مطالب مرتبط با کلیدواژه

نومعلمان


۲۱.

بررسی مدل ساختاری اثر دانش یکپارچه سازی فناوری (تیپک) نو معلمان ابتدایی بر موانع ادراک شده برای یکپارچه سازی فناوری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تیپک دانش یکپارچه سازی فناوری مدل یابی معادلات ساختاری موانع یکپارچه سازی فناوری نومعلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸ تعداد دانلود : ۳
فناوری اطلاعات و ارتباطات به یکی از مهم ترین موضوعات موردبحث پژوهشگران تبدیل شده و معلمان هماهنگ با عصر دیجیتال باید مجهز به دانش یکپارچه سازی فناوری در فرایندهای یاددهی یادگیری باشند و فناوری اطلاعات و ارتباطات را در تدریس روزانه شان تلفیق کنند. در این فرایند، معلمان همواره با موانعی برای یکپارچه سازی فناوری روبرو هستند. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری اثر دانش یکپارچه سازی فناوری (تیپک) نو معلمان ابتدایی استان خوزستان بر موانع ادراک شده یکپارچه سازی فناوری انجام گردیده است. پژوهش در دسته ی تحقیقات کاربردی قرار می گیرد که با رویکرد کمی و روش تحقیق توصیفی از نوع همبستگی (مدل یابی معادلات ساختاری) انجام شده است. جامعه آماری پژوهش تمامی نو معلمان فارغ التحصیل از رشته آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان استان خوزستان با کمتر از سه سال سابقه تدریس هستند که از آن میان 320 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از دو پرسش نامه ی تیپک ایکس (Schmid et al., 2020) و پی بی تی آی (باسارماک و هماتوگلو، 2020) استفاده شد. داده های گردآوری شده از طریق روش های آمار توصیفی (فراوانی درصد، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون کالموگروف - اسمیرنوف، ضریب همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری) مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. تحلیل یافته ها نشان داد دانش یکپارچه سازی فناوری (تیپک) تأثیر مستقیم بر موانع درونی و موانع بیرونی یکپارچه سازی فناوری دارد، موانع بیرونی یکپارچه سازی فناوری بر موانع درونی تأثیر مستقیم دارند. همچنین دانش های پداگوژیکی فناورانه و محتوایی پداگوژیکی فناورانه رابطه مثبت و معناداری با موانع بیرونی یکپارچه سازی فناوری دارند.
۲۲.

تبیین مؤلفه های شایستگی و اثربخشی نو معلمان: غیر از ماده 28(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صلاحیت اثربخشی نومعلمان دانشگاه فرهنگیان بجز مهارت آموزان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۴
پژوهش حاضر با هدف، تبیین مولفه های صلاحیت و اثربخشی حرفه ای دانش آموختگان دوره های کارشناسی پیوسته دانشگاه فرهنگیان با سایر ورودی های وزارت آموزش و پرورش انجام شده است. این پژوهش به روش ترکیبی و از نوع اکتشافی متوالی انجام گرفت که در بخش کیفی از روش پدیدارشناسی و در بخش کمی از روش توصیفی- پیمایشی بهره گرفته شده است. نمونه بخش کیفی شامل 10 نفر از اساتید دانشگاه فرهنگیان بودند که بصورت هدفمند، انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از ابزار مصاحبه نیمه ساختار استفاده شد. نمونه آماری بخش کمی شامل 200 نفر از دانش آموختگان دوره های کارشناسی دانشگاه فرهنگیان و آموزشیاران نهضت سواد آموزی بود که بصورت تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. ابزار گردآوری این بخش پرسشنامه محقق ساخته بود که از داده های کیفی برای ساخت آن استفاده گردید. در خصوص نتایج بخش کیفی، تنها نکته قابل تامل در اظهارات صاحب نظران، ملاحظه ای است که مهارت آموزان سایر ورودی ها لازم است در توجه به مخاطب و مخاطب شناسی داشته باشند. در بخش کمی نتایج حاکی از آن بود که دانش آموختگان دوره کارشناسی دانشگاه فرهنگیان بیشتر از مهارت آموزان سایر ورودی ها، از دانش، نگرش، مهارت و ویژگی های شخصیتی مطلوب در راستای ورود به حرفه معلمی برخوردارند.
۲۳.

ارزشیابی برنامۀ درسی ریاضی رشتۀ کارشناسی علوم تربیتی گرایش آموزش ابتدایی دانشگاه فرهنگیان از منظر نومعلمان

کلیدواژه‌ها: ارزشیابی نومعلمان آموزش ابتدایی رنامه ی درسی ریاضی دانشگاه فرهنگیان الگوی سیپ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶ تعداد دانلود : ۷
پیشینه و اهداف: با توجه به اهمیت دروس ریاضی دوره ابتدایی در آموزش یک جامعه و تأثیرگذار بودن آن در رشد و بالندگی چندین نسل از جامعه و اهمیت تدریس و یادگیری آن ها،  این پژوهش به ارزشیابی برنامه درسی ریاضی رشته کارشناسی علوم تربیتی دانشگاه فرهنگیان از دید نومعلمان از منظر الگوی ارزشیابی CIPP پرداخته است. روش ها :  این پژوهش به روش آمیخته و با ابزار پرسشنامه های بسته پاسخ بر اساس مقیاس لیکرت، پرسشنامه باز پاسخ با شرکت 417 نفر از نومعلمان که به صورت تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند، انجام گرفته است. روش کیفی اکتشافی برای مشخص کردن محتوای پرسشنامه بسته پاسخ و تحلیل کمی پیمایشی و آزمون T تک متغییره برای تحلیل پرسشنامه های بسته پاسخ برای 417 نفر، و روش دلفی برای تحلیل پرسشنامه باز پاسخ که به صورت هدفمند از 126 نفر نومعلم به عمل  آمد مورد استفاده واقع شد. یافته ها: یافته های پژوهش در بعد کمی و کیفی نشان از نامطلوب بودن برنامه درسی مورد نظر از دید شرکت کنندگان در پژوهش است. میانگین پایین و وجود اختلاف معنادار آن با معیار مطلوبیت در تمام مراحل زمینه، برونداد، فرایند و برونداد حاکی از نامناسب بودن نتیجه ارزشیابی این برنامه دارد. عدم شفافیت در اهداف، نبود تناسب بین امکانات آموزش ریاضی و تعداد دانشجو، کمبود منابع درسی ریاضی، عدم تسلط بر تدریس تمام مفاهیم ریاضی در پایان تحصیل از اهم مواردی بود که توسط شرکت کنندگان بیان شد. نتیجه گیری: با توجه به یافته های این پژوهش به نظر می رسد برنامه درسی ریاضی رشته کارشناسی علوم تربیتی نیازمند بازنگری جدی در زمینه، درونداد، فرایند و برونداد است. همچنین، تفکیک رشته کارشناسی علوم تربیتی گرایش آموزش ابتدایی به گرایش های علوم انسانی و علوم پایه و تقویت دروس عملی و حذف دروس موازی از پیشنهادات این پژوهش است.
۲۴.

چالش ها و فرصت های استفاده از هوش مصنوعی در آموزش ابتدایی: از نگاه نو معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چالش های هوش مصنوعی فرصت های هوش مصنوعی هوش مصنوعی آموزش ابتدایی نومعلمان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷ تعداد دانلود : ۵
در عصر حاضر که شاهد تحولات چشمگیری در عرصه فناوری هستیم، هوش مصنوعی به عنوان یکی از نوین ترین دستاوردهای بشر، توجه بسیاری از حوزه ها را به خود جلب کرده است. آموزش وپرورش به عنوان یکی از ارکان اصلی توسعه جوامع، از این تحولات بی نصیب نمانده است. هوش مصنوعی به عنوان ابزاری نوین، فرصت های جدیدی را برای ارتقای کیفیت آموزش در سطوح مختلف، به ویژه در آموزش ابتدائی که پایه یادگیری و شکوفایی استعدادها است، فراهم می کند . مقاله حاضر به بررسی چالش ها و فرصت های استفاده از هوش مصنوعی در آموزش ابتدایی از دیدگاه نومعلمان می پردازد. روش پژوهش، توصیفی و از نوع مطالعات همبستگی است. جامعه مدنظر، نومعلمان ورودی سال 98 دانشگاه فرهنگیان تبریز به تعداد 260 نفر بود. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 155 نفر تعیین شد. از پرسشنامه محقق ساخته 32 سؤالی جهت جمع آوری داده ها استفاده شد. داده ها با استفاده از نرم افزار 4افزار4 PLS و مدل معادلات ساختاری مورد تجزیه وتحلیل قرارگرفتند. یافته های پژوهش نشان داد که نومعلمان باوجود آگاهی از مزایای بالقوه هوش مصنوعی در آموزش، چالش های متعددی را در استفاده از آن در کلاس درس مشاهده می کنند. این چالش ها شامل از دست دادن تفکر مستقل و خلاق، محدود بودن هوش مصنوعی در درک و پاسخ به نیازها، از دست دادن تعامل با انسان ها، چالش در تشخیص تقلب، نیاز به آموزش و توسعه حرفه ای مناسب، نیاز به دانش و تخصص در هوش مصنوعی و تولید محتوای نادرست و گمراه کننده است. بااین حال، نومعلمان همچنین فرصت های متعددی را برای استفاده از هوش مصنوعی در جهت ارتقای کیفیت آموزش ابتدائی قائل هستند. درنهایت، مقاله حاضر پیشنهاد هایی را برای غلبه بر چالش ها و استفاده مؤثر از هوش مصنوعی در آموزش ابتدایی ارائه می دهد.