مطالب مرتبط با کلیدواژه
۸۱.
۸۲.
۸۳.
۸۴.
۸۵.
اضافه وزن
حوزههای تخصصی:
هدف تاثیر زندگی مدرن موجب افزایش مدت زمان نشستن در کودکان و کاهش فعالیت بدنی گردیده است. یکی از در دسترس ترین امکانات در هر مدرسه یا فضای عمومی شهری ایجاد حیاط پویا است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر 32 جلسه تمرینات حیاط پویا بر عملکرد حرکتی و شناختی دختران ده ساله دارای اضافه وزن بود.روش پژوهششرکت کنندگان این مطالعه شامل 30 دختر ده ساله دارای اضافه وزن بود که بر اساس شاخص توده بدنی (BMI) و به صورت تصادفی از مدارس شهر همدان انتخاب شدند. عملکرد جسمانی این افراد با استفاده از آزمون برونینکس-ازوروتسکی (BOT-2) ارزیابی شد. کارکردهای اجرایی نیز با استفاده از آزمون استروپ و زمان واکنش ساده مورد سنجش واقع گردید. برای مقایسه نتایج از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد.یافته هاطبق نتایج، تمرینات حیاط پویا توانست موجب افزایش معنی دار در خرده مقیاس های سرعت دویدن و تعادل گردید (05/0>p). همچنین بعد از تمرینات، افزایش تعداد پاسخ های صحیح و کاهش تعداد محرک های بی پاسخ در هر دو آزمون زمان وااکنش و آزمون استروپ، مشاهده گردید (05/0>p).نتیجه گیرینتایج این مطالعه نشان داد، تمرینات حیاط پویا می تواند به طور قابل توجهی اجزای کارکردهای اجرایی و مهارت های حرکتی را در دختران ده ساله دارای اضافه وزن بهبود بخشد. این تمرینات با ادغام چالش های شناختی و حرکتی در یک محیط جذاب و تعاملی موجب افزایش فعالیت های جسمانی و در نتیجه تاثیر مثبت بر عملکرد شناختی و حرکتی این کودکان داشته است.
اثر تمرین تناوبی بر عوامل کاردیومتابولیک در بزرگسالان دارای اضافه وزن و چاق: مرور نظام مند و فرا تحلیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف: تجمع چربی اضافی در بدن با بیماری های قلبی عروقی، دیابت و پرفشار خونی مرتبط است. هدف مطالعه حاضر تعیین اندازه اثر تمرین تناوبی شدید (HIIT) بر عوامل مرتبط بر عوامل کاردیومتابولیک در بزرگسالان دارای اضافه وزن و چاق بود. روش ها: جستجو برای مقالات انگلیسی در پایگاه های اطلاعاتی وب آو ساینس، اسکوپوس و پابمد بدون محدودکردن سال انتشار تا فوریه سال 2023 انجام شد. محاسبه اندازه اثر (WMD) با فاصله اطمینان 95 % با استفاده از مدل اثر تصادفی محاسبه شد. همبستگی بین متغیرها با استفاده از فرا رگرسیون مدل اثرات ثابت بررسی شد. یافته ها: 13 مطالعه دربردارنده 466 آزمودنی بزرگسال دارای اضافه وزن و چاق (149 زن و 317 مرد) با دامنه سنی 7/24-57 سال وارد فراتحلیل شدند. نتایج نشان داد که HIIT نسبت به شرایط کنترل، سبب کاهش قابل ملاحظه قند خون ناشتا ]002/0P=،mg/dL 65/8-=[WMD، انسولین ناشتا ]005/0P=،U/L 88/1-= [WMD و کاهش مختصر در فشارخون دیاستولی ]03/0P=،mmHg 33/3-= [WMD می شود. در بررسی های فرا رگرسیونی، در بین مقدار اندازه اثر تمرینات HIIT بر فشارخون دیاستولی به ترتیب با مقدار اندازه اثر بر انسولین ناشتا (019/0=P، 32/0- = r) و سن آزمودنی ها (037/0=P، 29/0- = r) همبستگی های ضعیفی مشاهده شد. نتیجه گیری: تمرین تناوبی شدید سبب کاهش معنادار گلوکز، انسولین ناشتا و فشارخون دیاستولی در بزرگسالان دارای اضافه وزن و چاق می شود. کاهش فشار دیاستولی در سنین بالاتر بیشتر است و همچنین این تغییرات با مقدار انسولین خون مرتبط می باشد. بنابراین تمرینات HIIT به عنوان راهکار غیردارویی موثر برای پیشگیری از بروز عوامل خطر قلبی متابولیکی آینده در این جمعیت پیشنهاد می شود.
تاثیر هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمّل سیر روی برخی شاخص های رشدی و استروژن در زنان جوان دارای اضافه وزن
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمّل سیر بر مقادیر عوامل رشدی GH و IGF-1 و همچنین هورمون جنسی استروژن سرمی زنان جوان دارای اضافه وزن بود. روش: تعداد 40 نفر از داوطلبان به عنوان نمونه آماری به صورت هدفمند و در دسترس انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی به چهار گروه: گروه تمرین هوازی (10)، گروه مکمّل سیر (10)، گروه تمرین و مکمّل (10) و گروه کنترل (10) تقسیم شدند. معیارهای ورود به پژوهش شامل: زنان دارای عدم مصرف دارو یا مکمّل خاصی طی شش ماه اخیر، آمادگی برای انجام فعالیت ورزشی براساس پرسشنامه PAR-Q، BMI بین 25 تا 9/29، دامنه سنّی بین 20 تا 40 سال، عدم داشتن بیماری هایی نظیر دیابت، مشکلات مفصلی مانند آرتروز و عدم داشتن مشکلات تنفسی مزمن بود. برنامه تمرینی گروه هوازی شامل 24 جلسه تمرین بود.، مدت جلسه تمرینی در شروع 40 دقیقه و در طول 8 هفته به 55 دقیقه رسید. شدت تمرین 50 تا 70 درصد ضربان قلب بیشینه بود که در هفته هشتم به 65 الی 80 درصد ضربان قلب بیشینه رسید. همچنین هر روز و به مدت هشت هفته، به گروه های مصرف کننده مکمّل سیر500 میلی گرمی مکمّل سیر (به شکل کپسول)، و به گروه دارونما، کپسول های 500 میلی گرمی گلوکز مشابه کپسول های مکمّل، سیر داده شد. به منظور تجزیه و تحلیل آماری از آزمون شاپیروویلک جهت بررسی توزیع بودن طبیعی داده ها و تجانس واریانس با استفاده از آزمون لوین بررسی شد. جهت آزمون فرضیه ها از آزمون t همبسته جهت بررسی تفاوتهای درون گروهی و از آزمون تحلیل کوواریانس جهت بررسی تفاوت های بین گروهی استفاده شد. همچنین سطح معنی داری نیز برای تمام محاسبات (α≤0/05) در نظر گرفته شد. یافته ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد که تفاوت معنی داری در مقادیر پس آزمون هورمون رشد، عامل رشد شبه انسولینی-1 و استروژن، بین سه گروه مشاهده شد (P<0/01). نتایج t همبسته تفاوت معنی داری در مقادیر هورمون رشد، عامل رشد شبه انسولینی-1 و استروژن را در سه گروه تجربی به غیر از گروه کنترل نشان داد (P<0/05). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که هشت هفته تمرین هوازی و مصرف مکمّل سیر، منجر به افزایش عوامل رشدی GH و IGF-1و همچنین هورمون جنسی استروژن در زنان جوان دارای اضافه وزن می شود. لذا می توان تمرین هوازی و مصرف مکمّل سیر را به زنانی که دارای اضافه وزن می باشند، توصیه نمود.
مقایسه چهار هفته تمرین هوازی و قدرتی بر میزان کورتیزول و کراتین کیناز سرمی در زنان غیرفعال دارای اضافه وزن
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه چهار هفته تمرین هوازی و تمرین قدرتی بر مقادیر کورتیزول و کراتین کیناز سرمی زنان غیرفعال دارای اضافه وزن، با محدوده سنّی 25 تا 40 سال بود. روش: تعداد 36 نفر آزمودنی از میان زنان غیرفعال دارای اضافه به عنوان نمونه پژوهش، و به صورت هدفمند براساس معیارهای ورود به پژوهش که دارای شرایط حضور در پژوهش بودند، به صورت هدفمند انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی به سه گروه تمرین هوازی (12 نفر)، تمرین قدرتی (12 نفر) و گروه کنترل (12 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی گروه تمرین هوازی شامل 12 جلسه تمرین (4 هفته و هر هفته سه جلسه تمرین) با شدت 65 تا 70 درصد ضربان قلب ذخیره به مدت 16 الی 22 دقیقه جلسه تمرینی در هفته بود. برنامه تمرین قدرتی شامل چهار هفته و هر هفته سه جلسه با شدت 50 تا 65 درصد یک تکرار بیشینه (1RM) بود. در دو مرحله، قبل از شروع تمرین و 48 ساعت پس از آخرین جلسه تمرینی چهار هفته ای، نمونه های خونی از آزمودنی ها در وضعیت ناشتایی و پایه، جهت اندازه گیری مقادیر کورتیزول و کراتین کیناز سرمی 6 میلی لیتر نمونه خونی از ورید بازویی جهت جداسازی سرم گرفته شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بونفرونی جهت بررسی تفاوت های بین گروهی، در صورت معنی داری، و همچنین از آزمون t همبسته جهت بررسی تفاوت های درون گروهی در سطح معنی داری 05/0 استفاده شد. یافته ها: نتایج مطالعه حاکی از تفاوت معنی داری در مقادیر بین گروهی کورتیزول و کراتین کیناز سرمی زنان غیرفعال پس از چهار هفته تمرین هوازی و قدرتی بود (000/0 P=). تفاوت معنی داری در مقادیر درون گروهی کورتیزول بین مراحل پیش آزمون و پس آزمون در گروه های تمرینی هوازی و قدرتی بدست آمد (05/0P<). تفاوت معنی داری در مقادیر درون گروهی کراتین کیناز بین مراحل پیش آزمون و پس آزمون در گروه تمرینی هوازی نیز حاصل شد (05/0P<). نتیجه گیری: چهار هفته تمرین قدرتی و هوازی منجربه کاهش در مقادیر کورتیزول و کراتین کیناز در زنان غیرفعال دارای اضافه وزن شد. لذا، می توان از هر دو روش تمرینی با شدت متوسط، جهت کاهش استرس و آسیب در زنان غیرفعال دارای اضافه وزن استفاده کرد.
تأثیر هشت هفته تمرین موازی در زمان صبح و عصر بر روی برخی از شاخص های ضدالتهابی قلبی - عروقی در مردان جوان دارای اضافه وزن
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف مطالعه حاضر بررسی تاثیرهشت هفته تمرین موازی در زمان صبح و عصر بر روی برخی از شاخص های ضد التهابی قلبی- عروقی در مردان جوان دارای اضافه وزن بود. روش: پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با گروه کنترل و پیش آزمون و پس آزمون بر روی 40 مرد جوان دارای اضافه وزن با میانگین سنّی 12/25 و وزن 78/85 کیلوگرم انجام شد که به صورت تصادفی در چهار گروه تمرین موازی و کنترل در زمان صبح و عصر قرار گرفته و به مدت 8 هفته، سه جلسه در هفته و با شدت 75 تا 85 درصد ضربان قلب بیشینه اجرا گردید. از آزمودنی ها 5 میلی لیتر خون سیاهرگی جهت اندازه گیری شاخص های التهابی (CRP, IL-6) و همچنین آزمون بالک جهت سنجش VO2max2 گرفته شد. جهت تجزیه و تحلیل آماری از آزمون تحلیل واریانس یک سویه (ANOVA) همراه با آزمون تعقیبی LSD با سطح معناداری 0.05 و نرم افزار spss نسخه 27 استفاده گردید. یافته ها: 8 هفته تمرین موازی در زمان صبح و عصر باعث افزایش VO2max2 و کاهش وزن و شاخص توده بدن در گروه های تجربی در مقایسه با گروه های کنترل می شود. این در حالی بود که افزایش VO2maxدر زمان عصر نسبت به صبح بیشتر، و کاهش وزن و شاخص توده بدن در زمان صبح نسبت به عصر بیشتر بود، همچنین 8 هفته تمرین موازی در مردان جوان دارای اضافه وزن منجربه افزایش سایتوکان ضدالتهابی IL-10 در گروه های تجربی نسبت به گروه کنترل شد که این افزایش در زمان عصر بیشتر از صبح بود. نتیجه گیری: تمرین موازی در زمان صبح و عصر بر شاخص های ضدالتهابی سیستم قلبی- عروقی موثر بوده و سبب افزایش عوامل ضد التهابی در نوبت عصر نسبت به نوبت صبح می گردد. لذا احتمالاً تمرین موازی در عصر نسبت به صبح زمان مناسب تری برای افراد دارای اضافه وزن باشد.