اسماعیل صدری دمیرچی

اسماعیل صدری دمیرچی

مدرک تحصیلی: دکتری روان شناسی مشاوره، استادیار گروه علوم تربیتی، دانشگاه محقق اردبیلی
پست الکترونیکی: e.sadri@uma.ac.ir

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۶۸ مورد از کل ۶۸ مورد.
۶۱.

الگوی عوامل مؤثر بر رفتارهای خودآسیب رسان در فضای مجازی: یک مطالعه آمیخته اکتشافی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رفتارهای خود آسیب رسان عوامل مؤثر بر رفتارهای خود آسیب رسان رفتارهای خود آسیب رسان متأثر از فضای مجازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۵۴
زمینه: رفتارهای خود آسیب رسان در بین نوجوانان به ویژه در ارتباط با فضای مجازی، در سال های اخیر شایع است و مشکلات متعددی را ایجاد کرده است؛ بنابراین بررسی این موضوع و تلاش برای ارتقای نوجوان، نیازمند درک جامع و عمیقی از رفتارهای خود آسیب رسان در فضای مجازی، متناسب با شرایط محیطی و فرهنگی هر کشور است. اگرچه در طول سال گذشته، افزایش رفتارهای خود آسیب رسان در فضای مجازی مورد توجه قرار گرفته است، اما تحقیقات بسیار کمی در مورد این موضوع حیاتی در ایران وجود دارد. هدف: پژوهش حاضر باهدف طراحی الگوی عوامل مؤثر بر رفتارهای خود آسیب رسان در فضای مجازی: یک مطالعه آمیخته اکتشافی انجام شد. روش: این پژوهش با رویکرد آمیخته (کمی و کیفی) و به شیوه اکتشافی در دو فاز انجام شده است. در فاز اول (بخش کیفی)، به منظور شناسایی رفتارهای خود آسیب رسان در فضای مجازی، از روش سه سویه سازی استفاده شد. جامعه آماری این بخش شامل خبرگان حوزه های درمان اختلال های روان شناختی ناشی از فضای مجازی، شامل روان شناسان، مشاوران و متخصصان مرتبط در سطح شهر تهران بود. نمونه گیری به روش هدفمند انجام شد و داده ها از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته جمع آوری گردید. تجزیه وتحلیل داده های کیفی با استفاده از روش تحلیل مضمون انجام شد و نتایج حاصل برای طراحی ابزار اولیه (پرسش نامه) مورد استفاده قرار گرفت. در فاز دوم (بخش کمی)، ابزار طراحی شده بر اساس نتایج بخش کیفی شامل پرسش نامه ای با محوریت اطلاعات فردی و رفتارهای خود آسیب رسان در فضای مجازی بود که به صورت آنلاین در سراسر ایران توزیع شد. جامعه آماری این بخش شامل والدین، معلمان، مشاوران و متخصصان مرتبط با حوزه پژوهش بود. نمونه گیری به روش دردسترس انجام شد و پرسش نامه های 400 نفر از افراد نمونه پس از ارزیابی های اولیه برای تجزیه وتحلیل نهایی انتخاب شد. داده های بخش کمی با استفاده از روش تحلیل عاملی تأییدی و با کاربرد نرم افزار Smart PLS 3.8 مورد بررسی قرار گرفت. یافته ها: پژوهش حاضر نشان داد که رفتارهای خود آسیب رسان در فضای مجازی را می توان در دو مقوله اصلی دسته بندی کرد: عوامل فردی یا روان شناختی و عوامل اجتماعی. در ادامه، نتایج تحلیل عاملی تأییدی که بر روی داده ها انجام شد، برازش مناسب مدل دو عاملی رفتارهای خود آسیب رسان در فضای مجازی را تأیید نمود. همچنین، همبستگی مثبت و معناداری بین ابعاد عوامل فردی/روان شناختی و عوامل اجتماعی رفتارهای خود آسیب رسان در فضای مجازی مشاهده گردید (05/0 > P) که نشان دهنده روایی هم زمان مناسب ابزار است. اعتبار ابزار نیز از طریق محاسبه آلفای کرونباخ برای هر دو عامل بالاتر از 7/0 به دست آمد که حاکی از قابلیت اعتماد مطلوب ابزار می باشد. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش می تواند مبنایی برای شناسایی و سنجش و مدیریت رفتارهای خود آسیب رسان در فضای مجازی در میان نوجوانان ایرانی و بهبود رفتارهای خود آسیب رسان در فضای مجازی در بین دختران متوسطه باشد.
۶۲.

Investigating the effectiveness of based-on-mentality schema therapy on feelings of loneliness, depression and self-concept of unmarried girls over 40 years old in Khorram Abad city(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Based-on-mentality schema therapy feeling of loneliness Depression self-concept Single girls

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹ تعداد دانلود : ۳۸
Aim: The present study aimed to investigate the effectiveness of schema therapy based on mentality in reducing feelings of loneliness and depression, as well as improving self-concept, among single women over 40 years of age in Khorramabad. Methods: This study employed a semi-experimental design with pre-test and post-test measurements, including experimental and control groups. The statistical population consisted of all single women over the age of 40 who had never been married as of 2022. A random sampling method was used to select 30 participants. The instruments used for data collection included the UCLA Loneliness Scale, the Beck Depression Inventory, and the Beck Self-Concept Scale. The intervention consisted of schema therapy based on mentality. Results: The results from both multivariate and univariate analysis of covariance indicated that the schema therapy based on mentality had a significant impact on reducing feelings of loneliness and depression and improving self-concept (P < 0.001). Conclusion: Based on the findings of this study, it can be concluded that schema therapy based on mentality effectively reduces feelings of loneliness and depression while enhancing the self-concept of single women.
۶۳.

مقایسه اثربخشی روش تحریک الکتریکی مغز با جریان مستقیم [tDCS] و پروتکل توانبخشی شناختی کوتاه مدت بر بهبود عملکرد حافظه بیماران مبتلا به آلزایمر خفیف(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: تحریک الکتریکی مغز باجریان مستقیم توانبخشی شناختی حافظه آلزایمر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۵۹
مقدمه: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی روش tDCS و پروتکل توانبخشی شناختی کوتاه مدت بر بهبود عملکرد حافظه بیماران مبتلا به آلزایمر خفیف بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی پیش آزمون و پس آزمون و پیگیری با دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری افراد بالای 65 سال که با تشخیص آلزایمر خفیف در سال 1401 در شهر اردبیل به پزشک مغز و اعصاب به صورت سرپایی مراجعه کرده بودند که از بین این افراد،60 نفر به صورت نمونه گیری دردسترس انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل گمارده شدند. سپس روش tDCS به مدت 10 جلسه 20دقیقه ای روی یک گروه آزمایش و برنامه توانبخشی شناختی کوتاه مدت به تعداد 9 جلسه 90 دقیقه ای بر روی گروه آزمایش دوم اعمال شد و بر روی گروه کنترل مداخله ای انجام نشد. پس آزمون با فاصله یک هفته اجرا شد و پیگیری یک ماه بعد از پس آزمون از هر سه گروه به عمل آمد. جهت جمع آوری اطلاعات از آزمون شناختی آدن بروک نسخه تجدید نظر شده استفاده شد. نتایج: نتایج نشان داد که روش tDCS تاثیر معنی داری بر حافظه پیش گستر دارد (05/0>p). در مورد متغیر حافظه پس گستر، اگر چه روش توانبخشی شناختی کوتاه مدت در پس آزمون تاثیر معنی داری نداشته است ولی در بلندمدت تأثیر معنی دار داشته است (05/0>p). در مجموع می توان گفت روش های به کار گرفته شده در بهبود حافظه بیماران مبتلا به آلزایمر تأثیر معناداری داشته اند. نتیجه گیری: از این رو می توان نتیجه گرفت که از هر دو روش می توان در جهت بهبود حافظه بیماران مبتلا به آلزایمر خفیف بهره جست.
۶۴.

ارائه ی الگوی مفهومی آسیب های فرایند انتخاب رشته تحصیلی ورود به دانشگاه: یک مطالعه ی داده بنیاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

کلیدواژه‌ها: الگوی مفهومی فرایند انتخاب رشته آسیب انتخاب رشته داوطلبان آزمون سراسری داده بنیاد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۵۲
مقدمه: انتخاب رشته تحصیلی از مهمترین تصمیم های آموزشی داوطلبان کنکور سراسری است که می تواند تاثیرات قابل توجهی بر آینده تحصیلی و شغلی آنها داشته باشد. شواهد و مستندات حاکی از وجود مسائل و مشکلات اساسی در این فرایند است. این پژوهش با هدف ارائه الگوی مفهومی آسیب های فرایند انتخاب رشته تحصیلی ورود به دانشگاه انجام شد. روش کار: این مطالعه به شیوه کیفی و با استفاده از روش نظریه داده بنیاد انجام شد. 18 نفر از متخصصان و صاحبنظران حوزه مشاوره تحصیلی و انتخاب رشته با استفاده از نمونه گیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختاریافته و بر اساس ملاک های ورود به پژوهش تا حد اشباع مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج: بر اساس تحلیل داده ها، الگوی آسیب های تحصیلی فرایند انتخاب رشته تحصیلی ورود به دانشگاه تعیین شد. در این الگو، ارزش های آسیب رسان و باورهای محدودکننده، به عنوان مقؤله محوری انتخاب شد. شرایط علّی عبارت بودند از: مشکلات علاقه و رغبت، ادراک نادرست از توانمندی و استعداد، تعاملات معیوب در خانواده، انگیزش نابسنده و تداخل نیازها. پنج مقوله اصلی، ابهام شرایط شغلی و آینده اشتغال، مشکلات فرهنگی- ساختاری، نظام آموزشی معیوب، خلأ قانون گذاری و ضعف سیستم نظارتی و عدم توازن در جایگاه اجتماعی رشته ها به عنوان شرایط زمینه ای و مؤلفه های نقص و کمبود اطلاعات و منابع آگاهی و موانع و محدودیت های ناشی از مدارس به عنوان عامل مداخله گر انتخاب شدند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش، حاکی از این است که عوامل متعددی در ایجاد و ادامه ی آسیب های فرایند انتخاب رشته تحصیلی داوطلبان نقش قابل توجهی دارند. این آسیب ها اغلب در حیطه ی فردی و روانشناختی نمود پیدا می کند، اما عواملی مانند وضعیت فرهنگی- اجتماعی جامعه، نظام آموزشی معیوب و ساختار خانواده ها می تواند مسیر صحیح انتخاب رشته تحصیلی را با چالش های اساسی مواجه کند.
۶۵.

پیش بینی سلامت روان بر اساس سبک های دلبستگی و حمایت اجتماعی خانواده در دانش آموزان دوره متوسطه دوم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: سلامت روان سبک های دلبستگی حمایت اجتماعی دانش آموزان متوسطه دوم خانواده

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۲۴
هدف: دوره متوسطه دوم یکی از حساس ترین مراحل رشد نوجوانان است که سلامت روان آن ها می تواند تحت تأثیر عوامل گوناگون قرار گیرد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک های دلبستگی (ایمن، اجتنابی، دوسوگرا) و حمایت اجتماعی خانواده در پیش بینی سلامت روان دانش آموزان انجام شد. روش: این مطالعه به شیوه توصیفی-همبستگی انجام گرفت. جامعه آماری شامل ۲۹۶ دانش آموز متوسطه دوم در شهر اردبیل بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه سبک های دلبستگی هازن و شیور، پرسشنامه سلامت عمومی (GHQ-28) و پرسشنامه حمایت اجتماعی زیمت بود. برای تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۶ بهره گرفته شد. یافته ها: نتایج نشان داد که سبک های دلبستگی و حمایت اجتماعی خانواده به طور معناداری قادر به پیش بینی سلامت روان دانش آموزان هستند. سبک دلبستگی ایمن رابطه ای مثبت و معنادار با سلامت روان داشت، در حالی که سبک های اجتنابی و دوسوگرا با کاهش سلامت روان مرتبط بودند. همچنین، حمایت اجتماعی خانواده مهم ترین و قوی ترین متغیر پیش بینی کننده سلامت روان در میان متغیرهای مورد بررسی بود. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش بر اهمیت تقویت سبک دلبستگی ایمن و افزایش حمایت اجتماعی خانواده برای ارتقاء سلامت روان نوجوانان تأکید دارد. این نتایج می تواند راهنمایی برای طراحی مداخلات روانی- اجتماعی در مدارس باشد.
۶۶.

بررسی ویژگی های روانسنجی مقیاس خودکارآمدی کاربر هوش مصنوعی در جامعۀ ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعامل انسان وار خودکارآمدی کاربر راحتی با هوش مصنوعی کمک مهارت های تکنولوژیکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶ تعداد دانلود : ۲۰
هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی ویژگی های روانسنجی مقیاس خودکارآمدی کاربر هوش مصنوعی در جامعه ایرانی انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری شامل تمامی افراد بالای 20 سال در ایران در سال 1403 بود که دانش مقدماتی در زمینه کامپیوتر و هوش مصنوعی داشتند. از میان آنها، 340 نفر (137 مرد و 203 زن) به روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده شامل مقیاس خودکارآمدی کاربر هوش مصنوعی، پرسشنامه انگیزه های استفاده از هوش مصنوعی و فرم کوتاه مقیاس نگرش نسبت به هوش مصنوعی بود. یافته ها: تحلیل عاملی تأییدی چهار عامل کلیدی شامل کمک، تعامل انسان وار، راحتی با هوش مصنوعی و مهارت های تکنولوژیکی را برای مقیاس خودکارآمدی تأیید کرد. نتایج ضرایب همبستگی پیرسون برای بررسی روایی همزمان (همگرا و واگرا) این مقیاس نشان داد که بین خرده مقیاس های آن و خرده مقیاس های پرسشنامه انگیزه های استفاده از هوش مصنوعی و خرده مقیاس پذیرش هوش مصنوعی در مقیاس نگرش نسبت به هوش مصنوعی همبستگی مثبت معنادار و با خرده مقیاس ترس از هوش مصنوعی در مقیاس نگرش نسبت به هوش مصنوعی همبستگی منفی معنادار وجود دارد. همسانی درونی خرده مقیاس های این پرسشنامه نیز با استفاده از آلفای کرونباخ و ضرایب همبستگی بین 83/0 تا 96/0 تأیید شد. نتیجه گیری: این مقیاس از ویژگی های روانسنجی مناسبی در جامعه ایرانی برخوردار است و می تواند در تحقیقات مرتبط برای طراحی برنامه های آموزشی مؤثر و تسهیل پذیرش هوش مصنوعی در سازمان ها به کار گرفته شود.
۶۷.

روابط ساختاری حمایت اجتماعی ادراک شده با ولع مصرف در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگه دارنده با متادون: نقش میانجی حساسیت اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حساسیت اضطرابی حمایت اجتماعی ادراک شده درمان نگه دارنده با متادون ولع مصرف

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۲۰
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی حساسیت اضطرابی در روابط بین حمایت اجتماعی ادراک شده و ولع مصرف در افراد وابسته به مواد تحت درمان نگه دارنده با متادون انجام شد. روش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل همه بیماران وابسته به مواد مراجعه کننده به مراکز درمان نگه دارنده با متادون شهرستان خرم آباد در سال 1402 بود. برای تعیین حجم نمونه، از قاعده کلی کلاین (2015) استفاده شد. با در نظر گرفتن 12 متغیر قابل مشاهده و پیش بینی ریزش احتمالی، تعداد 220 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب به روش نمونه گیری در دسترس شدند. ابزار پژوهش شامل پرسش نامه حساسیت اضطرابی، پرسش نامه حمایت اجتماعی ادراک شده و پرسش نامه ولع مصرف بود داده ها با روش همبستگی پیرسون در نرم افزار SPSS-26 و روش مدل سازی معادلات در نرم افزار AMOS-24 و تحلیل شدند. یافته ها: حمایت اجتماعی ادراک شده اثر مستقیم و منفی معناداری بر ولع مصرف داشت، در حالی که حساسیت اضطرابی اثر مستقیم و مثبت معناداری بر ولع مصرف نشان داد. علاوه بر این، حساسیت اضطرابی نقش واسطه ای معناداری در رابطه ی میان حمایت اجتماعی ادراک شده و ولع مصرف ایفا کرد. به طورکلی، نتایج نشان داد که مدل پژوهش از برازش مطلوبی برخوردار بود. نتیجه گیری: حساسیت اضطرابی به عنوان یک متغیر میانجی می تواند اثرات حمایت اجتماعی بر کاهش ولع مصرف را تضعیف کند. بر این اساس، پیشنهاد می شود مداخلات درمانی با تمرکز بر تقویت شبکه های حمایت اجتماعی و کاهش حساسیت اضطرابی مانند آموزش مهارت های مقابله ای طراحی و اجرا شوند تا به کاهش ولع مصرف و افزایش اثربخشی درمان نگه دارنده کمک شود.
۶۸.

اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر تنظیم شناختی هیجانی، کارکردهای اجرایی و مهارت های ارتباطی در کودکان اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازی درمانی شناختی رفتاری تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای تنظیم هیجانی کارکردهای اجرایی مهارت های ارتباطی اختلال طیف اوتیسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵ تعداد دانلود : ۱۲
هدف: هدف از پژوهش حاضر، اثربخشی بازی درمانی شناختی رفتاری و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بر تنظیم هیجانی، کارکردهای اجرایی و مهارت های ارتباطی در کودکان اختلال طیف اوتیسم بود. مواد و روش ها: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه می باشد. جامعه آماری این پژوهش تمامی کودکان 6-12 سال با اختلال طیف اوتیسم مراجعه کننده به مدارس کودکان استثنائی، مراکز و کلینیک های شهر اردبیل در سال 1401-1402 بود. این پژوهش به صورت غیر تصادفی و هدفمند تعداد 45 کودک دارای اختلال طیف اوتیسم انتخاب شد و به صورت تصادفی در 3 گروه (15 نفره) قرار داده شدند. مداخله شامل بازی درمانی شناختی – رفتاری و مداخله تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای بود. ابزارهای این پژوهش نیز شامل آزمون رایانه ایان- بک، آزمون دسته بندی کارت های ویسکانسین، پرسشنامه تنظیم هیجانی گراس و جان، پرسشنامه مهارت های ارتباطی بود. یافته ها: با عنایت به نتایج آزمون تعقیبی بونفرونی، مقایسه زوجی بازی درمانی شناختی رفتاری، تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای و گروه گواه در نمرات متغیرهای کارکردهای اجرایی، تنظیم هیجان و مهارت های ارتباطی نتایج نشان داد که گروه های بازی درمانی شناختی رفتاری، تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای با گروه گواه تفاوت معنادار وجود دارد (05/0p<). بحث و نتیجه گیری: بازی درمانی شناختی رفتاری و تحریک الکتریکی مستقیم فرا جمجمه ای بر تنظیم هیجانی، کارکردهای اجرایی و مهارت های ارتباطی در کودکان اختلال طیف اوتیسم تأثیر داشت اما تفاوت معناداری بین این دو روش وجود نداشت.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان