مهدی حمزه نژاد

مهدی حمزه نژاد

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۱ تا ۴۶ مورد از کل ۴۶ مورد.
۴۱.

رویکردهای شکل گیری مدرسه و الگوهای سازماندهی آن ها بر اساس سند تحول بنیادین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدرسه اکوسیستم اجتماعی هندسه طراحی معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴ تعداد دانلود : ۳۴
بیان مسئله: اکثر کشورها از جمله ایران، سند تحول آموزشی دارند که با ارئه الگوهای محتوایی جدید، تأثیراتی بر ارزش های آموزشی و ماهیت مدرسه می گذارد. در بسیاری از کشورها مانند فنلاند، سوئد و استرالیا، مدرسه به آموزش محدود نشده است و با عملکرد اجتماعی خود امکاناتی به جامعه اطراف عرضه می کند. اما در ایران، هنوز مدارس وارد این کارکرد نشده و مطالعات اندکی در این زمینه انجام شده است و تصویر روشنی نیز از گونه بندی مدارس وجود ندارد. این پژوهش در تلاش برای پاسخ به این سؤالات است؛ سؤال اول:  الگوهای محتوایی سند تحول، گونه بندی مدارس را چطور تحت تأثیر قرار می دهد و چه گونه هایی از مدارس را توصیه می کند؟/ سؤال دوم: الگوهای سازماندهی هندسی رایج در مدارس چیست و الگوهای محتوایی سند تحول چه الگوهای سازماندهی را می تواند برای مدارس توصیه کند؟هدف پژوهش: هدف این پژوهش، گونه بندی مدارس از نظر محوریت یادگیری و خدمات، فعالیت ها و کاربری های الحاقی و سپس تعیین الگوی سازماندهی هندسی متناسب با گونه مدارس است.روش پژوهش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش، تحلیلی-استدلالی است. جمع آوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای و اسنادی انجام شده است. به منظور کنترل روایی و پایایی پژوهش از پرسشنامه نخبگانی استفاده شد. ابتدا الگوهای محتوایی از اسناد آموزشی استخراج و از نظر محوریت آموزشی و خدمات و کاربری های الحاقی تحلیل شدند که منجر به گونه بندی مدارس شد. در نهایت الگوهایی برای سازماندهی هندسی گونه ها براساس الگوهای هندسی پرتکرار گروتر تنظیم شد.نتیجه گیری: پژوهش مدارس را در قالب پارک مدرسه، مدارس طبیعت-ورزش-سلامت، مدارس علمی پژوهشی، فرهنگی، اجتماعی و کارآفرینی گونه بندی می کند. مدارس اجتماعی، دسته بندی کلان گونه هاست. همچنین، هشت الگوی سازماندهی رایج در میان مدارس شناسایی شد و سازگاری این الگوها با گونه های شش گانه از نظر کاربری های الحاقی و محوریت آموزشی بررسی شد. برای مدارس اجتماعی، الگوی نیمه پراکنده و نیمه آزاد تا نیمه منسجم و نیمه متراکم و برای سایر مدارس، الگوی نیمه پراکنده و نیمه آزاد تا پراکنده و آزاد توصیه می شود.
۴۲.

سازه متحرک دو جهته با قابلیت انطباق پذیری (ترکیب مفصل جلو و عقب رونده به همراه ساختار اتصال دهنده)

کلیدواژه‌ها: معماری انطباق پذیر مدولار متحرک خود ساختار خودآگاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹ تعداد دانلود : ۵۵
معماری متحرک و محیط های انطباق پذیر از موارد قابل توجه در عرصه معماری هستند. نحوه دستیابی به محیطهای خود ساختار باقابلیت انطباق پذیری مسئله اصلی پژوهش است که این روش دستیابی، از کوچک ترین جزء تا بزرگ ترین بخش آن را در برمی گیرد. هدف اصلی این تحقیق دستیابی به طراحی و ساخت محیطی متحرک و پاسخگو است که بتواند با جمع آوری داده های محیطی الگوی مناسب را انتخاب و استفاده کند. روش تحقیق از نوع کاربردی است که با استفاده از اصول موجود در پژوهش های پایه، به دنبال توسعه روش های موجود است. مهم ترین جزء تحقیق، طراحی مفصل از طریق احجام منتظم و امکان های باز و بسته شدن است. پژوهش دو مورد از مناسب ترین این احجام یعنی هشت وجهی و بیست وجهی منتظم را مبنای بررسی قرار داد. این پژوهش از طریق بررسی هندسه های چندوجهی و مدل سازی آن در نرم افزار راینو 6 و امکان سنجی از طریق نرم افزار سالیدورک 2021 سرویس پک 4 و تحلیل محیط از طریق پایتون و صدور فرمان به وسیله سیستم عامل رباتیک انجام شد. مطالعات نشان داد که با استفاده از هندسه های هشت وجهی و بیست وجهی می توان به ساختار مدولاری دست یافت که قابلیت حرکت در محیط و ایجاد سامانه ای خود ساختار را دارد. همچنین امکان خودآگاه کردن ساختار با استفاده از واحدهای ادراکی و عملگر وجود دارد. سازه طراحی شده در حالت هشت وجهی فشرده و بسته است و از دو جهت می تواند به حالت بیست وجهی تبدیل شود که این دو حالت از یک سو آن را به عقب و از سوی دیگر محرک آن رو به جلو است و به این ترتیب می تواند حرکت سازه را تداعی کند. در بین دو مفصل طرفین، سازه ایستا و لولایی ساده با حداقل حرکت قرار می گیرد که مفاصل متحرک را به هم وصل کرده و یکپارچگی موجود را ایجاد می کند.
۴۳.

راهکارهای مؤثر بر رشد انگیزشی کودکان کم توان ذهنی بر پایه روانشناسی محیطِ فضاهای آموزشی

کلیدواژه‌ها: کودکان کم توان ذهنی رشد انگیزشی روانشناسی محیط فضاهای آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۵۰
کودکان کم توان ذهنی به واسطه تفاوت در ویژگی های جسمانی، عقلانی، رفتاری و اجتماعی تمایز بسیار چشم گیری با سایر کودکان دارند. ازآنجایی که این قبیل از اختلالات، منجر به بروز مشکلات عدیده ای در زمینه رشد فردی و اجتماعی این کودکان می شود، در سال های اخیر، طراحی معماری فضاهای آموزشی به عنوان یکی از اصلی ترین و تأثیرگذارترین فضاها در بهره وری حداکثری از توانایی این کودکان محور توجه بسیاری از معماران قرار گرفته است. این پژوهش با هدف شناخت و ارائه راهکارهایی در راستای بهبود کیفیت فضاهای آموزشی کودکان کم توان ذهنی جامعه با تکیه بر دانش روانشناسی محیط سعی در ارتقاء رشد انگیزشی این کودکان دارد. بدین ترتیب پژوهش حاضر در راستای شناخت و پاسخگویی به این پرسش بوده که «در فرآیند بهبود حالات و اختلالات کودکان کم توان ذهنی چه مؤلفه ها و راهکارهایی در زمینه روانشناسی محیطی فضاهای آموزشی می تواند منجر به ارتقاء رشد انگیزشی این کودکان شود؟». روش تحقیق حاضر دارای ماهیت کیفی و وابسته به راهبرد توصیفی-تحلیلی است. پردازش این موضوع در ابتدا بر پایه مطالعات اسنادی و کتابخانه ای در راستای شناخت و تحلیل مولفه های محیطی مؤثر بر روان این کودکان بوده و در ادامه از بررسی های میدانی و مشاهده جهت تقویت روایی تحقیق بهره برده است. نتایج نشان می دهد که کودکان کم توان ذهنی به جهت برخورداری از ذهنی مضطرب و آشفته تر نسبت به سایر کودکان حساسیت بیشتری در برخورد با محیط های گوناگون از خود بروز می دهند. در این راستا بهره گیری از عناصر معماری نظیر رنگ و فرم مناسب، جنس مصالح و تناسبات و همچنین ایجاد فضاهای اجتماع پذیر و فعالیت های مشارکتی در کنار بازی سازی های مطلوب در فضای آموزشی، تأثیر به سزایی در بهبود عملکرد ذهنی آنان داشته و منجر به افزایش آرامش ذهنی، استقلال فردی، ارتباطات اجتماعی و درنهایت ارتقاء رشد انگیزشی این کودکان در فضاهای آموزشی می گردد.
۴۴.

ارزیابی میزان بهره مندی از وجوه تعاملی مخاطب در فرایند خوانش آثار معماری در سیستم آموزشی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اثر مخاطب خوانش نقد وجوه ارتباطی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵ تعداد دانلود : ۲۱
چنانچه دانشجویان معماری در فرایند خوانش و ادراک مصادیق معماری بیش از هر چیز، بر شکل و فرم اثر تکیه کنند، آنگاه پیامدهایی چون غفلت از ارزش‌های تاریخی- هویتی، معنا و مفهوم آثار را در پی خواهد داشت. ﺑﻨﺎﺑﺮایﻦ ﻣﻬﻢﺗﺮیﻦ ﭘﺮﺳﺶ ایﻦ ﭘﮋوﻫﺶ آن اﺳﺖ ﮐﻪ تـوجه دانشجویان به هر­کدام از وجوه ارتباطی اثر- مخاطب در فرایند نقد و مواجهه با اثر به چه میزان است؟ پژوهش پیش رو با هدف سنجش میزان توجه و بهره‌گیری از وجوه ارتباطی از مطالعات میدانی و کتابخانه­ای به دو شیوه­ی کیفی و کمی بهره جسته است، بدین شرح که ابتدا جایگاه و اهمیت مواجهه و نقد در درک و دریافت دانشجویان مورد بررسی قرار گرفت، در ادامه نیز وجوه ارتباطی اثر –مخاطب به روش تطبیقی و شیوه­ی تحلیل محتوا از تطابق دو رویکرد پدیدارنگر و تفسیر­نگر استنباط گردید و به منظور ارزیابی میزان به کارگیری این وجوه در رابطه با نمونه­ی موردی مسجد شیخ لطف الله در دو دانشگاه هنر اصفهان و دانشگاه آزاد اسلامی خوراسگان، از ادوات آماری چون پرسشنامه و نرم‌افزار spss، استفاده شد. مطابق با نتایج حاصل از آزمون و فاصله اطمینان محاسبه شده می­توان گفت که وجه بیداری خاطرات و وجه نمایشی اثر دارای میانگین بالاتر از حد متوسط بوده­اند و در این بین وجه نمایشی اثر میانگین بالاتری نسبت به سایر وجوه داشته و به این معنی است که وجه نمایشی اثر تأثیر بیشتری داشته است و چنانچه تدابیر لازم در خصوص توجه به آن در فرایند نقد آثار معماری و همچنین فرایند طراحی صورت نپذیرد، نقش تهدید­آمیز آموزشی و تربیتی آن بر فرایند نقد دانشجویان معماری به‌وضوح آشکارتر می‌گردد. همچنین وجه ارزش­شناختی و وجه اصالت­گرای تاریخی، میانگین کمتر از حد متوسط داشته­اند و با توجه به مقادیر میانگین و فواصل اطمینان مربوط به هرکدام می­توان گفت وجه ارزش­شناختی میانگین کمتری نسبت به سایر وجوه داشته و به منزله تأثیر کمتر وجه ارزش­شناختی نسبت به سایر وجوه بر فهم دستاوردهای اثر می­باشد و دلایل آن از سوی اساتید دانشگاه، غفلت از معنا و محتوای اثر در کنار گرایش به سبک­ها و شیوه‌های خاص در معماری گزارش‌شده است.
۴۵.

تحلیل سیر هفت وادی عرفان در آرامگاه شیخ عبدالصمد نطنز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضای قدسی هفت وادی عرفان آرامگاه شیخ عبدالصمد نطنز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۰ تعداد دانلود : ۳۳
ﻋﺎم ﺗﺮیﻦ، ﻓﻀﺎی ﻗﺪﺳی، ﻓﻀﺎی ﻃﺒیﻌﺖ ﻣﺨﻠﻮق ﺧﺪاوﻧﺪی اﺳﺖ که ﺑیﺸﺘﺮیﻦ ﻗﺪاﺳﺖ را به وسیله حق بودنش، ارائه ﻣی کﻨﺪ. ﻓﻀﺎی ﻗﺪﺳی، مکانی اﺳﺖ کﻪ در آن، ﺟﻬﺎن ﻣﺎ و ﺟﻬﺎن دیﮕﺮ با یکدیگر مرتبط ﻣیﺷﻮند و با تصور اینکه از آﻏﺎز، ﺗﺼﻮیﺮ ﺳﻪ ﻣﻨﻄﻘه کیﻬﺎﻧی از ذﻫﻦ ﺑﺸﺮ گذشته است، این موضوع تصدیق گشته است کﻪ ﭼﻮن ﺑﻪﻫﻢ پیوسته نیستند، پس ﭘیﻮﺳﺘﮕی ﻣیﺎن آن ها ﻧﺎﻣﻤکﻦ اﺳﺖ، زیرا در وﻫﻠه ﻧﺨﺴﺖ، ﮔﺬار از ﻣﺮﺗﺒﻪ ای ﺑﻪ ﻣﺮﺗﺒه دیﮕﺮ و ﺧﺎﺻﻪ ﮔﺬار از زﻣیﻦ ﺑﻪ آﺳﻤﺎن، ﻓﻘﻂ در ﻓﻀﺎی ﻗﺪﺳی ﻋﺒﺎدﺗﮕﺎه اﻣکﺎن ﭘﺬیﺮ است. ایﻦ اﻣکﺎن ﮔﺬر از ﻣﺮﺗﺒﻪای ﺑﻪ ﻣﺮﺗﺒه دیﮕﺮ را می توان در ﻋﺒﺎدﺗﮕﺎه ﻫﺎیی از ﻗﺒیﻞ آرامگاه ها مشاهده کرد. در این راستا، فرضیه مطرح شده در نیل به هدف پژوهش، این است که با سیر هفت وادی عرفان از طریق عناصر معمارانه در آرامگاه شیخ عبدالصمد نظنز می تواند ابزاری برای تداوم فرهنگی سنت ساخت بناهای قدسی در دوران کنونی باشد. از این رو، در پژوهش حاضر از روش تحقیق پساساختار گرایانه و تفسیری استفاده شده است. نتایج بررسی ها حاکی از آن است که هفت وادی عرفان از نگاه عطار که طلب، عشق، استغنا، توحید، حیرت، فقر و فنا است که به غیر از فرم و هندسه این بنا، در جای جای این آرامگاه این هفت وادی به ارزنده ترین شکل موردتوجه معمار بوده است.اهداف پژوهش:فهم انحاء حضور به هفت وادی عرفان در آرامگاه شیخ عبدالصمد نطنز.بررسی چگونگی ایجاد فضای قدسی براساس عرفان.سؤالات پژوهش:حضور هفت وادی عرفان را چگونه می توان در آرامگاه شیخ عبدالصمد نطنز تبیین کرد؟آموزه های عرفان در تداوم فرهنگی ساخت بناهای قدسی چه نقشی می تواند داشته باشد؟
۴۶.

تبیین نقش بساطت در معماری و رابط آن با نفس و بسیط الحقیقه از منظر حکمت متعالیه و کاربرد آن در فرآیندطراحی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فرآیندطراحی معماری بساطت در معماری نفس بسیط الحقیقه حکمت متعالیه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳ تعداد دانلود : ۱۵
دانش و معرفت معماری همچون دیگر دانش های بشری، بر پایه های معین هستی شناختی و معرفت شناختی استوار است که به عنوان مبانی اصلی مباحث فلسفی عصر جدید محسوب می شوند. پیش فرض تحقیق پیشِ رو این است که بساطت در معماری می تواند هماهنگی بین عرصه محیط زندگی انسان (معماری)، عرصه درون و نفس انسان (عرصه انسان شناختی و خودشناسی) و عرصه هستی و واقعیت (عرصه هستی شناختی) را برقرار کند و این مهم، در بستر قاعده بسیط الحقیقه ملاصدرا ساری و جاری است. هدف این پژوهش آن است که با تکیه برقاعده مذکور، دیدگاهی وجودشناسانه و وحدت گرایانه در معرفت معماری پدیدار گردد و رابطه «حقیقت» با «اشیاء» در معماری معاصر دقیق تر و بهتر تبیین شود. روش تحقیق در این پژوهش، ترکیبی از متدولوژی استدلال منطقی و تحلیل محتوای کیفی مبتنی بر قواعد فلسفی و مطالعه اسناد کتابخانه ای، است. در گام نخست، با بررسی پیشینه های مرتبط در حوزه های معماری و فلسفه و تبیین قاعده «کل القُوی بودن نفس» و قاعده «بسیط الحقیقه»، به تعریف دقیق بساطت در معماری پرداخته شده است. سپس با مروری بر مبانی حکمت متعالیه، تلاش شده است تا اندیشه صدرایی به طور جامع تری شناخته شود. در گام دیگر جهت مشخص نمودن کاربرد بساطت در معماری، به بررسی فرآیندطراحی معماری در قالب تقسیم بندیِ نسل ها و مفاهیم دوگانه موجود در خلال بحث های آن ها و استخراج مؤلفه های مربوطه و انتساب با مؤلفه های صدرایی پرداخته شده است. در نهایت، چنین نتیجه گیری می شود که طراحی معماری جلوه ای از بساطتِ معماری، بساطت معماری جلوه ای از بساطت نفسانی و بساطت نفسانی جلوه ای از بساطت الهی است؛ چنین بساطتی که زائیده «کثرت در وحدت» و «وحدت در کثرت» در بستر قاعده بسیط الحقیقه ملاصدرا است می تواند طریقتی جهت ارتباط کثرات معماری معاصر با وحدت حقیقی بنمایاند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان