غلامحسین جوادپور

غلامحسین جوادپور

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۳۱ مورد از کل ۳۱ مورد.
۲۱.

سنجش غیراخلاقی پنداشتن اعتقاد به حیات پس از مرگ(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: حیات پس از مرگ رستاخیز باوری اخلاق باور پیامدگرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۵۱۲
در میان آموزه های ماورای طبیعی ادیان، حیات پس از مرگ با این مسئله مهم معرفتی اخلاقی مواجه است که آیا اعتقاد به آن، امری اخلاقی است یا غیراخلاقی. این پرسش گاه بر محور مسئله مشهور اخلاقِ باور و تحلیل مؤلفه های معرفتی ذیل وظایف و هنجارهای اخلاقی قابل طرح است که بر اساس آن، ادعا می شود چنین باوری بدون پشتوانه معرفتیِ قابل قبول و درنتیجه غیراخلاقی است. گاه نیز با نگاهی پیامدگرایانه، چنین اعتقادی منشأ پیدایش اموری غیراخلاقی و درنتیجه خود امری غیراخلاقی شمرده می شود؛ پیامدهایی از جمله استلزام آن با امور ترسناکی مانند کیفر، سوء استفاده قدرت ها و بهره کشی از مردم عادی، توجیه بی عدالتی های اجتماعی، بازدارندگی از زندگی کامل دنیوی، به مخاطره انداختن سرنوشت کره زمین و برنشاندن بشر به جای خدا. این پژوهش با روش تحلیلی-انتقادی و با هدف ارزیابی میزان تلازم آخرت باوری با این پیامدها سامان یافته است و نشان می دهد هیچ گونه تلازم انکار ناپذیری میان این دو مقوله نیست؛ زیرا اولاً غیراخلاقی بودن برخی از این پیامدها درست نیست و مثلاً کیفر را نمی توان لزوماً امری غیراخلاقی دانست؛ ثانیاً بیشتر پیامدهای یاد شده که غیراخلاقی بودن آنها مسلم است، ارتباط وثیقی با ادیان ندارند و حتی آموزه های ادیان الهی بر خلاف آن گواهی می دهند؛ هرچند در میان جوامع و افراد دیندار رایج باشند.
۲۲.

ارزیابی انتقادی علم غیرارزش بار بر پایه استدلال ریسک استقرایی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش های علمی و غیرعلمی استقرا ریسک استقرایی علم غیرارزش بار عینیت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۶ تعداد دانلود : ۳۶۶
آرمان علم رها از ارزش های غیرعلمی، در چند دهه اخیر در کانون فلسفه علم و معرفت شناسی قرار گرفته است و طرف داران آن با هشدار درباره پیامدهای ناگوار این تأثیر، استدلال هایی بر لزوم پیراستگی ساحت علم از ارزش های اخلاقی، اجتماعی، سیاسی و... ارائه کرده اند. در مقابل، عده ای این آرمان را دست نایافتنی یا نادرست شمرده و در برابر آن، پیامدهای ناگوار عدم ارزش باری علم را بازگو کرده اند. استدلال ریسک استقرایی، با برجسته کردن پیامدهای احتمالی حاصل از خطای معرفتی استقرا - که روش رایج در علم شمرده می شود - ارزش های غیرعلمی را معیاری برای سنجش پیامدهای عملی می داند تا بتوان شواهد و قراین موجود را در جهت گریز از پیامدهای احتمالی وزن دهی کرد. در نتیجه از آنجاکه کارایی علم در مقام عمل است، فرایند توجیه معطوف به پیامدهای عملی خواهد بود و مسئولیت اخلاقی و حرفه ای دانشمند، او را ملزم به دخالت دادن ارزش های غیرعلمی برای گریز از پیامدهای ناگوار احتمالی خواهد کرد. چالش مهم این استدلال، فراتر بردن گستره نظریات و فرضیات از علم و عینیت آن و کشاندن معیارهای عملی و ارادی به درون علم است. پیوند جنبه کاربری علم با واقع نما بودن آن، خلط بین دو ساحت علمی و عملی است که راه را برای ورود نسبیت به علم فراهم می کند. درپیش گرفتن برخی مبانی، مانند عینیت ارزش یا نسبیت علم، بر قوت این استدلال می افزاید.
۲۳.

ارزش باریِ علم و برهان تعیّن ناقص(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعین ناقص علم ارزش بار علم غیر ارزش بار عینیت نسبیت ارزش های علمی و غیرعلمی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۴ تعداد دانلود : ۲۳۵
یکی از مسائل مهم در دامان فلسفه علم در دهه های اخیر، ارزیابی امکان و لزوم پاک سازی فرایند علم از ارزش هاست. تأثیر ارزش های علمی در فرایند علمیْ محل مناقشه نیست، اما دخالت ارزش های غیر علمی - به دلایل مختلف و ازجمله خدشه در عینیت علم - محل تردید جدّی است. یکی از مهم ترین استدلال های مدافعان این اثرگذاری، تمسک به تعیّن ناقص گذرای فرضیه بر اساس شواهد و قواعد موجود است. در فرایند علم، گاه اتفاق می افتد که مجموعهی شواهد در دسترس به همراه قواعد منطقی و علمی، پژوهشگر را به نتیجه معیّنی رهنمون نمی شود و هنوز چند گزینهی بدیل پیش روی او وجود دارد. حال، از آنجا که مؤلفه های علمی بنا به فرض، از تعیّن کامل فرضیه ناتوان هستند، انتخاب از میان این گزینه ها بر پایهی ارزش های غیر علمی خواهد بود و در نتیجه، دخالت این قسم از ارزش ها در فرایند علم مُجاز خواهد بود. مهم ترین چالش پیش  روی این دفاع، خدشه به عینیت علم است؛ زیرا شکاف بین فرضیه و مؤلفه های علمی، با عوامل غیر علمی پر شده است و این نگرشی غایت گرایانه و عمل گرایانه به علم است؛ نه نگاهی واقع گرایانه. همچنین عوامل اثرگذار بر انتخابِ نظریه در حالت تعیّن ناقص، اعم از ارزش های غیر علمی هستند و می توان انتخاب نهایی را مولود ویژگی های شخصیتی یا عوامل محیطی و فرهنگی غیر هنجاری دانست.
۲۴.

تأملاتی درباب منشأ مسأله ی «منشأ دین»

کلیدواژه‌ها: منشأ دین صدق و کذب ادیان خاستگاه دین حقیقت دین ازخودبیگانگی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۳ تعداد دانلود : ۳۴۵
در مطالعات دین شناختی گاه دین امری فراطبیعی و ماورایی تلقی می شود و گاه در قالب منشأشناسی، کارکردگرایی، طبیعت گرایی و پدیدارشناسی، دین امری ساختگی یا زمینی شمرده می شود. جست وجو درباب خاستگاه دین و علل پیدایش و گرایش به آن، از قرن هجدهم در غرب برجسته شد. براین اساس، دین پدیده ای انسانی و اجتماعی است و باید دید بشر کی و کجا و براساس کدام نیاز پنداری یا خیالی دین را اختراع کرده است، یا دین از کدام حالت درونی وی (جهل، ترس، عقده ی جنسی، نظام سرمایه داری، ازخودبیگانگی و آرزواندیشی) برآمده است. این نگرش ها اغلب الحادی اند و تفکیک ننهادن بین جنبه های مختلف دین، آن ها را به مغالطات معرفتی و لغزش های روش شناختی کشانده است. صدق و کذب ادیان هیچ پیوندی با منشأ درست یا نادرست گرایش به آن ندارد و دین در مقام ثبوت، با دین در مقام اثبات (دین داری) بسیار متفاوت است و در ارزیابی صدق دین و گزاره های دینی، فقط مؤلفه های فلسفی دخیل اند، نه مؤلفه ها و معیارهای جامعه شناختی و روان شناختی. اتکا به اخبار تاریخی، دخالت پیش فرض های الحادی، ارائه ی نسخه ای واحد برای همه ی ادیان، بزرگ نمایی لغزش های متدینان در گرایش به دین، ازجمله دیگر خطاهایی است که در رویکردی وجود دارد که راستی آزمایی دین را به عوامل گرایش اولیه ی به دین فرومی کاهد. البته نمی توان پیدایش خرافات و شاخ وبرگ های اختراعی در دین و انحراف های تاریخی در دین داری بشر را انکار کرد؛ اما این انحراف ها را هم متون دینی و بزرگان دین محکوم کرده اند و هم به لحاظ منطقی، پیوندی با اصل دین ندارد. این پژوهش با روش تحلیلی، بدون ورود محتوایی به نقد اقوال، چالش های کلی این رویکرد، ازجمله صلاحیت نداشتن دانش های یادشده برای راستی آزمایی معتقدات دینی و مغالطات نهفته در آن ها را بیان می کند.
۲۵.

تحلیل مسأله ی شر در دیدگاه اخوان الصفاء(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شر اخوان الصفاء اخلاق قصد اولی قصد ثانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۸ تعداد دانلود : ۱۴۰
مسئله شر از دیرباز ذهن آدمی را به خود مشغول کرده و نحله ها و مکاتب مختلف فکری سعی در پاسخ به این معضل الهیاتی داشته اند. یکی از پاسخ هایی که به مسئله شر داده شده، پاسخی است که اخوان الصفاء به این مسئله داده اند. مسئله اصلی این مقاله نیز تبیین و تحلیل دیدگاه اخوان الصفاء در مسئله شر است. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و روش تحلیل داده ها توصیفی تحلیلی است. اهمیت پرداختن به این موضوع نیز از آن روست که تا به حال نظر این مدرسه فکری دربارهٔ مسئله شر بررسی نشده است. نتیجه اجمالی که مقاله به آن دست یافته این است که اخوان الصفاء در پرداختن به اصل مسئله شر افلاطونی فلوطینی هستند و خود نیز عناصری را به آن اضافه کرده اند، اما ابهام هایی نیز در نظر آنها وجود دارد، به خصوص تفسیر آنها از قصد اولی و قصد ثانی و تأثیر کواکب بر سعد یا نحس بودن طالع انسان و اثبات نکردن ملازمه میان شر و کفر یا اخلاق مذموم و خوبی و ایمان یا اخلاق محمود. از این رو هرچند در نظر آنها نقاط قوتی همچون پرداختن به مسئله شر دربارهٔ حیوانات دیده می شود، اما نظریه آنها با ابهاماتی روبه روست که می تواند پذیرفتن پاسخ آنها دربارهٔ مسئله شر را با تردید روبه رو کند.
۲۶.

سویه های معرفت آفرینی فضایل در حکمت صدرایی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: فضایل اخلاقی فضایل فکری معرفت فضیلت گرایی معرفتی حکمت صدرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۶ تعداد دانلود : ۲۹۷
یکی از محورهای پژوهش در معرفت شناسی غربی و دینی در دهه های گذشته، ارزیابی نقش فضایل اعم از اخلاقی و فکری بر معرفت است و نظریه پردازان زیادی، از نوع و میزان اثرگذاری فضایل فکری و اخلاقی بر معرفت سخن گفته اند. از مبانی وجودشناسانه و رهیافت های نوین ملاصدرا و پیروان او به سه مقوله: علم (چیستی، منابع و موانع)، نفس و فضایل می توان پاسخ های جدیدی به این مسأله اصطیاد کرد. صدراییان با تعیین معیار برای چیستی فضایل، از کم و کیف نقش کلیدی فضایل و رذایل اخلاقی و فکری در فرآیند معرفت سخن گفته اند. البته سیاق و گاه تصریح سخنان نشان می دهد ایشان اغلب معرفت حقیقی و والا یا همان معرفت به امور متعالی را در گرو آراستگی به فضایل اخلاقی می دانند؛ اما فضایل فکری را پیش نیاز غالب معرفت ها می شمارند. این پژوهش با مروری بر فضیلت گرایی معرفتی معاصر، در پی کشف سویه های چنین نگرشی در معرفت شناسی صدرایی است. گذار از تعریف رایج ارسطویی از فضیلت، اشاره به مصادیق جدیدی از فضایل فکری و همچنین ترسیم دقیق فرآیند اثرگذاری فضایل بر معرفت، از ویژگی های این سنت فلسفی است.
۲۷.

دریچه های ورود ارزش ها به سیر پژوهش علمی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ارزش و دانش سیر پژوهش علمی عینیت روش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۹ تعداد دانلود : ۱۹۰
ارزیابی جواز یا عدم جواز تأثیر ارزش های غیرعلمی در فرآیند دانش و پیامدهای آن در چند دهه اخیر به مسأله ای مهم در فلسفه علم تبدیل شده و ادله فراوانی در دفاع یا رد این اثرگذاری بیان شده است. یکی از مقدمات تحلیل این مسأله، تبیین سیر پژوهش علمی و ترسیم زمینه ها و منافذ دخالت ارزش ها است. به نظر می رسد هر فعالیت علمی دارای سه بخش کلان مدخل، فرآیند اصلی (مقدماتی و استنتاج) و کاربرد است که هر یک شامل چند مرحله جزئی تر می شود و دخالت دادن ارزش های غیرعلمی می تواند در انتخاب ها و ترجیح ها و درنتیجه در سرنوشت فعالیت علمی مؤثر باشد. دو مرحله پیشین و پسین علم اغلب ارزش بار است و این دخالتی در رسالت فعالیت علمی، یعنی عینیت علمی ندارد. مرحله میانی و اصلی فعالیت علمی در مواردی همچون تحلیل داده ها، انتخاب روش، وزن دهی شواهد و گزینش فرضیه، آبستن تأثرپذیری از ارزش ها است و استدلال ها در عدم جواز دخالت ارزش ها نیز ناظر به لغزش سیر علمی در این مراحل و دوری از عینیت علم و ذهنی و شخصی شدن آن است. در این پژوهش با تقسیم سیر پژوهش علمی به سه مرحله، نحوه دخالت ارزش های غیرعلمی ترسیم شده و نشان داده شده است که علم در بخش های مختلفی مستعد اثرپذیری از ارزش های غیرعلمی است؛ حال اینکه این اثرگذاری و اثرپذیری به لحاظ هنجاری تا چه اندازه مجاز باشد، بحثی ثانوی است.
۲۸.

تحلیل ضرورت نبوت براساس فرایند اجتماعی معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نبوت معرفت معر فت شناسی اجتماعی فرایند اجتماعی خبر واحد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۸ تعداد دانلود : ۱۸۵
نبوت و وحی از ارکان ادیان الهی است و میان خلق و خالق، ناگزیر باید واسطه ای حامل پیام خدا برای هدایت و آگاهی انسان ها باشد. با این حال، برخی در ضرورت بعثت و نبوت تشکیک کرده و آن را لغو، غیرضروری یا حداکثر مستحسن دانسته اند. متکلمان بزرگ با ارائه دلایل عقلی از ضرورت نبوت سخن گفته اند و حکمای متأله نیز دلیل خاصی مبتنی بر مدنیت بالطبع انسان و نیاز او به قانون اجتماعی برای تضمین زندگی بهتر بیان نموده اند. با بهره گیری از برهان حکما و نیز برخی ادله متکلمان و همچنین مسئله اجتماعی بودن معرفت در معرفت شناسی جدید، می توان ضرورت نبوت را به شیوه دوگانه جدیدی طرح کرد: نخست اینکه انسان در فرایند زندگی اجتماعی خود نیازمند اتکای معرفتی به دیگران و برگرفتن باورهای خود به صورت مستقیم از دیگران است (حالت بسیط و آگاهانه). دیگر اینکه انسان ها محکوم به تأثیرپذیری از ساختارهای اجتماعی و فرهنگی اند و در این میان، باورهای آنها نیز دچار تغییر و تحول می شود (حالت پیچیده و ناآگاهانه). بنابر هر یک از این دو حالت و برای عدم انحراف معرفتی انسان و کسب باورهای صادق درباره حقایق دینی، بشر عادی نیازمند سفیری الهی است که از او به «پیامبر» تعبیر می شود. گستره و تنوع آورده های پیامبران نیز بستگی به مبنای برگزیده در گستره شریعت دارد.
۲۹.

ارزیابی توفیق خردبسندگی بشر در نفی ضرورت نبوت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الحاد استدلال دووجهی خردبسندگی نبوت وحی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۶۲
نبوت و وحی از مهم ترین ارکان ادیان الهی و شاهراهی کلیدی برای رساندن پیام ها و خواسته های الهی به بشر به شمار می رود. در الهیات سنتی، ادله ای بر ضرورت نبوت و لزوم وحی ارائه شده است؛ اما از گذشته، علاوه بر براهین بیرونی وحی ستیزانه، در درون سنت های دینی نیز مخالفان بزرگی در برابر وحی و نبوت قد علم کرده اند؛ تا جایی که از این رویه انکار نبوت به «الحاد» تعبیر شده است. مهم ترین دستمایه این اندیشمندان، اتکا به خرد بشری به مثابه عالی ترین منبع ادراکی بوده است و آنها معتقد بودند رهاورد انبیا برای بشر یا مطابق با عقل است یا مخالف آن. در حالت اول، وحی تکرار یافته های عقلی و امری لغو است و در حالت دوم، ضدعقلی و در نتیجه غیرقابل پذیرش است. حجیت نبوت در گرو پاسخ دادن به این استدلال دووجهی است. مهم ترین محور مقابله با این استدلال آن است که در نسبت سنجی امور با عقل، علاوه بر خردپذیری و خردستیزی، امور خردگریز نیز وجود دارند؛ به ویژه در بافت دینی و فرض مسئله این مقاله، یعنی پذیرش وجود خدا. در نتیجه بشر راهی برای رسیدن به آنها غیر از وحی نخواهد داشت. همچنین ناتوانی ادراک برخی جزئیات در احکام و گزاره های دینی از طریق عقل، تأکید حکم عقل از سوی وحی و تحولات عقل در گذار زمان و تکثر مکان و در نتیجه تغییر محسوس در یافته های عقلی، از جمله دلایل حجیت منبع معرفتی غیر از عقل در حوزه اراده تشریعی خداست..
۳۰.

تحلیل انتقادی ایمان سرسختانه (ایمان گرایی به خوانش لوئیس)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ایمان گرایی سرسختی در باور عقلانیت قراین سی. اس. لوئیس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۴ تعداد دانلود : ۲۴۷
ایمان گرایان ایمان را امری خودبنیاد و مبتنی بر مؤلفه های درونی می دانند که حجیت خود را از منابع معرفتی غیر از عقل برمی گیرد. حال چه ایمان بی نیاز از عقل باشد یا در ستیز با عقل باشد یا حوزه معرفتی و متافیزیکی ایمان و عقل از هم جدا باشد. سی. اس. لوئیس گونه ای دیگر از ایمان گرایی را پیش می نهد که بر اساس آن، اگرچه ایمان در گام نخست، امری خردپذیر و مبتنی بر استدلال عقلی است، پس از تحقق ایمان و دل سپردگی فرد به خدا، او دیگر دل در گرو عقل ندارد و به قراین و شواهد مخالف ایمان هیچ توجهی نمی کند و در این امر برحق است؛ چراکه آنجا دیگر باید گوش به غیب سپرد و ایمان دیگر از سنخ باورهای علمی نیست که دانشمند باید همیشه متوجه شواهد موافق یا مخالف باشد. مهم ترین چالش این رهیافت در خردگریزی ایمان، ناکامی در تبیین دو مرحله ایمان است و روشن نیست ایمان مبتنی بر خرد با ایمان از روی لجاجت چه رابطه ماهوی و وجودی دارند. اگر حقیقت ایمان همان اعتقاد از روی عقلانیت باشد، ایمان مرحله دوم، حقیقت مستقلی ندارد. اگر هم حقیقت ایمان به بی اعتنایی به قراین مخالف است، خردپذیری اولیه آن بدون وجه است. مقاله حاضر در پی تبیین و تحلیل نگره لوئیس با بازخوانی مبانی و مدعیات اوست. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی و بر مبنای تحلیل انسجام درونی نظریه و نیز میزان همخوانی آن با مبانی پیشین فلسفی سامان یافته است.
۳۱.

پیش فرض معرفتی در مسئله وجود خدا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرینه گرایی وظیفه اثبات پیش فرض معرفتی فلو لاادری گرایی خداناباوری سلبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۸۶
بنابر قرینه گرایی، ارزش معرفتی گزاره ها به داشتن قرائن و شواهد است. گاه ادعا می شود برخی رویکردها بی نیاز از پشتیبانی شواهد یا دلیل اند و تا زمانی که رویکردهای رقیب در اثبات خود ناکام باشند، آنها به قوت خود باقی هستند. این حالت که از آن به «پیش فرض معرفتی» تعبیر می شود، گاه تنها درحدّ نقطه آغاز بحث است (پیش فرض روشی) و گاه ارزش صدق دارد (پیش فرض حقیقی). در گفتگو حول وجود خدا، برخی باور به خدا، عده ای باور به عدم خدا و شماری هم بی باوری را پیش فرض می دانند. برای نمونه، آنتونی فلو با مقایسه مسئله وجود خدا با قواعد حقوقی، نقطه آغاز را آن می داند که هیچ چیز درباره اصل، مفهوم و امکان خدا (تصوری) و نیز وجود یا عدم وجود او (تصدیقی) نمی دانیم و تا زمانی که خداباور یا خداناباور دلیلی به سود مدعای خود اقامه نکند، این پیش فرض به قوت خود باقی است. بخش نخست این مدعا قابل پذیرش و مقتضای روشمندی در گفتگو است؛ اما در بخش تصدیق، هر سه رویکرد ایجابی، سلبی و توقفی نیازمند اقامه دلیل هستند و شأن یکسانی دارند. هر یک از خداباور و خداناباور درحقیقت ادعایی ایجابی را مطرح می کنند که در چارچوب قرینه گرایانه، نیازمند ارائه شواهد است. لاادری گرا نیز ادعای نادرستی موضع هر دو را دارد که آن نیز نیازمند ارائه دلیل است. بنابراین وظیفه اثبات برعهده هر سه خواهد بود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان