سید محمدمهدی اعتمادالاسلامی بختیاری

سید محمدمهدی اعتمادالاسلامی بختیاری

مدرک تحصیلی: دانشجوی دکتری فلسفه علم دانشگاه صنعتی شریف

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۸ مورد از کل ۸ مورد.
۱.

استنتاج بهترین تبیین و «ایراد گروه بد»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: IBE ایراد گروه بد بیز زوجِ متناقض خود شکنی ماده صورت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۷۳ تعداد دانلود : ۵۵۶
مطابق با استنتاج بهترین تبیین (IBE)، فرضیه ای که بهترین تبیین را برای دسته ای از پدیده ها ارائه می دهد، احتمالاً صادق است. وَن فِراسِن (1989) با استدلالی که به «ایراد گروه بد» مشهور است، این ادعا را به چالش کشیده است. بر طبق این اشکال، این باور که بهترین تبیین به احتمال بسیار تبیینی صادق است مستلزم این باور پیشینی است که تبیین صادق به احتمال زیاد در میان تبیین های رقیب در دسترس (ارزیابی شده) جای دارد؛ باوری که هیچ دلیلی برای آن نداریم. بسیاری از فیلسوفان کوشیده اند تا نادرستی «ایراد گروه بد» را نشان دهند. از این میان، چهار استدلال که آن ها را استدلال از طریق بیزگرایی، استدلال از طریق زوج متناقض، استدلال از طریق خود شکنی  و استدلال از طریق تمایز میان ماده و صورت IBE می نامیم از اهمیت بسزایی برخوردارند (Niiniluoto, 2004) ;(Lipton, 1993); (Lipton, 1993) ;(Schupbach, 2013). در این نوشتار با بررسی استدلال های یاد شده نشان می دهیم که سه استدلال نخست نادرستند و تنها استدلال از طریق تمایز میان ماده و صورت IBE می تواند کارساز باشد.  
۲.

ناتوانی مدل استیفنز در محدودکردن استدلال «احتیاط بهتر از پشیمانی است(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انتخاب طبیعی تطور اعتمادپذیری مدل استینفز احتیاط بهتر از پشیمانی فرآیندهای باورسازی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه علم
  2. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۹۸۳ تعداد دانلود : ۱۵۰۳
برخی فیلسوفان بر این باورند که اصل انتخاب طبیعی اعتمادپذیری فرآیندهای باورسازی را تضمین می کند. بر طبق این دیدگاه، آن دسته از فرآیندهای باورسازی که بیشتر باورهای صادق تولید می کنند تا باورهای کاذب، برای تولید مثل و بقاء موجود زنده سودمندند و از این رو انتخاب طبیعی آن ها را حفظ می کند. استفن استیچ در استدلالی که به «احتیاط بهتر از پشیمانی است» مشهور است، این رویکرد را وامی زند. او نشان می دهد که انتخاب طبیعی دلیل کافی برای اعتمادپذیری فرآیندهای باورسازی نیست. در سوی دیگر، کریستفر اِل. استیفنز با ارائه مدلی، وضعیت هایی را مشخص می کند که در آن ها انتخاب طبیعی از باورهای صادق حمایت می کند. او معتقد است که این مدل استدلال استیچ را محدود می کند. در این نوشتار، نشان می دهیم که مدل استیفنز نمی تواند استدلال «احتیاط بهتر از پشیمانی است» را محدودکند و در اساس، تأثیری در مناقشه میان موافقان و مخالفان تبیین مبتنی بر نظریه تطور برای اعتمادپذیری فرآیندهای باورسازی ندارد.
۳.

واکاویِ ملاک های احتمالاتی در استنتاج بهترین تبیین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استنتاج بهترین تبیین تبیین احتمال بیز تأیید مزیت های تبیین گر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۹ تعداد دانلود : ۶۱۳
طبق رویکرد رایج به استنتاج بهترین تبیین (IBE)، فرضیه ای که بهترین تبیین را برای پدیده های در دستِ بررسی ارائه می دهد، احتمالاً صادق است. یکی از مهم ترین چالش های پیش روی این نحوه استدلال” ایراد وُلتِر “ است. مطابق این اشکال، دلیلی نداریم که ملاک های انتخاب بهترین تبیین، موسوم به مزیت های تبیین گر، محتمل ترین تبیین- یعنی تبیینی که نسبت به دیگر تبیین های رقیب از احتمال صدق بیش تری برخوردار است- را به دست دهند. هدف اصلیِ این نوشتار، واکاویِ ملاک های احتمالاتیِ مرتبط با IBE در مواجهه با ایراد وُلتِراست. به بیان دقیق تر، در پی آنیم که چنان چه ضابطه های احتمالاتیِ ارائه شده برای ارزیابیِ فرضیه های تبیین گر، ملاک انتخاب بهترین تبیین قرار گیرند، آیا این اطمینان وجود خواهد داشت که محتمل ترین تبیین به دست آید؟ در این راستا، ملا ک های احتمالاتیِ مرتبط با IBE را در سه دسته ملاک های معطوف به قضیه بیز، ملاک های معطوف به نظریه تأیید و ملاک های معطوف به مزیت های تبیین گر بررسی می کنیم. این واکاوی نشان می دهد که هیچ یک از ضابطه های ارائه شده از پس تحدید بهترین تبیین - به گونه ای که محتمل ترین تبیین را به دست دهد- بر نمی آیند.
۵.

ناتوانی احتمال گرایی در پاسخ به «ایراد وُلتِر»(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۰۱ تعداد دانلود : ۷۶۴
طبق رویکرد رایج به استنتاج بهترین تبیین (IBE)، فرضیه ای که بهترین تبیین را برای پدیده های در دستِ بررسی ارائه می دهد، احتمالاً صادق است. یکی از مهم ترین چالش های پیشِ روی این نحوه استدلال، «ایراد وُلتِر» است. مطابق با این اشکال، دلیلی نداریم ملاک های انتخاب بهترین تبیین، محتمل ترین تبیین را به دست دهند. هدف اصلیِ این نوشتار پرداختن به ایراد وُلتِر در چارچوب احتمال گرایی (بیزگرایی) است؛ اینکه آیا بر اساس اصل های موضوع احتمال و نتایج آن، از جمله قضیه بیز، می توان بهترین تبیین را محتمل ترین تبیین دانست؟ در این راستا نشان می دهیم با وجود این که به نظر می رسد می توان IBE را در چارچوب بیزگرایی جای داد، اولاً IBE و بیزگرایی دو گونه استدلال ناسازگار با یکدیگرند؛ ثانیاً در مواردی نظریه ای از سوی دانشمندان به عنوان بهترین تبیین انتخاب می شود که از احتمال کم تری نسبت به تبیین های رقیب برخوردار است و ثالثاً قضیه بیز شواهدی که رقابت فرضیه های تبیین گر در فرآیند IBE بر سر آنها در گرفته است را نادیده می گیرد. بدین ترتیب، نتیجه خواهیم گرفت احتمال گرایی پاسخ مناسبی برای ایراد ولتِر فراهم نمی آورد
۶.

اصلاحیه دی بلو بر راه حل اسمیت برای پارادوکس های اثبات(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پارادوکس های اثبات حمایت عرفی شواهد آماری صرف فاسخ جرح کننده مغالطه نرخ پایه اسمیت دی بلو پولاک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲ تعداد دانلود : ۸
پارادوکس های اثبات وضعیت هایی هستند که شواهد آماری به سود محکومیت خوانده یا متهم اند، اما محکومیت او صرفاً براساس این شواهد، خلاف شهود به نظر می رسد. رویکرد غالب در مواجهه با پارادوکس های اثبات، تلاش برای بازشناسایی شواهد آماری صرف از سایر ادله اثبات محکومیت است. اسمیت حمایت عرفی را به عنوان ملاکی برای تمایز یادشده معرفی می کند. در سوی دیگر، دی بلو پس از اصلاح این ملاک، استدلال می کند عدم دسترسی به فاسخ های جرح کننده در شواهد آماری صرف، وجه تمایز میان آنها و سایر ادله اثباتی است. در این پژوهش با بهره گیری از آموزه های پولاک استدلال می کنیم در شواهد آماری صرف همچنان می توان به فاسخ های جرح کننده دسترسی داشت. همچنین، با تمرکز بر یکی از نمونه های پارادوکس های اثبات و بر پایه استدلال های پولاک که در بازشناسایی مغالطه نرخ پایه نمود کمی می یابند، نشان می دهیم فاسخ جرح کننده چگونه می تواند اثرگذار باشد. بدین ترتیب به نظر می رسد استدلال دی بلو محل تردید باشد.
۷.

نظریه ساختارهای دیالکتیکی بتس در مصاف با نظریه انسجام تبیین گر ثاگرد: واکاوی یک تبرئه مناقشه برانگیز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ساختارهای دیالکتیکی انسجام تبیین گر بتس ثاگرد امایا او. جی. سیمپسون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۳
تبرئه پرمناقشه او. جی. سیمپسون از اتهام قتل همسر سابقش، نیکول، برخی از فیلسوفان را به واکاوی های ژرف تر درباره آن واداشت. در این میان، ثاگرد (2003)، در چارچوب نظریه انسجام تبیین گر، استدلال می کند سوگیری های عاطفی هیئت منصفه بهترین تبیین برای این حکم است؛ بنابراین، به صرف اتکاء بر فرضیه ها، شواهد مرتبط و روابط تبیین گر میان آن ها، حکم دادگاه موجه نیست. از سویی، امایا (2009) باور دارد با گزینشی نسبتاً متفاوت از فرضیه ها و شواهد مرتبط و نیز انجام اصلاحاتی در نظریه ثاگرد، نتیجه ای متفاوت در ارزیابی حکم دادگاه رقم خواهد خورد. در این پژوهش، می خواهیم ارزیابی های ثاگرد و امایا از تبرئه او. جی. سیمپسون را در چارچوب نظریه ساختار های دیالکتیکی استدلال، منطبق بر دیدگاه بتس، واکاویم. در این راستا، نخست نشان می دهیم در چارچوب نظریه بتس، نه فقط گزینش امایا از فرضیه ها و شواهد مرتبط، بلکه گزینش ثاگرد نیز فرضیه بی گناهی او. جی. را بر دیگر فرضیه های مطرح شده در فرآیند محاکمه برتری می دهد. سپس، تبیین می کنیم که چرا با وجود تفاوت میان این گزینش ها، در هر دو، حکم تبرئه رجحان می یابد. در گام آخر، استدلال می کنیم نظریه ثاگرد، برخلاف نظریه بتس، با دو مشکل ابهام و دوْر روبه رو است؛ از این رو، ارزیابی در چارچوب نظریه بتس بر ارزیابی ثاگرد مرجح است.
۸.

نقدی بر ردیه پارک بر استدلالِ دی رِی علیه طبیعت گرایی متافیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کریستوف دی رِی سی یِنوگ بِی پارک باورِ متافیزیکی IBE باور مشابهت استقرای شمارشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰ تعداد دانلود : ۱۴
کریستوف دی رِی (2022) در مقاله «یک مورد جدیدِ معرفت شناختی به سودِ خداباوری» استدلالی نو در ردِ طبیعت گراییِ متافیزیکی ارائه می دهد. او مقدمه نخستِ این استدلال را دست کم بر دو رکن استوار می کند. رکن نخست نیازمندیِ استنتاجِ بهترین تبیین (IBE) به «باورِ متافیزیکی» است. این باور بدین معناست که وضعیت های امور در جهان به طور کلی تبیین دارند. رکن دیگر آن است که این تبیین پذیریِ وضعیت های امور در جهان نمی تواند علتِ باورِ متافیزیکی باشد. در سوی مقابل، سی یِنوگ بِی پارک (2023)، ضمن ردِ ارکان یادشده، استدلال می کند که اولاً «باورِ متافیزیکی» به IBE نیاز دارد و ثانیاً تبیین پذیریِ وضعیت های امور در جهان، علتِ باورِ متافیزیکی است. پژوهش پیش روی، به نقد دیدگاه پارک می پردازد. نخست نشان می دهیم که استدلالِ پارک علیه نیازمندیِ IBE به باورِ متافیزیکی ابهام های اساسی دارد. همچنین استدلال می کنیم که استدلال های او به سودِ نیازمندیِ باورِ متافیزیکی به IBE با دو مشکلِ (1) خلط میانِ روندِ شکل گیریِ یک باور و فرآیند توجیهِ آن و (2) خلط میانِ جنبه هستی شناختیِ تبیین پذیری و جنبه معرفت شناختیِ آن روبرویند. افزون بر اینها نشان داده می شود که استدلالِ پارک به سودِ رابطه علی میانِ تبیین پذیریِ وضعیت های امور در جهان و باورِ متافیزیکی، در اساس، خلطِ میان علتِ باورِ متافیزیکی و دلیلِ باور به آن است.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان