مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
۸۶.
۸۷.
۸۸.
۸۹.
۹۰.
زوج درمانی
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵ (پیاپی ۱۹)
100 - 114
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی یکپارچه نگر بر کیفیت روابط زناشویی و تنظیم شناختی هیجان در زوجین ناسازگار بود. روش پژوهش: پژوهش حاضر از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان آمل طی اردیبهشت ماه سال 1400 که به علت ناسازگاری مراجعه کردند و یا توسط روانشناسان مرکز علت تعارض را ناسازگاری تشخیص دادند، بود. حجم نمونه، تعداد 20 زوج (40 نفر) (10 زوج گروه آزمایش و 10 زوج دیگر برای گروه گواه) از کل جامعه آماری از روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد که در نهایت با این شیوه از پنج مرکز برای انتخاب نمونه ها استفاده شدند. جلسات آموزشی گروه زوج درمانی یکپارچه نگر با استفاده از زوج درمانی یکپارچه نگر کریستنسن و جاکوبسون (2000) اجرا شد. پرسشنامه های مورد نظر پژوهش، پرسشنامه روابط زناشویی باسبی و همکاران (1995) و تنظیم هیجان گارنفسکی و همکاران (2001) بود. تجزیه و تحلیل یافته ها با استفاده از اندازه گیری مکرر با طرح مختلط انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که نتایج نشان داد که آموزش زوج درمانی یکپارچه نگر بر افزایش کیفیت روابط زناشویی (001/0>P، 30/46=F) و تنظیم شناختی هیجانی مثبت (001/0>P، 62/35=F) و منفی (001/0>P، 80/137=F) اثرگذار بوده است. نتیجه گیری: بنابراین می توان نتیجه گرفت زوج درمانی یکپارچه نگر بر بهبود کیفیت روابط زناشویی و تنظیم شناختی زوجین ناسازگار موثر بود.
مطالعه ای بر اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و راهبردهای مبتنی بر درمان هیجان مدار بر کاهش نشخوار فکری در زوجین و پرخاشگری دانش آموزان پیش دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویکردی نو بر آموزش کودکان سال ۶ بهار ۱۴۰۳شماره ۱
47 - 60
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: زوج درمانی هیجان مدار (EFT)؛ یک روش تجربه و فرآیند محور است که بر کار با احساسات تمرکز دارد. زوج درمانی متمرکز بر هیجان با نگرش همدلانه کار می کند و سعی دارد، زوج را در ارتباطات آنها درک کند. همچنین یکی از شکایت ها و دلایل مراجعه خانواده ها و اطرافیان کودکان پیش دبستانی به مراکز مشاوره و روان درمانی، مشکلات مرتبط با رفتارهای پرخاشگرانه و بی توجهی و عدم تمرکز آنان است. پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوج درمانی هیجان مدار و راهبردهای مبتنی بر درمان هیجان مدار در کاهش نشخوار فکری در زوجین و پرخاشگری دانش آموزان پیش دبستانی می باشد.روش پژوهش: این پژوهش از نوع طرح های نیمه آزمایشی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه زوجین شهر تبریز بودند که به دلیل مشکلات خانوادگی به مراکز مشاوره این شهر مراجعه کرده بودند.یافته ها: برای مداخله زوج درمانی هیجان مدار نیز 8 جلسه اعمال شد. اطلاعات جمع آوری شده به کمک روشهای آماری توصیفی میانگین و انحراف معیار و روشهای آماری استنباطی تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. بالا رفتن توانایی بازنگری مجدد، تعدیل شدت و جهت یک عاطفه مثبت در خود و دیگران، شناخت های نادرست افراد را تحت تاثیر قرار می دهد و تعدیل شناخت های نادرست نیز به نوبه خود، منجر به کاهش نگرانی در آنها می گرددنتیجه گیری: نتایج نشان داد که زوج درمانی هیجان مدار و راهبردهای مبتنی بر درمان هیجان مدار باعث کاهش نشخوار فکری در زوجین و پرخاشگری دانش آموزان پیش دبستانی می شود.
زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) بر حساسیت نسبت به طرد و نشانگان برانگیختگی جنسی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال ۱۳ خرداد ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۶)
111 - 120
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر حساسیت نسبت به طرد و نشانگان برانگیختگی جنسی زوجین بود. روش پژوهش، آزمایشی تک موردی از نوع طرح های خط پایه چندگانه ناهمزمان است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه زوج های دارای مشکلات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر اهواز در سال 1401 بوده که درنهایت 3 زوج (6 نفر) به صورت در دسترس انتخاب شدند. برای جمعآوری داده ها از پرسشنامه حساسیت به طرد (RSQ، برنسون و همکاران، 2009) و مقیاس تمایل جنسی (SDS، هالبرت، 1992) استفاده شد. پکیج درمان (زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد) در 12 جلسه و 4 مرحله خط پایه و پیگیری اول 45 روزه و پیگیری دوم 3 ماهه در مورد شرکت کننده ها اعمال شد. نتایج با استفاده از شاخص تغییر پایا، ترسیم دیداری و درصد بهبودی تحلیل شدند. نتایج تحلیل ها نشان داد که مواجهه زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد در حساسیت نسبت به طرد و افزایش نشانگان برانگیختگی جنسی زوج ها از نظر بالینی و آماری (05/0>p) معنی دار است و این اثرگذاری در طول زمان تداوم داشت. براین اساس استفاده از این مداخله زوج درمانی می تواند به طور معناداری موجب کاهش مشکلات زناشویی مانند حساسیت نسبت به طرد شود و از سوی دیگر از طریق افزایش نشانگان برانگیختگی جنسی به بهبود صمیمیت زوج ها به ویژه صمیمیت جنسی کمک کند.
بررسی تطبیقی کارکرد «توجه به عیوب نفس (خود)» در اصلاح روابط همسران بر اساس روایات اسلامی و نظریه «سهم خود» نیکولز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم حدیث سال ۲۵ زمستان ۱۳۹۹ شماره ۴ (پیاپی ۹۸)
185 - 207
حوزههای تخصصی:
توجه به «عیوب نفس(خود)» یکی از مفاهیم مهم در روایات است که بیشتر شارحان برداشتی صرفاً اخلاقی از آن ارائه داده اند. میان دو مفهوم توجه به «عیوبِ نفس» در روایات و «سهم خود» نیکولز در اصلاح روابط همسران رابطه نزدیکی وجود دارد. پرسش اصلی تحقیق این است که نتایج حاصل از تطبیق دو مفهوم توجه به «عیوبِ نفس» در روایات و «سهم خود» نیکولز در اصلاح و بهبود روابط همسران کدام اند؟ یافته های تحقیق این است که این مفهوم غیر از این که دارای ارزش اخلاقی است، به عنوان یک اصل در تنظیم رفتارهای میان فردی زوج ها نیز کاربرد دارد. از سویی دیگر، در آموزه های اسلامی، غیر از تبیین این مفهوم، راهکارهایی نیز برای تسهیل «توجه به سهم خود» بیان شده است که موجب افتراق نسبت به دیدگاه نیکولز است. روش گردآوری داده ها، مبتنی بر بررسی اسناد کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی متون است.
واکاوی چالش ها و مؤلفه های ناپایداری ازدواج مجدد در متقاضیان زوج درمانی: پژوهش کیفی داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی کاربردی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۳شماره ۳ (پیاپی ۷۱)
212 - 235
حوزههای تخصصی:
هدف: ازدواج مجدد نسبت به ازدواج نخست آسیب پذیری بیشتری در برابر طلاق دارد. پژوهش حاضر باهدف پاسخ به این سؤال صورت گرفت که، چالش ها و مؤلفه های ناپایداری ازدواج مجدد چیست؟ روش: پژوهش کیفی و از نوع داده بنیاد سیستماتیک استراوس و کوربین (2011) بود. جمعیت موردمطالعه شامل کلیه زوجینی بود که تجربه ازدواج مجدد داشتند و در شهر کرمان زندگی می کردند. با استفاده از شیوه نمونه گیری توأمان هدفمند و نظری تعداد 12 نفر که متمایل به همکاری با پژوهشگر بودند، انتخاب شدند. این افراد با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته موردبررسی قرار گرفتند. تحلیل داده ها با استفاده از شیوه استراوس و کوربین (1990) و نرم افزار MAXQDA صورت گرفت. یافته ها: بعد از کدگذاری درمجموع 87 کدمعنایی، 24 مضمون فرعی و 12 مضمون اصلی استخراج شد. شرایط علی (عدم حل وفصل مشکلات ازدواج قبلی، عدم طرح ریزی برای ازدواج مجدد، ازدواج مصلحتی، ایجاد موقعیت بیگانه/خودی) راهبردها (راهبردهای مقابله ای نامناسب در زمان استرس و اختلافات زناشویی)، شرایط مداخله گر (عدم درک چالش های مرتبط با چرخه زندگی و عدم انعطاف در مواجه با چالش های ازدواج، ناتوانی در مدیریت اوقات دونفره، ناتوانی در به اشتراک گذاری صمیمیت و بیان احساسات، مشکلات مالی)، شرایط زمینه ای (مخدوش شدن امنیت ازدواج به دلیل عدم تائید خانواده اصلی)، پیامدها (سست شدن سرمایه گذاری بر روی رابطه، از دست رفتن خود). نتیجه گیری: درنتیجه می توان گفت ازدواج مجدد نیازمند طرح ریزی، آمادگی و راهبردهای مقابله ای مناسب است. عدم توجه به موارد یادشده پیامدهای ناگواری برای ازدواج در پی دارد.
تأثیر زوج درمانی گروهی بر اساس رویکرد پذیرش و تعهد بر تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی زوجین
حوزههای تخصصی:
مقدمه: با توجه به شیوع تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی، به کارگیری روش هایی در جهت کاهش تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی گروهی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد بر تعارض زناشویی و طلاق عاطفی انجام شد. روش: طرح پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون - پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره منطقه 2 شهر تهران در سال 1400 بود، از میان جامعه مذکور به روش نمونه گیری در دسترس 24 نفر (12 زوج) انتخاب و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش 12 نفر و گواه 12 نفر جای دهی شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل پرسش نامه های تعارض زناشویی(ثنایی، 1379) و طلاق عاطفی (گاتمن، 2008) بود. گروه آزمایش تحت 8 جلسه 90 دقیقه ای زوج درمانی گروهی مبتنی بر رویکرد پذیرش و تعهد هیز و استروهل (2010) قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار spss نسخه22 و روش تحلیل کواریانس استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد، زوج درمانی گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر طلاق عاطفی (002/0p= و 228/12= 21و1F) و تعارضات زناشویی (004/0P= و 185/10= 21و1F) اثربخش است (05/0p<). همچنین مقدار اندازه اثر در طلاق عاطفی و تعارضات زناشویی به ترتیب برابر 368/0 و 327/0 بود. نتیجه گیری: بر اساس نتایج زوج درمانی گروهی مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به بهبود تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی شد .بنابراین پیشنهاد می شود از این روش در کاهش تعارضات زناشویی و طلاق عاطفی توسط مشاوران و روان شناسان استفاده شود.
تعیین اثربخشی زوج درمانی ترکیبی مبتنی بر پذیرش و تعهد با فرمول بندی طرحواره ای (ACT/SF) بر انعطاف پذیری روانشناختی و رضایت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: تنوع فوق العاده مسائل زوجی، مکانیسم ها و فرآیندهای درمانی متنوعی را می طلبد. ادغام رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد با رویکرد طرحواره درمانی به منظور پاسخ به دامنه وسیع تری از مشکلات زوجی مورد توجه محققان قرار گرفته است. ازاین رو، مطالعات بیشتر و غنی سازی این رویکرد با بکارگیری مؤلفه های مؤثرتر، در بهسازی روابط زوجی راهگشا خواهد بود. هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی رویکرد ترکیبی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با فرمول بندی طرحواره ای (ACT/SF) بر میزان انعطاف پذیری روانشناختی و رضایت زناشویی انجام شد. روش: مداخله حاضر با طرح نیمه آزمایشی و انجام پیش آزمون-پس آزمون در دو گروه آزمایش و گواه مورد مطالعه قرار گرفت. بدین منظور 16 زوج (32 نفر) از مراجعان سه مرکز مشاوره در شهر قم در سال 1401 انتخاب و به صورت تصادفی به دو گروه تقسیم شدند. هر دو گروه مقیاس رضایت زناشویی انریچ (السون، 1998) و پرسشنامه ی پذیرش و عمل-نسخه دوم (بوند و همکاران، 2011) را در مراحل پیش آزمون و پس آزمون تکمیل کردند. گروه آزمایش مداخله درمانی ACT/SF را به مدت دوازده جلسه 120 دقیقه ای دریافت کرد و گروه گواه در انتظار درمان باقی ماندند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس در نرم افزار Spss نسخه 26 انجام شد. یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که با کنترل پیش آزمون به عنوان متغیر کوواریت، میزان رضایت زناشویی با اندازه اثر قوی (0/62=2η) و انعطاف پذیری روانشناختی با اندازه اثر متوسط (0/32 =2η) به طور معنی داری در گروه آزمایش افزایش داشته است (0/05>P). نتیجه گیری: باتوجه به نتایج این مطالعه می توان گفت که فرمول بندی مشکلات زوجین بر مبنای طرحواره ها و آگاهی از تحریف های شناختی باعث می شود افراد درک و آگاهی بیشتری نسبت به فرآیندهای روانی و رفتارهای خود و همسرشان پیدا کنند، و با تکنیک های درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد، ترغیب می شوند بر اساس ارزش های خویش، روابط زوجی را بهبود بخشند.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر خودنظم بخشی و پذیرش و تعهد بر دیدگاه فهمی در زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره
حوزههای تخصصی:
مقدمه: دیدگاه فهمی یک فرآیند شناختی فعال است که در آن افراد باید بر دیدگاه خودمحورانه خود غلبه کنند. هدف: این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر خودنظم بخشی و پذیرش و تعهد بر دیدگاه فهمی همسر در زنان متأهل انجام شد. روش: طرح پژوهش نیمه آزمایشی با پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری با گروه کنترل بود. تمامی زنان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روان درمانی شهر بوشهر در سال 99-1398 جامعه آماری پژوهش را تشکیل دادند که با نمونه گیری هدفمند تعداد 60 نفر انتخاب شد و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی گمارش شدند. مداخلات درمانی طی 8 جلسه (1 جلسه 90 دقیقه ای در هفته) برای هر گروه آزمایش اعمال شد، اما گروه کنترل مداخله ای دریافت نکرد. برای گردآوری داده ها از مقیاس دیدگاه فهمی همسر لانگ (1990) استفاده شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها، از نرم افزار spss نسخه26 و روش تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که هر دو درمان مبتنی بر خودنظم بخشی و پذیرش و تعهد بر افزایش دیدگاه فهمی در زنان متأهل اثربخش بوده اند (01/0>P) و بین اثربخشی دو روش زوج درمانی مبتنی بر خودنظم بخشی و زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد بر دیدگاه فهمی در زنان متاهل تفاوت معناداری وجود نداشت (05/0<P). نتیجه گیری: مداخله های زوج درمانی مبتنی بر خودنظم بخشی، پذیرش و تعهد می توانند به عنوان برنامه های مداخله ای مقرون به صرفه و آسان و با هدف افزایش دیدگاه فهمی و کیفیت رابطه زناشویی در دسترس مشاوران خانواده قرار بگیرند
ناکارآمدی های طرحواره در تعاملات زناشویی: یک پژوهش کیفی با روش داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه: طرحوارهها بر باورهای ارتباطی و الگوهای حل تعارضات زوجین تأثیرگذار هستند و از تقابل خلقوخو و محرکهای فرهنگی- اجتماعی و تربیتی شکل میگیرند. در نتیجه برای درک آنها نیاز به توجه به بافت فرهنگی و تجربه زیسته افراد است. با این حال، پژوهشهای محدودی به بررسی تأثیر این طرحوارهها در بستر فرهنگی ایران و چگونگی شکلگیری الگوهای تعاملی ناکارآمد پرداختهاند. هدف:هدف از این پژوهش شناسایی الگوهای تعاملی ناکارآمد و طرحواره محور زوجین بر اساس بافت جامعه ایرانی و ارائه الگوی مفهومی بود. روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و با روش داده بنیاد انجام شد. جامعه مورد مطالعه پژوهش شامل تمامی زوج درمانگران با رویکرد طرحواره محور شهر تهران بودندکه از طریق نمونه گیری هدفمند از نوع در دسترس انتخاب شدند. دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته با 8 زوج درمانگر جمعآوری شد و در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی تجزیه و تحلیل شدند. برای ارزشیابی اعتبار یافتههای مصاحبهها از روش تأمل مشارکتکنندگان و مرور خبرگان غیرشرکتکننده استفاده شد. برای تحلیل دادهها از نرمافزار Maxqda نسخه 20 استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از دو مقوله محوری و 14 مقوله اصلی بود که در قالب مدل پارادایمی شامل 2 مقوله محوری )ناامنی و نامتمایز یافتگی(، شرایط علی )سیستم خانواده، سبک فرزندپروری والدین، الگوگیری از والدین، سنتها وآموزههای ناکارآمد، توصیه به بیاعتمادی، تجربه طرد و تحقیرشدن(، شرایط زمینهای )فرهنگ(، شرایط میانجی )عوامل درون فردی، عوامل محیطی(، راهبردها )اجتناب، تسلیم، جبران افراطی( و پیامدها )تعامالت ناکارامد( سازمان یافت. نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که برای درک بهتر و حل تعارضات روابط زناشویی توجه به بافت فرهنگی و تجارب زیسته افراد ضروری است. شناسایی و درک این الگوهای تعاملی ناکارآمد و طرحوارهمحور میتواند در طراحی برنامههای درمانی و مشاورهای مؤثرتر برای زوجین در جامعه ایرانی کمک کننده باشد
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب و آموزش مهارت های زندگی بر حل تعارضات، کاهش میل به طلاق و افزایش تاب آوری در زوجین آسیب دیده از خیانت
منبع:
پژوهش های کاربردی در مشاوره سال ۶ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۳
21 - 51
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب و آموزش مهارت های زندگی بر حل تعارضات، کاهش میل به طلاق و افزایش تاب آوری زوجین آسیب دیده از خیانت انجام شد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و از نظر روش نیمه آزمایشی بود که با طرح پیش آزمون_پس آزمون با گروه کنترل انجام شد. جامعه آماری زوجین آسیب دیده از خیانت بود که در سال 1400 به مراکز مشاوره شهر همدان مراجعه کرده اند و نمونه آماری در مجموع 48 نفر که بصورت تصادفی در سه گروه آزمایش و کنترل(هرگروه 8زوج) جایگزین شد.داده ها از سه پرسشنامه، سبک های حل تعارض (رحیم، 1983)، کاهش میل به طلاق (روزلت، جانسون و مورو، 1986) و تاب آوری (کارنر و دیویدسون، 2003) جمع آوری شد.و جلسات مداخله بر اساس زوج درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب (گلسر، 1999) و آموزش مهارت های زندگی کریس ( 1998) اجرا شد. جهت تحلیل داده ها و بررسی فرضیه های پژوهشی از تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد.یافته ها نشان داد که زوج درمانی مبتنی بر تئوری انتخاب و آموزش مهارت های زندگی بر حل تعارضات، کاهش میل به طلاق و افزایش تاب آوری در زوجین آسیب دیده از خیانت تاثیرمثبت داشته اند