بررسی تطبیقی استعاره های مفهومی مرگ و زندگی در اشعار یدالله بهزاد کرمانشاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
نظریه ی استعاره ی مفهومی رویکردی نوین به مبحث استعاره است که به وسیله ی آن شیوه های بازنمایی مفاهیم انتزاعی در متون ادبی و زبان خودکار مورد بررسی قرار می گیرد. این پژوهش بر پایه ی نظریه ی مذکور بنا شده است. روش آن توصیفی-تحلیلی است و سعی دارد شیوه های بازنمایی مفاهیم انتزاعی زندگی و مرگ را در اشعار یدالله بهزاد مورد واکاوی و تحلیل قرار دهد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که یدالله بهزاد برای عینی سازی مفاهیم انتزاعی«مرگ و زندگی»از حوزه های مبدا متنوعی استفاده کرده است. انسان انگاری، حیوان انگاری، شیء پنداری، عاملیت و عناصر طبیعی از جمله حوزه های مبدا به کاررفته در راستای عینی سازی مفاهیم«مرگ و زندگی»هستند. در این میان حوزه های زندگی نسبت به مرگ از فراوانی بیشتری برخوردار است که این می تواند نشان دهنده ی گرفتارشدن شاعر در دام مسائل و مشکلات زندگی باشد. در پایان باید گفت که یدالله بهزاد با یک نگاه ابزاری«زندگی و مرگ»را برانداز کرده است؛ چراکه هر زمان این دو مقوله در راستای رسیدن به اهداف دلش هستند آن ها را دوست می دارد و هروقت که در تقابل با آرزوهایش قرار می گیرند به نکوهش آن ها برمی خیزد.