رضا خیرالدین

رضا خیرالدین

مدرک تحصیلی: دانشیار گروه شهرسازی دانشگاه علم و صنعت ایران، تهران، ایران.

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۵۹ مورد.
۲۱.

تحلیل کیفیت های بنیادی محیطی مؤثر بر هنجارهای ادراکی مکان عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت های بنیادی محیط های شهری مکان ادراک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۲۰ تعداد دانلود : ۵۰۴
تنوع ویژگی های محیطی و فردی زمینه های متفاوتی را برای بعد ادراکی مکان فراهم می کند. ماهیت چندبعدی کیفیت های بنیادی محیطی به گونه ای است که روابط متقابل میان آن ها را در ارتباط با مطلوبیت نمایانگر ادراکی مکان، پیچیده نشان می دهد. ویژگی های بعد ادراکی مکان به عنوان برآیند کمیت ها و کیفیت های گوناگون محیطی تاکنون در مطالعات مختلف به صورت یکپارچه و در ارتباط با کیفیت های بنیادی دیگر بررسی نشده و روابط علت و معلولی پیچیده کیفیت ها در ارتباط با نمایانگر ادراکی مکان مشخص نشده است؛ از این رو سؤال پژوهش حاضر این است که نمایانگر ادراکی مکان عمومی تا چه میزان به کمک کیفیت های دیگر تبیین می شود و چگونه می توان هنجارهای آن را ارتقا بخشید. روش پژوهش حاضر بنیادی است و رویکرد روش شناسی آن بر مبنای روش آمیخته (کمی-کیفی) است. جمع آوری داده ها به کمک مصاحبه با متخصصان صورت گرفته و تحلیل داده ها با کاربست نرم افزار Smart-PLS انجام شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد درصد فراوانی (3/94 درصد) از نمایانگر ادراکی مکان عمومی، به کمک کیفیت های فضایی، ریخت شناسی، کارکردی و اجتماعی قابل تبیین و برآورد است. فضا و ریخت افزون بر اثرگذاری مستقیم، به صورت غیرمستقیم و با اثرگذاری بر کیفیت های دیگر بر شرایط نمایانگر ادراکی مکان عمومی نیز تأثیر می گذارند. این دو مقوله با ضریب تأ ثیر مستقیم 401/0، 311/0 و اثرگذاری غیرمستقیم 184/0، 612/0 جزء عوامل مهم مؤثر در این زمینه هستند؛ از این رو می توان گفت، در فرایند مکان سازی باید از سویی اولویت های برنامه ریزی و طراحی ابعاد مختلف مکان، با میزان اثرگذاری آن ها هماهنگ باشد و از سوی دیگر به برهم کنش و روابط غیرمستقیم میان آن ها به منظور افزایش مطلوبیت هنجارهای ادراکی مکان توجه شود.
۲۳.

تبیین دلیلی- سازوکار تولید فضاهای انحصاری در نواحی ساحلی پیراشهری (موردپژوهی: کرانۀ جنوبی دریای کاسپین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید فضا فضای انحصاری نواحی ساحلی پیراشهری نظریه زمینه ای کرانه جنوبی دریای کاسپین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۸ تعداد دانلود : ۱۸۷
دخالت عوامل چندگانه، به پیچیدگی کوشش های برنامه ریزی برای برقراری توازن میان خواست ها و منابع می انجامد. بی تردید، این امر در زمین های با ارزشِ محیط طبیعی اهمیتی دوچندان می یابد. زیرا، با افزایشِ مطلوبیت محیطی، تقاضا برای استقرار فعالیت های گوناگون انسانی افزایش یافته و ضمن مواجهه با کمبود منابعِ با ارزش محیطی، کوشش های برنامه ریزانه با تنش های بیشتری برای تأمین خواست عمومی و نگهداشت میراث طبیعی به جای مانده، رو به رو می شوند. این چالش، گاه در قالب فضاهایی بازنمون می شود که در جلوه های کالبدی، فضای انحصاری به شمار می روند. از آنِ خود ساختنِ فضاهای عمومی-همچون زمین های ساحلی و یا زمین هایِ با ارزشِ ملی- به ویژه در نواحیِ ساحلیِ پیراشهری، جریانی است که هم در کشورهای بیشتر توسعه یافته و هم در جوامع کمتر توسعه یافته قابل مشاهده است. در شرایطی که در ظاهر امر، این فرایند در تمامی جوامع یکسان جلوه می کند، در چرایی زمینه ایِ این پدیده اما، سازوکارهای مولد و محرک شکل دهنده، رفتاری متمایز دارند. پژوهش حاضر می کوشد به پرسش چرایی تولید فضاهای انحصاری پاسخ دهد و سازوکارهای مولد این نوع فضا را تبیین کند. با اختیارِ رویکرد تفسیرباوری انتقادی و با به کارگیریِ روشِ نظریه زمینه ایِ ساخت باور، یافته ها نشان دهنده نقشِ شش انگاشت کلیدی شاملِ «کاستی در چارچوب نهادی رسمی»، «تعارض قدرت»، «اقتصاد سیاسیِ غیرمولد»، «فرهنگ پشتیبان انحصار»، «ساختارِ فضایی مولد انباشتِ بهره» و «بهره جویی توده ای» در سازوکارهای شکل گیری فضای انحصاری در نواحی ساحلیِ پیراشهریِ مورد مطالعه است که برون داد آن، ویران گری محیطی در قالبِ جدائی گزینی فضایی، افتِ کیفیت فضایی درون شهری، تخریب منابع و چشم اندازهای طبیعی و غیره بازنمون شده است.
۲۴.

تحلیل ارتباط میان جداافتادگی کالبدی و محرومیت چندگانه در مناطق شهری بررسی موردی: محلات شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جداافتادگی کالبدی محرومیت چندگانه چیدمان فضا هم پیوندی محلات شهر اصفهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۷۷ تعداد دانلود : ۲۹۸
بر اثر توسعه پراکنده شهرها، ساختار اصلی آنها دگرگون گردیده و موجب انزوای فضایی بخش های مختلف شهرها و در نتیجه انزوای اقتصادی- اجتماعی آنها شده است. بر این اساس به تازگی شهرسازان در حوزه های ریخت شناسی و ساختارگرایی مدعی شده اند که تغییرات سطح جداافتادگی ساختار فضایی نقش بسزایی در تغییرات سطح محرومیت اجتماعی و اقتصادی مناطق شهری دارد. در این زمینه این مقاله به دنبال آزمون فرضیه ارتباط میان جداافتادگی کالبدی و محرومیت چندگانه در شهر اصفهان و 155 محله این شهر را مورد آزمون قرار داده است. در این آزمون جداافتادگی فضایی محلات به روش چیدمان فضا و محرومیت اجتماعی- اقتصادی به روش تحلیل عاملی و تاکسونومی عددی مورد بررسی قرار گرفته و سپس ارتباط میان این دو ویژگی به روش همبستگی تحلیل شده است. در تحلیل جداافتادگی فضایی از شاخص هم پیوندی و در تحلیل محرومیت از شاخص محرومیت چندگانه استفاده شده است. نتایج نشان می دهد ارتباط معنادار قوی و مستقیمی میان جداافتادگی فضایی و محرومیت چندگانه محلات شهر اصفهان وجود دارد، به طوری که با کاهش جدافتادگی، سطح محرومیت محلات نیز کاهش می یابد و بالعکس. همچنین ابعاد اجتماعی – اقتصادی محرومیت بیش از ابعاد کالبدی با جداافتادگی فضایی- کالبدی محلات همبستگی دارند. بنابراین ارتباط میان این دو متغیر می تواند نقش مهمی در توسعه و یا عدم توسعه محلات شهر اصفهان داشته باشد.
۲۵.

تحلیلی بر طول سفرهای درون شهری با رویکرد جغرافی زمان: تأثیرپذیری از محدودیت های فردی یا فرصت های فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: محدودیت های فردی فرصت های فضایی مسافت سفر چارچوب جغرافی زمان اصفهان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۲ تعداد دانلود : ۶۱۰
بیان مسئله: طول سفر، به منزله یکی از متغیرهای کلیدی رفتار سفر، به نوعی بازتاب دهنده میزان پایداری در حمل و نقل، کیفیت زندگی، قابلیت دسترسی افراد به مقاصد و تعادل فضایی در شهر است. هدف: باوجود مطالعات فراوان درزمینه رفتار سفر، تا کنون مطالعات کمتری به بررسی و تحلیل نقش عوامل مختلف در مسافت سفرهای غیرکاری درون شهری اختصاص یافته اند. از این رو، هدف اصلی مقاله پیش روی بررسی تأثیر عوامل فردی و ویژگی های کالبدی-فضایی مبدأ و مقصد سفر در مسافت سفرهای شهری با استفاده از چارچوب نظری جغرافی زمان است. روش تحقیق: روش پژوهش مقاله حاضر توصیفی-تحلیلی مبتنی بر استدلال های منطقی و مشاهدات تجربی است. در این پژوهش براساس دیدگاه جغرافی زمان 9 عامل در سطح فردی و 9 عامل در مقیاس محله ای در سه دسته محدویت، شامل محدویت های ظرفیتی، محدودیت های وابستگی و محدودیت های مقرراتی، تعریف شده است. به منظور آزمون تجربی چارچوب نظری نیز 30 ناحیه مطالعاتی در کلان شهر اصفهان انتخاب و داده های مورد نیاز جمع آوری شده است. در تحلیل عوامل مذکور، ابتدا به صورت نظری تأثیر بالقوه عامل های مربوط به محدودیت های سه گانه بر طول سفر تبیین شده و سپس، با استفاده از روش رگرسیون خطی، روابط مورد انتظار به صورت تجربی آزمون شده است. نتیجه گیری: نتایج تحلیل ها و یافته های پژوهش نشان می دهد که طول سفر تابعی از متغیرهای هر سه نوع محدودیت است، اما نقش ویژگی های کالبدی- فضایی در مسافت سفر شهروندان پررنگ تر از عوامل فردی است، به طوری که فاصله از مرکز شهر مهم ترین عامل اثرگذار در طول سفر شهروندان است. علاوه بر این، اگرچه به صورت نظری انتظار می رفت برخی عوامل مانند جنسیت، اندازه خانوار، تراکم کاربری های تجاری و تنوع کاربری ها در طول سفر تأثیر داشته باشند، در واقعیت در مدل تحلیل تجربی معنی دار نبودند.
۲۶.

بازکاوی مؤلفه های ناکامی تجربه ایجاد پیاده راه 17 شهریور شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: پ: پیاده راه پیاده محوری آسیب شناسی مدیریت شهری محور 17 شهریور تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳۶ تعداد دانلود : ۵۲۸
بیان مسئله: در کشور ایران با الهام از کشورهای پیشرفته و الگوهای دیرینه فضاهای پیاده شهری ایران، احداث پیاده راه ها در کلان شهرهای کشور در راستای حرکت از خودرومداری به پیاده مداری رواج یافته است. پیاده راه سازی در شهر تهران بعد از چند تجربه نسبتاً موفق نظیر پیاده راه ۱۵ خرداد، پیاده راه سپه سالار، با احداث پیاده راه ۱۷ شهریور دنبال شد. ولی متأسفانه پیاده راه ۱۷ شهریور، بنابر شواهد موجود همچون یافته های پژوهشگران، انتقادهای مسئولین و نارضایتی های مردم محلی، تجربه چندان موفقی به حساب نمی آید. هدف: این پژوهش سعی دارد با نگاهی تحلیلی و عمیق، به تبیین روشمند مؤلفه های اصلی بسترساز ناکامی طرح پیاده راه ۱۷ شهریور تهران بپردازد. روش تحقیق: بدین منظور از رویکرد کیفی و تحلیل اسناد، مصاحبه های نیمه سازمان یافته و مشاهدات میدانی استفاده کرده است. به طوری که داده های متنی جمع آوری شده عمدتاً با کمک کدگذاری، شمارش و ایجاد شبکه مضامین و داده های مکانی با کمک شمارش، عکس برداری و تبدیل به نقشه کردن، سازماندهی و مفهوم سازی شده که در این مرحله، نگارندگان با دقت در کل یافته ها و ارتباط میان مقوله های اصلی با یکدیگر، ملاحظه مبانی نظری پژوهش و تکیه بر استدلال های منطقی و عقلانی، مسائل اصلی بسترساز ناکامی طرح پیاده راه را استنباط نمودند. نتیجه گیری: یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل اصلی ناکامی پروژه شامل سه مسئله اصلی «فقدان نیازسنجی، امکان سنجی و بسترسازی مناسب برای طرح»، «در حاشیه قرارگرفتن مردم محلی در فرایند برنامه ریزی و اجرا» و «مسائل کلان اقتصادی سیاسی و مدیریتی» است. در این میان، به نظر می رسد عامل اصلی تر و پایه ای تر نواقص و مشکلات پروژه، شرایط و اهداف سیاسی، مدیریتی و اقتصادی بوده است. تجربه پیاده راه ۱۷ شهریور، بیانگر آن است که آثار مثبت بالقوه احداث پیاده راه ها در ارتقای کیفیت محیط تنها می تواند در صورت مکان یابی صحیح و شیوه برنامه ریزی و مدیریت مردم مدار و پایدار تحقق یابد.
۲۷.

سنجش ارتباط بین سازگاری روانی در جهت نیل به آسایش حرارتی با حس مکان در فضاهای شهری (مطالعه موردی : میدان امام خمینی و امام حسین شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازگاری روانی ادراک آسایش حرارتی حس مکان حس تعلق مکان فضای شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۱۹۹
مطالعات انجام شده در زمینه آسایش حرارتی در فضاهای عمومی شهری بیشتر به عوامل کالبدی پرداخته اند؛ در حالیکه سازگاری روانی یکی از مهمترین عوامل موثر در ادراک آسایش است. لذا بسط مفهوم ادراک و تفاوت آن با احساس، یکی از اهداف کلیدی این پژوهش است. فرضیه پژوهش عبارتست از اینکه: «بین سازگاری روانی برای نیل به آسایش حرارتی با سطوح مختلف حس مکان در فضاهای شهری ارتباط مستقیمی وجود دارد.» مدل تجربی پژوهش نیز پس از مفهوم سازی مبانی و تجارب، استخراج و با روش دلفی تدقیق شده است و سپس با استفاده از روش پیمایشی در دو فضای شهری تهران (میدان امام حسین و امام خمینی)، پرسشنامه ای متناظر با هر جزء از مدل تنظیم شده و در فصل سرد در بین 200 نفر از شهروندان حاضر در دو فضا تکمیل و تحلیل شده است. با استفاده از آزمون های آماریTtest، همبستگی و بتا، فرضیه پژوهش اثبات شده و در نهایت راهبردهایی در جهت ارتقای میزان سازگاری روانی و حس مکان و افزایش همبستگی مذکور، ارائه شده است.
۲۸.

الگوی توسعه گردشگری اکولوژیک مناطق کوهستانی صعب العبور در بستر زیرساخت کهن شبکه ریلی (محور مطالعه: مسیر ریلی تهران-مازندران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گردشگری اکولوژیک گردشگری ریلی کانون توسعه گردشگری ایستگاه های راه آهن مسیر ریلی تهران - مازندران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۵ تعداد دانلود : ۱۵۷
مناطق صعب العبور کوهستانی یکی از مقاصد جذاب گردشگری هستند؛ که به دلیل دسترسی دشوار به این مناطق کمتر موردتوجه قرار می گیرند. بهترین راه دسترسی به این مناطق استفاده از شبکه ریلی است، شبکه ریلی می تواند موجب حفاظت از محیط طبیعی و سکونتگاهی گردد و از آلودگی های محیطی و ورود بیش ازحد جمعیت به این مناطق جلوگیری نماید. با توجه به این موضوع هدف از این پژوهش تبیین الگوی توسعه گردشگری اکولوژیک در مناطق صعب العبور کوهستانی به وسیله محور ریلی است. محور ریلی تهران-مازندران به دلیل قدمت و پیشروی آن در دل مناطق کوهستانی و داشتن قطار گردشگری فعال به عنوان نمونه مورد مطالعاتی این پژوهش انتخاب شد. برای شناخت و تحلیل وضعیت موجود محور ریلی و مناطق مجاور آن از مطالعات اسنادی، کتابخانه ای در کنار پیمایش های میدانی و برای آگاهی ازنظر ذی نفعان و کنشگران این پژوهش از پرسشنامه و مصاحبه استفاده شد. سپس با بهره گیری از این موارد، الگوی توسعه منطقه تدوین شد. در این توسعه ایستگاه های راه آهن نقش کانون توسعه گردشگری در یک منطقه را فراهم می نمایند. ایستگاه هایی که دارای بیشترین ظرفیت توسعه بودند به عنوان کانون های توسعه گردشگری اکولوژیک انتخاب شدند. این کانون ها با تشکیل یک مجموعه گردشگری اعم از جاذبه های طبیعی، روستایی و تاریخی نقش محور توسعه منطقه را پیدا می کنند و نواحی پیرامونی خود را با ایجاد یک شبکه گردشگری رشد می دهند. با این عمل علاوه بر توسعه اقتصادی سکونتگاه ها و رونق گردشگری، حفاظت و نگه داری از محیط زیست نیز به بهترین نحو انجام می پذیرد و بدین ترتیب گردشگری اکولوژیک در مناطق کوهستانی با محوریت مسیر ریلی تحقق می یابد.
۲۹.

کاوش الگوی مفهومی سنجش انسجام فرم و ساختار کالبدی شهر و تبیین اصول آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسجام فرم ساختار کالبدی شهر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۹ تعداد دانلود : ۷۵۷
بیان مسئله: انسجام به عنوان کیفیتی ضروری در حیات کالبدی، اجتماعی و اقتصادی شهرها، در دوره مدرن کمتر مورد توجه شهرسازان بوده است. تا آن جا که پراکندگی و زوال بافت کالبدی شهرها و به ویژه کلان شهرهای کنونی را می توان نتیجه عدم توجه به این کیفیت در برنامه ریزی و طراحی شهرهای معاصر دانست. یکی ازدلایل مهم این کم توجهی وجود رویکردهای مختلف در مطالعه فرم، ساختار و نبود یک رویکرد یکپارچه و معیارها و اصولی است که بتوان براساس آن میزان انسجام فرم و ساختار را ارزیابی کرد. هدف و سؤال اصلی تحقیق: بنابراین این تحقیق به دنبال استخراج معیارها و اصول سنجش انسجام فرم کالبدی و تدوین چارچوب ارزیابی آن است. در این راستا تحقیق حاضر به دنبال پاسخ به این سؤال است که اصول مشترک میان رویکردها و نظریه های مختلف در ارتباط با انسجام فرم کالبدی چیست و این رویکردها، رابطه منسجم میان عناصر سازنده فرم را چگونه تعریف می کنند؟ روش تحقیق: در این راستا این تحقیق از روش تحلیل محتوای کیفی جهت بیرون کشیدن مفاهیم مستتر از داده های متنی پراکنده (از رویکردها و نظریه ای که به انسجام فرم و ساختار اشاره داشته اند)، استفاده کرده است و در نهایت با دستیابی به سطوح انتزاعی تری از متون، به یک مدل یا چارچوب نظری که نظم های نهفته و الگوهای تکرارشونده در متون را نشان می دهد، رسیده است. نتیجه گیری: نتایج نشان می دهد سه عنصر اصلی فرم، شامل خیابان، کاربری و ساختمان در ایجاد انسجام نقش مؤثری دارند و خیابان مهم ترین عنصر در اتصال و پیوند دو عنصر دیگر است. همچنین اختلاط و تنوع در کاربری و ابعاد و اندازه در ساختمان معیارهای مهمی در سنجش انسجام فرم شناخته می شوند. از طرفی اتصال و پیوند به عنوان مهم ترین معیار برای ایجاد انسجام، بایستی براساس دو اصل اساسی مقیاس و سلسله مراتب، شکل گیرد تا باعث شود عناصر فرم در بخش های ساختاری مختلف (کانون، محور اصلی و پهنه) به طور منسجم به یکدیگر اتصال و پیوند یابند.
۳۰.

مدل سلسله مراتبی ارزیابی سازگاری روانی در جهت نیل به آسایش حرارتی و حس مکان در فضاهای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازگاری روانی ادراک آسایش حرارتی حس مکان حس تعلق مکان فضای شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۸ تعداد دانلود : ۴۱۶
در راستای بسط مفهوم ادراک شهروندان و تفاوت آن با احساس در فضاهای شهری (که در ذیل پژوهش های روان شناسی محیط قرار می گیرد) در این مطالعه یکی از شاخه های ملموس تر از مفهوم آسایش، یعنی آسایش حرارتی، مورد تمرکز قرار گرفته است. این مقاله سعی دارد به مدل تجربی مرتبط با مطالعات سنجش سازگاری روانی حرارتی دست یابد تا در پژوهش های آتی بتوان آن را در چند نمونه موردی فضای شهری، با رویکرد مشارکتی و کسب نظرات افراد پیاده حاضر در فضا محک زد. پیش فرض اصلی این پژوهش عبارتست از این که: «به نظر می رسد بین سازگاری روانی برای  رسیدن به آسایش حرارتی با سطوح مختلف حس مکان در فضاهای عمومی شهری ارتباط معنی داری وجود دارد» . روش تحقیق در گام نخست توصیفی و با تکیه بر مطالعات اسنادی است و در مرحله بعد، مدل تجربی ساخته شده با استفاده از فرآیند مفهوم سازی و پس از مطالعه مبانی و تجارب موفق جهانی استخراج شده است. ابتدا به وسیله 27 نفر از خبرگان امر(که در همه بخش های حس مکان، روان شناسی محیط و ادراک محیطی و آسایش حرارتی تا حدودی مسلط هستند) با استفاده از روش رفت و برگشتی دلفی  تدقیق شده و سپس از طریق مدل تحلیل سلسله مراتبی AHP رتبه بندی ابعاد، معیارها و زیرمعیار های موجود در مدل تجربی پرداخته شده و به کمک نرم افزار Expert Choice وزن هر کدام از معیارها در مقایسه با سایر معیارهای هم سطح خود به دست آمده و در واقع از طریق مدل تجربی سنجش مفهوم مورد بررسی، ارزش گذاری شده است تا ابزاری برای مطالعات میدانی این مدل فراهم آورد. ساختار این مدل نیز در دو بخش سنجش حس مکان و سنجش سازگاری روانی آسایش حرارتی تنظیم شده است. نتایج تحلیل سلسله مراتبی در بخش حس مکان نشان می دهد، وزن بعد روانی بسیار بیشتر از بعد مکانی است. در مورد زیر بعد های مربوط به بعد روان شناختی نیز بیشترین تأثیر مربوط به معیار رفتاری در یک فضای شهری است. بنابراین برنامه ریزی برای مدیریت رفتارها در فضای شهری عاملی بسیار مهم تر از برنامه ریزی کالبدی به منظور ارتقای آسایش ادراک شده شهروندان است. در زیر بعد رفتاری نیز مهمترین معیار مربوط به نوع فعالیت های موجود در محیط است و پس از آن میزان رفتارهای مشارکت جویانه قرار دارند. همچنین در بخش معیارهای مؤثر در سنجش سازگاری روانی نیز، بیشترین امتیاز با اختلاف زیاد مربوط به معیار طبیعی بودن و پس از آن مدت زمان حضور، سپس تجربه، انتظارات، کنترل ادراکی بر فضا، عوامل زیبایی شناسانه و حضور جمعیت هستند.
۳۱.

سطوح حس مکان در فضاهای شهری (نمونه موردی : میدان امام خمینی و امام حسین شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حس مکان حس تعلق مکان حس دلبستگی مکان فضای شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۸ تعداد دانلود : ۴۲۹
وجود حس مکان در یک فضای شهری یکی از پیش شرط های پایداری آن است. تاکنون نمونه مطالعات صورت گرفته در زمینه حس مکان در فضای شهری، به صورت کلی و کیفی بوده و بین سطوح مختلف حس مکان با شاخص های سنجش متفاوت، تمایزی قائل نشده اند. حتی مطالعات نظریه سطح بندی هفتگانه شامای نیز به صورت کیفی بوده و شاخص های مربوط به هر سطح را مشخص نکرده است. لذا نحوه سنجش سطوح حس مکان بدعت اصلی این مقاله به شمار می رود. در این پژوهش سعی شده است به عنوان مدخلی برای ورود به این موضوع، به صورت روشمند به سنجش سطوح حس مکان در یک فضای شهری پرداخته شود. بسط مفهوم حس مکان در فضاهای شهری و مفهوم سازی آن در قالب یک مدل تجربی سنجش حس مکان و سنجش سطوح مختلف آن بر پایه نظریه حس مکان شامای، از اهداف کلیدی این پژوهش هستند. پرسش اصلی پژوهش عبارتست از: «فعالیت ها چه تاثیری بر حس مکان افراد در فضاهای عمومی شهری دارند؟ »روش تحقیق نیز در ابتدا شامل مطالعات اسنادی بوده که نتایج آن در قالب جدولی تفصیلی آورده شده است. سپس مدل تجربی پژوهش با روش مفهوم سازی استخراج گردیده و با روش دلفی و به کمک مشورت خبرگان، تدقیق شده است. در مرحله بعد با استفاده از روش استقرایی و قیاسی و مطالعات پیمایشی در دو فضای شهری منتخب در تهران (میدان امام حسین و امام خمینی)، پرسشنامه ای متناظر با هر یک از بخش های مدل تجربی مذکور، تنظیم شده و بین 400 نفر از شهروندان حاضر در دو فضای نمونه تکمیل و به کمک نرم افزار SPSS تحلیل شده است. سطح بندی حس مکان با استفاده از آزمون آماری بتا صورت گرفته است. همچنین از طریق آزمون همبستگی مشخص شده که با افزایش جاذبه و به ویژه تنوع فعالیت ها و همچنین حرکت از فعالیت های اجباری به انتخابی و به ویژه اجتماعی، میزان حس مکان افزایش می یابد. در نهایت راهبردهایی در جهت ارتقای میزان حس مکان در فضاهای شهری بر اساس نتایج مباحث مذکور، ارائه شده است.
۳۲.

Developing the Conceptual and Methodological Framework for Discursive-institutional Analysis of Coastal Exclusive Space Production: with Special Reference to Critical Realism Perspective(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: Discourse analysis Institutional analysis Exclusive space production Institutional discourse analysis

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۱۸۴
Because of the limited capacity of coastal lands and conflicting interests among stakeholders for coastal resources, there are intensifying pressures to retain and provide more public access to the coast. Coastal gated communities have been developed increasingly in the middle shoreline of Caspian Sea in North of Iran. They are kind of exclusive space production as they restrict public access to the public resources of shoreline. As space production has roots in social processes, according to Lefebvre’s theory, there are two main approaches in the analysis of social phenomena. First is institutionalism and the other one is discourse analysis. Due to some weaknesses each approach suffered from, the discursive institutionalism became the main methodology to analyze the interaction of discourses and institutions in coastal exclusive space production.  Critical realism emphasizes the inherent feature of the world which is categorized into three layers of reality that are constructed by agents, discourses and structures. Rather than experiencing the world in constructivism or conceptualizing the world in interpretivism, critical realism supposes different ontology, the existence of hidden or invisible mechanisms behind what human understand from the social phenomena and though emphasizing on the causality of both agents and structures. This research aims to conduct the conceptual and methodological framework for the analysis of the exclusive space production as a social phenomenon in North of Iran with the help of critical realism perspective in discursive institutionalism approach. This could be a significant guideline for further researches on spatial evolution in coastal urban areas.  
۳۳.

نقش ادراک آسایش بویژه آسایش حرارتی در الگوی رفتار شهروندان در فضاهای شهری؛ نمونه موردی: میدان امام خمینی و امام حسین شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادراک آسایش آسایش حرارتی رفتار فضای شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۰ تعداد دانلود : ۱۵۰
آسایش در یک فضای شهری شامل انواعی می شود که مهمترین بخش آن، آسایش حرارتی به جهت قابلیت سنجش بهتر به عنوان تاکید این پژوهش قرار گرفته است. اما عامل مهمی به نام سازگاری روانی باعث می شود افراد خود را با محیط تطبیق دهند. هدف این مقاله بسط تفاوت احساس (بویژه حرارتی) با ادراک و نوع رفتارهای مردم در یک فضای شهری در مواجهه با تغییرات آب و هوایی است. روش پژوهش در ابتدا اسنادی و شامل بسط مفاهیم ادراک، آسایش و الگوی رفتاری متاثر از آب و هواست و سپس با مطالعات پیمایشی و با روش تطبیقی دو فضای شهری تهران (میدان امام خمینی و امام حسین) در دو فصل تابستان و زمستان مورد مطالعه قرار گرفته اند. بخش آسایش عینی با کمک برداشت داده های تابش، باد، رطوبت و دما و شبیه سازی از طریق نرم افزار Envimet و مطالعات ادراکی نیز از طریق پرسشنامه در طیف لیکرت و با حجم جامعه 400 نفر، سنجیده شده است. همچنین داده های مربوط به میزان حضور مردم از طریق آمار تماس های برقرار شده در شبکه های مخابراتی، تخمین زده شده است. سپس داده های آماری به کمک نرم افزار SPSS تحلیل شده و الگوی مراجعه به فضاهای مذکور در شرایط گرما و سرما و ساعات روز و همچنین نوع سازگاری فیزیکی آنان و تفاوت معنی دار بین دمای احساس و ادراک شده، محاسبه شده است. در نهایت نیز جمع بندی و پیشنهادها ارائه شده اند.
۳۴.

سنجش عدالت فضایی در بستر نظام حمل و نقل عمومی با مدل تحلیل شبکه ای (مورد پژوهی: مناطق 2، 3، 4 و 5 شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حقوق عمومی عدالت فضایی عدالت اجتماعی حمل ونقل همگانی تحلیل شبکه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۸ تعداد دانلود : ۵۰۳
عدالت مفهومی است که هیچ گاه دغدغه بشر از آن عاری نبوده است. نام گذاری دهه چهارم انقلاب بنام پیشرفت و عدالت بیانگر این واقعیت است که عدالت و پیشرفت بدون یکدیگر فاقد ارزش است. توسعه ای که در آن عدالت نباشد پیشرفتی را در بر نخواهد داشت؛ لذا پیشرفت بدون عدالت یعنی توسعه فقر. در برنامه ریزی شهری آنچه به تحقق پذیری بیشتر عدالت شهری کمک می کند، توجه به عدالت فضایی و تعادل بخشی بین تمرکز جمعیت و خدمات است. لذا پژوهش به دنبالِ تبیین جایگاه حقوق عمومی در نظام برنامه ریزی شهری با تأکید بر سیستم حمل و نقل همگانی و همچنین تحلیل شبکه ای سیستم حمل ونقل عمومی از منظر عدالت فضایی، در جهت دست یابی به عدالت اجتماعی است. روش تحقیق این مقاله، روش ترکیبی و از نوع مطالعات کاربردی- بنیادی است. پژوهش حاضر با استفاده از نرم افزار ARCGIS و با بهره گیری از تکنیک تحلیل شبکه ای (Network-Analyst) به بررسی سیستم حمل و نقل عمومی در چهار منطقه تهران (2 و 3 و 4 و 5) با استناد به استاندارهای دسترسی به ایستگاه ها پرداخته است. نتایج خروجی از تحلیل پژوهش، نشان می دهد شبکه حمل و نقل عمومی موجود (مترو و اتوبوس تندرو) سطح بسیار محدودی از مناطق 4 گانه مورد بررسی را تحت پوشش خدمات رسانی قرار می دهد. به نحوی که از کل سطح مناطق چهارگانه مورد مطالعه به ترتیب 14.5 درصد، 48 درصد، 36 درصد و 33.5 درصد تحت پوشش خدمات حمل و نقل عمومی می باشد؛ لذا دسترسی ساکنین سایر محله ها به ایستگاه ها در بازه های زمانی بسیار طولانی اتفاق می افتد که ناشی از عدم گسترش و توزیع فضایی نامتناسب شبکه حمل و نقل همگانی در سطح شهر تهران شده است که به دنبال آن تحقق عدالت اجتماعی را با چالش هایی مواجه کرده است.
۳۵.

توسعه چارچوب انگاشتی از فضاهای انحصاری در نواحی ساحلی پیراشهری: کرانه جنوبی دریای کاسپین از شهرستان ساری تا محمود آباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اجتماعات دروازه ای ساحل دریای کاسپین فضای انحصاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۳ تعداد دانلود : ۵۳۸
فشار نیروهای متنوع برای مکان گزینی و پیچیدگی فضای متأثر از منافع متضاد و متعارض، رویکردهای نوین مدیریت عمومی فضای ساحلی را با همکاری بخش خصوصی پشتیبانی می کند. این مسئله آغازی بود برای اختصاصی شدن فضاهای ساحلی. بازبینی نظریه ها و تجارب دیگر اجتماعات نشان از وجود چارچوبی از گفتمان های اصلی در ظهور فضاهای انحصاری ساحلی دارد که شامل سه گفتمان امنیت، مصرف و فرهنگ است. هدف از نوشتار حاضر، کشف گونه شناسانه فضاهای انحصاری در ناحیه مورد مطالعه و قیاس آن با گفتمان های جاری، به منظور توسعه چارچوب انگاشتی است. با استفاده از راهبرد موردکاوی و رویکرد روش شناسی کیفی، ضمن به کارگیری روش تحلیل اَسنادی و فن کدگذاری برای تحلیل داده ها و فن تلفیقی برای ارزیابی اعتبار یافته ها، دو گونه انگاشتی از فضاهای انحصاری در این محدوده شناسایی شدند که شامل انحصاری شدن فضا با اتکا به قدرت سرمایه ای و قدرت سیاسی بوده است. ضمن قیاس یافته های تحلیل با چارچوب از پیش موجود جهانی، مشخص شد که در ناحیه مورد مطالعه، گفتمان های امنیت و فرهنگ در ظهور فضاهای انحصاری نقش ایفا نمی کنند. اما در گفتمان مصرف، نوع جدیدی از گفتمان مصرف انحصاری کالای عمومی شناسایی شده است که آن، انحصار دولتی-حکومتی فضاهای ساحلی است.
۳۶.

سرزندگی فضاهای پشتیبان در مراکز نوین تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرزندگی فضاهای پشتیبان مراکز نوین تجاری مدل مفهومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۱۳ تعداد دانلود : ۸۱۹
 فضاهای پشتیبان در مجتمع های تجاری (شهربازی، فودکورت و نظایر آن) ابتدا برای رونق بخشی به تجارت در این مراکز ایجاد شده بودند، اما رفته رفته تبدیل به مقاصد مستقیم برای فعالیت های انسانی شده اند. به این معنی که مراجعین بدون آنکه هدف خرید داشته باشند، به منظور گذاران اوقات فراغت، تعاملات اجتماعی و... به مراکز خرید مراجعه می کنند و در حقیقت نوعی فضای عمومی نوین در مراکز تجاری شکل می گیرد. به نظر می رسد دلیل اصلی این تغییر شکل، سرزندگی این فضاهاست. لذا فرضیه اصلی پژوهش عبارت است از اینکه : «فضاهای نوین عمومی پشتیبان شکل گرفته در مراکز تجاری جدید، سرزنده بوده و این سرزندگی باعث تغییر شکل عملکردی این فضاها از فضاهای وابسته به فضاهایی فعال به عنوان فضاهای نیمه عمومی شهری مستقل شده است». هدف این پژوهش شناسایی مؤلفه هایی که باعث سرزندگی فضاهای پشتیبان مراکز تجاری شده، در قالب یک مدل مفهومی است. روش این پژوهش کیفی و پیمایشی است و در این راستا، در گام اول پس از مطالعات اسنادی و مرور تجارب مرتبط صورت گرفته، مفاهیم مربوطه در قالب ابعاد و متغیرهای سرزندگی استخراج شده اند و در گام دوم، در مرحله مطالعات پیمایشی، پنج نمونه از مجتمع های تجاری که از لحاظ سرزندگی و جذب مخاطب برای گذران اوقات در فضاهای پشتیبان خود (نه مشتری تجاری) موفق بوده اند و همچنین با توجه به تنوع پراکنش جغرافیایی در شهر تهران، انتخاب شده اند. در این مرحله با استفاده از مشاهده و انجام مصاحبه عمیق، برای هر کدام از نمونه های موردی، متغیرهای استخراج شده که باعث سرزندگی فضاهای پشتیبان شده، بررسی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد دو شاخص اصلی برای سرزنده بودن فضاهای شهری پشتیبان تجاری نوین وجود دارد : راحتی و نیمه عمومی بودن فضا. لذا در نهایت مجموعه مؤلفه های مؤثر در قالب یک مدل مفهومی سنجش سرزندگی در فضاهای پشتیبان تجاری نوین، ارایه شده است و با توجه به تحلیل کیفی در مطالعات پیمایشی صورت گرفته، مبنی بر استقلال عملکردی این گونه فضاها از مراکز تجاری نوین، فرضیه پژوهش اثبات شده و به سؤالات پاسخ گفته شده و پیشنهادات مرتبط با ارتقای سرزندگی در این گونه فضاهای عمومی بیان شده اند.
۳۷.

حقوق همسایگی در بستر محدودیت های ژئومورفولوژی سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: روستای اورامان تخت)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: حق مالکیت منافع عمومی حقوق همسایگی عرف اجتماعی محدودیت های ژئومورفولوژی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۹ تعداد دانلود : ۱۷۸
معماری و شهرسازی سنتی ایرانی-اسلامی به عنوان رویکردی به جا مانده از عصر شهرسازی سنتی، ارائه دهنده الگوهایی خاص در نظام برنامه ریزی و مدیریت شهرهای تاریخی ایران بوده است. این الگوها امروزه در بستر شهرها و روستاهایی با بافت سنتی مشاهده می شود که همواره مطابق با شرایط اقلیمی، محیطی، کالبدی و اجتماعی بافت سکونتی است. حقوق همسایگی به عنوان یکی از حقوق پایه ای در نظام شهرسازی ایرانی-اسلامی، در بستر سکونتگاه ها نمایان بوده و بر پایه سنت، رفتارها و اصول حاکم بر جامعه، این حقوق رعایت شده است. روستای اورامان تخت کردستان به عنوانی سکونتگاهی با بافت فضایی خاص، الگویی از سکونت را ارائه می دهد که قوانین و مقررات امروزی در حوزه شهرسازی، توسعه آن را در تضاد و تعارض با تحقق حقوق همسایگی می داند. لذا پژوهش درصدد پاسخ به این پرسش است که «حقوق همسایگی در بستر کنش و واکنش متقابل حقوق مالکانه و منافع عمومی چه جایگاهی دارد؟» و «فرایند تبدیل تعارضات قانونی به توافقات عرفی چگونه منجر به تحقق حقوق همسایگی می شود؟» معماری و شهرسازی ایرانی-اسلامی با مبنای نظری و اصول فقهی اسلام، زمینه ای قوی در هدایت و توسعه معماری و شهرسازی معاصر دارد. با این رویکرد می توان موضوع مورد نظر این پژوهش را در بستر آیات قرانی و تفاسیر معتبر از یک سو و قوانین و مقررات موجود از سوی دیگر مورد تحلیل و بررسی قرار داد. روش تحقیق مورد استفاده در این مقاله روش توصیفی با استفاده از تکنیک استدلال منطقی است، استدلالی که بر اساس «مطالعه اسنادی» از آموزه های اعتقادی و پژوهش های مرتبط و همچنین «مشاهده میدانی» از بافت کالبدی و اجتماعی روستای اورامان تخت کردستان به تحلیل سؤال پژوهش پرداخته است. نتایج پژوهش چگونگی توافقات عرفی برای تداوم توسعه فضایی و رعایت حقوق همسایگی ساکنین را تبیین می کند؛ تداومی که در بستر تعارضات موجود بین حقوق مالکانه با منافع عمومی صورت می گیرد. به این معنا که ملاحظات و ضوابط موجود در قوانین و مقررات شهرسازی و حقوق مالکانه به تنهایی نمی تواند تداوم حیات اجتماعی، توسعه فضایی سکونتگاه هایی مثل روستای اورامان تخت را ممکن سازد؛ درحالی که توافقات عرفی مبتنی بر شرایط محیطی عملاً تداوم زندگی اجتماعی و تحولات توسعه فضایی را در آن ها امکان پذیر ساخته است.
۳۸.

تبیین گونه ای متفاوت از تولید فضای غیررسمی در شهرستان مرزی بانه؛ انباشت سرمایه و تعمیق فقر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تولید فضای غیررسمی اسکان غیررسمی خانه دوم مدیریت و نهادهای رسمی سرمایه و فقر شهرستان مرزی بانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۶ تعداد دانلود : ۱۶۹
ایجاد فضای باز در مبادلات میان مرزی غیررسمی، گسترش فضای غیررسمی توسط عوامل رسمی، مراجعه توریست خرید و انباشت سرمایه و وجود اقتصاد غیر مولد، منجر به ایجاد جاذبه بالایی برای اسکان در سکونتگاه های شهرستان بانه شده است به نحوی که نظام تولید فضا با شتاب زیادی از نظام برنامه ریزی پیشی گرفته است. هدف این پژوهش گونه شناسی جدید از نظام تولید فضای غیررسمی و بررسی نقش مدیریت رسمی در تولید فضای غیررسمی در شهرستان مرزی بانه است. این تحقیق از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی و تحلیلی است. درراستای اهداف پژوهش، پیمایش هایی میدانی در سطح شهر و منطقه انجام شد. براساس یافته ها، نظام تولید فضای غیررسمی در شهرستان بانه از نظر مقیاس فضایی در سه سطح الف)ساخت و سازهای غیررسمی خانه های دوم در مقیاس منطقه ای، ب)پراکنده رویی و رشد روستاهای اطراف شهر، ج)گسترش محدوده های اسکان غیررسمی داخل شهر و از نظر ماهیت در دو دسته فقیر و غنی قرار گرفت. ضعف در مدیریت به هنگام، نبود برنامه منعطف و وجود عوامل و بازیگرانی که به تولید غیررسمی فضا دامن زده اند منجر به ظهور پیامدهای فضایی جدیدی در نظام تولید فضای شهرستان بانه شد. در راستای توسعه بسامان شهر و پیرامون، این عوامل باید بیش از پیش مورد توجه واقع شوند.
۳۹.

تجاری شدن جداره های شهری و تاثیر آن بر کیفیت فضایی محلات مسکونی. مطالعه موردی: کوی نصر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تجاری شدن ارزیابی تاثیرات تغییر کاربری زمین کیفیت محلات مسکونی کوی نصر تهران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۲۱۵
آمایش و ساماندهی یکپارچه کاربری و فعالیت زمین، یکی از حساس ترین اقدامات در روند توسعه شهرها است که بر مرز میان توسعه مورد نیاز شهر و کیفیت زندگی جوامع محلی گام برمی دارد. موفقیت در تعادل بخشی میان این دو حیطه، نیازمند نگاهی یک پارچه به پیامدها و تعارضات احتمالی به لحاظ رفاه اجتماعی، حفاظت زیست محیطی و کارایی اقتصادی است. یکی از زمینه های تشدید این تعارضات، تمایل همیشگی فعالیت های تجاری- اداری به مکان گزینی در جداره شریان های اصلی ارتباطی و مراکز محلات مسکونی است، که غالباً به منظور استفاده از تسهیلات زیرساختی و فرصت های اقتصادی- مالی موجود در نواحی مسکونی پدیدار می شود. پدیده مذکور تحت عنوان تجاری شدن نواحی مسکونی، طی سالیان اخیر بخش عمده ای از جداره های محلات مسکونی کلان شهر تهران به ویژه محلات مرفه نشین شمالی شهر را در برگرفته و اثرات گوناگونی را بر کیفیت فضایی نواحی مسکونی بلافصل خود گذاشته است. لذا این پژوهش با هدف شناخت و ریشه یابی روند مذکور و روشن ساختن ضرورت آمایش فضایی در تجاری شدن نواحی مسکونی، مشخصاً به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که روند کنونی تجاری شدن شریان های اصلی محلات مسکونی در شهر تهران چه تأثیری بر کیفیت فضایی نواحی مسکونی بلافصل خود گذاشته است. به منظور پاسخگویی به این پرسش، پیمایشی میدانی در نواحی مسکونی بلافصل خیابان نصر صورت پذیرفته است. این تحقیق بر اساس هدف در دسته تحقیقات کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش در دسته تحقیقات علی- تطبیقی قرار می گیرد. سنجش و ارزیابی به کمک تلفیق تکنیک های کمی و کیفی ارزیابی تأثیر شامل انواع تکنیک های مصاحبه و گفت و گوهای فردی، تکنیک های مشاهده مستقیم، پیمایش های ترافیکی هدفمند، و نهایتاً تکنیک های مشارکتی (برش های تاریخی، تحلیل روند و رتبه بندی تأثیر)، صورت خواهد پذیرفت. نتایج پژوهش نشان می دهد که فقدان مطالعات ارزیابی اثرات تغییر کاربری زمین در روند تهیه طرح های توسعه محلی، نه تنها سبب تشدید گرایشات سوداگرایانه و کاسب کارانه در نواحی مسکونی کوی نصر گردیده، بلکه اثرات نامطلوب و مخاطره آمیزی بر کیفیت زندگی جوامع محلی بلافصل خود گذاشته است. به طوری که طی سالیان اخیر، تغییر کاربری و مقیاس عملکردی فعالیت های مستقر در جداره اصلی خیابان نصر بر اساس پیشنهادهای طرح تفصیلی ملاک عمل، در کنار تأثیرات مثبت کوتاه مدت همچون بهبود میزان دسترسی به خدمات و تسهیلات شهری، طیف وسیعی از اثرات و پیامدهای نامطلوب را به لحاظ اجتماعی- فرهنگی، کالبدی- فضایی و ترافیکی، در محلات مسکونی بلافصل خود به دنبال داشته و در پی آن کیفیت زندگی ساکنان محلی را دست خوش تغییرات نامطلوبی نموده است.
۴۰.

کاربست الگوی یکپارچگی نظام اسکان و اشتغال در ارزیابی تعادل فضاییِ هسته های جدید شهری (مطالعه ی موردی شهر جدید پردیس در کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شهر جدید پردیس منطقه کلانشهری تهران همگرایی اسکان و اشتغال یکپارچگی بخشی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای اقتصادی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری آمایش شهری
تعداد بازدید : ۱۶۲۶ تعداد دانلود : ۶۴۰
ایجاد شهرهای جدید با عملکرد غالب خوابگاهی در منطقه کلانشهری تهران منجر به گسترش حوزه تأثیر و تأثرِ کلانشهر تهران به فراتر از مرزهای آن شده است. حوزهتأثیرپدیدآمده،زادهوزایندهسفرهایی با هدف اشتغالاست. این سفرهای آونگی در حقیقت نشان دهنده تمرکز اشتغال و فعالیت در شهر تهران می باشد. در این بین همگرا ساختنِ نظام محل اسکان و محل اشتغال، هدف فراموش شده ی شهرهای جدید ازجمله شهر جدید پردیس است. روش شناسی پژوهش، توصیفی- تحلیلی بوده و از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. جامعه آماری، ساکنان شهر جدید پردیس و حجم نمونه 382 نفر از شاغلین ساکن در این شهر می باشد. روند تعادل و یکپارچگی نظام اسکان و اشتغال در شهر جدید پردیس با دو شاخصِ روند تغییرات مسافت و زمانِ سفرهای کاری و همچنین مقایسه روند تغییرات کاربری های شهریِ مربوط به ایجاد اشتغال و فعالیت با روند تغییرات کاربری مسکونی، مورد سنجش قرار گرفت. نتایج حاصل از تحلیل ها نشان می دهد که شهر جدید پردیس در حال حرکت به سمت تشدید عدم تعادلِ بین سکونت و اشتغال و واگرایی نظام اسکان و اشتغال می باشد. پایش همگرایی یا واگرایی نظام اسکان و اشتغالِ شهرهای جدید، می تواند رویکردهای مدیریت تحولات فضایی را تنظیم و بهبود بخشد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان