مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
یمن
منبع:
جستارهای تاریخ اسلام سال ۳ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۶
65 - 86
حوزههای تخصصی:
مذهب تشیع در سرزمین یمن، دارای سابقه ای دیرین بوده و از اواخر قرن سوم هجری، دولت ها و حکومت های متعدد شیعی در این پهنه جغرافیایی تشکیل شده است. در میان این حکومت ها، سلسله زیدیه با توجه به طول عمر و نقش بسزای خود در ترویج و اشاعه مکتب تشیع، جایگاهی ویژه و حائز اهمیت دارد. در پژوهش حاضر این سوال مطرح است که موانع سیاسی و فرهنگی گسترش تشیع زیدی در دوره اول حکومت زیدی در یمن چه بوده است؟ هدف تحقیق این است که ضمن واکاوی موقعیت تشیع زیدی، موانع سیاسی و فرهنگی پیشروی و گسترش عقاید تشیع زیدی نیز بررسی و تحلیل شود. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که عوامل متعددی در این امر دخیل بوده اند که از آن جمله می توان به ناامنی و شورش قبایل، انشقاقات درونی و ناتوانی جانشینان در اداره حکومت اشاره کرد. شناخت معیارها و ملاک هایی که امامان زیدیه در راستای مدیریت و حکومت و نیز روش برخورد با مخالفان خود داشتند، از دیگر نتایج این پژوهش است.
مناسبات سیاسی- اجتماعی ایرانیان یمن (ابناء) در سه قرن نخست هجری(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
تاریخ اسلام سال ۲۵ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۹۷)
101 - 118
حوزههای تخصصی:
یکی از موضوعات شایسته پژوهش در تاریخ روابط ایرانیان با اسلام، مناسبات سیاسی و اجتماعی ایرانیان با یمنی ها و نقش آنان در شکل گیری حکومت زیدیه در آن سرزمین است. زیدیه به عنوان یک فرقه شیعی، در اوایل قرن دوم هجری در دوران امویان پدیدار شد. قبل از ورود اسلام به یمن، خسرو اوّل (570 628م)، لشکری را به درخواست سیف بن ذی یزن، حاکم یمن، به آن سرزمین اعزام نمود. این سپاه، به فرماندهی وَهَرز دیلمی، پس از جنگ با احباش و اخراج آنان از یمن، در همان خطه استقرار یافتند. این اقلیت ایرانی که به «ابناء» شهرت یافتند، توانستند حاکمان مطلق آن نواحی شوند. در سال ششم هجری، یکی از والیان ایرانی یمن به نام «باذان»، به اسلام گروید و به دنبال اسلام آوردن وی، گروه زیادی از ایرانیان و قبایل صنعاء، بدون جنگ و خونریزیاسلام آوردند. این مقاله، با استفاده از روش پژوهش تاریخی مبتنی بر وصف و تحلیل، در پی آن است که نقش ایرانیان در حکومت زیدیه یمن و مناسبات ایشان با این حکومت را از آغاز تا قرن سوم هجری بکاود. یافته های پژوهش، نشان می دهد که ایرانیان در تشکیل حکومت زیدیه، نقش مهمی داشتند و این عمل، به نوعی واکنش در مقابل خلافت اسلامی نیز بود. همچنین، بزرگ ترین خدمتی که ابناء در حقّ اسلام انجام دادند، سرکوب اهل رده و سایر فتنه هایی بود که جامعه اسلامی در آن روزگار بدان دچار شده بود .
واکاوی موانع تشکیل حکومت پایدار زیدیه در یمن توسط ابوالفتح دیلمی(م.۴۴۴ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۳۳
177 - 196
حوزههای تخصصی:
ابوالفتح الناصر الدیلمی از نوادگان امام حسن(ع) به عنوان امام زیدیه، در دیلم قیام کرد، اما به دلایلی به یمن هجرت نمود و در سال ۴۳۰ قمری موفق شد مردم یمن را به قیام دعوت کند. او بر شهرهای صعده و صنعا چیره شد و مذهب زیدیه را در آنجا گسترد. این پژوهش به دنبال پاسخ به این سؤال است که: موانع و چالش های پیش روی ابوالفتح الناصر الدیلمی ، جهت تشکیل حکومتی پایدار بر اساس مذهب شیعه ی زیدی در یمن چه بوده است؟ هدف این مقاله ارزیابی چگونگی فعالیت و اقدامات ابوالفتح دیلمی میان قبایل یمنی و واکاوی و یافت موانع و مشکلات تشکیل حکومت زیدیه توسط او است. در این پژوهش با رویکرد توصیفی و تحلیلی، با استفاده از منابع کتابخانه ای، تاریخ سیاسی زیدیه در یمن بررسی می شود در خلال آن علل شکست قیام ابوالفتح تحلیل خواهد شد. بررسی ها نشان داد که ابوالفتح به عنوان امام زیدی توانست دعوت خود را باحمایت قبایل یمنی آغاز نماید و به سرعت صعده و صنعا را تصرف کند، اما موانعی هم چون: اختلافات درون زیدیه میان امیران و حاکمان، نبردهای متعدد و فرسایش نیروی نظامی، عدم انسجام قبایل و ظهور صُلیحیان اسماعیلی مذهب، موجب شکست قیام ابوالفتح شد.
شخصیت حقوقی بین المللی گروه های مسلح غیر دولتی با تأکید بر وضعیت یمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از هنگام پیدایش حقوق بین الملل نوین به دنبال انعقاد معاهده وستفالی در 1648 تا حدود نیم قرن پیش، دولت ها تنها تابعان حقوق بین الملل برخوردار از شخصیت حقوقی بین المللی قلمداد می شدند. اما اکنون شمار موجودیت های عهده دارِ نقش های تأثیرگذار افزایش یافته است و در میان آن ها گروه های مسلح غیردولتی به دلیل مشارکت فزاینده خود در مخاصمات مسلحانه، از اهمیت بالایی در مطالعات برخوردارند. مشارکت فعال این موجودیت ها در مخاصمات، منجر به طرح پرسش راجع به وضعیت شخصیت حقوقی آن ها در فضای حقوق بین المللی می شود که هنوز در بسیاری از جنبه ها، دولت محوری پدیده غالب است. پاسخ به پرسش مذکور از آن جهت مهم است که دانسته شود قدم نخست در خصوص صلاحیت داراشدن حقوق و تکالیف در معماری حقوق بین الملل و به تبع آن، بحث در خصوص امکان درنظرگرفتن قواعد ثانویه به عنوان ضمانت اجرای نادیده گرفتن تعهدات بین المللی، در گرو بهره مندی از شخصیت حقوقی بین المللی است. این مقاله، شخصیت حقوقی گروه های مسلح غیردولتی در حقوق بین الملل را با تأکید بر وضعیت یمن بررسی می کند و چنین نتیجه می گیرد که امکان دارد تکامل شخصیت گروه های مذکور، نقش مهمی در مسئول قلمدادنمودن آن ها به لحاظ بین المللی ایفا کند.
یمن؛ حمایت از فلسطین در رویاروئی ژئوپلیتیک مقاومت اسلامی با نظام سلطه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۷ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۶۳
41 - 66
حوزههای تخصصی:
رژیم صهیونیستی به عنوان عامل نظام سلطه به منظور رصد منطقه خاورمیانه و مدیرت دولت های منطقه در جریان عملیات طوفان الاقصی مورد حمله غافلگیرانه حماس در جنوب اراضی اشغالی قرار گرفت.تداوم حملات وحشیانه ارتش اسرائیل به نوار غزه با آسودگی خیال از هرگونه واکنش بیرونی و با اتکا به حمایت های همه جانبه امریکا و چند کشور اروپایی، ،سبب انتقال بحران به فراسوی مرزهای فلسطین اشغالی و تشکیل ائتلاف منطقه ای نانوشته میان محورهای مقاومت علیه اسرائیل برای پایان دادن به تسلط غرب در خاورمیانه و متحد شدن گروه های مقاومت منطقه در دفاع از مبارزات آزادی خواهانه مردم فلسطین گردید.در این بین مداخله رسمی یمن در جنگ در قالب عملیات دریایی علیه شناور های صهیونیستی یا حامل کالا و اقلام متعلق به صهیونیست ها از منظر نظامی و ژئوپلیتیکی،نقطه عطف بسیار مهمی تلقی می شود؛چه آن که نه تنها تصویرسازی ای نو از قابلیت های محور مقاومت و غلبه بر مسافت هاست، بلکه نوعی قدرت گستری سرزمینی، ژئوپلیتیکی مقاومت اسلامی در مواجهه با قدرت هژمونیک نظام سلطه نیز به شمار می رود.این پژوهش در صدد سنجش صحت فرضیه زیر می باشد: "ورود انصارالله یمن به حمایت از حماس که به معنای باز شدن جبهه سوم (بعد از حزب الله) است،ضمن آن که نوعی رویاروئی ژئوپلیتیک با نظام استکباری حامی رژیم صهیونیستی بشمار می رود،با معطوف ساختن بخشی از توان پدافندی و عملیاتی اسرائیل به خود و در نتیجه تضعیف عملیات علیه جبهه اول و دوم، سبب یکپارچگی و وحدت در جبهه مقاومت نیز شده است."
سیاست خارجی ایران در قبال بحران یمن و پیامدهای آن بر امنیت عربستان سعودی (2011-2024)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۴ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۵۴)
125 - 150
حوزههای تخصصی:
با شکل گیری تحولات سیاسی در یمن، بازیگران منطقه ای و فرامنطقه ای بر اساس منافع و علایق خود، جهت گیری های مختلفی را در رابطه با این کشور که اهمیت ژئوپلیتیک و ژئواستراتژیک خاصی در منطقه خاورمیانه دارد، اتخاذ نموده اند. در این میان، تلاش پیگیر برخی دولت ها برای تغییر وضع موجود و برخی دیگر در جهت حفظ وضع موجود در این کشور در راستای افزایش قدرت خود، از جلوه های بارز تحولات سیاسی در یمن محسوب می شود که بر پیچیدگی اوضاع این کشور افزوده است. این پژوهش می کوشد با توجه به جایگاه استراتژیک یمن و اهمیت آن برای دو رقیب منطقه ای و شکل گیری رقابت درون منطقه ای و بین المللی به این سؤال پاسخ دهد که نقش ایران در بحران یمن چه تاثیری بر امینت عربستان می گذارد؟ یافته های پژوهش مبنی بر این است که سیاست خارجی ایران در قبال بحران یمن به عنوان قدرت منطقه ای در مقابل نظام وابسته ی سابق و پشتیبان حرکت مردمی برای رهایی از سلطه و وابستگی های خارجی در این کشور قرار دارد. همچنین سقوط نظام وابسته ی عربستان در یمن و نقش و جایگاه شیعیان و انقلابیون خواهان دموکراسی، می تواند نقش تعیین کننده ای در تضعیف جایگاه عربستان و تقویت جبهه ی مقاومت و همچنین تغییر موازنه قوا به ضرر این کشور و به نفع جمهوری اسلامی ایران که بدون شک قدرت اول منطقه ای در خاورمیانه است، ایفا نماید. هدف این پژوهش بررسی نقش ایران در بحران یمن و تاثیر آن بر امنیت عربستان است. روش پژوهش مورد استفاده روش توصیفی – تحلیلی با استفاده از داده های کتابخانه ای است.
ائتلاف ایران و روسیه در بحران یمن؛ امکان یا امتناع؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حمله نظامی عربستان سعودی به یمن نقطه عطفی در تحولات داخلی یمن بوده که با واکنش های گوناگون بین المللی اعم از رد یا تایید مواجه شده است. بررسی این مواضع موضوع اصلی و هدف نگارش این مقاله نیست. در این نوشتار با دیدی هنجاری به چرایی این موضع گیری ها و واکنش ها پرداخته نشده، بلکه سعی شده با بررسی چرایی و چگونگی ائتلاف ها و کشمکش ها بر سر مسئله یمن، امکان پذیری ائتلاف ایران و روسیه در آن، با رهیافتی واقع گرایانه تبیین شود. بررسی ها نشان داد که هر یک از سه کشور ایران، روسیه و آمریکا مواضع متفاوتی در حمله نظامی عربستان به یمن داشته اند؛ به نحوی که آمریکا متحد و مدافع عربستان بوده است، ایران مخالف و طرف درگیر عربستان در یمن و محکوم کننده حمله نظامی این کشور بوده است. اما روسیه با در پیش گرفتن رویکردی عملگرایانه از هیچ طرفی حمایت جدی نکرده است. حال با توجه به این که عربستان و آمریکا در موضوعات منطقه ای از جمله یمن دارای اشتراک نظر و متحد هستند این سوال پیش می آید که این رابطه به ایران و روسیه در مورد یمن نیز قابل تعمیم خواهد بود؟ در پاسخ به این سوال، فرضیه مطروحه این است که رویکرد کلان سیاست خارجی روسیه و موقعیت راهبردی یمن و تجربه های ناموفق قبلی تعامل روسیه با آمریکا زمینه را برای ائتلاف ایران و روسیه مهیا ساخته است. در این مقاله ضمن بهره گیری از منابع اسنادی از روش تحقیق مقایسه کیفی بهره گرفته شده است.