مطالب مرتبط با کلیدواژه

مداخله گروهی


۱.

مدخلی بر پژوهشهای تجربی با اثرات خوشه ای با توجه به واحد تحلیل در تصادفی سازی و مداخله(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آزمایش های تصادفی مدل سلسله مراتبی مداخله گروهی واحد تحلیل

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۱۱۸
مقدمه: مسائل روش شناختی مربوط به تحلیل چند سطحی پیچیده بوده، اما این پیچیدگی در حیطه های متعددی از قبیل سازه های جمعی و مشترک مثمرثمر بوده است. روشهای تحلیل داده هایی که از آزمایشهای تصادفی به دست می آیند، هنگامی که واحد تحلیل با واحد مداخله تناظر دارد به خوبی شناخته شده است. هنگامی که داده های انفرادی و تصادفی با یک مداخله گروهی به کار می روند روشهای آماری متفاوتی باید برای ارزیابی مداخله به کار رود. سه مدل معرفی شده که به ترتیب عبارتند از: مدل اول: افراد به صورت تصادفی به مداخله هائی که به طور منفرد انجام شده گمارده شده اند. مدل دوم: گروههای از قبل موجود به صورت تصادفی به مداخله های گروهی گمارده شده اند. مدل سوم: تصادفی شدن بر مبنای فردی انجام شده اما مداخله به صورت گروهی انجام شده است. در این مقاله نشان داده شده است که برخی مقالات در حیطه رفاه اجتماعی از نوع مدل دوم و سوم هستند در حالی که داده ها با مدل به خوبی شناخته شده اول تحلیل شده اند. مثالی از قلدری در محیط کار که در آن کارکنان در یک شرکت هلدینگ در سایتها و کلاسهای متعدد آموزش رفتار شهروندی دیده اند به ایضاح مدل سوم می پردازد. مؤلفه واریانس برای مثال پژوهشی برای هر سه مدل در سطح 1( δ2) و در سطح 2 (T11 ) محاسبه شده و نشان داده شد که بهترین نسبت این مؤلفه واریانس در مدل سوم پدیدار می شود. روش: همه مقالات (شبه) آزمایشی در فصلنامه رفاه اجتماعی مورد بررسی قرار گرفتند که در آنها تحلیل گروهی به کار رفته است. همچنین از روش تحلیل محتوا برای بررسی اشاره به گروه درمانی در پیشینه و بحث و نتیجه گیری استفاده شد. پژوهشهائی که مورد اشاره قرار گرفته اند تمایز بین واحدهائی که به صورت خوشه ای تصادفی شده اما مداخله در سطح فردی یا گروهی است را نشان می دهد. شش تحقیق انتخاب شد، واحد تحلیل در R و T که در این مقاله ها اجرا شده بود تعیین گردید و تناظر بین واحدهای تحلیل مشخص شد. فقط یکی از این مقاله ها مداخله را در خوشه ها به صورت تصادفی انجام داده است اما در سه مقاله تناظر واحد تحلیل R (تصادفی شدن و مداخله) وجود ندارد. تحلیل محتوی نشان داد، فقط در نیمی از پژوهشهای رفاه اجتماعی به مداخله گروهی اشاره شده است هر چند در هیچکدام گروهی بودن در تحلیل آماری بازتاب نیافته است. یافته ها: در هر شش مقاله در فصلنامه رفاه اجتماعی روش آماری از این نظر نقص داشت که به جای روش سلسله مراتبی از روشهای تحلیل آنوا استفاده شده بود؛ بدون توجه به این که در آنها از گروه درمانی استفاده شده است. به جز یک پژوهش توجهی به آثار گروهی در بحث و نتیجه گیری وجود نداشت. به سومین مدل تحلیل داده ها توجه اندکی شده که مسائلی را به دنبال دارد. مهم ترین مسئله در نسبت مؤلفه واریانس درمان به واریانس باقیمانده است. مدلهای رگرسیون سنتی و مدلهای چند سطحی مقایسه شدند. مزیت مدلهای چند سطحی به ویژه در تعیین صریح منبع تغییرپذیری در هر دو سطح فردی و گروهی نشان داده شد. بحث: نتایج حاصل از مقاله حاضر نشان می دهد که در مقالات منتشرشده در فصلنامه رفاه اجتماعی هنگامی که محقق باید در تحقیق خود از مدلهای سلسله مراتبی چندسطحی استفاده می کرده است، از آن استفاده نشده است. توصیه می شود که در این مورد دو مقاله دوران سازی که در یک دهه پیش منتشر شده اند (لی و تامسون، 2005؛ رابرتز و رابرتز، 2005) مورد مطالعه قرار گیرد. مزیت توجه به تناظر واحد تحلیل در تصادفی کردن و مداخله و بین طرح پژوهش و روش آماری در تحلیل داده ها، پژوهش گر را قادر می کند بر نوسانات بین افراد هنگامی که خوشه (گروه) مبنای تصادفی سازی یا درمان است غلبه کند. در پژوهشهای آزمایشی خوشه ای تصادفی از قبیل پژوهش علی پوری نیاز و همکاران (1388) که در سایتها و جوامع متفاوت اجرا شده اند، مدل سوم در این مقاله نسبت به آزمونهای سنتی پیش آزمون پس آزمون برتری دارند. روشهائی که در این مقاله برای تحلیل داده ها معرفی شده را می توان به موقعیتهای پیچیده تر تعمیم داد که به ویژه سنجشهای پیش آزمون به عنوان متغیر همگام در هر دو سطح است.
۲.

مقایسه اثربخشی گروه درمانی وجودی و مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی دانشجویان مجرد در شرف ازدواج(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد درمان وجودی احساس تنهایی دانشجویان مداخله گروهی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹ تعداد دانلود : ۹
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی گروه درمانی وجودی و گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر احساس تنهایی دانشجویان مجرد در شرف ازدواج بود. روش شناسی: مطالعه حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. ۷۵ نفر از دانشجویان ورودی مهرماه ۱۴۰۲ دانشگاه آزاد اسلامی واحد الهیه مشهد به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در سه گروه ۲۵ نفره (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) گمارده شدند. گروه درمانی وجودی در قالب ۱۰ جلسه و گروه درمانی پذیرش و تعهد در قالب ۸ جلسه گروهی برگزار شد. ابزار پژوهش، مقیاس احساس تنهایی UCLA بود. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که بین گروه ها از نظر کاهش احساس تنهایی تفاوت معناداری وجود دارد (p<0.01). هر دو گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش معناداری در احساس تنهایی نشان دادند و این کاهش در هر دو مرحله پس آزمون و پیگیری حفظ شد. همچنین، مقایسه میانگین ها نشان داد که گروه درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد اثربخشی بیشتری نسبت به گروه درمانی وجودی داشت. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که هر دو رویکرد درمانی می توانند در کاهش احساس تنهایی دانشجویان مجرد در شرف ازدواج مؤثر باشند، اما مداخله مبتنی بر پذیرش و تعهد کارایی بیشتری دارد. بر این اساس، می توان از این روش ها در برنامه های مشاوره و سلامت روان دانشگاهی بهره گرفت.