مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۶۱.
۲۶۲.
۲۶۳.
۲۶۴.
۲۶۵.
۲۶۶.
۲۶۷.
۲۶۸.
۲۶۹.
۲۷۰.
۲۷۱.
۲۷۲.
۲۷۳.
۲۷۴.
۲۷۵.
۲۷۶.
۲۷۷.
۲۷۸.
۲۷۹.
۲۸۰.
عزت نفس
حوزههای تخصصی:
امروزه استادان و مربیان دانشگاهی به مثابه گذشته دارای اقتدار نمی باشند و یا تا حدی این قدرت مشروع برای اکثر آن ها رنگ باخته است. هدف این پژوهش بررسی نقش عوامل اجتماعی و فرهنگی در اقتدار استادان دانشگاه پیام نور استان کرمانشاه است. روش مورد استفاده، توصیفی تحلیلی از نوع پیمایشی بوده و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه پژوهشگر ساخته است. جامعه آماری استادان دانشگاه پیام نور کرمانشاه هستند که در سال تحصیلی 1390-91 تعداد کل آنها برابر 258 نفر می باشند. با توجه به حجم وسیع جامعه آماری با استفاده از جدول نمونه گیری لین تعداد 258 نفر از آن ها برای مطالعه انتخاب گردیدند که بر اساس نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در پژوهش حاضر از روش ارزیابی اعتبار صوری پژوهش و اعتبار سازه ای مبتنی بر تحلیل عاملی استفاده گردید. برای تعیین پایایی گویه های هر متغیر از آلفای کرونباخ استفاده شد. نتایج با استفاده از نرم افزارهای آماری SPSS و Amos مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل نشان می دهد که همبستگی بین میزان توانایی در تدریس برابر 243/0، میزان اعتماد به نفس برابر 375/0، میزان گرایش های دینی برابر 279/0، میزان هویت ملی برابر 074/0- و بین میزان استفاده از رسانه های جمعی و اقتدار استادان برابر 161/0 می باشد. نتایج حاصل از رگرسیون چندگانه نشان می دهد که مقدارT برای اقتدار سنتی برابر (335/4 T=)، میزان عزت نفس برابر (925/3 T=) و اقتدار کاریزمایی مقدارT برابر (878/3 T=) می باشد. نتایج حاصل از آزمون های ناپارمتری نشان می دهد که میزان کای اسکوئر بین گرایش های دینی و اقتدار استادان پاسخگویان برابر 581/26، مقدار d سامرز برابر 191/0، مقادیر Tub و Tuc کندال به ترتیب برابر 191/0 و 146/0 می باشند که معنادار می باشد. برای متغیر میزان عزت نفس، میزان کای اسکوئر برابر 617/22، مقدار d سامرز برابر 259/0 و مقادیر Tub و Tuc کندال به ترتیب برابر 263/0 و 155/0 می باشند که معنادار می باشد. برای مقطع تحصیلی میزان کای اسکوئر برابر 442/10، مقادیر Tub و Tuc کندال به ترتیب 169/0 و 112/0 می باشند که معنادار می باشد. هم چنین برای توانایی در تدریس میزان کای اسکوئر برابر 188/18، مقدار d سامرز برابر 206/0 و مقادیر Tub و Tuc کندال به ترتیب برابر 209/0 و 122/0 می باشند که معنادار می باشد. برای برآورد روایی ابزار پژوهش Amos 21 استفاده گردید. نتایج حاصل از مدل عاملی تأییدی مرتبه دوم برای سنجش میزان اقتدار استادان معیارهای برازش مدل را نشان می دهد که مدل اندازه گیری از برازش نسبتاً مناسبی برخوردار می باشد. مقدار CMIN برابر با 143/211، RMSEA برابر 075/0، RMR برابر 098/0، CMIN/DF برابر 199/3، شاخص CFI برابر 926/0 و شاخص PCFI نیز برابر 671/0 نشان می دهد. شاخص های تطبیقی و مقتصد محاسبه شده برای ارزیابی کلیت مدل نشان می دهند که می توان در مجموع، داده های گردآوری شده را حمایت کننده مدل نظری تدوین شده تلقی کرد.
بررسی نقش میانجی عزت نفس و ریسک پذیری در تحلیل عوامل مؤثر بر خود اشتغالی زنان روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
16 - 38
حوزههای تخصصی:
امروزه یکی از معیارهای مهم برای سنجش درجه ی توسعه یافتگی یک کشور، سطح اشتغال زنان است. بنابراین توجه بیشتر به اشتغال زنان منجر به استفاده ی بهتر از این ظرفیت بالقوه در جامعه می شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی عوامل مؤثر بر خود اشتغالی زنان روستایی انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش شامل زنان روستایی استان زنجان بودند که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تعداد 200 نفر از آنان انتخاب شد (که تنها 188 پرسش نامه قابل استفاده بود). ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش، پرسش نامه بود. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله ی نرم افزارهای SPSS<sub>20</sub> و AMOS<sub>20</sub> انجام شد. داده های گردآوری شده با استفاده از تکنیک مدل سازی معادلات ساختاری تجزیه و تحلیل گردید. نتایج مدلسازی معادلات ساختاری با روش برآورد بیزی نشان داد: شرایط اقتصادی، شرایط اجتماعی، دوره های آموزشی و ترویجی، دارای اثر مستقیم معنی داری بر خوداشتغالی زنان روستایی هستند. همچنین، بر اساس نتایج مدل ساختاری میانجی مشخص شد که متغیر عزت نفس و ریسک پذیری در رابطه ی بین متغیرهای شرایط اقتصادی و اجتماعی دارای نقش میانجی جزئی بوده و متغیر ریسک پذیری از نقش میانجی کلی در رابطه بین دوره های آموزشی ترویجی بر خوداشتغالی زنان روستایی برخوردار است. به طور کلی مهیا بودن شرایط اقتصادی، اجتماعی و برگزاری برنامه های آموزشی و ترویجی متناسب همراه با تقویت قابلیت های فردی مانند عزت نفس و ریسک پذیری می تواند زمینه ساز توسعه ی خوداشتغالی در میان زنان روستایی باشد.
اثربخشی معنادرمانی؛ با رویکردی دینی بر عزت نفس و شادکامی و تاب آوری نوجوانان دختر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف مطالعه تأثیر معنادرمانی، با رویکردی دینی بر عزت نفس و شادکامی و تاب آوری نوجوانان اجرا شد. پژوهش از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون، شامل یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل بود. جامعة آماری، دانش آموزان دختر دبیرستانی در سال تحصیلی 94-93 بودند. از میان آنها، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 40 نفر انتخاب و به صورت تصادفی، 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر درگروه کنترل قرار گرفتند. ابزارهای پژوهش، پرسش نامه های عزت نفس کوپراسمیت، شادکامی مونش و تاب آوری کونور و دیویدسون بودند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از روش تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج نشان داد که معنادرمانی با رویکرد دینی، با تبیین ریشه و حقیقت انسان (مبدأ) و هدف از زندگی انسان (معاد) و ویژگی های انسان و معنادار کردن سختی هایی که در مسیر هدف وجود دارد، می تواند موجب عزت نفس و شادکامی و تاب آوری انسان گردد.
جایگاه و مؤلفه های عزت نفس در قرآن و روایات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«عزت نفس» احساس ارزشمندی و توانمندی است. تبیین جایگاه و مؤلفه های عزت نفس در قرآن و روایات، اهمیت آن در اخلاق اسلامی را آشکار می کند؛ زیرا قرآن و روایات مهم ترین منبع اخلاق اسلامی است. تبیین مؤلفه های عزت نفس در قرآن و روایات، زمینة مناسبی برای تدوین راه کارهای تقویت آن با رویکرد اسلامی فراهم می کند. تقویت عزت نفس با رویکرد اسلامی، بسیاری از آفات تقویت عزت نفس با رویکرد روان شناختی سکولار را ندارد. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی مؤلفه های عزت نفس در قرآن و روایات را جمع آوری و دسته بندی کرده است. برخی از این مؤلفه ها عبارتند از: احساس ارزشمندی ذاتی، احساس توانمندی به واسطة نصرت الهی، احساس ارزشمندی در دنیا، قیامت و آخرت به واسطة ایمان و عمل صالح، خودشناسی، ترک ابراز نیاز به مردم و ارتباط کریمانه با مردم.
رابطه ارزش های محیط زیستی با عزت نفس و متغیرهای جمعیت شناختی(مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه پیام نور شهر کرمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حفظ محیط زیست و چالش های موجود در مسیر آن یکی از معضلات جامعه جهانی ازجمله کشور ما به شمار می رود. حفظ و یا تخریب محیط زیست حوزه رفتار و عمل انسان است. رفتارهای انسان تحت تأثیر ارزش های او قرار دارند. هدف این پژوهش نیز بررسی میزان ارزش های محیط زیستی و ارتباط آنها با عزت نفس و متغیرهای جمعیت شناختی دانشجویان بر اساس نظریه ارزشی شوارتز بوده است. روش پژوهش توصیفی تحلیلی از نوع همبستگی بوده که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای چندمرحله ای تعداد 487 نفر از دانشجویان دانشگاه پیام نور شهر کرمان به عنوان نمونه موردمطالعه انتخاب شدند. نتایج تحقیق نشان داد که ارزش های محیط زیستی اولویت اول ارزشی دانشجویان نبوده است. همچنین در بین ارزش های محیط زیستی بر اساس جنسیت و وضعیت تأهل تفاوت معنی داری وجود داشته است و بین جهت گیری ارزشی محیط زیستی و عزت نفس همبستگی مثبت معنی دار وجود داشته است.
اثربخشی معنادرمانی به شیوه گروهی، بر عزت نفس و بهزیستی روانشناختی دانشجویان دختر دارای نشانگان ضربه عشق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی معنادرمانی به شیوه گروهی بر عزت نفس و بهزیستی روانشناختی دانشجویان دختر دارای نشانگان ضربه عشق انجام شده است. روش این پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری در این تحقیق را کلیه دانشجویان دختر دانشگاه کردستان تشکیل داده اند که در سال تحصیلی 97- 96 مشغول به تحصیل بوده اند. نمونه گیری با استفاده از روش هدفمند بوده که در مجموع 24 نفر از دانشجویان مراجعه کننده که نمرات بالایی را در پرسشنامه نشانگان ضربه عشق کسب کردند به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند (هر گروه 12 نفر)، سپس پرسشنامه های عزت نفس روزنبرگ و بهزیستی روانشناختی ریف توسط دو گروه تکمیل شد. گروه آزمایش به مدت 10 جلسه تحت روش معنادرمانی گروهی قرارگرفت و گروه کنترل آموزشی دریافت نکرد. پس از اتمام دوره درمانی از هر دو گروه پس آزمون و پس از یک ماه آزمون پیگیری به عمل آمد. در نهایت داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل گردید. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد که بین نمرات پس آزمون عزت نفس و بهزیستی روانشناختی دو گروه آزمایشی و کنترل تفاوت معناداری وجود دارد. و معنادرمانی بر گروه آزمایشی تاثیر مثبتی داشت. این نتایج در مرحله پیگیری نیز حفظ گردید. نتایج نشان داد که معنادرمانی به شیوه گروهی می تواند به عنوان درمان موثری در افزایش عزت نفس و بهزیستی روانشناختی دانشجویان به کار برده شود.
اثربخشی بسته آموزشی ارتقاء موفقیت شغلی بر عزت نفس و رضایت از زندگی بیماران هموفیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: درد ناشی از آسیب های مفصلی و دوره غیرقابل پیش بینی بیماری هموفیلی (Hemophilic disease) باعث ایجاد مشکلاتی در ابعاد مختلف زندگی بیماران ازجمله عزت نفس و رضایت از زندگی می گردد. بنابراین پژوهش حاضر باهدف بررسی اثربخشی بسته آموزشی مبتنی بر موفقیت شغلی بیماران هموفیلی بر عزت نفس (Self-esteem) و رضایت از زندگی (Life satisfaction) این بیماران انجام گرفت. مواد و روش ها: این پژوهش یک مطالعه نیمه آزمایشی و دارای طرح پیش آزمون- پس آزمون همراه با گروه کنترل و دوره پیگیری بود. از 600 بیمار هموفیلی شهر اصفهان در سال 1396، 40 بیمار به صورت در دسترس انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گروه کنترل گمارش شدند. دو پرسشنامه عزت نفس (State Self-Esteem Scale یا SSES) و پرسشنامه رضایت از زندگی (Satisfaction With Life Scale یا SWLS) برای سنجش متغیرهای پژوهش در مراحل پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری مورد استفاده قرار گرفت. گروه آزمایش به مدت 11 جلسه دو ساعته تحت آموزش مبتنی بر موفقیت شغلی بیماران هموفیلی و گروه کنترل در لیست انتظار قرار گرفتند. با احتساب ریزش و ملاک های خروج از پژوهش درنهایت تعداد نمونه به دو گروه 16 نفری کاهش یافت. داده ها از طریق تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر (Repeated measures ANOVA) تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد که بین گروه های آزمایش و کنترل در عزت نفس و رضایت از زندگی در مراحل پس آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>p). نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که می توان از بسته آموزشی ارتقاء موفقیت شغلی به منظور بهبود عزت نفس و رضایت از زندگی بیماران هموفیلی استفاده نمود.
اثربخشی واقعیت درمانی بر عزت نفس زوج های سالمند مبتلا به افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
برخی عوامل می توانند زندگی زناشویی را تحت تأثیر قرار دهند، یکی از عوامل تهدیدکننده، وجود افسردگی در بین زوج های سالمند است. هدف این پژوهش، تعیین اثربخشی واقعیت درمانی بر عزت نفس زوج های سالمند مبتلا به افسردگی شهر کرمانشاه بود. پژوهش از نوع آزمایشی با دو گروه آزمایش و کنترل اجرا شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زوج های سالمند 60 سال به بالای شهر کرمانشاه می شد. نمونه ای به حجم 30 زوج سالمند واجد شرایط به شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 زوج) کاربندی شد. داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه های افسردگی بِک و عزت نفس روزنبرگ جمع آوری شد. گروه آزمایش طی 12 جلسه 60 دقیقه ای تحت درمان واقعیت درمانی به شیوه گروهی قرار گرفت، اما برای گروه کنترل هیچ گونه مداخله درمانی به کار گرفته نشد. برای تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و تحلیل کوواریانس استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها نشان داد که واقعیت درمانی باعث کاهش افسردگی و نیز افزایش عزت نفس زوج های سالمند گروه آزمایشی در مقایسه با گروه کنترل، شده است. براساس یافته های فوق می توان گفت، واقعیت درمانی به شیوه گروهی می تواند به عنوان یک درمان مفید جهت بهبود اختلال افسردگی و افزایش عزت نفس در سالمندان به کار گرفته شود.
تاثیر آموزش راهبردهای فراشناختی بر عزت نفس تحصیلی، ادراک شایستگی و سلامت روان دانش آموزان دختر تیزهوش کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر، اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر عزت نفس، ادراک شایستگی و سلامت روان دانش آموزان دختر تیزهوش مقطع متوسط بررسی شد. روش پژوهش از نوع شبه آزمایشی و طرح پژوهش پیش آزمون-پس آزمون دو گروهی بود. جامعه آماری 1172 دانش آموز دختر مقطع متوسطه شهر کرج در سال تحصیلی 96-1395 بودند که از میان آن ها 32 نفر در قالب دو گروه با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه عزت نفس کوپراسمیت ( SEI )، پرسشنامه ادراک شایستگی هارتر ( SPPC ) و پرسشنامه سلامت عمومی ( GHQ ) بود. ابتدا از هر دو گروه پیش آزمون این سه تست گرفته شد، سپس برای گروه آزمایشی به مدت 6 جلسه 60 دقیقه ای آموزش راهبردهای فراشناختی انجام شد و پس از اتمام جلسات آموزش، از هر دو گروه پس آزمون و بعد از گذشت 30 روز، پیگیری گرفته شد. داده های حاصل از اجرای پیش آزمون، پس آزون و پیگیری، با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد که آموزش راهبردهای فراشناختی بر افزایش عزت نفس، افزایش ادراک شایستگی و بهبود سلامت روان (05/0 P< ) موثر بوده است.
نقش واسطه گری عزت نفس در رابطه شفقت به خود و دشواری در تنظیم هیجان با اعتیاد به اینترنت
حوزههای تخصصی:
مقدمه: اعتیاد به اینترنت، نوعی وابستگی رفتاری است که فرد برای مقابله با مشکلات از آن استفاده می کند. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش واسطه ای عزت نفس در رابطه ی بین شفقت به خود و دشواری در تنظیم هیجان با اعتیاد به اینترنت بود. روش: طرح پژوهش حاضر، از نوع توصیفی همبستگی است. برای این منظور، ۲۴۰ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ایران با استفاده از نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و به پرسش نامه های اعتیاد به اینترنت، مقیاس دشواری در تنظیم هیجان گراتز، مقیاس شفقت به خود و مقیاس عزت نفس که در اختیار آن ها گذاشته شده بود، پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. هم چنین برای طبقه بندی، پردازش و تحلیل داده ها و بررسی فرضیه های پژوهش از نرم افزارهای آماری ۲۲ SPSS و لیزرل ۸۵ / ۸ استفاده شد. یافته ها: ارزیابی مدل فرضی پژوهش با استفاده از شاخص های برازندگی نشان داد که مدل فرضی با مدل اندازه گیری، برازش دارد (۰/۹۸ CFI= ،۰/۹۸ IFI= ، ۰/۰۵۵ RMSEA= ). نتایج نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان و شفقت به خود به صورت غیر مستقیم از طریق عزت نفس بر اعتیاد به اینترنت به ترتیب با ضرایب (۰/۰۷۳ و ۰/۱۲۶-) تاثیر دارد. هم چنین نتایج نشان داد که دشواری در تنظیم هیجان رابطه مستقیم با اعتیاد به اینترنت (۰/۴۴)، دارد. نتیجه گیری: نتایج پژوهش نشان داد که عزت نفس در رابطه بین دشواری در تنظیم هیجان و شفقت به خود نقش واسطه ای دارد. توجه به این مکانیسم تاثیر، در تدوین مداخلات پیشگیرانه و درمانی کارآمد برای اعتیاد به اینترنت می تواند موثر باشد.
عزّت نفس و نگرش به ظاهر بدنی پیش و پس از عمل جراحی زیبایی بینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر مقایسه عزّت نفس و نگرش به ظاهر، پیش و پس از عمل جراحی زیبایی بینی بود. روش : پژوهش نیمه آزمایشی حاضر با طرح پیش آزمون- پس آزمون و با روش نمونه گیری آسان انجام شد. جامعه پژوهش عبارت بود از تمامی متقاضیان عمل جراحی زیبایی بینی که در شش ماه اول سال 1389 به درمانگاه گوش و حلق و بینی بیمارستان امیر اعلم و یک مطب خصوصی گوش و حلق و بینی در شهر تهران مراجعه کرده بودند. ملاک ورود به پژوهش درخواست عمل جراحی تنها به دلیل زیبایی (و نه به دلیل بدشکلی بینی یا اختلال عملکرد بینی) بود. 40 نفر به پرسش نامه های مشخصات فردی، عزّت نفس کوپرسمیت و طرحواره های مربوط به ظاهر پاسخ دادند و داده ها با آزمون t وابسته تحلیل شد. یافته ها : میان نمره های عزّت نفس آزمودنی ها پیش و پس از جراحی تفاوتی دیده نشد. میان نمره های نگرش به ظاهر بدنی، پیش و پس از عمل جراحی تفاوت وجود داشت (05/0≥ p ، 39= df ، 01/3= t ) و جنسیت بر این رابطه اثرگذار نبود. نتیجه گیری : عمل جراحی زیبایی بینی بر بهبود مؤلفه روان شناختی نگرش به ظاهر بدنی تأثیر دارد و به نظر می رسد عوامل روان شناختی هم در تقاضای عمل جراحی زیبایی و هم در نتایج حاصل از آن نقش دارند. بنابراین بررسی مؤلفه های روان شناختی پیش از عمل جراحی زیبایی بینی ضروری است .
ناهماهنگی شناختی و تغییر نگرش: نقش معیارهای مختلف در تعامل با عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش آزمون الگوی ناهماهنگی شناختی معیارهای خود(استون و کوپر،2001) بود که به منظور تبیین تناقضات موجود بین دیدگاه های مختلف درباره نقش «خود»در فرایند های ناهماهنگی شناختی انجام شد. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و گروه گواه و جامعه آماری کلیه دانشجویان کارشناسی رشته روانشناسی دانشگاه شهید بهشتی در سال1388 به تعداد250 نفر بود.150 نفر از آنها به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با توجه به نمرات عزت نفس که به وسیله آزمون عزت نفس روزنبرگ(1965)سنجیده شد به دو گروه دارای عزت نفس بالا و پایین تقسیم گردیدند و سپس با توجه به فرضیه های پژوهش در 4 گروه آزمایشی و 1 گروه گواه گمارده شدند. این افراد با استفاده از پارادایم موافقت القاشده دچار ناهماهنگی شدند. سپس با توجه به پیش بینی های الگوی ناهماهنگی شناختی معیارهای خود، طی مداخله ای کوتاه چند خوداسنادی خنثی و مثبت برای آزمودنی ها بر میزان کاهش ناهماهنگی آنها اندازه گیری شد. یافته ها: یافته ها نشان داد در گروههایی که خوداسنادی های خنثی برایشان قابل دستیابی شده بود، عزت نفس هیچ نقشی در کاهش ناهماهنگی نداشت.اما در بقیه گروهها عزت نفس آزمودنی ها بر میزان کاهش ناهماهنگی آنها اثرگذار بود. نتیجه گیری: این نتایج از پیش بینی های الگوی ناهماهنگی شناختی معیارهای خود پشتیبانی میکند، یعنی این الگو میتواند تناقض های بین دیدگاه های جدید درباره ناهماهنگی را تبیین کند.بدین ترتیب که درموقعیتهای ناهماهنگی- زا میتوان با توجه به سطح عزت نفس افراد، تکالیف دربردارنده معیارهای شخصی یا هنجاری را ارائه کرد و زمینه کاهش ناهماهنگی و حل تعارضهای ناشی از آن را فراهم کرد.
خوش بینی و عزت نفس در نوجوانان دختر: نقش سبک های هویت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین روند تحول سبک های هویت در دختران 12 تا 18 ساله و رابطه آن با خوشبینی و عزت نفس انجام شد. روش: روش این پژوهش پس رویدادی بود و 138 نفر از مجموع 9438 نفر دانش آموز دختر پایه های اول راهنمایی تا چهارم متوسطه شهر بجنورد با روش نمونه برداری تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند و پرسشنامه های سبک های هویت برزونسکی (1992) ، عزت نفس روزنبرگ (1967) و جهت گیری زندگی شی یر و همکاران ( 1994 ) را تکمیل کردند. دادهها با روش های آمار توصیفی و تحلیل واریانس یکراهه و دوراهه تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان داد میانگین خوش بینی و عزت نفس دختران دارای سبک هویت اطلاعاتی در سنین مختلف، بیشتر از سایرین است. میزان خوش بینی دختران در سنین مختلف با یکدیگر تفاوت نداشت اما براساس سبک هویتی، در میزان خوش بینی آنها تفاوت مشاهده شد. تفاوت نمره عزت نفس دختران بر حسب سن، سبک هویتی و اثر تعاملی آن نیز معنادار بود. نتیجه گیری: نمره خوش بینی و عزت نفس دختران دارای سبک هویت اطلاعاتی، با افزایش سن، پس از یک روند نزولی در سنین پایانی راهنمایی، مجدداً روند صعودی به خود می گیرد. اما در دختران دارای سبک هویت هنجاری و سردرگم/ اجتنابی، نمره خوشبینی و عزت نفس در سنین پایانی دبیرستان دچار افول میشود. بر این اساس اتخاذ تدابیر مشاورهای ویژه این دختران در سنین پایانی راهنمایی و دبیرستان لازم و ضروری به نظر میرسد.
ناهماهنگی شناختی: تاثیرتمرکز برخود بر تعدیل کنندگی عزت نفس در تغییر نگرش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین تاثیر تمرکز بر خودپنداره بر تعدیل کنندگی عزت نفس در فرایندهای ناهماهنگی شناختی بود. روش: این پژوهش از نوع شبه آزمایشی بود. به دلیل وجود 4 گروه در این آزمایش و لزوم حضور حداقل 15 نفر در هر گروه، از جامعه 400 نفری دانشجویان ساکن در خوابگاه پسرانه کارشناسی ارشد دانشگاه شهید بهشتی، 60 نفر با روش نمونه گیری در دسترس (به دلیل عدم دسترسی به فهرست اسامی آنها) انتخاب و با اجرای مقیاس عزت نفس روزنبرگ ( 1965 ) به دو گروه دارای عزت نفس بالا و پایین تقسیم و هر یک از این گروهها نیز به طورتصادفی در دو گروه متمرکز برخود و نامتمرکز برخود جایگزین شد. آنها در پارادایم ایفای نقش/ ناهماهنگی (نایل، کورل، دریک، گلن، اسکات و استاکی ( 2001 ) شرکت کردند که در آن، یکی از افراد محبوب و مورد علاقه شان درخواست کودکی 10 ساله را رد و توجیه ناکافی برای آن ارائه میکرد. یافته ها: تحلیل داده ها نشان داد در شرایط متمرکز برخود، برخلاف شرایط نامتمرکز، محبوبیت فرد موردعلاقه در شرکت کنندگان دارای عزت نفس بالا به طورمعناداری بیش از شرکت کنندگان دارای عزت نفس پایین کاهش یافت. نتیجه گیری: اثر عزت نفس در کاهش ناهماهنگی، زمانی رخ میدهد که افراد بر خودپنداره متمرکز شده باشند. ازاینرو ارائه راهکارهای مواجهه با ناهماهنگی شناختی و تعارض های ناشی از آن باید مطابق با سطح عزت نفس و با برجسته کردن نقش خود افراد همراه باشد.
رابطه ساختاری عزت نفس و سلامت عمومی با بروز رفتار پرخاشگرانه در دختران فراری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین رابطه عزت نفس و سلامت عمومی با رفتار پرخاشگرانه دختران فراری بود. روش: روش پژوهش همبستگی و جامعه آماری کلیه دختران ساکن در مرکز نگه داری بهزیستی مربوط به دختران فراری شهر کرج به تعداد 500 نفر در سال 1389 بود که 120 نفر از آن ها به روش تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار پژوهش پرسش نامه های عزت نفس کوپر اسمیت 1967، پرسش نامه سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر 1972 و پرسش نامه کنترل خشم آنتونی استور 1988 بود. یافته ها: نتایج حاکی از همبستگی منفی بین متغیرهای عزت نفس و سلامت عمومی با ابراز خشم در دختران فراری و برازش خوب داده ها با الگوی ارائه شده بود. ضرائب مسیر نشان داد متغیرهای عزت نفس اجتماعی، تحصیلی، همسالان و متغیرهای علائم جسمانی، اضطراب و اختلال خواب و ناکارامدی اجتماعی می توانند ابراز خشم را در دختران فراری پیش بینی کنند. نتیجه گیری: از آن جا که عزت نفس و سلامت عمومی دختران فراری ممکن است به دلیل مشکلات خانوادگی آسیب ببیند و زمینه بروز رفتارهای پرخاشگرانه را در آن ها فراهم آورد، لذا می توان با آموزش مهارت های کنترل خشم، مدیریت استرس و روش های درست حل مسأله، زمینه ارتقاء عزت نفس و سلامت عمومی دختران را فراهم و از رفتار پرخاشگرانه فرار آن ها جلوگیری کرد.
اثربخشی آموزش فرزندپروری مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد به مادران بر عزت نفس کودکان دچار شکاف لب و کام: پژوهش مورد منفرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۰ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۴۰)
453-476
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش تعیین میزان اثربخشی آموزش فرزندپروری به شیوه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد به مادران بر عزت نفس کودکان دچار شکاف لب و کام بود. روش: روش پژوهش موردی و جامعه آماری کلیه کودکان سن دبستان دچار شکاف لب و کام استان اصفهان به تعداد 65 نفر بود که تا ابتدای سال 1395 در تنها کلینیک تخصصی و حمایتی شکاف لب و کام در کشور به نام کلینیک لبخند وابسته به خیریه امام حسین (ع) پرونده داشتند. از میان این کودکان، به روش نمونه گیری به صورت هدف مند، 5 کودک که در غربال گری حد نصاب نمره 26 و کم تر را در پرسشنامه عزت نفس کوپر اسمیت 1967 کسب کرده بودند؛ انتخاب شدند. پس از سه جلسه خط پایه برای هر کودک، آموزش فرزندپروی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد به مادر هر یک از کودکان، به صورت انفرادی در 8 جلسه هفتگی هر جلسه 60 دقیقه ارائه و عزت نفس کودکان بعد از هر جلسه، و نیز در مرحله پیگیری 15 روزه، 1 ماهه و 3 ماهه مجدداً اندازه گیری، و داده ها بر اساس تحلیل دیداری و شاخص های آماری توصیفی تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد برای هر 5 آزمودنی نمر ه های میانه و میانگین در مداخله نسبت به خط پایه افزایش داشته و روند با ثبات و صعودی بوده است. نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، می توان آموزش فرزندپروری مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد به مادران را روش موثری برای افزایش عزت نفس کودکان دچار شکاف لب و کام و سایر کودکان با معلولیت های مشابه در نظر گرفت و با مداخله به هنگام عزت نفس آن ها را بهبود بخشید.
نقش میانجی گر عزت نفس در رابطه بین چشم انداز زمان و کیفیت زندگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تعیین نقش میانجی گر عزت نفس در رابطه بین چشم انداز زمان و کیفیت زندگی دانشجویان بود. روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد شهر قدس در سال تحصیلی 95-1394 به تعداد 35000 نفر بود. به روش نمونه برداری چندمرحله ای 251 نفر از میان دانشجویان رشته برق و کامپیوتر دانشکده فنی و مهندسی و دانشجویان رشته مدیریت و زبان دانشکده علوم انسانی انتخاب شد. ابزارهای پژوهش شامل نسخه کوتاه پرسشنامه سازمان بهداشت جهانی ۱۹۹۶؛ سیاهه چشم انداز زمان زیمباردو و بوید (1999) و عزت نفس آیزنک ۱۹۷۶ بود. داده ها از طریق روش الگویابی معادله های ساختاری تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد که عزت نفس اثر ابعاد چشم انداز زمان گذشته منفی (180/0-=β، 001/0=P) و چشم انداز زمان حال قضا و قدری (088/0-=β، 042/0=P) بر کیفیت زندگی را به صورت منفی و اثر ابعاد گذشته مثبت چشم انداز زمان (156/0=β، 001/0=P) و آینده چشم انداز زمان (134/0=β، 001/0=P) را بر کیفیت زندگی به صورت مثبت میانجی گری می کند. نتیجه گیری: پیشنهاد می شود دست اندرکاران با تدوین برنامه هایی به والدین آموزش دهند که به اولویت بندی فرزندان خود در انتخاب چشم انداز زمان به ویژه چشم اندازهای متعادل تر و همین طور برنامه ریزی ها، هدف بندی ها و عزت نفس آن ها توجه کنند.
تأثیرآموزش مهارت ارتباطی با رویکرد دینی بر عزت نفس و سلامت روان زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه اسلامی زنان و خانواده سال ششم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۳
101 - 117
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش مهارت ارتباطی با رویکرد دینی بر افزایش سلامت روان و عزت نفس زنان سرپرست خانوار بود که به شیوه شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زنان سرپرست خانوار شهر پرند بود که تعداد 60 نفر از آنها به روش نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه گمارده شدند. داده های پژوهش قبل و بعد از اجرای مداخله آزمایشی مهارت های ارتباطی با رویکرد دینی و با استفاده از پرسش نامه سلامت روانی گلدبرگ و مقیاس عزت نفس کوپراسمیت جمع آوری شد. نتایج حاصل از تحلیل کواریانس با نرم افزار SPSS10 نشان داد که بین عزت نفس (F=49/35 و P< 0/001) و سلامت روانی (F=83/72 و P
پیامدهای نظریه شناسایی اکسل هونت برای رادیکالیسم معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
امروزه نظریه ی شناسایی به مثابه پارادیمی نو و در عین حال بالغ در ساحت فلسفه و علوم اجتماعی غربی بسط و تکوین پیدا کرده است. در مقاله ی حاضر، به مبانی و اصول فکری اکسل هونت ، فیلسوف سیاسی آلمانی که در سال های اخیر نقش عمده ای در بسط و تحول نظریه ی شناسایی داشته است، می پردازیم. هونت با بازتفسیر نظریه ی انتقادی و تلاش برای رفع موانعی که این نظریه از آغاز با آن دست به گریبان بوده، مفهوم «به رسمیت شناخته شدن» یا «شناسایی» را پایه و اساس هنجاری منازعه ی اجتماعی قرار داده است. او از این طریق کوشیده با ارائه ی درک جدیدی از مفهوم «هویت»، از نسل اول نظریه ی انتقادی یعنی آدورنو، هورکهایمر و مارکوزه که بر دیالتیک منفی تأکید داشتند و نسل دوم که به سردمداری هابرماس بر کنش ارتباطی در چارچوب عام نگری و بیناذهنیت تأکید دارند، فراگذرد و بر اساس نظریه ی شناسایی، چشم انداز تجارب اخلاقی سوژه ها را در تعاملات بیناذهنی بررسی کند. پرسش اصلی مقاله ی حاضر این است که چگونه اکسل هونت با ارائه ی تمهیداتی در چارچوب نظریه ی شناسایی با رویکردی انتقادی، در مباحث رادیکالیسم معاصر تحول ایجاد می کند؟ در پاسخ به این پرسش، فرضیه ی زیر مطرح می شود: هونت با مربوط کردن سه حوزه ی هویت ساز یعنی عشق و دوستی با روابط مبتنی بر حقوق و همبستگی، به دیدگاه جامعی درباره ی شناسایی رسیده است و این دستاورد را مبنای یک تحلیل فراطبقاتی در رادیکالیسم معاصر و نقد دیدگاه های راست کیش قرار داده است. اهمیت موضوعی مقاله ی حاضر بررسی یکی از روندهای در حال رشد در رادیکالیسم معاصر است.
مدل یابی ساختاری گرایش به سوءمصرف مواد بر اساس ویژگی های شخصیتی با میانجی گری عزت نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال سیزدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۵۱
203-218
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف مدل یابی ساختاری گرایش به سوءمصرف مواد بر اساس ویژگی های شخصیتی با میانجی گری عزت نفس در افراد معتاد به مواد مخدر تحت درمان در شهر تهران انجام شد. روش: این مطالعه از نوع همبستگی به شیوه معادلات ساختاری بود. گروه نمونه شامل 200 نفر از مردان معتاد مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تهران بود که به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی چندمرحله ای انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس آمادگی به اعتیاد، پرسش نامه عزت نفس، و پرسش نامه شخصیت بود. یافته ها: براساس نتایج، مدل پیشنهادی از برازش مطلوبی برخوردار بود. ویژگی های شخصیتی روان رنجوری به صورت مستقیم پیش بین مثبت، و وظیفه شناسی به صورت مستقیم پیش بین منفی برای گرایش به سوء مصرف مواد بودند (0/05> P ). ع زت نفس به صورت مستقیم پیش بین منفی برای گرایش به سوء مصرف مواد بود (0/05> P ) . ویژگی شخصیتی روان رنجوری با میانجی گری عزت نفس پیش بین منفی برای گرایش به سوء مصرف مواد بود (/0/05> P ). نتیجه گیری: بنابراین ویژگی های شخصیتی به طور مستقیم و از طریق عزت نفس بر گرایش به سوءمصرف مواد تاثیر می گذارند.