مطالب مرتبط با کلیدواژه
۴۰۱.
۴۰۲.
۴۰۳.
۴۰۴.
۴۰۵.
۴۰۶.
۴۰۷.
۴۰۸.
۴۰۹.
۴۱۰.
۴۱۱.
۴۱۲.
۴۱۳.
۴۱۴.
۴۱۵.
۴۱۶.
۴۱۷.
۴۱۸.
۴۱۹.
۴۲۰.
سیاست خارجی
منبع:
دستاوردهای نوین در مطالعات علوم انسانی سال سوم آذر ۱۳۹۹ شماره ۳۱
169 - 160
گروه های بنیادگرای مسیحی در ایالات متحده آمریکا از شاخه های پروتستانیسم در این کشور هستند. این گروه های دینی با آموزه هایی چون تأکید بر جامعیت دین و پیوند دین و سیاست، مخالفت با سکولاریسم، ظهور زودرس مسیح و پایان جهان، تقابل دائمی خیر و شر، غیریت سازی و جواز استفاده از خشونت به منظور پیشبرد اهداف خود در جامعه از دیگر گروه های دینی در این کشور متمایز می شوند. جناح راست مسیحی با اتکا به این آموزه های مذهبی از دهه 1970 و با وقوع انقلاب فرهنگی در آمریکا، وارد عرصه سیاست گشته و بر تحولات داخلی و سیاست خارجی این کشور تأثیر گذاشته است. نوشتار حاضر درصدد است تأثیر تعالیم و آموزه های دینی بنیادگرایی مسیحی را بر جهت گیری و گرایش سیاست خارجی آمریکا مورد ارزیابی قرار دهد. پژوهشگران به منظور نیل به این هدف از روش توصیفی-تحلیلی بهره برده و از داده های کتابخانه ای به منظور گردآوری اطلاعات بهره برده اند. نویسندگان بدین نتیجه دست یافته اند ماهیت دینی جامعه آمریکایی بستر مناسبی برای فعالیت های گروه های راست مسیحی فراهم نموده و باور به ضرورت وقوع نبرد آرماگدون به ویژه در دوره کارتر، تقابل با اسلام به عنوان نیروی شر در دوران بوش و پشتیبانی از رژیم صهیونیستی به عنوام قوم برگزیده الهی و مقدمه ظهور مجدد مسیح جلوه ای از تأثیرپذیری سیاست خارجی این کشور از آموزه های بنیادگرایی مسیحی به حساب می آیند.
منافع انسانی؛ رویکرد اسلامی به مفهوم منافع در صورت بندی سیاست خارجی
ایده منافع ملی به علت ابتنا بر فلسفه سیاسی هابز و نظریه دولت-ملت، متضمن اصول و مقتضای کنش گری خاصی در سیاست خارجی است که نتایج آن در بیگانه سازی روزافزون ملت ها و آحاد جامعه انسانی و هم چنین رقابت و ستیز پایان ناپذیر میان ملت ها در تأمین و حفظ منافع خودخوانده شان، به خوبی نمایان است. این پژوهش در نظر دارد با روش توصیفی-تحلیلی و با واکاوی فلسفه سیاسی اسلامی، بنیان های نظری منافع حکومت اسلامی در سیاست خارجی را تجزیه وتحلیل کند و بر این اساس با تبیین مبانی نظری ای چون ضرورت تعاون خدماتی در روابط میان واحدها و... می کوشد زمینه طرح رویکردی نوین به مفهوم منافع، تحت عنوان «منافع انسانی» را مهیا سازد تا بر اساس آن، حکومت اسلامی سعادت مادی و معنوی عموم ملت ها را مبنای سیاست گذاری ها و اقدامات خود قرار دهد و حاکم اسلامی به عنوان خلیفه خدا روی زمین، دغدغه سعادت همه آحاد انسانی را داشته باشد.
دیپلماسی توحید در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در اندیشه سیاسی امام خمینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دیپلماسی به معنای فن مذاکره، اصطلاحی است که در سیاست خارجی رایج است و هر نظامی بر اساس ایدئولوژی و ارزش های خود آن را شکل می دهد. دیپلماسی توحیدی و شریعت محور افزون بر رعایت شریعت اسلام، موجب عزت افزایی و پیشگیری از جنگ و ایجاد صلح بین کشورها می شود. ازاین جهت پژوهش درباره آن جهت معرفت افزایی دارای اهمیت است. مسئله این پژوهش آن است که برخی ممکن است به دلیل نفهمیدن زیرساخت های دیپلماسی توحید، نقش ارزش های دینی و در رأس آن توحید در دیپلماسی سیاست خارجی جمهوری اسلامی را حداقلی بدانند که برایند این نگاه، می تواند افزون بر خدشه در ارزش های دینی، موجب نفی عزت و کرامت نظام اسلامی شود. ازاین رو، این پرسش مطرح می شود که دیپلماسی توحید چیست و دارای چه مبانی و زیرساخت هایی است؟ این مقاله با نگاه اسلامی و روش توصیفی-تحلیلی به تبیینِ چیستی دیپلماسی توحید و مبانی آن پرداخته است و به این نتیجه دست یافت که دیپلماسی توحید فن اداره روابط بین الملل بر اساس شریعت مقدس اسلام است که از زیرساخت و مبانی توحید ربوبی شکل یافته باشد و این می تواند نظام جمهوری اسلامی را در سیاست خارجی منطبق با شریعت اسلام نگه دارد و از سلطه پذیری و عزت زدایی نجات دهد و کرامت آن را حفظ کند.
خروج امریکا از برجام و مقابله با راهبرد بازدارندگی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال هفتم بهار و تابستان ۱۳۹۸ شماره ۱۵
322 - 348
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر در پی پاسخ به این پرسش است که چه زمینه ها و علت هایی را می توان برای خروج امریکا از توافق هسته ای ارائه کرد. بدون بررسی زمینه ها و عوامل مؤثری که در اتخاذ تصمیمات سیاست خارجی امریکا مؤثر است، نمی توان اقدام امریکا درزمینه خروج از برجام و آغاز جنگ اقتصادی بر ضد ایران را ریشه یابی کرد. در این مقاله، از «نظریه پیوستگی جیمز روزنا» سود جسته ایم. روزنا که در مدل های نظری تجزیه وتحلیل رفتارهای سیاست خارجی، نماینده تلفیق دو سطح تحلیل خرد و کلان به شمار می رود، بر این باور است که در بررسی و تحلیل سیاست خارجی هر کشوری باید به پنج دسته متغیرهای اصلی فرد، نقش، حکومت، جامعه و درنهایت نظام بین الملل توجه شود. یافته این پژوهش در زمینه خروج امریکا از برجام و مقابله با راهبرد بازدارندگی نامتقارن ایران نشان می دهد که اگرچه دال مرکزی این پدیده متغیر فردی و شخصیتی ترامپ است، اما سایر متغیرها، به رغم تأثیرگذاری مستقیم بر سیاست خارجی امریکا در قبال ایران، بیشتر در نقش عوامل واسط، تحریک ساز و تأثیرگذار فرصت جویانه در بستر شرایط شخصیتی ترامپ ظاهر شده اند.
سیر تحول مطالعات نظری روابط بین الملل در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
9 - 38
حوزههای تخصصی:
نظریه پردازی غیر غربی را می توان یکی از جدید ترین مباحث روابط بین الملل دانست. با این وصف، چنین مباحثی چالش های علمی متعددی را برمی انگیزد که، جهت مناظرات و مسائل آینده، روابط بین الملل را در هاله ای از ابهام قرار می دهد. با وجود پیشتازی کشورهای جنوب شرق آسیا، محققان ایرانی نیز در زمینه نظریه پردازی روابط بین الملل تلاش هایی را مبذول داشته اند اما تلاشی برای نشان دادن سیر مطالعاتی آن در ایران صورت صورت نگرفته، در نتیجه، به وضوح روشن نیست که چه تحولاتی در این زمینه تحقّق یافته و اکنون در چه موقعیتی قرار داریم؟(سئوال) در ایران، روند نظریه پردازی روابط بین الملل به دو جریان اصلی جریان زمینه ساز و جریان نظریه پردازی قابل تقسیم است که اولی بستر لازم را برای جریان نظریه پردازی فراهم نموده است.(فرضیه) نشان دادن وضعیت و روند نظریه پردازی در روابط بین الملل به ما کمک خواهد کرد تا عوامل احساس نیاز به بومی سازی و نظریه پردازی را دریابیم و تحولات رخ داده در این زمینه را درک نماییم.(هدف) این پژوهش بررسی توصیفی آثار شاخص در این موضوع به شیوه مقایسه ای و کمی را به عنوان راهی برای پاسخ به سئوال برگزیده است.(روش) ارائه مدلی منظم از سیر تحول نظریه پردازی روابط بین الملل در ایران و هویداسازی تلاش محققان حوزوی و دانشگاهی جهت بومی-اسلامی سازی آن از نتایج این نوشتار است.(یافته)
همسایگی؛ نظریه ای برای سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال اول زمستان ۱۳۹۲ شماره ۴
165 - 192
حوزههای تخصصی:
در جهانی که امنیت ابعاد ظریفی پیدا کرده است ابهام در مفهوم همسایگی توجهات آکادمیک فزون تری را می طلبد. شاید، از این روست که در ادبیات جهانی و حتی ایرانِ پس از انقلاب اسلامی، مفهوم و نظریه همسایگی به نحو فاحشی مسکوت مانده است. در نتیجه، پرسش برانگیزانده ای پیش روی ماست که چگونه تجربه سیاست خارجی جمهوری اسلامی در دهه های اخیر حاوی رهیافت و مفهوم جدیدی در عرصه همسایگی است؟ (سئوال) تاریخ فرهنگ ایرانی- اسلامی مؤید این موضوع است که میزان امنیت من، مستقل از میزان امنیت همسایه من نیست؛ هر میزان افزایش امنیت همسایه من، به طور فزاینده ای، به همان اندازه افزایش امنیت من را فراهم می آورد. ( فرضیه)در واقع، منظور این نوشتار، ارائه مدخلی مفهومی برای آغاز یک سیاست خارجی مابعدتجربه خاص شرایط جدید ایران و مبتنی بر افکار و ارزش های دینی – اخلاقی است. (هدف) تبیین مفهوم همسایگی در دانش امروزین روابط بین الملل با هدف رویکرد به نظریه ایرانی- اسلامی و تشریح ابعاد مختلف آن، با تأکید بر ماهیت اعطاگری، راهی در دستیابی به سؤال مقاله است. (روش) پذیرش همسایگی به عنوان آغاز سیاست خارجی دولت ها و نیز مواجهه رهیافت اخلاقی به آن در جمهوری اسلامی در برابر دانش موجود روابط بین الملل از جمله نتایج نوشته حاضر است. (یافته)
تحلیل گفتمانی سیاست خارجی آیت الله خامنه ای (گفتمان تعامل گرایی ضد نظام سلطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵
107 - 132
حوزههای تخصصی:
سیاست خارجی هر کشور رویکردها و ایستارهای آن را نسبت به نظام و روابط بین الملل نمایان می سازد. در جمهوری اسلامی ایران، نقش رهبری در سیاست خارجی، ویژه و برتر است. در این مقاله برآنیم تا دیدگاه ایشان به سیاست خارجی را در چارچوب گفتمان «تعامل گرایی ضد نظام سلطه» به بازخوانی، رویکردی که تاکنون چندان مورد بررسی قرار نگرفته بپردازیم. در این مبحث، چنین پرسشی به میان می آید که گفتمان سیاستِ خارجی جمهوری اسلامی در اندیشه آیت الله خامنه ایa چگونه صورت بندی می شود؟ (سؤال) از دید نگارنده، این موضوع در چارچوب گفتمان تعامل گرایی ضد نظام سلطه که از سوی خود ایشان نیز، بیان شده درک شدنی است. (فرضیه) با تحلیل گفتمانی بیانات مقام معظم رهبریa، می توان نشان داد که این گفتمان، دنباله رویکرد امام خمینی است و با محوریت تعامل گرایی ضد نظام سلطه قرار دارد. (هدف) رهیافت نظری پژوهش، نظریه تحلیل انتقادی گفتمان در برداشتی است که ارنستو لاکلا، شنتال موفه و نورمن فرکلاف از آن به دست داده اند. (روش) استواری سیاست خارجی بر دو بنیاد سلبی و اثباتی، برخورداری از ماهیتی مستقلانه و ضد سلطه، و بهره مندی از گرایش ایدئولوژیک – استراتژیک از دستاوردهای این مقاله است. (یافته)
خاورمیانه اسلامی؛ محور سیاست خارجی آمریکا در دو دهه اخیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال دوم بهار و تابستان ۱۳۹۳ شماره ۵
155 - 182
حوزههای تخصصی:
آمریکا از جنگ جهانی دوم عملاً گام در عرصه سلطه گرایی جهان گذاشت، اما در این دوران (جنگ سرد) سیاست خارجی خود را بر اروپا استوار ساخت موضوعی که کمتر مورد کنکاش قرار گرفته است، از این رو، چرایی رویکرد آن به خاورمیانه اسلامی پس از حادثه یازدهم سپتامبر2001 م. به مسئله ای تبدیل شد که مقاله حاضر در پی کاویدن آن بر اساس اسناد امنیت ملی آمریکا است! در نوشتار پیش رو با این پرسش روبرو هستیم: علل اصلی محوریت خاورمیانه اسلامی در سیاست خارجی آمریکا با تأکید بر شباهت و تفاوت راهبردهای بوش و اوباما چیست؟ (سؤال) به نظر می رسد که پاسخ آن را باید ناشی از تغییر ساختار نظام بین الملل و دگرگونی در راهبردهای کلان آن کشور دانست. (فرضیه) در این مقاله برآنیم تا با درک علل اصلی توجه سیاست خارجی آمریکا به منطقه، تصویری جدید از سیاست خارجی آمریکا در خاورمیانه اسلامی بر اساس شباهت ها و تفاوت های راهبردهای امنیت ملی بوش و اوباما عرضه کنیم . (هدف) نیل به این هدف به شیوه مقایسه ای و تحلیلی میسر شده است. (روش) از دستاوردهای مقاله پی بردن به شباهت راهبردهای امنیت ملی بوش و اوباما در عناصری چون برتری جویی، تلاش برای تبدیل شدن به قدرتی هژمون و تلاش ناموفق در بهره گیری از قدرت هوشمند، و کشف تفاوت های آنها در تعیین تهدیدهای اعلامی و نیز در یک جانبه گرایی بوش و چند جانبه گرایی اوباما است. (یافته)
واکاوی مبانی دینی جهاد کبیر و بازتاب آن در سیاست خارجی جمهوری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های سیاست اسلامی سال ششم پاییز و زمستان ۱۳۹۷ شماره ۱۴
121 - 142
حوزههای تخصصی:
جهاد کبیر به معنای عدم اطاعت از کفار، اصطلاحی است که در قرآن کریم مطرح شده است. ازآنجاکه این نوع جهاد از نوع جهاد هوشمند و نرم افزاری برای دفاع از نظام اسلامی است، پرداختن به آن اهمیت جدی دارد. مسئله در این پژوهش آن است که امکان دارد برخی با تأثیرپذیری از تفکر تجددگرایانه، القا کنند که جهاد کبیر صرفاً اصطلاح ژورنالیستی است و هیچ مبنای علمی ندارد. چنین نگرشی می تواند در عرصه سیاسی به خصوص در سیاست خارجی، موجب انفعال شود. بنابراین، این سؤال مطرح می شود که جهاد کبیر دارای چه مبانی ای است و در سیاست خارجی چه بازتابی می تواند داشته باشد. گمان بر این است که جهاد کبیر دارای مبانی متقن و منطقی است که تبیین درست آن می تواند در سیاست خارجی بازتاب و انعکاس جدی داشته باشد. این مقاله با نگاه دینی و شیوه تحلیلی به دنبال تبیین مبانی دینی جهاد کبیر و کاربست آن در سیاست خارجی است و به این نتیجه دست یافت که با استفاده از مبانی دینی همچون توحیدمحوری، عزت مداری و وجوب نفی سلطه از دشمن می توان جهاد کبیر را مفهوم شناسی و بازتاب آن را در سیاست خارجی عملیاتی کرد.
تحلیل راهبرد مقاومت در دیپلماسی هسته ای جمهوری اسلامی ایران بر اساس نظریه فرهنگی روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
منط ق رفتار سیاس ت خارج ی ایران در موضوع هس ته ای اغلب در چارچ وب نظریه های خردگ را و ب ر اس اس گزاره های ی چ ون »انتخ اب اس تراتژیک«، »انتخاب اقتص ادی« و نیازهای فیزیکی تحلیل ش ده اس ت. در حال ی که برخی از وجوه رفتار سیاس ت خارجی ای ن کش ور مث ل بلندپ روازی و مقاوم ت فع ال در موض وع هس ته ای در عی ن فش ارهای اقتص ادی ناش ی از تحری م غ رب به وی ژه ایاالت متح ده را نمی ت وان ب ر اس اس ای ن نظریه ه ا تبیی ن ک رد. در چنی ن ش رایطی، فهم منط ق رفتار سیاس ت خارج ی جمهوری اس المی، مس تلزم درکی عمیق از زمینه های فرهنگی و روانشناس ی سیاس ت خارجی آن اس ت. مقال ه حاضر ب ا اس تفاده از نظری ه فرهنگی رواب ط بین المل ل که نظ ام بین الملل و سیاس ت خارجی کش ورها را بر اس اس زمینه ه ای تاریخی و انگیزه های روان ش ناختی تحلی ل می کن د، ت الش دارد عل ت راهب رد مقاومت ای ران در موض وع هس ته ای را تبیین کن د. یافته ه ای پژوه ش نش ان می ده د در سیاس ت خارج ی جمه وری اس المی، گذش ته و حافظ ه تاریخ ی هم واره نق ش مهم ی ایف ا می کن د. ب ه ای ن معن ا ک ه ترکیبی از آموزه ه ای اس المی و مس ئله غ رور در فرهن گ ایران ی و احس اس تحقی ر و قربان ی ش دن در گذش ته، موج ب برانگیخته ش دن ح س اس تقالل طلبی و فرهن گ مقاومت در براب ر دیکتات وری و س لطه قدرت ه ای خارج ی در می ان مردم ای ران و به تبع آن سیاس ت خارج ی ش ده اس ت ک ه هدفی به ن ام منزل ت و ع زت را دنب ال می کن د. روش پژوهش مقال ه کیف ی از ن وع ش رطی خالف واقع اس ت.
پارلماسی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با تحول مفهوم دیپلماسی، پارلماسی که از دهه های منتهی به قرن بیست و یکم رشد قابل توجهی داشته است؛ از شاخه های نوظهور دیپلماسی به شمار می رود. با این وجود پارلماسی کمتر مورد مطالعه آکادمیک قرار گرفته است. در سال های اخیر، پارلماسی مجلس شورای اسلامی رشد قابل توجهی داشته است. مذاکرات و مواضع بین المللی ریاست پارلمان، افزایش گروه های دوستی پارلمانی به 123 کشور، حضور مستمر در مجامع بین المللی پارلمانی، و رایزنی های هیئت های پارلمانی را می توان از این دست برشمرد. بنابراین این پرسش مطرح می شود که پارلماسی چه جایگاهی در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران دارد؟ در راستای پاسخ به پرسش اصلی مقاله با بهره گیری از روش تحقیق اکتشافی، یافته های این پژوهش بر این اساس است که پارلماسی در زمینه سازی برای "پیشبرد"سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، مقوله ای پذیرفته شده و روبه رشد، اما در زمینه "شکل دهی" به سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با موانع و چالش هایی روبه رو است. عدم تدوین قانون، فقدان نگاه راهبردی، و عدم تعریف مأموریت برای پارلماسی مجلس شورای اسلامی از جمله این موانع هستند.
نقش دیپلماسی پزشکی در افزایش قدرت نرم ایران: بسترها، فرصت ها و پیامدها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۱
145 - 174
حوزههای تخصصی:
اگرچه از زمان طرح مفهوم قدرت نرم توسط جوزف نای حدود سه دهه می گذرد و در این مدت در ایران توجه به ابعاد فرهنگی، سیاسی و اجتماعی این بعد از قدرت افزایش پیدا کرده است اما موضوع دیپلماسی پزشکی به عنوان یکی از مصادیق افزایش قدرت نرم مورد غفلت واقع شده است. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که دیپلماسی پزشکی چگونه می تواند به افزایش قدرت نرم ایران کمک نماید؟ فرضیه اصلی پژوهش از نقشی که دیپلماسی پزشکی در ایجاد اعتبار، پرستیژ، برندینگ و محبوبیت سازی برای دولت ها دارد پرده برداشته و آن را به عنوان دستاورد این دیپلماسی ذکر می کند. برای این منظور از روش توصیفی- تحلیلی و شیوه گرداوری داده با روش کتابخانه ای استفاده شده است. یافته-های پژوهش به دو دسته اقدامات بلندمدت و کوتاه مدت اشاره نموده که دولت ها می توانند در راستای دیپلماسی پزشکی اتخاذ نمایند و پیامد این اقدامات را توسعه روابط با دیگر کشورها بویژه کشورهای درحال توسعه، معرفی کشور ایران و فرهنگ ایرانیان به جهانیان، ارتقاء پرستیژ و جایگاه ایران در عرصه جهانی، برندسازی برای ایران و کسب اعتبار، تصویرسازی از کشور در خارج به عنوان یک دولت پیشرفته و موفق، مقاومت در برابر تحریم ها علیه ایران، بسترسازی برای توسعه تجارت و رونق صنعت توریسم پزشکی ذکر می کند.
هویت ملی به مثابه قدرت نرم؛ اسلامیت، مدرنیته غربی و تدوین سیاست خارجی ایران(1384-1392)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
41 - 75
حوزههای تخصصی:
نگاره حاضر بر آن است تا به این مهم پاسخ دهد که چگونه هویت ملی و مکانیسم اثر آن می تواند به عنوان قدرت نرم در نظر گرفته شود و اسلامیت و مدرنیته غربی به عنوان دو بال هویت ملی چگونه در تکوین و تدوین سیاست خارجی ایران در بازه زمانی مورد بررسی نقش داشته اند؟ در این پژوهش کوشیده می شود که با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر اطلاعات مبتنی بر کتابخانه ای، ضمن تبیین «هویت ملی و قدرت نرم»، این مفهوم را در سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در سال های 1384-1392 مورد مداقه و کنکاش قرار دهد. هویت ملی که در اینجا اسلامیت و مدرنیته غربی به عنوان دو بال از سه بال آن مورد بررسی قرار می گیرد کانون و دال مرکزی سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در قالب قدرت نرم را تشکیل می دهد. اسلام و اسلام گرایی در قالب آموزه های اسلامیت در قانون اساسی و مدرنیته غربی به عنوان دگر(other) پلتفرمی را ایجاد کرده اند که بازی سیاست خارجی بتواند در کشاکش این دو مفهوم مورد پردازش، تدوین و تکوین قرار بگیرد.
جایگاه و اهمیت دیپلماسی پارلمانی در جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم بهار و تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲۲
213 - 239
حوزههای تخصصی:
یکی از شاخصه های دیپلماسی عمومی، افزایش اعتماد عمومی به نقش پارلمان در حوزه سیاست خارجی است. عناصری چون صداقت، رعایت ارزش ها و شفافیت عملکرد نمایندگان، اعتماد عمومی به قانون گذاران را افزایش می دهد. توجه به عناصر دیپلماسی عمومی، نفوذ قدرت نرم حاکمیت در هر دو بعد داخلی و خارجی را تقویت می کند. مقصود از منابع نرم افزاری قدرت، آن طیف از منابع قدرت اند که در نهایت استعداد و توان جذب بازیگر را شکل می دهد و جذابیت و پذیرش اقناعی سیاست های حاکمیت از طرف بازیگران داخلی و خارجی را افزایش می دهد. دراین چارچوب، دیپلماسی عمومی پارلمانی بیشتر بر جنبه های هویتی و نرم افزاری قدرت تأکید دارد. این نوشتار که با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی به رشته تحریر درآمده است، تلاش دارد نقش قوه مققنه جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی را آن گونه که هست و آن چه که باید باشد را با توجه به هدف اصلی سیاست خارجی که همان تأمین منافع و امنیت ملی است، مورد بررسی قرار دهد. یافته های تحقیق نشان می دهد که با توجه به وسعت و دامنه موضوعاتی که در روابط دوجانبه یا چند جانبه جمهوری اسلامی ایران در نظام بین الملل در جریان است، در کنار دولت و نهادهای سیاسی وابسته، قوه مقننه توانسته است از طریق دیپلماسی عمومی - پارلمانی در حل و فصل مسائل بین المللی و توسعه روابط، نقشی اساسی و بی بدیل ایفا نماید.
تحولات اقتصاد سیاسی چین و افزایش سریع کمک های خارجی آن به افریقا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال نهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۳۵ (پیاپی ۶۵)
251 - 281
حوزههای تخصصی:
همراستا با تحولات ساختاری عمیق در عرصه اقتصاد سیاسی چین، کمک های خارجی این کشور در سال های نخست قرن جدید به طیف گسترده ای از کشورها بویژه جوامع افریقایی به سرعت افزایش یافته است. این پدیده همانند بسیاری دیگر از پدیده های مرتبط با "ظهور چین"، مجادلات فکری فراوانی درباره انگیزه ها وپیامدهای این تحول برانگیخته است که البته در کشور ما هنوز مورد توجه قرار نگرفته است. در همین راستا این مقاله، صرف نظر از موضوع پیامدهای این تحول، مینه ها و علل آن را با رجوع به انگیزه های پکن به عنوان کمک دهنده و نیازهای جوامع افریقایی به عنوان کمک گیرنده در چارچوب پرسش اصلی خود مورد بررسی قرار داده است. فرضیه ای که مقاله به روش توصیفی- تبیینی مورد آزمون قرار داده این است که افزایش سریع کمک های خارجی چین به کشورهای افریقایی در سال های اخیر، در درجه نخست ناشی از الزامات بین المللی پاسخگویی به تحولات ساختاری در اقتصاد سیاسی داخلی چین و درجه دوم همسویی نیازهای جوامع افریقایی با انگیزه های ارائه کمک خارجی پکن است. با این حساب می توان پیش بینی کرد حضور چین در قاره غنی، در سال های آتی همچنان افزایش خواهد یافت و کمک خارجی به عنوان یکی از روش های عمده زمینه سازی برای حضور گسترده تر همچنان مورد توجه مقام های پکن خواهد بود.
دیپلماسی نظامی؛ راهبرد نوین دولت ها در پیگیری اهداف سیاست خارجی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال ششم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲۳
219 - 256
حوزههای تخصصی:
دیرزمانی یگانه راه حل پایان دادن به اختلافات میان کشورها رویارویی در میادین نبرد و گزینه نظامی بود. در بحبوحه همین جنگ ها مهمترین استراتژی های نظامی متولد شدند و به کرّات در سایر نبردها نیز مورد استفاده قرار گرفتند. اما به مرور زمان دولت ها دریافتند که جنگ دستاویزی بسیار پرهزینه همراه با تلفات گسترده جانی و مالی است. بنابراین استفاده از گفتگو و حل مسالمت آمیز اختلافات پای میز مذاکره در قالب دیپلماسی به طور جدی در دستور کار دولت ها قرار گرفت. با این همه، هیچ یک از این راه ها (استراتژی و دیپلماسی) نتوانستند به تنهایی صلح پایداری را برای دنیا به ارمغان بیاورند. در نتیجه لزوم پیدایش و اهمیت دیپلماسی نظامی بیش از پیش آشکار شد. این مقاله برآن است تا به بررسی چیستی دیپلماسی نظامی به عنوان رهیافتی نوین در تبیین مسائل راهبردی پرداخته و نقش این رهیافت را در سیاست خارجی دولت ها مورد مداقه قرار دهد»؟ فرضیه اصلی آن است که «دیپلماسی نظامی، شیوه نوینی از ارائه توان نظامی، جهت دستیابی به مقاصد صلح آمیز، اجتناب از خشونت نظامی و افزایش بازدارندگی است» که از سوی دیگر به ابزاری برای نیل به اهداف سیاست خارجی به ویژه نزد قدرت های بزرگ تبدیل شده است، بررسی های به عمل آمده نشان می دهد که «اتخاذ چنین رویکردی سبب افزایش توانمندی کشورها در پیگیری اهداف سیاست خارجی و به تبع، افزایش قدرت و نقش آفرینی آنها در عرصه تحولات بین المللی می شود».
چگونگی بازنمایی «دیگری» در اسناد امنیت ملی روسیه با تأکید بر جایگاه ایران سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر بسیاری از کشورها برای پیشبرد سیاست های خود در ابعاد داخلی و خارجی اسنادی را با نام های مختلف منتشر می کنند که همانند نقشه ای مدون، راهگشای آن ها در زمینه های گوناگون در عرصه های داخلی و بین المللی است. روسیه نیز از کشورهایی است که بعد از فروپاشی اتحاد شوروی اقدام به انتشار اسناد راهبردی با عنوان «اسناد امنیت ملی» کرده است. این اسناد به چهار بخش کلی «مفهوم سیاست خارجی روسیه»، « آیین نظامی روسیه»، «راهبرد امنیت ملی روسیه» و « آیین دریایی روسیه» تقسیم می شوند. پرسش این نوشتار این است که روسیه در این اسناد دیگر کشورهای جهان را چگونه تعریف و بازنمایی می کند؟ با بررسی اسناد امنیت ملی روسیه در سال های ۲۰۰۰ تا ۲۰۱۸ به این نتیجه رسیدیم که کشورهای مختلف برای روسیه به شش وضعیت مختلفِ متحد، شریک راهبردی، شریک اقتصادی، همکار مهم، وضعیت دوگانه و تهدید، بازنمایی و تعریف می شوند. ایران نیز در میانه این گروه قرار داشته و برای دولت روسیه به عنوان یک «همکار مهم» در برخی از حوزه ها و نه یک «متحد» یا «شریک راهبردی» تعریف می شود. همین بازنمایی در نوع روابط و ماهیت روابط این کشور نسبت به ایران بسیار اثر می گذارد. در این نوشتار بعد از آشنایی با مفهوم «بازنمایی» در ادبیات نظری روابط بین الملل به بازنمایی دولت روسیه از دیگر دولت های نظام بین الملل با تأکید بر دولت ایران می پردازیم. روش این نوشتار تحلیلی- توصیفی، با جمع آوری اطلاعات از راه مطالعه اسناد و سندپژوهی است.
راهبرد چین در قفقاز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در جهان کنونی توسعه کشورها بدون دسترسی به منابع و بازارهای بین المللی غیرممکن به نظر می رسد. نخبگان اجرایی چین با درک این واقعیت در پی بهبود جایگاه اقتصادی و سیاسی خود در مناطق مختلف جهان از جمله قفقاز جنوبی هستند. چینی ها برای آسان سازی و سرعت بخشی دسترسی به این هدف، ابتکار یک کمربند و یک راه را در سال 2013 مطرح کردند. اهمیت ابتکار کمربند راه در رفتار منطقه ای چین به حدی است که به نوعی به برند سیاست خارجی این کشور تبدیل شده است. به طوری که برای ارائه تصویری روشن از سیاست منطقه ای چین در نواحی مختلف جهان توجه به این طرح ضروری به نظر می رسد. در این نوشتار می کوشیم با نیم نگاهی به ابتکار کمربند راه، جایگاه قفقاز جنوبی را در راهبرد بلندمدت چین بررسی کنیم و به این پرسش پاسخ دهیم که راهبرد چین در قفقاز جنوبی چیست؟ با ارائه چارچوبی نظری از نظریه میان منطقه گرایی، استدلال می کنیم که «چین رویکردی خوشه ای در برابر قفقاز جنوبی دارد. بدین معنا که اهمیت قفقاز جنوبی در سیاست خارجی چین در تعامل با کشورهای همسایه این منطقه (ایران و ترکیه) و در قالب طرح های کلانی مانند ابتکار کمربند راه تعریف می شود». به بیان دیگر، قفقاز جنوبی حلقه فرعی از زنجیره به هم پیوسته سیاست خارجی چین در پهنه اوراسیا است. در این نوشتار راهبرد بلندمدت چین در قفقاز جنوبی را با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از نظریه میان منطقه گرایی بررسی می کنیم. گفتنی است که برای بررسی فرضیه از داده های کمی و کیفی، جدول، نقشه و نمودار استفاده کرده ایم.
تحلیل سیاست خارجی روسیه در قفقاز جنوبی بر پایه ژنوژئوپلیتیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژنوژئوپلیتیک یا ژئوپلیتیک ژنتیکی، یکی از بحث های جدید در ژئوپلیتیک انتقادی است. بر این اساس، هژمونی هر کشوری در محیط پیرامونی و فراتر از آن، باید از همگونی تاریخی و فرهنگی نیز برخوردار باشد. بدون وجود چنین شرایطی، دیگر نمی توان از هژمونی سخن گفت و تنها باید به مؤلفه های سخت افزاری، تهدید و قدرت نظامی صرف تکیه کرد. منطقه قفقاز جنوبی جمهوری آذربایجان، ارمنستان و گرجستان را در خود جای داده است. موقعیت ارتباطی این منطقه با جهان پیرامون در طول ت اریخ و امروز خطوط لوله انتقال منابع انرژی، ش رایط ویژه ژئوپلیتیکی و ژئواکونومیکی آن را مشخص می سازد. قفقاز جنوبی که در جنوب روسیه واقع شده است، از محیط های پیرامونی یا به اصطلاح «خارج نزدیک» روسیه به شمار می رود. این منطقه در سیاست خارجی روسیه اهمیت بسیاری دارد. این کشور می کوشد از تأثیر دومینویی بحران اوکراین در این مناطق بکاهد. با توجه به اهمیت این منطقه در سیاست خارجی روسیه، در این نوشتار، با روش کیفی و بر اساس توصیف و تحلیل به این پرسش پاسخ می دهیم که هژمونی روسیه در منطقه قفقاز جنوبی چگونه است؟ اینک، روسیه قدرت مرکزی این منطقه برآورد می شود و در هر سه کشور یادشده نفوذ چشمگیری دارد. اما در نگرش ژنوژئوپلیتیک، به نظر می رسد که روسیه در قفقاز جنوبی هژمونی ندارد. حضور این کشور در قفقاز جنوبی، به دلیل رقابت با قدرت های غربی و پیگیری سیاست اوراسیاگرایانه است. به همین منظور، احتمال می رود حضور سخت افزاری روسیه در سه کشور ارمنستان، جمهوری آذربایجان و گرجستان با چالش هایی روبه رو شود.
اصول بنیادی فقه سیاسی در سیاست خارجی نظام اسلامی
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی و دفاع مقدس سال ششم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۲
117 - 134
حوزههای تخصصی:
جمهوری اسلامی ایران در سیاست خارجی خود دارای نظام ارزشی برگرفته از دستورها و مبانی اسلامی است و شاهد تغییرات رفتاری ارزشی در سیاست خارجی پس از انقلاب بوده ایم. این تغییرات ناشی از رهنمودهایی بود که امام خمینی(ره) در احکام و فرامین، پیامها و توصیه ها، مکتوبات، سخنرانیها و مصاحبه ها در مواضع و مواقع مختلف بیان کردند. به تعبیر دیگر سیاست خارجی ایران بعد از پیروزی انقلاب اسلامی براساس ارزشهای انقلاب تغییر ماهیت داد و بر مبنای اسلام استوار گردید. با پدیدآمدن انقلاب اسلامی ایران و شکل گیری نظام جمهوری اسلامی، حرکت به سمت اجرای قوانین اسلامی آغاز، و فقه سیاسی در پی ریزی سیاست خارجی و روابط بین الملل تأثیرگذار، و از همان ابتدا مسیری به سمت استقلال ملی باز شد. امروزه فقه سیاسی شیعه با ورود عملی و محسوس فقیهان در امور اجتماعی سیاسی، با تجربه ای نو و جدید روبرو است. اقتضائات دوران جدید، پس از مشروطه و بویژه تشکیل نظام جمهوری اسلامی، این امر را از اهمیتی دوچندان برخوردار کرد و فقه سیاسی شیعی را محل تأملات و پرسشگریهای فراوان قرار داد. درواقع سؤال و هدف اصلی مقاله تبیین کاربردهای اصول بنیادی فقه سیاسی در سیاست خارجی نظام اسلامی با استفاده از روش تحلیلی، و بررسی متون مورد مطالعه فقهی است. یافته های پژوهش بیانگر آن است که اصول فقهی که می تواند به عنوان مؤلفه های تأثیرگذاری نظام اسلامی مورد استفاده قرار گیرد شامل اصل تألیف قلوب، اصل مصلحت، اصل دعوت، اصل افزایش توان و قدرت، اصل وفای به عهد، اصل تقیه، اصل ولایت فقیه و اصل عدالت است.