عباسعلی حسین خانزاده

عباسعلی حسین خانزاده

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی دانشگاه گیلان

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۵۱ مورد از کل ۱۵۱ مورد.
۱۴۱.

اثربخشی تمرینات یکپارچگی حسی-حرکتی بر عملکرد تعادلی در کودکان با اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال طیف اوتیسم تمرینات یکپارچگی حسی - حرکتی عملکرد تعادلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۷ تعداد دانلود : ۱۵۳
اختلال طیف اوتیسم اختلالی عصبی تحولی است که موجب نارسایی در تعامل ارتباطی، اجتماعی و رفتارهای کلیشه ای می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تمرینات یکپارچگی حسی-حرکتی بر عملکرد تعادلی در کودکان با اختلال طیف اوتیسم انجام شد. طرح پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمام دانش آموزان شهر رشت بود که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 30 کودک (پسر و دختر) بودکه با روش نمونه گیری در دسترس و براساس معیارهای ورود و خروج پژوهش انتخاب و با روش تصادفی به دوگروه 15 نفره آزمایش و گواه جایدهی شدند.ابزار آزمون رشد حرکتی درشت اولریخ نسخه دوم (2000) بود.کودکان گروه آزمایش به مدت 12جلسه 45 دقیقه ای تحت مداخله با بسته تمرینات یکپارچگی حسی-حرکتی قرار گرفتند درحالی که گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با روش های تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری در نرم افزار 25 SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد تمرینات یکپارچگی حسی-حرکتی، عملکرد تعادلی را در کودکان اختلال طیف اوتیسم بهبود می دهد (001/0>P). در مجموع می توان گفت مداخله مورد نظر با تأثیر بر بهبود انسجام حسی و از بین بردن مشکلات مربوط به حساسیت کمتر یا بیشتر از حد حسی، موجب بهبود نارسایی کودک در مهارت عملکرد تعادلی، شده است؛ بنابراین پیشنهاد می شود از برنامه مداخله ای به کار گرفته شده در این پژوهش برای بهبود عملکرد تعادلی کودکان با اختلال طیف اوتیسم استفاده شود.
۱۴۲.

اثربخشی آموزش مهارت های ادراکی- حرکتی بر کنش های اجرایی دانش آموزان نارسانویس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کنش های اجرایی مهارت های ادراکی- حرکتی نارسانویس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۸ تعداد دانلود : ۱۵۳
زمینه و هدف: نارسانویسی، مهارت نوشتن را که فعالیتی انتزاعی و پیچیده تلقی می شود با مشکلاتی جدی همراه می کند. با توجه به رابطه نارسانویسی با کنش های شناختی مختلف، این پژوهش با هدف اثربخشی آموزش مهارت های ادراکی- حرکتی بر کنش های اجرایی دانش آموزان نارسانویس انجام شد. روش: این پژوهش شبه تجربی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را دانش آموزان 8 تا 12 ساله با اختلال نارسانویسی مراجعه کننده به مراکز اختلالات یادگیری شهر رشت در سال 1403-1402 تشکیل می دادند که از بین آنها 26 دانش آموز به عنوان نمونه پژوهش با روش نمونه گیری در دسترس، انتخاب و با روش تصادفی در گروه آزمایش (13 نفر) و گواه (13 نفر) جایدهی شدند. دانش آموزان گروه آزمایش مدت 12 جلسه 45 دقیقه ای آموزش برنامه مهارت های ادراکی-حرکتی ورنر- رینی را دریافت کردند، این در حالی است که دانش آموزان گروه گواه، آموزش های معمول مرکز اختلالات یادگیری را دریافت کردند و در پایان مطالعه خلاصه ای از مداخله روی آنها اجرا شد. برای جمع آوری داده ها از آزمون مهارت دست نویس مینه سوتا (1993)، مقیاس نارسایی ها در کنش های اجرایی کودک و نوجوان بارکلی (2012) استفاده شد. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس در محیط SPSS-26 تحلیل شد. یافته ها: نتایج تحلیل داده ها نشان داد آموزش مهارت های ادراکی- حرکتی سبب بهبود کنش های اجرایی (05/0P<، 87/28F=) و مؤلفه های خودمدیریتی زمان (05/0P<، 21/8 F=)، خودسازماندهی- حل مسئله (05/0P<، 77/5F=)، خودمهارگری- بازداری (05/0P<، 50/6F=)، خودانگیزشی (05/0P<، 04/11F=)، و خودنظم جویی هیجانی (05/0P<، 17/5 F=) در دانش آموزان نارسانویس شده است (05/0P<). نتیجه گیری: آموزش مهارت های ادراکی- حرکتی با تحریک مسیرهای عصبی مغز، تحول و نمویافتگی مغز را بهبود می دهد و با افزایش عملکرد سیستم عصبی، سبب بهبود کنش های اجرایی مختلف مانند خودمدیریتی زمان، خودسازماندهی- حل مسئله، و خودمهارگری- بازداری، خودانگیزشی، و خودنظم جویی هیجانی دانش آموزان نارسانویس شده است؛ بنابراین می تواند به عنوان یکی از محورهای مداخله در توان بخشی این دانش آموزان مورد استفاده قرار گیرد.
۱۴۳.

مقایسه تنیدگی والدگری و سرمایه روان شناختی والدین کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، نافرمانی مقابله ای و کودکان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی اختلال نافرمانی مقابله ای تنیدگی والدگری سرمایه روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۶ تعداد دانلود : ۹۰
اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و نافرمانی مقابله ای، از شایع ترین اختلال های دوران کودکی است که پیامدهای مخرب متفاوتی را برای والدین به همراه دارند. این پیامدها منجر به ایجاد چرخه معیوبی می شود که هم به والدین و هم به کودکان آسیب می رساند. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه تنیدگی والدگری و سرمایه روان شناختی والدین کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی، نافرمانی مقابله ای و کودکان بهنجار بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی والدین دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی (پایه یکم تا سوم) با اختلال های نارسایی توجه-فزون کنشی، نافرمانی مقابله ای و بهنجار در سال تحصیلی 98-97 شهر کاشان، تشکیل می داد که از این میان 149 کودک داوطلب واجد شرایط انتخاب شد. پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه تشخیص علائم مرضی کودکان اسپیرافکین وگادو (1984)، پرسشنامه تنیدگی والدگری آبیدین (1991) و سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) بود و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغییری، کروسکال والیس و یومان ویتنی تحلیل شد. نتایج حاکی از آن بود که بین سرمایه روان شناختی وتنیدگی والدگری والدین کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، نافرمانی مقابله ای و کودکان بهنجار تفاوت معناداری دارد (05/0>P). نتایج نشان داد که حضور یک کودک با اختلال های رفتاری و هیجانی، تنیدگی زیادی بر والدین و اعضای خانواده وارد می کند و می تواند جنبه هایی از سلامت روان آن ها را دستخوش تغییر کند؛ بنابراین آگاهی از این عوامل منجر به تسهیل ارائه خدمات آموزشی و درمانی خواهد شد.
۱۴۴.

مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت خشم و آموزش فرزندپروری بر روابط والد-کودک در افراد مبتلا به اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال سلوک رابطه والد-کودک فرزند پروری مدیریت خشم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۷ تعداد دانلود : ۱۰۱
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت خشم و آموزش فرزند پروری بر رابطه والد-فرزند در نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک انجام شد. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه مبتلا به اختلال سلوک جنوب شهر تهران و مادران آن ها در تابستان سال 1402 بود. 45 نفر از دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه بر اساس ملاک های ورود و به صورت هدفمند از سه مدرسه جنوب شهر تهران انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (15 نفر گروه آزمایشی مدیریت خشم، 15 نفر گروه آزمایشی فرزندپروری و 15 نفر گروه گواه) جای دهی شدند. در گروه مدیریت خشم، دانش آموزان تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای گروهی آموزش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری نواکا و اسپیواک قرار گرفتند. در گروه فرزندپروری مادران این دانش آموزان تحت آموزش فرزندپروری انجمن روان پزشکی کودک و نوجوان ایران در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه های سیاهه رفتاری کودک و نوجوان آخنباخ و رسکورلا (1991) و رابطه والد-فرزند فاین و همکاران (1992) بود. نتایج آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره نشان داد که هر دو روش بر رابطه والد-کودک در نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک اثربخش بودند. اما اثربخشی آموزش فرزندپروری بر روابط والد-کودک نسبت به آموزش مدیریت خشم بیشتر بود. بنابراین  از هر دو نوع مداخله آموزش مدیریت خشم و آموزش فرزندپروری می توان برای بهبود روابط والد-کودک در افراد مبتلا به اختلال سلوک استفاده کرد.
۱۴۵.

اثربخشی آموزش راهبردهای سبک اسناددهی مثبت بر حرمت خود و خودپنداشت خواندن کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآموزی اسنادی حرمت خود خودپنداشت نارساخوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۹۹
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش سبک اسناددهی مثبت بر حرمت خود و خودپنداشت خواندن در دانش آموزان نارساخوان بود. پژوهش با روش آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شد و شامل یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان نارساخوان شهر رشت در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بود. نمونه گیری به صورت تصادفی انجام شد و ۳۰ دانش آموز نارساخوان به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. داده ها با استفاده از آزمون خواندن و نارساخوانی (کرمی نوری و مرادی، 1387)، برای تشخیص نارساخوانی در دانش آموزان و با استفاده از مقیاس حرمت خود (پپ و همکاران، 1989) و مقیاس خودپنداشت خواندن (چپمن و تانمر، 1995)، در مرحله پیش آزمون پس آزمون در گروه آزمایش و کنترل گرد آوری شد. گروه آزمایش برنامه مداخله ای بازآموزی اسنادی مثبت را در 11 جلسه 45 دقیقه ای که 2 بار در هفته برگزار شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. در نهایت داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 26 و با استفاده از روش های آماری تحلیل کواریانس تک متغیری و آزمون t مستقل تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش سبک اسناددهی مثبت منجر به افزایش معنادار حرمت خود و خودپنداشتِ خواندن در دانش آموزان نارساخوان گروه آزمایش شد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که سبک های اسناددهی مثبت با تغییر در باورها و عادت های فکری ناسازگارانه افراد به هنگام شکست، باعث بهبود حرمت خود و خودپنداشتِ خواندن شده است.
۱۴۶.

سخن سردبیر: روان شناسی و دین؛ بخش یکم (دیدگاه های مخاطبان)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۹۰
در ابتدای سخن پرسش ها یا سوالات بنیادین خودم و( به قول یکی از فلاسفه به نام ایران رازهای - چرا که مسائل را می توان حل کرد ولی رازها یعنی مسائل حل ناشدنی) را که در کانال تلگرام نشریه مطرح کردم بدون دستکاری می نویسم و سپس نظرات، نقدها، پیشنهادات، و پرسش های مخاطبان را بدون هیچ گونه قضاوت و بدون نام بردن نام افراد یعنی با رعایت اصل رازداری، مطرح می کنم و در ادامه در بخش های دوم و سوم سخنان سردبیر به تفصیل به نقد و بررسی پیشنهادات و سوالات مخاطبان می پردازم
۱۴۷.

اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر مدل مارلات بر عملکرد توجه و خودکارآمدی ترک در بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان شناختی-رفتاری مبتنی مدل مارلات کارآمدی توجه خودکارآمدی ترک متادون افراد وابسته به مواد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۱ تعداد دانلود : ۷۸
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر مدل مارلات بر عملکرد توجه و خودکارآمدی ترک در بیماران تحت درمان نگهدارنده با متادون انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه- آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و دوره پیگیری دو ماهه با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی مردان مصرف کننده تریاک مراجعه کننده به مرکز ترک اعتیاد آوای ذهن شهر تهران در سال 1401 بود که از بین آن ها با توجه به معیارهای ورود به مطالعه و با استفاده از نرم افزار G*Power، 40 نفر با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 نفر) و کنترل (20 نفر) قرار گرفتند. برای گردآوری اطلاعات علاوه بر چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی-فرم محقق ساخته، از آزمون رایانه ای استروپ و پرسش نامه خودکارآمدی ترک استفاده شد. جلسات درمان با توجه به پروتکل مارلات طی 12 جلسه (هر هفته یک جلسه 75 دقیقه ای) برای افراد گروه آزمایش اجرا شد. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: نمرات کل عملکرد توجه و خودکارآمدی ترک در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری بهبود یافت و این تأثیرات مثبت در مرحله پیگیری نیز پایدار ماند. نتیجه گیری: می توان از درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر مدل مارلات به منظور بهبود وضعیت رفتاری و کارکرد توجه در افراد مصرف کننده مواد به عنوان روش مداخله ای مؤثر سود جست.
۱۴۸.

تعیین شاخص های روان سنجی نسخه فارسی مقیاس رفتار خلاقیت بدخواهانه در دانش آموزان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاخص های روان سنجی دانش آموزان مقیاس رفتار خلاقیت بدخواهانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۵۲
زمینه و هدف: خلاقیت عموماً به عنوان یک ویژگی مثبت شناخته شده است. باوجوداین، جنبه هایی در خلاقیت وجود دارد که می تواند آن را به ویژگی بدخواهانه تبدیل کند. سنجش این جنبه از خلاقیت، نیازمند ابزاری معتبر است. هدف این پژوهش تعیین شاخص های روان سنجی مقیاس رفتار خلاقیت بدخواهانه (هاو و همکاران، 2016) برای سنجش خلاقیت بدخواهانه در دانش آموزان ایرانی بود. روش: در پژوهش توصیفی_ پیمایشی حاضر، شاخص های روان سنجی مقیاس رفتار خلاقیت بدخواهانه از جمله انواع روایی و اعتبار محاسبه شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان مقطع دوم متوسطه (15 تا 18 سال) ناحیه 1 شهر رشت در سال تحصیلی 1403-1402 بود که تعداد 393 نفر به عنوان نمونه مورد مطالعه با روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به مقیاس رفتار خلاقیت بدخواهانه پاسخ دادند. برای تعیین روایی از روش های روایی صوری، محتوایی، و تحلیل عاملی تأییدی؛ و برای تعیین اعتبار از روش های همسانی درونی (آلفای کرونباخ)، تنصیف، و پایایی مرکب استفاده شد. تحلیل داده ها نیز با نسخه 26 نرم افزار SPSS و نسخه 24 نرم افزار AMOS انجام شد. یافته ها: برای به دست آوردن شاخص های روان سنجی در بخش روایی از روایی صوری کیفی و کمی و روایی محتوایی با استفاده از شیوه نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی استفاده شد. نتایج مربوط به روایی صوری کیفی و کمی مقیاس رفتار خلاقیت بدخواهانه مناسب بود و نمره تأثیر تمامی گویه ها بالاتر از 5/1 بود و نسبت روایی محتوایی و شاخص روایی محتوایی گویه های این مقیاس نیز مناسب و بالاتر از 8/0 به دست آمد. بر اساس یافته های تحلیل عاملی تأییدی، هر سه عامل آسیب رساندن به افراد، دروغ گفتن، و حقه بازی مورد تأیید قرار گرفت و برازش های مطلوبی به دست آمد. در بخش اعتبار، این مقیاس با روش آلفای کرونباخ، تنصیف، و پایایی مرکب ارزیابی شد. آلفای کرونباخ به ترتیب برای سه عامل آن 79/0، 82/0، 68/0 بود و برای کل مقیاس معادل 83/0 به دست آمد. نتایج تنصیف (66/0) و پایایی مرکب (91/0) نیز مطلوب بودند. نتیجه گیری: با توجه به نتیجه پژوهش حاضر و اهمیت ارزیابی خلاقیت بدخواهانه، می توان نتیجه گرفت که نسخه فارسی مقیاس رفتار خلاقیت بدخواهانه، ابزاری مناسب برای ارزیابی این مفهوم در دانش آموزان است. پیشنهاد می شود این ابزار روی گروه های سنی و با ویژگی های مختلف نیز اجرا و هنجاریابی شود.
۱۴۹.

خودکارآمدپنداری ترک در مردان دارای اختلال سوءمصرف مواد تحت درمان نگهدارنده: مقایسه دو رویکرد درمانی شناختی- رفتاری مبتنی بر مدل مارلات و تحریک الکتریکی فراجمجمه ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودکارآمدپنداری ترک درمان شناختی-رفتاری مدل مارلات تحریک الکتریکی فراجمجمه ای سوءمصرف مواد متادون

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱ تعداد دانلود : ۵۶
زمینه و هدف: اختلالات سوءمصرف مواد، به ویژه اعتیاد به تریاک، چالش های بزرگی را برای افراد و سیستم های بهداشتی ایجاد می کنند. استراتژی های درمانی مؤثر برای بهبود خودکارآمدپنداری ترک و کاهش نرخ عود ضروری هستند. هدف این مطالعه مقایسه اثربخشی دو رویکرد درمانی، شامل درمان شناختی-رفتاری مبتنی بر مدل مارلات (CBTMM) و تحریک الکتریکی مستقیم فراجمجمه ای مغز (tDCS)، بر خودکارآمدپنداری ترک در مردان دارای اختلال سوءمصرف تریاک تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. روش و و مواد: این مطالعه یک کارآزمایی بالینی تصادفی کنترل شده بود که شامل 60 مرد دارای اختلال سوءمصرف تریاک تحت درمان نگهدارنده با متادون بود. شرکت کنندگان به طور تصادفی در سه گروه 20 نفره (CBTMM، tDCS، و کنترل) قرار گرفتند. مداخلات شامل 12 جلسه 75 دقیقه ای بود که به صورت هفتگی برگزار شد. داده ها در سه مرحله (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری دو ماهه) با استفاده از پرسشنامه خودکارآمدپنداری ترک جمع آوری و با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری های مکرر و آزمون های تعقیبی بونفرونی تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو رویکرد درمانی CBTMM و tDCS به طور معناداری خودکارآمدپنداری ترک را در مقایسه با گروه کنترل افزایش دادند. میانگین نمره خودکارآمدپنداری ترک در گروه CBTMM از 44.60 (انحراف معیار = 7.64) در پیش آزمون به 58.80 (انحراف معیار = 8.98) در پس آزمون و سپس به 61.85 (انحراف معیار = 8.48) در پیگیری افزایش یافت. در گروه tDCS نیز بهبود معناداری مشاهده شد، هرچند کمتر از گروه CBTMM. نتیجه گیری: ین یافته ها می تواند به توسعه و بهبود برنامه های درمانی برای بیماران وابسته به مواد مخدر کمک کند و راهکارهای جدیدی برای بهبود وضعیت روانی و شناختی این بیماران ارائه دهد.
۱۵۰.

رابطه بین والدگری هلیکوپتری و اعتیاد به گوشی هوشمند با نقش واسطه ای خودتنظیمی در دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودتنظیمی والدگری هلیکوپتری اعتیاد به گوشی هوشمند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۴۰
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین والدگری هلیکوپتری و اعتیاد به گوشی هوشمند با نقش واسطه ای خودتنظیمی در دانشجویان انجام شد. پژوهش حاضرتوصیفی- همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری در این پژوهش شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد علوم و تحقیقات تهران در سال 1403 از مقطع کارشناسی تا دکتری بود که از بین آن ها به روش نمونه گیری در دسترس 210 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده ها از مقیاس والدگری هلیکوپتری (HPS؛ لیموین و باچمن، 2011)، فرم کوتاه پرسشنامه خودتنظیمی (SSRQ؛ کری و همکاران، 2004) و پرسشنامه اعتیاد به تلفن همراه (MPAQ؛ سواری، 1392) استفاده شد. تحلیل داده ها به روش مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج نشان داد که مدل پیشنهادی از برازش مطلوب برخوردار است. نتایج نشان داد که اثرات مستقیم والدگری هلیکوپتری و خودتنظیمی بر اعتیاد به گوشی هوشمند معنادار بود (05/0>P)؛ همچنین اثر مستقیم والدگری هلیکوتری بر خودتنظیمی معنادار بود (05/0>P)؛ نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که خودتنظیمی در رابطه بین والدگری هلیکوپتری و اعتیاد به گوشی هوشمند نقش میانجی داشت (05/0>P). در مجموع می توان نتیجه گرفت که والدگری هلیکوپتری به صورت مستقیم و با نقش میانجی خودتنظیمی بر اعتیاد به گوشی هوشمند در دانشجویان اثر داشت.
۱۵۱.

بررسی ارتباط سبک های هویت بر رفتارهای پرخطر در نوجوانان: مطالعه ای بر گرایش به مصرف سیگار، الکل و مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الکل سیگار مواد مخدر نوجوانی سبک های هویت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷ تعداد دانلود : ۴۲
هدف: پژوهش حاضر به بررسی ارتباط سبک های هویت با گرایش به سیگار، الکل و مواد مخدر در دوره نوجوانی پرداخت. روش: این مطالعه یک پژوهش مقطعی توصیفی-همبستگی بود که با روش نمونه گیری دو مرحله ای بر روی 435 دانش آموز پسر مقطع متوسطه اول و دوم در شهرستان سیاهکل در سال تحصیلی 1403-1402 انجام شد. داده ها با استفاده از پرسش نامه های سبک های هویت و مقیاس خطرپذیری نوجوانان جمع آوری شد و برای تحلیل داده ها از روش های همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی چندگانه و آزمون Z فیشر استفاده شد. یافته ها: در اوایل نوجوانی، سبک اطلاعاتی تنها با گرایش به مواد مخدر رابطه منفی معناداری داشت و سبک سردرگم-اجتنابی با سیگار و الکل رابطه مثبت داشت. در اواسط نوجوانی، تنها سبک هنجاری با سیگار رابطه منفی نشان داد و سبک سردرگم-اجتنابی با هر سه مؤلفه رابطه مثبت معناداری داشت. در اواخر نوجوانی، سبک های اطلاعاتی و هنجاری با کاهش گرایش به هر سه ماده و سبک سردرگم-اجتنابی با افزایش گرایش به آن ها رابطه معناداری داشتند. همچنین، تحلیل Z فیشر نشان داد در مقایسه با اواسط نوجوانی، سبک های هویت اطلاعاتی و هنجاری با تمایل معنادار کمتر به مصرف الکل در اواخر نوجوانی همراه بود. نتیجه گیری: تفاوت های مشاهده شده در رابطه میان سبک های هویت و گرایش به اعتیاد در مراحل مختلف نوجوانی می تواند مبنای طراحی مداخلات هدفمند و برنامه های حمایتی برای کاهش اعتیاد متناسب با هر سبک هویتی و هر مرحله تحولی باشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان