مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۴۱.
۱۴۲.
۱۴۳.
۱۴۴.
۱۴۵.
۱۴۶.
۱۴۷.
۱۴۸.
۱۴۹.
۱۵۰.
۱۵۱.
۱۵۲.
۱۵۳.
۱۵۴.
۱۵۵.
۱۵۶.
۱۵۷.
۱۵۸.
۱۵۹.
۱۶۰.
احساس امنیت
منبع:
پژوهشنامه جغرافیای انتظامی سال هشتم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۲
117 - 146
حوزههای تخصصی:
امنیت، نیازی بنیادین و پایدار و تضمین کننده ثبات جامعه است که برآورده شدن سایر نیازهای جمعی منوط به وجود امنیت است. باوجوداین، رشد غیرنظام مند شهرهای جدید و فاصله زیاد میان فازها و مجتمع ها و ساخت وسازهای نیمه تمام منجر به کاهش احساس امنیت ساکنان شده است. بر همین اساس هدف پژوهش حاضر، سنجش تأثیر تغییرهای اقتصادی، اجتماعی و اقتصادی بر احساس امنیت ساکنان شهر جدید هشتگرد است. پژوهش حاضر با استفاده از روش پژوهش همبستگی انجام شد. جامعه آماری پژوهش برابر (۴۲۱۴۷) نفر از ساکنان شهر جدید هشتگرد است. با استفاده از فرمول کوکران با قراردادن مقادیر حداکثر p و q و با ضریب (۵/۱) برابر، (۵۶۷) نفر به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب و از آزمون همبستگی پیرسون، رگرسیون چندمتغیره و مدل تحلیل مسیر و نرم افزار «اس.پی.اس.اس»[1] برای تجزیه وتحلیل داده ها استفاده شده است.نتایج نشان داد رابطه معناداری میان متغیر احساس امنیت با شاخص های کالبدی و اجتماعی وجود دارد. بر اساس نتایج تحلیل مسیر، میزان تأثیر مستقیم، غیرمستقیم و اثر کل متغیر کالبدی بر احساس امنیت به ترتیب (۲۹/۰)، (۱۲/۰) و (۴۱/۰) است. این ضرایب برای متغیر نظارت اجتماعی، به ترتیب برابر با (۳۰/۰)، (۱۲/۰) و (۴۲/۰) و ضریب تأثیر مستقیم و غیرمستقیم متغیر اقتصادی نیز برابر با (۲۵/۰-) و (۵۳/۰-) برآورد شده است. ازهم گسیختگی بافت کالبدی و تعداد زیاد زمین های بایر و ساخته نشده در مقیاس درشت دانه در شهر جدید هشتگرد دسترسی شهروندان را به خدمات و امکانات شهری با مشکل جدی مواجه ساخته است که این مسئله سبب ایجاد فضاهای ناامن و احساس امنیت پایین در محدوده موردمطالعه شده است.
پهنه بندی ناامنی در فضاهای شهری با رویکرد محله محوری، مطالعه موردی شهر چالوس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف نهایی از برنامه ریزی ها و اقدامات امنیتی برای شهروندان، دستیابی آنان به احساس امنیت است. در این راستا پژوهش-های متعددی از ابعاد مختلف در مورد امنیت شهری صورت گرفته است؛ ولی با توجه به اینکه محله های شهری بستری هستند که جرائم در آن ها به وقوع می پیوندد، بدین منظور بررسی نقش آن ها در ارتقاء امنیت ضرورت می یابد. هدف نهایی این پژوهش شناخت و بررسی رابطه بین متغیرهای مؤثر بر احساس امنیت شهروندان در بین محله های شهری است. این مطالعه از یک زاویه دیگر به بحث پیشگیری از جرائم می پردازد که این امر دستیابی عملیاتی و اجرایی به نتایج پژوهش را آسان تر می کند. این پژوهش به صورت تطبیقی بین محله های (۱۴) گانه شهر چالوس است و برای انجام طرح از روش های اسنادی و پیمایشی استفاده شده است. بدین منظور از طریق فرمول کوکران تعداد (۳۸۷) پرسشنامه انتخاب و به تفکیک محله های شهری و بر اساس تناسب جمعیتی آن ها توزیع شد؛ همچنین برای تکمیل نتایج پژوهش و شناسایی نمونه هایی از فضاهای جرم خیز بر اساس مبانی نظری، از طریق تلفیقی از روش های مشاهدات میدانی، توزیع پرسشنامه در بین شهروندان و مصاحبه با برخی مجرمان اقدام شد. شیوه تجزیه وتحلیل داده ها از نوع توصیفی-تحلیلی است. برای بررسی ابعاد موضوع آزمون هایی چون آزمون یومن ویتنی، همبستگی اسپیرمن و واریانس تک متغیره، با استفاده از نرم افزار تحلیل آماری انجام و همچنین با استفاده از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی به ترسیم نقشه های مربوط به وضعیت میزان احساس امنیت در محله های شهری پرداخته شد. نتایج پژوهش نشان می دهد شهروندان ساکن در محله های (۹)، (۷) و (۱۲) دارای میزان احساس امنیت کمتری هستند. وجود ویلاها در خط ساحلی (محله ۱۴) همگام با ورود گردشگران و شکل گیری فضای بی هویت، زمینه ساز وقوع جرائمی با موضوعات فساد اخلاقی است.
ارزیابی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی طرح مدیریت محله بر زندگی شهروندان شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش و برنامه ریزی شهری سال دوازدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۵
137 - 150
حوزههای تخصصی:
توجه به محله به عنوان کوچکترین واحد سازمان فضای شهری و اتخاذ مدل مدیریت محله موجب انتقال کانون فرآیند تصمیم سازی و تصمیم گیری به سطوح پائین تر شهری و ابعاد ملموس تر زندگی شهروندی می گردد در سالهای اخیر به دنبال بروز مشکلات ناشی از سست شدن و پیوندهای اجتماعی در شهرها و تشدید بیگانگی ساکنان نسبت به یکدیگر توجه به محله و اجتماعات محله ای را در نظر مدیران و مسئولان به خود جلب کرده است پژوهش حاضر به بررسی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی برنامه مدیریت محله بر زندگی شهروندان شهر تهران می پردازد. بر همین اساس فرضیاتی از نظریات پاتنام، جیکوبز و پارسونز استنتاج شده است. روش تحقیق به صورت پیمایشی بوده و واحد تحلیل آن فرد می باشد. جامعه آماری شامل شهروندان بالای 15 سال شهر تهران است. در این تحقیق انتخاب نمونه ها از طریق نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای صورت گرفته است. حجم نمونه با استفاده از نرم افزار Sample SPSS Power معادل 700 نفر برآورد شده است .و ابزار جمع آوری اطلاعات پرسشنامه می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها، در دو سطح (آمار توصیفی و آمار استنباطی) انجام گرفته است. از مهم ترین نتایج می توان نشان داد که متغیر مدیریت محله با متغیرهای مشارکت اجتماعی شهروندان، هویت محله ای و اعتماد اجتماعی رابطه معناداری وجود دارد اما بیشترین تاثیر را مدیریت محله بر مشارکت اجتماعی شهروندان با ضریب تاثیر 0.42 داشته است و بعد به ترتیب بر اعتماد اجتماعی و هو یت محله تاثیر گذار بوده است که ضریب تاثیر هر کدام به ترتیب برابر با ( اعتماد اجتماعی)0.32، ( هویت محله) 0.22 می باشد . از نتایج غیر مستقیم مدیریت محله می توان به احساس امنیت و رضایتمندی اشاره نمود .
تحلیل جامعه شناختی رابطه احساس امنیت با سرمایه روانشناختی ( موردمطالعه: شهروندان 15 تا 64 ساله خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: احساس امنیت، نبود خطر و ایجاد اطمینان تعریف شده است که می تواند با شکوفایی، خوش بینی، امید، خودکارآمدی و انعطاف پذیری به آسایش و آرامش منتهی شود. هدف پژوهش حاضر رابطه تبیینی بین احساس امنیت با سرمایه های روان شناختی بوده که در سطح رویکرد خُردنگر امنیت وجودی گیدنز و سرمایه روان شناختی لوتانز مورد تبیین قرار گرفته است. روش: رویکرد کمی مبتنی بر پیمایش از نوع توصیفی و تبیینی، استفاده از ابزار پرسشنامه، انتخاب 618 نمونه از بین شهروندان 15 تا 64 ساله استان خراسان رضوی که با استفاده از فرمول کوکران و نمونه گیری تصادفی ساده یافته ها جمع آوری شده است. مقدار آلفای سرمایه روان شناختی برابر 849/0 و احساس امنیت برابر 930/0 به دست آمده است. از نرم افزار Spss و روش های آمار توصیفی و استنباطی برای تجزیه و تحلیل استفاده شده است. یافته ها: نتایج توصیفی بیانگر این است که وضعیت میانگین متغیر سرمایه روان شناختی به ترتیب در حد کم و متوسط و متغیر احساس امنیت در حد متوسط به دست آمده است. نتایج فرضیه ها بیانگر این است که متغیر احساس امنیت با متغیر وابسته در سطح معناداری 05/0 مبتنی بر ضریب همبستگی (727/0) با شدت قوی و بر اساس مقادیر ضریب همبستگی ابعاد متغیر مستقل به ترتیب مؤلفه های احساس امنیت جانی، اخلاقی، اجتماعی، اقتصادی، خانوادگی و روانی رابطه معناداری با متغیر وابسته داشته اند. با توجه به مدل رگرسیون مؤلفه های متغیر احساس امنیت روانی، اقتصادی، اخلاقی و جانی در حدود 4/79 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین کرده اند. نتیجه گیری: نهادینه کردن امنیت وجودی مبتنی بر نبود خطر و ایجاد اعتماد می تواند سرمایه های روان شناختی را شکوفا و با همکاری، بین متولیان حوزه امنیت، فرهنگ و اجتماع می توان امید، خوش بینی، خودکارآمدی و انعطاف پذیری را در رفتارهای شهروندان بسترسازی کرد.
نقش ساختار سازه ای ساختمان های عمومی در تغییر احساس امنیت شهروندان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
تغییرات اجتماعی - فرهنگی سال هفدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۶۷
150 - 160
حوزههای تخصصی:
این پژوهش میکوشد با نگاهی نو به ارتباط سازه و معماری به منظور افزایش درک معماران، ادراک افراد و امنیت انسان ها به بازگو کردن فرآیند سیستم عاملی برای حل رابطه سازه و معماری، و سعی در تبیین مفاهیم سازه ای در جهت درک بهتر آنها بنماید. ادراک انسان از محیط جزو محوری ترین مقولات در روان شناسی محیطی و احساس امنیت، یک پدیده روان شناختی- اجتماعی است. این دو، فرآیندی هستند، که انسان از طریق آن داده های لازم را بر اساس نیازش و تجربه های مستقیم و غیرمستقیم از شرایط و اوضاع محیط پیرامون خود بر می گزیند بدون شناخت عوامل مؤثر، تأمین احساس امنیت اجتماعی برای حضور افراد در جوامع، امکان پذیر نخواهد بود. معماران، همواره با مشکل عدم درک مفاهیم سازه ای رو به رو بوده اند، زیرا مفاهیمی که بتوان از طریق آنها سازه را در بستر معماری کاربردی کرده وجود ندارند یا به صورت پراکنده اند. در پژوهش حاضر از روش تحقیقی توصیفی تحلیلی، از نوع پیمایشی با جامعه آماری متخصصین و افراد خبره و نمونه آماری 78 نفر استفاده شده و در نتایج به دست آمده مشخص گردیده که پایداری و مقاومت برروی امنیت روانی و امنیت کالبدی، فناوری برروی امنیت کالبدی، هندسه برروی ایمنی، تعادل برروی امنیت اجتماعی یکپارچگی برروی امنیت کالبدی، سازگاری برروی امنیت روانی را نمیتوان به اثبات رساند.
اثربخشی عملکرد معاونت های پیشگیری انتظامی کلانتری های شهر کرمان
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال سوم تابستان ۱۳۸۷ شماره ۲
236 - 246
حوزههای تخصصی:
اثربخشی نشان دهنده درجه ای است که طی آن هدف ها به انجام رسیده اند، میزان موفقیت در تحقق هدف ها و یا انجام مأموریت می باشد. همیشه این دغدغه وجود دارد که آیا عملکرد معاونت پیشگیری انتظامی کلانتری ها به عنوان رکن اصلی برقراری نظم و امنیت و پیشگیری از وقوع جرم موجب ایجاد احساس امنیت و رضایت شهروندان کرمان بوده است؟ در این تحقیق اثربخشی با شاخص های ایجاد احساس امنیت و رضایت شهروندان کرمان در راستای عملکرد معاونت های پیشگیری انتظامی کلانتری های این شهر مورد ارزیابی و مطالعه قرار گرفته است. جمع آوری اطلاعات با استفاده از روش پرسشنامه برگرفته از مبانی نظری انجام شده است. در این پژوهش دو فرضیه مورد آزمون قرار گرفته است: 1-عملکرد معاونت های پیشگیری انتظامی کلانتری های شهر کرمان در ایجاد احساس امنیت شهروندان تأثیردارد. 2-عملکرد معاونت های پیشگیری انتظامی کلانتری های شهر کرمان در جلب رضایت شهروندان کرمان مؤثر است. جامعه آماری 1523 نفر از مراجعین به ایستگاه های پلیس کرمان و متقاضیان رسیدگی به خدمات پلیسی 110 کرمان بود که با استناد فرمول کوکران، تعداد 195نفر به عنوان نمونه انتخاب گردید. پس از توزیع پرسشنامه با استفاده از نرم افزار SPSS و آزمونt یک طرفه داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. که درنتیجه، عملکرد معاونت های پیشگیری انتظامی کلانتری های شهر کرمان در ایجاد احساس امنیت و هچنین در جلب رضایت شهروندان کرمان مؤثر بوده است. از یافته های این پژوهش می توان در راستای بهبود عملکرد معاونت های پیشگیری انتظامی کلانتری های شهر کرمان استفاده کرد.
تأثیر اجرای طرح ارتقاء امنیت اجتماعی بر اعتماد مردم به پلیس در محدوده مرکزی کرج
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال سوم پاییز ۱۳۸۷ شماره ۳
261 - 281
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی تأثیر اجرای طرح ارتقاء امنیت اجتماعی ناجا بر اعتماد مردم به پلیس در محدوده مرکزی کرج (که در سال 1386 توسط فرماندهی انتظامی استان تهران به مرحله اجراء در آمد) انجام شده است. هدف از انجام آن ارائه داده هایی پیرامون دامنه اثربخشی این طرح در خصوص میزان اعتماد مردم به پلیس و بازتاب آن در جامعه مورد نظر، کاهش جرایم، افزایش رضایت از پلیس، افزایش مشارکت مردمی، افزایش اقتدار پلیس، افزایش احساس امنیت، قانون پذیری مردم و... می باشد. به همین منظور نخست ابعاد و زوایای آن با مرور مبانی نظری موضوع مورد توجه قرار گرفت. آنگاه با استفاده از یک مقیاس محقق ساخته و دارای پایایی و اعتبار کافی، احساس امنیت، کاهش جرایم، رضایت مردم، مشارکت مردمی، قانون پذیری مردم و اقتدار پلیس، در پی اجرای طرح امنیت اجتماعی مورد اندازه گیری قرار گرفت. نتایج حاصل با استفاده از آزمون های آماری t و خی2 به کمک نرم افزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های حاصل از این تجزیه و تحلیل های آماری آشکار ساخت که میان طرح ارتقاء امنیت اجتماعی و احساس امنیت مردم، کاهش جرایم، رضایت مردم، مشارکت مردم، قانون پذیری مردم و اقتدار پلیس رابطه معنادار وجود دارد.
رابطه مؤلفه های سرمایه اجتماعی و اثربخشی نیروی انتظامی (مورد مطالعه: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال نهم بهار ۱۳۹۳ شماره ۱
79 - 107
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: سرمایه اجتماعی یکی از مفاهیمی است که در سال های اخیر وارد حوزه اجتماعی شده است.هدف این مقاله بررسی تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر اثربخشی نیروی انتظامی شهر یاسوج از طریق شناخت میزان قدرت پیش بینی متغیر سرمایه اجتماعی بر نوسانات اثربخشی می باشد.
روش: این مطالعه به صورت پیمایشی در بین 1524نفراز شهروندان شهر یاسوج بر اساس مناطق چهارگانه کلانتری های1 ،12،13،14 انجام گرفته است. واحد تحلیل در این تحقیق فرد بوده که با استفاده از نمونه گیری سهمیه ای انتخاب شده اند، همچنین روش تحقیق در این مطالعه پیمایشی بوده است. در این تحقیق سرمایه اجتماعی با معرف های اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی، شرکت در فعالیت های داوطلبانه، احساس هویت، احساس امنیت، و اثربخشی با استفاده از رویکردهای نیل به هدف اندازه گیری شده است. برای تحلیل داده ها از ضریب پیرسون ورگرسیون چند متغیره با استفاده از نرم افزار spss استفاده شده است و ابزار مورد استفاده در این تحقیق، پرسشنامه بوده است.
یافته ها: یافته ها نشان می دهد به طور کلی بین سرمایه اجتماعی و اثربخشی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. به عبارت دیگر، هرچه میزان سرمایه اجتماعی در میان جامعه و افراد افزایش یابد، میزان اثر بخشی نیروی انتظامی افزایش می یابد.
نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد بین سرمایه اجتماعی و جرم رابطه منفی و معناداری وجود دارد. یعنی هر قدر میزان سرمایه اجتماعی در میان جامعه و افراد افزایش یابد، میزان جرم کاهش می یابد.
ارزیابی اجرای رویکرد پلیس جامعه محور در ایران (مقایسه تطبیقی اجرای رویکرد جامعه محوری در پلیس ایران و آمریکا)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال دهم بهار ۱۳۹۴ شماره ۱
127 - 154
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: پلیس جامعه محور الگوی جدید پلیسی است که در آن امنیت با مشارکت مردم صورت می پذیرد. اهداف اصلی آن، کاهش جرم و ارتقای احساس امنیت در جامعه است. مشارکت شهروندان و ارائه راه حل ابتکاری برای حل مشکلات از جمله شاخصهای این رویکرد است. در پژوهش حاضر دوره های مختلف پلیسی در کشور آمریکا و ایران بیان شده، سپس نحوه اجرای رویکرد پلیس جامعه محور ایران با تجربه پیاده سازی این رویکرد در آمریکا به ویژه شهرهای بزرگ آن مانند نیویورک، شیکاگو، لس آنجلس و واشنگتن با هدف شناسایی کاستیها بررسی و مقایسه شده است.
روش: نوع پژوهش، تطبیقی و روش آن توصیفی– تحلیلی مبتنی بر روش چهارگانه جرج بردی است و داده ها به صورت اسنادی و کتابخانه ای جمع آوری شده است. برابر فرضیه پژوهش سه مؤلفه: تمرکز زدایی در ساختار پلیس، استفاده از راهبرد حل مسئله، و مشارکت شهروندان در برنامه های پلیس، به عنوان عوامل مؤثر در نهادینه شدن رویکرد پلیس جامعه محور تعیین شده است.
یافته ها: مشخص شد پلیس آمریکا هر سه مؤلفه ذکر شده در فرضیه پژوهش را در رویکرد جامعه محوری عملیاتی و اجرا کرده است، ولی برای پلیس ایران با توجه به کمبود منابع و امکانات، امکان اجرای کامل طرح میسر نبوده است.
نتیجه گیری: رویکرد جامعه محوری در پلیس ایران به صورت کامل نهادینه نشده است و به رغم انجام برخی اقدامات، پلیس ایران نتوانسته از تمام ظرفیتهای اجتماعی برای پیشگیری از جرم استفاده کند. عدم مشارکت شهروندان و نهادها، کلی و سراسری بودن برنامه ها، متمرکز بودن ساختار پلیس، از جمله موانع نهادینه شده این رویکرد در پلیس ایران بوده است.
نقش نیروی انتظامی در ارتقای فرهنگ و آداب حضور تماشاگران در ورزشگاه های فوتبال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت انتظامی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۰شماره ۱
151 - 170
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف : عقیده بر این است که آشنایی تماشاگران با آداب و فرهنگ حضور در ورزشگاه ها در بهبود سطوح امنیّت آن ها مؤثر است؛ ازاین رو هدف پژوهش پیش رو، بررسی نقش نیروی انتظامی در ارتقای فرهنگ و آداب حضور تماشاگران در ورزشگاه های فوتبال ایران بود. روش: پژوهش کیفی حاضر، اکتشافی بوده و در آن، از روش تحلیل محتوای عرفی برای دستیابی به اهداف استفاده شد. شرکت کنندگان پژوهش، پنج نفر از افسران ارشد نیروی انتظامی و متخصص در تأمین امنیّت مسابقات فوتبال، ده نفر از متخصصان دانشگاهی در حوزه های مدیریت امنیّت ورزشی، خشونت و پرخاشگری و جامعه شناسی ورزشی و سه نفر از کارشناسان فوتبال و متخصص در سازماندهی مسابقات بودند که بر اساس نمونه گیری هدفمند از نوع ملاکی انتخاب شدند. داده های حاصل از مصاحبه ها، کدگذاری شد و دو نفر متخصص همکار، اعتبار کدگذاری ها را با بازبینی و کنترل صحت کدهای استخراج شده و کدگذاری مجدد مصاحبه ها تأیید کردند. یافته ها: نیروی انتظامی می تواند در قالب چهار مقوله اصلی و نُه (9) مقوله فرعی ذیل آن ها؛ با عناوین بسترسازی فرهنگی (برنامه ریزی فرهنگی، محتواسازی فرهنگی، دانش افزایی و آگاهی بخشی)، فرهنگ پذیری (آموزش شهروندان و توانمندسازی نیروهای انتظامی)، خط مشی های کنترلی (تدابیر نظارتی و الزامات اجرایی) و مدیریت ارتباطات و تعاملات (هماهنگی و همکاری نظام مند و تعاملات فرابخشی) در ارتقای فرهنگ و آداب حضور تماشاگران در ورزشگاه های فوتبال نقش آفرین باشد. نتایج: نیروی انتظامی یکی از بازیگران اصلی در بهبود فضا و محیط ورزشگاه های فوتبال است و می تواند با توسعه فرهنگ و آداب حضور در ورزشگاه ها، سطح خشونت و پرخاشگری تماشاگران و سایر افراد حاضر در ورزشگاه ها را کاهش دهد و موجب ارتقای سطح امنیّت ورزشگاه و ایجاد احساس امنیّت افراد حاضر در آن شود.
