مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
برنامه ریزی جامع
حوزههای تخصصی:
زمین کلید همه فعالیتهای بشری از جمله تأمین مسکن، خدمات و تاسیسات شهری است. استفاده مطلوب و مؤثر از منابع زمین یکی از وظایف مهم برنامهریزان و مدیران شهری است. در این رابطه اراضی بایر یکی از کاربریهای بالقوه کلیدی به منظور تأمین فضاهای مورد نیاز خدمات عمومی (فضای سبز، پارکینگ، کتابخانه و ...) در مقیاس محله، ناحیه و منطقه است که غالباً این موضوع در کشورهای کمتر توسعهیافته مورد بیتوجهی یا کمتوجهی قرار میگیرد. این در حالی میباشد که در درون شهرها به دلایل حقوقی، اقتصادی یا محیطی قطعات قابل توجهی از زمین به صورت بلااستفاده رها میشوند و در مقابل در جاهای دیگری ساخت و سازهای وسیع و پرتراکم صورت میگیرد. در این مقاله سعی میشود ابتدا اهمیت احیای اراضی بایر تبیین و سپس با استفاده از GIS پیشنهادات مناسب جهت بهینهسازی این گونه فضاها ارایه شود.
تحلیلی بر عوامل تاثر گذار بر برنامه ریزی جامع شهری و انعطاف پذیری فضاهای درمانی در شهر
حوزههای تخصصی:
امروزه با توجه به گسترش امر شهر نشینی و سرعت بالای گسترش شهر ها، توجه به موضوع توسعه برنامه ریزی شده شهری به عنوان یکی از اولویت های اصلی در این موضوع مطرح می گردد. از بعد دیگر جنبه های متعدد این برنامه ریزی سبب پیچیده شدن بیشتر این مسئله می گردد. یکی از ابعاد تاثیر گذار ، عملکرد ها و کاربری های بسیار متنوع شهری می باشد که با توجه به آن، امر برنامه ریزی می بایستی به صورت گروهی متشکل از متخصصان زمینه های مختلف صورت پذیرد. عملکرد فضاهای درمانی و بیمارستان ها به عنوان یکی از کلیدی ترین کاربری در فضای شهری مطرح است و در مقاله حاضر هدف آن است که جایگاه موضوع توسعه فضای درمانی را در سطح شهر بررسی نموده و ترجیحات لازم این عملکرد در سطح برنامه ریزی جامع شهری مطرح گردد. در جهت دستیابی به هدف مذکور استفاده از دو روش تحقیق استدلال منطقی جهت بررسی پژوهش های گذشته و نیز توصیفی – تحلیلی در راستای بررسی نمونه های موردی مورد نظر خواهد بود. نتیجه اصلی این تحقیق، تبیین روشی برنامه ریزی شده و سیستماتیک در جهت توسعه بیمارستان ها در سطح شهر خواهد بود.
کاربرد نظریه طراحی سازوکارهای انگیزه-سازگار (سازوکارهای خودتنظیم کارا و اثربخش) در برنامه هفتم توسعه کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
یکی از آسیب ها و نقاط ضعف آشکار عدم توفیق برنامه های پنج ساله توسعه کشور، فقدان یا ضعف شدید ساختارها، نهادها و سازوکارهای انگیزه - سازگار (سازوکارهای انگیزشی کارا و اثربخشِ خودتنظیم) برای عوامل اجرایی غیرمتمرکز است. نظریه طراحی سازوکار برای حل این مسئله مهم و لحاظ کردن مستقیم انگیزه های درونی اقتصادی عوامل اجرایی در سیاستگذاری ها و برنامه های توسعه مطرح گردیده و در دهه های اخیر کاربرد فراوانی داشته است. طراحی سازوکار هنر طراحی قواعد بازی برای دستیابی به اهداف یا آثار مطلوب جمعی است. برای استفاده از طراحی سازوکار در برنامه ریزی و سیاستگذاری، ابتدا اهداف یا آثار مطلوب جمعی توسط سیاستگذاران و برنامه ریزان مرکزی تعیین می شوند، سپس قواعد بازی برای ایجاد انگیزه های کافی در عوامل اجرایی به منظور انجام فعالیت های همراستا با اهداف اجتماعی سیاستگذاران و برنامه ریزان تعیین می گردند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که سیاست ها و اهداف کلان و قوانین و مقررات متعالیِ مورد نظر سیاستگذاران و برنامه ریزان مرکزی، مادامی که با طراحی و استقرار سازوکارهای کارا و اثربخشِ خودتنظیمِ برانگیزاننده و بازدارنده عوامل اجرایی غیرمتمرکز پشتیبانی نشوند، در عمل تضمینی برای اجرای شایسته آن ها وجود ندارد. بنابراین، استفاده کاربردی از این نظریه مدرن در برنامه هفتم توسعه کشور ضرورت دارد.
شناخت فعالیت های بنیادین در مدیریت مخاطره زلزله
حوزههای تخصصی:
پرداختن به موضوع مهمی چون زلزله، با وجود همه مطالعات و برنامه ریزی های انجام شده، هنوز هم جایگاه اساسی در مدیریت مخاطره دارد؛ چرا که با وجود اقدامات پیشگیرانه در برنامه های مقابله با بحران زلزله در سراسر کشور، اخبار رسیده از زلزله های، اخیر حاکی از عدم برنامه ریزی مناسب و نبود هماهنگی و اقدام به موقع در مراحل مختلف کنترل بحران است. به نظر میرسد بررسی عوامل مهم مرحله قبل، حین و پس از زلزله، می تواند جامع نگری در حوزه برنامه ریزی بحران و سناریوپردازی برای مواجهه خردمندانه با آن را افزایش داده و به مدیران و مسئولان، امکان تصمیم گیری و اقدام مناسب را در هر مرحله بدهد. در این پژوهش ابتدا به روش تحلیل مضمون، شاخص های مهم مرحله قبل، حین و پس از زلزله شناسایی شدند. سپس کدهای اولیه با استفاده از نرم افزار MAXQDA چندین مرتبه مورد تحلیل و بازبینی قرار گرفته و سپس به کمک تکنیک دلفی فازی، شاخص های مشخص شده در هر مرحله و زیر شاخص های آنها، امتیازبندی و مهمترین اقدام در هر شاخص و زیرشاخص رصد شده است. در مرحله قبل از زلزله، مجموعاً ۶ شاخص و ۲۹ زیر شاخص، در مرحله پاسخ به زلزله، ۶ شاخص و 20 زیر شاخص و مرحله پس از زلزله، ۳ شاخص و ۱۵ زیرشاخص شناسایی شدند و متناسب با روش پژوهش راهکارها و تجزیه و تحلیلهای فازی ارائه شده است. نمونه آماری پژوهش مشتمل بر ۲۸ نفر از اساتید مجرب و صاحب نظر در حیطه های فوق الذکر بوده که به روش گلوله برفی انتخاب گردیده اند.
شناسایی اقدامات اساسی در مراحل مدیریت بحران به کمک روش فازی(مورد مطالعه: شناسایی اقدامات اساسی در مراحل مدیریت بحران زلزله)
منبع:
مطالعات ساختار و کارکرد شهری سال ۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۶
31 - 54
حوزههای تخصصی:
پرداختن به موضوع مهمی چون زلزله، با وجود همه مطالعات و برنامه ریزی های انجام شده، هنوز هم جایگاه اساسی در مدیریت بحران دارد؛ چرا که با وجود اقدامات پیشگیرانه در برنامه های مقابله با بحران زلزله در سراسر کشور، اخبار رسیده از زلزله های اخیر، حاکی از عدم برنامه ریزی مناسب و نبود هماهنگی و اقدام به موقع در مراحل مختلف کنترل بحران است. به نظر می رسد بررسی عوامل مهم مرحله قبل، حین و پس از زلزله، می تواند جامع نگری در حوزه برنامه ریزی بحران و سناریوپردازی برای مواجهه خردمندانه با آن را افزایش داده و به مدیران و مسئولان، امکان تصمیم گیری و اقدام مناسب را در هر مرحله بدهد. در این پژوهش ابتدا به روش تحلیل مضمون، شاخص های مهم مرحله قبل، حین و پس از زلزله شناسایی شدند. سپس کدهای اولیه با استفاده از نرم افزار MAXQDA چندین مرتبه مورد تحلیل و بازبینی قرار گرفته و به سپس به کمک تکنیک دلفی فازی، شاخص های مشخص شده در هر مرحله و زیرشاخص های آنها، امتیاز بندی و مهم ترین اقدام در هر شاخص و زیرشاخص رصد شده است. در مرحله قبل از زلزله، مجموعاً 6 شاخص و 29 زیرشاخص، در مرحله پاسخ به زلزله،6 شاخص و 20 زیرشاخص و مرحله پس از زلزله، 3 شاخص و 15 زیرشاخص شناسایی شدند و متناسب با روش پژوهش راهکارها و تجزیه و تحلیل های فازی ارائه شده است.نمونه آماری پژوهش مشتمل بر 28 نفر از اساتید مجرب و صاحب نظر در حیطه های فوق الذکر بوده که به روش گلوله برفی انتخاب گردیده اند.