محمدرضا شریف زاده

محمدرضا شریف زاده

مدرک تحصیلی: دانشیار دانشکده هنر، دانشگاه آزاداسلامی، واحد تهران مرکز.

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۹۷ مورد.
۲۱.

شناخت و تبیین الگوی زیبایی شناسی همگانی (طبیعت – محیط) بر اساس آرای جان دیویی و نسبت آن با زیبایی شناسی محیطی معاصر*(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل زیبایی شناسی همگانی زیبایی شناسی جان دیویی زیبایی شناسی محیط زیبایی شناسی زیست محیطی زیبایی شناسی روزمره زیبایی شناسی پایدار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۹ تعداد دانلود : ۱۰۸۵
زیبایی شناسی معاصر از نیمه ی دوم قرن بیستم به ویژه از سه دهه آخر قرن در آمریکا ظهور و گسترش یافته است. این تغییرات بی ارتباط با پارادایم های فلسفی و علمی زمانه ی خود نیست. اما مفاهیم بنیادین و تغییر نگرش زیبایی شناسی معاصر در نیمه ی اول قرن بیستم توسط جان دیویی طرح ریزی و مطرح شده است. طبیعت-محیط یکی از مولفه های اصلی در زیبایی شناسی معاصر و همچنین پارادایم زیبایی جان دیویی است. پرسش بنیادین اینکه آیا با شناخت پارادایم زیبایی جان دیویی می توان مدلی از زیبایی شناسی همگانی محیط-طبیعت تبیین و آن را در گرایش های معاصر زیبایی شناسی محیطی لحاظ کرد. هدف از این تحقیق شناخت زیبایی شناسی معاصر طبیعت-محیط از دیدگاه زیبایی شناسی همگانی بر اساس آرای جان دیویی است. به همین دلیل با روش تحلیلی-استنباطی به شناخت پارادایم زیبایی جان دیویی پرداخته آنگاه مدل زیبایی شناسی همگانی پیشنهاد شد،سپس نسبت آن را با گرایش های زیبایی شناسی محیطی و رویکردهای مرتبط بررسی گردید.
۲۲.

بررسی تطبیقی مفهوم تجرید در نقاشی ایرانی و مفهوم انتزاع در نقاشی غربی

کلیدواژه‌ها: تجرید انتزاع هنراسلامی هنرمدرن ن‍ق‍اش‍ی ای‍ران‍ی جنبش های قرن بیستم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۹ تعداد دانلود : ۷۵۰
تجرید در عرفان اسلامی فرایندی است که در طی آن جزئی به کل تبدیل می شود. منظور از تجرید حذف شدن خصوصیات فردی از چیزی است که قرار است کل شود یا ارتقاء یابد. به نظر می رسد چکیده نگاری و یا عدم پرداخت به جزئیات ملموس اشیا در نقاشی ایرانی، حاصل این نگاه معنوی هنرمندان و باور به نظریه تجرید در عرفان اسلامی باشد. در مقابل، بحث انتزاع در هنر غرب از اواخر قرن نوزدهم و پس از توفیق جنبش های نوگرایی، از قبیل امپرسیونیست، در نقاشی اروپا مطرح و پیگیری می شود. انتزاع در لغت به معنای در آوردن جزئی از کل است؛ در حقیقت هنرمند تمایل خود را به بازنمایی دقیق و مشابه شئ از دست داده و مایل است فرمی خاص که لزوماً شباهتی به فرم حقیقی در جهان ملموس را ندارد خلق کرده و مورد تأکید قرار دهد. تجرید در نقاشی ایرانی با توجه به قدمت و استمرار طی قرن ها چه تشابهات و چه تفاوت هایی با انتزاع در هنر مدرن غرب دارد؟ به نظر می رسد هنرمندان ایرانی در بازنمایی تصاویر خود قائل به اصولی بودند که ریشه در باورهای مذهبی و اعتقادی آن ها داشته است. تجرید در نقاشی ایرانی را می توان با انتزاع در هنر غرب همراه و از یک جنس دانست. هدف پژوهش حاضر بازخوانی بحث تجرید در هنر اسلامی و در امتداد آن نقاشی ایرانی و تحلیل تمایل به انتزاع در هنر غرب است. این پژوهش به روش مطالعات تطبیقی، ضمن شرح و بسط این دو مفهوم به مقایسه و شرح نتایج پرداخته است، داده های مورد نظر نگارندگان به روش کتابخانه ای گردآوری شده است.
۲۳.

پژوهشی فلسفی درباب نقش رسانه ای هنرگرافیک بر اساس نظریه صنعت فرهنگ مکتب فرانکفورت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مکتب فرانکفورت ر صنعت فرهنگ ر هنرگرافیک ر رسانه ر تبلیغات

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۸ تعداد دانلود : ۵۶۹
رسانه و تأثیر آن بر فرهنگ از موضوعات موردتوجه اندیشمندان مکتب فرانکفورت بوده است. خط فکری و تحقیقیِ آنان بر اساس نقدِ وضعیت انسان معاصر از وجه خُرد و کلان به بیان نظریه هایی دربارۀ ظهور و نفوذ سرمایه داری انجامید. آنان با نگاه انتقادی سلطة نظام سرمایه داری در ارتباطات، فرهنگ و هنر را به شکل نظریه ای تحت عنوان «صنعت فرهنگ» مطرح کردند. این نظریه پردازان با تحلیل فرهنگ در جامعة صنعتی به این نتیجه رسیدند که وسایل ارتباط جمعی باعث درهم آمیختگی هنر، فلسفه و اقتصاد شده و ارزش های فرهنگی را به شکل کالای مبادلاتی درآورده اند. همچنین در مطالعة هنر از دیدگاه انتقادی مکتب فرانکفورت دو نوع هنر مطرح می شود: هنرِ اصیل و هنرِ بازتولید پذیر و مصرفی. گرافیک به عنوان هنری بازتولید پذیر، علاوه بر این که واجد جنبۀ زیباشناسانه است، به دلیل مناسبات اقتصادیِ سرمایه داریِ معاصر در قلمرو رسانه سهم زیادی در تبلیغات و گسترش نظام سرمایه داری داشته و به عنوان هنری در عرصۀ رسانه در نظام اقتصادی جایگاه خود را تثبیت کرده است. در این پژوهش سعی شده ضمن توجه به جنبه های هنری گرافیک، با رویکرد انتقادی، نقش رسانه ایِ آن را، به عنوان یکی از مهم ترین عوامل اطلاع رسانی و نشرِ دانش اجتماعی، در بسترِ صنعت فرهنگ بررسی کنیم.
۲۴.

واکاوی نگرش دلوز درباره هستی انسان و نسبت آن با مخاطب در هنر تعاملی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: انسان بدن بدون اندام ریزوم ژیل دلوز صیرورت مخاطب هنر خلاق هنر تعاملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۶ تعداد دانلود : ۶۴۸
گفتمان هنرهای خلاق تعاملی، سبب تغییر رویکرد مفهوم مخاطب هنری از نظاره گری بی کنش و منفعل به آفریننده ای تعامل گر و پویا بوده است که از منظر فلسفه پست مدرن نگاهی قابل تأمل به انسان، بشمار می آید. افادات ژیل دلوز به فلسفه، از جسمانی ترین رویکرد ها به حیات انسان است که با نکته پردازی های خلاقانه وی می تواند ابزار تحلیلی کارآمدی برای بررسی نقش و شناخت واکنش های انسانی بشمار رود. اصطلاحاتی از قبیل صیرورت، ریزوم و بدن بدون اندام در شناخت رفتارهای انسانی که از سوی دلوز مطرح شده می توانند در تحلیل رفتارهای مخاطب بکار روند. در این مقاله به این پرسش ها پرداخته ایم که آیا هنر تعاملی می تواند ترجمان هنری صیرورت باشد و این که انتخاب های پیش روی مخاطب چگونه با تعاریف بدن بدون اندام و ریزوم مرتبط می شوند. در شیوه پژوهش، اطلاعات مورد نیاز از منابع کتابخانه ای و دیجیتال استخراج و سپس با به کارگیری این مستندات، جایگاه مخاطب به روش تحلیلی- توصیفی با رویکرد دلوزی تشریح شده اند. در نهایت به این نتیجه نزدیک شده ایم که بنابر تعریف بدن بدون اندام، مخاطب هنر تعاملی با مجموعه ای از بالقوگی های منحصر به فرد روبه رو است که انتخاب از میان آن ها، روند شکل گیری اثر هنری را به شیوه ای بی قاعده و ریزوم گونه هدایت می کند که این اثر در طی مسیر و در لحظه به ظهور می رسد و همواره میان قوه و فعلیت قرار دارد و در نهایت این تعریف با عبارت فلسفی صیرورت از دیدگاه دلوز، همسان است.
۲۵.

بدن آگاهی و نسبت آن با معماری بر اساس فلسفه زیبایی جان دیویی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مدل زیبایی شناسی همگانی زیبایی شناسی معماری بدن آگاهی زیبایی شناسی جان دیویی کالبد معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۸ تعداد دانلود : ۵۴۴
زیبایی شناسی همگانی معماری بر اساس آرای جان دیویی بر سه مولفه ی بدن،محیط وتجربه برای همگان استوار است. پرسش بنیادین در این پژوهش،چیستی بدن و تناسب آن با زیبایی شناسی است.مولفه ی کالبد-بدن در روند تحقیق با گزاره های تن آگاهی،حس آگاهی،پسا بدن،جنسیت،بدن تجربه،بدن-شی ابژه،بدن-موقعیت بررسی شد و تناسب با زیبایی شناسی همگانی با روش تحلیلی استنباطی انجام شد. مرز بین مولفه ی کالبد-بدن با مولفه ی محیط-طبیعت متغیر تبیین شد که با توجه به شرایط زیست محیطی-زیست انسانی و موقعیت بینابینی شاکله ای به مانند هندسه ی متغییر و نوبه نو شونده ی تعاملی تکوینی به خود می گیرد و معماری به سان "ابزار" و"بدن امتداد یافته" در راستای اهداف آرمانی انسان در بستر زندگی تجربه می شود. الگوواره بدن و معماری در این تجربه همگانی،منشوری و زیبایی شناسانه است.
۲۶.

بررسی نقوش ملیله کاری زنجان و تطبیق آن با نقشمایه های هنر تزئینی اسلامی و مدل هندسی فراکتال(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ملیله کاری نقوش تزئینی هنر اسلامی زنجان فراکتال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۴۵ تعداد دانلود : ۶۸۱
یکی از هنرهای رایج در شهر زنجان ملیله کاری بوده که شاخه ای از هنر فلزکاری است و در ساخت آن اکثراً از فلز نقره با عیار بالا استفاده می شود. در ملیله کاری شمش های نقره را با دستگاه نورد به شکل مفتول های چهارپهلوی باریک در آورده و نقش های کوچک را با آن می سازند، سپس آنها را کنار هم قرار داده و لحیم می کنند. هدف از این جستار پس از معرفی ملیله کاری، شناساندن نقوش و رایج در ملیله کاری زنجان، میزان تأثیرپذیری نقوش ملیله کاری از نقوش قبل از اسلام و دوره اسلامی و میزان مشابهت نقوش ملیله کاری با نقشمایه های هنر اسلامی بر اساس نظریه هندسی فراکتال هاست. مقاله حاضر در پی پاسخگویی به این پرسش هاست که 1- ریشه های برخی نقوش ملیله کاری زنجان کدامند؟ 2- چه نوع نقشمایه هایی در ملیله کاری زنجان و هنر تزئینی اسلامی مشترک و کاربرد دارند؟ 3- آیا نقوش ملیله کاری با نقوش هنر اسلامی بر اساس نظریه فراکتال قابل تطبیق هستند؟ روش تحقیق این پژوهش تحلیلی- توصیفی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است. نتایج نشان می دهد ریشه های برخی نقوش ملیله کاری از نقوش ایران باستان، برخی نقوش از مهاجمان شرقی ایران و نقوش هندسی گیاهی و ساده شده (استلیزه) دوره اسلامی است. این نقوش با سایر عناصر ملیله یک نظام معنایی کاملی را شکل می دهند. همچنین یافته ها نشان داد که در نقوش فراکتالی طبیعت تعادل وجود دارد. نقوش هنر اسلامی و ملیله کاری علیرغم تکرار، بی نظمی، بی انتهایی، ناهمواری و غیره در کل از نظمی خاص پیروی می کنند و دارای تعادل اند (کثرت در عین وحدت). نقوش ملیله کاری، نقشمایه های هنر تزئینی اسلامی و فراکتال ها از طبیعت بهره گرفته اند به عبارت دیگر هر سه منشأ طبیعی دارند.
۲۷.

مؤلفه های ادبیات تعلیمی و تربیتی رضوی در سینمای مستند ایران مورد کاوی: مستند رضای رضوان، اثر مجید مجیدی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تعلیم وتربیت رضوی فیلم مستند امید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۰
با توجه به اهمیت مفهوم تعلیم وتربیت رضوی و لزوم ایجاد و نشر آن در جامعه، هدف این پژوهش، بررسی این مفاهیم در سینمای مستند «رضای رضوان» بوده است. روش این تحقیق، ترکیبی (کمّی و کیفی) است. مهم ترین مؤلفه ها و مصادیق تعلیم وتربیت رضوی در فیلم «رضای رضوان» عبارتند از: 1. امید به خدا؛ 2. تلاش برای رسیدن به اهداف؛ 3. دوری از آرزوهای خیالی؛ 4. امید به گذشت از خطا؛ 5. تمرکز بر واقع بینی و پذیرش حقایق؛ 6. امید به آینده. یافته ها بیانگر این است که نشر آموزه های رضوی در جامعه، وجود نظام تعلیمی و تربیتی، تغییر در محتوای فیلم های تعلیمی با اندیشه رضوی، استفاده از اندیشه های رضوی در امور جامعه، ایجاد محیط امن و فضای سالم و وجود مدیران دولتی و غیردولتی متخصص و آشنا به ادبیات تعلیمی رضوی، به افزایش روحیه تعلیمی و تربیتی رضوی بین مردم خصوصاً جوانان خواهد انجامید.
۲۸.

تجلی مفهوم رمز در هنر اسلامی بر اساس تئوری نشانه شناسی فرهنگی امبرتو اکو (مطالعه موردی : طلسم های ایرانی- اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هنر اسلامی مفهوم رمز طلسم های اسلامی امبرتواکو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۴۲ تعداد دانلود : ۴۵۵
نمادها و نشانه ها از اولین مفاهیمی هستند که بشر به علل مذهبی، سیاسی و اجتماعی از آن ها استفاده کرده است. این کاربرد به رغم تحول در حیات بشر به نوعی تداوم یافته و خود را در هنرها و صنایع مختلف منعکس ساخته است. در فرهنگ اسلامی نیز، نمادها و نشانه ها دارای اهمیت خاصی در انتقال مفاهیم بوده اند. هنر اسلامی گنجینه وسیعی از معانی عمیق عرفانی و حکمت الهی است که ریشه در بنیان های معنوی و الهی دارد. نقوش در آثار هنر اسلامی، دروازه ورود به معارف باطنی روح و هستی راستین است که نگرش توحید را به عنوان رکن اصلی اسلام تقویت می کند. اهمیت کاربرد نقوش در زیبایی شناسی آثار اسلامی در معانی نهفته و عمیقی است که بیانگر روح حاکم بر آثار هنری است. مطالعه گنجینه عظیم هنر اسلامی در بستر رویکردهای فلسفی و تعمق در جنبه درونی این هنر و زبان رمزگونه آن که حاوی بنیان هایی متافیزیکی و عرفانی بوده، از اهمیت انکارناپذیری برخوردار است. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و رویکردی توصیفی و تحلیلی سعی شده به مطالعه و بررسی معنای نمادین و لسان تمثیلی این هنر پرداخته شود. از آنجایی که گستره هنر اسلامی و تولیدات آن بسیار وسیع است، در پژوهش پیش رو تولیدات علوم غریبه و به طور اخص طلسم های ایرانی- اسلامی که از حیث ارزش بصری و  بُعد معنایی بسیار غنی هستند، مطالعه شده اند. برای آنکه چارچوب نظری مشخصی برای تحلیل موضوع پیش رو داشته باشیم، این پژوهش بر اساس تئوری نشانه شناسی فرهنگی امبرتو اکو نشانه شناس سرشناس ایتالیایی، تحلیل و بررسی شده است. یافته های پژوهش حاکی از انطباق نشانه شناسی امبرتو اکو درباره ریشه های فرهنگی بر نظام معنایی و نمادین در طلسم های اسلامی است. اهداف پژوهش ارائه مطالعه ای تحلیلی از مفهوم رمز در بستر کاربری های گوناگون تولیدات علوم غریبه. معرفی ریشه های فرهنگی مؤثر در فرآیند شکل گیری معنا و رمز بر اساس آراء نشانه شناسی امبرتو اکو. سؤالات پژوهش چه عوامل فرهنگی در شکل گیری نشانه ها و رمز ها در هنر اسلامی نقش داشته اند؟      2.چگونه می توان با رویکرد نشانه شناسی فرهنگی اکو، نمود رمز را در آثار هنر ایرانی- اسلامی مطالعه و تحلیل کرد؟
۲۹.

بررسی مفهوم تشبیه و تنزیه از نگاه محیی الدین ابن عربی و تطبیق آن با فضای نگارگری ایران(قرن 9 و10 هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشبیه و تنزیه قرآن و فرقان اسم ظاهر و باطن نگارگری ایرانی _ اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۳۶ تعداد دانلود : ۵۸۲
مبانی نظری حاکم بر نگارگری ایرانی به واسطه اندیشه اسلامی و تسلیم شدن در برابر شریعت الهی، مشروط به تعبیر خاصی از سنت تصویری بر پایه تجلیات معنوی گردیده است. بدین علت نگارگر مسلمان در خلق نگاره هایش در نگرشی تنزیهی، هیچ گاه وجود حقّ را قصر نمی کند، بلکه با نگاهی تشبیهی، عالم نگاره را مجلایی از مجال الهی و مظهری از مظاهر حقّ سبحانه می داند. لذا انگیزه این نوشتار؛ بررسی مفهوم تشبیه و تنزیه در شیوه مصورسازی نگارگر ایرانی، با تأکید بر نگرش محیی الدین ابن عربی در خصوص معرفت شناسی این دو واژه است. بر پایه یافته های تحقیق اعتقاد ابن عربی بر این اصل مهم پی ریزی شده که معرفت راستین بر پایه جمع میان تشبیه و تنزیه شکل می گیرد، همچنین سرّ تنزیه روی در اسم باطن حقّ دارد و سرّ تشبیه از احکام اسم ظاهر حقّ سبحانه است، بنابراین زوال حقّ از باطن و صورت های عالم، امکان پذیر نیست و این مفهوم به شیوا ترین بیان در قرآن آمده است و از آن جایی که هنرمند مسلمان به تأسی از مفاهیم معنوی شریعت اسلامی و قرآن دست به آفرینش اثر هنری می زند، و در نگاه ابن عربی قرآن و نگرش اسلامی حاصل اجتماع مفاهیم تشبیهی و تنزیهی است؛ لذا می توان نتیجه گرفت: عناصر تصویری موجود در نگارگری ایرانی _ اسلامی نیز، به گونه ای خاص زبان حقیقتی هستند که در عرصه عمل هنرمند، مبدل به بیانی جهت مصورسازی عالم دو بعدی در هیئت نور واحد می شوند؛ که صفات و نسبت های حقّ را به دور از هر گونه اندیشه برابری کردن با آفرینش الهی؛ به عرصه ظهور می رساند. روش تحقیق در این نوشتار توصیفی _ تحلیلی بوده، همچنین ابزار و شیوه های گردآوری اطلاعات در بردارنده جستجوی کتابخانه ای است.
۳۰.

تطبیق نماد قدرت بر روی نقوش مهرهای دوره هخامنشی با دوره قاجار

تعداد بازدید : ۶۱۱ تعداد دانلود : ۱۶۱۱
شناخت نقوش برجای مانده ازمهرها، آئینه ای تابان وراستگو، رموززندگی انسان روزگارخود را منعکس میکند و روشنگر نظام فکری، عقیدتی ،اجتماعی ، فرهنگی وهنری هر دوره از تاریخ وتمدن است. برای تحقق این امر بررسی و تحلیل جزء به جزء نقوش ، نمادها و نشانه های حک شده بر مهرها و تطبیق آن با سایر دوره ها ، برای شناخت انگیزه بوجود آمدن این نقوش و رمز مانایی برخی از آنها تا دوران کنونی ، امری ضروری به نظر میرسد. از آنجایی که قدرت نمایی و سلطه ، غریزه ای انکار ناپذیر است، نماد قدرت نیز ازمیان انبوه طرحها، توسط هنرمندان، برآثار هنری متنوع و در دوره های گوناگون ، خلق شده و میشود. دراین پژوهش ، تطبیق نماد قدرت در دودوره پادشاهی ایران ، یکی قبل از اسلام (دوره هخامنشی) و دیگری بعد از اسلام ( دوره قاجار) به شیوه توصیفی - تطبیقی و تحلیلی با رویکرد نشانه شناسی انجام گرفته است . نقاط اشتراک و افتراق در طرحهای تکرارشونده و شاخص نقر شده بر مهرهای این دو دوره جمع آوری شد ونقش اسلام در تغییر شیوه فکری و خلق آثار، نمادهای مشابه و متعدد دو دوره همانند شیر و سجع نویسی و نوشتار روی مهرهای قاجار برخلاف دوره هخامنشی از مهمترین نتایج مورد بحث می باشد.
۳۱.

زیبایی در قالب معیارهای کمی در تابلوی شام آخر داوینچی با رویکرد نظریات اومبرتو اکو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: زیبایی معیارهای کمی شام آخر لئوناردو داوینچی امبرتو اِکو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰۵ تعداد دانلود : ۳۵۴
بدون تردید زیبایی یکی از عناصر بنیادین هنر در جوامع مختلف است. این مسئله سبب شده تا محققان در دوره های مختلف با شیوه های مختلف درصد واکاوی معیارهای زیبایی در آثار هنری باشند. در اروپا می توان دوره رنسانس را یکی از اعصار درخشان هنر و زیبایی دانست. نقاشی یکی از مهم ترین هنرها و لئوناردو داوینچی یکی از مهمترین نقاشان این دوره بود. واقعه شام آخر مسیح یکی از رویدادهای مهم آیین مسیحیت به شمار می رود. هنرمندان بسیاری در طول تاریخ به این موضوع پرداخته اند که یکی از مهم ترین آنان، دیوارنگاره شام آخر لئوناردو داوینچی است. اهمیت این اثر به حدی است که از جنبه های متفاوتی مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. امبرتو اکو در کتاب هنر و زیبایی قرون وسطا به شکل گیری هنر و تشریح زوایای گسترده آن می پردازد. شکل گیری هنر رنسانس، وام دار سنت و هنر قرون میانه است. از دیگر سو، نظریات و آرا امبرتو اکو در قرن بیستم که عمدتاً تببین زیبایی است، نگرش تازه ای از زیرساخت های فکری هنرمندان رنسانس را نشان می دهد که به ویژه در نظریه هنر داوینچی مشهود است. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای به بررسی این موضوع پرداخته است. در پژوهش مورد نظر معیارهای کمی در نظریه هنر داوینچی شامل استفاده از تقارن، تناسب، پرسپکتیو و اصول کاربردی ریاضیات در هنر است. نتایج حاکی از آن است نظریات زیبایی شناسانه امبرتو اکو زمینه ساز شکل گیری نظریات و هنر رنسانس به ویژه در شکل گیری آثار داوینچی نمود یافته است؛ که نمونه موردی آن تابلوی شام آخر است. اهداف پژوهش: بررسی زیبای شناسی کمی در تابلوی شام آخر لئوناردو داوینچی. تبیین زیرساخت های شکل گیری هنر رنسانس و بازتاب آن در تابلوی شام آخر داوینچی با رویکرد نظریات امبرتو اکو. سؤالات پژوهش : معیارهای کمی نظیر تناسب و هماهنگی در شکل گیری تابلوی شام آخر لئوناردو داوینچی کدامند؟ مباحث تحلیلی امبرتو اکو، چگونه زیرساخت های معیارهای کمی را در تابلوی شام آخر را نشان می دهد؟
۳۲.

معراج سلطان محمد و ﺑرگرفتگی آن در سه نقاشی معاصر ایران با رویکرد بیش متنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیش متنیت گونه شناسی نگاره معراج سلطان محمد نقاشی معاصر ایران

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۴ تعداد دانلود : ۴۱۳
مروری بر تاریخ هنر نقاشی نشان از توجه هنرمندان به دیگر آثار هنری از پیش موجود و اقتباس و الهام یا کپی برداری از آنها دارد. این امر به دلایل مختلفی انجام می پذیرد که از مهمترین آنها می توان به شیوه های آموزش و تجربه اندوزی یا نقد و تفسیر اشاره کرد. هنرمندان و نقاشان معاصر ایرانی نیز امروزه با الهام از دیگر آثار هنری به ویژه نگارگری سنتی به خلق آثار نوین می پردازند که می تواند عاملی در پیوستگی هنر معاصر با هنر سنتی ایران و انتقال مضامین و تجارب و سنت های هنری گذشتگان باشد. هدف از این پژوهش بررسی نحوه برگرفتگی سه نقاش معاصر از نگاره معراج سلطان محمد تبریزی و تجارب و مضامین به کاربرده شده ایشان برای خلق اثرو معنای نوین از این نگاره است و به این پرسشها پاسخ میدهد: چه رابطه ای میان نگاره سلطان محمد و آثار اقتباس شده از آن وجود دارد؟ روابط بیش متنی در هر یک از این آثار از چه سازوکاری برخوردار است و چگونه معنای جدید تولید کرده اند؟ برای این منظور از روش بیش متنیت ژنتی و گونه شناسی این روابط استفاده خواهد شد تا بتوان به مطالعه، تدقیق و تحلیل نمونه هایی از هنر معاصر ایران پرداخته و از ویژگیهای آن رمزگشایی کرد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و با گردآوری اطلاعات از طریق منابع اسنادی و مطالعهٔ کتابخانه ای و نیز مشاهده مستقیم آثار هنری صورت پذیرفته است. در نهایت مشخص می شود که نقاشان معاصر با الهام و برگرفتگی از یک نگاره و تغییر در کیفیت و کمیت آن و با بهره گیری از داده های هم زمانی، می توانند آثار متعدد و نوینی در قالب و سبک شخصی خود بیافرینند که ضمن پیوند با سنت نگارگری ایرانی اسلامی، بازتاب دغدغه ها و جهانبینی هنرمندان معاصر باشد.
۳۳.

جلوه های نمادین انوار رنگین در گوهرهای وجودی حُسن، عشق و حُزن شیخ شهاب الدین سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اشراق سهروردی گوهرهای سه گانه وجودی نورهای رنگین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۵ تعداد دانلود : ۲۹۱
پدیده انوار رنگین در جهان طبیعت، واقعیتی عینی است. علم اپتیک فیزیک، برای ظهور چنین پدیده ای پاسخی علمی دارد؛ از طرفی، مشاهدات باطنی انوار رنگین عرفای اسلامی نیز حقیقتی انکارناپذیر بوده و جنبه ای تعبیری و تفسیری دارد. شهاب الدین یحیی سهروردی در رساله اش فی حقیقه العشق ، گوهرهای وجودی حُسن، عشق و حُزن را سه صفت نورانی پدیدآمده از عقل دانسته، اما به این صفات ماهیتی رنگین نداده است. پژوهش حاضر با هدفی بنیادین بر اساس ویژگی های ذاتی گوهرهای سه گانه، برایشان ماهیتی رنگی معیّن کرده است. این انوار رنگین در چرخه ترکیبات خود رنگ های ثانوی داشته که به موجب آن، ویژگی ها و مظاهر جدیدی را به وجود آورده اند. شایان ذکر است که اساس تحلیل مقاله بر پایه تقریرات عرفای اسلامی و علم اپتیک فیزیک صورت گرفته و مبانی ای رنگی عرفانی از آن استخراج شده است که نشانگر هماهنگی مراحل سیروسلوک عارف با صفات و رنگ هاست. ضرورت چنین تحلیلی، نشانگر اهمیت نمادین انوار رنگین و معناداری شان بوده و موجب شکل گیری نظریات هستی شناختی و معرفت شناختی می شود. منابع مطالعاتی تحقیق به شیوه کتابخانه ای بوده و به روش توصیفی تحلیلی انجام پذیرفته است. با توجه به تأکید بر ترکیبات رنگ نور، نه ترکیبات مواد رنگی، نتایج حاصل از پژوهش آن شد که می توان با در نظر داشتن صفات سه گانه ای چون حُسن، عشق، حُزن و معادل انوار رنگین آن، و در ترکیبات ثانوی شان، صفات جدیدی چون آگاهی، عرفان و حیرت، معادل نورهای رنگین آنان را نیز تعیین کرده و چرخه ای از انوار رنگین به مثابه سیر نزولی (اشراقی) و صعودی (شهودی) به نمایش گذاشت.
۳۴.

مطالعه تطبیقی ارتباط امر والای کانت با نقاشی های مرتبط با تصاویر حضرت مریم و مسیح در دوران بیزانس و گوتیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: امر والا کانت نقاشی گوتیک نقاشی بیزانس هنر مذهبی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۵ تعداد دانلود : ۵۱۹
یکی از مباحث ارزنده ای که در فلسفه کانت به آن پرداخته شده، امر «والا در نقد قوه حکم» است. به زعم کانت والا بر تصورات نامحدود و نامتناهی چون زمان، مرگ، فضا و عالم روحانی اشاره دارد، والا اشاره بر عظمتی داردکه برتر از هر مقایسه ای و ماورای هر قیاسی است. این عظمت شگفت انگیز می تواند قابل اطلاق بر عملی اخلاقی، عظمت اندیشه ای ناب و یا اشاره بر عظمت اعیان طبیعی مانند طوفانی سهمگین یا اقیانوسی بی کران و حتی عظمت اثری هنری باشد. پژوهش مبتنی بر روش توصیفی _ تحلیلی با استدلال استقرایی بوده و شیوه جمع آوری اطلاعات کتابخانه ای است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بهترین نمونه امروالا را می توان هنر مذهبی کلیسا دانست که والایی را به بهترین شکل به ظهور می رساند و نقاشی دوره گوتیک در مقایسه با نقاشی دوران بیزانس، نمونه ای از این هنر است که جایگاه ذهنی امر والای کانت به وضوح در آن دیده می شود.
۳۵.

نشانه شناسی فرهنگی در آثار هنر محیطی

کلیدواژه‌ها: نشانه شناسی فرهنگی نشانه فرهنگ هنر محیطی محیط زیست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۶ تعداد دانلود : ۲۵۱
هنر محیطی به عنوان یک جنبش هنری که به نظر می رسد سعی دارد راه حلی برای بحران و معضلات زیست محیطی که امروزه جهان را در برگرفته مطرح کند، برای رسیدن به اهدافش با مدد ازتمامی شرایط خارجی، فیزیکی، اجتماعی و فرهنگی که می توانند فرد یا گروهی را تحت تاثیر قرار دهند در مسیر اهدافش گام بر می دارد. به تعریفی، هنر محیطی که یکی از شاخه های هنر جدید است، سعی دارد با نگرشی نو به رابطه انسان با طبیعت بپردازد و راهکارهای جدیدی را برای همزیستی با محیط اطراف در اختیارمان بگذارد. با نگاهی دقیق تر به هنر محیطی و زیر شاخه های آن و  هنرمندانی که به نوعی در این عرصه گام نهادند، ابعادی آشکار خواهد شد که به همان اندازه ای که طبیعی هستند ، فرهنگی نیز هستند. بنابراین با توجه به نقش علم نشانه شناسی که در این میان سهم بسزایی را در معرفی فرهنگ ها و جهان امروز ایفا می کند؛ و از آنجا که در حوزه نشانه شناسی هیچ چیز خالی از نشانه نیست و از طرفی در هم آمیختگی جهان نشانه و نانشانه موضوعی است قابل تأمل، به همین سبب در این پژوهش، نشانه شناسی فرهنگی، در خصوص رابطه موجود بین "فرهنگ، طبیعت و آثار هنرمحیطی" پرداخته و همچنینبررسی سه اثر از سه هنرمند شاخص هنر محیطیو بررسی نشانه ها در این آثار از طریق رویکرد نشانه شناسی فرهنگی و لایه های زیرین معنایی اثر مورد مطالعه و بررسی قرار می گیرد. روش تحقیق در این پژوهش به شیوه توصیفی- تحلیلی صورت گرفته است، که بر این اساس ضمن دیدن اشتراک هایی در استفاده از عناصر طبیعت از قبیل (سنگ، چوب، ....) و میرا بودن آن ها به تفاوت های بیانی و نوع بکارگیری عناصر در زیر شاخه های هنر محیطی و آثار این هنرمندان می توان پی برد. علاوه بر آن می توان نتیجه گرفت، این آثار که در طبیعت شکل می گیرند جزئی جدا ناپذیر از طبیعت و فرهنگ انسانی در مناطق مختلف و یا فرهنگ های فراگیرتر هستند. نشانه ها در این آثار دارای بار معنایی فرهنگی –اجتماعی می باشند، چرا که در ابتدا به حفظ محیط زیست و زندگی بشر در سطحی وسیع و در کنار آن به بیان فرهنگ های مشترک جهانی می پردازند.
۳۶.

بررسی تاثیر محتوای دینی سینمای دفاع مقدس بر روی«اعضای خانواده شهدای شهرتهران(مطالعه موردی فیلم مزرعه پدری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خانواده شهدا تحلیل محتوا سینمای دفاع فیلم مزرعه پدری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱۵ تعداد دانلود : ۳۴۶
پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر محتوای دینی سینمای دفاع مقدس بر روی اعضای خانواده شهدای شهر تهران با روش ترکیبی (کمی و کیفی) و با مطالعه موردی فیلم مزرعه پدری ساخته رسول ملاقلی پور انجام شد. بدین منظور 37 نفر از اعضای خانواده شهدای شهر تهران با نمونه گیری در دسترس جهت ورود به پژوهش انتخاب شدند. داد ه های پژوهش با استفاده از پرسش نامه 25 سؤالی محقق ساخته با اعتبار 95/0 و نیز برای سنجش میزان روایی آن از مصاحبه با برنامه ریزان فرهنگی، منتقدان فیلم و کارشناسان سینمایی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با آزمون تی تک گروهی انجام شد. یافته ها نشان داد که تأثیر فیلم مزرعه پدری در ایجاد فرهنگ پایداری با اهداف معین در ارزیابی کیفی، نتایج مطلوبی داشته است. همچنین میزان تناسب این فیلم با اهداف و آرمان های اسلامی (براساس تحلیل محتوا) پایین تر از انتظار بود. مقایسه نتایج کمی و کیفی پژوهش، نشان داد که میزان اثربخشی فیلم مزرعه پدری با واقعیت های موجود نزد اعضای خانواده شهدا مطلوب نیست. براین اساس، ساختار فیلم های دفاع مقدس نیازمند طراحی جدید و اتخاذ خط مشی نوین برای افزایش تطابق با اهداف و سبک های زندگی خانواده های ایرانی است.
۳۷.

مقایسه مفهوم تجربه زیباشناختی نزد هانس گئورگ گادامر و امام محمدغزالی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۰۷ تعداد دانلود : ۲۴۳
متفکران مسلمان ایرانی در سده های نخست هجری با برپاساختن نوعی عرفان، در جهت دریافت ادراک ایرانی از مفاهیم دینی حرکت می کردند و امام محمد غزالی از جریان سازترین این اندیشمندان است. یکی از تجربیات عارفانه که وی آن را راهی برای دریافت حقیقت برمی شمارد "سماع" است که درباره شرایط، انواع، حالات سماع کنندگان و درجات آن در کتاب احیاء علوم الدین ، به تفصیل صحبت کرده است. این تجربه خاص عارفانه، نحوه ای از ادراک حقیقت است که با سیر اندیشه غربی متفاوت است. هانس گئورگ گادامر، فیلسوف معاصر نیز که با نقد سوبژکتیویسم در جهت ارایه رویکردی جدید از فلسفه باستان حرکت می کند، با بیان آنچه در فهم هنر رخ می دهد سعی می کند تا نحوه فهم و ادراک از راه هنر تاتر را شرح دهد. اگرچه مفهوم هنر به معنی امروزین در نزد فقیه مسلمان قرن ششم مطرح نبوده؛ اما هدف از این پژوهش که با توجه به رویکرد هرمنوتیکی گادامر و مقایسه توصیفی و تحلیلی این تجربیات زیباشناسانه با یکدیگر انجام شده، تلاش برای خوانشی جدید از اندیشه های یکی از برجسته ترین متفکرین ایرانی در مقایسه با یک فیلسوف معاصر است؛ زیرا شناخت همواره بر اساس مقایسه و تطبیق صورت می پذیرد.
۳۸.

نیروی احساس در آثار هنری معلولین عکاس با تاکید بر فلسفه ی بدن بدون اندام ژیل دلوز (مطالعه ی موردی آثار پیت اکرت و احمد زولکارنیان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فلسفه ی بدن دلوز اثر هنری احساس معلولین عکاسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۱ تعداد دانلود : ۴۴۸
خلق آثار هنری توسط افراد به عوامل مختلفی فردی و اجتماعی بستگی دارد. در این میان با توجه به ارتباط نزدیک آفرینش هنری با توانایی جسمی و روحانی مسائلی در خصوص امکان و چگونگی خلق آثر هنری توسط افراد دارای معلولیت مطرح می گردد. فلسفه ی دلوز مؤید این موضوع است که خلق اثر هنری نیازی به یک سازمان مندی خاص ندارد و برای آفرینش یک عکس هنری نیازی به تکامل جسمانی انسان نیست. می توان بدون یک جسم سازمان مند، دست به خلق اثر هنری زد. فرد معلول می تواند در این دیدگاه با استفاده از صیرورت احساس اثر هنری خلق کند. این پژوهش با روش کیفی و از طریق مطالعات کتابخانه ای صورت گرفت. روش مبتنی بر مطالعه بر آثار عکاسی افراد معلولی بوده است که با روش توصیف فلسفه ی بدن بدون اندام احساس را اصلی ترین مؤلفه ی هنر عکاسی برای انتقال نیروی هنر و آفرینش و تحلیل در عکاسی می دانسته اند. در این پژوهش آثار پیت اکرت و احمد زورکارنیان به عنوان افراد هنرمندی که دارای معلولیت هستند بررسی می گردد. یافته های پژوهش حاکی از این است که معلولین نیز با در نظر داشتن دیدگاه بدن دلوز می توانند دست به آفرینش هنری از هم گسیخته اما دارای کمال دست بزنند که استوار بر احساس است. با تکیه بر فلسفه ی بدن، ناتوانی جسمی مانع از خلق اثر هنری در عکاسی نیست. معلولین با درک مفهوم هستندگی و احساس در هنر می توانند به خلق و آفرینش آثار هنری زنده که از صیرورت برخوردار است، روی بیاورند. اهداف پژوهش: 1.بررسی امکان حذف ناتوانی جسمی در عکاسی با تکیه بر فلسفه بدن دلوز. 2.بازشناسی تأثیر عوامل جسمی و روحی در خلق اثر هنری. سوالات پژوهش: 1.احساس در آثار هنری معلولین عکاس بر طبق فلسفه ی بدن دلوز چه نقشی دارد؟ چه عوامل جسمی و روحی نزد هنرمند در آفرینش آثار هنری او نقش دارد؟
۳۹.

تطبیق عناصر تکرارشونده نمادینِ اسطوره قهرمان در سوگ سیاوش و تعزیه امام حسین(ع) با رویکرد بیش متنیِ ژنتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قهرمان سوگ سیاوش بیش متنیت . اسطوره تعزیه امام حسین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۵۰۵
باورهای دینی با اسطوره شکل می گیر ن د و قهرمانان و امامان معصوم همواره از اسطوره ها و بن مایه های تکرارشوند ه مقدس و هویت بخشِ فرهنگ ایرانی به شمار می آیند که در ناخودآگاه، باور و سنن عامه مردم جای دارند. آن ها با آرمان مشترک، سرنوشت و رسالت مشابه بر شکل گیری متون مختلف ادبی و هنری ازجمله شاهنامه فردوسی و نمایش تعزیه اثرگذار بوده اند. رمزگشایی معنایی از نمادهای اسطوره ای و تکرارشونده و میزان تأثیرپذیری قهرمانان از یکدیگر، در دو متن قبل و بعد از اسلام، درخوانشی بینانشانه ای، با رویکرد بیش متنیت ژنتی، یکی در داستان «سیاوشِ» شاهنامه ( پیش متن) و دیگری تعزیه امام حسین (ع) ، به منزله بیش متن و نیز چگونگی برگرفتگی یا گشتار روایت متنی به روایت نمایشی، هدف تحقیق است. بعد از بیان مبانی نظری، تطبیق نمادهای اسطوره ای مربوط به قهرمانان دو متن و درنتیجه، اشتراکات و افتراقات در جدول هایی ارائه شده است. این پژوهش درپی پاسخ به این پرسش است که وجود چه عناصر و نمادهای مشترک یا منحصربه فردی در تفکر و اعمال قهرمان ایرانی، گاه در شخصیتی زمینی اسطوره ای و گاه مذهبی تاریخی و آس مانی تجلی می یابد که سبب احیا، تکرار و بازتولید هرساله بزرگداشت سوگشان، با نمادهای آئینی مشابه می شود؟ روش پژوهش توصیفی تطبیقی و تحلیل محتوای متن از نوع کیفی و استفاده از اسناد کتابخانه ای است. درنتیجه، در همان گونه گی ها می توان به نمادهای هاله نور، اسب همه چیز فهم، عدد سه مقدس، سپیدی جامه، حضور فرازمینی ها و... و در تراگونه گی ها به نماد ایزد نباتی، گذر از آتش، عنصر پَرسیاوشان، ذوالفقار و زره سحرانگیز و... اشاره کرد.
۴۰.

نسبت شورمندی در فلسفه کی یرکگور و زندگی انسان در عصر ترابشریت و هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کی یرکگور وجود شورمندی ترابشریت هوش مصنوعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۷ تعداد دانلود : ۳۴۸
یکی از بزرگ ترین مسائل و چالش های وجودی بشر از زمان ظهور و پیشرفت فنّاوری «انسان بودن» است. منظور از «انسان بودن» (در این پژوهش) درمقابل ماشین ها، وجود (اگزیستانس) همراه با شورمندی است؛ شوری که به زعم «سورن کی یرکگور»، فیلسوف دانمارکی، مهم ترین محرک زندگی بشر است. این باور وجود دارد که با پیشرفت فنّاوری، نزدیک شدن انسان به ماشین ها و ورود انسان به عصر هوش مصنوعی و «ترابشریت» که «مکس تگمارک» آن را «حیات ۳» می نامد، نه تنها بقا، بلکه وجود (اگزیستانس) بشر نیز به خطر می افتد. حدود دو قرن پیش، کی یرکگور در یادداشت های روزانه اش و کتاب دو عصر: یک نقد ادبی به دورشدن انسان از شورمندی در عصر مدرن اشاره کرد. پژوهش حاضر به دنبال این است که با بررسی آرای کی یرکگور درباب عصر حاضر و شور انسان، نسبت میان شورمندی به عنوان محرک زندگی بشر و جایگاه انسان در رابطه با ماشین ها و زندگی در عصر ترابشریت و هوش مصنوعی را پیدا کند. در نتیجه نیز با استناد به نظریات کی یرکگور می توان دریافت بهترین راه فرار از انفعال برای انسان در عصر فنّاوری، انتخاب خود واقعی و اثبات وجود غیرجسمانی بشر در مراحل اخلاقی و دینی است؛ به شرط آنکه چنین ایده ای به فعل تبدیل شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان