مطالب مرتبط با کلیدواژه

موجود اول


۱.

بررسی چگونگی اطلاق «موجود» بر موجودات از دیدگاه فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فارابی ارسطو موجود موجودات مقولات موجود اول

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۵ تعداد دانلود : ۴۸۸
از دیدگاه ارسطو، موضوع مابعدالطبیعه یعنی «موجود»، نه بر اساس اشتراک معنوی و نه بر اساس اشتراک لفظی بلکه به طریق «نسبت به چیزی» بر موجودات اطلاق می گردد. به عبارت دیگر «موجود»، نه به گونه ای یکسان بلکه به تقدم و تأخر بر موجودات حمل می شود. اولین اطلاق «موجود»، جوهر است و بقیه موجودات به جهت نسبتی که با آن دارند موجود خوانده می شوند. تأمل در آثار فارابی نشان می دهد که فارابی در اطلاق «موجود» بر موجودات به تشکیک سینوی دست نیافته و به تبع ارسطو، اطلاق موجود بر موجودات را نه بر اساس اشتراک لفظی می داند و نه بر اساس اشتراک معنوی. از دیدگاه فارابی، موجود، به یک معنا و به طور یکسان بر مقولات حمل نمی شود؛ بلکه بنابر تقدم و تأخر بر آنها اطلاق می گردد. این تقدم و تأخر بر اساس نیازمندی و یا استقلال مقولات در وجود است. علاوه بر این، به نظر می رسد فارابی در آثار خود از الگوی ارسطویی این نوع حمل یعنی حمل موجود در سطح مقولات، فراتر رفته و آن را در سطح طولی یعنی حمل موجود بر موجود اول و ثوانی و سپس سایر مخلوقات نیز بیان می کند.
۲.

بررسی «موجود اوّل» و صفات او در فلسفه فارابی (با تمرکز بر آراء أهل المدینه الفاضله و السیاسه المدنیّه)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فارابی موجود اول علم الهی نظریه فیض الفاضله السیاسه المدنیه آراء اهل المدینه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۱۹۶
یکی از مهم ترین مسائل فلسفه فارابی، بحث از خدا و صفات او و بررسی رابطه او با سایر موجودات است. فارابی خدا را مبدأ وجود همه موجودات می داند و او را «اوّل»، «موجود اوّل» و «سبب اوّل» می خواند. موجود اوّل در اندیشه فارابی نه تنها موجودی ا ست که سایر موجودات در وجود به او وابسته اند؛ بلکه موجودات تنها به جهت ارتباطی که با او دارند صلاحیت بررسی در مابعدالطبیعه را اخذ می کنند. لذا شناخت دقیق موجود اول و ویژیگی های او و ارتباط او با سایر موجودات، از جمله مهم ترین و محوری ترین مسائل پژوهشی در حوزه فارابی شناسی است. از آن جایی که برخی از آثار منسوب به فارابی قطعی الانتساب نیستند و چارچوب فکری متمایزی از آثار قطعی فارابی دارند، در این مقاله کوشش می شود تا با توجه به این امر، آراء اصیل فارابی استخراج شده و گزارش و تحلیل دقیقی از آن ها ارائه شود. بر اساس آثار قطعی الانتساب، فارابی خدا را واجب الوجود نمی خواند و نظریه فیض را که برای تبیین رابطه موجود اوّل با سایر موجودات طرح کرده، بر اساس وجوب و امکان داتی بنا نمی کند. همچنین با توجه به اینکه فارابی در آثار قطعی اش برهان مشخصی در اثبات موجود اوّل ندارد، در این مقاله کوشش می شود تا موضع فارابی نسبت به اثبات موجود اوّل در خلال عبارات و بیاناتش بررسی شود. تعمق در آثار او نشان می دهد که نوعی برهان علیت از بیانات او قابل استخراج است.
۳.

اثبات وجود خدا در آثار فارابی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فارابی موجود اول برهان اثبات وجود خدا علم الهی برهان علیت برهان وجوب و امکان

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸ تعداد دانلود : ۲۷
بحث از خدا به عنوان مبدأ عالم از جمله محوری ترین مباحث فلسفه فارابی است. فارابی در احصاء العلوم جزء سوم علم الهی را مختص بحث از خدا و موجودات غیر جسمانی و صفات آنها و اثبات وجود آنها می داند. بنابراین، از دیدگاه فارابی وجود خدا بدیهی نیست و یکی از مسائل علم الهی (مابعدالطبیعه) محسوب می شود و باید برای اثبات آن برهان اقامه شود. اما مراجعه به آثار مشهور فارابی نشان می دهد که او در این آثار بخش خاصی را به این برهان اختصاص نداده و برهانی با صورتبندی مشخص بر وجود خدا اقامه نکرده است. بنابراین، مسأله این پژوهش این است که چرا با وجودی که فارابی در احصاء العلوم اقامه چنین برهانی را ضروری دانسته ولی جایگاه مشخصی را در اکثر آثار خود به آن اختصاص نداده است. بر اساس یافته های این پژوهش، بر خلاف آثار قطعی الإنتساب، برخی از آثاری که به فارابی منسوبند حاوی برهان واضح و روشنی بر اثبات وجود خدا هستند که بر اساس تمایز وجود از ماهیت و تمایز واجب از ممکن اقامه شده است (برهان وجوب و امکان). ابتناء این برهان بر این دو اصل اساسی که فارابی در آثار قطعیِ خود به آنها دست نیافته و لذا آرای مابعدالطبیعی اش بر آنها بنا نشده است، و نیز برخی شواهد موجود دیگر در متن این آثار، فرضیه عدم انتساب آن هارا به فارابی تقویت می کند. از یافته های دیگر این پژوهش این است که هرچند فارابی در آثار قطعی الإنتساب برهان واضح و روشنی بر اثبات خدا اقامه نکرده اما نمی توان گفت که او هیچ اهتمامی به اثبات وجود خدا نداشته؛ چرا که برخی بیانات او در تشریح مراحل کسب علوم نظری دربردارنده نوعی برهان علیت بر اثبات موجود اوّل هستند. بنابراین می توان طریق او را در اثبات وجود خدا برهان علیت دانست. علاوه بر این، عبارتی در کتاب آراء اهل المدینه الفاضله وجود دارد که به نظر می رسد فارابی در آن از طریق تحلیل ذات موجود اوّل به اثبات وجود او می رسد. از جمله نتایج و دستاوردهای این مقاله می توان به ارائه گزارش و تحلیلی دقیق از مواجهه فارابی با اثبات وجود خدا در تمام آثار منسوب به وی و نیز بررسی قرائن و شواهدی اشاره داشت که فرضیه عدم انتساب سه رساله عیون المسائل، الدعاوی القلبیه و شرح رساله زینون کبیر به فارابی را تقویت می کند و در نتیجه بر اساس آنها با قطعیت می توان گفت که فارابی به هیچ وجه برهان امکان و وجوب را بر وجود خدا اقامه نکرده است.