مطالب مرتبط با کلیدواژه

هم آفرینی ارزش


۲۱.

پرورش هم نوآوری از طریق هم آفرینی ارزش و دانش مشتری در باشگاه های ورزشی: نقش تعدیل کننده پردازش شناختی و درگیری رفتاری مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هم نوآوری هم آفرینی ارزش دانش مشتری پردازش شناختی درگیری رفتاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۰ تعداد دانلود : ۱۳۹
هم نوآوری به سازمان های ورزشی این امکان را می دهد که با شرکای خارجی مانند مشتریان، برای ایجاد محصولات و خدمات جدید همکاری کنند. هدف تحقیق حاضر بررسی نقش تعدیل کننده پردازش شناختی و درگیری رفتاری مشتریان باشگاه های ورزشی بر رابطه بین هم آفرینی ارزش، هم نوآوری و دانش مشتری است. روش تحقیق حاضر همبستگی است که بصورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری تحقیق مشتریان باشگاه های ورزشی شهر ناصریه در عراق بودند که تعداد 408 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شد. از پرسشنامه های هم نوآوری آریاز-پرز و همکاران (2020)، دانش مشتری بهنام و همکاران (2020)، هم آفرینی ارزش نیسوین و پدرسن (2014) و پردازش شناختی و درگیری رفتاری هولبیک و همکاران (2014) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از از نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه 18 و پی ال اس نسخه 4 استفاده شد. نتایج نشان داد که دانش مشتری بر هم آفرینی ارزش تاثیر معناداری دارد اما بر هم نوآوری تاثیر معناداری ندارد. این تحقیق نشان داد که هم آفرینی ارزش بر هم نوآوری اثر معناداری دارد. همچنین، با توجه به نتایج هم آفرینی ارزش بر رابطه بین دانش مشتری و هم نوآوری نقش میانجی دارد. در نهایت، این تحقیق برجسته کرد که پردازش شناختی نقش تعدیلی بر رابطه بین دانش مشتری و هم آفرینی ارزش دارد. تحقیق حاضر نشان داد که دانش مشتری به عنوان یک منبع خارجی دانش، نقش کلیدی در هم آفرینی ارزش داشته، که این منجر به هم نوآوری با خدمات و باشگاه ها بویژه در مشتریانی که سطح شناختی بیشتری دارند، می شود.
۲۲.

ارائه الگوی هم آفرینی ارزش مبتنی بر سرمایه اجتماعی سبز (مورد مطالعه: کسب و کارهای خانوادگی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه اجتماعی سبز هم آفرینی ارزش جهت گیری زیست محیطی برند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰ تعداد دانلود : ۹۵
این مطالعه با هدف ارائه الگوی هم آفرینی ارزش مبتنی بر سرمایه اجتماعی سبز انجام شده است. تحقیق حاضر از لحاظ هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر نوع روش، و از لحاظ روش جمع آوری داده ها روش تحقیق آمیخته  محسوب می گردد. جامعه آماری در بخش کیفی شامل 15 نفر از خبرگان اعم از اساتید دانشگاه، مدیران کارشناسان فروش شرکت های صنعت چرم بوده که بر اساس رسیدن به اشباع نظری تعیین شد. جامعه آماری در بخش کمی شامل کارکنان شرکت های فعال در صنعت چرم و نمایندگان فعال شرکت های برندهای چرم که دفتر مرکزی شان در شهر تهران به تعداد 4000 نفر است که از این میان نمونه ای متشکل از 384 نفر انتخاب شده است. ابزار اصلی گردآوری داده ها در بخش میدانی شامل مصاحبه نیمه ساختاریافته در بخش کیفی و پرسشنامه محقق ساخته به تعداد 42 گویه مبتنی بر طیف پنج درجه لیکرت (در بخش کمی) تنظیم شده است. جهت تحلیل داده ها در بخش کیفی از روش داده بنیاد استفاده شده است؛ و نهایتا برای آزمون فرضیات از تکنیک مدلیابی معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی. ال اس استفاده شده است. بر اساس نتایج حاصل از تحلیل کیفی، نگرانی زیست محیطی جامعه و ارتباطات به عنوان شرایط علی؛ عوامل اقتصادی و فرهنگ برند سبز به عنوان مقوله های زمینه ای، مدیریت بازاریابی سبز و بازارگرایی به عنوان شرایط مداخله گر، سرمایه اجتماعی سبز به عنوان پدیده های محوری، جهت گیری سبز، حفظ ارزش برند، برند اشتراکی، و برند احساسی به عنوان راهبردها و وفاداری فعال، طنین برند و معنای برند به عنوان مهم ترین پیامدهای هم آفرینی ارزش مبتنی بر سرمایه اجتماعی سبز در برندسازی خانوادگی شناسایی شدند. نتایج بخش کمی ضمن تایید فرضیه های تحقیق نشان داد که مدل پیشنهادی از اعتبار مناسبی برخوردار است. نگرانی زیست محیطی و ارتباطات بر سرمایه اجتماعی سبز تاثیر مثبت و معناداری دارد؛ فرهنگ برند سبز، عوامل اقتصادی، سرمایه اجتماعی سبز، بازاریابی سبز و بازارگرایی بر راهبردهای هم آفرینی ارزش تاثیر مثبت و معناداری دارد؛ و راهبردها نیز تاثیر مثبت و معناداری بر وفاداری برند، طنین برند و معنای برند دارد. با توجه به یافته ها، اینگونه استنباط می شود که از آنجا که هم آفرینی ارزش مبتنی بر روابط دوطرفه بین شرکت و مشتریان است، تجمیع سرمایه اجتماعی به تقویت این روابط و نهایتا هم آفرینی ارزش برند کمک زیادی می کند.
۲۳.

ارائه الگوی هم آفرینی ارزش با رویکرد منابع انسانی سبز در دانشگاه های علوم پزشکی شمال کشور(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلیدواژه‌ها: هم آفرینی ارزش منابع انسانی سبز دانشگاه علوم پزشکی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۵۹
هدف این پژوهش ارائه الگوی هم آفرینی ارزش با رویکرد منابع انسانی سبز بود. این پژوهش کیفی و مبتنی بر نظریه داده بنیاد می باشد. مشارکت کنندگان در پژوهش شامل خبرگان حوزه سازمانی، منابع انسانی و اعضای هیأت علمی که به روش هدفمند انتخاب گردیدند. داده های پژوهش از طریق مصاحبه عمیق جمع آوری گردید که در مصاحبه 28ام اشباع نظری حاصل شد. متن مصاحبه ها طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تحلیل شد. یافته های پژوهش نشان داد ساختار سازمانی و رهبری، توسعه منابع انسانی، ارتباطات و همکاری، توجه به تحولات بازار کار، توسعه و نوآوری، اخلاق و مسئولیت اجتماعی، مدیریت مالی و تخصیص منابع و فرهنگ سازمانی مشترک به عنوان عوامل علّی؛ زیرساخت های فنی، سیاست ها و استراتژی های سازمانی، مدیریت خدمات فناوری، سیاست های مدیریت مالی پایدار، ظرفیت خیرین در امر تقویت سلامت، فضای کاری مشترک، مدیریت دانش ساختاریافته به عنوان بستر حاکم؛ شرایط سیاسی و مداخله ذینفعان خارج از دانشگاه، محدودیت های مالی و منابع، ناکارآمدی مدیریت برنامه ریزی منابع سازمان، ناکارآمدی سیستم اداری، رفتارهای ضدشهروندی سازمانی و تنوع فرهنگی در دانشگاه به عنوان عوامل مداخله گر؛ راهبردهای اجرای سند تحول راهبردی دانشگاه علوم پزشکی، آسیب شناسی کانون ارزیابی و توسعه منابع انسانی، مدل سازی نقش کانون های هماهنگی دانش و صنعت در توسعه ارتباط دانشگاه و صنعت، تخصیص منابع و پشتیبانی اداری برای تسهیل در انجام پروژه های مشترک، تدوین و اجرای ظرفیت های منابع انسانی در دستیابی به اهداف یا رسالت سازمان، اهداف و فرایندهای مدیریت استراتژیک منابع انسانی، درگیرسازی ذینفعان در فرآیند خط مشی گذاری دانشگاه منجر به پیامدهای فردی، سازمانی و اجتماعی می شوند
۲۴.

نقش چابکی یادگیری در ارتباط میان تجربه خدمات و هم آفرینی ارزش در مصرف کنندگان با نقش تعدیلگری عجین شدن شناختی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چابکی یادگیری هم آفرینی ارزش تجربه خدمات عجین شدن شناختی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۸ تعداد دانلود : ۶۵
چابکی یادگیری به دلیل تأثیرات چشمگیری که بر سازگاری و موفقیت دارد، یک حوزه مهم برای مطالعه در میان مصرف کنندگان است. بررسی چابکی یادگیری در بازاریابی در حال افزایش است؛ اما تاکنون توجه کمی به پیش بینی کننده ها و پیامدهای چابکی یادگیری شده است؛ بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی چابکی یادگیری بر ارتباط بین تجربه خدمات و هم آفرینی ارزش مشتریان با در نظر گرفتن نقش تعدیل کننده عجین شدن شناختی است. روش پژوهش حاضر همبستگی است که به صورت میدانی انجام شده است. جامعه آماری مشتریان باشگاه های ورزشی بود که تعداد 417 نفر به عنوان نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای انتخاب شدند. در این مطالعه از پرسشنامه های تجربه خدمات Klaus & Maklan (2012)، چابکی یادگیری Gravett & Caldwell (2016)، هم آفرینی ارزش Nysveen & Pedersen (2014) و عجین شدن شناختی Hollebeek et al. (2014) استفاده و برای سنجش روایی و پایایی آنها از روش های آلفای کرونباخ، پایایی ترکیبی، بار عاملی گویه ها و روایی افتراقی بهره گرفته و درنهایت، پرسشنامه ها تأیید شد. در این مطالعه برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزارهای اس پی اس اس نسخه 18 و ام پلاس نسخه 7 استفاده شد. نتایج نشان داد که تجربه خدمات بر چابکی یادگیری و هم آفرینی و چابکی یادگیری بر هم آفرینی ارزش تأثیر دارد. همچنین، علاو بر این، چابکی یادگیری بر ارتباط بین تجربه خدمات و هم آفرینی ارزش نقش میانجی دارد. در نهایت، عجین شدن شناختی بر ارتباط بین تجربه خدمات و هم آفرینی ارزش نقش تعدیلی ندارد. پژوهش حاضر نشان داد که تجربه خدمات به عنوان یک عامل کلیدی نقش مهمی در چابکی یادگیری دارد و این امر منجر به هم آفرینی ارزش با مصرف کنندگان خدمات ورزشی می شود.
۲۵.

مدل هم نوآوری برند در اقتصاد اشتراکی برپایه درگیرسازی مشتریان و هم آفرینی ارزش(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اقتصاد اشتراکی هم نوآوری برند هم آفرینی ارزش درگیرسازی مشتریان در برند

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲ تعداد دانلود : ۲۵
هدف: با توجه به ظهور بسیاری از کسب وکارهای نوپا در حوزه صنعت اقتصاد اشتراکی و با توجه به جدید بودن این صنعت، به نظر می رسد که این نوع کسب وکارها، از مسیر درست هم نوآوری برند، برای رسیدن به درگیرسازی مشتریان و هم آفرینی ارزش و ایجاد وفاداری از طرف آن ها آگاه نیستند که این ناآگاهی، به ناکارآمدی برندهای به وجودآمده در این حوزه منجر شده است. برای باقی ماندن در دنیای رقابتی کسب وکار، هم نوآوری یک استراتژی اساسی برای کسب وکارهاست. هم نوآوری شامل تعامل و درگیرکردن مشتری در کسب وکار است که در این صورت، مشتری بر اساس تجارب گذشته خود و سایر منابعی که در اختیار دارد از قبیل دانش، تخصص و… در فرایند هم آفرینی ارزش برای شرکت و محصولات و خدماتش مشارکت می کند و با سازمان و برند آن درگیر می شود. درگیر شدن مشتری با سازمان در صورت بازخورد مثبت، به مشارکت مجدد در فرایند هم آفرینی منجر می شود. از سوی دیگر، هنگامی که مدیران، مصرف کنندگان و سایر ذی نفعان در فرایند هم آفرینی شرکت می کنند، ارتباطاتی حول محصول شکل می گیرد که بر درک برند توسط آنان تأثیر می گذارد. پژوهش حاضر با هدف تبیین یک مدل کارآمد هم نوآوری برند در اقتصاد اشتراکی، بر پایه درگیرسازی مشتریان و هم آفرینی ارزش در کسب وکارهای نوپا اجرا شده است. روش: این تحقیق از نوع آمیخته (کیفی، کیفی و کمی) است. مرحله اول به روش مرور روایتی بود که برای ساخت چارچوب مفهومی استفاده شد و مرحله دوم با انجام پروتکل مصاحبه و برگزاری جلسه گروه کانونی، به صورت کیفی انجام شد و در نهایت، در بخش کمّی از پرسش نامه برای پاسخ به برخی سؤال ها استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش را کاربران و کارکنان اسنپ فود و اسنپ باکس در ایران تشکیل می دهند. از این رو در بخش کیفی از نظرهای ۱۰ نفر از مدیران و خبرگان این بخش و در بخش کمّی از نظرهای کاربران این بخش استفاده شد. ابزار گردآوری اطلاعات در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختارمند و در بخش کمّی، پرسش نامه مستخرج از بخش کیفی بود که برای تأیید روایی و پایایی هر دو بخش از روش های مختلف استفاده شد. در بخش کیفی، از فن تحلیل مضمون و در بخش کمّی از معادلات ساختاری برای تجزیه وتحلیل اطلاعات استفاده شد. یافته ها: یافته های پژوهش در بخش کیفی به تبیین مدل هم نوآوری برند در اقتصاد اشتراکی، بر پایه درگیرسازی مشتریان و هم آفرینی ارزش در کسب وکارهای نوپا انجامید و در بخش کمّی، مدل به دست آمده به تأیید رسید. نتیجه گیری: این پژوهش نتایجی را برای افزایش انگیزه مشتریان، به منظور درگیرسازی مشتریان و هم آفرینی ارزش، در اختیار مدیران کسب وکارهای نوپا قرار می دهد که هم نوآوری بین شرکت و مشتریان را محقق می سازد.
۲۶.

ارائه الگوی هم آفرینی ارزش با رویکرد بازاریابی معکوس بنگاه به بنگاه در شرکت های تعاونی دانش بنیان استان اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هم آفرینی ارزش بازاریابی معکوس شرکت های تعاونی دانش بنیان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵ تعداد دانلود : ۴
هم آفرینی ارزش با رویکرد بازاریابی معکوس یک استراتژی رقابتی مهم محسوب می شود، به طوری که با تغییر جریان سنتی تقاضا، شرکت های خریدار ازطریق یافتن بهترین منابع با تأمین کنندگان خود به عنوان عاملان اصلی در فرایند هم آفرینی ارزش، نقش خود را ایفا می کنند. اهمیت این موضوع به ویژه در شرکت های تعاونی دانش بنیان می تواند زمینه ساز تعاملات نوآورانه و توسعه پایدار در زنجیره تأمین شود. هدف این پژوهش، ارائه الگویی برای هم آفرینی ارزش با رویکرد بازاریابی معکوس در شرکت های تعاونی دانش بنیان استان اصفهان است. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و با رویکرد آمیخته (کیفی–کمّی) انجام شده است. در بخش کیفی، داده ها ازطریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با ۱۳ متخصص زنجیره تأمین گردآوری و با نرم افزار MAXQDA 2020 تحلیل شد . یافته های بخش کیفی به شناسایی ۵ مضمون اصلی، ۲۲ مضمون فرعی و ۱۸۲ کد پایه منجر شد که چارچوب اولیه مدل مفهومی پژوهش را شکل دادند . در بخش کمّی، پرسش نامه ای مبتنی بر این مضامین بین ۳۰ نفر از خبرگان توزیع شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS 22و آزمون کندال تحلیل شد . یافته های بخش کمّی نشان داد که ضرایب کندال در سه دور به ترتیب 0.545، 0.766 و 0.803 بوده اند. روند افزایشی این ضرایب بیانگر اجماع فزاینده میان خبرگان، انسجام دیدگاه ها و اعتبار بالای مدل پیشنهادی است. نتایج نهایی پژوهش نشان داد که عواملی نظیر رضایت تأمین کننده، بسیج منابع، مدیریت ارتباط و سهم نوآوری تأمین کننده در تحقق هم آفرینی ارزش در چارچوب بازاریابی معکوس نقش کلیدی دارند . وجه تمایز این پژوهش در تلفیق مفهومی بازاریابی معکوس با هم آفرینی ارزش در بستر شرکت های تعاونی دانش بنیان است که این الگو پیش تر به صورت یکپارچه در ادبیات داخلی توسعه نیافته است .