری داده ها، از مصاحبیه نیمه ساخت یافته استفاده شده است. در نمونیه پژوهش، 27 نفر از فعالان مدنی در 20 نهاد مدنی مشارکت داشتند. بر اساس مطالعیه حاضر، افتخار به هویت کُردی، خود بازاندیشانه (درگیری اجتماعی بازاندیشانه)، هویت ایرانی: تبار ایرانی و کثرت گرا، و فرارفتن از مرز خودی و غیرخودی، شناسه و ابعاد هویتی کنشگران فعال در سازمان های مردم نهاد را شکل داده است. تجربیه فعالیت مدنی برای شهروندان سنندجی، مدارای بین قومی، ناخرسندی از فرادستی اقوام غیربومی، احساس تبعیض، بازنمایی هویت کُردی و خودباوری در پی داشته است. مقولیه هسته نیز بر هویت بازاندیشانه دلالت دارد که بر وجوه فردی، جمعی، متکثر، اقتضایی و تأملی هویت دلالت دارد.
۷۵.

مشکله ی همبستگی در جامعه ی چند قومی ایران: فراترکیب مطالعات موجود(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: همبستگی ملی شکاف قومی- مذهبی توسعه ی نامتوازن مناطق قومی گسست و عدم شمولیت سیاست-های قومی میراث مشترک ملّی قومیت به مثابه سپرمحافظتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۱۹
پژوهش حاضر با لحاظ نمودن اهمیت همبستگی در مقام یک سازه نظری و سیاستی و پیوند آن با وفاق اجتماعی، مقبولیت و مشرعیت سیاسی، به مفهوم سازی و فرموله کردن مشکله ی همبستگی در بستر جامعه چندقومی ایران به میانجی فراترکیب مطالعات موجود پرداخته است. در پژوهش حاضر از روش فراترکیب بهره گرفته شده است. نمونه و جامعه آماری پژوهش، شامل مطالعات کیفی منتخبی است که در بازه ی زمانی1372 تا 1398 از جوانب و دیدگاه های مختلف به بررسی مسأله ی همبستگی و ابعاد آن در ایران پرداخته اند. پس از جستجو در پایگاه های مختلف، تعداد500 مقاله، کتاب و گزارش پژوهشی مرتبط شناسایی و در نهایت 54 منبع برای انجام روش فراترکیب انتخاب شد. برمبنای فراترکیب مطالعات، همبستگی در جامعه ی چندقومی ایران وضعیت پروبلماتیکی پیدا کرده است. نتایج پژوهش موید آن است که مختصات همبستگی در جامعه ایران، برساخت زمینه ها و شرایط ساختاری است. اصلی ترین زمینه ای که بایستی در آن مسئله ی همبستگی در ایران پی ریزی شود، پذیرش واقعیتی به نام «پایایی و مانایی تنوع فرهنگی» است. بر مبنای فراترکیب مطالعات، مختصات همبستگی در جامعه ی چندقومی ایران، معلولِ «قرابت های بین فرهنگی»، «گسست و عدم شمولیت در سیاست های قومی»، «ناپایداری و نامتوازن بودن توسعه »، «ناکارآمدی مدیریت سیاسی اقوام» و «اختلال در شناسایی» است. در این میان «جهانی شدن فرهنگی»، «الگوپذیری از نخبگان قومی»، «ژئوپولتیک مناطق قومی و مداخلات فراملی» و «امتداد قومی» به عنوان شرایط مداخله گر به شمار می آیند. با وجود آن که تنوع قومی و مذهبی به مثابه دالّ مرکزی در قانون اساسی به رسمیت شناخته شده است، با این وصف، کارگزاران سیاسی در بر هه هایی به راهبردهایی متوسل گشته اند که رنج اجتماعی و برون گرایی را در اجتماعات قومی  شکل داده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان