مطالب مرتبط با کلیدواژه

اقتدارستیزی


۱.

«اقتدارستیزی» یا «اقتدارگرایی»؟ امکان یا امتناع؟ نقد و بررسی کتاب نگاهی تازه به نظریه ادبی نوشته عیسی امن خانی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه ادبی اقتدارستیزی اقتدار گرایی تقلیل گرایی مقوله بندی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۶ تعداد دانلود : ۲۵۰
نقد و نظریه ادبی، به واسطه رویکرد بینارشته ای خود، غالباً منطوی بر مفاهیم ادبی، فلسفی، اجتماعی، تاریخی و... است. همین امر موجب پیچیدگی و سخت فهمی نظریه ها، و کاربرد و کاربست آن ها در متون ادبی می شود. کتاب نگاهی تازه به نظریه ادبی (1400) نوشته عیسی امن خانی، پژوهشی اصیل و انتقادی است که با رویکردی نو و با لسانی ساده، قصد دارد تا به تبیین و تنقیح نظریه های ادبی، سرچشمه های آن و همچنین کاربست این نظریه ها در متون ادبی، اهتمام جوید. مهم ترین اصل و فرض کتاب این است که نظریه های ادبی به واسطه «اقتدارستیزی خود بنیاد» پدید آمده اند و ظهور و پیدایش هر «نظریه» ناشی از «موازی کاری» و «تقابل» آن با نظریه (های) رقیب است. لذا فرض بنیادین کتاب مبتنی بر پیدایش «اقتدارستیزانه» نظریه هاست و بر همین اساس مؤلف محترم کل نظریه های ادبی را به سه رویکرد نظریه های مؤلف/سوژه محور؛ نظریه های مؤلف/سوژه ستیز و نظریه های ساختار ستیز، تقسیم می کند و براساس «عنصر غالب» و «شباهت خانوادگیِ» هر نظریه، آن را در یکی از سه رویکرد مذکور طبقه بندی می کند. رویکرد نوبنیاد کتاب، ضمن ارزشمندی و اصالت، که برخاسته از ذهن نو جو، نقّاد و متفطن نویسنده است، با این حال در فرایند کتابت، دچار ساده سازی و تقلیل گرایی های مکرر، اعمال محدودیت، و درنهایت «تناقض های بنیادین» شده است که در ادامه مقاله به طور مبسوط به تبیین وجوه متفاوت آن خواهیم پرداخت. مقاله حاضر ضمن خوانش و بررسی دقیق کتاب مذکور، پیشنهاد و نشان می دهد که نویسنده محترم، در چاپ های بعدی حتی ا لامکان به نکاتی چون درسنامه بودن کتاب، انعطاف پذیری بیشتر در مرزبندی میان نظریه ها، اجتناب از اعمال محدودیت در مقولات، جامع نگری و پرهیز از ساده سازی و تقلیل گرایی توجه داشته باشد.
۲.

بازخوانی جهان بینی طبقه متوسط شهری در دهه هفتاد، با تحلیل رمان «نیمه ی غایب»(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: طبقه ی متوسط شهری جنبش اصلاحات نقد سنت اقتدارستیزی جامعه شناسی ادبیات لوسین گلدمن

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴ تعداد دانلود : ۲
دهه ی هفتاد خورشیدی در ایران، دوره ای از تحولات اجتماعی و سیاسی بود که پس از انقلاب و جنگ، با گذار به اصلاحات همراه شد. این پژوهش با بهره گیری از نظریه ی ساختارگرایی تکوینی لوسین گلدمن به بررسی رمان «نیمه غایب» می پردازد تا نشان دهد چگونه ساختارهای اقتدارستیز این رمان، رابطه ای دیالکتیک با جهان بینی طبقه ی متوسط شهری دارد. یافته های پژوهش نشان می دهند که «حسین سناپور» در رمان «نیمه غایب» از طریق تغییر نظرگاه ها و روایت های غیرخطی، نه تنها اقتدارگرایی آشنای راوی در رمان های پیش از  انقلاب را درهم می شکند، بلکه با برجسته سازی شخصیت های زنی چون سیندخت و فرح، گرایش به فردیت و برابری جنسیتی را پررنگ می کند. این رمان، به ویژه در نقد اقتدار خانوادگی و اجتماعی، به طور غیرمستقیم خشونت های ریشه دار در سنت فرهنگی را نیز زیر سؤال می برد تا در نهایت نه تنها تحولات اجتماعی دهه ی هفتاد را نمایندگی کند، بلکه بذر مفاهیمی را بکارد که در دهه های بعدی، به ویژه در حوزه ی مطالبات زنان و دموکراسی، شکوفا شدند.