هاشم کرمی

هاشم کرمی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

بررسی تطبیقی استعاره های مفهومی مرگ و زندگی در اشعار یدالله بهزاد کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی شناختی استعاره ی مفهومی مفاهیم انتزاعی مرگ و زندگی یدالله بهزاد کرمانشاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۹
نظریه ی استعاره ی مفهومی رویکردی نوین به مبحث استعاره است که به وسیله ی آن شیوه های بازنمایی مفاهیم انتزاعی در متون ادبی و زبان خودکار مورد بررسی قرار می گیرد. این پژوهش بر پایه ی نظریه ی مذکور بنا شده است. روش آن توصیفی-تحلیلی است و سعی دارد شیوه های بازنمایی مفاهیم انتزاعی زندگی و مرگ را در اشعار یدالله بهزاد مورد واکاوی و تحلیل قرار دهد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که یدالله بهزاد برای عینی سازی مفاهیم انتزاعی«مرگ و زندگی»از حوزه های مبدا متنوعی استفاده کرده است. انسان انگاری، حیوان انگاری، شیء پنداری، عاملیت و عناصر طبیعی از جمله حوزه های مبدا به کاررفته در راستای عینی سازی مفاهیم«مرگ و زندگی»هستند. در این میان حوزه های زندگی نسبت به مرگ از فراوانی بیشتری برخوردار است که این می تواند نشان دهنده ی گرفتارشدن شاعر در دام مسائل و مشکلات زندگی باشد. در پایان باید گفت که یدالله بهزاد با یک نگاه ابزاری«زندگی و مرگ»را برانداز کرده است؛ چراکه هر زمان این دو مقوله در راستای رسیدن به اهداف دلش هستند آن ها را دوست می دارد و هروقت که در تقابل با آرزوهایش قرار می گیرند به نکوهش آن ها برمی خیزد. 
۲.

مقایسه رویکردهای مفهوم سازی غم، در اشعار محمدجواد محبت و یدالله بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی شناختی استعاره مفهومی مفاهیم انتزاعی مفاهیم عینی غم محمد جواد محبت یدالله بهزاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۸ تعداد دانلود : ۲۹۱
تحلیل های بدیعی که در دهه های گذشته برای بررسی استعاره از جانب معناشناسان شناختی، در قالب استعاره مفهومی و طرح واره های تصوری به دست داده شده است، تمایز آشکاری با شیوه های سنتی بررسی استعاره دارد. در این سازوکار، احساسات بشری ب ه مثاب ه اجسام تصویر می شوند؛ به گونه ای که مفهوم انتزاعی حس در قالب پدیده ای واجد هستی تجلی می یابد. در همین راستا، پژوهش حاضر درصدد آن است تا ابزارهای بیان استعاری مفهوم غم را در قالب تجلیات عینی در اشعار یدالله بهزاد و محمدجواد محبت تحلیل نماید. نتایج پژوهش حاضر که با روش توصیف و تحلیل به انجام رسیده است، نشان می دهد که عینی سازی مفهوم غم در آثار هر دو شاعر با استفاده از جاندارانگاری، مکان مندی، عناصر طبیعت و اشاره به پدیده های قابلِ خوردن و آشامیدن صورت گرفته است. همچنین، وجود دو طرح واره اختصاصی «زمان» و «آفت» در شعر بهزاد، مؤید این مسئله است که وی غم را با تنوع بیشتری تجربه کرده است. استعمال طرح واره های مشترک در آثار هر دو شاعر نیز می تواند از اشتراکات فکری و زبانی کسانی حاکی باشد که در بطن یک فرهنگ پرورش یافته اند. بنابراین، نتیجه می گیریم که مشابهت و تنوع در آثار ادبی، نتیجه اشتراکات و تفاوت های محیط، فرهنگ، دین و ویژگی های شخصی و شخصیتی سراینده های آن هاست.
۳.

تحلیلِ شناختی استعاره زمان در اشعار یدالله بهزاد کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زبان شناسی شناختی استعاره مفهومی زمان مفاهیم فراحسی یدالله بهزاد کرمانشاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۲ تعداد دانلود : ۳۱۷
استعاره هرچند در نگاه بعضی از صاحب نظران، نوعی انحراف از هنجارهای متعارف زبان خودکار به شمار می رود، شیوه ای از فرایند گریزناپذیر در شکل گیری استدلال و اندیشه است؛ به این معنا که نظام اندیشگانی بشر ماهیتی اساساً استعاری دارد؛ زیرا انسان ها در قالب مفاهیم، استعاری می اندیشند و شبیه سازی می کنند. برپایه این باور، پژوهش حاضر به بررسی حوزه های استعاره زمان در اشعار یدالله بهزاد پرداخته است؛ روش این پژوهش توصیفی   تحلیلی است و هدف از آن، شناسایی حوزه های مبدأ به کاررفته در آثار شاعر مذکور است تا بتوان با تحلیل شناختی آنها، لایه های پنهان معانی اشعار وی را شناخت و به جهان بینی و عمق تفکرش پی برد. برپایه یافته های این پژوهش، یدالله بهزاد برای عینی سازی مفهوم زمان، از حوزه های مبدأ متنوعی بهره برده است که پرکاربردترین آنها اشیا، انسان، مکان و عاملیّت و کم کاربردترین آنها خوراک، حیوان، دیرش و مفاهیم انتزاعی است. در حوزه مفاهیم فراحسی نیز زمان مانند دیو و اهریمن مفهوم سازی شده است. یافته های این جستار مؤید این مطلب است که یدالله بهزاد نسبت به زمان، دیدی کاملاً منفی و بدببنانه دارد. این نوع نگرش به زمان می تواند بازتاب زندگی پر از رنج او باشد که در ذهنش رسوخ کرده و در زبانش نمود یافته است.
۴.

تحلیل نظام مندی استعاره مفهومی زمان، در اشعار محمد جواد محبت و پرتو کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استعاره مفهومی زمان شعر معاصر محمد جواد محبت پرتو کرمانشاهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۸ تعداد دانلود : ۲۹۴
نظام مفهومی ای که با آن می اندیشیم، ساختاری استعاری دارند که با عنوان استعاره های مفهومی در فرهنگ، هنر و آداب و رسوم انسانها ظاهر می شوند و این امر در بحث زبان شناسی شناختی قابل بحث و بررسی است. استعاره های مفهومی به عینی سازی امور ذهنی می پردازد و نگرش شاعران و نویسندگان را در حوزه های مختلف این مقوله، مورد ارزیابی قرار می-دهد. یکی از این مفاهیم انتزاعی، زمان است. پژوهش حاضر، در راستای این موضوع و با تکیه بر نظریه مذکور صورت گرفته که در آن به تحلیل مفهوم مورد بحث در آثار محمد جواد محبت و پرتو کرمانشاهی پرداخته شده است. در آثار شاعران مذکور، زمان به صورت های مختلفی عینی می گردد، پرتو کرمانشاهی زمان را به صورت انسانی خون ریز و محمد جواد محبت، زمان را به صورت انسانی سخاوتمند می بیند، نگاه دو شاعر به مقوله زمان در بحث حیوان انگاری نیز بسیار به هم نزدیک است و با دیدی منفی به زمان می نگرند. گاهی زمان در اشعارشان به صورت پرده و حایل جلوه می کند و گاهی به صورت اشیاء قابل شمارش؛ آنان از زمان به عنوان مکانی محصور یاد می کنند که نگرش هر یک در این امر متفاوت است. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی به انجام رسیده که در آن ضمن عینی سازی مفهوم زمان، اشتراکات و افتراق-های حوزه های مختلف آن را برای مخاطبان شرح و تفسیر نموده ایم. یافته های تحقیق نشان می دهد که نگاه محمد جواد محبت و پرتو کرمانشاهی در عینی سازی مفهوم زمان با امور طبیعت نیز نمود بارزی دارد

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان