بهروز منصوری

بهروز منصوری

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۱ مورد از کل ۳۱ مورد.
۲۱.

نقش رهیافت شبکه بر تعامل کنشگرانِ طراحی جمعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری روند طراحی کنشگر-شبکه دیگری گفت وگوپذیری شبکه هم طراحان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۳۷۰
بیان مسئله: تحولات حوزه فناوری اطلاعات تغییراتی بنیادین در بستر طراحی جمعی ایجاد کرده است. جمیع این تغییراتْ پارادایم جدیدی را تحتِ تحول رهیافت شبکه شکل داده که در پیِ آن درک فردی و عمومی از عمل طراحی جمعی متحول شده است. در چنین شرایطی، طراحی ای با برهم کنش دست کم دو شبکه هم زمان شکل گرفته که در آن مطالعه کیفیت مذاکرات کنشگران و نحوه کنش امری ضروری است.هدف پژوهش: هدف این پژوهش تبیین تأثیر هم کنش شبکه ها بر روند طراحی جمعی با تعریف (1) کنشگران، (2) مذاکرات شبکه هم طراحان و (3) ردیابی مسیر کنشگری است، و در این مسیر در جست وجوی پاسخ به مسئله «چگونگی تأثیر رهیافت شبکه بر کنش طراحان در روند طراحی معماری» است.روش پژوهش: این پژوهش، با روش شناسی کیفیِ مبتنی بر نظریه کنشگر-شبکه، به مطالعه کنشگران طراحی جمعی می پردازد. از این رو، ابتدا با مطالعه متون، مقوله های تأثیرگذار بر مذاکرات شبکه تبیین و سپس، با قیاس میان دو سناریو اجرایی، روند کنشگری در طراحی جمعی مشخص شده است. بدین ترتیب، پژوهش حاضر از منظر نتایج، کاربردی است و با اتخاذ راهبرد استدلال منطقی در قبال داده های کیفی درصدد پاسخ به پرسش خود است.نتیجه گیری: نظریه کنشگر-شبکه، با تغییر نقش طراح، بستری مناسب برای ردیابی کنشگران انسانی و غیرانسانی ایجاد می کند. در این مسیر، شبکه هم طراحان با محوریت چهار مقوله دیگرپذیری، نقدپذیری، باور مشترک و اشتراک گذاری قابل تبیین است. علاوه بر آن، تحلیل دو سناریو اجرایی نشان می دهد که با پذیرشِ کنشگر جدیدْ روند طراحی در مسیری چرخشی میان پیوندهای شبکه تکامل می یابد و تیم ها آزادی عمل بیشتری دارند. ویژگی پویایی لحظه ای در روند طراحی مشهود است و با پیوستن گرهِ جدیدْ شبکه ای جدید شکل می گیرد و روند طراحی همانند چرخه ای درونی با پیوندهای درهم آمیخته ایجاد می شود. در نهایت، رهیافت شبکه با ایجاد تغییرات نه تنها در سطح تکنیکی منشأ اثر است بلکه، به مثابه پارادایمی جدید، الگوی طراحی را متحول می کند و بهره مندی از آن سبب تسهیل خوانش پیچیدگی های روند طراحی می شود.
۲۲.

درونمایه های مشترک ما بین معماری و هنرهای نمایشی تاثیرگذار بر ارتقاء بهره وری محیط شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری سینما تئاتر محیط شهری مکان بهره وری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۰۲ تعداد دانلود : ۲۰۲
درک مفاهیم ریشه ای و اصیل هنری می تواند باعث قرابت و شناخت بهتر هنرهای کاربردی معماری، تئاتر و سینما گردد. معماری و تئاتر و سینما جدا از وجههٔ کارکردی خود که به ایجاد فضا می پردازند، در فرآیند درک فضا، هر سه اصول مشترکی را در بر می گیرند که به وسیلهٔ معماران و کارگردانان در هم آمیخته شده اند. این تحقیق با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی کلیات و امکان استفاده از این نزدیکی در هنرهای کاربردی می پردازد. استفاده از نحله های فکری خردباوری و تجربه باوری نکته قابل توجه در این تحقیق است که به صورت همزمان می تواند هر دو دسته را در کنار هم استفاده کند. معماری، تئاتر و سینما می توانند واسطه هایی برای عرضهٔ معنا باشند، که این معنا می تواند بین عرصه ها و رسانه های مختلف مشترک باشند. در واقع معماری، تئاتر و سینما متشکل از عناصر اساسی مشترکی همانند صحنه، فضا، نور، حرکت و دید می باشند. معماران و کارگردانان تئاتر و فیلم سازان پیوسته در تلاش برای انتقال مفاهیم متداعی در جهت بازگویی ایده ها و مفاهیم در محیط های نمادین هستند، در واقع هنر معماری در تئاتر و سینما به عنوان عامل ایجاد تعادل و هماهنگی در شکل تصاویر و ترکیب صحنه مطرح می شوند که ویژگی های مکانی یا زمانی فضا، رنگ ف نور، سایه روشن تاثیرات متفاوتی بر مخاطب می گذارد. فضاهای بصری که در پس زمینهٔ تصاویر یک فیلم دیده می شود در شکل گیری تفکر کارگردان و فیلمساز نقش موثری دارد. در واقع کارگردانان با بهره گیری از معماری از طریق معنا و فضاهای بصری سعی در ایجاد فضا و خلق مکان و شخصیت پردازی می کنند. شناسایی این تعاملات و تاثیرگذاری ها می تواند به هنرمندان در خلق محصول هنری خود کمک بسیاری نموده و درک مناسبی را از محیط و فضاهای مورد نیاز هر گروه فراهم سازد
۲۳.

رویکردی تحلیلی به کیفیت معماری مسکن منطقه 1 تا 3 شهر تهران طی سال های 1397-1357(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسکن کیفیت معماری مسکن مسکن معاصر مناطق 1 تا3 شهر تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰۷ تعداد دانلود : ۲۴۲
هدف اصلی پژوهش حاضر، سنجش کیفیت معماری مسکن شهر تهران در مناطق 1 تا3 طی سال های 1357-1397می باشد. روش تحقیق بر مبنای روش توصیفی- تحلیلی و استفاده از ابزار پرسشنامه و نرم افزارspss در جهت سنجش معیارها است، ضمن آنکه با استفاده از نرم افزارExpert choice به امتیاز دهی و وزن نسبی هر شاخص پرداخته است. در این راستا نتایج پژوهش حاکی از آن است که، با توجه به آزمون T تک نمونه ای کیفیت معماری مسکن طی سال های 1357-1397 در مناطق 1 تا3 شهر تهران به ترتیب برابر با 21/3 و81/2 می باشد و بیانگر آن است که معماری مسکن طی سال های 1357-1379 دارای مطلوبیت و رضایتمندی بهتری نسبت به سال های بعد بوده است، همچنین امتیاز دهی به کیفیت معماری مسکن طی سال های 1357-1379 برابر با 648/0 و طی سال های1380-1397 برابر با 187/0 بوده است، حال آنکه وزن شاخص نسبی طی سال1357-1397 در کیفیت معماری مساکن شهر تهران544/0 و طی سال های 1380-1397 برابر با 254/0 می باشد. لذا این ارقام بیانگر آن هستند که کیفیت معماری مسکونی طی سال های 1357-1379 از رده مناسب تری نسبت به سال های اخیر برخوردار بوده است.
۲۴.

تبیین تاثیر حکومت صفوی بر شکل گیری فضای جمعی در پل های صفوی اصفهان (نمونه موردی: پل های الله وردی خان و خواجو)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فعالیت های اجتماعی حکومت صفوی توسعه اصفهان فضای جمعی پل الله وردی خان پل خواجو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۱ تعداد دانلود : ۶۴۲
اهداف: در دوره صفویه به سبب رویکرد حکومت نسبت به مقوله حیات جمعی و توجه به مساله وحدت ملی و یکپارچگی جامعه، تحولات ویژه ای در نوع و نحوه بروز فعالیت های اجتماعی مشاهده می شود. از این رو بررسی تاثیرات حکومت صفوی بر شکل گیری فضاهای شهری، امری مهم است. همچنین روند تبدیل شدن پل های ساخته شده در این دوران، نظیر پل های الله وردی خان و خواجو، به بستر فعالیت های جمعی و نقش حکومت در آن مورد نظر است. ابزار و روش ها: در این مطالعه با روش تاریخی- تفسیری، سفرنامه های دوران صفوی به منظور استخراج فعالیت های اجتماعی مطالعه شده است. سپس با تبیین نقش حکومت در این قبیل فعالیت ها، به بررسی علل عاملیت حکومت در برگزاری رویدادهای اجتماعی مختلف پرداخته و به دنبال آن، ایجاد پل های الله وردی خان و خواجو توسط حکومت به عنوان محل بروز رفتارهای جمعی مردم مورد تحلیل قرار گرفته است. یافته ها: از آنجایی که مشروعیت حکومت صفوی در گرو وحدت ملی است، قلمروی عمومی به عنوان عرصه ارتباطات جامعه، به صحنه بروز رویدادهای ملی و مذهبی تبدیل می شود و حکومت صفویان، متولی برپایی و شکل گیری بسیاری از رخدادهای اجتماعی شده است. بنابراین برای تحقق این امر فضاهایی نظیر میدان نقش جهان، خیابان چهارباغ، پل الله وردی خان و خواجو در این دوران شکل گرفته اند. نتیجه گیری: پل های شهری دوران صفوی یعنی الله وردی خان و خواجو به بستر فعالیت های اجتماعی مردم و شاه بدل شده است و به جای کارکرد صرف گذر، با معماری ویژه خود، فضای جمعی مهمی را در ساختار شهر اصفهان شکل داده اند.
۲۵.

تبیین رابطه طبع افراد با گرایش به معماری سنتی در اقلیم گرم و خشک نمونه موردی؛ شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقلیم گرم و خشک معماری سنتی یزد معماری طبایع طبع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۱ تعداد دانلود : ۲۷۰
در معماری طبایع عنوان می شود که؛ شرایط جسمی و روحی انسان بر گرایش او به عوامل محیطی موثر است. لذا تقسیم بندی مزاجی افراد در طب سنتی می تواند بر گرایش ایشان به شاخص های معماری موثر باشد. از این رو انطباق گرایشات معماری افراد با مزاج ایشان می تواند به عنوان دغدغه ای در ذهن معمار و طراح مطرح شود. از این رو تبیین رابطه میان انواع مزاج و شدت گرایش به معماری به عام و معماری سنتی بطور خاص می تواند هدف اصلی این پژوهش باشد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. ابزار مورد استفاده پرسشنامه، که در نرم افزار SPSS مورد تحلیل قرارگرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که مزاج های مختلف گرایشاتی با شدت های متفاوت نسبت به یک بنای سنتی می دهند و هرچقد که بر عنصر گرمی و خشکی مزاج افراد افزوده شود شدت واکنش بهتری نسبت به یک بنای سنتی از خود بروز می دهند. همچنین نتایج آزمون F نشان می دهد که مقدار P-valve
۲۶.

تبیین مؤلفه های محیطی مؤثر بر حضور مخاطب در پل های دوره صفوی اصفهان(نمونه موردی: پل خواجو و پل الله وردی خان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عصر صفوی اصفهان فضای جمعی حضور مخاطب پل الله وردی خان پل خواجو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۸ تعداد دانلود : ۵۱۴
شهر اصفهان در عصر صفوی، تجلی گاه وجوه مختلف هنر، معماری و شهرسازی بوده است. نگرش های ویژه به فعالیت های اجتماعی در این عصر سبب ایجاد فضاهای جمعی متنوعی در شهر شده بود. یکی از مهم ترین این فضاها در این دوره پل های شهری هستند که به گونه ای منحصربه فرد به عنوان بستر شکل گیری فضاهای جمعی در اصفهان در گذشته ایفای نقش کرده اند و این امر تا به امروز امتدادیافته است. این پژوهش در پی تبیین مؤلفه های تأثیرگذار بر حضور مخاطبان، در پل های ساخته شده ی عصر صفوی، به عنوان فضاهای جمعی پویا در جامعه امروزی است. ازاین رو با انتخاب دو نمونه ی مورد مطالعه، پل های خواجو و الله وردی خان، سعی در واکاوی علل اقبال عمومی آن ها و یافتن عوامل تأثیرگذار ادراکی و عملکردی پل ها است که به نیازهای معاصر پاسخگو م ی باشد. نوع تحقیق در این پژوهش کیفی است و با استفاده از نظریه داده بنیان سعی در شناخت زندگی اجتماعی در زمان حال دارد. ابزار پژوهش مصاحبه است و این مصاحبه ها بر اساس سؤالات تنظیم شده بر مبنای دو حوزه ادراکی و رفتاری مخاطب در ارتباط با محیط پل و از طریق تحلیل محتوای کیفی منجر به دستیابی به نتیجه مطلوب می شود. مؤلفه های معماری تأثیرگذار در حضور افراد در این پل ها شامل 12 مؤلفه کلی در دو حوزه ادراکی و شناختی می باشد که هرکدام از چند زیر مقوله تشکیل شده اند. پل های تاریخی اصفهان با اثربخشی بر لایه های ادراکی مخاطب (نظیر: زیبایی شناسی، حافظه فردی و جمعی و خاطره انگیزی) موجب شکل گیری رفتارهای فردی و جمعی ویژه و تجلی آن در بستر فضای پل شده و نمود بارزی از فضای جمعی تاریخی و روابط اجتماعی در شهر معاصر را به منصه ی ظهور می گذارد.
۲۷.

روایت «دیگری» فهم معماری معاصر ایران در مواجهه با دیگری (از منظر معماران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خود دیگری معاصریت معماری معاصر ایران هویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۷۹ تعداد دانلود : ۱۰۲۴
بیان مسئله: معماری معاصر ایران همواره در بوته نقد و تحلیل متفکران و معماران قرار داشته است، زیرا با مشکلات عدیده ای روبه روست. یکی از این مشکلات، که در دیدگاه بزرگان به طور مشترک بیان می شود، فقدان هویت است. در چنین بستری، پرداختن به مسئله «من، خود، خویشتن و هویت» نمی تواند به تنهایی مشکل گشای مسائل امروز باشد. زیرا شناخت ما از خود در رویارویی با دیگری شکل گرفته است. «من» به تنهایی نمی تواند موجد اثر باشد، ناگزیر باید «دیگری» نیز در تقابل با آن حضور یابد تا واجد مفهوم شود. توجه نکردن به مفهوم «دیگری» در معماری معاصر ما باعث شده است که درکی عمیق از «من» به مثابه امرِ بنیادین هویت محورحاصل نشود و عارضه چندپارگی و چهل تکه بودن در همه زمینه ها و به ویژه معماری حادث شود. هدف و روش تحقیق: این پژوهش در پی بررسی مفهوم «دیگری» در مواجهه با معماری است و سعی دارد به این پرسش پاسخ دهد که «معماری معاصر ایران از دیدگاه معماران و صاحب نظران چه «دیگری» هایی را برای خود متصور است و در تعامل با چه نیروهایی صورت بندی می شود؟». این تحقیق به لحاظ «ماهیت» پژوهش، از گونه تحقیقات «کیفی» و نوع داده بنیاد و، به لحاظ «قصد» از پژوهش، «تفسیری» است که شیوه مواجهه ما با «دیگری» را درک و بینش جدیدی تولید می کند. بدین ترتیب یافته های آن در بهبود دانش موجود درباره موضوع مورد مطالعه به کار می آید (دانش افزایی)، بنابراین «نتایج» آن «خالص» است. «منطق» پژوهش «استقرایی» بوده و روش تحلیل داده ها نیز شامل کدگذاری باز و کدگذاری محوری است. نتیجه گیری: این پژوهش نشان می دهد که دیدگاه اغلب معماران ایرانی درمورد مفهوم «دیگری» را می توان در شش صورت «ایده های گذشته»، «مردم»، «اقتصاد»، «حکومت»، «معماری جهان» و «زمینه» دسته بندی کرد.
۲۸.

مقوله «مرکز» و «حاشیه»، تبیین انگاره مفهومی از مواجهه «خود» و «دیگری» در حیات شهر با تأکید بر رویکرد توسعه درون زا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حاشیه خود دیگری شهر مرکز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۵ تعداد دانلود : ۶۸۴
یکی از مفاهیم عمده در نگاه مدرن و پست مدرن به پدیده ها، دوگانه «خود» و «دیگری» است. در علوم اجتماعی، هنگامی که صحبت از دیگری می شود، بحث این است که اقلیت و اکثریت جامعه چگونه شکل می گیرد؛ بنابراین در اندیشه جامعه شناختی، اقلیت ها معمولاً دیگری را تشکیل می دهند. چراکه «اکثریت» در چارچوب جامعه، واجد قدرت می شوند و همین قدرت، زمینه ساز معنای «دیگری» در چارچوب «بازنمایی» خواهد شد. در شهرهای ایران، حاشیه نشینی و یا به تعبیری دیگر کانون های خودانگیخته بخش جدایی ناپذیری از زندگی شهری را شکل می دهند. پرسشی که مطرح می شود آن است که چگونه حاشیه به عنوان «دیگری» می تواند توسعه یافته، در خود ریشه کند و در جامعه تبدیل به نیروی «مولد» شود؟ بدین منظور مقاله حاضر، بر آن است تا با بررسی نحوه مواجهه و تعامل «خود» و «دیگری»، زمینه ای مناسب را برای طرح دکترین معتقدین به توسعه درون زا فراهم آورد. این تحقیق به لحاظ «ماهیت» پژوهش، از گونه تحقیقات «کیفی» از نوع «بنیادی» و به لحاظ «قصد» از پژوهش، «تحلیلی» است که به درک شیوه مواجهه خود و دیگری در حیات شهر می پردازد. منطق پژوهش، «قیاسی» است. در پایان، این مطالعه نشان می دهد که اصلاح در نحوه توزیع خدمات به حاشیه جهت مولد نمودن دو حوزه صنعت و کشاورزی و متعاقب آن کوچک نمودن بخش مصرف، تقویت نهادهای محلی در فرایند توانمندسازی حاشیه، بازنگری قلمروی مالکیت، تقویت بنیان های اقتصاد درونی با مشارکت مردم و عدم تزریق امکانات از بیرون، ازجمله عواملی هستند که می تواند در مولد نمودن حاشیه، تأثیرگذار باشند.
۲۹.

هماهنگی تکنیک، مصالح و محیط زیست و کاربرد آن در زیبایی و عملکرد بناهای سنتی شهرهای کویری ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مفهوم پایداری معماری سنتی طراحی اقلیمی بناهای کویری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۵ تعداد دانلود : ۶۲۱
در نتیجه ی سازگاری شیوه های معماری با شرایط ویژه آب و هوایی مناطق کویری، موجب شکل گیری سبک معماری متناسب با نیاز این مناطق شده است. شناخت ساز و کارهای هماهنگی تکنیک، مصالح و محیط زیست و کاربرد متصور آن در شناخت مفهوم زیبایی و عملکرد بناهای سنتی شهرهای کویری ایران، توجه ویژه محققان خارجی و داخلی را به این مسئله معطوف کرده است. به طور کلی، مفهوم پایداری که در نتیجه آگاهی بش ر نس بت به مسائل محیط زیست و مشکلات فرهنگی- اجتماعی و اقتصادی شکل گرفت را می توان در معماری بناهای کویری مشاهده کرد. یکی از مهمترین اهداف توس عه پایدار، حفظ طبیعت و اصلاح نگاه به آن است و تجلی توسعه پایدار در حوزه محیط س اخته ش ده که معماری پایدار نامیده می شود. بنابراین، هدف این مقاله، تشریح چگونگی تطابق آب و هوایی و پاسخگویی محیطی ابنیه سنتی ایرانی به شرایط اقلیمی خاص کویر می باشد. در این راستا، این مقاله با روش توصیفی- تحلیلی، این فرضیه را مطرح می کند که به نظر می رسد بین تکنیک، مصالح و محیط زیست و عملکرد بناهای سنتی شهرهای کویری ایران تناسب و هماهنگی ویژه ایی برقرار است. به جهت اثبات فرضیه تحقیق، ابتدا تعریف و توصیفی از مفهوم پایداری در سازه ها و هماهنگی های ایجاد شده در اکوسیستم زیستی و معماری مناطق کویری ارائه شده است و سپس، ویژگی های فضایی مدل معماری بومی مناطق کویری به دنبال سازگاری های آب و هوایی توصیف شده است. در انتها، این موضع به اثبات رسیده است که ارکان ویژه و اصلی معماری در مناطق کویری منجر به پیدایش بناهای سنتی زیبا متناسب با اقلیم این خواستگاه شده است.   
۳۰.

گفتمان انتقادی الگوها و نظریه های تحلیل نشانه شناختی در معماری و طراحی شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوهای تحلیل نشانه شناختی نظریه های تحلیل نشانه شناختی رویکردهای تحلیل نشانه شناختی مفاهیم تحلیل نشانه شناسی معماری و طراحی شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۴۰
نشانه شناسی علمی است که به بررسی انواع نشانه ها، تعبیر آنها، و قواعد حاکم بر نشانه ها می پردازد؛ و چگونگی ارتباط و معنا را در پدیده ها و نظام های نشانه ای گوناگون مطالعه می کند. علم نشانه شناسی با بررسی نشانه ها کمک می کند تا افراد دنیای اطراف خود را به واسطه نشانه ها درک کنند و کمک می کند تا نظام های نشانه ای رمزگذاری و رمزگشایی بشوند و افراد را قادر می سازد تا از رهگذر این نشانه ها بتوانند ارتباط با جهان اطراف خود برقرار بکنند. روش این مقاله روش تحلیل استدلالی و توصیفی- تحلیلی است که در راستای گفتمانی انتقادی به تحلیل های نشانه شناختی در معماری و شهرسازی معطوف شده است. یافته های این تحقیق بررسی و تبارشناسی الگوها و نظریه های تحلیل نشانه شناختی در معماری و طراحی شهری است. در پایان نیز مدلی برای تحلیل های نشانه شناختی قابل تعمیم به معماری برگرفته و قابل تطبیق با تمامی دیدگاه های صاحبنظران نشانه شناختی ارائه شده که می تواند به عنوان نمونه ای مستدل و برتر در تحلیل های نشانه شناختی مورد استفاده قرار گیرد.
۳۱.

تبیین مفهوم مسکن و سکونت در رویکرد پدیدارشناسی و رهیافت پارادایم های فرهنگی زیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سکونت مسکن خانه و فرهنگ ایرانی پارادایم های فرهنگی و پدیدارشناسی سکونت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۱۸۱
شکی نیست که معماری در تعاملی دوسویه «هم بر فرهنگ و هم از فرهنگ تاثیر گذاشته و تاثیر پذیرفته» است، چنانچه مقوله جامعه-شناسی مسکن سعی در شناسایی این حلقه های مفهومی و معناییِ تعاملاتِ فرهنگ (جامعه) و معماری مسکن دارد؛ لذا رسیدن به یک فرایند اندیشه ارتباطی خاص بینابینی، به عنوان ابزار و داده های فرآیند پایدارسازی بستر اجتماعیِ معماری با تکیه بر الگوی فکری خاص و نتایج اجتماعی مشخص به صورت واکنش های استاندارد ولی نسبی جامعه و نسبت به معماری با بازخورد ادراکی از معماری، از جمله مفاهیمی است که لازم است تا در رابطه فرهنگ و معماری خانه مورد بحث باشد. پرسش پیشینی مفهوم سکونت این است که آیا صرف جایگیری در یک فضا را می توان سکونت یافتن در آن نامید؟ روش تحقیق مقاله، «توصیفی و تحلیلی» و «روش استدلال منطقی» است که از «روش اسنادی» و مطالعات کتابخانه ای بهره برده است. در راستای نتایج تحقیق به مفهوم پدیدارشناختی سکونت و مفهوم سکونت زیستی در رویکرد پدیدارشناختی اشاره شده و در پایان پارادایم های فرهنگی خانه بر اساس نظریه های فرهنگی در پیدایش مجتمع های زیستی مورد اشاره قرار گرفته است که عبارتند از: «مطالعه معنای چندمجرایی فرهنگی معماری، مطالعه معنای نمادین فرهنگی معماری، رویکرد غیرکلامی در درک معنای فرهنگی، معماری قواعد فهم اشاره های فرهنگی معماری، و قواعد خوانش فرهنگی معماری و محیط.»

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان