مطالب مرتبط با کلیدواژه
۱.
۲.
۳.
۴.
۵.
سازمان زنان ایران
حوزههای تخصصی:
از اواخر دوره قاجار و هم زمان با انقلاب مشروطیت و علی رغم عدم حضور زنان در صحنه سیاست رسمی و محدودیت در ایفای نقش به عنوان صاحبان قدرت سیاسی شاهد فعالیت سیاسی زنان در صحنه های غیر رسمی و تلاش آنان برای تشکیل سازمان ها و احزابی که اهداف خاص زنان را پیگیری کند، هستیم که این مهم با تحولات بسیار تا زمان انقلاب اسلامی و پس از آن نیز ادامه پیدا کرده است. بر این اساس، سوال اصلی که این پژوهش درصدد پاسخگویی به آن می باشد، این است که آیا سازمان ها و احزاب زنان که در ایران در دوره انقلاب مشروطه تا انقلاب اسلامی تشکیل شد دارای استقلال از حکومت بودند یا اینکه بیشتر به صورت نهادهایی وابسته به نهاد دولت تشکیل می شدند و عمل می کردند؟ فرضیه ای که به این پرسش پاسخ می دهد، این است که سازمان ها و احزاب سیاسی زنان که در دوره مشروطه تا انقلاب اسلامی تشکیل شدند، هر چند شاید در آغاز مستقل از دولت می بودند، اما با گسترش فعالیت هایشان با مانعی به نام دولت مطلقه روبه رو می شدند. بدین ترتیب، اهداف و عملکردشان تابع کنترل دولت قرار می گرفت و استقلال خویش را تا حد زیادی از دست می دادند. برای انجام این پژوهش، از روش تاریخی استفاده شده و به ویژه اساسنامه دو سازمان مهمی که در دوران پادشاهان اول و دوم پهلوی، یعنی کانون بانوان و سازمان زنان ایران، به فعالیت پرداختند، مورد بررسی قرار می گیرد.
عملکرد سازمان زنان ایران: مطالعه موردی استان بوشهر (1345 – 1357ش.)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ نامه ایران بعد از اسلام سال یازدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۲۵
175 - 200
حوزههای تخصصی:
هم زمان با انقلاب مشروطه، فقدان مشارکت زنان در صحنه سیاست رسمی و حضور فزاینده زن ایرانی در جامعه، به ویژه فعالیت های فرهنگی، سیاسی و حزبی قابل مشاهده است. تلاش زنان با سیاست های دوره پهلوی و سازمان زنان ایران به نقش آفرینی مستقیم آن ها تا انقلاب اسلامی ادامه داشت. موضوع مقاله حاضر عملکرد سازمان زنان در بوشهر (1345-1357ش) است. حضور بانوان فعال اجتماعی و زنان شاغل، به ویژه قشر فرهنگی جامعه، فضاهای متنوع رسمی برای فعالیت زنان را به دنبال داشت. آن ها با عضویت در این سازمان، اقدامات مدنی مختلفی چون رسیدگی به محرومان و بینوایان و عیادت از بیماران، تلاش برای اشاعه فعالیت های فرهنگی، به خصوص در حوزه سوادآموزی و عرصه دانشگاهی را در حوزه وظایف اجتماعی و فرهنگی خود به شمار می آوردند. دستورالعمل و اهداف کلان سازمان زنان در ایران در مرکز تعیین و به شهرهای مختلف ابلاغ می شد. سؤال اصلی پژوهش عبارت است از این که زنان بوشهری و به ویژه سازمان زنان شعبه بوشهر در دوره محمدرضا شاهپهلوی چه سهمی در فعالیت و عملکرد سازمان زنان ایران داشته اند؟ فرضیه پژوهش هم این که که زنان بوشهری عضو سازمان زنان ایران، علی رغم موانع و شرایط سخت بومی، شرایط لازم برون رفت زنان منطقه از انزوای اجتماعی، سیاسی و به ویژه در زمینه فرهنگی را فراهم و مصدر خدمات اجتماعی مختلفی در بوشهر در دوره محمدرضا شاهپهلوی شدند. پژوهش حاضر با روش توصیفی تحلیلی با بهره گیری از مطالعه اسناد آرشیوی، همراه با مطالعه منابع کتابخانه ای جهت تحلیل و تبیین یافته های پژوهش خواهد بود.
واکاوی بسترها و انگیزه های مؤثر در تأسیس سازمان زنان ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تاریخی ایران و اسلام پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۳۱
184 - 208
حوزههای تخصصی:
با انحلال شورایعالی بانوان، سازمان زنان ایران در سال 1345 ه.ش و زیر نظر اشرف پهلوی جایگزین آن شد که هدف از تاسیس آن ترفیع مقام زن، آشناکردن زنان با حقوق و تکالیف خود، بسیج آن ها برای شرکت در فعالیت های اجتماعی، هماهنگ کردن فعالیت های جمعیت های گوناگون زنان ایران و ایجاد تفاهم و مناسبات متقابل بین آنان و زنان سایر کشورها بیان شد. این سازمان که یک سازمان دولتی بود و تا سال 1357 بیش از چهارصد شعبه در سراسر کشور داشت، تبدیل به بزرگترین سازمانی شد که در حوزه زنان مشغول به فعالیت بود.مسئله پژوهش حاضر واکاوی زمینه ها و انگیزه های موثر در شکل گیری سازمان زنان ایران است که محقق به شیوه توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع اصلی و اسناد آرشیوی به بررسی عوامل شکل گیری این سازمان می پردازد و به دنبال پاسخگویی به این سوال است که سازمان زنان ایران چرا و چگونه شکل گرفت؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که تعداد زیاد جمعیت های زنان در سالهای پس از سقوط حکومت رضاخان لزوم همگرایی جمعیت ها و شکل گیری شورایعالی زنان را موجب شد و عدم حمایت کافی و نیز عدم کارایی این شورا موجب طرح انتقادات به شورایعالی زنان شد که همزمانی این امربا برنامه های توسعه ای حکومت و انقلاب سفید شاه موجب شد تا حکومت از طریق انحلال شورایعالی زنان و تاسیس سازمان زنان، علاوه بر جلوگیری از فعالیت سازمانهای مستقل زنان، برنامه های زنان را در جهت اهداف توسعه ای خود به پیش برد.
ارزیابی عملکرد سازمان زنان ایران مطالعه موردی: اصفهان (1345- 1357ه.ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سازمان زنان ایران به عنوان یک نهاد دولتی در سال 1345 تاسیس شد و فعالیت های آن علاوه بر مددکاری و خیریه بیشتر متمرکز در امورزنان و خانواده بود. با آگاهی زنان از وجود این نهاد به تدریج شُعباتی در سایر شهرها ایجاد شد که هرکدام از آنها با توجه به امکانات و توانایی های موجود، به جذب و عضویت زنان پرداختند. اصفهان از جمله شهرهایی بود که از همان بدو تاسیس سازمان زنان ایران فعالیت خود را به صورت گسترده در سایر شهرستان ها آغاز نمود. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با تکیه بر اسناد سازمان اسناد و کتابخانه ملی، روزنامه ها و نشریات درصدد پاسخ به این سوال است که سازمان زنان اصفهان و به طور اخص مراکز رفاه خانواده و کمسیون های مختلف متشکل از زنان داوطلب چه عملکردی داشتند؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که چهار واحد مهدکودک، امورحقوقی، بهداشت و تنظیم خانواده و آموزش حرفه ای هرکدام بنا بر حیطه ی تخصصی فعالیت خود، اقدامات موثری در پیشبرد اهداف سازمان زنان داشتند که واحد آموزش حرفه ای نسبت به دیگر واحدها به دلیل ایجاد درآمد و اشتغال زایی عملکرد موفق تری داشت. افزون بر آن، فعالیت های زنان داوطلب سازمان زنان اصفهان در کمسیون های مختلف نظیر مبارزه با بیسوادی، مشاوره حقوقی در روابط خانوادگی، مساعدت و حمایت در حل مشکلات زنان سبب بهبود وضعیت آنان شد. در کنار فعالیت های فوق، همکاری زنان با شهرداری در رسیدگی به بهداشت محیط شهری و نظارت بر نرخ اجناس، سبب بهبود وضعیت شهری اصفهان گردید.
عملکرد اقتصادی-اجتماعی سازمان زنان ایران در قبال زنان کارگر از سال 1342-1355ش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
محمدرضاشاه پهلوی بعد از کودتای 28 مرداد سال 1332ش پس از سرکوب احزاب چپ، اتحادیه های کارگری را کاملاً وابسته به دولت کرد که از سوی ساواک کنترل می شد. علاوه بر استفاده از ساواک، با اعطای امتیازات رفاهی به کارگران عملا تبلیغات گروه های چپ را خنثی کرد. کارگران به خصوص زنان کارگر حتی در صورت مطالبه قانونی سرکوب و یا اخراج می شدند. سازمان زنان ایران که با شعار آگاه سازی اجتماعی و اقتصادی زنان شکل گرفت انتظار می رفت در زمینه کمک به زنان کارگر گام های مؤثری بردارد؛ اما به دلیل وابستگی به دولت استقلالی نداشت. پژوهش حاضر درصدد تبیین عملکرد سازمان زنان ایران در قبال زنان کارگر از سال 1342 تا 1355ش است؛ بنابراین سئوال اصلی پژوهش حاضر به این ترتیب است: نقش و اقدامات سازمان زنان ایران در جهت بهبود شرایط زنان کارگر چگونه قابل تحلیل و ارزیابی است؟ مدعای مطروحه نیز این است که سازمان زنان ایران با وجود اقدمات اولیه در جهت کمک به آشناسازی زنان کارگر به حقوق خود و کمک به رفاه ایشان، چون در راستای سیاست گذاری دولت پهلوی تحت نظارت و کنترل قرار گرفته بود در عمل نتوانست در بهبود شرایط آنها مثمر ثمر واقع شود. رویکرد پژوهش توصیفی-تحلیلی و داده ها به روش اسنادی و برپایه منابع کتابخانه ای گردآوری شده است