مطالب مرتبط با کلیدواژه
۵۶۱.
۵۶۲.
۵۶۳.
۵۶۴.
۵۶۵.
۵۶۶.
۵۶۷.
۵۶۸.
۵۶۹.
۵۷۰.
۵۷۱.
۵۷۲.
۵۷۳.
۵۷۴.
۵۷۵.
۵۷۶.
۵۷۷.
۵۷۸.
۵۷۹.
۵۸۰.
روسیه
حوزههای تخصصی:
در عرصه بین المللی مانند زندگی فردی و اجتماعی دولت ها تلاش دارند، از راه دیگری سازی، (مانند نظریه صلح دموکراتیک یا مفهوم قدرت هنجارمند اروپا) خود را از دیگران جدا سازند. این دیگری سازی، بخشی از فرایند هویت یابی است و بیشتر پایه نظری دارد. این پژوهش استدلال می کند چنین دیگری سازی در راهبرد نگاه به شرقِ جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه نیز وجود دارد. پرسش اصلی این پژوهش این است که: جمهوری اسلامی ایران و فدراسیون روسیه چگونه با راهبرد نگاه به شرق تلاش دارند، خود را از دیگران جدا سازند؟ و نقطه مشترک یا تلاقی راهبرد نگاه به شرق آن ها چیست؟ در پاسخ به این دو پرسش این پژوهش استدلال می کند ایران و روسیه در چارچوب راهبرد نگاه به شرق با تأکید بر عناصری مانند: جغرافیا، فرهنگ، تمدن، ایدئولوژی و مانند آن تلاش دارند، خود را از دیگران (غرب) جدا سازند و نقطه مشترک این جداسازی، دشمنی با غرب (به ویژه ایالات متّحد) است. ویژگی های مشترک در راهبرد نگاه به شرق دو کشور مانند: هم پوشانی جغرافیایی، تأکید بر سنت گرایی و ارزش های سنتی (ضدجدید) و نظم چندقطبی پادهژمون این موضع مشترک را تقویت می کند. سرشت این پژوهش، کیفی بوده و نگارنده با رویکرد توصیفی- تحلیلی، فرضیه پژوهش را مورد آزمون قرار می دهد. داده های مورد نیاز برای تبیین مسئله نیز از راه مطالعات کتابخانه ای (مقاله ها، کتاب ها و منابع معتبر اینترنتی) گردآوری شده است.
مکتب ژئوپلیتیک روسی: معمای پایدار آسیب پذیری و گسترش گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در روسیه سه سده گذشته، اندیشه پردازی برای روند ژئوپلیتیک روسی، به شکل یک نیاز اساسی درآمده و اندیشه های گوناگونی را دامن زده است. چالش اصلی این پژوهش دست یابی به درک یک دانش ویژه روسی، در حوزه مسائل راهبردی و جغرافیایی این کشور است. از این رو، پرسش این نوشتار آن است که: چگونه می توان از یک مکتب ژئوپلیتیک روسی سخن گفت و مفهوم های بنیادین آن چگونه قابل درک هستند؟ ادعای نگارنده آن است که با وجود پراکندگی اندیشه ها می توان حلقه وصل و نقطه مشترک آنها را در مفهوم های: نادسترسی دریایی، سرزمینی بودن، آسیب پذیری دفاعی، ژئواستراتژی عمق راهبردی، منطقه حائل و گسترش گرایی پیاپی بیان کرد. در میان آنها دو مقوله: آسیب پذیری جغرافیایی و گسترش گرایی قلمروی، رهنمود های مرکزی پنداشته می شوند. برای بررسی این فرضیه از روش تحلیل محتوای کیفی مضمون ها و متغیرهای موجود در متن های مربوط به اندیشه ژئوپلیتیک در روسیه بهره گرفته می شود. دستاورد این مقاله آن است که تکیه بر دو مفهوم اساسی آسیب پذیری و گسترش گرایی، ریشه بسیاری از مشکلات مربوط به توسعه و سیاست خارجی را در روسیه امروز نشان می دهد.
علت های تغییر رویکرد روسیه در برابر جنگ های اول و دوم قره باغ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از بحران های مهم و حل نشده منطقه قفقاز جنوبی پس از فروپاشی اتحاد شوروی از سال 1991 بحران منطقه قره باغ کوهستانی است. جنگ قره باغ در میان جمهوری آذربایجان و ارامنه منطقه خودمختار قره باغ کوهستانی بوده و مرحله های متفاوتی را پشت سر گذاشته است. روسیه به عنوان یکی از بازیگر ان مهم منطقه ، پس از فروپاشی اتحاد شوروی و اعلام استقلال جمهوری های تشکیل دهنده آن، در پی حفظ نفوذ خود در این منطقه بوده و در این بحران نیز نقش مؤثری داشته است. در این نوشتار سیاست روسیه در مورد جنگ های اول و دوم قره باغ را بررسی می کنیم و به دنبال یافتن پاسخ مناسب برای این پرسش هستیم که چه علت ها و عامل هایی رویکرد روسیه را در مورد جنگ دوم قره باغ تغییر داده است؟ چارچوب مفهومی پژوهش، مبتنی بر مفاهیم قدرت بزرگ و قدرت منطقه ای است. با روش تک نگاری، این فرضیه را بررسی می کنیم که «تغییرهای سیاسی سال 2018 در ارمنستان و سیاست های غرب گرایانه دولت پاشینیان، در تغییر رویکرد روسیه در برابر جنگ دوم قره باغ، نقش اساسی داشته است». مطالعه نویسندگان در این پژوهش، فرضیه بیان شده را تایید می کند.
رویارویی تقابل روسیه و غرب در اوکراین و تأثیر آن بر منافع ملی ایران (به همراه پیشنهاد رویکردهای رسانه ای)
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۴
87 - 111
حوزههای تخصصی:
از 24 فوریه (5 اسفند 1400) که جنگ اوکراین آغاز شد، تقابل روسیه و آمریکا در اوکراین ، منجر به افزایش اهمیت استراتژیک ایران شده است. نزدیکی مواضع تهران مسکو و منافع مشترک آنها منجر به همکاری بیشتر دو کشور با یکدیگر شده است . جنگ اوکراین پیامد های بسیاری دارد و عادی شدن شرایط در این منطقه ممکن است، سال ها طول بکشد. سؤال اصلی مقاله این است که فواید اصلی منافع ملی سیاسی و عرصه های آن، دفاعی نظامی، اقتصادی، منطقه ای و.. ایران در جنگ روسیه و اوکراین کدام اند؟ روش این مقاله از لحاظ ماهیت داده ها،کیفی و از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها توصیفی-تحلیلی است. این پژوهش از نظرجمع آوری داده ها میدانی مبتنی بر مصاحبه با 151خبرگان و استفاده گسترده از مطالعات کتابخانه ای میباشد. با روش طبقه ای –تصادفی ساده و با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ مورد سنجش قرار گرفته است. یافته ها و نتیجه گیری بیانگر آن است که از فرصت های به وجود آمده ناشی از رویارویی موازنه قوا روسیه و آمریکا در بحران جنگ اوکراین، ایران می توانددر راستای توسعه صادرات و واردات کشور و خودبه عنوان بازیگر فعال در عرصه منطقه بهره مند شود.
الگوی کنشی اعضای سازمان همکاری شانگهای در نظم آمریکایی در حال گذار و انتقال قدرت
منبع:
راهبرد سیاسی سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۹
257 - 282
حوزههای تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش اعضای سازمان همکاری شانگهای به عنوان الگوهای نقش بالقوه در گذار و انتقال قدرت نظم آمریکایی می پردازد. سازمان همکاری شانگهای متشکل از چین، روسیه، هند، پاکستان و چندین کشور آسیای مرکزی به عنوان بازیگر مهمی در عرصه ژئوپلیتیک جهانی ظاهر شده است. از آنجایی که موازنه بین المللی قدرت در حال تغییر است و ایالات متحده در حفظ نفوذ هژمونیک خود با چالش هایی مواجه است، بررسی مدل های جایگزین برای انتقال قدرت بسیار مهم می شود. این مقاله با روش توصیفی و تحلیلی و با بهره گیری از زمنابع کتابخانه ای به بررسی پتانسیل سازمان همکاری شانگهای به عنوان یک قدرت هنجاری که بر نظم آمریکایی از طریق ابتکارات فرهنگی و اجتماعی آن تأثیر می گذارد، می پردازد. این مقاله همچنین بررسی می کند که چگونه پویایی داخلی این کشورها بر رفتار خارجی آنها و دلایل حضور آنها در این سازمان مهم منطقه ای موثر است و نقش این سازمان را بر پیامدهای بالقوه انتقال قدرت، را مورد بررسی قرار می دهد.
لغو تصویب معاهده منع جامع آزمایش های هسته ای توسط روسیه و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۵۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲
273 - 255
حوزههای تخصصی:
در 3 نوامبر 2023 دولت روسیه طی نامه ای به دبیر کل سازمان ملل اعلام کرد که تصویب خود نسبت به معاهده منع جامع آزمایش های هسته ای را لغو می کند. روسیه این معاهده را در سال 1996 امضا و در سال 2000 تصویب کرده بود. اقدام روسیه با اعتراض برخی کشورها و سازمان های بین المللی مواجه و تضعیف کننده نظام منع گسترش و خلع سلاح هسته ای تلقی شد. میزان مشروعیت اقدام روسیه در چارچوب موازین و مقررات بین المللی و آثار و پیامدهای مختلف این اقدام پرسشی است که این مقاله به بررسی و ارزیابی آن پرداخته است. روش پژوهش مورد استفاده ترکیبی از دو تکنیک تحلیل حقوقی و روند پژوهی است. با این رویکرد در تجزیه و تحلیل میزان مشروعیت اقدام روسیه، روش کار عبارت از استنباط حکم از طریق استناد به مقررات، عرف و رویه های ذیربط بوده و شیوه تجزیه و تحلیل در بخش ارزیابی پیامدهای اقدام مورد بحث، دائر بر بهره مندی از تکنیک روندپژوهی است. یافته های کار حاکی از آن است که از منظر حقوقی منعی برای لغو تصویب معاهده منع جامع آزمایش های هسته ای به وسیله روسیه وجود نداشته است. با این وجود، اقدام روسیه ضمن اینکه موجب تغییر وضعیت حقوقی این کشور در ارتباط با معاهده می شود، این اقدام می تواند تبعات منفی بر چشم انداز آتی رژیم عدم اشاعه و خلع سلاح هسته ای و امنیت بین المللی در پی داشته باشد.
نقش ایالات متحده آمریکا در همکاری استراتژیک روسیه و چین؛ با تاکید بر دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ و جو بایدن(مقاله علمی وزارت علوم)
با اضمحلال اتحاد جماهیر شوروی و اتمام دوران جنگ سرد، آمریکا به منزله بازیگر ابرقدرت در ابعاد اقتصادی، نظامی، سیاسی و ایدئولوژیکی در نظام بین الملل تعیین شد. موقعیت جدید آمریکا به این کشور اجازه داد که با افزایش نقش و نفوذ به مداخله در نظام بین الملل اقدام نماید. در ادامه تحولات نظام بین الملل با افزایش قدرت رقبا در ابعاد گوناگون، منافع و موقعیت آمریکا با چالش هایی مواجه شده است. روسیه و چین به عنوان دو قدرت نوظهور می باشند که همواره از سوی ایالات متحده آمریکا برداشت تهدید نموده اند. هدف پژوهش بررسی نقش ایالات متحده آمریکا در روابط استراتژیک روسیه و چین است. سوال اصلی پژوهش این است که ایالات متحده آمریکا چه نقشی در همکاری استراتژیک روسیه و چین دارد؟ رویکرد پژوهش توصیفی- تحلیلی و روش جمع آوری داده ها و اطلاعات نیز کتابخانه ای است. فرضیه مقاله این می باشد که تهدیداتی که مسکو و پکن از سوی امریکا برداشت می کنند سبب ائتلاف و همکاری عمیق دو دولت در نظام بین الملل و منطقه ای شده است که این امر در دوره ریاست جمهوری ترامپ و دوره فعلی ریاست جمهوری بایدن بیشتر شده و همکاری دو دولت گسترش پیدا کرده است. نتیجه پژوهش نشان می دهد دو دولت روسیه و چین با هدف مقابله و مهار سیاست های تهدیدزا آمریکا به همکاری های اقتصادی، نظامی و هماهنگی در نهاد ها و سازمان های بین المللی و همگرایی در مناطق آسیای مرکزی، اوراسیا و غرب آسیا روی آورده اند.
الگوی رفتاری ایالات متحده و روسیه در منطقه قفقاز (2024 -2000)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی آمریکا سال ۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۲)
165 - 188
منطقه قفقاز نسبت به چند سال گذشته کمتر مورد توجه دانشمندان و تصمیم گیرندگان حوزه اوراسیا قرار گرفته است، زیرا مطالعات امنیتی این منطقه در حال حاضر تحت تأثیر درگیری مسلحانه در اوکراین و آشفتگی های منطقه غرب آسیا می باشد. با این حال، منطقه قفقاز مخصوصاً قفقاز جنوبی به دلایل داخلی و خارجی، از شکنندگی ژئوپلیتیکی حادی رنج می برد و از آنجایی که تشدید رقابت میان روسیه و ایالات متحده پس از جنگ سرد به بالاترین حد خود رسیده است، فرآیند درگیری و همکاری آن ها در این بخش حساس اوراسیا مستحق توجه است. بنابراین نگارنده ضمن بررسی روابط دوجانبه مسکو و واشنگتن در قفقاز، سعی دارد وضعیت فعلی این منطقه و منطق همکاری و رقابت این دو کشور در چند سال گذشته را تببین و تشریح کنند. از این رو هدف اصلی این پژوهش پاسخگویی به این سؤال است که ایالات متحده و روسیه چه سیاست هایی را در قبال بحران های این منطقه اتخاذ کرده اند و دلایل و منطق این دو کشور از این سیاست ها چه بوده است؟ فرضیه ای که در پاسخ به این سؤال اصلی مطرح می شود این است که پندارهای مختلف از شیوه کسب منافع راهبردی، امنیتی و نظامی باعث سیاستگذاری رقابتی روسیه و آمریکا در بحران های منطقه قفقاز شده است؛ همچنین این پژوهش بر منطق همکاری جویانه ایالات متحده و روسیه در رابطه با فرآیندهای حل و فصل مناقشات قومی و سیاسی در آبخازیا، اوستیای جنوبی و قره باغ کوهستانی که در راستای حفظ ساختار ادراکی نظام بین الملل است، متمرکز می باشد. برای بررسی این فرضیه ها ضمن تکیه بر نظریه خطای اسنادی و رویکرد توصیفی- تحلیلی، روش مطالعه اسنادی مبتنی بر جمع آوری و تحلیل داده های کتابخانه ای، سایت ها، مقاله ها و منابع اینترنتی می باشد.
جایگاه ترکیه در سیاست امنیت ملی روسیه: تهدید ژئوپلیتیک و شریک راهبردی
حوزههای تخصصی:
در دهه های اخیر بنا به اقتضای تحولات منطقه ای در حوزه اوراسیایی و خاورمیانه و به ویژه پس از بهار عربی از 2010 تعاملات روسیه و ترکیه افزایش یافته و روابط دو کشور از همکاری گسترده تا مرز قطع روابط پیش رفته است. مساله اصلی در این رابطه آن است که سطح منطقه ای تعاملات دو کشور بیش از هر دوره دیگری اهمیت یافته و ترکیه را به یکی از مهم ترین مسائل سیاست خارجی و امنیتی روسیه تبدیل کرده است. این مقاله بر آن است که به این سوال پاسخ می دهد که ترکیه در سیاست امنیت ملی روسیه چه جایگاهی دارد؟ فرضیه ای که ارائه شده آن است که ترکیه به دلیل داشتن موقعیت ژئوپلتیکی ویژه در صادرات منابع انرژی روسیه، عضویت در ناتو و نفوذ در منطقه قفقاز و نیز محدود سازی نفوذ منطقه ای روسیه در خاورمیانه، تهدیدی بالقوه برای امنیت ملی فدراسیون روسیه محسوب می شود که در عین تهدید زایی، امکان ها و فرصت های مهمی را نیز برای روسیه به عنوان یک شریک راهبردی دارد و همین موضوع ضامن تداوم روابط دو کشور بوده است. برای بررسی این فرضیه از روش تحلیل کیفی متغیرها و سنجش رابطه منطقی آنها از طریق داده های برگرفته از کتب، مقالات و گزارش های مراکز معتبر پژوهشی به ویژه در روسیه بهره گرفته شده است. مبنای نظری این مباحث واقع نگری تهاجمی ست و دستاورد مقاله آن است که درک درست از جایگاه ترکیه در سیاست امنیتی و روسیه امکان ها و محدودیت های روابط منطقه ای ایران و روسیه را به روشنی نشان داده است.
روسیه و افغانستان پس از ظهور طالبان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست جهانی دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۴۸)
7 - 29
حوزههای تخصصی:
خروج ناگهانی نیروهای غربی از افغانستان و ظهور مجدد طالبان در این کشور، منجر به ایجاد صحنه جدیدی در عرصه سیاست افغانستان و تغییر جایگاه بازیگران داخلی وخارجی دخیل در این کشور گردید؛این تحولات و رخ دادهادر افغانستان، به چالش جدی برای روسیه تبدیل گردید.عقب نشینی ناگهانی نیروهای غربی باقیمانده از افغانستان و تصاحب قدرت توسط طالبان، منجر به کاهش خشونت جنگی در سراسر کشور گردید،اما به شدت میزان عدم اطمینان کلی را افزایش داد.از اینرو روسیه درصدد آمد با در نظر گرفتن اهداف منطقه ای و بین المللی به این بحران واکنش نشان دهد.این نوشتار با هدف شناسایی علل تجدید نظر در سیاست خارجی روسیه نسبت به تحولات افغانستان با توجه به ظهور مجدد طالبان ایجاد شده است.بنابراین سوال اصلی مطرح می شود، علل تجدید نظر در سیاست خارجی روسیه نسبت به تحولات افغانستان با توجه به ظهور طالبان در این کشور چیست؟برای رسیدن به پاسخ این سؤال، از روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و با استفاده از ابزار گردآوری کتابخانه ای و سایت های اینترنتی استفاده شده است.همچنین نگارندگان این فرضیه را مورد بررسی قرارخواهند داد،افغانستان در موقعیت استراتژیک روسیه اهمیت زیادی داردو بی ثباتی پایدار در افغانستان پس از خروج نیروهای آمریکایی می تواند، یک تهدید امنیتی برای روسیه و سایر اعضای CIS ایجاد کند.یافته های مقاله نشان می دهد روسیه با اتخاذ رویکرد تاکتیکی و با هدف مدیریت و دفع تهدید در سیاست خارجی خود با افغانستان پرداخته است.اکنون روسیه درصدد است با رویکرد تهاجمی خود به عنوان یک قدرت جهانی وارد پروسه صلح در افغانستان شودوازاین طریق بتواند سیاست خود را برافغانستان تحمیل کند.
پیامدهای همکاری دفاعی- امنیتی ایران و روسیه در بحران اوکراین (2022)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بحران پژوهی جهان اسلام دوره ۱۱ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳۴
65 - 92
حوزههای تخصصی:
محدودیت های هنجاری و ساختاری نظام بین الملل و سیاست های بلوک غرب در طی چهار دهه گذشته علیه ایران، سبب شده تا جمهوری اسلامی ایران در حوزه سیاست های دفاعی- امنیتی خود همانند سیاست خارجی به سمت وسوی «شرق گرایی» تمایل پیدا کند. پژوهش پیش رو به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که همکاری های دفاعی- امنیتی ایران و روسیه در بحران اوکراین چه پیامدهایی می تواند برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال داشته باشد؟ روش پژوهش توصیفی- تحلیلی است و گردآوری داده ها از طریق پیمایش محیطی و مراجعه به مقالات، کتب، گزارش ها و یادداشت های مرتبط با موضوع بوده که توسط پژوهشگران دسته بندی و سپس تحلیل شده است. همکاری های دفاعی- امنیتی ایران و روسیه دارای دو وجه تأثیرات مثبت و منفی برای جمهوری اسلامی ایران است. از جمله وجوه مثبت این همکاری ها می توان به تلاش برای همکاری های اقتصادی مشترک در جهت جلوگیری از انزوای جهانی بیشتر، تعامل و هماهنگی در فرایند انتقال قدرت از غرب جغرافیایی به شرق، ارتقای توان تسلیحاتی ایران، ارتقای سطح بازدارندگی اشاره کرد. در بعد اثرگذاری منفی هم می توان به تعمیق شکاف درونی در ملت و حاکمیت با توجه به بدبینی تاریخی به عملکرد روس ها، تشدید تحریم ها، امنیتی سازی همکاری های نظامی و تشدید تصویرسازی امنیتی از ایران به عنوان کشوری که نقش مخرب در پیشبرد صلح و امنیت بین المللی دارد اشاره کرد.
نقش و جایگاه کلبعلی خان کنگرلو نخجوانی در جنگ های دوره اول ایران و روس در قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ اسلام سال ۱۶ بهار ۱۴۰۳ شماره ۶۰
83 - 108
حوزههای تخصصی:
دوره دوم حکمرانی کلبعلی خان از امرای متنفذ خاندان کنگرلو بر نخجوان (حک: 1219-1235ق/ 1804-1820م)، مقارن با جنگ های اول ایران و روسیه بود. او در آغاز این جنگ ها، به همکاری با سرداران نظامی روس پرداخت، اما در اثنای جنگ ایروان (1219ق/1804م)، به حکومت قاجاریه گرایش یافت. این سؤال مطرح است که: علل گرایش کلبعلی خان در آغاز جنگ به روس ها و سپس چرخش او به ایران و در ادامه تردید در همکاری با حکومت قاجاریه چه بود؟ این مسئله با تکیه بر مجموعه نسخ خطی مکاتبات خاندان کنگرلو و منابع تاریخی قاجار و اسناد روسی بررسی شده است. نتیجه آنکه کلبعلی خان برای مقابله با سیاست حذف و ادغام نخبگان محلی در ساختار حکومت یکپارچه ایران با هدف بقای سیاسی خود، به روس ها گرایش یافت که برآیند آن عزل او توسط آقامحمدخان از حکمرانی نخجوان بود. در مقابل، سیاست ملایم فتحعلی شاه توأم با وعده حکمرانی نخجوان و حضور گروگانی از خانواده او در دربار قاجار، به گرایش کلبعلی خان به حکومت ایران منتهی شد. البته این همکاری به علت رفتار مذبذب کلبعلی خان با بدگمانی متقابل استمرار داشت.
واکاوی راهبرد امنیت ملی ایالات متحده آمریکا پیرامون رفتار ژئوپلیتیکی روسیه در دوره جو بایدن (2024- 2020م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
ژئوپلیتیک سال ۲۰ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۷۵)
58 - 97
حوزههای تخصصی:
راهبرد امنیت ملی ایالات متحده آمریکا، با توجه به ثابت بودن اهداف و ظرفیت اقتصادی، منابع طبیعی، موقعیت جغرافیایی، امنیت فیزیکی و گسترش ارزش های آن همواره میان دو نگرش انزواطلبی و گرایش بین الملل خواهی در فراز و فرود بوده است. آخرین سند راهبرد امنیت ملی ایالات متحده آمریکا در سال 2022 بخش مهمی از این سند دورنمای روابط سیاسی، امنیتی، تجاری، اقتصادی، فناوری و ژئوپلیتیکی دو کشور آمریکا و روسیه و متحدان آنها را طی حداقل یک دوره ریاست جمهوری (بایدن) در جهان نشان می دهد. راهبرد امنیت ملی آمریکا در دوره بایدن بیشترین توجه خود را بر روی چالش های ژئوپلیتیکی روسیه، جنگ روسیه علیه اوکراین، رقابت ژئوپلیتیکی روسیه با آمریکا و غرب تمرکز یافته است. در این پژوهش کوشش شده است تا از منظر راهبرد امنیت ملی آمریکا در دوره بایدن چالش ها و رقابت های ژئوپلیتیکی آمریکا با روسیه در ابعاد و حوزه های مختلف مورد بررسی و تحلیل ژئوپلیتیکی قرار گیرد. از این رو، نگرانی شدید آمریکا نسبت به چالش ها و رقابت های ژئوپلیتیکی روسیه در قلمروهای ژئواستراتژیک و مناطق ژئوپلیتیک جهان ضرورت پرداختن به رفتار روسیه را در راهبرد امنیت ملی کشور اجتناب ناپذیر ساخته است. روش پژوهش توصیفی – تحلیلی و شیوه گردآوری داده ها و اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که براساس دو سند راهبردی آمریکا و سند ائتلاف ناتو آمریکا از این زمان به بعد وارد یک چالش و رقابت ژئوپلیتیکی جدیدی با روسیه شده است که نتیجه آن ساختار جدید ژئوپلیتیک نظام جهانی و سیاست نوین جهانی را شکل خواهد داد و نظام بین الملل از حالت گذار ژئوپلیتیکی به ثبات نسبی در قلمروها و مناطق ژئوپلیتیکی خواهد رسید.
تحلیل رفتار نامتقارن روسیه در GECF و بازار جهانی گاز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اقتصادی سال ۲۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۹۰)
135 - 174
حوزههای تخصصی:
نقش روسیه در بازار جهانی گاز و عضویت مشترک با ایران در مجمع کشورهای صادرکننده گاز به تحلیل رفتار تولیدی گاز این کشور اهمیت ویژه ای می بخشد. اضافه ظرفیت و جایگاه روسیه در بازار جهانی گاز این امکان را برای این کشور فراهم می کند که در بلندمدت در تولید گاز طبیعی رفتارش هم راستا و متقارن با تولید گاز سایر اعضای مجمع کشورهای صادرکننده گاز، تولید گاز شیل، تقاضای جهانی گاز، قیمت جهانی گاز طبیعی و قیمت جهانی نفت خام تغییر نکند. در این مقاله، رفتار تولیدی گاز روسیه با استفاده از داده های فصلی 2001 تا 2021 و روش «خود رگرسیون با وقفه های گسترده غیرخطی» بررسی شده است. نتایج نشان داده است که هنگام افزایش(کاهش) در متغیرهای مذکور به عنوان اصلی ترین متغیرهایی تأثیرگذار در شکل گیری تغییرات عرضه و تقاضای جهانی گاز، رفتار تولیدی گاز روسیه نامتقارن و ناهم سو با متغیرهای مذکور تغییر می کند. روسیه در مجمع کشورهای صادرکننده گاز همانند عربستان در اوپک دارای رفتاری ناهماهنگ با تولید سایر اعضاء است.
نقش امریکا در جنگ روسیه علیه اوکراین در سال 2022 میلادی و تبدیل آن به جنگی فرسایشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ سال 2022 روسیه در اوکراین از تاثیرگذارترین وقایع بین المللی معاصر است که نظم جدید بین الملل را انعکاس می دهد. هدف از نگاشتن این مقاله پاسخ به این سوال است که ایالات متحده امریکا تا چه اندازه در برافروختن این جنگ نقش داشته و چگونه زمینه های جنگ را از انقلاب میدان در سال 2014 فراهم کرده است. نتیجه حاصله این بود که عامل اصلی این جنگ، زیاده خواهی، خلف وعده و کارشکنی های امریکا در امور سیاسی اوکراین بوده است. سیاست های غلط امریکا و ناتو بعد از فروپاشی شوروی، قلب واقعیت توسط امپراتوری رسانه های جریان اصلی و کارشکنی امریکا در روند مذاکرات صلح، جنگ اوکراین را تبدیل به موضوعی لاینحل کرده است. به رغم تجهیزات زیادی که غرب در اختیار اوکراین گذاشته و عدم موفقیت هایی که روسیه در این جنگ داشته، روسیه همچنان دست بالا را دارد و توانسته در نظم بین المللی جدید، جلوی گسترش ناتو به سمت مرزهای خود را بگیرد و دولت اوکراین را به دولتی ناکارآمد تبدیل کند. در وضعیت فعلی جنگ، شانسی برای توافق صلح پایدار وجود ندارد. دولت امریکا می خواهد توان ارتش روسیه را در اوکراین تا حد ممکن کاهش دهد، اقتصاد این کشور را به تباهی بکشاند و جایگاه روسیه را در سلسله مراتب قدرت جهانی فروکاهد.
جایگاه قدرت نرم در سیاست خارجی روسیه در قبال جمهوری های قفقاز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، روسیه وارث قدرت نظامی وسیع شوروی بود، اما چیزی از فرهنگ و ایدئولوژی کمونیستی از شوروی به آن به ارث نرسید و این درست در زمانی بود که به نظر می رسید چهره فرهنگی و غیرنظامی نقش بسیار مهمی در ارائه تصویر مثبت از کشورها در مقایسه با زمان جنگ سرد داشته باشد. روس ها به ویژه پس از روی کار آمدن پوتین تلاش داشته اند با بهبود جایگاه قدرت نرم در سیاست خارجی خود در قبال کشورهای قفقاز جنوبی از آن برای ارتقای جایگاه خود در میان این کشورها استفاده کنند. این مقاله در پی پاسخ به این پرسش است که قدرت نرم در سیاست خارجی روسیه در قبال کشورهای قفقاز جنوبی چه جایگاهی دارد؟ فرضیه مقاله حاضر آن است که «با توجه به ظرفیت هایی نظیر زبان روسی، بازار کار گسترده، اشتراکات فرهنگی و منابع انرژی گسترده، جایگاه قدرت نرم در سیاست خارجی روسیه در قبال جمهوری های خارج نزدیک ارتقا یافته؛ گرچه روسیه با چالش هایی در استفاده از قدرت نرم مواجه است». مقاله حاضر با استفاده از رویکرد توصیفی- تحلیلی و در قالب روش کیفی بر پایه تحلیل محتوا در پی آن است تا با توجه به دیدگاه های مختلف در مورد استفاده از قدرت نرم در روسیه به بررسی نقش و جایگاه قدرت نرم در سیاست خارجی روسیه در قبال جمهوری های شوروی سابق در قفقاز جنوبی و چالش های پیش روی آن بپردازد.
واکاوی سیاست خارجی عربستان سعودی در قبال جنگ اوکراین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
جنگ روسیه و اوکراین از مهم ترین تحولات قرن جدید است که با واکنش های متفاوت دولت ها مواجه شده است. در این میان، عربستان سعودی به عنوان یکی از بازیگران استراتژیک منطقه خاورمیانه، رویکرد محافظه کارانه ای را باوجود شراکت راهبردی با ایالات متحده آمریکا پیگیری کرده است. این پژوهش در پی پاسخ به این سوال اصلی است که سیاست خارجی عربستان در قبال جنگ اوکراین چه بوده و تحت تأثیر چه متغیرهایی شکل گرفته است؟ یافته های این پژوهش که با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و در چهارچوب واقع گرایی نئوکلاسیک مورد ارزیابی قرار گرفته نشان می دهد که مجموعه ای از متغیرها مانند برداشت نخبگان حاکم در عربستان از ماهیت جنگ اوکراین در کنار عملکرد ایالات متحده در سال های اخیر در قبال تحولات منطقه غرب آسیا به ویژه در قبال جمهوری اسلامی ایران و پیگیری دکترین اِحاله مسئولیت و کاهش تعهدات آن در این منطقه، تغییرات ساختاری در نظام بین الملل و الزامات چشم انداز ۲۰۳۰ عربستان سعودی باعث شده که این کشور سیاست «متوازن» (نه «خنثی») را در قبال جنگ اوکراین پیش بگیرد تا روابط خود را با دو طرف منازعه حفظ کند.
بازآرایی ساختاری نظام بین الملل و بررسی ابعاد استقرار نظامی در جنوبگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: بیش از 60 سال است که نظام معاهده جنوبگان به عنوان یک «نظام حقوقی سخت و چندلایه»، به طرزی کارآمد با انجماد ادعاهای حاکمیتی پیشین برخی از دولت ها و مهار ادعاهای حاکمیتی جدید و نیز با ممنوع ساختن هرگونه فعالیت نظامی، توانسته است از نظامی سازی جنوبگان به عنوان «قاره صلح» جلوگیری کند. اما به دلیل پویا بودن نظام جهانی و عدم ایستایی محیط مادی و معنایی بین المللی، بدیهی است که به مرور زمان مجموعه های حقوقی، کارآمدی اولیه خود را از دست داده و نیاز به بازنگری و روزآمدسازی پیدا کنند. پژوهش پیش رو با طرح این سئوال که «آیا بازآرایی ساختاری نظام بین الملل، امکان نظامی سازی جنوبگان را افزایش داده است؟»، به بررسی این انگاره پرداخته است:«بازآرایی ساختاری نظام بین الملل به ویژه از نظر ساختار قدرت و ساختار فناوری با افزایش رقابت های ژئواستراتژیکی قدرت های بزرگ، احتمال نظامی سازی جنوبگان را افزایش داده است».
روش شناسی: این پژوهش با استفاده از روش «روندپژوهی» انجام شده است. روندپژوهی امکان بررسی تحولات بلندمدت در محیط های پیچیده را فراهم کرده و بر شناخت رفتارهای تکراری و تغییرهای ساختاری تمرکز دارد. از جمله ویژگی های این روش، پیش بینی آینده بر اساس تحلیل داده ها و شناسایی الگوهای پنهان است. داده های مورد نیاز پژوهش نیز، از منابع اسنادی، کتابخانه ای و الکترونیکی جمع آوری شده است.
یافته ها: پژوهش نشان داد که برای آینده منطقه جنوبگان پنج روند و چهار سناریو قابل پیش بینی است. روندها عبارتند از: ۱. افزایش رقابت های ژئواستراتژیکی برای کنترل منابع؛ ۲. احتمال نقض معاهده جنوبگان؛ ۳. گسترش حضور علمی با کاربردهای دوگانه؛ ۴. فشارهای بین المللی برای بازنگری معاهده جنوبگان و ۵. آثار زیست محیطی و افزایش همکاری های بین المللی. سناریوهای احتمالی نیز به این ترتیب شناسایی شدند: ۱. سناریوی رقابت شدید ژئواستراتژیکی؛ ۲. سناریوی همکاری بین المللی؛ ۳. سناریوی حضور نظامی پنهان و ۴. سناریوی تداوم وضعیت موجود. پژوهش حاضر از میان این روندها و سناریوها، وقوع گونه های همآوردجویانه آنها را در آینده جنوبگان محتمل تر می داند.
نتایج: برابر پژوهش، نظامی سازی جنوبگان غیرممکن یا غیرقابل قبول نیست، بلکه هم ممکن به نظر می رسد و هم قابل قبول. هرچند در حال حاضر نمی توان معمای امنیت را در تعریف کامل خود، به منطقه جنوبگان تسری داد، با این حال در شرایط به سرعت متغیر بین المللی، تضمینی برای تداوم گریز از نظامی سازی آن وجود ندارد. برای حفظ صلح و امنیت در منطقه، بایستی از یک سو ابهامات حقوقی موجود در نظام معاهده جنوبگان در خصوص تعریف نظامی سازی و فعالیت های نظامی برطرف شود. از سوی دیگر، مفهوم نظامی سازی با توجه به بازآرایی ساختاری نظام بین الملل مورد بازبینی و بازتعریف قرار گیرد.
رقابت روسیه و انگلیس در ایران، بازخوانی جنبش مشروطه در ایران
حوزههای تخصصی:
جنبش مشروطه خواهی در ایران یکی از تأثیرگذارترین جنبش ها درصحنه سیاسی تاریخ معاصر ایران است. این جنبش به حکومت های مطلقه در ایران که پادشاهان تنها تصمیم گیرندگان کشور بودند پایان داد. در این جنبش شاهد نقش آفرینی دو قدرت استعمارگر روسیه و انگلستان در ایران بودیم که روسیه طرفدار سلطنت-طلبان و انگلستان طرفدار مشروطه خواهان بود و هرکدام در این جنبش منافع خودشان را دنبال می کردند. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که دو کشور روسیه و انگلیس چه منافعی یا ضررهایی در مخالفت و موافقت با جنبش مشروطه خواهی داشتند؟ فرضیه پژوهش اشاره می کند که به وجود آمدن جنبش مشروطه-خواهی توسط دولت انگلستان بوده و هدف از این اقدام خارج نمودن قدرت مطلق از دست پادشاهان قاجار بوده است. در این پژوهش از روش تحلیلی-توصیفی با استفاده از منابع کتابخانه ای استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان داد که انگلستان برای حفظ هندوستان به عنوان بزرگ ترین مستعمره خود ایران را به عنوان یک منطقه حائل که مانع از سیطره روسیه که یک قدرت استعمارگر که در همسایگی ایران می باشد قرار داده است. پس از گرایش شاهان قاجار به روسیه، انگلستان احساس خطر کرده که بانفوذ روسیه به ایران، هندوستان در معرض خطر تجاوز روسیه قرار گیرد. به همین دلیل، با استفاده از فرصت به دست آمده در اعتراضات مردم ایران برای تشکیل عدالت خانه، طرح مشروطه خواهی را به معترضین و متحصنین در سفارتخانه خود ابراز می دارد و بدین ترتیب مطالبات را به سمت مشروطه خواهی منحرف می کند. پس از روی کار آمدن محمدعلی شاه که مورد حمایت کامل روسیه بود، مجلس شورای ملی به توپ بسته شد و عده ای از سران مشروطه خواه اعدام یا زندانی شدند. انگلستان نیز با حمایت از مشروطه خواهان، موجبات پیروزی آنان بر محمدعلی شاه را فراهم آورد و بدین ترتیب پادشاه قاجار را تبدیل به شخصی فاقد قدرت نمود.
تکاپوی روسیه برای نفوذ اقتصادی در سیستان و مرزهای غربی هند در دوره قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شبه قاره سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴۷
67 - 82
حوزههای تخصصی:
از میانه دوره قاجاریه، حضور روسیه در شرق و جنوب شرقی ایران افزایش یافت و آن کشور نفوذ اقتصادی را به مثابه راهبردی مؤثر برای دستیابی به هند درپیش گرفت. چگونگی چالش هایی که این سیاست ایجاد کرد و اثرات افزایش نفوذ روسیه در سیستان، مسئله ای است که شناخت دلایل آن می تواند راهبردهای آن دولت در کشورهای همسایه را مشخص کند. هدف این مقاله، تمرکز بر کنش اقتصادی روسیه در سیستان است و نویسندگان با رویکرد توصیفی-تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای و اسنادی به این پرسش پاسخ می دهند که چه عواملی موجب افزایش حضور اقتصادی روسیه در سرحدات غربی هند و سیستان شد. چنین به نظر می رسد که افزون بر اهمیت راهبردی سیستان در رقابت های سیاسی و نظامی بین قدرت های استعماری در اواخر دوره قاجاریه، سیستان توانمندی اقتصادی بالقوه ای داشت که توجه قدرت های فرامنطقه ای را به مرزهای غربی شبه قاره هند جلب کرد. این تحقیق نشان می دهد که سیستان، هم از لحاظ تولیدات کشاورزی و هم به دلیل گذرگاه تجاری، جذابیت های اقتصادی داشت؛ لیکن آنچه این منطقه را به میدان رقابت روسیه و انگلیس تبدیل کرد، شرایط ویژه جهانی ای بود که از آن با عنوان «دوره صلح مسلح» نام برده می شود.