
میثم رضایی مهوار
مطالب
فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
دانلود اکسل نتایج
نمایش ۱ تا ۳ مورد از کل ۳ مورد.
تحلیل تطبیقی مقوله زمان پریشی(آناکرونی) در گفتمان روایی بخش ساینزبری گالری ملی لندن برمبنای نظریه ژرار ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
میثم رضایی مهوار افسانه ناظری
کلیدواژهها: گفتمان روایی موزه های هنر زمان پریشی ژرار ژنت گالری ملی لندن
حوزههای تخصصی:
کاربرد اصطلاح و استعاره روایت در ادبیات موزه شناسی بسیار توسعه یافته، اما کمتر از چیستی و چگونگی روایت در آن سخن به میان آمده است و رویکردهای موجود که به ویژه در مطالعات فرهنگی در این حوزه مطرح هستند، بیشتر جنبه های انتقادی را پوشش داده اند. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در چارچوب "نظریه روایت" ، و بر مبنای آرای ژرار ژنت، در پی این پرسش است که در موزه های هنر ، زنجیره ای از واحدها یا رویدادهای روایی چگونه و با چه فنونی به وسیله شکل گیری گفتمان روایی از نعمت داستان برخوردار می شوند؟ و در این راستا، چگونه با تحلیل یکی از مقولات اصلی روایت شناسی ادبی یعنی زمان روایت و خصوصاً با بررسی تطبیقی مقوله "ترتیب" یا "زمان پریشی" برای نمایشگاه موزه، نحوه ای از تحلیل روایت موزه و چیدمان آن بر مبنای نظریه روایت حاصل می شود؟ با بررسی رویکردهای پیشین تجربه شده در چیدمان گالری ملی لندن به عنوان مورد مطالعاتی و تحلیل بخش ساینزبری، این نتیجه حاصل شد که ملاحظات زیباشناختی و کاربردی در معماری و پایبندی به اصول ترکیب بندی و جنبه های بصری در چیدمان، ایجادکننده همان زمان پریشی های روایی هستند که به مثابه ابزار و آرایه های ادبی در روایت می شناسیم. رابرت وِنتوری در طراحی معماری این بخش از گالری ملی با دیدگاهی کارکردگرا در جهت ارائه فضایی برای تجربه واقعی دیدن نقاشی ها که فراتر از بازدید صرفاً موزه ای باشد، توانسته در عین حال روایت گاهنگارانه موزه را نیز لحاظ کرده و با ایجاد گشایش ها و تعلیق های متعدد از طریق ارتباطات فضایی و از طریق آنچه که در این پژوهش از منظر روایت شناسی به عنوان انواع پیشوازها و بازگشت های زمانی بیرونی شناسایی شد، در این موزه به روایتگری دست یابد. بنابراین اگرچه ژنت روایت را بیشتر محدود به ادبیات می دید، این پژوهش نشان می دهد که مؤلفه های اصلی تحلیل گفتمان روایی همچون زمان و مقوله ترتیب در آرای وی را می توان برای روایت نمایشگاهی تطبیق داد.
تحلیل روایت شناختی موزه های هنر با تاکید بر مفهوم قاب بندی به مثابه بُعد رویدادها بر اساس آرای میکه بال و سیمور چتمن(مقاله علمی وزارت علوم)
نویسنده:
میثم رضایی مهوار افسانه ناظری
کلیدواژهها: موزه های هنر روایت شناسی قاب بندی رویداد میکه بال سیمورچتمن
حوزههای تخصصی:
اگرچه از اصطلاح و استعاره روایت در ادبیات موزه شناسی بسیار استفاده می گردد؛ اما کمتر از چیستی و چگونگی روایت در آن سخن به میان آمده و رویکردهای موجود بیشتر جنبه های انتقادی را پوشش داده اند. پژوهش حاضر که با روش توصیفی- تحلیلی در چارچوب «نظریه روایت» و با استفاده از زاویه بندی نظری آرای سیمورچتمن و میکه بال صورت گرفته و در پی پاسخ به این پرسش کلی است که؛ از منظر روایت شناسی، در موزه های هنر ، زنجیره ای از واحدها یا رویدادها، چگونه گفتمان روایی را شکل می دهند؟ و در این راستا این پرسش خاص را مطرح می سازد که چگونه می توان مفهوم قاب بندی را به مثابه بعد رویداد/داستان در تحلیل روایت شناختی موزه های هنر به کار برد. در این پژوهش با تاثیر از آراء میکه بال برای سطح داستان یا رویدادها در روایت نمایشگاهی، دو گونه «قاب بندی های پیشین» و «قاب بندی های پسین» به مثابه عوامل تشکیل دهنده رویدادها تبیین شدند و از طریق تطبیق مولفه های پنج گانه بُعد موجودات-فضا در آراء سیمورچتمن، عناصر مرتبط با سازماندهی بصری به عنوان دسته اول «قاب بندی های پسین» مقوله بندی شدند. همچنین عناصر تفسیری همچون متون و رسانه های کلامی نیز به عنوان بخش دوم «قاب بندی های پسین» شناسایی شدند. گونه های رویدادهای اصلی و رویدادهای وابسته در روایت شناسی نمایشگاهی نیز با مثال هایی در مورد چیدمان آثار در گالری ها در این پژوهش مطرح می گردند. این پژوهش نشان می دهد که اگرچه کاربرد روایت شناسی بیشتر در ادبیات مطرح گردیده است، اما در روایت نمایشگاهی موزه های هنر نیز می توان مفهوم قاب بندی برای بعد رویداد/ داستان را در مقابل بعد گفتمان در روایت شناسی تطبیق داد و به گونه خاص روایت شناسی نمایشگاهی برای موزه های هنر نیز پرداخت.