مطالب مرتبط با کلیدواژه
۲۱.
۲۲.
۲۳.
۲۴.
۲۵.
۲۶.
۲۷.
۲۸.
توانایی مدیران
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۵۰
31 - 54
حوزههای تخصصی:
در پژوهش حاضر تلاش می شود مدل پارک و همکاران (2015) در زمینه نقش توانایی مدیران بر اثر بین اجتناب مالیاتی بر ارزش شرکت توسعه داده شود. در حقیقت هدف، توسعه مدل مذکور با افزودن مشکلات نمایندگی است. با بررسی اطلاعات مربوط به 112 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در یک دوره زمانی 9 ساله از 1391 تا 1399، مدل جدید با روش رگرسیون داده های ترکیبی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان می دهد اجتناب مالیاتی بر ارزش شرکت اثر منفی دارد، اما در شرایطی که تضاد منافع کمتر است مدیران توانا به طور بهتر و مؤثرتری از اجتناب مالیاتی در جهت منافع سهامداران استفاده می کنند. بنابراین، مدیران توانا اثر منفی اجتناب مالیاتی بر ارزش شرکت را کاهش می دهند. در زمینه اجتناب مالیاتی، ارزش آفرینی برای سهامداران در گرو توانایی مدیران و کم شدن تضاد منافع آن ها با مالکان است. در این پژوهش سعی شده است کاستی پژوهش های پیشین در هنگام بررسی نقش توانایی مدیران، با ارائه مدلی جدید برطرف و پیشینه پژوهش در این زمینه غنی تر شود. بنابراین، پژوهش حاضر با در نظر گرفتن تضاد منافع بین مدیر و مالک، مدلی جامع برای بررسی نقش توانایی مدیران ارائه کرده است. به طور ویژه در این پژوهش ابتدا نقش توانایی مدیر با توجه به تضاد منافع بین مدیر و مالک در بهره برداری از اجتناب مالیاتی در راستای ارزش آفرینی برای سهامداران مورد توجه قرار گرفته و الگو سازی شد.
تاثیر نظام راهبری شرکت بر میزان محافظه کاری در گزارشگری مالی با تاکید بر توانایی مدیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پژوهش های حسابداری و راهبری شرکتی دوره ۱ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲
89 - 104
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی تاثیر نظام راهبری شرکت بر میزان محافظه کاری در گزارشگری مالی با تاکید بر توانایی مدیران می پردازد. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علّی (پس رویدادی) می باشد. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 127 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 7 ساله بین سال های 1393 الی 1399 مورد بررسی قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و داده های مربوط برای اندازه گیری متغیرها از سایت کدال و صورتهای مالی شرکت ها جمع آوری شده و در اکسل محاسبات اولیه صورت گرفته سپس برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار STATA استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که نظام راهبری شرکت بر میزان محافظه کاری در گزارشگری مالی رابطه معکوسی دارد. همچنین توانایی مدیران بر محافظه کاری در گزارشگری مالی تاثیر معکوس دارد.توانایی مدیران بر ارتباط بین نظام راهبری شرکت و میزان محافظه کاری در گزارشگری مالی تاثیر معکوس دارد.
بررسی رتبه اعتباری شرکت ها با تمرکز بر عوامل مدیریتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال ۱۵ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۵۷
103 - 124
حوزههای تخصصی:
هدف: رتبه های اعتباری به دلیل تأثیر آن ها بر ارزش گذاری سهام و هزینه های نظارتی و قراردادی (مزایای) مرتبط با تغییر رتبه اعتباری برای شرکت مهم است؛ بنابراین، مدیران انگیزه ای برای حفظ یا دستیابی به رتبه اعتباری مطلوب از طریق تأثیرگذاری بر ادراک سازمان های رتبه بندی در مورد اعتبار شرکت دارند. بدین ترتیب هدف این پژوهش بررسی رتبه اعتباری شرکت ها با تمرکز بر عوامل مدیریتی است. روش: داده های 90 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار ایران، طی سال های 1391 تا 1401 و جمعاً 990 گزارش صورت های مالی سالانه، یادداشت های توضیحی و گزارش فعالیت های هیئت مدیره به مجمع سالانه صاحبان سهام مورداستفاده قرار گرفت. فرضیه ها به روش رگرسیون چندگانه مبتنی بر داده های ترکیبی استفاده شده است. یافته ها: یافته ها نشان می دهد عوامل مدیریتی (افشای اختیاری، توانایی مدیران و محافظه کاری) بر رتبه اعتباری تأثیر مثبت و معناداری دارند. نتیجه گیری: افزایش افشای اختیاری مدیران ممکن است در پی انگیزه های فرصت طلبانه جهت کسب رتبه اعتباری مطلوب باشد. افزایش محافظه کاری، کاهش رفتار فرصت طلبانه مدیر و کاهش ریسک نکول را در پی خواهد داشت. بنابراین، شرکت های با سطوح بالاتر محافظه کاری، با رتبه اعتباری بالاتر، به واسطه هزینه پایین تر بدهی، پاداش دریافت می کنند. سازمان های رتبه بندی احتمالاً توانایی مدیران را با توجه به تمایل مدیران با توانایی بالاتر برای ارائه نتایج عملکرد محدودتر در آینده، به عنوان سیگنالی از ریسک پایین تر نکول در نظر می گیرند.
بررسی اثر تعدیلی ویژگی های اخلاقی مدیران بر رابطه حجم بدهی ها و کیفیت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
285 - 317
حوزههای تخصصی:
هدف اولیه گزارشگری مالی در بازارهای سرمایه این است که قضاوت ها و تصمیمات خاصی پشتیبانی کند، لذا کیفیت سود در درجه اول به دلیل این دیدگاه که اطلاعات با کیفیت بالا به قضاوت ها و تصمیمات با کیفیت تری منجر می شود، مورد توجه است. در این میان ویژگی های اخلاقی مدیران از عوامل موثر و مغفول در این حوزه می باشد از این رو پژوهش حاضر به بررسی اثر تعدیلی ویژگی های اخلاقی مدیران بر رابطه حجم بدهی ها و کیفیت سود می پردازد. انجام این پژوهش در چهار چوب استدلالات قیاسی - استقرایی انجام شده است. در این پژوهش برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. مبانی نظری و تحقیقات انجام شده به عنوان مبنای کتابخانه ای مورد استفاده قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره های مالی 1401-1392 است. با توجه به روش حذف سیستماتیک 217 نمونه نهایی انتخاب شد. بر طبق یافته های پژوهش توانایی مدیران اثر تعدیلی بر رابطه غیرخطی حجم بدهی ها و کیفیت سود دارد. همچنین کوته نظری مدیران اثر تعدیلی بر رابطه غیرخطی حجم بدهی ها و کیفیت سود دارد که ادبیات پژوهش ارتباطی مثبت بین بدهی و مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی را پیش بینی می کند و در نهایت رفتار نمایندگی مدیران اثر تعدیلی بر رابطه غیرخطی حجم بدهی ها و کیفیت سود دارد.
نقش توانمندی مدیران بر رابطه بین مقایسه پذیری اقلام صورت های مالی و تنوع جنسیتی اعضای هیات مدیره بر تحریف های بااهمیت صورت های مالی در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۹۶ (جلد ۳)
171 - 192
حوزههای تخصصی:
این پژوهش به بررسی نقش توانمندی مدیران بر رابطه بین مقایسه پذیری اقلام صورت های مالی و تنوع جنسیتی اعضای هیات مدیره بر تحریف های بااهمیت صورت های مالی در بورس اوراق بهادار تهران طی بازه زمانی 1393 تا 1402 با استفاده از اطلاعات 155 شرکت منتخب پرداخته است. آزمون فرضیه ها از طریق رگرسیون لاجیت (لجستیک) و با رویکرد داده هایی تابلویی و به روش اثرات تصادفی تخمین زده شد. مقایسه پذیری اقلام صورت های مالی و حضور عضو زن در هیأت مدیره تأثیر منفی و معناداری بر تحریف های صورت های مالی شرکت ها دارد همچنین توانایی مدیریت شدت رابطه منفی بین مقایسه پذیری اقلام صورت های مالی و تنوع جنسیتی اعضای هیئت مدیره با تحریف های صورت های مالی (گزارشگری مالی متقلبانه) را تشدید می کند . این نتایج بیانگر این موضوع است که زنان در حل مشکلات گروهی و وظایف تصمیم گیری که مستلزم بحث و توجه باشد، نسبت به مردان بهتر عمل می کنند و از نظر اخلاقی نیز نسبت به مردان تمایل کمتری به انجام تحریف های صورت های مالی تمایل دارند که موید تئوری نمایندگی است. همچنین اطلاعات حسابداری قابل مقایسه، هزینه جمع آوری و پردازش اطلاعات را برای سرمایه گذاران، تحلیلگران مالی و نهاد های قانونی کاهش می دهد لذا در صورتی که اطلاعات حسابداری شرکت؛ قابلیت مقایسه بالایی با شرکت های مشابه داشته باشد، احتمال شناسایی معاملات غیرمنصفانه و غیرقانونی شرکت افزایش می یابد لذا قابلیت مقایسه کار را بر مدیران برای ارتکاب تقلب سخت می کند؛ زیرا در این صورت سریع تر شناسایی می شود. همچنین شرکت هایی که دارای مدیران توانمند می باشند و همزمان هیات مدیره آنها نیز دارای تنوع جنسیتی باشد سعی می کنند تا با افزایش قابلیت مقایسه پذیری اطلاعات مالی میزان و شدت تحریف های صورت های مالی را کاهش دهند.
اثر توانایی مدیران بر رابطه بین کیفیت اطلاعات حسابداری و رفتار و عملکرد معاملاتی سرمایه گذاران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
در پارادایم مالی رفتاری، فرضِ انسان به عنوان موجودی منطقی که همواره در بهینه سازی منافع اش کامیاب است، موردتردید قرار می گیرد. طرفداران دانش مالی رفتاری اعتقاد راسخی دارند که آگاهی از "تمایلات روانشناختی" در عرصه سرمایه گذاری، کاملاً ضروری و نیازمند توسعه جدی دامنه مطالعاتی است. بر همین اساس، هدف پژوهش حاضر بررسی رابطه بین نسبت های مالی به عنوان معیاری از اطلاعات حسابداری بر الگوی رفتار و عملکرد معاملاتی سرمایه گذاران و همچنین بررسی تأثیر توانایی مدیران بر این رابطه بوده است. به منظور دستیابی به هدف پژوهش، تعداد 105 شرکت از میان شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران ، به روش حذف سیستماتیک انتخاب و با استفاده از نرم افزار ایویوز و استاتا آزمون گردید. نتایج حاصل از آزمون فرضیه ها نشان داده است که از بین مؤلفه های نسبت های مالی؛ بین نسبت جاری، نسبت آنی، نسبت سود ناخالص، نسبت کل بدهی ها به حقوق صاحبان سهام، نسبت کل بدهی ها به کل دارایی ها، نسبت بازده دارایی ها و نسبت سود هر سهم با رفتار و عملکرد معاملاتی سرمایه گذاران رابطه معنادار وجود داشته است. نتایج حاضر نشان داد که در محتوای اطلاعات حسابداری به ویژه با استفاده از برخی نسبت های مالی می توان رفتار و عملکرد معاملاتی سرمایه گذاران را پیش بینی نمود. از طرفی یافته ها حاکی از تأثیر معنادار توانایی مدیران بر رابطه بین نسبت های مالی (نسبت جاری، نسبت آنی، نسبت سود ناخالص و نسبت سود هر سهم) و رفتار و عملکرد معاملاتی سرمایه گذاران بوده است
اهرم مالی بهینه و کنترل بحران مالی؛ با تاکید بر نقش تعدیلی توانایی مدیران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد مدیریت مالی سال ۱۲ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
201 - 224
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین سرعت دستیابی به اهرم مالی بهینه بر کنترل بحران مالی شرکت ها با تاکید بر اثر تعدیل کنندگی توانایی مدیران پرداخته است. به منظور آزمون و سنجش فرضیه های پژوهش از داده های پنل 124 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در بازه ای 10 ساله (سال های 1392 الی 1401) استفاده گردیده است. جمع آوری اطلاعات در این پژوهش، به روش کتابخانه ای انجام گرفته و داده های مرتبط به متغیرها، از سایت جامع اطلاع رسانی ناشران (کدال) و گزارش های مالی شرکت های نمونه جمع آوری شده و محاسبات اولیه پنل در اکسل انجام شده است، درنهایت از نرم افزار استاتا به منظور سنجش فرضیه ها استفاده شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه پژوهش نشان داد که سرعت دستیابی به اهرم مالی بهینه تأثیر معکوس بر بحران مالی شرکت-ها داشته است. همچنین نتایج حاکی از آن است که تعامل سرعت تعدیل اهرم مالی با توانایی مدیران تأثیری بر بحران مالی شرکت ها ندارد.
بررسی رابطه بین نوآوری و ریسک ورشکستگی با تأکید بر نقش بیش اطمینانی و توانایی مدیران(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، بررسی رابطه بین نوآوری و ریسک ورشکستگی با متغیرهای تعدیل گر بیش اطمینانی و توانایی مدیران است. داده های شرکت های مورد بررسی از سامانه کدال و نیز نرم افزار داده پرداز نوین طی سال های 1390 تا 1401 استخراج و برای آماده سازی و تجزیه و تحلیل داده ها به ترتیب از نرم افزارهای اکسل و ایویوز و الگوی رگرسیون حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد نوآوری باعث کاهش احتمال ورشکستگی می شود. علاوه بر این وجود متغیر تعدیلی بیش اطمینانی مدیران تأثیر منفی و متغیر تعدیلی توانایی مدیران تأثیر مثبت بر این رابطه دارند و به ترتیب باعث تضعیف و تقویت این رابطه (افزایش و کاهش بیشتر احتمال ورشکستگی) می شود. همچنین وجود همزمان دو متغیر تعدیلی این رابطه را تقویت می کند. با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت هزینه نوآوری (تحقیق و توسعه) بهبود وضعیت شرکت ها را به دنبال داشته و بیش اطمینانی مدیران معمولاً وضعیت شرکت را به خطر انداخته و توانایی مدیران باعث افزایش ارزش شرکت و کاهش ورشکستگی می شود. بنابراین می توان گفت در شرکت های بورسی تهران، احتمال ورشکستگی تابعی از هزینه تحقیق و توسعه، بیش اطمینانی مدیران و توانایی مدیران هم به صورت مجزا و هم به صورت توأم می باشد.