تأثیر پراکنده روی بر احساس امنیت کالبدی در سکونتگاه های روستایی (مطالعه موردی: شهرستان بینالود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخص های مؤثر در شکل گیری احساس امنیت، شکل و فرم محیط کالبدی سکونتگاه است. هدف از این پژوهش بررسی تأثیر پراکنده روی بر احساس امنیت کالبدی سکونتگاه های روستایی در شهرستان بینالود، براساس رویکرد CPTED است. پژوهش حاضر، از حیث هدف، کاربردی و به لحاظ روش و ماهیت، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق ساکنان 8 روستای شهرستان بینالود با جمعیتی بالغ بر 5766 خانوار روستایی، است که حجم نمونه ای برابر 190 خانوار با روش نمونه گیری تصادفی- طبقه ای انتخاب شدند. نتایج پژوهش نشان داد که شاخص کیفیت معابر با میانگین 3.05 در ایجاد احساس امنیت روستاییان کمترین تأثیر را داشته است. در مقابل شاخص های پوشش گیاهی (با میانگین 3.35)، دانه بندی و تراکم (با میانگین 3.26) و نظارت طبیعی یا غیررسمی (با میانگین 3.24)، در ارتقاء احساس امنیت ساکنان تأثیر بیشتری داشته اند. با توجه به نتایج همبستگی پیرسون، مشخص شد که بین متغیر پراکنده روی و متغیر احساس امنیت کالبدی رابطه معنی دار و غیرمستقیم با ضریب 2/0- وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد که شاخص کالبدی - فضایی با ضریب تأثیر 0.354- بیشترین میزان اثر مستقیم بر احساس امنیت کالبدی دارد. در ادامه با محاسبه ضرایب غیرمستقیم متغیرهای مستقل بر متغیر وابسته اصلی در مراحل چهارگانه تحلیل مسیر و محاسبه کل اثرات مستقیم و غیرمستقیم پرداخته شد که درنتیجه آن شاخص کالبدی - فضایی با ضریب تأثیر 0.354- و در مرتبه بعد شاخص اجتماعی با ضریب تأثیر 0.142- و شاخص زیست محیطی با ضریب تأثیر 0.129- بیشترین تأثیر را بر شکل گیری احساس امنیت کالبدی دارند.
تحلیل اثرات برنامه ریزی کالبدی بر حفظ امنیت روستاییان با تأکید بر امنیت اجتماعی (مطالعه موردی: شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امنیت در محیط های مسکونی روستایی از جمله عوامل انسانی و محیطی است که با تاثیرپذیری از برنامه ریزی و طراحی این مجموعه ها، کیفیت زندگی انسان ها را ارتقاء می بخشد. هدف از انجام این پژوهش بررسی اثرگذاری برنامه ریزی کالبدی بر امنیت ساکنین روستاهای مورد مطالعه به ویژه امنیت اجتماعی روستاییان است. پژوهش حاضر، از حیث هدف «کاربردی» و به لحاظ روش و ماهیت «توصیفی - تحلیلی» است. واحد تحلیل، خانوارهای روستایی واقع در 3 دهستان تبادکان، طوس و درزآب است که دارای طرح هادی است که از مجموع 2356 خانوار روستایی، حجم نمونه ای با فرمول کوکران با خطای 075/0 درصد، تعداد 163 خانوار با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. سنجش میزان امنیت، توسط 13 شاخص امنیت اجتماعی و 11 شاخص برنامه ریزی کالبدی صورت گرفته است. جهت تحلیل داده ها از آزمون های آماری پیرسون، آزمون تی تک نمونه ای، رگرسیون و تحلیل مسیر استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که متغیر برنامه ریزی کالبدی در سطح روستاهای نمونه با میانگین 06/2 در حد متوسط به پایین است که با توجه به نتایج آزمون Tتک نمونه ای شاخص کیفیت ساختمان با مقدار 8.15 در برنامه ریزی های کالبدی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است. متغیر امنیت اجتماعی نیز با میانگین 42/3 وضعیت متوسطی در بین روستاهای موردمطالعه داشته است و شاخص امنیت فردی با میانگین 73/2 در پایین ترین سطح قرار دارد. با توجه به نتایج همبستگی پیرسون مشخص شد بین برنامه ریزی کالبدی و احساس امنیت اجتماعی رابطه معنی دار و مستقیم (045/۰) وجود دارد. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان می دهد شاخص های اندازه قطعات با ضریب تاثیر 255/0 و سازگاری با ضریب تاثیر 254/0 بیشترین میزان اثر را بر احساس امنیت اجتماعی دارد.
بررسی تأثیر عوامل موثر بر احساس امنیت زنان در فضای شهری (مطالعه موردی: شهروندان سنندج، استان کردستان)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ روش توصیفی – تحلیلی با استفاده از ابزار پرسشنامه می باشد. هدف این پژوهش بررسی تأثیر عوامل موثر بر احساس امنیت زنان در فضای شهری می باشد. جامعه آماری پژوهش، شهروندان شهر سنندج در استان کردستان واقع در غرب ایران بوده اند و تعداد نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر محاسبه شد. روایی سؤالات پرسشنامه توسط اساتید و متخصصان مورد تأیید قرار گرفت و پایایی آن نیز با آزمون آلفای کرونباخ 78/0 محاسبه شد. جهت تجزیه و تحلیل داده های حاصل از پرسشنامه، از نرم افزار spss استفاده شده است. آزمون کولموگروف اسمیرنوف نرمال بودن داده ها را نشان داد که در نهایت برای بررسی فرضیات پژوهش از آزمون رگرسیون خطی ساده استفاده شده است. نتایج حاکی از آن بود که عوامل اجتماعی و کالبدی با سطح اطمینان 95% بر احساس امنیت زنان تأثیر مثبت و معناداری دارد.
کاربرد روش دیماتل در ارزیابی عوامل موثر بر احساس امنیت شهری مورد مطالعه: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احساس امنیت شهروندان از مهم ترین ویژگی های مکان های شهری است. بدین منظور سنجش و ارزیابی احساس امنیت شهری همواره کانون توجه مطالعات شهری بوده است. هدف اصلی تحقیق حاضر ارزیابی عوامل مؤثر بر احساس امنیت شهری کلانشهر تهران با استفاده از روش تصمیم گیری مبتنی بر خطا و ارزشیابی آزمایشگاهی (دیماتل) به عنوان روشی جامع و یکپارچه است. در این پژوهش محققان نشان می دهند که 8 معیار اصلی در ارزیابی احساس امنیت شهری در کلانشهر تهران حائز اهمیت است. بر حسب نتایج تحقیق، وجه امنیت اقتصادی و رفاه مادی و نیز وجه عدالت محوری بیشترین تأثیر را بر سایر عوامل احساس امنیت شهری در سطح کلانشهر تهران داشته اند. محققان نتیجه گیری می کنند که در عدم احساس امنیت شهری در کلانشهر تهران عناصر اقتصادی چون فقر، درآمد، بیکاری، گرانی و نیز توزیع ناعادلانه منابع و توأم با تبعیض مؤثرند و می توانند در سلامت جسمی و روحی شهروندان و درنهایت در بروز ناامنی تأثیرگذار باشند.
بررسی تاثیر احساس امنیت و ارزش درک شده بر دلبستگی مکانی گردشگران مورد مطالعه (استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر احساس امنیت و ارزش درک شده بر دلبستگی مکانی گردشگران نوشته شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی-تحلیلی است. به منظور جمع آوری اطلاعات و داده های مورد نیاز از روش کتابخانه ای و میدانی بهره گرفته شد. جامعه آماری پژوهش را گردشگران ورودی به استان زنجان تشکیل می دادند حجم نمونه آماری پژوهش با استفاده از فرمول کوکران برای جامعه نامحدود 384 نفر برآورد گردید. پایایی پرسشنامه از طریق محاسبه آلفای کرونباخ و محاسبه ضریب پایایی ترکیبی( Cr ) سنجیده شد و همچنین روایی پرسشنامه در دو مرحله روایی صوری و ظاهری از طریق کسب نظر از اساتید و کارشناسان و روایی واگرا با محاسبه شاخص میانگین واریانس استخراج شده تایید شد. به منظور تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزارهای SPSS و نرم افزار لیزرل استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که احساس امنیت و ارزش درک شده بر دلبستگی مکانی گردشگران تاثیر مثبت و معناداری دارد.
بررسی نقش هندسه و نوع فضای باز شهری بر آسایش حرارتی و کیفیت محیطی (نمونه مورد مطالعه: بافت تاریخی کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۹
69 - 82
حوزههای تخصصی:
وجود فضای باز در میان ساختمان ها نقش مهمی در حضور پذیری، ایجاد امنیت و تعاملات اجتماعی ساکنان دارد. رعایت هندسه و تناسبات، موقعیت قرارگیری و محیط پیرامون در ایجاد جذابیت فضای باز برای انسان تأثیر بسیاری دارد. بر هم زدن تناسبات بین مقیاس فضا و ساختمان های پیرامون می تواند اثرات منفی بر احساسات انسان نسبت به فضا بگذارد. هدف پژوهش حاضر بررسی فضاهای باز بافت تاریخی کاشان از نظر شکل، هندسه و نوع فضای باز و اثر آن بر وضعیت حرارتی، احساس امنیت و رضایت از کیفیت محیطی این فضاهاست. در این خصوص تعداد 17 سایت پرتردد از این بافت به مدت 18 روز از ابتدای شهریور 97، در دو دسته بندی فضای باز معابر عمومی و حیاط مرکزی (داخل ساختمان) به عنوان نمونه موردی، مطالعه و بررسی گردید. پس از انجام مطالعات کتابخانه ای، حضور فیزیکی در بافت و انجام مطالعات میدانی (مشاهده و ثبت اطلاعات سایت ها) همزمان با پاسخ تعداد 788 نفر از ساکنان و گردشگران به پرسشنامه ها (وضعیت حرارتی و محیطی)، پارامترهای اقلیمی (دما، رطوبت، سرعت جریان هوا، مقدار co و co2) ثبت گردید. سپس نرخ لباس و متابولیسم افراد با نرم افزار Deltalog10 محاسبه و پس از گردآوری و تجزیه وتحلیل اطلاعات با نرم افزار SPSS24، محدوده آسایش حرارتی پاسخ دهندگان با نرم افزار Ray Man مشخص گردید. پس از آن برای مشخص شدن ارتباط مستقیم و غیرمستقیم متغیرها و تحلیل نتایج، از مدل یابی معادلات ساختاری بر پایه روش حداکثر درست نمایی در Amos استفاده گردید. نتایج نشان داد پاسخ دهندگان در محدوده بین 20.5 تا 34.78 درجه سانتی گراد (PET) احساس آسایش حرارتی داشتند. هندسه منظم فضای باز به صورت مستقیم بر احساس امنیت با ضریب 0.15، رضایت از بافت و ساختمان های پیرامون فضای باز با ضریب 0.98- و آسایش حرارتی با ضریب 0.8- و به صورت غیرمستقیم بر رضایت از شکل و هندسه فضای باز و سازگاری حرارتی اثر مثبت و معناداری دارد. همچنین متغیر نوع فضای باز حیاط مرکزی به صورت مستقیم به ترتیب با بیشترین ضرایب، بر رضایت از بافت و ساختمان های پیرامون فضای باز با ضریب 1.49، رضایت از شکل و هندسه فضای باز با ضریب 0.97، سازگاری حرارتی با ضریب 0.74، احساس امنیت با ضریب 0.23- و آسایش حرارتی با ضریب 0.38- اثرگذاری دارند. نکته جالب در تحلیل و تفسیر مسیر مدل، نقش کلیدی و مهم متغیر احساس امنیت در بروز ارتباط غیرمستقیم میان متغیرهاست.
بررسی عوامل محیطی موثر بر احساس امنیت زنان در شهر سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۴۷)
205 - 222
حوزههای تخصصی:
هدف : تغییرات اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دهه های اخیر باعث افزایش حضور زنان در فضای شهری شده است. این عامل باعث شده تا موضوع امنیت و به ویژه احساس امنیت زنان در شهر و عوامل تاثیرگذار برآن، مورد توجه محققان قرار گیرد. هدف این پژوهش، بررسی نقش متغیرهای محیطی در احساس امنیت زنان در فضای شهری می باشد. روش : این تحقیق، یک بررسی پیمایشی – موردی، از نظر وسعت، چهنانگر و از نظر زمانی مقطعی می باشد. جامعه آماری زنان 15-40 ساله شهر سبزوار و نمونه آماری بر اساس فرمول کوکران 366 برآورد گردید که در پرسشگری نهایی تعداد 408 نمونه گردآوری و تحلیل گردید. عرصه تحقیق، 22 محدوده از بافت های پنج گانه (مرکزی، میانی، غیررسمی، برنامه ریزی شده و پیرامونی) شهر سبزوار می باشد. یافته ها : بر اساس نتایج تحقیق، تعلق مکانی و تراکم ادراکی دو متغیر محیطی بودند که به طور مستقیم بر احساس امنیت زنان تاثیر گذار بودند. متغیرهای اختلاط کاربری، خوانایی و سابقه سکونت به طور غیرمستقیم و با میانجیگری تعلق مکانی بر احساس امنیت زنان تاثیر گذار بودند و بی نظمی محیطی، تنها متغیری بود که هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم بر احساس امنیت زنان تاثیر داشته است. تراکم جمعیت تنها متغیری بود که هیچگونه تاثیری چه مستقیم و چه غیرمستقیم بر احساس امنیت زنان نداشت. نتایج رگرسیون گام به گام و تحلیل مسیر نشان داد که تعلق مکانی به تنهایی 12.5 درصد احساس امنیت زنان را تبیین می کند. با اضاف شدن متغیرهای تراکم ادراکی، بی نظمی محیطی و خوانایی، میزان تبیین واریانس متغیر وابسته به 20.7 درصد افزایش می یابد. کاهش کوری جنسیتی در تصمیم سازی ها و مشارکت دادن زنان در برنامه ریزی ها، می تواند زمینه را برای افزایش احساس امنیت زنان فراهم نماید.
کاربست مدل نرو-فازی در تحلیل احساس امنیّت ساکنان بافت های فرسوده شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
انتظام اجتماعی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
1 - 22
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: امنیّت راهی به سوی پایداری و بخش جدانشندی پایداری است و افراد برای به فعلیت رساندن تمام قابلیت های خود به امنیّت وابسته هستند. بر همین مبنا، هدف پژوهش حاضر، کاربست مدل نرو فازی در تحلیل احساس امنیّت ساکنان بافت های فرسوده شهری است.روش: پژوهش حاضر از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی - تحلیلی است. جامعه آماری شامل 76628 واحد مسکونی در منطقه 12 است که با بهره گیری از فرمول کوکران 383 نفر به عنوان حجم نمونه انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها مشتمل بر روش های کتابخانه ای و مطالعات میدانی (پرسش نامه) است. روایی مؤلفه ها و شاخص ها و پرسش نامه توسط متخصصان (تکنیک اعتبار صوری) و پایایی آن از آلفای کرونباخ مورد تأیید قرار گرفت که امتیاز تمام متغیرهای پژوهش بیشتر از 0/72 است. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS استفاده شده است. از روش های رگرسیون و نرو-فازی برای تحلیل داده ها استفاده شده است.یافته ها: مؤلفه احساس امنیّت با ضریب بتای (0/623) قوی ترین مؤلفه پیش بین است. پس از آن به ترتیب مؤلفه های نورپردازی (با ضریب 0/563)، معابر (0/509)، الگوی فعالیت و کاربری ها (0/501)، کیفیّت محله های مسکونی (0/497)، فرم فضا (0/493)، هویت شهروندان (0/491)، تراکم جمعیت (0/423)، نظارت اجتماعی (0/319 )، اشتغال (0/302) و مسکن (0/218) قرار دارد.نتیجه گیری: بین شاخص های کالبدی (ناامن بودن معابر منطقه و بالابودن میزان نفوذ موتورسواران به عرصه پیاده رو)، اقتصادی (بالابودن نرخ بیکاری در منطقه و بالابودن هزینه های معیشتی) و اجتماعی (ازدحام جمعیت در طول شبانه روز در بعضی قسمت های منطقه 12 و وجود فضای خلوت) با احساس امنیّت در منطقه 12 کلان شهر تهران رابطه مستقیمی وجود دارد.
بررسی تأثیر ارزش های اخلاقی و اعتماد اجتماعی براحساس امنیت (پژوهشی در مورد شهروندان ابهری)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
امنیت اجتماعی از شاخص های اساسی رفاه انسان ها محسوب می شود و رشد جامعه و افراد آن در گرو تأمین این نیاز اساسی است. فراهم شدن این بستر هم در بعد عینی(حفاظت در مقابل خطر) و هم در بعد ذهنی آن(احساس ایمنی که همان احساس امنیت در جامعه می باشد) بسیار مهم است. امنیت اجتماعی متأثر از عوامل متعددی است. در پژوهش حاضر سعی شده است تا از میان متغیرهای متعددی که بر امنیت اجتماعی اثرگذار هستند، تأثیر ارزش های اخلاقی و اعتماد اجتماعی براحساس امنیت در میان شهروندان ابهری مورد بررسی قرار گیرد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه شهروندان18 سال به بالای شهر ابهر در سال 1398 است. نمونه 360 نفری این پژوهش به شیوه نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شده است. روش انجام پژوهش پیمایش بوده و جمع آوری داده ها با پرسشنامه است. یافته ها نشان داد که متغیرهای ارزش های اخلاقی و اعتماد اجتماعی بر احساس امنیت تأثیر دارد. از میان ابعاد احساس امنیت، بعد احساس امنیت اقتصادی شهروندان پایین است. همچنین رابطه بین سن و احساس امنیت نیز تایید شد. احساس امنیت به میزان30/0 توسط متغیر ارزش های اخلاقی و13/0توسط متغیر اعتماد اجتماعی تبیین می شود. نتایج بررسی نشان داد که احساس امنیت با ارزش های اخلاقی و اعتماد اجتماعی رابطه دارد به همین جهت توجه مسئولین به افزایش اعتماد و درونی کردن ارزش های اخلاقی می تواند گامی مثبت در فرآیند ارتقا احساس امنیت در شهروندان باشد.
ارزیابی استفاده از مؤلفه های پیشگیری از جرم در طراحی محیطی و تأثیر آن بر احساس امنیت ساکنان مناطق پیراشهری مورد: شهر بنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فضا های شهری یکی از تأثیرگذارترین عوامل در هدایت الگو های رفتار فردی و اجتماعی افراد هستند. تمامی رفتار های انسان در فضاهای معینی شکل می گیرد که بستر رفتار به شمار می آیند. از سوی دیگر، با افزایش رشد شهرنشینی در بسیاری از نواحی ایران، مشکلات و نارسایی های زندگی شهری افزوده شده است، ازجمله این مشکلات می توان به افزایش جرم و جنایت در مناطق پیراشهری اشاره نمود. لذا، هدف مطالعه حاضر، ارزیابی استفاده از مؤلفه های پیشگیری از جرم در طراحی محیطی و تأثیر آن بر احساس امنیت ساکنان مناطق پیراشهری (موردمطالعه: شهر بنجار) است. این تحقیق به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. داده های موردنیاز تحقیق به روش اسنادی-میدانی (پرسشنامه و مشاهده) گردآوری شده است. به منظور تجزیه وتحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS، و مدل های FARAS و FANP، استفاده شد. نتایج آزمون تی، با توجه به مقدار میانگین به دست آمده در تمامی مؤلفه های مطرح شده، نشانگر کمرنگ بودن مؤلفه های طراحی محیطی در پیشگیری از جرم در منطقه پیراشهری بنجار است. نتایج آزمون های رگرسیون و تحلیل مسیر، نشان داد، بین مؤلفه های پیشگیری از جرم در طراحی منطقه پیراشهری بنجار و احساس امنیت ساکنان، ارتباط معنادار و مثبت وجود دارد و در تمامی مؤلفه ها تأثیر مستقیمی برافزایش احساس امنیت ساکنان دارد. درنهایت نتایج رتبه بندی مؤلفه های طراحی محیطی در پیشگیری از جرم و احساس امنیت ساکنان منطقه پیراشهری بنجار با استفاده از مدل های FARAS و FANP، نشان داد، مؤلفه حمایت از فعالیت های اجتماعی با مقدار k به دست آمده (490/0) در اولویت اول قرار می گیرد.