احمدعلی حیدری

احمدعلی حیدری

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشگاه علامه طباطبایی

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۵۱ مورد از کل ۵۱ مورد.
۴۱.

تفکر فقر خویش را بپذیرد

کلیدواژه‌ها: تفکر فقر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۲ تعداد دانلود : ۳۶۰
پروفسور اتو پگلر (Otto poggler) از استادان سرشناس فلسفه آلمانی است و به عنوان یکی از مهمترین شارحان هگل و هایدگر آثار متعددی تألیف کرده که به بسیاری از زبان ها ترجمه شده است. وی در سال های اخیر به حوزه های جدیدتری نیز پرداخته است و از فلاسفه برجسته امروز آلمان محسوب می شود.
۴۲.

سوژه هنر در نگاه آلن بدیو: هنرمند یا اثر هنری؟(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آلن بدیو سوژه ی وفادار تئوری سوژه وضعیت هنری سوژه ی هنر سوژه شدگی رخداد هنر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۳ تعداد دانلود : ۱۸۰
یکی از پیچیدگی های تئوری سوژه ی بدیو این است که او تعریف یکدست و مشخصی از سوژه ارائه نداده است؛ و ما در خوانش آثارش با تعاریف مختلفی از سوژه به خصوص سوژه ی هنر مواجهیم. پرسش اساسی این پژوهش این است که چگونه می توانیم تعریف جامع و قابل فهمی از سوژه ی هنر در تئوری سوژه ی آلن بدیو ارائه دهیم. با توجه به تلاش هایی که پیش ازاین در خصوص پاسخگویی به این پرسش صورت گرفته است این پژوهش بر آن است که پاسخِ نوینی را از این پرسش ارائه دهد. بدیو برخلاف پیشینیان ِ خود و بسیار تحت تأثیر لکان سوژه ای را معرفی می کند که در خلال یک رویه حقیقت ساخته می شود. سوژه ای که تا پیش از وقوع یک رخداد وجود نداشته است و در یک وضعیتِ تاریخی یا هنری ساخته می شود؛ اما پیچیدگی تعریف بدیو آن جاست که این سوژه علی رغم اینکه ویژگی های انسان، مثل وفاداری به یک رخداد را داراست اما فردِ انسانی نیست. بدیو در یک وضعیتِ هنری، هم اثر هنری، هم هنرمند را سوژه معرفی می کند؛ و ما با توجه به تعاریف بدیو و رویه ی سوژه شدگی در اندیشه ی بدیو به این پرسش پاسخ دادیم که در یک وضعیت هنری با جفت هنرمند-اثر به عنوان قسمی سوژه ی وفادار به رخداد هنری مواجهیم.
۴۳.

نیچه و یونان باستان: فیلسوف- هنرمند به مثابه بنیادگذار فرهنگِ والا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فردریش نیچه هنر یونان باستان بینش تراژیک بحران فرهنگ مدرن فرهنگ والا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۸ تعداد دانلود : ۱۹۳
در اندیشه نیچه فرهنگ، فلسفه و هنر یونان باستان از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. او علی رغمِ نگاه به شدت نقادانه و رادیکالی که به کل سنت فرهنگی غرب دارد، همواره فرهنگ یونان باستان را به مثابه والاترین فرهنگ بشری می ستاید. این ستایش پیامد مهم ترین دغدغه نیچه است: «درمانِ بحرانِ فرهنگِ مدرن با آفرینشِ فرهنگی والا». ایده بنیادین نیچه از فرهنگ، همان ایده گوته ایِ چندگانگیِ هماهنگ یا به تعبیر دیگر، وحدت در کثرت است. او تأکید می کند که در هر عصری، یک عامل وحدت بخشِ بنیادین می تواند بنیاد گذار یک فرهنگ سالم باشد؛ در نگاه او معلم دینی (قدیس)، فیلسوف و هنرمند نامزدهایِ اصلیِ بنیادگذاری فرهنگ والا هستند. در این نوشته می کوشیم نشان دهیم که نیچه در نخستین تلاش نظری اش برای سنجش فرهنگ و آفرینش فرهنگ والا چشم اندازی هنری زیباشناختی برمی گزیند (تز)، اما این چشم انداز خواسته او را برآورده نمی کند و او می کوشد تا با تغییر چشم انداز، این بار از چشم اندازی فلسفی به فرهنگ بنگرد (آنتی تز). از تقابل و در عین حال همدستیِ این دو چشم انداز، سنتزی حاصل می شود: پیوند فلسفه و هنر برای آفرینش فرهنگی والا. تجسم این سنتز «فیلسوف هنرمند» است؛ کسی که «دانایی» و «آفرینندگی» را باهم دارد: «فیلسوف آینده»؛ آفریننده ارزش های نو! کوشیده ایم نشان دهیم که این سنتز به چیز سومی جدا از تز و آنتی تز که در آن تضاد و تعارضِ این دو ازمیان رفته است نمی انجامد، بلکه این سنتز درواقع همان تقابل و همدستی همزمانِ دو امر متعارض و متضاد است. این پی رنگ را می توان در برخی دیگر از ایده های نیچه نیز مشاهده کرد.
۴۴.

The Meaning of Life in Heidegger’s Philosophical Pedagogy(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Existentials attunement understanding meaning of Being Pedagogy

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۱۴۴
In this article, we inquire into the concept of meaning in pedagogy through Heidegger’s philosophy. Since metaphysical systems reduce the Being of humans, due to the dominance of subjectivist and worldlessness views, they tend to suffer from the crisis of nihilism, which has made its way into various ontological sciences, especially pedagogy. In this article, we tackle the elements that culminated in such meaninglessness in pedagogy in terms of dualism, worldlessness, absence of existentials, and finally the posteriority of Eros and Pathos to Logos. Now, since the philosophies of Nietzsche and Heidegger extensively deal with the issue of meaning, and in particular, Heidegger in Being and Time grapples with the concept of the meaning of Being by analyzing existentials , here we decided to discuss meaning by drawing on the existentials of understanding and attunement , and from this perspective, we look for a way out of the crisis of nihilism in pedagogy. Discussion of the meaning of being-in-the-world and the prior precedence of Eros over cognition and Logos is also helpful for overcoming the crisis of nihilism in pedagogy. That is, if pathos, eros, and the existentials of understanding and attunement are taken seriously in pedagogy, then pedagogical meaninglessness might be resisted by appealing to worldlessness and subjectivism. In fact, the revolution that sparked in Heidegger’s philosophy, in which pathos was deemed prior to logos and the question of meaning was rendered possible by turning to existentials, opened the way for a pedagogy based on existentials.
۴۶.

پاتوس و حال وهوای بنیادین نزد هایدگر به سوی یک تربیت حالمند و تیماردارانه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: یافتگی» حال وهوای بنیادین» پاتوس» تربیت حالمند» « تیماردارنه»

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۱۹
در این مقاله یافتگی و حال وهوای بنیادین را در نسبت با پاتوسِ ارسطویی تحلیل کرده و از چنین تحلیلی به تربیت حالمند و مجال دهنده پرداخته می شود. ازاین رو مفهوم پاتوس را بررسی و با تفسیر هایدگر از پاتوس به عمل متأثرشده و درعین حال کنشگر می رسیم که اگزیستانسیال بنیادین یافتگی را ترسیم می کند که با متأثرشدگی از چیزها، آدم ها و جهان پیرامونی رفتار-عمل در بستر طرح افکنی پرتاب شده مطرح می شود. با این تلقی احساسات و حال وهواهای بنیادین به مثابه اموری بنیادین مطرح می شوند که سبب بیداری و رفتن به سوی امکان دیگر از هستی اند. ازاین رو بر اساس آموزه های هایدگر، تربیت حالمند با اساسی پنداشتن حال وهواهای بنیادین، تربیت را در بستر جهان مندی و نسبت مندی با چیزها و دیگران و آری گوی به امکانات فهم می کند که به شیوه طرح افکنی پرتاب شده، فهمی حالمند را ممکن می سازد که سبب گشودگی به هستی و امکانات متعدد تربیت بر اساس حال وهواها می شود.
۴۷.

Iranischer Nietzsche: Ein Blick auf Nietzsches Rezeption im Iran(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۲۰
Friedrich Wilhelm Nietzsche kann als der bedeutendste angesehen werdenZumindest der beliebteste Philosoph unter den Iranern. Er ist ein attraktiver undSympathieträger nicht nur bei Philosophie-, Literatur- und LiteraturinteressiertenGeisteswissenschaften, sondern auch unter einfachen Leuten. Alle seine Bücher waren ins Persische übersetzt und einige davon wurden ins Persische übersetztmehrmals. Auch iranische Erzählungen über Nietzsches Denken haben eine überraschende WirkungDiversität. Auf der einen Seite dieser Erzählungen wird Nietzsche als Iraner gesehen mystisch, orientalistisch und antiwestlich und auf der anderen Seite völligeine andere Person wird gesehen: Ein Nietzsche, der ein antimoralischer Philosoph/Dichter ist, kriegerisch und atheistisch, als wolle er bewusst mit allem kämpfen ist gut, gerecht und respektabel vor den Menschen. In diesem Artikel wird die Geschichte des Iran beschrieben Bekanntschaft mit Nietzsche und den verschiedenen Erzählungen, die es gab über ihn im Iran gebildet werden. Darüber hinaus werden einige der meisten vorgestellt wichtige Gründe für Nietzsches Attraktivität für Iraner und die Gründefür die Existenz derart unterschiedlicher Erzählungen wird ebenfalls untersucht.
۴۸.

Hafez und Goethe: Prediger der Weltkultur(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۱۹
Viele Bemühungen wurden unternommen, um die Annäherung, Versöhnung und das Verständnis zwischen östlichen und westlichen Kulturen zu fördern. Doch in der Neuzeit ist Johann Wolfgang von Goethe vielleicht die erste Persönlichkeit, die einen bedeutenden Schritt in diese Richtung unternommen hat, indem er dem Osten eine herzliche Umarmung der Freundschaft entgegenbrachte. Goethes besondere Interpretation von Hafez kann ein zentraler Dreh- und Angelpunkt für einen tiefgreifenden interkulturellen Dialog zwischen Ost und West sein. Goethe hat einen wichtigen Beitrag dazu geleistet, den Westen in Richtung einer gemeinsamen Kultur zu bewegen. Gleichzeitig ebnete Goethes Interpretation von Hafez auch im Osten den Weg zu dieser gemeinsamen Weltkultur. Vielleicht könnte diese gemeinsame Kultur als eine „globale Kultur“ bezeichnet werden. Diese globale Kultur muss zwei wesentliche Elemente enthalten: eines aus dem Westen und eines aus dem Osten. Offensichtlich sollte diese Kultur das Ergebnis und die Verbindung beider Kulturen sein. „Individualität“ (fardiyyat) und „Einheit des Seins“ (vahdat-e wojoud) sind diese beiden Elemente, die jedoch nicht unmittelbar zusammenzuführen scheinen. Es scheint, dass Goethes Interpretation von Hafez nicht weit von Hafez’ Bedeutungen und Absichten entfernt ist und tief mit der alten iranischen Weisheit verbunden ist.
۴۹.

Das technische Erbe Deutschlands in der iranischen Moderne in Bezug auf der Teheraner Gewerbschule(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴ تعداد دانلود : ۲۰
Mit dem Beginn der industriellen Revolution in England, diesem Landwurde die erste Industriemacht der Welt und die Industrialisierung beganndas wichtigste Anliegen der Regierungen. Nach England, Amerikaund Europa begannen ebenfalls ihre Maßnahmen in Richtung Industrialisierung underlangten bald ihren Erfolg und ihre Macht. Zur gleichen Zeit, Iran, unter derLand mit dieser Position, Industrialisierung ohne die Unterstützung einesEin mächtiger Verbündeter schien unmöglich. Die verfügbaren historischen Beweise undVereinbarungen zeigen, dass der Iran sich für Österreich und das Preußische Reich entschieden hatseine Ziele erreichen. Im Anschluss an den Treue- und Freundschaftsvertrag mit demDeutsche, Arbeitskampfmaßnahmen begannen mit Hilfe von Deutschen und Österreichernspezialisierte menschliche Kräfte. Deutsche Spezialisten drangen in den Iran und in die Industrie einUnternehmen nahmen ihre Tätigkeit auf. Neben ihnen könnten auch iranische Arbeiter davon profitierenwertvolle Gelegenheit, ihr Fachwissen zu erlernen und zu verbessern. Am meistenEin herausragendes Beispiel für diesen Nutzen war die „Iran and Germany School“.Ausgebildete Studierende im Bereich der technischen Wissenschaften und mit deutschen Lehrkräftenim Herzen von Teheran. Die iranisch-deutsche Schule mit dem heutigen NamenDie „Technische Schule Teheran“ hat ein langlebiges und wertvolles Erbe hinterlassenDeutschland an die Iraner.
۵۰.

پدیدارشناسی ناظر به دیگری از دیدگاه دنیل دنت: نقد دنت بر پدیدارشناسی هوسرل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پدیدارشناسی پدیدارشناسی ناظر به دیگری درون نگری آگاهی دنیل دنت هوسرل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲ تعداد دانلود : ۲۲
پدیدارشناسی ناظر به دیگری اصطلاحی است که دنیل دنت در مقابل پدیدارشناسی هوسرل وضع کرد و هدف آن بررسی مسأله آگاهی است از منظر سوم شخص، آن گونه که در علوم طبیعی رواج دارد. دنت پدیدارشناسی هوسرل را به علت اتکای آن بر درون نگری و منظر اول شخص و نیز عدم امکان ایجاد اجماع مورد انتقاد قرار می دهد. نتیجه این امر شکاکیت، خودتنهاگرایی و نسبی گرایی است. به نظر دنت، یگانه روش مناسب و قابل اجماع برای پژوهش درباره آگاهی این است که از منظر سوم شخص بر فرایندهایی که در مغز جریان دارند و از راه درون نگری و از دیدگاه اول شخص در دسترس نیستند، تمرکز کنیم. بر همین اساس، دنت الگوی پیش نویس های چندگانه را در تقابل با تماشاخانه دکارتی برای بررسی مسأله آگاهی پیشنهاد می کند که طبق آن، همه انواع ادراک و تفکر و فعالیت ذهنی در مغز با فرایندهای چندجهتی موازیِ تفسیر و شرح و بسط درون دادهای حسی همراه می شوند. در این مقاله، از این ادعا دفاع شده است که ملاک ذات نگری برای تفکیک روش درون نگری از پدیدارشناسی، با توجه به مخالفت دنت با هر گونه رویکرد ذات گرایانه در بررسی مسأله آگاهی، کارایی ندارد. به علاوه، اولویت رویکرد سوم شخص از نظر دنت مجالی را برای علم پدیدارشناختی مبتنی بر منظر سوم شخص باقی نمی گذارد.
۵۱.

امر نااین همان در فلسفۀ آدورنو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: این همانی تناقض منظومه نااین همانی وساطت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸ تعداد دانلود : ۱۹
تئودور آدورنو با نقد فلسفه این همانی، خواهان معطوف ساختنِ اندیشه به امر نااین همان است. به باور آدورنو، فلاسفه از پارمنیدس تا دست کم هگل، در صدد رفع تناقضات یعنی سازگاری و وحدتِ اندیشه با وجود برآمده اند. اما او باتکیه بر اصل تناقض می کوشد تا در برابر این همان سازیِ فکر با ابژه پایداری کند. به باور او، دعویِ به چنگ آوریِ تمامیتِ امر واقع به واسطه مفاهیم، توهمی بیش نیست چرا که ابژه ها اموری غیرِ مفهومی اند و همچنین خصلت کلی سازی مفهوم، از درک جزئیتِ ابژه ها باز می ماند. شیءوارگی که با ظهورِ سرمایه داری متأخر در جهان حاکم شده است؛ اندیشه را به رنگ قواعد و مناسبات کالایی درآورده و منجر به این همان سازی تجربه شده است. آدورنو در راستایِ نجاتِ ذهنیت شیءواره، تلاش می کند تا با بازسازی مناسباتِ سوژه ابژه در ایده وساطت، ابژه ها را از سلطه سوژه رهانده و آنها را در نااین همانی شان بازیابد. بدین نظر، منظومه ای از مفاهیم که خصلتی تاریخی دارند، به گرد یک ابژه جمع می شوند و همچنان که سعی در توضیح و فهم تام و تمام ابژه دارند؛ با این حال چنین فهمی را انتهایی نخواهد بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان