مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱۲۱.
۱۲۲.
۱۲۳.
۱۲۴.
۱۲۵.
۱۲۶.
۱۲۷.
۱۲۸.
۱۲۹.
۱۳۰.
۱۳۱.
۱۳۲.
۱۳۳.
۱۳۴.
۱۳۵.
۱۳۶.
۱۳۷.
۱۳۸.
۱۳۹.
۱۴۰.
خلیج فارس
حوزههای تخصصی:
در بسیاری از کشورهای حاشیه خلیج فارس اختلافات سرزمینی وجود دارد؛ امّا موضوع دعاوی در قبال جزایر سه گانه ایرانی تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی به یکی از جنجال برانگیزترین این اختلافات تبدیل شده است. پیگیری های بسیار جدی و مستمر امارات متحده عربی در این دعاوی و حمایت-های غیرمسئولانه کشورهای عربی-خصوصاً اعضای شورای همکاری خلیج فارس- و شیطنت های قدرت های فرا منطقه ای،همچون انگلیس که در طول تاریخ معاصر ما نقش قیّم را برای شیوخ عرب بازی می کرد، بارها مورد اعتراض دولت ایران قرار گرفته است. ادعایی که از اویل قرن بیستم از سوی بریتانیا، با عنوان حمایت از حقوق شیوخ شارجه و رأس الخیمه، آغاز گشت و همواره نیز با مواضع قاطع دولتهای ایران مواجه شد. به طوریکه حاصل اعتراضات مستدل ایران به این دعاوی، واگذاری این جزایر در سال 1971م به ایران بود. این مقاله درصدد است با تکیه بر مناقشات صورت گرفته بین ایران و انگلیس- به عنوان قیّم شیوخ عرب منطقه- مواضع دولت های ایران را در قبال حاکمیت بر جزایر سه گانه، در دوران حکومت های پهلوی اول و دوم با روش توصیفی- تحلیلی مورد کنکاش قرار دهد.
تجارت دریایی خلیج فارس در دوره ساسانیان
حوزههای تخصصی:
این پژوهش درصدد بررسی تجارت دریای خلیج فارس در دوره ی ساسانیان می باشد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که خلیج فارس و اهمیت تجاری آن همواره مورد توجه شاهان حاکم بر ایران بود. در این میان دولت ساسانیان نیز به دلیل موقعیت استراتژیکی این منطقه و اهمیت آن در اقتصاد کشور، به این منطقه توجه ویژه ای داشت. این دولت از همان ابتدا با تأسیس شهرهای بندری و تصرف مناطق حاشیه ی خلیج فارس درصدد اعمال قدرت در این منطقه برآمد. لذا دریانوردی در خلیج فارس جزء لاینفک فعالیت تجارتی و دریایی ایران در دوره ساسانیان درآمد. در این دوره تبادل کالاها در ساحل دریا و رودخانه ها در بین النهرین و در امتداد سواحل شمال خلیج فارس رونق بسزایی پیدا کرد و حجم تجارت ایران با کشورهای چین و سیلان و هند افزایش یافت. بنابراین به همین دلیل و با رونق تجارت دریایی، تجارت خلیج فارس اهمیت فراوان یافت و پارس به مرکز مهم در تجارت با سرزمین های دور و نزدیک تبدیل شد. روش پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی می باشد که از منابع تاریخی دست اول بهره برده شده است.
علل انحطاط اجتماعی بندر لنگه(1277ش تا 1328ش/ 1897م تا 1949م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بندر لنگه از سال 1213ش/ 1834م. بندر اصلی لارستان و محل آمد و شد کالاهای وارداتی و صادراتی خلیج فارس تا سال 1277ش/ 1897م بود که پس از آن پویایی اجتماعی و تجاری اش افول کرد. به نظر می رسد با تکیه بر عامل اقتصادی صرف نمی توان انحطاط اجتماعی این بندر را توضضیح داد و باید علل سیاسی و ایدئولوژیک نیز نقشی همتراز با علل اقتصادی را در نظر داشت. پژوهش حاضر با روشی توصیفی – تحلیلی وبا کاربرد نظریه تعیّن چندبعدی overdetermination)) دو عامل دیگر یعنی ساختار سیاسی و ایدئولوژیکی را در کنار ساختار اقتصادی این بندر بررسی و تحلیل نموده و این فرضیه را به آزمون گذاشته است که: «تناقضات ساختاریِ (تناقضات سیاسی، اقتصادی و ایدئولوژیکی) تشکل اجتماعی بندر لنگهاز سال 1278ش./1899م.، انحطاط اجتماعی آن را موجب گشت.» . تعرفه های جدید گمرکی( 1278ش/1899م،) لجام گسیختگی مأمورین دولتی و غیر بومی دفاتر گمرکی، ناامنی سیاسی و اجتماعی پس کرانه های لنگه پس از انقلاب مشروطیت، قانون انحصار تجارت، قانون خدمت نظام اجباری و فرمان «کشف حجاب اجباری» و وجود راه های فرار از این تناقضات (مهاجرت انسانی و مهاجرت سرمایه، قاچاق و رشوه) انحطاط اجتماعی بندر لنگه را در پی داشت.
اهمیت صید میگو در سواحل شمالی خلیج فارس از دوران پهلوی تا سال 1367 ه.ش
حوزههای تخصصی:
صید میگو و ماهی به صورت سنتی از هزاران سال پیش میان ساحل نشینان خلیج فارس رواج داشته است و نحوه صید را از اجداد خود به ارث برده اند. این دو محصول دریایی علاوه بر مصرف مردم ساحل نشین و دریانوردان، به صورت خشک و نمک سود به نقاطی دور از خلیج فارس حمل گردیده است.
نگارندگان می کوشند اهمیت صید میگو را در سواحل شمالی خلیج فارس بررسی نمایند و درصدد پاسخ گویی به این سئوال اند که صید میگو در تغذیهٔ ساکنان سواحل شمالی خلیج فارس تا چه اندازه نقش داشته است؟
فرضیهٔ این پژوهش نیز مبتنی بر این است که صید میگو نه تنها یکی از منابع امرار معیشت ساکنان سواحل شمالی خلیج فارس بوده، بلکه یکی از خوراک اصلی ساکنان این سواحل نیز بوده است.
جایگاه تاریخی شهر باستانی حریره در جزیرهٔ کیش
حوزههای تخصصی:
اواسط قرن چهارم (356 ه . ق.) بندر تجاری- اقتصادی سیراف ویران شد و بازرگانان سیرافی با توجه به موقعیت ویژهٔ خود به دنبال مأمنی دیگر توانستند جای پای خود را در جزیره کیش محکم کنند، که این امر منجر به ایجاد شهر حریره شد. شهر باستانی حریره واقع در شمال جزیره کیش که در حال حاضراز جمله نقاط تاریخی و سیاحتی به شمار می رود، یادگاردوران شکوفایی و رونق اقتصادی و تجاری این جزیره می باشد. فضاهای چون مسجدجامع، حمام، خانه اعیانی و تأسیسات آبی نشان از معماری زیبای این شهر دارد، همچنین اشیاء باارزش تاریخی به دست آمده نشان از غنای فرهنگی و شکوفایی جزیره کیش پس از افول بندر تجاری سیراف دارد. شهر حریره در زمان شکوفایی خود یکی از عمده ترین نقاط مورد توجه در خلیج فارس بوده است. در این پژوهش سعی شده با تکیه بر منابع موجود، جایگاه تاریخی شهر حریره و محوطه باستانی آن را مورد بررسی قرار دهیم.
بررسی تاثیر جنگ ایران و عراق بر تجدید مساله جزایر سه گانه در 1371ش/1992م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
موقعیت استراتژیک جزایر سه گانه در دهانه ورودی خلیج فارس موجب اهمیت این جزایر در حیات اجتماعی ساکنین خلیج فارس بوده است. پذیرش حاکمیت ایران به جزایر سه گانه به واسطه بروز رقابت های سیاسی و اقتصادی به رد حاکمیت ایران در 1903م/1320ه منتهی گردید که خود نقطه آغازین مساله جزایر سه گانه بود. مساله جزایر به واسطه تحولات بعدی در سطح منطقه و تحولات بین المللی ادامه یافت تا آنکه در سال 1971م.1350ش، طبق قراردادی رسمی حل و فصل شد. اما با پیروزی انقلاب اسلامی ایران و در ادامه بروز جنگ ایرانو عراق، به واسطه بروز تحولات جدید در منطقه، مساله جزایر سه گانه با ابعادی متفاوت، تجدید شد. از آنجایی که ارائه راهکارهایی در جهت حل و فصل مسائل تاریخی، مهمترین و اولین گام در راه ایجاد یک تفاهم میان کشورهای ساحلی خلیج فارس است، مساله جزایر سه گانه به عنوان یک نمونه بارز نیاز به بررسی ابعاد تاریخی و ریشه یابی علل بستر ساز دارد. سوال اصلی تحقیق این است که با وجود حل مساله جزایر سه گانه در دوران پهلوی، موضوع در دوران جنگ ایران و عراق به واسطه چه عواملی تجدید شد؟ فرض غالب بر این است که با توجه به تجربه های تاریخی در زمینه نقش اینگونه مسائل در تفاهم میان کشورهای ساحلی خلیج فارس، این مساله را باید در فرایندی چند بعدی ناشی از تحولات داخلی ایران و تاثیرات جنگ هشت ساله در خلیج فارس جستجو کرد.
بررسی و بازنگری دستورالعمل حکومت بنادر خلیج فارس (1319ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش بر آن است تا به بررسی شکلی و محتوایی «دستورالعمل حکومت بنادر خلیج فارس» به عنوان یکی از اسناد مهم و ارزشمند به جای مانده از دورة قاجار دربارة منطقة استراتژیک خلیج فارس بپردازد.
روش/رویکرد: این مقاله بر پایة اسناد آرشیوی و منابع کتابخانه ای و به روش توصیفی و تحلیلی نگاشته شده است.
یافته ها و نتایج: در بازخوانی و چاپ این کتابچه اشتباهات فاحشی رخ داده است. مشیرالدوله به عنوان وزیر امور خارجه و امین السلطان به عنوان صدراعظم عصر مظفری از اهمیت و جایگاه حیاتی و تاریخی خلیج فارس و بنادر و جزایر جنوب ایران آگاه و مطلع بوده اند. آن ها در این دستورالعمل بر موضوعات مهمی همچون توجه به کنسولگری ها و چگونگی روابط با دول بیگانه، جلوگیری از استملاک بیگانگان در خاک بنادر، سوءاستفاده های انگلیسی ها و مأموران محلی از تلگراف خانه، مراقبت از کشتی پرسپولیس، ادارة امور گمرک و تذکرة بنادر و وظایف شخص حکمران بنادر در قبال این مسائل پرداخته اند. همچنین از دلایل مهم بی توجهی و غفلت نسبت به بنادر و جزایر خلیج فارس در این دوره، سازمان اداری فاسد و فرسودة قاجار، نبود ثبات در مدیریت و تعدد مراکز تصمیم گیری در خصوص بنادر، حضور کشورهای استعمارگر خارجی مانند انگلستان و سیاست استعماری آن ها در منطقه و ضعف نیروی نظامی و ناوگان دریایی بود.
نقش راه های ارتباطی ولایت اردشیرخٌرَّه برگسترش تجارت آن در دوران اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تجارت پر رونق اردشیرخٌرَّه که با وسعت نسبتاً زیاد بیشتر سواحل بنادر تجاری خلیج فارس را در بر می گرفت احتیاج به شبکه منظمی از راه های ارتباطی و تجاری داشت. شبکه راه های کاروان رو از روزگاران قدیم از آسیای صغیر گرفته تا ماوراءالنهر، عموماً به کناره های شمالی و شرقی خلیج فارس (سواحل اردشیرخٌرَّه) منتهی می شد و محصولات ماوراء دریا برای مصرف و صدور به بنادر ولایت اردشیرخٌرَّه آورده و از آن جا به هندوستان چین و شرق آفریقا صادر می شد. اردشیرخٌرَّه بنا به موقعیت خاص جغرافیایی و قرار گرفتن در مسیر شاهراه های تجاری زمینی و دریایی یک قطب تجاری و حلقه ی ارتباط جهان شرق و غرب محسوب می گردید. ما در این مقاله به بدنبال این هستیم تا با رویکردی تاریخی و توصیفی و با استفاده از روش کتابخانه ای ابتدا به بررسی راه های ارتباطی زمینی و دریایی ولایت اردشیر خوره پرداخته و سپس نقش این راهها را در رونق تجارت و آبادانی آن مورد تحلیل قرار دهیم و در ادامه نیز محصولات صادراتی و وارداتی اردشیرخٌرَّه مورد بررسی قرار می گیرد.
فرآیند ناتمام دولت ملت سازی و از رشد ماندگی همگرایی منطقه ای در خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس بسیاری از ویژه گی های یک منطقه را داراست. با این وجود نه تنها میزان همکاری کشورهای واقع در آن محدود و همگرایی میان آن ها رشد نایافته باقی مانده؛ بلکه تنها در چهار دهه ی گذشته در آن چهار جنگ خانمان سوز، بحران های عمیق و اختلافات حاد منطقه ای روی داده است. منشا بحران ها و تعارض های موجود در منطقه خلیج فارس در سطوح متفاوتی قابل بررسی و شناخت هستند. یکی از این سطوح، چالش های داخلی یا ملّی و از مهم ترین آن ها چالش دولت ملّت سازی در میان کشورهای این منطقه است. ساختارهای ایلی، قبیله ای و قومی قدرتمند مهم ترین مانع شکل گیری ملّت و برپایی و نفوذ نهادهای دولت جدید در این جوامع بوده اند. دولت ملّت سازی و برقراری و پذیرش حاکمیت ملّیِ شهروندان برابر و هم شان در یک واحد جغرافیایی فرآیندی است که در سطح یک کشور روی می دهد؛ اما پیامدهای آن مرزهای ملی را درنوردیده، روابط کشورها را به ویژه با همسایگان و واحدهای سیاسی موجود در یک منطقه تحت تاثیر قرار می دهد. از این رو نمونه های موفق همگرایی منطقه ای در مناطقی روی داده اند که دولت های ملّی، مدرن و ملت به مثابه اجتماع شهروندان در آن ها تشکیل و تکامل یافته اند. بنابراین شهروندی از مولفه های اساسی در روند ملت سازی و پذیرش این حق متضمن برقراری سه نوع حقوق مدنی، سیاسی و اجتماعی است. در این مقاله به تاثیر فرآیند ناتمام دولت ملّت سازی بر همگرایی منطقه ای در خلیج فارس پرداخته شده و نشان داده می شود گسترش همکاری و رشد همگرایی در این منطقه نیازمند تکامل فرآیند دولت ملّت سازی در همه کشورهای منطقه می باشد.
تاثیر چین بر ایجاد توازن منطقه ای در خلیج فارس
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس به دلایل مختلف ژئوپلیتیک، ژئواکونومیک و ژئواستراتژیک همواره از جایگاه و اهمیت ویژه ای در سیاست جهانی برخوردار بوده است. این منطقه به تنهایی با داشتن بیش از 60 درصد از ذخایر نفت دنیا و حدود 40 درصد از ذخایر گازی جهان، به عنوان یک هارتلند اقتصادی دارای جایگاه ویژه ای در سیاست خارجی قدرت های بزرگ جهانی است. یکی از کشورهایی که در سال های اخیر توجه ویژهای به خلیج فارس داشته است، جمهوری خلق چین است. این کشور جهت تداوم رشد اقتصادی خود که مهم ترین ابزار مشروعیت ساز حزب کمونیست است، نیاز روزافزونی به نفت خلیج فارس پیدا کرده است و در این میان ایران و عربستان به عنوان پایه های دیپلماسی نفتی چین در خلیج فارس به ترتیب 9 و 19 درصد از نفت وارداتی چین را تأمین می کنند. از این رو پژوهش حاضر در صدد است تا به تحلیل و بررسی تأثیر حضور چین در خلیج فارس بر امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران بپردازد. پژوهش حاضر با توجه به حضور چین در خلیج فارس، سه سناریوی امنیتی را در مورد امنیت این منطقه فراروی ایران می نهد: «سناریوی امنیت آمریکامحور»، «سناریوی امنیت دسته جمعی» و «سناریوی توازن قدرت» و منافع و معایب هر کدام را توضیح داده و در پایان به این نتیجه می رسد که محتمل ترین سناریوی پیش روی ایران در مورد امنیت خلیج فارس، توازن قدرت در مقابل آمریکا و متحدین عربی اش از طریق ایجاد تفاهم استراتژیک با چین است.
بررسی اوضاع خلیج فارس در دوره های ایلام قدیم و میانه
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس در جنوب سرزمین ایلام واقع شده و لیان یکی از شهرهای مهم این دوره (ایلام قدیم و میانه) در ساحل خلیج فارس قرار گرفته است. الهه ی کیر ایریش یکی از بزرگ ترین خدایان ایلام در این شهر مورد پرستش بود. در کنار لیان شهرهای مهم دیگری نیز وجود داشته است، مانند شری هوم و میشیمروه. حال این سؤالات پیش می آید که خلیج فارس در دوره های ایلام قدیم و میانه چه جایگاهی داشته؟ و نقش خلیج فارس در ارتباط بین سرزمین های مجاورش در این دو دوره به چه صورت بوده است؟ از مهم ترین سرزمین های مجاور خلیج فارس می توان به دیلمون، مَگَن، فَیلَکه (کویت) و محوطه هایی در عمان و امارات اشاره کرد. با بررسی آثار این سرزمین ها کاملاً مشخص می شود تمام این سرزمین ها با یکدیگر و با ایلامیان از راه خلیج فارس ارتباطات مهمی داشته اند. دیلمون که بیشتر باستان شناسان محل آن را بحرین دانسته اند، در مدت زمان زیادی فرمانروایانی کاسی نژاد داشت، کاسی هایی که خود اصلیتی از فلات ایران داشته اند.
تأثیر فناوری های نوین استحصال، بر جایگاه راهبردی خلیج فارس در سیاست خارجی آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
به باوری عده ای از تحلیلگران انقلابات فناوریکی در حوزه هایی جدید حفاری از جمله شیل موجبات کم رنگ شدن اولویت جایگاه خلیج فارس به عنوان مرکز ثقل و هارتلند تأمین انرژی جهان را در پی دارد،این موضوع معادلات بین المللی و ساختارهای قدرت در سطح جهانی را تأثیر پذیر خواهد کرد، چراکه با قطع وکاهش وابستگی برخی از کشور ها ی عمده وارد کننده انرژی از جمله ایالت متحده آمریکا و همچنین اولویت حضور و هزینه های نظامی و سیاسی در راستای تأمین امنیت انرژی همچون گذشته قابل توجیه نمی باشد.
تکیه بر فناوری های جدید استحصال انرژی از منابع غیر متعارف و استقلال از واردات نفت ازسوی آمریکا، تغییر الگوی مصرف انرژی این کشور، تغییر در حوزه عرضه و تقاضا، فروشنده و خریدار (با توجه به آنچه در گزارش چشم انداز 2030 از سوی آژانس بین المللی انرژی بیان شده است ) می باشد. ازاین رو نگارندگان با بررسی تحولات صورت گرفته در این حوزه و نیز ظرفیت قابل اتکای استحصال و انتقال به تأثیر آن بر اهمیت جایگاه خلیج فارس بپردازند. اگر بگوییم کاهش اهمیت خلیج فارس در تأمین انرژی برای کشورهایی با بهره مندی از قابلیت استحصال از ذخایر غیر متعارف مذکور ، همچون آمریکا محتمل است ، افزایش تقاضای کشورهای آسیایی از یکسو و نیز حضور مستمر ایالت متحده آمریکا جهت کنترل منابع انرژی و رقبای خود ، در منطقه همچنان در اولویت سیاست خارجی آمریکا و نیز عرصه رقابت قدرت های بزرگ باقی خواهد ماند.
مجموعه امنیتی منطقه ای، پویش ها و الگوهای روابط کشورهای حوزه خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی الگوهای روابط کشورهای واقع در منطقه خلیج فارس از جمله مسائل مهمی است که بیانگر ساختار امنیتی این منطقه و نوع نگاه دولتمردان این کشورها نسبت به مسائل امنیتی محیط پیرامون خود است. وجود سطح بالایی از رقابت و تنش در روابط کشورهای این منطقه نشانهای از نگرانیهای شدید امنیتی همسایگان نسبت به یکدیگر و حاکم بودن فضای رقابتی بین آنهاست. بههمین دلیل بررسی الگوهای روابط این کشورها و زمینههای شکلگیری چنین الگویی از اهمیت بالایی در تحلیل ساختار این منطقه برخوردار است. در این مقاله سعی شده است بر پایه نظریه مجموعه امنیتی منطقهای بری بوزان این مساله مورد بررسی قرار گیرد. بنابراین پرسشی که در این مقاله مطرح شده به این صورت است که؛ بر اساس نظریه مجموعه امنیتی منطقه ای، چه الگوهای روابطی در زیرمجموعه امنیتی خلیج فارس وجود دارد؟ در پاسخ به این پرسش می توان گفت، به دلیل وجود شکافهای هویتی، اختلافات بر سر نفت، کشمکشها برای برتری جویی منطقه ای و حضور عامل مداخله گر خارجی (پوشش) شاهد تسلط الگوی رقابتی در روابط کشورهای این منطقه با یکدیگر هستیم.
تجارت مروارید درسواحل شمالی خلیج فارس دوران قاجار
حوزههای تخصصی:
بنادر و جزایر سواحل شمال خلیج فارس مرکز مبادلات تجاری مروارید خلیج فارس بوده است، بطوریکه همواره دولت های اروپایی برای تجارت صدف مروارید به این بنادر می آمدند وبا صادر کردن مروارید سود سرشاری به دست می آوردند. در دوران قاجار تجارت مروارید در سواحل شمالی خلیج فارس بین کشورهای اروپایی و سواحل ایران وجود داشت. در سال ۱۲۷۵ق(۱۸۵۹ م) شرکت تجاری رابرت وانکهوس نماینده تجاری خودرابه بندر لنگه فرستاد وتوانستند تجارت مروارید رادراین منطقه بدست بگیرند و مقدار فراوانی از مروارید این ناحیه را به هامبورگ فرستادند. پس از آلمانی ها، انگلیسی ها بودند که به تدریج به منطقه خلیج فارس توجه نشان دادند.
نگارنده می کوشدروندتجارت مرواریدرادردوران قاجار بازگو نمایدونیزدرصددپاسخ گویی به این سؤال است تجارت مرواریدچه نقشی در اقتصاد سواحل شمالی خلیج فارس داشته است؟
فرضیه:صید صدف مروارید نه تنها عامل تجارت ساکنان سواحل شمالی خلیج فارس با دیگر مناطق، بلکه منبع امرار معاش بوده است.
اثر تغییر اقلیم بر امواج گرمایی سواحل شمالی خلیج فارس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش شناسایی امواج گرمایی سواحل شمالی خلیج فارس و مقایسه ی شرایط پایه و آینده است. برای نیل به این هدف از آمار روزانه ی میانگین دمای بیشینه ی 35 سال آماری (از 1980 تا 2014) ایستگاه های آبادان، بوشهر، بندرعباس، بندرلنگه و کیش استفاده شده است؛ همچنین برای پیش بینی امواج گرمایی در آینده از داده های دمای بیشینه ی چهار مدل از سری مدل های CMIP5 (شامل CanESM2، MPI-ESM-MR، CSIRO-Mk3-6-0 و (CMCC-CESM طبق RCP8.5 برای دوره 2040 تا 2074 استفاده شده است. برای ریزگردانی خروجی مدل های اقلیمی مورد نظر از روش شبکه های عصبی مصنوعی و برای شناسایی امواج گرمایی، از شاخص فومیاکی (فوجیبه) استفاده شده و با استفاده از برنامه نویسی در محیط نرم افزار متلب روزهایی را که (دست کم به مدت 2 روز) دمای آن ها بالاتر از 2+ انحراف معیار بود به عنوان موج گرمایی شناسایی شدند. نتایج پژوهش نشان می دهد که امواج گرمایی کوتاه مدت رخداد بیش تری دارند. امواج گرمایی در دوره ی پایه دارای روند افزایشی معنی دار (بجز ایستگاه بوشهر) امّا ضعیف بوده اند به طوری که فراوانی آن در سال های اخیر، بیش تر شده است. در دوره ی 2040 تا 2074 فراوانی امواج گرمایی دارای روند کاهشی معنی دار امّا معمولاً با ضرایب تعیین اندک است. هر چند برای ایستگاه کیش در دوره ی 2040 تا 2074 فراوانی امواج گرمایی پیش بینی شده با چهار مدل، نسبت به دوره پایه افزایش نشان می دهد امّا برای بقیّه ی ایستگاه های مورد مطالعه، در دو مدل افزایش و در دو مدل کاهش نشان داده اند. با استفاده از آزمون دانکن در سطح ۰۵/۰، مشخص شد که بین امواج گرمایی داده های پایه و آینده هیچ گونه تفاوت معنی داری وجود ندارد
رویکرد فرانسه به ایران در دوران سارکوزی: رقابت و ستیز
حوزههای تخصصی:
روابط ایران و فرانسه در سه دهه اخیر، فراز و نشیب های فراوانی را پشت سر گذاشته است. با وجود این، در چند سال گذشته و به ویژه در دوران ریاست جمهوری سارکوزی، روابط دو کشور به سردیِ بی سابقه ای گراییده است. به نظر می رسد تحولات اخیر در منطقه و پرونده هسته ای ایران، همراه با تغییراتی که در رویکرد فرانسه نسبت به ایران شکل گرفت، از جمله دلایل این امر باشد. مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که چرا فرانسه در دوران سارکوزی مواضع بسیار تندی علیه ایران اتخاذ کرد. نگارنده با نیم نگاهی به نظریه های نئورئالیستی که بر ضرورت جلوگیری از ظهور هژمون های منطقه ای تأکید دارد، معتقد است نگرانی فرانسه از افزایش قدرت ایران در منطقه، اصطکاک منافع دو کشور در سطح منطقه ای، همچنین تلاش ایران برای دستیابی به فناوری هسته ای مهم ترین علل رویکرد ستیزه آمیز فرانسه به ایران بوده است.
چشم انداز آینده ژئوانرژی خلیج فارس و جایگاه ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در عصر کنونی، اقتصاد جهانی با تمامی پیچیدگی های خود اعم از جهانی شدن، وابستگی متقابل، تأکید بر رقابت بی وقفه، استفاده از مزیت های نسبی و غیره، همچنان به انرژی نفت و گاز و تأمین آن وابسته است؛ زیرا انرژی نقطه حرکت و سنگ بنای توسعه اقتصاد جهانی است. از سوی دیگر، انرژی خود یکی از ارکان قدرت محسوب می شود؛ چون در جهان امروز توسعه (که خود وابسته به انرژی است) می تواند تولید قدرت کند. با اهمیت یافتن منابع انرژی و به ویژه نفت و گاز در معادلات جهانی، ایران در کانون منطقه ای (خلیج فارس) قرارگرفته است که در تولید و انتقال نفت و گاز جهان نقشی حیاتی ایفا می کند؛ به طوری که از نظر کارکرد بسان قلب جهان عمل می کند. از این رو، در ژئوپلیتیک انرژی جهان، ایران از دو جهت قرار گرفتن در کانون بیضی انرژی جهانی و قرار گرفتن در مسیر انتقال انرژی مورد توجه کشورهای بزرگ مصرف کننده انرژی واقع شده است. این دو ویژگی در کنار سایر عوامل دیگر سبب شده است که ایران به عنوان یک قدرت منطقه ای مطرح شود. لذا توجه بدان در تعاملات جهانی از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. بدین ترتیب، نظر به اهمیت موضوع، ارزیابی چشم انداز ژئوانرژی خلیج فارس و جایگاه ایران بر مبنای جدیدترین آمار منتشرشده از سوی مراکز معتبر جهان، کلیت این مقاله را شکل داده است که بر مبنای آنها، باوجود تحریم های اعمال شده از سوی کشورهای غربی، ایران همچون گذشته از اهمیت به سزایی در میزان ذخایر، تولید و انتقال انرژی جهان برخوردار است
دورنمای رابطه جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی: سناریوهای محتمل(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی، دو کشور اثرگذار در منطقه فرعی خلیج فارس هستند که شعاع نفوذشان همه منطقه خاورمیانه بزرگ را دربرمی گیرد. روابط میان دو کشور در یک دهه گذشته، بسیار پرتنش بوده و در این مدت تغییر مقامات سیاسی دو کشور نیز نتوانسته این روابط را بهبود بخشد. علت این تنش ها به منابع رفتار سیاست خارجی دو کشور، سابقه تاریخی هر یک و همچنین تعارض منافع آنها در منطقه خلیج فارس و خاورمیانه بازمی گردد. بیشترین فضای رقابت دو کشور در سه کشور بحرانی عراق، سوریه و یمن است. براین اساس، دورنمای روابط دو کشور تابع رفتار آنها در منطقه و در برخورد با این سه کشور می باشد. سه سناریو مطرح در سیاست خارجی دو کشور در منطقه قابل طرح است: تلاش برای دولت سازی، کوشش برای حفظ سازه سیاسی کشورهای در حال فروپاشی و در نهایت، تداوم روند کنونی که ممکن است به تجزیه این سه کشور بحرانی بینجامد. این مقاله ضمن بررسی این سناریوها و پیشران ها، سدکننده ها و کارت های شگفتی ساز آن، بهترین سناریو را برای دو کشور، سناریوی دوم می داند که با منافع ملی دو کشور، و تاریخچه و وضعیت عمومی منطقه سازگار است.
معضل ناامنی و واگرایی در منطقه خلیج فارس: راه کارهای نظری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خلیج فارس از جمله مناطق مهم و استراتژیک جهان به شمار می آید. این منطقه به دلیل شرایط استراتژیک و ژئواکونومیکی خاص خود از اهمیت ویژه ای در مسائل منطقه و جهان برخوردار است. این موقعیت استراتژیکی ممتاز موجب شده است که خلیج فارس از دیرباز شاهد چالش قدرت و رقابت مداوم قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای باشد. در این میان از عوامل مهم و تاثیرگذار مسئله امنیت، ثبات و آرامش منطقه است. بر این اساس، هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی عوامل واگرایی و ناامنی در خلیج فارس و تعیین سطح نیازهای منطقه با توجه به سلسله مراتب نیازهای مازلو و متناسب با آن تعیین الگوی امنیتی مناسب منطقه است. در این راستا عوامل ناامنی در خلیج فارس و الگوی امنیتی متناسب با آن به عنوان سئوال اصلی مطرح می شوند و لذا این فرض را مطرح می نماید که عوامل واگرایی ژئوپلیتیکی، ژئواکونومیکی، ژئوکالچری و سیستمی، در قالب حاکم بودن پاردایم واقع گرایی بر منطقه خلیج فارس موجب شده اند که سیستم خلیج فارس در سطح نیازهای زیستی – امنیتی قرارگیرد و در نتیجه برای تامین امنیت ابتدا باید در جهت حاکم کردن پارادیم نئولیبرال، همگرایی را در سطح منطقه ایجاد نموده و در نهایت الگوی امنیت خودساخته، امنیت را در خلیج فارس برقرار نماید. بنابراین پژوهش حاضر ضمن تبیین مفهوم امنیت، سلسله مراتب نیازهای مازلو و تطبیق آن با الگوی امنیتی واحدها، عوامل واگرایی و ناامنی خلیج فارس و راهکارهای مناسب جهت طراحی الگوی امنیتی مناسب منطقه ترسیم می شود
روابط امریکا و چین در خلیج فارس: همکاری یا تقابل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش استراتژی امریکا را در قبال چین در منطقه خلیج فارس بررسی می کند و کوشیده است به این پرسش پاسخ دهد که با توجه به وابستگی روزافزون چین به منابع انرژی خلیج فارس، امریکا به عنوان قدرت هژمون چه سیاستی را در قبال چین در این منطقه دنبال کرده است؟ آیا سیاستی لیبرال در پیش گرفته و با چین همکاری کرده است یا با اتخاذ سیاستی واقع گرا در پی تقابل و مهار چین بوده است. این پژوهش به روش مطالعه موردی و با بهره گیری از دو نسخه واقع گرا و لیبرال نظریه ثبات هژمونیک بر این مدعی است که استراتژی امریکا تعامل آمرانه بوده است که ترکیبی از هر دو رویکرد واقع گرایانه و لیبرال است. امریکا مانع حضور اقتصادی چین در خلیج فارس نشده است بلکه با رویکردی لیبرال با پکن تعامل داشته است؛ اما رفتار امریکا در قبال چین در بحران های پسایازده سپتامبر نظیر تحولات عراق و سوریه و بخصوص برنامه هسته ای ایران، امریکا با رویکردی واقع گرایانه کوشیده است چین را وادار به همراهی با سیاست های واشینگتن در منطقه سازد و این رقیب خود را در بعد استراتژیک در چهارچوب سیاست های امریکا مهار و کنترل کند. لیکن در طولانی مدت تعارض ذاتی در راهبرد تعامل آمرانه یعنی تعامل اقتصادی و مهار استراتژیک موجب شده است با عمیق تر شدن روابط پکن با کشورهای منطقه، ادامه این روند برای امریکا دشوارتر شود و پکن آزادی عمل بیشتری یابد.