عباسعلی حسین خانزاده

عباسعلی حسین خانزاده

مدرک تحصیلی: عضو هیات علمی دانشگاه گیلان

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۴۶ مورد از کل ۱۴۶ مورد.
۱۴۱.

اثربخشی تمرینات یکپارچگی حسی-حرکتی بر عملکرد تعادلی در کودکان با اختلال طیف اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال طیف اوتیسم تمرینات یکپارچگی حسی - حرکتی عملکرد تعادلی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۸۳
اختلال طیف اوتیسم اختلالی عصبی تحولی است که موجب نارسایی در تعامل ارتباطی، اجتماعی و رفتارهای کلیشه ای می شود. پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی تمرینات یکپارچگی حسی-حرکتی بر عملکرد تعادلی در کودکان با اختلال طیف اوتیسم انجام شد. طرح پژوهش شبه تجربی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش تمام دانش آموزان شهر رشت بود که در سال تحصیلی 1403-1402 مشغول به تحصیل بودند. نمونه شامل 30 کودک (پسر و دختر) بودکه با روش نمونه گیری در دسترس و براساس معیارهای ورود و خروج پژوهش انتخاب و با روش تصادفی به دوگروه 15 نفره آزمایش و گواه جایدهی شدند.ابزار آزمون رشد حرکتی درشت اولریخ نسخه دوم (2000) بود.کودکان گروه آزمایش به مدت 12جلسه 45 دقیقه ای تحت مداخله با بسته تمرینات یکپارچگی حسی-حرکتی قرار گرفتند درحالی که گروه گواه مداخله ای دریافت نکرد. داده ها با روش های تحلیل کوواریانس چند متغیری و تک متغیری در نرم افزار 25 SPSS تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد تمرینات یکپارچگی حسی-حرکتی، عملکرد تعادلی را در کودکان اختلال طیف اوتیسم بهبود می دهد (001/0>P). در مجموع می توان گفت مداخله مورد نظر با تأثیر بر بهبود انسجام حسی و از بین بردن مشکلات مربوط به حساسیت کمتر یا بیشتر از حد حسی، موجب بهبود نارسایی کودک در مهارت عملکرد تعادلی، شده است؛ بنابراین پیشنهاد می شود از برنامه مداخله ای به کار گرفته شده در این پژوهش برای بهبود عملکرد تعادلی کودکان با اختلال طیف اوتیسم استفاده شود.
۱۴۲.

شناسایی مؤلفه های برنامه آموزش ذهن شفقت گرای نوجوان ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آموزش ذهن شفقت گرا تحلیل مضمون نوجوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۳۱
به منظور ارائه مداخله های مبتنی بر فرهنگ، شناسایی عوامل زیربنایی در آنها ضرورت دارد. هدف از این پژوهش، شناسایی مؤلفه های زیربنایی نیاز به شفقت ورزی در نوجوانان ایرانی بود. پژوهش از نوع کیفی و به روش تحلیل مضمون در مصاحبه ها و متون انجام شد. در بخش بررسی متون نمونه شامل حدوداً ۱۵۰ مقاله و ۲۵ پایان نامه داخلی و خارجی و ۵ کتاب مرتبط با حوزه شفقت ورزی و روانشناسی مثبت از بین تمامی منابع مرتبط و سایت های معتبر بود. در بخش مصاحبه این سؤال مطرح شد که عوامل اثرگذار بر شفقت ورزی در نوجوانان ایرانی چیست. نمونه از بین متخصصان روانشناسی مثبت با روش هدفمند، انتخاب و پس از مصاحبه با ۱۳ نفر اشباع حاصل شد. از بین ۶۱ مضمون پایه، ۹ مضمون با تکرار بالا شامل آموزش ویژگی های ذهن شفقت گرا، چالش های نوجوانی، خودآگاهی از استعدادها، ابراز احساسات در نوجوان، خودمراقبتی، کمال گرایی والدین، اصرار بر تعدد دستاوردهای تحصیلی، تأکید بر انتخاب رشته ای خاص، رسانه های اجتماعی به عنوان مؤلفه های اثرگذار بر نیاز به شفقت ورزی در نوجوان ایرانی انتخاب شدند. همه مؤلفه ها در فرایند اعتبارسنجی و محاسبه نسبت و شاخص روایی محتوایی، تأیید شدند. ۷ مورد از ۹ مضمون که شامل خودآگاهی از استعدادها، ابراز احساسات در نوجوانی، خودمراقبتی، کمال گرایی والدین، اصرار بر دستاوردهای تحصیلی، تأکید بر انتخاب رشته ای خاص و رسانه های اجتماعی، مؤلفه هایی جدید برآمده از جامعه ایرانی بودند و دو مؤلفه آموزش ویژگی های ذهن مشفق و چالش های نوجوانی، در برنامه های قبلی نیز وجود داشتند و در این پژوهش نیز، متخصصان به آنها تأکید بیشتر داشتند؛ بنابراین، مؤلفه های مبتنی بر فرهنگ به دست آمده می توانند در تدوین مداخله ای آموزشی - روانی متناسب با نوجوان ایرانی کمک کننده باشند. 
۱۴۳.

مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت خشم و آموزش فرزندپروری بر روابط والد-کودک در افراد مبتلا به اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال سلوک رابطه والد-کودک فرزند پروری مدیریت خشم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۲۹
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مدیریت خشم و آموزش فرزند پروری بر رابطه والد-فرزند در نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک انجام شد. این پژوهش به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با دو گروه آزمایش و یک گروه گواه انجام شد. جامعه آماری شامل دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه مبتلا به اختلال سلوک جنوب شهر تهران و مادران آن ها در تابستان سال 1402 بود. 45 نفر از دانش آموزان پسر دوره اول متوسطه بر اساس ملاک های ورود و به صورت هدفمند از سه مدرسه جنوب شهر تهران انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه (15 نفر گروه آزمایشی مدیریت خشم، 15 نفر گروه آزمایشی فرزندپروری و 15 نفر گروه گواه) جای دهی شدند. در گروه مدیریت خشم، دانش آموزان تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای گروهی آموزش مدیریت خشم مبتنی بر رویکرد شناختی رفتاری نواکا و اسپیواک قرار گرفتند. در گروه فرزندپروری مادران این دانش آموزان تحت آموزش فرزندپروری انجمن روان پزشکی کودک و نوجوان ایران در 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت گروهی قرار گرفتند. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه های سیاهه رفتاری کودک و نوجوان آخنباخ و رسکورلا (1991) و رابطه والد-فرزند فاین و همکاران (1992) بود. نتایج آزمون تحلیل کواریانس تک متغیره نشان داد که هر دو روش بر رابطه والد-کودک در نوجوانان مبتلا به اختلال سلوک اثربخش بودند. اما اثربخشی آموزش فرزندپروری بر روابط والد-کودک نسبت به آموزش مدیریت خشم بیشتر بود. بنابراین  از هر دو نوع مداخله آموزش مدیریت خشم و آموزش فرزندپروری می توان برای بهبود روابط والد-کودک در افراد مبتلا به اختلال سلوک استفاده کرد.
۱۴۴.

مقایسه تنیدگی والدگری و سرمایه روان شناختی والدین کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، نافرمانی مقابله ای و کودکان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی اختلال نافرمانی مقابله ای تنیدگی والدگری سرمایه روان شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۲۹
اختلال نارسایی توجه/ بیش فعالی و نافرمانی مقابله ای، از شایع ترین اختلال های دوران کودکی است که پیامدهای مخرب متفاوتی را برای والدین به همراه دارند. این پیامدها منجر به ایجاد چرخه معیوبی می شود که هم به والدین و هم به کودکان آسیب می رساند. هدف از انجام این پژوهش، مقایسه تنیدگی والدگری و سرمایه روان شناختی والدین کودکان با اختلال نارسایی توجه- فزون کنشی، نافرمانی مقابله ای و کودکان بهنجار بود. پژوهش حاضر ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش علی- مقایسه ای بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی والدین دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی (پایه یکم تا سوم) با اختلال های نارسایی توجه-فزون کنشی، نافرمانی مقابله ای و بهنجار در سال تحصیلی 98-97 شهر کاشان، تشکیل می داد که از این میان 149 کودک داوطلب واجد شرایط انتخاب شد. پرسشنامه های پژوهش شامل پرسشنامه تشخیص علائم مرضی کودکان اسپیرافکین وگادو (1984)، پرسشنامه تنیدگی والدگری آبیدین (1991) و سرمایه روان شناختی لوتانز (2007) بود و داده ها با استفاده از تحلیل واریانس چندمتغییری، کروسکال والیس و یومان ویتنی تحلیل شد. نتایج حاکی از آن بود که بین سرمایه روان شناختی وتنیدگی والدگری والدین کودکان با اختلال نارسایی توجه/بیش فعالی، نافرمانی مقابله ای و کودکان بهنجار تفاوت معناداری دارد (05/0>P). نتایج نشان داد که حضور یک کودک با اختلال های رفتاری و هیجانی، تنیدگی زیادی بر والدین و اعضای خانواده وارد می کند و می تواند جنبه هایی از سلامت روان آن ها را دستخوش تغییر کند؛ بنابراین آگاهی از این عوامل منجر به تسهیل ارائه خدمات آموزشی و درمانی خواهد شد.
۱۴۵.

سخن سردبیر: روان شناسی و دین؛ بخش یکم (دیدگاه های مخاطبان)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳ تعداد دانلود : ۳۵
در ابتدای سخن پرسش ها یا سوالات بنیادین خودم و( به قول یکی از فلاسفه به نام ایران رازهای - چرا که مسائل را می توان حل کرد ولی رازها یعنی مسائل حل ناشدنی) را که در کانال تلگرام نشریه مطرح کردم بدون دستکاری می نویسم و سپس نظرات، نقدها، پیشنهادات، و پرسش های مخاطبان را بدون هیچ گونه قضاوت و بدون نام بردن نام افراد یعنی با رعایت اصل رازداری، مطرح می کنم و در ادامه در بخش های دوم و سوم سخنان سردبیر به تفصیل به نقد و بررسی پیشنهادات و سوالات مخاطبان می پردازم
۱۴۶.

اثربخشی آموزش راهبردهای سبک اسناددهی مثبت بر حرمت خود و خودپنداشت خواندن کودکان نارساخوان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بازآموزی اسنادی حرمت خود خودپنداشت نارساخوان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲ تعداد دانلود : ۲۷
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی آموزش سبک اسناددهی مثبت بر حرمت خود و خودپنداشت خواندن در دانش آموزان نارساخوان بود. پژوهش با روش آزمایشی و طرح پیش آزمون و پس آزمون انجام شد و شامل یک گروه آزمایشی و یک گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمام دانش آموزان نارساخوان شهر رشت در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ بود. نمونه گیری به صورت تصادفی انجام شد و ۳۰ دانش آموز نارساخوان به طور تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. داده ها با استفاده از آزمون خواندن و نارساخوانی (کرمی نوری و مرادی، 1387)، برای تشخیص نارساخوانی در دانش آموزان و با استفاده از مقیاس حرمت خود (پپ و همکاران، 1989) و مقیاس خودپنداشت خواندن (چپمن و تانمر، 1995)، در مرحله پیش آزمون پس آزمون در گروه آزمایش و کنترل گرد آوری شد. گروه آزمایش برنامه مداخله ای بازآموزی اسنادی مثبت را در 11 جلسه 45 دقیقه ای که 2 بار در هفته برگزار شد و گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. در نهایت داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 26 و با استفاده از روش های آماری تحلیل کواریانس تک متغیری و آزمون t مستقل تحلیل شد. نتایج نشان داد که آموزش سبک اسناددهی مثبت منجر به افزایش معنادار حرمت خود و خودپنداشتِ خواندن در دانش آموزان نارساخوان گروه آزمایش شد. با توجه به نتایج به دست آمده می توان نتیجه گرفت که سبک های اسناددهی مثبت با تغییر در باورها و عادت های فکری ناسازگارانه افراد به هنگام شکست، باعث بهبود حرمت خود و خودپنداشتِ خواندن شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان