مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۱.
۴۲.
۴۳.
۴۴.
۴۵.
۴۶.
۴۷.
۴۸.
۴۹.
تنزیه
منبع:
رهپویه هنرهای نمایشی دوره دوم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۵
7 - 24
قرآن به عنوان معجزه خاتم پیامبران (ص) برای هدایت بشر ارسال شده است. خداوند متعال برای عبرت گیری مخاطبان، بسیاری از نکات را در قالب قصه نازل کرده تا خوانندگان با تفکر در آنها با مسائل مختلفی آشنا شوند. فیلمنامه نویسان در بسیاری از موارد، شناخت کافی به قصه های قرآنی پیدا نکرده و ازاین رو با تعداد زیادی اقتباس ناموفق از قرآن روبرو می شویم. باتوجه به اهمیت قصص قرآن در درک برخی پیام های خداوند و فرایند پیچیده اقتباس از این داستان ها، مؤلفان به سراغ درک موقعیت های نمایشی قصه ها بر اساس نظریه ژرژ پولتی رفتند. هدف این بررسی تشبیهی و تنزیهی با روش تحلیل محتوا، شناسایی و تبیین این وضعیت ها در قصص قرآن بر اساس رویکرد دینی و روایت شناسی برای هدایت نویسندگان است. نتایج نشان می دهد که تمامی وضعیت های نمایشی پولتی قابل ردیابی در قصه های قرآن کریم هستند، اما داستان های قرآنی، ظرفیت های بیشتری نسبت به این پیرنگ ها دارند. موقعیت های نمایشی رهایی، بلا، رقابت فرادست و فرودست، جاه طلبی، تعارض با یک خدا و رقابت های خویشاوندان، پرتکرارترین وضعیت های نمایشی در قصص قرآنی هستند. در ادامه پژوهش، چهار موقعیت نمایشی پیچیده و پرتکرار روایت ها یعنی تعقیب، جاه طلبی، معما و ماجراهای خویشاوندان مورد تحلیل و واکاوی در قصص قرآنی قرار گرفتند و تمام عناصر داستان نویسی در این روایت ها به طور کامل قابلیت ردیابی و اقتباس را داشتند. رویکرد یک جانبه دینی یا دراماتیک هیچ کدام به تولید هنر دینی منجر نمی شود. نویسندگان نه تنها باید تسلط بیشتری به عناصر دراماتیک قصه های قرآن داشته بلکه با رویکرد بینارشته ای با سازوکار تشبیهی و تنزیهی تفاوت درام رایج و درام دینی را در امر اقتباس لحاظ کنند.
جایگاه عالم ناسوت و نسبت آن با انسان از منظر ابن عربی و مایستر اکهارت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هستی و شناخت جلد هشتم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲
167 - 186
ابن عربی و اکهارت با اینکه در بسیاری از اصول و مبانی با یکدیگر موافقت و مشابهت دارند، در وزنی که «تشبیه» و «تنزیه» خداوند می دهند، اختلاف دیدگاه دارند؛ همین اختلاف دیدگاه که در ابتدا در برابر آن همه اتفاق نظرات کم اهمیت به نظر می رسد، در مسئله «جایگاه عالم ناسوت» منجر به اختلافی عمیق و حتی تقابل بین اندیشه دو متفکر ما می شود؛ ازاین رو «عالم ناسوت» و جایگاه آن را می توان مسئله ای تلقی کرد که عمق اختلاف دیدگاه ابن عربی و اکهارت را - با وجود همه مشابهت ها و اتفاق نظرها – در معرض توجه قرار می دهد. حتی آموزه های مشترکی چون «وحدت وجود» و «بر صورت خدا خلق شدن انسان» هم نمی تواند از عمق اختلاف ابن عربی و اکهارت در مسئله جایگاه عالم ناسوت بکاهد. چنانچه اثبات خواهد شد، ابن عربی از این دو آموزه در جهت تقدس بخشیدن به عالم و کثرات استفاده می کند؛ اما اکهارت این دو آموزه را به گونه ای تفسیر می کند که منجر به تحقیر و ناچیز شمردن عالم و کثرات می شود.
بررسی دلالی «تسبیحات اربعه» بر جمع بین تشبیه و تنزیه از منظر علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره)(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
آیین حکمت سال ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۵۱
71 - 98
حوزههای تخصصی:
بحث از صفات الهی خصوصاً صفات خبری، همواره از مباحث مهم و بحث برانگیز بوده است. سه نظریه تشبیه، تعطیل و تنزیه مهم ترین رویکردها به این بحث اند. در این میان عرفا با استفاده از آموزه وحدت شخصی وجود به جمع میان تشبیه و تنزیه قائل شدند. در این نوشتار که به روش توصیفی- تحلیلی نگاشته شده است، به بررسی دلالت تسبیحات اربعه بر جمع میان تشبیه و تنزیه از نظر علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره) پرداخته و روشن می شود که ایشان به جمع میان تشبیه و تنزیه اعتقاد دارند و تسبیحات اربعه را نیز بر همین اساس تفسیر نموده اند. البته در نحوه دلالت تسبیحات اربعه بین این دو متفکر اختلاف نظر وجود دارد؛ به طوری که هر دو مقام «تسبیح» را مقام تنزیه می دانند، هر دو مقام «تحمید» را دال بر تشبیه می دانند، در بیان مقام «تهلیل» طبق معنایی که تهلیل، توحید در الوهیت است، نظر علامه طباطبایی (ره) و امام خمینی (ره) یکسان و به معنای مقام جمع میان تشبیه و تنزیه است. در بیان مقام «تکبیر» علامه طباطبایی (ره) تکبیر را ناظر به مقام توحید اطلاقی و وحدت شخصی وجود می داند؛ اما امام خمینی (ره) طبق احتمالی مقام تسبیح را دال بر چنین مقامی می داند. اما آنچه با میراث عرفان اسلامی قابل تطبیق است، این است که مقام تکبیر فوق مقام تسبیح است.
چالش فرم و محتوا و مقام تشبیه و تنزیه با رویکرد ابن عربی در نگارگری ایرانی: مورد مطالعه دو اثر از کمال الدین بهزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۲)
368 - 379
حوزههای تخصصی:
تعامل فرمی و محتوایی یا به عبارت دیگر صورت و معنا در هنر اسلامی به ویژه نگارگری ایرانی - اسلامی هماره مورد پرسش محققان بوده است. آیا این دو مقوله اساساً همانند هنر مغرب زمین قابل تفکیک است؟ پارادوکس میان مقام تشبیه و تنزیه چگونه توسط نگارگر حل می شود؟ این پژوهش با طرح پرسش های مذکور صورت پذیرفته است و ذکر فرضیه هایی ازاین دست که وجود فرم های جزئی در نگارگری، برمبنای فرم های کلان و برگرفته از حکمت و فلسفه هنر اسلامی، شکل گرفته و موجودیت یافته است. منظور از فرم های کلان، فرم های کلی و یا به عبارت دیگر روح کلی است که بر فرم های جزئی تری ازقبیل ساختار، رنگ، طرح و هندسه مبنایی، دلالت دارد و این فرم های جزئی نیز برمبنای فرم های کلان، که برگرفته از جهان بینی اسلامی در بستری ایرانی- اسلامی است، استوار می شود. یافته ها: رسیدن نگارگر به فرم معنادارِ معقول و محتوایی است که جلوه خارجی و داخلی یک پدیده را توأمان به روش تعادل ایجاد کردن میان مقام تشبیه و تنزیه آشکار می سازد. نوع آوری پژوهش در پرداختن به چالش فرم ومحتوا در مقام تشبیه و تنزیه در نگارگری است. روش پژوهش: توصیفی- تحلیلی و از نوع کیفی و ابزار گردآوری داده ها کتابخانه ای است.
تشبیه چیزی به خودش(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
فنون ادبی سال ۱۵ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۴۵)
119 - 134
حوزههای تخصصی:
تشبیه یکی از ساده ترین راه های تصویرآفرینی است. سخن شناسان همواره انواع تشبیه را به صورت مبسوط بررسی کرده اند. تشبیه چیزی به خودش ازجمله تشبیهاتِ نایاب در بلاغت به شمار می آید که در نزدِ علمای بیان توجیه ناپذیرمی نماید. به زعم آنها این تشبیه خاصیتِ خیال برانگیزی ندارد و ذهن برای درک آن کوششِ چندانی نمی کند. با وجود این نمونه هایی از تشبیه چیزی به خودش را در ادبیات فارسی می توان ملاحظه کرد. این تشبیه در شعر شاعرانی مانند عطار، نظامی، مسعود سعد، جمال الدین اصفهانی، مولانا، ظهوری ترشیزی، اخوان ثالث و امین پور دیده می شود. بلاغت پژوهان هندی مانند میرزا خان بن فخرالدین محمد، سراج الدین علی خان آرزو و آزاد بلگرامی تأملات دقیقی دربابِ این تشبیه انجام داده اند. مقاله حاضر در استوارداشت این نکته است که تشبیه چیزی به خودش یک سره تهی از ارزش های ادبی نیست و در برخی موقعیت ها می تواند کارکردی خلاقانه داشته باشد. ما در این مقاله که به شیوه توصیفی- تحلیلی انجام گرفته است به بررسی ابعاد مختلف تشبیه چیزی به خودش پرداخته ایم. ابتدا آرای کتب بیانی مختلف را درباره این شگرد بلاغی بررسی کرده و سپس جزئیات آن را شرح داده ایم. در پایان بحث نیز اغراض این نوع از تشبیه را برشمرده ایم. تنزیه، تأکید و بیان کمالِ عظمتِ ممدوح مهم ترین مقصودِ شاعران و نویسندگان از ساخت تشبیه چیزی به خودش بوده است.
بررسی تشخص و انسان وارگی خداوند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مناقشات حاد در الاهیات فلسفی بحث تشخص و عدم تشخص خداوند است. بسیاری از متفکران و پژوهشگران در حوزه الاهیات و دین برآنند که خدای وحدت وجودی نامتشخص و خدای ادیان ابراهیمی متشخص است. مطابق این دیدگاه، عارفان ادیان ابراهیمی به اعتبار اینکه قایل به وحدت وجود هستند، به خدای نامتشخص می رسند و از آن نظر که ملتزم به دین و متعهد به کتاب های مقدس هستند، باید به خدای متشخص معتقد باشند. ازاین رو آنها دائم در کشاکش بین تشخص و عدم تشخص به سر می برند و از این حیث بین بیانات مختلف ایشان ناسازگاری دیده می شود. از سوی دیگر ادعا می شود که مطابق توصیفی که در کتاب های مقدس از خدا شده، خدای متشخص ادیان ابراهیمی دارای صفات انسانی است. و این با خدای نامتناهی وحدت وجودی و واجب الوجود فلسفی ناسازگار به نظر می رسد. این نوشتار دعاوی مزبور را تحلیل و بررسی کرده و سرانجام با تفکیک معانی گوناگون «تشخص»، «شخص وارگی» و «انسان وارگی»، تصویر و تبیینی از صفات خدا ارائه داده که مطابق آن بین عرفان اصیل، فلسفه معتبر و دین حق در توصیفی که از خدا می کنند، سازگاری تام و یگانگی برقرار است.
نور و تجلیات آن در مسجد شیخ لطف الله: تبیین دیدگاه های ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهپویه حکمت هنر دوره ۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۴)
99 - 111
حوزههای تخصصی:
هنر اسلامی به واسطه اندیشه اسلامی، مشروط به تعبیر خاصی از ارائه اثر بر پایه تجلیات معنوی است. بر همین اساس، هنرمند در نگرشی تنزیهی، هیچ گاه به ذات الهی تحدی نمی نماید، بلکه با نگاهی آمیخته به نگرش تشبیهی اثرش را مظهری از تجلی الهی قرار می دهد. سؤال پژوهش حاضر این است: چگونه نور مطلق و تجلیات آن در مسجد شیخ لطف الله بازتاب یافته و تا چه حد می توان این بازتاب ها را با دیدگاه این عربی تطبیق داد؟ این مقاله قصد دارد تا با بررسی جنبه های مختلف کاربرد نور در مسجد شیخ لطف الله، ارتباط میان طراحی معماری و مفاهیم عرفانی مرتبط با نور در عرفان اسلامی را تبیین کند و نشان دهد چگونه این مفاهیم به طور هنرمندانه ای در این بنای تاریخی تجلی یافته اند. هدف نهایی، ارائه تحلیلی تطبیقی از جنبه های معنوی و عرفانی نور در مسجد شیخ لطف الله و دیدگاه های محی الدین ابن عربی است. روش تحقیق در این مقاله به روش توصیفی تحلیلی بوده و در روش گردآوری اطلاعات ضمن استفاده از منابع کتابخانه ای، از تحقیقات میدانی شامل بررسی و مشاهده استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که طراحی نور در مسجد شیخ لطف الله به طور هوشمندانه ای مفاهیم عرفانی ابن عربی را به نمایش می گذارد. نور در این مسجد، هم به عنوان نمادی از نور مطلق و ذات الهی عمل می کند و هم به طور نمادین و تجلیاتی در فضای معماری ظهور می یابد. طراحی نور به گونه ای است که تجربه ای معنوی و عرفانی را برای بازدیدکنندگان فراهم می آورد، به طوری که بازتاب نور در این مسجد به نوعی با مفاهیم تشبیه و تنزیه و مراتب نور در عرفان ابن عربی مطابقت دارد. به عبارتی، نور نه تنها جلوه ای از حقیقت الهی را به نمایش می گذارد بلکه به واسطه طراحی هوشمندانه و غیرمستقیم آن، به جنبه های پنهان و فراتر از درک انسان نیز اشاره دارد.
تجلیات تشبیه و تنزیه در هنر اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال ۲۰ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۴
612 - 624
حوزههای تخصصی:
تنزیه و تشبیه یکی از مباحثی است که پیوسته متکلمان به آن توجه داشته اند. تشبیه در لغت به معنای شبیه کردن، شبیه دانستن و اعتقاد به شباهت دو چیز با یکدیگر است و تنزیه به معنای منزه و مبراکردن، منزه و مبرادانستن و اعتقاد به نزاهت و مبرابودن چیزی از نقص و کمبود و مانند آن است. بحث ها و اختلاف نظرهای بسیاری در موضوع تشبیه و تنزیه موجب اختلافات بسیاری شده که چگونگی و میزان تأثیر تشبیه و تنزیه در هنر اسلامی ایران یکی از موضوعاتی است که باید برای محققان مشخص گردد. روش تحقیق در این پژوهش کیفی است و کوشش می شود که با استفاده از روش توصیفی، تحلیلی– تطبیقی مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای، داده ها به حصول نتیجه برسد. از یک سو، اهل حدیث و اشاعره و از سوی دیگر، معتزلیان با قرائت های کاملاً متفاوتی بدین آموزه نظاره کرده اند. گروه اول به سمت تشبیه و گروه دوم به سمت تنزیه سوق یافته اند. باتوجه به اینکه باورها و اعتقادات در شکل گیری هنر اسلامی ایران تأثیرگذار بوده اند، بنابراین این هنر در ادوار تاریخی گوناگون به یکی از این دو رویکرد نزدیک شده یا از آن فاصله گرفته است. سال های اولیه اسلام در ایران این هنرها به باورهای تنزیهی نزدیک تر و کم کم به سمت باورهای تشبیهی حرکت کرده است و در نهایت، بهترین شیوه همان تعادل بین تشبیه و تنزیه است.اهداف پژوهش:1. بازشناسی دیدگاه ها و نظرات مختلف در مورد تشبیه و تنزیه.بررسی تجلیات تشبیه و تنزیه در هنر اسلامی ایران.سؤالات پژوهش: چه دیدگاه ها و نظریاتی درباره تشبیه و تنزیه وجود دارند؟چگونه هنر اسلامی ایران تحت تأثیر تشبیه و تنزیه قرار گرفته است؟
تحلیل دیدگاه آیت الله جوادی آملی درباره تبیین وحی از منظر انگاره های گوناگون از خداوند(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
حکمت اسراء زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
101 - 126
حوزههای تخصصی:
انگاره های گوناگون از خدا را می توان در سه دسته کلی تشبیه (مادی و معنوی)، تلقی شخص وار از خدا و الهیات سلبی (در سه روایت گوناگون آن) دسته بندی کرد. هر یک از این سه انگاره در چگونگی تبیین ما از وحی اثر می گذارد. از سوی دیگر، تبیین وحی باید واجد دو شرط اساسی باشد: معقولیت و تناسب با متون دینی. یافتن مسیری میانه که بتواند هر دو شرط مذکور را برآورده سازد کار دشواری است که به نظر می رسد در تاریخ فرهنگ اسلامی کمتر به آن پرداخته شده است. آیت الله جوادی آملی از معدود عالمانی است که به هر دو نکته توجه داشته و در تبیین خود از وحی کوشیده است به هر دو نکته توجه کند و تبیینی از وحی به دست بدهد که هم معقول باشد و هم با شواهد مبتنی بر متون دینی تناسب داشته باشد.