مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
تپه های ماسه ای
منبع:
پژوهشنامه کلام سال دهم بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 18
حوزههای تخصصی:
برخان ها از فعال ترین لندفرم های تراکمی در مناطق خشک می باشند و با توجه به میزان جابجایی آن ها، می توانند سهم بسزایی در زندگی ساکنان مناطق خشک و خلق مخاطرات محیطی داشته باشد. بنابراین با توجه به نقش برخان ها در انتقال ماسه های روان به سکونتگاه ها، هدف این تحقیق شناخت میزان حرکت برخان های واقع در جنوب غربی کاروانسرای تاریخی مرنجاب می باشد چرا که حرکت این برخان ها می تواند دسترسی به این منطقه را برای گردشگران مشکل سازد. جهت انجام این پژوهش، 11 برخان از شمال بند ریگ کاشان انتخاب و با انجام بازدیدهای میدانی، استفاده از آرشیو تصاویر گوگل ارث و روش میله کوبی در سال 2013 تا 2019، فاکتورهای مربوط به جابجایی برخان ها، در دوره های زمانی مختلف بررسی و اندازه گیری شد. نتایج پژوهش نشان می دهد سرعت متوسط جابجایی برخان های منتخب 6/7 متر در سال با دامنه تغییرات بین 5/5 تا 5/8 متر می باشد و نرخ جابجایی در سه مقطع زمانی، بیانگر افزایش میزان جابجایی در دوره زمانی جدیدتر نسبت به دو دوره قبل از آن می باشد. بررسی و تحلیل ارتباط حجم با میزان حرکت برخان ها در آزمون همبستگی پیرسون از وجود همبستگی بسیار ضعیف منفی بین حجم و میزان حرکت برخان های منتخب حکایت دارد و شاخص پایایی نیز بیانگر ناپایداری و حرکت برخان های مورد مطالعه می باشد. در نهایت با توجه به دینامیک نسبتا بالای برخان های این منطقه مهم گردشگری، پیشنهاد می شود در مباحث مربوط به تثبیت ماسه های روان، به برخان ها توجه ویژه ای شود به خصوص که با توجه به شکل خاص برخان ها می توان جهت حرکت آن ها را به راحتی مشخص نمود.
ارزیابی نظریه ی عدم تغییرات مکانی ریگ زارها با استفاده از سنجش ازدور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۷ بهار ۱۳۹۶ شماره ۲۷
23 - 35
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به ارزیابی نظریه عدم تغییرات مکانی ریگزارها می پردازد. براین اساس ریگزارهای کشور با استفاده از تصاویر ماهواره ای لندست در طول 43 سال و تکنیک های سنجش از دوری مورد ارزیابی تغییرات مکانی قرار گرفتند. در این پژوهش نتایج روشن ساخت که ریگ ها به صورت تثبیت شده می باشند به طوری که ریگزار ها در سال مبدا (1973) وسعتی بیش از 35906 کیلومتر مربع را به خود اختصاص داده اند و سپس در سال 2016 نیز به همین اندازه وسعت داشته اند( 35173.5 کیلومتر مربع). با استفاده از تجزیه و تحلیل آمار بادها و ترسیم گلباد ایستگاههای پیرامونی ریگزار ها روشن گردید که بیشتر ریگزارها تحت تاثیر بادهای محلی چند جهته قرار دارند و وجود تپه های ماسه ای مرکب نتیجه همین امر است. همچنین تغییرات لبه های ریگ نیز با رویهم گذاری تصاویر ماهواری بررسی گردید که بر این اساس نیز لبه دارای تغییرات محسوسی نبوده و در برخی از موارد لبه ها به وسیله انسان دستکاری شده است علاوه بر این تحلیل نتایج آشکار کرد که 68% ریگ ها بر روی پهنه های کویری توسعه یافته اند که به دلیل افزایش خشکی محیطی می تواند باعث تغییر در ریگ ها گردد.. همچنین نتایج این پژوهش روشن ساخت که طرح هایی که مبتنی بر تثبیت ریگزارهای بزرگ صورت می پذیرد کارآیی لازم را نداشته زیرا به طور طبیعی ریگزارها در موقعیت مکانی خود تثبیت شده می باشند. با توجه به این نتایج برای جلوگیری از بروز خسارت های مربوط به تپه های ماسه ای باید به پیرامون ریگزارها توجه شود یعنی مناطقی که مسیر جابه جایی تپه های ماسه ای می باشند چون در مسیر حمل از مبدا به مقصد یا همان ریگزارها ، عوارض ماسه ای فعال مانند برخان ها اکثر خسارات را به بار می آورند.
تحلیل مخاطرات ناشی از جابه جایی تپه های ماسه ای در دشت سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات جغرافیایی مناطق خشک دوره ۹ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۳۴
59 - 75
حوزههای تخصصی:
در دشت سیستان شرایط برای فرسایش بادی و در پی آن، جابه جایی ماسه فراهم است. با توجه به استقرار سکونتگاه ها در کانون های فرسایش بادی منطقه ضرورت منشأیابی ماسه ها، تحلیل مخاطرات ناشی از جابه جایی تپه های ماسه ای و عوامل مؤثر بر ایجاد مخاطرات از اهداف این پژوهش است. ﺗﺤﻘﯿﻖ از ﻧﻮع ﺗﻮﺻﯿﻔﯽ-تحلیلی مبتنی بر روش ﻫﺎی ﻣﯿﺪاﻧﯽ و ﮐﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪ ای اﺳﺖ. در ابتدا با بررسی نقشه ها و مشاهدات میدانی مشخص شد که منشأ ماسه ها، بستر خشک رودخانه های منطقه است. سپس پارامترهای مورفومتریک چند برخان (در مدت وزش باد های 120 روزه) و میزان جابه جایی آن ها اندازه گیری و ثبت گردید. نتایج تحلیل آماری نشان می دهد که فقط بین طول برخان ها با میزان جابه جایی شان، رابطه ی معکوس برقرار است و بین سایر پارامتر ها و جابه جایی برخان ها رابطه ی معنی داری وجود ندارد؛ که دلیل آن می تواند استقرار برخان ها در محدوده ی اراضی روستایی، نقش کاربری های مختلف اراضی و عوارض سطح زمین در میزان سرعت باد، مقدار تولید ماسه و در میزان جابه جایی برخان ها باشد. مخاطرات ناشی از جابه جایی تپه های ماسه ای در سطح روستاها شامل تهدید سلامت اهالی، مدفون شدن روستاها، تخریب خاک و زیرساخت های عمومی و ... است. عوامل متعددی از قبیل وزش بادهای شدید و دائمی، کم شیب و کم عارضه بودن دشت، ریزدانه بودن خاک، خشک سالی های متوالی و فقر پوشش گیاهی در میزان جابه جایی ماسه ها در سطح دشت سیستان نقش دارند.
تعیین پارامترهای رسوب شناسی و ژئومورفولوژیکی رسوبات تپه های ماسه ای قوم تپه، شمال غرب تبریز (صوفیان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هیدروژئومورفولوژی سال ۶ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۹
19 - 36
حوزههای تخصصی:
تپه های ماسه ای ناحیه قوم تپه در شمال غرب تبریز به عنوان چشم اندازی زیبا و منحصربفرد از رسوبات بادی محسوب می شوند که تحت شرایط خاص در این ناحیه گسترش یافته اند. به منظور تحلیل شرایط محیطی و فرایندهای حاکم بر رسوبگذاری این رسوبات ماسه ای، ویژگی های بافتی، ساخت رسوبی و ترکیب کانی شناسی آنها مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور نمونه برداری سیستماتیک با توجه به نوع تپه ماسه ای و مساحت آن، به تعداد 10 نمونه و در عمق های 2 تا 30 سانتی متری از سطح در سه بخش جلویی (پیشانی پر شیب)، میانی و ابتدای قسمت کم شیب آنها انجام شد. به منظور تعیین سنگ منشاء ماسه ها، تعداد 4 مقطع نازک میکروسکوپی از ذرات رسوبی در اندازه ی 1 فی تهیه و مورد مطالعه پتروگرافی قرار گرفت. بررسی پارامترهای آماری در تحلیل نتایج حاصل از دانه سنجی رسوبات ماسه ای به روش غربال خشک نشان می دهد که میانگین قطر ذرات تپه های ماسه ای از 25/0 تا 0039/0 میلی متر (ماسه متوسط تا سیلت) متغیر می باشد. میانگین جورشدگی اندازه ذرات (321/0 فی)، نشان دهنده جورشدگی بسیار خوب این رسوبات است. شاخص کشیدگی منحنی توزیع ذرات، بسیار کشیده (میانگین شاخص کشیدگی 726/1) و با توجه به میانگین کج شدگی (357/0)، به سمت ذرات دانه ریز تمایل دارد. اجزاء آواری این رسوبات شامل کوارتز، فلدسپات و خرده سنگ های ماسه سنگی، کربناته و آذرین هستند که از ارتفاعات میشو و مورو در شرق ناحیه نشأت گرفته اند. نتایج حاصل از بررسی شکل و جهت گیری تپه های ماسه ای و جهت وزش بادهای منطقه ای، نقش مؤثر بادهای محلی و پوشش گیاهی را در تشکیل و تکامل ژئومورفولوژی تپه های ماسه ای قوم تپه محتمل می سازد.
مورفودینامیک تپه های ماسه ای و الگوهای باد (مطالعه موردی: ارگ جدید و جوان جنوب شرق قم)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و مخاطرات محیطی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۳ شماره ۴۹
317 - 338
حوزههای تخصصی:
مطالعه مورفولوژی تپه ها، ابزار ارزشمندی را در بررسی سیستم های بادی و در نتیجه شناسایی قطاع منابع ماسه فراهم می کند. جهت باد عامل اصلی کنترل شکل و کشیدگی تپه است. در بیابان های در معرض باد از جهت های مختلف و با اندازه های قابل مقایسه، تپه ها با مرفولوژی متفاوت شکل می گیرند. این تپه ها یا عمود یا موازی با جهت باد هستند. هدف این مقاله، تجزیه وتحلیل مرفولوژی تپه های ماسه ای تحت بادهای دوجهته با استفاده از مدل های مرسوم است. مشاهدات نشان داد که شکل گیری تپه های خطی (سیف)، حاصل کشیدگی یک بازوی بارخان است. به طوری که، این تپه ها توسط یک رژیم بادی دومدال با یک پیک قوی از برآیند بادهای شمال غربی و غرب و یک پیک ضعیف تر از بادهای شرقی با زاویه واگرائی 135 درجه ایجاد می شوند. خطوط تاج سینوسی تپه سیف توسط بادهای شرقی و غربی رشد می کنند. مطالعات همچنین نشان داد که روند تکامل تپه ماسه ای منطقه، تحت باد قوی شمال غرب ابتدا تپه سپر تشکیل و سپس تبدیل به بارخان دو وجهی (ناقص) می شود. در این مرحله، فرسایش باد در پشت تپه سپر، منجر به تشکیل یک تاج عمود بر جهت باد و به همین ترتیب به شکل گیری یک دامنه پرشیب در پائین دست باد می گردد. با توجه به تأثیر بزرگی و تغییر جهت در بادهای غربی و شرقی، بازوی غربی بارخان شروع به گسترش می کند و تبدیل به تپه سیف دندانه ای می شود.
مطالعه مورفولوژی و تغییرات مکانی ریگ های آذربایجان با استفاده از تصاویر ماهواره ای و تحلیل بادهای فرساینده (مطالعه موردی: ریگ قوم تپه و مقصود لو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: پراکندگی ریگ زارها در کشور از دیدگاه فرسایش بادی، دارای اهمیت زیادی است و تاکنون آمارهای مختلفی از مساحت و پراکندگی این اشکال در کشور ارائه شده است. علی رغم این که آذربایجان شرقی جزء مناطق خشک محسوب نمی شود؛ اما عوارض ژئومورفولوژی مناطق خشک و بیابانی در منطقه دیده می شود که تا به حال مطالعات کمتری بر روی ریگ زارهای منطقه انجام گرفته است. یکی از این ریگ ها، ریگ مقصودلو در شرق و دیگری ریگ قوم تپه در غرب استان واقع شده است. هدف از این تحقیق مشاهده و پایش میزان و جهت حرکت تپه های ماسه ای و میزان تخریب زمین های اطراف آن به صورت سالانه است.مواد و روش: برای این منظور آمار و داده های هواشناسی ۱۹ ایستگاه سینوپتیک استان به منظور تعیین باد غالب و منشأ رسوبات باد و همچنین تعیین پتانسیل حمل ماسه (DP)، برآیند پتانسیل حمل حاصله (RDP) و برآیند جهت حمل ماسه (RDD) ناشی از هر ریگ به دست آمد.یافته ها: نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که میزان جابه جایی برای ریگ مقصودلو سالانه ۷/۳۱ متر تخمین زده شد و میزان حرکت تپه های ماسه در ریگ قوم تپه به دلیل ضعف مدیریتی در حفظ ماسه های منطقه قابل پیش بینی نبود. بر اساس این تحقیق میزان فرسایش و تغییر مساحت در ریگ قوم تپه در مقایسه با ریگ مقصودلو از روند بیشتری برخوردار بوده و به فاصله ۳۷ سال ۷۲/۴۱ درصد برای قوم تپه و ۲۶/۹۵درصد برای ریگ مقصودلو برآورد شد.نتیجه گیری: منشأ ماسه های بادی منطقه با توجه به جهت باد غالب که عمدتاً شمالی است، همچنین وجود رسوبات ریزدانه در انتهای مخروط افکنه های منطقه و محل پخش سیلاب های صفحه ای می توان گفت که قسمت اعظم ماسه های منطقه از محل گسترش سیلاب های صفحه ای و انتهای مخروط افکنه ها که رسوبات ریزدانه را فراهم می آورند، تأمین می شود.نوآوری: در این تحقیق، تجزیه و تحلیل پتانسیل حمل ماسه و مسیرهای آن ها به ما کمک می کند تا شکل گیری تپه ها را در مکان های دیگر تفسیر کنیم.
بررسی عناصر اقلیمی موثر بر فعالیت تپه های ماسه ای و تحلیل حساسیت آن با استفاده از شاخص لنکستر (منطقه مورد مطالعه؛ ایرانشهر، استان سیستان وبلوچستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پدیده طوفان گردوغبار و به تبع آن حرکت ماسه های روان به عنوان یکی از مولفه های اقلیمی در مناطق خشک و نیمه خشک، از مهمترین مشکلات زیست محیطی این مناطق محسوب می شود. تپه های ماسه ای از حساس ترین عوارض طبیعی زمین هستند که متاثر از فرسایش بادی می باشند و میزان فعالیت آن ها تحت تاثیر عوامل متعدد اقلیمی می باشد. ازآنجا که پدیده حرکت ماسه های روان به عنوان یکی از فرآیندهای مهم تخریب سرزمین و یک چالش جدی در استان سیستان و بلوچستان به شمار می رود و عوامل اقلیمی نیز در این پدیده نقش بسزایی دارند؛ ازاین رو بررسی و شناخت این عوامل از جنبه تأثیر آنها بر بروز و تشدید تحرک پذیری ماسه های روان برای جلوگیری از تشدید بحران های زیست محیطی یک ضرورت انکار ناپذیراست. لذا در این تحقیق میزان فعالیت تپه های ماسه ای بر اساس شاخص لنکستر در شهرستان ایرانشهر در استان سیستان و بلوچستان مورد بررسی قرار گرفت. هدف این مطالعه بررسی تاثیر شرایط اقلیمی بر میزان تحرک پذیری ماسه های روان شهرستان ایرانشهر می باشد. به این منظور از داده های ساعتی مربوط به رویداد باد در دوره آماری 15 سال (2017-2003) و داده های مربوط به بارندگی و دما در دوره آماری استفاده گردید. همچنین به منظور تحلیل و بررسی رژیم باد و وقوع طوفان گردوغبار از شاخص DSI استفاده شد. در نهایت پیش بینی اثرات تغییر احتمالی عناصر اقلیمی بر تحرک پذیری ماسه های روان انجام گرفت. نتایج همبستگی ها نشان داد رابطه شاخص لنکستر با مقدار بارندگی سالانه، باد و شاخص خشکی معنی دار بوده است. نتایج تحلیل حساسیت نیز نشان داد که در صورت افزایش فراوانی بادهای فرساینده و تبخیر و تعرق پتانسیل به مقدار 30 درصد، فعالیت تپه های ماسه ای در ایستگاه ایرانشهر به ترتیب 25 و 23 درصد افزایش یافته، از طرفی با افزایش 30 درصدی مقدار بارندگی فعالیت تپه های ماسه ای 30 درصد کاهش پیدا کرده است. با توجه به وضعیت تپه های ماسه ای که در وضعیت فعال و کاملاً فعال قرار