محمدعلی بشارت

محمدعلی بشارت

سمت: دکترای تخصصی
مدرک تحصیلی: استاد تمام، گروه روان شناسی بالینی، دانشکده روان شناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۸۱ تا ۳۰۰ مورد از کل ۳۱۹ مورد.
۲۸۱.

مداخله شناختی - رفتاری - هیجانی زوج محور بر کاهش مشکلات جنسی در بیماران مبتلا به روماتوئید آرتریتیک مطالعه مقدماتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیماری روماتوئید آرتریت مداخله زوج محور مداخله بیمار محور مشکلات جنسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۸ تعداد دانلود : ۳۲۱
این پژوهش طراحی و آزمون اثربخشی یک مدل مداخله شناختی-رفتاری-هیجانی زوج محور و مقایسه آن با یک مدل بیمار محور در کاهش مشکلات جنسی در زنان مبتلا به روماتوئید آرتریت بود. طرح پژوهش از نوع شبه تجربی با پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری سه ماهه بود. به همین منظور، تعداد 90 نفر از زنان مبتلا به بیماری روماتوئید آرتریت از درمانگاه روماتولوژی مجتمع بیمارستانی امام خمینی و دو مطب روماتولوژی خصوصی در شمال و مرکز شهرتهران از طریق نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به سه گروه مداخله زوج محور، مداخله بیمارمحور و یک گروه کنترل اختصاص یافتند. پیش از مداخله مقیاس وضعیت جنسی گلومبک- راست (GRISS-F) توسط شرکت کنندگان تکمیل شد و شاخص آنزیم التهاب (ESR) از طریق انجام آزمایش خون سنجیده شد. سپس گروه های آزمایش در برنامه مداخله زوج محور (7 جلسه با حضور زوجین) و برنامه مداخله بیمار محور (7 جلسه صرفا حضور شخص بیمار) شرکت کردند و گروه کنترل در فهرست انتظار باقی ماند. بعد از اجرای مداخله و نیز در پیگیری سه ماهه مجددا کلیه شرکت کنندگان پرسشنامه را تکمیل کردند و آزمایش خون صرفا در مرحله پس آزمون مجددا به عمل آمد. نتایج پژوهش با استفاده از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که علیرغم موثر بودن هر دو مداخله، مداخله زوج محور تفاوت معنی داری با مداخله بیمار محور از نظر میزان تاثیر بر کاهش مشکلات جنسی افراد مبتلا به روماتوئید آرتریت دارد و این تاثیر در پیگیری سه ماهه نیز پایدار بود. علیرغم کاهش آنزیم التهابی (CRP)در پس آزمون در همه گروه ها، تفاوت معنی داری بین سه گروه وجود نداشت. بنابراین، مداخله شناختی – رفتاری - هیجانی زوج محور به عنوان مداخله ای موثر می تواند جهت کاهش مشکلات جنسی در بیماران روماتوئید آرتریت به کار گرفته شود، حتی اگر تأثیری بر کاهش آنزیم های التهابی ناشی از بیماری نداشته باشد.
۲۸۲.

نقش تعدیل کننده شخصیت نوع D در رابطه بین نشانگرهای زیستی و شدت تنگی عروق کرونری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تنگی عروق کرونری شاخص زیستی بازداری اجتماعی عاطفه منفی شخصیت نوع D

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۳ تعداد دانلود : ۳۱۷
هدف: بیماری کرونری قلب (CAD) یک بیماری التهابی و علت اصلی مرگ و میر در سراسر جهان است. پژوهش های اخیر در کنار عوامل زیستی، به نقش عوامل روانشناختی در بروز و شدت این بیماری توجه کرده اند. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش تعدیل کننده شخصیت نوع D (بازداری اجتماعی و عاطفه منفی) در رابطه بین نشانگرهای زیستی (تروپونین، نسبت نوتروفیل به لنفوسیت، تعداد گلبول های سفید) با شدت تنگی عروق کرونری انجام شده است. روش: در این پژوهش تعداد 200 بیمار (145 مرد، 55 زن) مبتلا به تنگی عروق کرونری بستری در بیمارستان شهید رجایی تهران شرکت کردند که با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس شخصیت نوع D (DS14؛ دنولت، 2005) را تکمیل کنند. همچنین میزان نشانگرهای زیستی از طریق انجام آزمایش خون و تعداد رگ های درگیر از طریق انجام آنژیوگرافی بررسی شد. یافته ها: نتایج رگرسیون سلسله مراتبی نشان داد که در گام اول 62 درصد از واریانس شدت تنگی عروق توسط شاخص های زیستی پیش بینی می شود و در گام دوم با وارد شدن متغیر شخصیت نوع D این پیش بینی به 67 درصد رسید. همچنین در گام سوم با وارد شدن تعامل این متغیرها، پیش بینی با افزایش 8 درصدی به 75 درصد رسید. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، شخصیت نوع D رابطه بین نشانگرهای زیستی و شدت تنگی عروق کرونر را تحت تأثیر قرار می دهد و از این رو به عنوان عامل روانشناختی، در پیشگیری از بیماری های قلبی می تواند نقش مهمی داشته باشد.  
۲۸۳.

قابلیت اعتماد، درستی آزمایی و تحلیل عاملی مقیاس اهمال کاری ناب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مقیاس اهمال کاری ناب (PPS) پایایی روایی روانسنجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۰ تعداد دانلود : ۳۶۵
زمینه: اهمال کاری به عنوان نقص در خودتنظیم گری، یکی از عوامل اصلی در بسیاری از مشکلات شخصی و بین شخصی محسوب می شود. هدف: هدف اصلی این پژوهش بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس اهمال کاری ناب شامل همسانی درونی، پایایی بازآزمایی، روایی همگرا و تشخیصی (افتراقی) و روایی سازه بود. روش: چهارصد و هشتاد و هفت دانشجو (263 دختر، 224 پسر) از دانشجویان دانشگاه تهران به صورت داوطلب در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس اهمال کاری ناب ( PPS )، مقیاس کمال گرایی چند بعدی تهران ( TMPS )، مقیاس استحکام من ( ESS ) و مقیاس سلامت روانی (28- MHI ) را تکمیل کنند. یافته ها: پایایی بازآزمایی و همسانی درونی مقیاس اهمال کاری ناب در حد رضایت بخش مورد تأیید قرار گرفت. روایی همگرا و تشخیصی (افتراقی) مقیاس اهمال کاری ناب از طریق محاسبه ضرایب همبستگی آن با ابعاد کمال گرایی، استحکام من و شاخص های سلامت روانی در مورد شرکت کنندگان بررسی شد. نتایج ضرایب همبستگی پیرسون نشان داد که بین نمره شرکت کنندگان در مقیاس اهمال کاری ناب با کمال گرایی خودمحور (0/001 p< )، استحکام من (0/001 p< ) و بهزیستی روانشناختی (0/001 p< ) همبستگی منفی و بین نمره اهمال کاری دانشجویان با کمال گرایی دیگرمحور (0/001 p< )، کمال گرایی جامعه محور (0/001 p< ) و درماندگی روانشناختی (0/001 p< ) همبستگی مثبت معنادار وجود دارد. این نتایج، روایی همگرا و تشخیصی مقیاس اهمال کاری ناب را تأیید می کنند. نتیجه گیری: نتایج اولیه تحلیل عاملی اکتشافی وجود یک عامل کلی اهمال کاری را برای مقیاس اهمال کاری ناب تأیید کرد. بر اساس نتایج این پژوهش، مقیاس اهمال کاری ناب برای سنجش این سازه در نمونه های ایرانی از پایایی و روایی کافی برخوردار است.
۲۸۴.

نقش تعدیل کننده ناگویی طبعی در رابطه بین روان بنه های هیجانی و باورهای نارسایی عملکرد جنسی در زنان و مردان مبتلا به دیابت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روانﺑﻨﻪﻫﺎی ﻫﯿﺠﺎﻧﯽ ناگویی طبعی ﺑﺎورﻫﺎی ﻧﺎرﺳﺎیﯽ ﻋﻤﻠﮑﺮد ﺟﻨﺴﯽ دیابت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۰ تعداد دانلود : ۴۲۹
ازآنجایی که رابطه جنسی خود یک هیجان است آن را باید در بستر هیجان ها مطالعه نمود. بنابراین مسأله شناخت نحوه رابطه و تأثیر دو متغیر مهم حوزه روانشناسی یعنی ناگویی طبعی و روان بنه های هیجانی بر نارسایی عملکرد جنسی از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تعدیل کننده ناگویی طبعی در رابطه بین روان بنه های هیجانی و باورهای نارسایی عملکرد جنسی در زنان و مردان مبتلا به دیابت می باشد. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی می باشد. نمونه ای 152 نفری (74 مرد و 78 زن) از افراد مبتلا به دیابت به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به دو روش حضوری و اینترنتی در طول 3 ماه مقیاس های روان بنه های هیجانی ( LESS ، 2002)، مقیاس فارسی ناگویی طبعی تورونتو ( FTAS-20 ، 1994) و پرسشنامه باورهای نارسایی عملکرد جنسی ( SDBQ ، 2003) را تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون های همبستگی پیرسون و رگرسیون تعدیلی استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین روان بنه های هیجانی و باورهای نارسایی عملکرد جنسی و بین ناگویی طبعی و باورهای نارسایی عملکرد جنسی در سطح (0/01 p= ) رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز حاکی از این امر بود که ناگویی طبعی رابطه بین روان بنه های هیجانی و باورهای نارسایی عملکرد جنسی در سطح (0/05 p= ) تعدیل می کند. بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه روان بنه های هیجانی با باورهای نارسایی عملکرد جنسی تنها یک رابطه خطی ساده نیست بلکه این رابطه می تواند تحت تأثیر ناگویی طبعی قرار گیرد.
۲۸۶.

نقش تعدیل کننده روان سازه های ناسازگار اولیه در رابطه بین سیستم های مغزی فعال ساز و بازدارنده با ولع مصرف مواد افیونی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان سازه های ناسازگار اولیه سیستم مغزی فعال ساز و بازدارنده ولع مصرف مواد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۷ تعداد دانلود : ۲۶۶
مقدمه: اختلال سوءمصرف مواد یک بیماری مزمن است که بر ابعاد مختلف روانی، اجتماعی و جسمانی زندگی فرد آثار سوء بر جای می گذارد؛ بنابراین، بررسی متغیرهای روان شناختی مرتبط با اختلال سوءمصرف مواد می تواند به فهم بهتر این اختلال و همچنین مدیریت و کاهش ولع مصرف آن در بیماران کمک شایانی کند. پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش تعدیل کننده روان سازه های ناسازگار اولیه در رابطه بین سیستم های مغزی فعال ساز و بازدارنده با ولع مصرف مواد افیونی صورت گرفت. روش: در این مطالعه که از نوع توصیفی - همبستگی بود، تعداد 150 مرد دارای سوءمصرف مواد با روش نمونه گیری هدفمند و اعمال ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند و از آن ها خواسته شد تا فرم کوتاه پرسشنامه روان سازه یانگ (YSQ-SF)، مقیاس سیستم های فعال ساز و بازداری رفتاری (BAS/BIS) و پرسشنامه سنجش ولع مصرف هروئین (HCQ-45) را تکمیل کنند. برای تجزیه وتحلیل اطلاعات از رگرسیون گام به گام استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که سیستم مغزی فعال ساز و بازدارنده با ولع مصرف در سطح 05/0>p به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار داشتند. همچنین روان سازه های ناسازگار اولیه با ولع مصرف در سطح 01/0>p رابطه مثبت معنادار داشتند. نقش تعدیل کننده روان سازه های ناسازگار اولیه در رابطه بین سیستم های مغزی فعال ساز و بازدارنده با ولع مصرف مواد افیونی در این پژوهش تأیید نشد. نتیجه گیری: سیستم های مغزی فعال ساز و بازدارنده یکی از عوامل پیش بینی کننده ولع مصرف مواد افیونی است. این پژوهش پیشنهاد می کند که برنامه های مداخله ای و پیشگیری از عود بهتر است با در نظر گرفتن سیستم های مغزی فعال ساز و بازدارنده طراحی گردند.
۲۸۷.

رابطه بین نخستین روان بنه های سازش نایافته و وخامت نشانه های مرضی در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر: نقش میانجی گری ناگویی خویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سندرم روده تحریک پذیر نخستین روانبنه های سازش نایافته ناگویی خویی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۷۱۲
سندرم روده تحریک پذیر (IBS) یکی از شایعترین و مزمنترین اختلالات کنشی دستگاه گوارش است که بار زیادی را بر فرد و جامعه تحمیل میکند. بنابراین، بررسی متغیرهای روانشناختی مرتبط با IBS میتواند کمک شایانی به فهم بهتر این اختلال و مدیریت و کاهش وخامت نشانه های مرضی آن در بیماران کند. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گر ناگویی خویی در رابطه بین نخستین روان بنه های سازش نایافته و وخامت نشانه های مرضی در بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر بود. تعداد 180 بیماران مبتلا به سندرم روده تحریک پذیر (114 مرد، 66 زن) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس وخامت نشانههای مرضی IBS (IBS-SSS)، فرم کوتاه پرسشنامه روان بنه های یانگ (YSQ-SF) و مقیاس ناگویی خویی تورنتو (TAS-20) را تکمیل کنند. نتایج پژوهش نشان داد که نخستین روان بنه های سازش نایافته و ناگویی خویی با وخامت نشانه های مرضی IBS در سطح 05/0> p رابطه مثبت معنادار دارند. بین نخستین روان بنه های سازش نایافته و ناگویی خویی نیز رابطه مثبت معنادار در سطح 0/01> p وجود داشت. نقش میانجی گر ناگویی خویی در رابطه بین نخستین روان بنه های سازش نایافته و وخامت نشانه های مرضی IBS در این پژوهش تأیید نشد. بر اساس یافتههای این پژوهش، می توان نتیجه گرفت که نخستین روان بنه های سازش نایافته و ناگویی خویی وخامت نشانه های مرضی سندرم روده تحریک پذیر را پیش بینی می کنند. توجه به این متغیرهای روانشناختی، می تواند به فرایندهای پیشگیری، تشخیص و درمان IBS کمک کند.
۲۸۹.

نقش واسطه ای نظم جویی هیجانی در رابطه بین روان سازه های سازش نایافته اولیه و نشانه های اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اضطراب نظم جویی هیجان روان سازه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۳۹۰
این پژوهش با هدف تعیین نقش واسطه ای نظم جویی هیجان در رابطه  بین روان سازه های سازش نایافته اولیه و نشانه های اضطراب انجام شد. برای این منظور طی یک پژوهش توصیفی، 300 دانشجو (158 زن، 142 مرد) با روش دردسترس از بین دانشجویان دانشگاه تهران انتخاب شدند و پرسشنامه  روان سازه  یانگ فرم کوتاه (یانگ، 1998)، مقیاس افسردگی، اضطراب و تنیدگی (لاویباند و لاویباند، 1995) و مقیاس دشواری نظم جویی هیجان (گرتز و رومر، 2004) را تکمیل کردند. نتایج این پژوهش نشان داد بین روان سازه های سازش نایافته اولیه، دشواری نظم جویی هیجان و نشانه های اضطراب رابطه  مثبت معنادار وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون تحلیل مسیر نشان دهنده نقش واسطه ای دشواری نظم جویی هیجان در رابطه بین روان سازه های سازش نایافته اولیه و نشانه های اضطراب بود.  بر اساس یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که رابطه  روان سازه های سازش نایافته اولیه و نشانه های اضطراب، خطی و ساده نیست و روان سازه های سازش نایافته اولیه از طریق دشواری نظم جویی هیجان، نشانه های اضطراب را تحت  تأثیر قرار می دهند. بنابراین به منظور پیشگیری از ایجاد نشانه های اضطراب، افزون بر کاهش ویژگی های منفی روان سازه های سازش نایافته اولیه، لازم است زمینه های بازسازی فرایندهای نظم جویی هیجان با هدف افزایش سطح سلامت روانی فراهم شود.
۲۹۰.

اثربخشی درمان پارادوکسی بر نشانگان وسواس فکری عملی رابطه ای

کلیدواژه‌ها: درمان پارادوکسی نشانگان وسواس وسواس فکری عملی رابطه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۴۲۲
زمینه و هدف: پژوهش های پیشین نشان داده است که در مقایسه با جمعیت عمومی، بیماران مبتلا به وسواس فکری- عملی اغلب اختلال هایی در عملکرد رابطه ای، از جمله مشکلات بین شخصی، بی اعتمادی و خشنونت در روابط بین فردی احتمال ازدواج کمتر و افزایش ناراحتی های زناشویی، دوسوگرایی و تعارض های بین شخصی شدید، انتقام جویی و مشکلات جنسی شایع را دارند؛ لدا هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان پارادوکسی بر نشانگان وسواس فکری عملی رابطه ای بود. روش پژوهش: طرح پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و روش جمع آوری داده ها آزمایشی تک موردی از نوع خط پایه چندگانه بود که گاهی آن را آزمایش تک آزمودنی یا آزمایش سری های زمانی نیز می نامند. آزمایشی است که مشتمل بر تحقیق فشرده بر روی یک فرد یا تعدادی از افراد است که به عنوان یک گروه واحد در نظر، گرفته می شوند. از میان طرح های تک آزمودنی، در این پژوهش از طرح خط پایه- مداخله- پیگیری (A-B-C)، استفاده شد. جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکتری در دامنه سنی 20 تا 45 سال شهر تهران بود. برای نمونه گیری از شیوه نمونه گیری در دسترس 6 نفر انتخاب شدند و جلسات درمانی را تکمیل نمودند. جهت تشخیص اختلال وسواس فکری- عملی رابطه ای و تشخیص های افتراقی آن از مصاحبه بالینی استفاده شد. داده ها از نوع کمی و از طریق تکمیل پرسشنامه ها و مقیاس های پژوهش در سه مرحله خط پایه، مداخله و پیگیری جمع آوری شد. یافته ها: تجزیه و تحلیل آماری داده های پژوهش نشان داد که فرضیه پژوهش با عنوان «روان درمانی پاردوکسی، استحکام من را در بیماران مبتلا به وسواس فکری- عملی رابطه ای بهبود می بخشد» با 5/56 درصد بهبودی کلی تایید شد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های تحلیل دیداری شش شرکت کننده و نتایج اندازه اثر قوی و میزان بهبودی نشانه های اختلال وسواس فکری- عملی رابطه ای می توان نتایج درمان پارادوکس را بسیار اثربخش دانست.
۲۹۱.

نقش ویژگی های عاطفی و شناختی والدین در پیش بینی سطوح سازگاری آنها با بیماری های نقص ایمنی اولیه کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عاطفه شناخت تنظیم هیجان اختلال نقص ایمنی اولیه سازگاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۴۰۹
زمینه: بیماری نقص ایمنی اولیه یک بیماری ژنتیک نادر است که جزء بیماری های مزمن جسمی محسوب می شود و اثرات منفی بر والدین و سایر اعضای خانوادم می گذارد. مساله پژوهش این است که بعضی از والدین به سختی می توانند با این شرایط پر استرس سازگار شوند، در حالی که بعضی دیگر قدرت سازگاری بیشتری دارند. هدف: هدف این پژوهش بررسی نقش بعضی از ویژگی های عاطفی و شناختی والدین دارای کودکان مبتلا به نقص ایمنی اولیه در پیش بینی میزان سازگاری آنها با بیماری فرزندشان بود. روش: طرح پژوهش حاضر همبستگی بود و تعداد 111 نفر (68 مادر، 43 پدر) که فرزندشان به یکی از انواع بیماری های نقص ایمنی اولیه مبتلا بود، در این پژوهش شرکت کردند. شرکت کنندگان مقیاس سازگاری با بیماری AIS) ؛ 1380)، فهرست عواطف مثبت و منفی PANAS) ؛ 1988) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان CERQ) ؛ 2006) را تکمیل کردند. یافته ها: راهبردهای انطباقی و غیرانطباقی تنظیم شناختی هیجان و عواطف منفی به صورت معنادار (05/0> p ) تغییرات مربوط به سازگاری والدین با اختلال نقص ایمنی اولیه کودکان را پیش بینی می کنند. بین عواطف مثبت با سازگاری این والدین رابطه معنادار تأیید نشد. نتیجه گیری: بر اساس یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که ویژگی های شناختی نقشی تعیین کننده بر سازگاری والدین با بیماری فرزندان دارد.
۲۹۲.

تحولات تاریخی اختلال افسردگی مهاد: مقاله مروری روایتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال افسردگی مهاد تاریخچه درمان مصاحبه بالینی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۱۴۰
اختلال افسردگی مهاد، یک اختلال شایع و درمانده ساز است که بر احساس، افکار و رفتار فرد به طور منفی تاثیر می گذارد. نشانه هایی که امروزه به عنوان افسردگی می شناسیم، قدمتی طولانی در تاریخ بشر دارد. هدف پژوهش حاضر به طور کلی، مروری بر معیارهای تشخیصی در طول زمان، معیارهای تشخیص افتراقی، سیر تاریخی سبب شناسی، همه گیری شناسی و اختلال های همبود افسردگی بود. پس از آن به برخی نکات مهم در مصاحبه بالینی با این افراد و روش های مختلف درمان این اختلال در طول تاریخ پرداخته شده است. مطالعه حاضر با جستجو به صورت مروری در پایگاه های اطلاعاتی شامل پابمد، پابسایک، سایک اینفو، ریسرچ گیت، اسکوپوس، ساینس دایرکت و اسپرینگر لینک با کلید واژه های تاریخچه افسردگی، سیر تاریخی معیارهای تشخیصی و تشخیص های افتراقی افسردگی، سبب شناسی، همه گیری شناسی، همبودی و درمان افسردگی در طول زمان صورت گرفت. جهت بررسی متون مورد نظر به دلیل تاکید بر سیر تاریخی و تحولات در طول زمان، محدودیت زمانی در نظر گرفته نشد. مروری بر اختلال افسردگی مهاد نشان می دهد بسیاری از نشانه هایی که در طول تاریخ برای این اختلال مطرح شده است، با وجود تفاوت های کلی، ثبات قابل توجهی داشته است. همچنین در طول زمان متناسب با علت شناسی های مختلف، درمان های مختلفی به کار بسته شده است. علاوه بر این، مروری بر تحقیقات صورت گرفته در زمینه درمان این اختلال، لزوم پرداختن به تحقیقات بیشتر در رابطه با چگونگی ممانعت از عود و مطالعه در زمینه اثربخشی بلند مدت به جای تاثیرات کوتاه مدت را نشان می دهد.
۲۹۴.

The mediating role of depression in the relationship between immature ego defenses and perceived pain intensity in patients with chronic pain(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: defense style Pain intensity Perception of pain Depression chronic pain

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۵ تعداد دانلود : ۲۱۵
Objective: Both of the defense mechanisms of ego and depression, affects the intensity of the pain in the patient with chronic pain. The present study investigates the mediating role of depression in the relationship between immature ego defenses and perceived pain intensity in patients with chronic pain. Method: Research was conducted on 503 patients with chronic pain who were referred to pain centers in Tehran. Participants were asked to answer Numerical Rating Scale (NRS) for perceived pain intensity, Defense Styles Questionnaire (DSQ-40), and Depression, Anxiety, and Stress Scale (DASS). Results: The results indicated that depression plays a mediating role in the relationship between immature ego defenses and perceived pain intensity in patients with chronic pain. Conclusion: the relationship between immature ego defenses and the perceived pain intensity is not a simple linear one, but is mediated by depression. So, depression has an important role in Transforming of defense mechanisms to the pain.
۲۹۵.

اثربخشی زوج درمانی پارادوکسی(PTC) بر تعارضات زناشویی و تنظیم هیجان زوجین ناسازگار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زوج درمانی پارادوکسی تعارضات زناشویی تنظیم هیجان زوجین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۰ تعداد دانلود : ۱۵۳
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی پارادوکسی (PTC) بر تعارضات زناشویی و تنظیم هیجان در زوجین ناسازگار صورت پذیرفت. طرح پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زوجین دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر تهران در شش ماهه پاییز و زمستان سال 1400 بودند که جهت شرکت در این پژوهش، رضایت آگاهانه داشتند. تعداد نمونه نهایی در پژوهش حاضر 18 زوج دارای تعارضات زناشویی بود که به شیوه نمونه گیری غیرتصادفی(در دسترس و هدفمند) انتخاب و به صورت گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند (9 زوج در گروه آزمایش و 9 زوج در گروه گواه). ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه تعارض زناشویی (براتی و ثنایی، 1375) و پرسشنامه تنظیم هیجان (گروس و جان، 2003) بود. پس از جمع آوری پرسشنامه ها و استخراج داده های خام، تجزیه و تحلیل داده های حاصل از این پژوهش توسط نرم افزار spss-23 و با استفاده از تحلیل کواریانس تک متغیره صورت گرفت. نتایج نشان داد که زوج درمانی پارادوکسی بر تعارضات زناشویی و تنظیم هیجان در زوج های دارای تعارضات زناشویی تاثیر معنادار و مطلوبی دارد (001/0>p) و باعث کاهش تعارضات زناشویی و بهبود تنظیم هیجان در زوجین دارای تعارضات زناشویی می گردد. بنابراین می توان نتیجه گرفت که روان درمانگران از این شیوه درمانی می توانند برای درمان زوجینی که دارای تعارض هستند استفاده کنند.
۲۹۷.

بررسی ویژگی های روان سنجی مقیاس کمال گرایی معنوی/مذهبی- 20 (عنوان کوتاه: مقیاس کمال گرایی معنوی/مذهبی-20)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کمال گرایی معنوی/مذهبی تحلیل عاملی اکتشافی تحلیل عاملی تاییدی مقیاس روانسنجی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۶ تعداد دانلود : ۲۰۵
هدف این پژوهش بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه 20 گویه ای مقیاس کمال گرایی معنوی/مذهبی (SRPS-20) در جامعه دانشجویان و گروه سنی بزرگسالان بود . روش این پژوهش از نظر هدف توسعه ای- کاربردی و از نظر جمع آوری اطلاعات میدانی است. در این پژوهش، ساختار عاملی مقیاس کمال گرایی معنوی/مذهبی از طریق تحلیل عاملی اکتشافی و تاییدی در دو مطالعه بررسی شد. جامعه آماری در مطالعه اول، دانشجویان دختر و پسر مقطع لیسانس و فوق لیسانس دانشگاه تهران در سال تحصیلی 98-1397 بودند که از بین آنها به روش نمونه گیری در دسترس یک نمونه 368 نفری انتخاب شدند. جامعه آماری در مطالعه دوم جمعیت عمومی بزرگسالان از ساکنان شهر تهران در سال های 1397 و 1398 بودند که از بین آنها به روش در دسترس یک نمونه ا انتخاب شد. روایی همگرا و تشخیصی (افتراقی) مقیاس SRPS-20 از طریق رابطه آن با شاخص های استحکام من، سلامت روانی و عواطف مثبت و منفی به ترتیب بر اساس مقیاس استحکام من (بشارت، 1395)، مقیاس سلامت روانی (ویت و ویر، 1983) و فهرست عواطف مثبت و منفی (واتسون، کلارک و تلگن، 1988) بررسی شد. همسانی درونی و پایایی بازآزمایی مقیاس SRPS-20 به ترتیب بر اساس ضرایب آلفای کرونباخ و پایایی بازآزمایی سنجیده شد. نتایج تحلیل های عاملی اکتشافی و تاییدی، یک عامل کلی را برای مقیاس SRPS-20 تایید کردند. ضرایب همبستگی میانگین نمره شرکت کنندگان در هر دو نمونه در مقیاس SRPS-20 با شاخص های استحکام من، بهزیستی و درماندگی روانشناختی و عواطف مثبت و منفی معنادار بود. این نتایج روایی همگرا و تشخیصی (افتراقی) مقیاس SRPS-20 را تایید کردند.
۲۹۸.

نقش تعدیل کننده راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین کمال گرایی معنوی/مذهبی با شاخص های سلامت روانی و نشانه های افسردگی و اضطراب(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۲۶۷
زمینه: پژوهش های پیشین به طورگسترده نشان داده اند که کمال گرایی ناسازگارانه با هیجان های منفی بیشتر، اضطراب، خصومت و شرم و همچنین با هیجان های مثبت کمتر، حرمت خود پایین و بهزیستی کمتر مرتبط است. در مقایسه با این نوع کمال گرایی، کمال گرایی معنوی/مذهبی به تازگی به عنوان نوعی سازگارانه از کمال گرایی معرفی شده اما تحقیقات اندکی روی اثرات این نوع کمال گرایی بر سلامت روان و نشانه های افسردگی و اضطراب انجام گرفته است. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش تعدیل کننده راهبردهای تنظیم شناختی هیجان در رابطه بین کمال گرایی معنوی/مذهبی با شاخص های سلامت روانی و نشانه های افسردگی و اضطراب بود. روش: تعداد 510 نفر (381 زن، 126 مرد) در این پژوهش شرکت کردند. از شرکت کنندگان خواسته شد مقیاس سلامت روانی (ویت و ویر، 1983)، مقیاس افسردگی اضطراب استرس (لاویباند و لاویباند، 1995)، مقیاس کمال گرایی معنوی/مذهبی (بشارت، 1397) و پرسشنامه تنظیم شناختی هیجان (گارنفسکی و کرایج، 2006؛ گارنفسکی و همکاران، 2001) را تکمیل کنند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تعدیلی سلسله مراتبی استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که کمال گرایی معنوی/مذهبی با بهزیستی روانشناختی رابطه مثبت معنادار و با درماندگی روانشناختی رابطه منفی معنادار دارد (01/0 p<). علاوه بر این، اگرچه رابطه بین کمال گرایی معنوی/مذهبی و شاخص های سلامت روانی توسط راهبردهای تنظیم شناختی هیجان تعدیل نشد ولی رابطه این نوع کمال گرایی و اضطراب توسط راهبردهای سازش نایافته تنظیم هیجان تعدیل شد (0/01 p<). نتیجه گیری: کمال گرایی معنوی/مذهبی بعدی سازگارانه از کمال گرایی است و افرادی که درجات بالاتری از این نوع کمال گرایی را تجربه می کنند در هنگام تجربه شکست در رسیدن به کمالات معنوی و مذهبی دچار عواطف منفی، اضطراب و افسردگی نمی شوند. حال اگر برخی از این افراد، برای تنظیم هیجان های ناخوشایند خود که می تواند به دلایلی غیر مرتبط با این نوع کمال گرایی پدید آمده باشد، از راهبردهای سازش نایافته تنظیم هیجان استفاده کنند، اضطرابشان افزایش می یابد.
۲۹۹.

نقش واسطه ای عواطف مثبت و منفی در رابطه بین معنای زندگی و سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معنای زندگی عواطف مثبت و منفی سلامت روانی بهزیستی روانشناختی درماندگی روانشناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۱۹۱
پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش واسطه ای عواطف مثبت و منفی در رابطه بین معنای زندگی و سلامت روانی صورت گرفت. طرح پژوهش از نوع توصیفی و همبستگی است. نمونه پژوهش شامل 337 دانشجو (153پسر، 184دختر) از دانشگاه تهران، در مقاطع تحصیلی لیسانس، فوق لیسانس و دکترا بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان پرسشنامه معنای زندگی، سیاهه سلامت روانی و فهرست عواطف مثبت و منفی را تکمیل نمودند. برای تحلیل داده ها از شاخص ها و روش های آماری شامل فراوانی، درصد، میانگین، انحراف معیار، ضریب همبستگی پیرسون، و برای بررسی نقش واسطه ای متغیرها از تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که بین معنای زندگی با بهزیستی روانشناختی و درماندگی روانشناختی به ترتیب رابطه مثبت و منفی معنادار وجود داشت. تحلیل آماری داده ها نشان داد که عواطف مثبت و منفی در رابطه بین معنای زندگی و سلامت روانی، نقش واسطه ای دارند. بر اساس یافته های این پژوهش میتوان نتیجه گرفت که توجه به معنای زندگی و ارتقا آن در زندگی دانشجویان سبب افزایش بروز عواطف مثبت و درنتیجه افزایش سطح سلامت روانی و کاهش بروز عواطف منفی و سطح درماندگی روانشناختی می شود.
۳۰۰.

نقش واسطه ا ی حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین روان سازه های ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: روان سازه ناسازگار اولیه حمایت اجتماعی ادراک شده کیفیت زندگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۸ تعداد دانلود : ۱۹۲
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش واسطه ای حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین روان سازه های ناسازگار اولیه و کیفیت زندگی بود. پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی و جامعه آماری جمعیت عمومی شهر شیراز بود که از بین آنها 391 نفر (209 زن و 182 مرد) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان در پژوهش خواسته شد که پرسشنامه روان سازه های یانگ و براون (1999)، مقیاس کیفیت زندگی سازمان جهانی بهداشت (1998) و مقیاس چندبعدی حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1988) را تکمیل کنند. داده ها با استفاده از الگو یابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان داد حمایت اجتماعی ادراک شده در رابطه بین حوزه های بریدگی/ طرد، خود پیروی مختل شده (01/0>p) و حوزه دیگرجهت مند) 05/0>p) باکیفیت زندگی نقش واسطه ای دارد. بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گرفت روان سازه های ناسازگار اولیه از طریق تأثیر بر حمایت اجتماعی ادراک شده بر کیفیت زندگی تأثیر می گذارند. بنابراین، بهتر است روان سازه های ناسازگار اولیه و حمایت اجتماعی ادراک شده برای بهبود کیفیت زندگی افراد موردتوجه قرار گیرند

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان