رضا اشرف زاده

رضا اشرف زاده

مدرک تحصیلی: استاد زبان و ادبیات فارسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد مشهد

مطالب
ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین

فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۱ تا ۴۰ مورد از کل ۶۵ مورد.
۲۱.

بررسی مولفه های تاثیر گذار بر اجتماع پذیری مجتمع های مسکونی با رویکرد حفظ خلوت ( نمونه مورد مطالعه: مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مسکن مجتمع مسکونی خلوت قلمرو تعامل اجتماعی مجتمع مسکونی ششصد دستگاه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۸ تعداد دانلود : ۴۳۶
در مجموعه های مسکونی ، تأمین خلوت در دو بعد اصلی خود (یعنی حفظ حریم خانوادگی و حریم خصوصی) به عنوان مؤلفه های مؤثر در تأمین امنیت و آرامش ساکنان، در اولویت قرار دارد. در حقیقت نگرش افراد به خلوت، بخشی از فرایند اجتماعی شدن آنهاست و به منظور تثبیت روابط اجتماعی باید به خلوت افراد و گروه ها در عرصه عمومی توجه شود. ایجاد تعادل میان خلوت و تعامل اجتماعی امری ضروری است و باید با توجه به ارزش های فرهنگی هر جامعه ای بررسی شود. هدف از انجام پژوهش حاضر شناسایی و اولویت بندی شاخص های تأثیر گذار خلوت بر تعاملات اجتماعی در مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد است. روش انجام پژوهش "توصیفی_تحلیلی" است و برای شناسایی مؤلفه های خلوت مؤثر بر تعاملات اجتماعی از روش اسنادی و کتابخانه ای استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق حاضر ساکنان مجتمع مسکونی ششصد دستگاه مشهد است. حجم نمونه مورد مطالعه با استفاده از فرمول کوکران 322 نفر است. برای گردآوری اطلاعات مورد نیاز از ابزار پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد و برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای SPSS و PLS استفاده گردید. برای بررسی مدل پژوهش و ارزیابی اعتبار پرسشنامه از تحلیل عاملی تأییدی، برای مقایسه میانگین ها از آزمون تی تک نمونه ای و برای رتبه بندی مؤلفه ها از آزمون رتبه بندی فریدمن استفاده شده است. یافته های پژوهش حاکی از آن است که مؤلفه های قلمروخواهی مانند فواصل میان فردی، مشخصات فیزیکی، قلمروهای فضایی و حریم سمعی و بصری به عنوان متغیرهای تأثیر گذار بر تعاملات اجتماعی در مجتمع مسکونی ششصد دستگاه با رویکردی به حفظ خلوت هستند. یافته های آزمون تی تک نمونه جامعه آماری نشان داد میانگین تمامی مؤلفه ها و زیرمؤلفه ها بالاتر از مقدار متوسط به دست آمده و تمامی مؤلفه ها و شاخص های تعیین شده دارای تأثیر نسبتاً زیادی بر تعاملات اجتماعی هستند(05/0>p). میانگین مؤلفه فواصل میان فردی برابر با 4.48، مرز و قلمرو برابر با 4.38، مشخصات کالبدی برابر با 4.12 و حریم سمعی بصری برابر با 4.06 هستند.  نتایج آزمون رتبه بندی فریدمن همچنین نشان داد که مؤلفه های مرز و قلمرو و فواصل میان فردی دارای بیشترین میانگین رتبه و در نتیجه بیشترین تأثیر را بر تعاملات اجتماعی دارند . همچنین در میان زیرمؤلفه ها، انعطاف پذیری کالبدی، همگنی اجتماعی و انعطاف پذیری میان فردی دارای بالاترین میانگین رتبه و بیشترین تأثیر بر تعاملات اجتماعی هستند.
۲۲.

تحلیل داستان رعنا و زیبا از دیدگاه ولادیمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: رعنا زیبا برخوردار فراهى تحلیل قصه پراپ ریخت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۳ تعداد دانلود : ۳۱۰
قصّه  بخشی از میراث فرهنگی ملت ها است و ارزش های سنّتی و فرهنگی هر جامعه را رقم می زند. در تحلیل قصّه  ابتدا باید به شناخت عناصر سازنده آن پرداخت، سپس روابط بین این عناصر و خطّ سیر قصّه را کشف نمود. پرسش اصلی پژوهش این است که براساس تئوری ولادیمیر پراپ و با تحلیل خویشکاری های واحد ویکسان در روایت عامیانه رعنا و زیبا چگونه می توان به ساختار این گونه داستان ها پی برد. دراین مقاله که با روش توصیفی و تحلیل محتوا به انجام رسیده، داستان بر اساس الگوی ریخت شناسی پراپ مورد بررسی قرار گرفته است که می توان آن را به مراحلِ وضعیت آغازین، پیدایش گرفتاری، انتقال، نیرنگ، مبارزه، بازگشت و عروسی دسته بندی کرد. ضمن نقد وتحلیل کارکردهای سی ویک گانه مورد نظرِ پراپ در این داستان مشخص شد که فراوانی عملکرد در این قصّه در عنصر یاری دهنده است و سپس در تصمیم گیری قهرمان قصّه و در مبارزه،  بیشترین کنش دیده می شود. این قصّه سه بدبختی و شر و رفع آن را در پی دارد که به تناسب آن، سه بازگشت و انتقال را برای قهرمانان اصلی قصّه رقم می زند.
۲۳.

"از بودن تا شدن" در حکایتی تمثیلی از مثنوی (بررسی تطبیقی »حکایتی تمثیلی« از مثنوی«، با مفهوم «انسان در مسیر بودن تا شدن» در فلسفه اگزیستانسیالیسم)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: حکایت تمثیلی اِگزیستانسیالیسم ابتلا و آزمایش اوضاع مرزی دگرگونی و تعالی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۶ تعداد دانلود : ۳۴۲
این پژوهش با روش مقایسه، تحلیل مضامین و تطبیق، رد پای آموزه های فلسفه وجود را در حکایتی تمثیلی از مثنوی واکاوی می کند. در حکایت، با انبوهی از واژه ها در معنای «بودن» و «آمدن» و «شدن» و «رفتن» با درون مایه معنایی ویژه مواجهه ایم؛ که موجب خطور اندیشه مشابهت آن، با مؤلفه ی گذر و تعالی انسان "از بودن تا شدن" در فلسفه وجود، به ذهن می شود. تحقیق پیش رو نشان می دهد که آزمایش الهی می تواند همان موقعیت مرزی در اگزیستانسیالیسم باشد. «رنج» مؤلفه مشترک میان فلسفه الهی وجود و حکایت، برای رسیدن به خدا و تحقق وجود اصیل است. دگرگونی و تعالی وجود تا بروز تصویر حقیقی از خود در آموزه های اگزیستانسیالیستی، تعبیری دیگر از مسأله سیر إلی الله و رسیدن به مقام اتحاد و اتصال است. دست آخر این که در حکایت مورد نظر و در تفکر اگزیستانسیالیستی الهی، بر اهمیت شورمندی در گذر از تنگناهایی که انسان با آن رو به رو است تاکید شده و اختیار انسان در راستای اختیار الهی جاری شمرده می شود.
۲۴.

تحلیل خودگویی ها در شاهنامه فردوسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: گفتار خودگویی شخصیت کنش

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۶۱ تعداد دانلود : ۵۵۰
عمده مختصات زبان در شاهنامه فردوسی، بر گفت وگو محوری استوار است، در جوار این گفتارها، با خودگویی شخصیّت ها نیز مواجه می شویم. نقش خودگویی، برای گفت وگوهای تنهایی به کار می رود و شیوه ای از روایت است که تجربیّات عاطفیِ شخصیّت های داستان، در سطوح مختلف ذهن، نشان داده می شود و به جریان سیّال ذهن نزدیک است. این مرحله پیش از گفتار، زمزمه درونی است که شخصیت برای تبیین موقعیّت ها و ارائه ذهن خویش، از آن بهره می برد. زبان و خودگویی در ادبیّات، دو نظام نشانگی است و سعی دارد محتویات ذهن شخصیت را به تصویر بکشد. خودگویی در شاهنامه، تولید معنا می کند و دارای کاربردهای مفهومی است. در این مقاله از منظر پیوند ادبیات با روان شناسی، ابیات مربوط به خودگویی در شاهنامه با دو روش پژوهشی کیفی و کمّی تبیین شده است که بیانگر ارتباط معناداری، بین خودگویی و شخصیّت پردازی، در شاهنامه فردوسی است. نتیجه آن که خودگویی ها در کنش گری شخصیت ها که شامل کردار، اقدام یا مقابله هستند، برخوردی منفعلانه، نشان دادند. به این معنا که در خود گویی؛ بیان اندیشه و مافی الضمیر صورت گرفته و ارتباط مستحکمی میان خودگویی و کنش و واقعه بعد از خودگویی وجود ندارد و به عبارتی، از جانب شخصیت، کنشی متفاوت و منفعلانه انجام می گیرد که اغلب در تضاد با خودگویی است که زمزمه کرده است. در حالی که ارتباط وجوه و لایه های شخصیت و نمایاندن مکنونات شخصیت به وسیله خودگویی به مراتب مؤثرتر و شفاف تر نمودار شده است. در این مسیر، خودآگاهی هم جریان می یابد و ترسیم بهتر شخصیّت پردازی رخ می دهد. در تحلیل محتوا مشخص شد، خودگوترین شخصیت شاهنامه با (۲۳) بیت رستم و سپس به ترتیب سیاوش (۲۰) بیت و کی کاووس (۱۸بیت)، خودگوترین شخصیت ها هستند.
۲۵.

کارکرد عنصر موسیقی در پنج گنج نظامی گنجوی

کلیدواژه‌ها: موسیقی شعر ساز نظامی پنج گنج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۴ تعداد دانلود : ۴۳۹
موسیقی و ادبیات به عنوان دو فصل جدا نشدنی از دیرباز مورد توجه خاص قرار گرفته اند تا جایی که نمی توان مرزی واقعی بینشان قرار داد و این در حالی ا ست که این دو مقوله با توجه به بسترهای گوناگون دارای استقلال و شخصیت های خاص خود نیز هستند. ارج نهادن و حرمت گذاردن به موسیقی، همانا حرمت گذاشتن به زبان فارسی است و نگرش بزرگان ادب پارسی به این مهم، ارزشمند و شایسته ی بررسی می باشد. اشارات صریح نظامی به ابزار و آلات موسیقی، وجود و تکرار فراوان اصطلاحات و عناصر مربوط به موسیقی در اشعارش، بیانگر میزان دانش و آشنایی کامل وی با این هنر است. پنج گنج نظامی علاوه بر مسائل ادبی و شاعرانه، مجموعه ی بسیار ارزشمندی است که در زمینه ی موسیقی می تواند مرجعی مفید جهت پژوهش باشد. این اثر که منبع عظیم حکمت و هنر می باشد، ضمن معرفی سازهای موسیقی و کاربرد آنها؛ بیانگر آداب و سنت های گذشتگان در زمینه ی سازهایی است که در مناسبت ها و اوقات گوناگون؛ نظیر مراسم استقبال از شاهان و بزرگان، مجالس بزم و سوگ، آغاز و میانه ی کارزار و ... نواخته می شده است. هر چند هر مناسبتی ابزار و آلات ویژه ی خود را داشته، اما ابزار و آلات مشترکی هم وجود داشته که مورد استفاده قرار می گرفته است. به کارگیری آلات، سازها و آهنگ ها در هنگام بزم و رزم بسیار متنوع است، بسیاری از سازها جداگانه نواخته می شده و برخی دیگر؛ چون نای و رود، نای و بربط، چنگ و رباب، چنگ و بربط، و روئینه خم و شیپور در کنار یکدیگر همنوایی می کرده اند.
۲۶.

تحلیل زمینه های تعلیمی حکایت «علاءالدین ابوالشامات» از مجموعه هزار و یک شب براساس نظریه «سفر قهرمان» جوزف کمپبل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هزار و یک شب علاءالدین ابوالشامات اخلاقیات سفر جوزف کمپبل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۱ تعداد دانلود : ۳۷۴
هزار و یک شب یکی از آثار داستانی فاخری است که ریشه در فرهنگ های گوناگون شرقی به ویژه ایران دارد. این اثر به لحاظ تعلیمی، بسیار سودمند است و اگر براساس نظریه ای متقن تحلیل شود، نتایج به دست آمده درباره وجوه تعلیمی آن، علمی و مستند خواهد بود. در این تحقیق، با استفاده از مبانی نظریه کهن الگوی «سفر قهرمان» از جوزف کمپبل، خاصه مؤلفه های «عزیمت» و «تشرف»، کارکردهای اخلاقی حکایت «علاءالدین ابوالشامات» بررسی و کاویده شده است. دلیل گزینش این نظریه، ظرفیت های تعلیمی آراء کمپبل بوده است که ابعاد نوینی از یک اثر ادبی را در حوزه تعلیم و تربیت آشکار می کند. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. نتایج تحقیق نشان می دهد که علاءالدین با دعوت فردی به نام محمود بلخی که نمودی از پیر خردمند است، راهی سفری پرماجرا می شود و با گذر از آزمون های اخلاقی متعدد که از سوی عوامل درونی و بیرونی صادر شده اند، به فردیت می رسد. نتایج این آزمون ها که ذیل کلان مفهوم اخلاقی سفر مطرح شده اند، عبارت است از: دل کندن از تعلقات دنیایی؛ خودباوری و اطمینان به ظرفیت های وجودی خویش ؛ تعهدپذیری و التزام به انجام پیمان و قول ؛ پرهیز از غرور و نفس پرستی و تفکر درباره خود ؛ همنشینی با انسان های خوش صورت و سیرت ؛ اهمیت بازگشت به خویشتن و احترام به نهاد خانواده ؛ کنار زدن پرده های جهل و درک درست واقعیت و حضور در کنار افراد شایسته ؛ به دست آوردن قدرت های مینوی سودمند همچون کرامت.
۲۷.

بررسی تطبیقی داستان غنایی یوسف و زلیخای جامی (خاتم الشعرا) و عندلیب (شاعر ترکمن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: منظومه عاشقانه یوسف و زلیخا جامی عندلیب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۴۰ تعداد دانلود : ۵۹۴
بررسی تأثیر متقابل ادبیات ملل در حیطه ادبیات تطبیقی قرار دارد و کنکاش در این زمینه، اعتلا و غنای زبان و ادبیات ملی و تفاهم و دوستی ملت ها را در پی خواهدداشت. تاثیر زبان، فرهنگ و تمدن ایرانی بر زبان و ادبیات بومی یکی از موضوعات پژوهش در ادبیات تطبیقی است. یوسف و زلیخا داستانی قرآنی است که بازتاب وسیعی در ادبیات غنایی داشته است. در این جستار بازآفرینی اثر دو سخنور با زبان و فرهنگ متفاوت با بهره گیری از رویکرد تطبیقی- تحلیلی، مورد بررسی و تبیین قرارگرفته و یوسف و زلیخای عبدالرّحمان جامی (قرن نهم) با یوسف و زلیخای نورمحمّد عندلیب، شاعر، نویسنده و مترجم ترکمن(قرن دوازدهم) مقایسه    شده است، تا وجوه افتراق و اشتراک این دو اثر فارسی و ترکمنی مورد بررسی قرارگیرد. نتایج کلّی پژوهش، بسامد عوامل متافیزیکی داستان عندلیب در شکل گیری پیرنگ داستان نقش اساسی را دارد؛ ولی جامی در اثر خود از طرحی باورمندانه و منطقی تر بهره جسته است. ویژگی های داستان های کهن را در هر دو اثر می توان دید؛  در روایت جامی محور اصلی داستان عشق یوسف و زلیخاست وی تلاش دارد در ضمن داستان بینش عرفانی خود را بیان کند؛ در روایت عندلیب، یوسف شخصیت اصلی داستان است و داستان با آنچه در سوره یوسف آمده، نزدیک می باشد.
۲۸.

بررسی شخصیت شناسی فیروزشاه و عین الحیات در داراب نامه بیغمی برپایه کهن الگوی آنیما(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بیغمی داراب نامه یونگ کهن الگو فیروزشاه عین الحیات آنیما

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲۴ تعداد دانلود : ۳۲۵
کهن الگوها میراث مشترک جای گرفته در ناخودآگاه جمعی نوع بشرند. کارل گوستاو یونگ، روان شناس انسان گرا، این موضوع را برای نخستین بار مطرح کرد. یکی از مفاهیم پربسامد در کهن الگوهای مدّنظر یونگ به ویژه آنیما، عشق است که به همه فرهنگ های بشری تعلق دارد. می توان عشق را صورتی کهن الگویی دانست که در روان آدمی جای گرفته و تجربه مشترک بشری به شمار می رود. به این اعتبار، افزون بر ادبیات، دانش روان شناسی نیز به آن توجه داشته است. مهم ترین کهن الگوی ازلی تشریح شده از یونگ، آنیما (روح مؤنث نرینه) است که جلوه های مطلوب و مخربی در نهاد جنس مذکر دارد. داراب نامه بیغمی اثری برجسته است که به تشریح ماجراهای عاشقانه و حماسی فیروزشاه با عین الحیات، دختر شاه یمن، می پردازد. تجلی عین الحیات در روایت های بیغمی به گونه ای است که می توان شخصیت او و تأثیراتش بر فیروزشاه را با مؤلفه های آنیمایی مدّنظر یونگ سنجید. نتایج این پژوهش که با استناد به منابع کتابخانه ای و روش توصیفی تحلیلی پرداخته شده است، نشان می دهد که «عشق و فردیّت»، «ازلیّت عشق»، «تجلی عشق (معشوق) در خواب و رؤیا» و «نمودهای منفی عشق (معشوقه)» اصلی ترین نمودهای آنیمایی عشق در داراب نامه است؛ همچنین اصلی ترین تأثیر آنیما بر شخصیت فیروزشاه، رسیدن او به مقام وزارت و پادشاهی است که نمادی از فردیّت و کمال شخصیتی به شمار می رود.
۲۹.

«معشوقِ پهلوان» بازشناخت صورت دوگانه کهن الگوی پری در تقابل با شش شخصیت حماسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اسطوره کهن الگو آنیما پری زن جادو

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۳ تعداد دانلود : ۴۶۸
ز دیدگاه روان شناسی تحلیلی، بر اساس نظریات کارل گوستاو یونگ، کهن الگوها عناصر مشترک در ضمیر ناخودآگاه انسان ها هستند و اسطوره ها از تجلّی گاه های کهن الگوها به شمار می روند. پری، از جمله کهن الگوها یا میراث روانی مشترک بشر است که در بخش غنایی داستان های حماسی وجود دارد. هدف این جستار، شناسایی و بازشناخت پری و ویژگی های آن در روایات رستم و سهراب، برزونامه، بانوگشسپ نامه، فرامرزنامه، شهریارنامه و جهانگیرنامه است. قهرمانان اصلی این روایات، شامل رستم و دیگر پهلوانان که همگی از نسل اویند، در بخش غنایی داستان ها، درتقابل با پری قرار می گیرند. این پژوهش، به روش تحلیلی-توصیفی گرد آمده است. با واکاوی کهن الگوی پری در این داستان ها، آنچه دریافت شده آن است که پری، صورتی دوگانه دارد؛ گاهی نقش آنیمای پهلوان را به صورت مثبت و سازنده برعهده دارد و موجب تثبیت شخصیت و کمک به او در رسیدن به کمال یابی می شود و گاهی به صورت زن جادو، بازتابی از آنیمای منفی پهلوان و سایه است که مانع از رسیدن به فردیت یابی می شود و باید کنترل شود. همچنین به این نکته پرداخته شده است که چگونه کهن الگوی پری که دارای نقش مثبت در ایران باستان است، به زن جادو در ادبیات مزدیسنایی تبدیل شده است.
۳۰.

بررسی، تحلیل و طبقه بندی کرامات مشایخ در طبقات الصّوفیّه از خواجه عبدالله انصاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خواجه عبدالله انصاری طبقات الصوفیه عرفان کرامت مشایخ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۷ تعداد دانلود : ۲۹۹
کرامت یکی از مفاهیم مهم و مورد مناقشه در عرفان اسلامی است. خواجه عبدالله انصاری در طبقات الصّوفیّه، نام بسیاری از صوفیان را ذکر کرده و رفتار و اندیشه آن ها را تبیین نموده است. او برای تحقّق این هدف، کرامات بسیاری را شرح داده و کیفیّت تخلّق مشایخ به مبانی معرفتی را بازگو کرده است. در این تحقیق، با روش توصیفی و استناد به منابع کتابخانه ای، کرامت های ذکر شده در اثر مذکور، دسته بندی و چرایی بسامد آن واکاوی شده است. همچنین، توصیفاتی از کارکردهای اجتماعی این پدیده ارائه گردیده است. بررسی آراء انصاری نشان می دهد که کرامت ها عمدتاً در دوران حیات عارف و در مواردی، پس از مرگ او تجلّی پیدا کرده اند. کرامات واقع شده در زمان حیات عبارتند از: اطلاع از غیب؛ ذهن خوانی و فراست؛ تصرّف در نیروها و عناصر طبیعت؛ شنیدن ندای هاتف؛ تصرّف در اشیاء و قلب آن؛ زنده کردن موجودات و سخن گفتن با آنان؛ طی الأرض؛ مرگ و حیات ارادی؛ شفای بیماران. کراماتی که پس از مرگ آشکار شده اند، عبارتند از: سخن گفتن در عالم خواب و رؤیا؛ نقش بستن آیه و ذکر بر بدن متوفی؛ غیب شدن جنازه فرد. هدف اصلی اولیاءالله از به کارگیری این کرامات، تنبّه مریدان و تشویق آن ها به پیمودن راه سلوک است. در این اثر، برخلاف سنّت مقامات نویسی عرفانی، نشانه های ملموسی از کارکرد تحذیری کرامت به نیّت تحقیر و منکوب منکران تصوّف وجود ندارد که این سنّت گریزی آگاهانه را می توان برآیند نگرش مبتنی بر رجاء و امید مؤلّف و گرایش های عاشقانه او در وادی عرفان دانست.
۳۱.

مدرنیسم و نوشتار زنانه (بررسی هویت زن در رمان مدرنیستی «شازده احتجاب» اثر هوشنگ گلشیری)

کلیدواژه‌ها: مدرنیسم نوشتار زنانه شخصیت پردازی هوشنگ گلشیری شازده احتجاب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۶۵ تعداد دانلود : ۲۹۱
در ادبیات معاصر، «زبان و نوشتار زنانه» و «مدرنیسم» معانی مرتبطی دارند. قاعده گریزی، ذهنیت مبنایی، تک گویی های درونی و وضعیت روا ن رنجورانه زبان، به منزله ویژگی های نوشتار زنانه مطرح می شوند که عناصر و تمهیدات داستان های مدرن هم هستند. مدرنیسم در ادبیات را می توان پی آمدِ گرایش به دموکراسی و چندصدایی ای دانست که در قرن بیستم، زمانه گسست از سنت ها و فروپاشی قراردادها، به مسائل جدی بشر مبدل شده بود. نظریه نوشتار زنانه هم الگوی پیشنهادی کسانی بود که در تلاش بودند تا با نحوگریزی و گسیختگی در زبان، ساختارهای شکل گرفته مقوّ ِمِ مردسالاری را برهم زنند. بنابراین هر دو مجال می دهند به وجود چندصدایی، تکثرگرایی و دموکراسی. کوشش این پژوهش بر این است تا نظری نو بر رمان شازده احتجاب بیفکند و جزئیات داستانی تازه ای در آن بیابد، به طوری که ابتدا با تبیین عناصر رمان مذکور، مدرنیستی بودنِ ماهیت آن توجیه گردد و سپس با تحلیل شخصیت پردازیِ زنان داستان، افعال آن ها مورد کاوش قرار گیرد تا میزان استقلال مندی یا تحت سیطره بودگی شان، سنتی یا مدرن بودنشان، در نسبت با ساختار مدرن داستان، مورد بررسی قرار گیرد. نتیجه حاصل از پژوهش نشان داد که گلشیری در این رمان با استفاده از شیوه های مدرن داستان پردازی، انسجامی متناسب با ویژگی های مدرنِ شخصیت زن کنش مند و سلطه ناپذیر داستان خود آفریده است. تمهیدات داستانی او خواننده را به خوانشی همسو با مختصات نوشتار زنانه راه می برند که در آن مرد از سالاریِ محتوم در متن عزل می گردد و بستری مناسب فراهم می آید برای شخصیت زنی همچون فخرالنسا تا با هویت قائم به ذات و کنش های قاعده گریز و آزادی طلبانه خود، سیطره تبعیض و قیمومیت را به چالش بگیرند.
۳۲.

تحلیل قصه اعرابی و سبوی آب بر اساس نظریه مازلو(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: خودشکوفایی مازلو اعرابی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۷ تعداد دانلود : ۲۶۳
داستان «اعرابی و سبوی آب» از جمله داستان هایی است که درمثنوی مولانا و مصیبت نامه عطار و در برخی دیگر از آثار منظوم و منثور زبان فارسی آمده است. این داستان تاکنون از زوایای مختلف نظیر ابعاد اجتماعی ،عرفانی،آموزه های اخلاقی و... مورد بررسی قرار گرفته است و در این مقاله به تحلیل وبررسی این موضوع از بعد روان شناسی شخصیت با رویکرد انسان گرایی بر اساس نظریه ی روانشناس انسان را آبراهام مازلو ( 1908-1970 ) پرداخته شده است. فضای کلی داستان گفتگوی دوجانبه اعرابی و همسرش می باشد که از طریق همین گفتگوها ویژگی های شخصیتی آنان به روش توصیفی - تحلیلی مورد بررسی قرار گرفته است. مقاله می کوشد به این سوال پاسخ بدهد که: آیا نیاز های مادی تأثیری بر خلق و خوی افراد دارد و انسان توانسته است با بی اعتنایی به مادیات به کمال برسد؟ و در نهایت دیده می شود که انسان با غلبه بر مشکلات و سختی های زندگی و توکل به خداوند می تواند بر بسیاری از مشکلات خود فائق آمده و به مرحله خود شکوفایی که همان مرحله کمال یا نقطه اوج است، دست بیابد.
۳۳.

تطبیق توصیفی روایات کهن مبتنی بر روایت شناسی معاصر(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: معرفی و تطبیق روایات کهن خاستگاه روایات روایت شناسی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۵۵ تعداد دانلود : ۲۹۱
پژوهش در روایات کهن، توأمان نیازمند تأویل و قرینه سازی با نظریات عصر حاضر است. در منظر انسان کهن؛ روایت ها، قصه ها و افسانه ها از دلکش ترین هنجارهای تفننی آدمیان بوده است و فارغ از میزان اعتبار روایت های نخستین، پرداخت روایت ها در مسیر فرهنگ و تمدن، کاربرد چشمگیر داشته است. اغلب آن روایات؛ امروزه مانند استعاره ها، قابلیت ارجاعی دارد و منجر به خلق داستان های نوین شده و می تواند مبتنی بر ابزار روایت شناسی، تطبیق، موازنه و بینامتنیت، نقادی شود. در این پژوهش مستخرج از رساله؛ در چارچوب روایت شناسی و با بهره گیری از ادب تطبیقی به خاستگاه روایتگری کهن پرداخته شده است که به نوعی با روایتگری معاصر، ارتباط و انگاره اشتراکی دارد. دستاورد این پژوهش، معرفی آثار کهن مصری، بابلی، سومری، فنیقی، عبری، یونانی، ایرانی، هندی، ژاپنی و چینی است. همچنین نتایج نشان دهنده آن است که متون کهن به دلیل سرشت روایی و بهره گیری از عناصر روایی ساختارگرایی و فنون داستان پردازی، در زمره آثار ساختارگرا قرار دارند.
۳۴.

واج آرایی و نغمه حروف در قرآن کریم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قرآن اعجاز ادبی موسیقی بدیع تکرار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۱۰ تعداد دانلود : ۲۲۲
یکی از زیباترین آرایه های بدیع لفظی، «واج آرایی» است که در قرآن کریم به وفور دیده می شود و نقش مهمی در تقویت موسیقی کلام دارد. با این حال، هرچند تحقیقات زیادی پیرامون بلاغت قرآن انجام شده، تا کنون پژوهشی جدّی در جهت کشف این آرایه و تحلیل زیبایی های آن در قرآن، صورت نگرفته است. از دیگر آرایه های مبتنی بر تکرار واج، «نغمه حروف» را می توان نام برد که هرچند اهل بلاغت تا کنون به عنوان آرایه ای مستقل به آن نپرداخته اند، اما از تأثیر شگرف آن در زیباسازی و تقویت موسیقی سخن نمی توان چشم پوشید. این دو آرایه لفظی در قرآن کریم، ارتباط شگفت آوری هم با معنای کلام دارند و این ارتباط در موارد بسیاری قابل کشف و بررسی است. در این نوشتار که به روش تحقیقی- تحلیلی انجام گرفته، سعی شده تا تعریفی قابل قبول از «نغمه حروف»، درکنار «واج آرایی» ارائه شود. همچنین نمونه هایی زیبا از این دو فن بدیعی در قرآن کریم معرفی شده و به مواردی از تناسب دل انگیز این دو آرایه لفظی، با معنای کلام پرداخته شده و شاهد مثال هایی از ادبیات فارسی نیز در این زمینه ارائه گردیده است.
۳۵.

بررسی مؤلفه های رشد اخلاقی کودک در داستان های احمدرضا احمدی (با رویکرد به نظریه یادگیری اجتماعی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات کودک احمدرضا احمدی رشد اخلاقی مسائل تعلیمی نظریه یادگیری اجتماعی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۵ تعداد دانلود : ۲۸۳
احمدرضا احمدی چهره ای شاخص در گستره شعر موج نو و شعر حجم است؛ اما با وجود آثار برجسته در عرصه ادبیات کودک معاصر، به این بخش از ظرفیت های ادبی وی، آن طور که باید پرداخته نشده است. او در داستان های خود به مسائل گوناگون تعلیمی و اخلاق بنیاد اشاره کرده و برای بازنمایی این موضوعات به طور مطلوب از تکنیک های متنوع بهره برده که تأکید بر یادگیری محیطی و اجتماعی کودک از آن جمله است. در این پژوهش، با استناد به منابع کتابخانه ای، روش توصیفی تحلیلی و مبانی نظریه یادگیری اجتماعی، این تکنیک ها در داستان های منتخب احمدرضا احمدی بررسی و تحلیل شده است. نتایج بیانگر آن است که نویسنده با کاربست مؤلفه هایی مانند «سرمشق دهی و معرفی الگوی عملی»، «مقابله شخصی کودک با موقعیت های اخلاقی/ غیراخلاقی»، «تقویت و تثبیت رفتار اخلاقی» و «به کارگیری بازی وانمودی»، مجموعه ای متنوع از مسائل اخلاقی و تعلیمی مانند تعاون و کمک به یکدیگر، احترام به حیوانات، صلح جویی، محبت ورزیدن به همنوع، هویّت جویی و بازگشت به خویشتن واقعی را برای مخاطبان کودک خود، ترسیم و بازگویی کرده است. در این بین، آموزه تعلیمی احترام به حیوانات بارها در داستان های مختلف تکرار شده است که بیانگر دغدغه اصلی نویسنده برای فرهنگ سازی در این موضوع است. احمدی در بازنمایی رویکردهای تعلیمی خود بر اثرگذاری محیط اطراف بر فرایند رشد و فردیّت اخلاقی و شخصیتی کودکان تأکید کرده و نقش عوامل بیرونی را در جهت گیری سویه های تربیتی این گروه سنی برجسته کرده است.        
۳۶.

پویایی عاشق و معشوق در هزار و یک شب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هزارویک شب تجسم نمایشی نگرش معنی انگارانه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۳ تعداد دانلود : ۲۲۱
 منظور از پویایی (Dyamics)، تحول در نگرش (Attitude) و کنش (Activity) شخصیّت هاست. عواملی از قبیل: عیّاری، سفر، ابزارهای مادی و معنوی، پریان و قوای مافوق بشری و... نمودهای مختلف پویایی عاشق و معشوق هستندکه نگارندگان به شرح، تبیین عوامل یاد شده در دوازده داستان عاشقانه هزار ویک شب پرداختند تا از این رهگذر اهمیّتِ شخصیت پردازی پویا در اثرگذاری آن مشخص گردد. در آغاز چنین تصور می شد که معشوق کنش های پویایی کمتری نسبت به عاشق دارد امّا وی در «بزنگاه» و «زیرساخت»، از تمامی تضادها برای دست یابی به عاشق بهره می گیرد بنابراین پژوهش حاضر که به روش تحلیلی –توصیفی، با نگاهی به زیرساخت فکر اثر انجام گرفته است؛ پاسخی به این است: چرا راوی برای شکل گیری شخصیت ها گاه رویکرد جامعه شناختی و معنی انگارانه (نگرشی) داشته وگاهی رو به ساخت وکارکردها و کنش های عیّاررانه آن هامی پردازد؟ این رویکرد بدان جهت صورت می گیرد تا شهرزاد بتواند با بیان جذاب و شیوا به شکل دهی روان شهریار بپردازد و با طرح رفتارها و منش های انسانی با شیوه تجسم نمایشی، به الگوگیری از انسان کامل ترغیبش سازد. نتایج پژوهش نشان می دهد در هزار ویک شب هر جا عاشق به ایستایی می رسد، معشوق با طرح عیّارانه او را به پویایی وکنش وا می دارد. همچنین هر گاه وی در زنجیره نحوی کلام معشوق را از دست داده در محور همنشینی یک یاریگر مانند پری با تشویق و ایجاد انگیزه عاشق را به سفر ترغیبش کرده و حلقه گمشد خود را باز می یابد. از «فردیت» می گسلد، درونش شکوفا می گردد.
۳۷.

بررسی و تحلیل نقش دلاله در داستان زال و رودابه از شاهنامه فردوسی با رویکرد به مؤلفه های مددکاری فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه فردوسی زال و رودابه مددکاری فردی دلاله میانجی گری سیندخت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۹ تعداد دانلود : ۳۰۲
در متون حماسی، دلاله یا میانجی زنی است که شخصیت های اصلی را در برابر مشکلات راهنمایی می کند و موجب رشد و تعالی آن ها در ابعاد جسمانی و روانی می شود. در دنیای امروز، این نقش برای مددکاران در زندگی روزمره تعریف شده است. وجه اصلی شباهت دلاله و مددکار، یاری رسانی به افراد نیازمند است. در این تحقیق که با استفاده از منابع کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی پرداخته شده، نقش دلاله در داستان زال و رودابه از شاهنامه فردوسی، با رویکرد به شخصیت سیندخت و مبانی نظری مددکاری فردی کاویده شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که اصلی ترین رسالت سیندخت در داستان، تضمین پیوند میان زال و رودابه و فراهم آوردن بسترهای لازم برای زاده شدن رستم و جهت دهی به مسیر حماسه است. همچنین، او با شخصیت شناسی دقیق و آسیب شناسی مشکل و بحران پیش آمده، مانع از شکل گیری نبردی خونین میان ایرانیان و حکومت کابل شده است. در این داستان، بازخوانی خویشکاری های سیندخت، مبین حضور چشم گیر زنان در عرصه های سیاسی- اجتماعی (نقش فراجنسیتی و ورای هنجارهای موجود) و نیز، نقش آفرینی در مسائل عاشقانه (نقش سنتی) است. سیندخت نماینده زنی پویا و تأثیرگذار در بهبود مناسبات بینا فردی و اجتماعی است. افزون بر سیندخت، زن نامه رسان هم در آغاز داستان، زال و رودابه را به هم نزدیک کرده و دل آن ها را به هم پیوند زده است.
۳۸.

واکاوی نقش دلاله در داستان «رابعه و بکتاش» براساس نقش میانجی درمددکاری فردی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عطارنیشابوری الهی نامه دلاله رابعه و بکتاش مددکاری فردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۶ تعداد دانلود : ۴۵۷
هدف این مقاله که از نوع کیفی است، بررسی اقدامات دلاله در داستان رابعه و بکتاش در الهی نامه عطار نیشابوری، بر اساس نظریه میانجی به عنوان یکی از مؤلفه های مددکاری فردی است. داده ها ابتدا با رجوع به منابع کتابخانه ای و شیوه یادداشت برداری گردآوری شده و با تکیه بر روش تحلیل محتوا و استقرایی (جزء به کل) تجزیه و تحلیل شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که دلاله با رعایت مواردی چون: «شناخت دقیق مشکلات مددجو و تسلط در برقراری ارتباط با او»، «آگاهی دقیق از موقعیت ابتدایی مددجو و انجام اقدامات لازم براساس آن» و «ارزیابی درست نیاز مددجو و اطرافیان او» در نقش یک مددکار فردی، نقشی مهم در سیر تطور معرفت شناختی رابعه داشته و در پی بردن او به قابلیت های روحی خود نقشی محوری و غیرقابل انکار، داشته است. دلاله با توان بخشی و ایجاد انگیزه در شخصیت های اصلی داستان، بسترهای مناسبی را برای ارتقاء زندگی فردی و اجتماعی آن ها فراهم آورده است. علی رغم این همسانی ها، در برخی موارد، نقش آفرینی دلاله با کارکرد میانجی تفاوت هایی داشته است. از جمله اینکه، دلاله با نگاهی جانبدارانه و عمدتاً یک سویه اقدام به حل و فصل مشکلات رابعه کرده است. همچنین، برخلاف میانجی که برای رفع اختلاف میان طرفین حضور می یابد، دلاله برای حل مشکلات شخصی رابعه وارد جریان روایت شده است.
۳۹.

جلوه گری های نوستالژیکی نفثه المصدور در قیاس با تاریخ جهانگشا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نفثه المصدور تاریخ جهانگشا نوستالژی شاخصه های زبانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۲ تعداد دانلود : ۳۳۹
«نوستالژی» یکی از مباحث مطرح در نقد آثار ادبی از منظر روان شناسی است و در اصطلاح، عبارت است از احساس دلتنگی و حسرت نسبت به گذشته ها و خاطرات خوشی که اکنون از دست رفته است. این مقوله از دیرباز در آثار ادبی به دلایلی از جمله، تغییر اوضاع سیاسی و اجتماعی انعکاس ویژه ای دارد. از جمله نویسندگانی که در کتابش دغدغه های نوستالژیک دیده می شود، نسوی، مؤلف نفثهالمصدور است، چراکه مخاطب تنها با خواندن چند سطری از اثرش به کلام پرسوز و گداز و حسرت های وی پی می برد. تاریخ جهانگشا نیز اثری است که کم وبیش این حس در آن راه یافته و گویا نویسنده آن، جوینی، ضمن شرح گزارش های تاریخی خود به بیان حسرت های خویش و جامعه نیز می پردازد. این پژوهش در نظردارد که با روش توصیفی- تحلیلی، برجسته ترین زمینه های پیدایش نوستالژی را در این دو اثر بیاید. به نظر می رسد نوستالژی در آثار ادبی از راه مؤلفه های زبانی به ظهور می رسد. این جُستار نشان داده است که نوستالژی در نفثهالمصدور نمود بیشتری دارد، چراکه شاخصه های زبانی، نقش مهمی در تقویت رویکرد نوستالژیکی آن دارد و می توان گفت هدف نویسنده آن، صرفاً ثبت وقایع تاریخی نیست، بلکه در واقع آنچه برای او مهم بوده، فرصتی ا ست که برای بروز لجام گسیخته احساسات فراهم آمده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان