مطالب مرتبط با کلیدواژه

بدیع


۶۱.

بررسی بدیع لفظی در دیوان فدایی مازندرانی

کلیدواژه‌ها: بدیع بدیع لفظی مقتل فدایی مازندرانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۰ تعداد دانلود : ۱۳۷
بدیع دانشی است که با آن زیبایی سخن آشکار می شود. علم آرایش کلام است که زبان معمولی را با صنایع و عناصر زیبایی آفرین به شعر تبدیل می کند و به گفته بزرگان بلاغت، علم بدیع، زیوری است که سخن را بدان می آرایند. اشعار مذهبی و عاشورایی نیز سرشار از صنایع بدیعی و آرایه های زیبایی شناسانه هستند. یکی از شاعران مذهبی سرای عهد قاجار، فدایی مازندرانی است که اشعار وی دارای ظرفیت های زیباشناسانه بدیعی از نوع لفظی و معنوی است. این مقاله به روش کتابخانه ای، به بررسی منظومه فدایی مازندرانی از این منظر پرداخته است و داده های کمی و کیفی حاصل از واکاوی عوامل زیبایی آفرین بدیعی شعر این شاعر را به شکل توصیفی تحلیلی ارائه کرده است. جامعه آماری پژوهش، دیوان فدایی مازندرانی و نمونه آماری، مقتلِ چهارم این اثر است. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که از میان عناصر بدیع لفظی، از شیوه موازنه بیشتر از ترصیع بهره گرفته شده است. در صنعت جناس، تنوع جناس ها به خوبی مشاهده می شود و در بحث تکرار، گونه های مختلف این صنعت به تناسب مضمون و محتوای شعر استفاده شده است.
۶۲.

هنرنمایی حافظ در عرصه گزینش صفت بلاغی بر پایه علم بدیع(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: صفت کارکرد بلاغی بدیع غزلیات حافظ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۱۱۸
صفت یکی از سازه های دستوری است که هم در محور هم نشینی (نحو) و هم در محور جانشینی (صَرف) تولیدکننده معناست. از آنجا که این عنصر دستوری می تواند در جایگاه های نحوی متعددی حضور داشته باشد، امکانات زبانیِ بیشتری را در اختیار گوینده قرار می دهد و از این نظر سازه ای ارزشمند است. شاعر به مدد ظرفیت دستوری صفت، آن را در وجه ادبی نیز به کار می گیرد؛ چنانکه یکی از راه های آفرینش معنا و خلق تصاویر شگفت انگیز در شعر حافظ گزینش صفت است. او از صفت به عنوان ابزار تولید تصاویر بلاغی و معناشناختی، برای غنای زبانِ ادبی بهره می گیرد. اهمیّت صفت برای حافظ تا آنجاست که چندین بار در این مقوله واژه سازی کرده است: صوفی افکن، صنوبرخرام، عطرگردان، دیوانه نواز، صوفی سوز، معشوقه باز و ... . در این پژوهش به روش توصیفی تحلیلی کارکرد بلاغی صفت در غزلیات حافظ برپایه سنجه های علم بدیع بررسی شده است. رابطه بلاغی و معنایی صفت با موصوف و دیگر اجزای جمله نشان می دهد که حافظ صفت را از سر تصادف یا برای پُرکردن خلأهای وزن و قافیه به کار نمی گیرد؛ بلکه برای آن ارزش بلاغی قائل است. حافظ به وسیله صفت بلاغی در مقوله هایی مانند ایهام، پارادوکس، جناس و آرایه هایی کم کاربرد مانند اسلوب حکیم، جمع، لف و نشر و مذهب کلامی نیز تصویرآفرینی کرده است.
۶۳.

بررسی شگردهای بلاغی در اشعار عرفانی ابن معصوم شیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ابن معصوم شیرازی اشعار عرفانی بیان بدیع صورخیال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱ تعداد دانلود : ۷۵
هدف این پژوهش، بررسی برجسته ترین فنون بلاغی اشعار ابنمعصوم شیرازی است. جامعه آماری مطالعه اشعار عرفانی وی ابیاتی است که ابنمعصوم فراتر از بدیع لفظی به همسوسازی آن ها با آرایه ها از طریق دیدگاه و اندیشه فکری خویش برای رسیدن به آن ها همت گماشته است. پرسش اصلی پژوهش این است که ابنمعصوم در ساختار عناصر یک بیت چه شیوه و سبکی را در به کارگیری علم بدیع و بیان مدنظر دارد. وی در سرودن اشعار به آراستن زبان و صنایع ادبی حوزه بدیع اهمیت بسیاری داده است. شناخت پربسامدترین شیوه های سخن آرایی اشعار ابنمعصوم و سبک و سیاق پیوندزدن آن ها به اندیشه های بنیادین و عرفانی اش ضروری است. ابن معصوم به این توجه دارد که سخن مؤثرتر سخنی است که آراسته تر باشد؛ بنابراین به انواع تصویر با هدف تأکید بر مضامین عرفانی، جلوه دیگر بخشیده است که این امر فراتر از لفظ پردازی و آراستنِ صرف ابیات است؛ هدف ابن معصوم برجسته سازی و تاثیرگذاری افکار خویش به مدد این گونه صناعات ادبی است. این کارکرد در اشعار وی تاکنون بررسی نشده است. نتیجه این است که ابن معصوم با آگاهی و تسلط بر کارکردهای علم بیان و بدیع، اشعارش را تاثیرگذارتر ساخته است. همچنین از یافته های تحقیق این است که ابن معصوم همانند برخی شاعران دوران خود در بسیاری از قصاید از آرایه های ادبی به ویژه جناس و تضاد و استعاره و تشبیه و.. استفاده نموده و از این طریق سعی در مزین کردن اشعارش داشته است.
۶۴.

خوانشی کاربردشناختی از فن بدیعی «مبالغه» بر اساس «اصل همکاری» گرایس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدیع مبالغه کاربردشناسی گرایس اصل همکاری قاعده کیفیت تضمن های مکالمه ای

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۲ تعداد دانلود : ۶۷
مبالغه ازجمله برجسته ترین شگردهای کلامی است که از دیرباز توجه بسیاری از زبان پژوهان را به خود جلب کرده و به گونه ای ویژه در ذیل علم بدیع طرح یافته است. آنچه درباره این فن بدیعی، مانند هر فن بدیعی دیگری، مهم است آنکه طی چه فرایندی آفرینش یافته و چگونه دریافت و خوانش شده است. پژوهش حاضر برای پاسخ به چنین پرسش بنیادینی، روش توصیفی تحلیلی را در پیش گرفته و با بهره مندی از نظریه کاربردشناختی «اصل همکاری گرایس» به تجزیه و تحلیل فرایند ساختی- معنایی این فن بدیعی پرداخته است. نتایج حاکی از آن است که آفرینش فن بدیعی مبالغه در اساس بر رعایت نکردن آنچه گرایس قاعده «کیفیت» می نامند، استوار است؛ چراکه در روند آفرینش این فن، متکلم از اینکه اطلاعاتی درست و استدلال پذیر در اختیار مخاطب قرار دهد، خودداری کرده و بدین گونه قاعده کیفیت را رعایت نمی کند؛ البته باید توجه داشت که رعایت نکردن قاعده کیفیت در این فرایند عامدانه و به گونه ای آشکار و تشخیص پذیر بوده [= نقض قاعده کیفیت] و متلکم نه با هدف فریب دادن یا گمراه ساختن مخاطب [= تخطی از قاعده کیفیت]، بلکه با هدف رهنمون ساختن وی به «تضمن مکالمه ای» دست به چنین کاری می زند. این مطلب می تواند معیاری دقیق برای تمییز مبالغه از سخن دروغین قلمداد شود.
۶۵.

تقسیم بندی نادرست صنایع بدیعی به لفظی و معنوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: بدیع صنایع لفظی و معنوی دیداری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹ تعداد دانلود : ۶۶
«بدیع» به عنوان یکی از سه فن علوم بلاغت، سالیان درازی است که به عنوان علم و فنّی مستقل شناخته شده است. با توجه به اینکه ذات ادبیات زایا و خلاقانه است و به موازات هنر و خلاقیت شاعر، صنایع و آرایه های جدید خلق می شود، شاید بتوان گفت در برخی از موارد، بدیع (علم شناخت محسنات شعری) همگام با شعر، رشد نکرده است. آموختن و آموزش آن نیز گاهی خالی از اشکال نیست. آسیب شناسی و بیان نقاط ضعف و تلاش برای رفع آنها ضرورتی اجتناب-ناپذیر است. در این مقاله به روش تحلیلی – توصیفی به بیان یکی از کاستی های این علم یعنی تقسیم بندی نادرست بدیع، به «لفظی» و «معنوی» پرداخته شده است؛ به نظر می رسد، برخلاف نظر اغلب قریب به اتفاق مؤلفان کتب بدیعی، تعریف و تفاوت این دو شاخه، منطقی و علمی نیست؛ زیرا، گاهی با صنایعی مواجه هستیم که هم زمان لفظ و معنا در آن نقش دارند و گاهی نیز از صنایعی نام برده شده است که ارزش بدیعی آن در گروی آهنگ لفظ و معنا نیست بلکه ظاهر چشم نواز آن بیش از هر چیز، باعث التذاذ ادبی و هنری شده است.
۶۶.

کاربست دانش بدیع در استنباط با تکیه بر آراء و آثار دانشمندان یکصد سال اخیر حوزه علمیه قم

کلیدواژه‌ها: بدیع استخدام توریه مشاکله جناس تصحیف بلاغت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰ تعداد دانلود : ۴۵
علوم ادبی از پیش نیاز های اجتهاد است؛ اما درباره تعداد و عناوین علوم ادبی ای که پایه و اساس اجتهاد است، اختلاف است. برخی از فقها، هیچ یک از علوم بلاغی را از علوم پایه اجتهاد نمی دانند، همان طور که بیشتر موافقان ضرورت علوم بلاغی برای اجتهاد، دانش بدیع را از این ضرورت استثنا کرده اند. در مقابل این دو گروه، گروهی از دانشمندان علوم اسلامی و خصوصا عده ای از فقهای معاصر حوزه علمیه قم بر آنند که نه تنها علوم معانی و بیان، بلکه علم بدیع نیز از پیش شرط های لازم برای اجتهاد می باشد. آنان ضمن نقد دیدگاه مخالفین، در صدد ارائه استدلال عقلی بر ضرورت بدیع برای اجتهاد نیز بر آمده اند. علاوه بر این استدلال که در مباحث اصول خویش، عرضه کرده اند؛ مراجعه به آثار فقهی این بزرگان ما را به این نتیجه می رساند که در جایگاه های متعددی از فقه خویش به قواعد دانش بدیع استدلال نموده اند یا با استفاده از این دانش به نقد نظر مخالف نشسته اند. این نوشتار با تکیه بر آثار برخی از بزرگان حوزه علمیه قم در دهه های اخیر، ضمن نقد ادله مخالفان، استدلال ضرورت دانش بدیع برای اجتهاد را توضیح می دهد و با آگاهی از اینکه تا کنون کسی، رد پای دانش بدیع و آرایه های آن را در عملیات استنباط فقهی و اصولی گزارش نکرده است، نمونه هایی از استشهاد به آرایه های توریه و استخدام و مشاکله و تصحیف و جناس را، از لابلای متون فقهی و اصولی تدوین شده در حوزه علمیه قم در یکصد سال اخیر، گزارش می کند.