مطالب مرتبط با کلیدواژه
۳۴۱.
۳۴۲.
۳۴۳.
۳۴۴.
۳۴۵.
۳۴۶.
۳۴۷.
۳۴۸.
۳۴۹.
۳۵۰.
۳۵۱.
۳۵۲.
۳۵۳.
۳۵۴.
۳۵۵.
۳۵۶.
۳۵۷.
۳۵۸.
۳۵۹.
۳۶۰.
مدیریت سود
منبع:
مطالعات تجربی حسابداری مالی سال ۱۸ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۷۵
203 - 236
حوزههای تخصصی:
در ادبیات نظری حسابداری، دو استراتژی مدیریت سود مبتنی بر اقلام تعهدی و دستکاری فعالیت های واقعی بیشتر مورد توجه قرار گرفته است؛ اما در پژوهش حاضر با توجه به محدودیت های موجود برای این دو استراتژی، سومین نوع الگوی مدیریت سود یعنی تغییر طبقه بندی مورد توجه قرار گرفته است. هدف این پژوهش، بررسی تأثیر محدودیت های حاکم بر استراتژی های مدیریت سود بر به کارگیری استراتژی تغییر طبقه بندی سود در بازار سرمایه ایران است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1392 الی 1400 است و 114 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شده است (1026 مشاهده). به منظور آزمون فرضیه های پژوهش از مدل رگرسیون لوجیت استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که سلامت مالی، سهامداران نهادی، اندازه موسسه حسابرسی و سهم بازار بر تغییر در طبقه بندی سود تأثیر منفی و معناداری دارد. همچنین چرخه عملیاتی بر تغییر در طبقه بندی سود تأثیر مثبت و معناداری دارد؛ و دوره تصدی آن تأثیر معناداری بر تغییر طبقه بندی سود ندارد. آزمون های اضافی نشان داد شرکت های بزرگ تر انگیزه بیشتری برای انجام تغییر طبقه بندی (شکلی از مدیریت سود) در مقایسه با شرکت های کوچک دارند، زیرا هزینه های سیاسی بیشتری دارند. با توجه به نتایج بدست آمده توصیه می شود که به رویکرد تغییر طبقه بندی نیز در بررسی مدیریت سود در بازار سرمایه ایران توجه شود.
تأثیر سبک رهبری اخلاقی برکاهش ابعاد شخصیت تاریک افراد درگیر در مدیریت سود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش حسابداری سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۱
49 - 67
هدف : عوامل متعددی بر تصمیم تهیه کنندگان صورت های مالی در جهت مدیریت سود مؤثر است. یکی از این عوامل مطابق تئوری های مطرح شده، شخصیت تاریک مدیریت است که میزان اثرگذاری آن در موقعیت های مختلف متفاوت است. به گونه ای که در یک جو اخلاقی، احتمالاً مدیریت موفقیت چندانی در مدیریت فرصت طلبانه سود نداشته و سبک رهبری اخلاقی، باعث کاهش رفتارهای غیراخلاقی ناشی از ابعاد تاریک شخصیت خواهد شد. لذا، در این پژوهش با توجه به عدم بررسی موارد عنوان شده در ایران، اثر سبک رهبری اخلاقی بر کاهش ابعاد شخصیت تاریک افراد درگیر در مدیریت سود بررسی گردید. روش : جامعه آماری پژوهش حاضر در برگیرنده شرکت کارگزاری ثبت شده نزد سازمان بورس اوراق بهادار است که در نهایت 80 شرکت کارگزاری با استفاده از نمونه گیری حذفی انتخاب شدند. اندازه گیری مدیریت سود براساس داده های صورت های مالی در بازه زمانی 1390 تا 1398 انجام شد. به منظور سنجش ابعاد شخصیت تاریک افراد درگیر در مدیریت سود و سبک رهبری اخلاقی از ابزار پرسشنامه استفاده گردید. برای آزمون فرضیه ها از رگرسیون خطی و رویکرد معادلات ساختاری استفاده شد. یافته ها : نتایج نشان داد اغلب افراد درگیر در مدیریت سود، مدیران عامل شرکت های کارگزاری هستند. همچنین نتایج بیانگر وجود رابطه منفی و معنا دار بین رهبری اخلاقی و ماکیاولیسم، خودبرتربینی و روان پریشی و به طورکلی نشان دهنده تأثیر منفی رهبری اخلاقی بر کاهش ابعاد شخصیت تاریک افراد درگیر در مدیریت سود است که تأییدکننده نظریه دوسویه مبادله رهبر- پیرو است. نتیجه گیری : یافته ها بیانگر آن است در شرکت های کارگزاری رهبری اخلاقی از طریق برقراری ارتباطات اخلاقی، تشویق و ترغیب رفتارهای اخلاقی می تواند بر جو اخلاقی محیط کار موثر باشد و نهایتاً موجب کاهش بروز ویژگی های تاریک شخصیت از سوی افراد درگیر در مدیریت سود در این شرکت ها شود. این نتایج نقش نظارت های تشکل های خودانتظام بر عملکرد شرکت های کارگزاری را برجسته می نماید.
بررسی اثر سرریزی ورشکستگی بر کیفیت گزارشگری مالی(مقاله علمی وزارت علوم)
هدف: هدف از انجام این پژوهش تعیین اثر ورشکستگی شرکتهای همپیشه بر کیفیت گزارشگری مالی شرکتها می باشد. به لحاظ نظری، انتظار می رود اثر ورشکستگی یک شرکت همپیشه، فراتر از آن شرکت رفته و بر شرکت های هم صنعت نیز تاثیرات با اهمیتی داشته باشد. روش: اطلاعات مربوط به 175 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در طی سالهای1391 تا1398مورد بررسی قرار گرفته است. یافته ها: یافته نشان می دهدکه ورشکستگی همپیشگان بر معیارهای محافظه کاری ، مدیریت سود تعهدی و ضریب واکنش سود تاثیر معناداری ندارد. با این حال، بررسی های تکمیلی حاکی از آن است که ورشکستگی همپیشگان تاثیر معناداری بر مدیریت سود واقعی در بین شرکتهای با مدیریت سود کاهنده دارد. نتیجه گیری: طبق یافته ها، ورشکستگی یک شرکت همپیشه موجب می شود شرکتهای دیگر فعال در آن صنعت، اقدام به دستکاری فعالیت های واقعی در جهت کاهش سود نمایند. تاثیر ورشکستگی همپیشگان بر مدیریت سود واقعی کاهنده و عدم تاثیر آن بر مدیریت سود تعهدی می تواند اینگونه توجیه شود که به دلیل مکانیزم های نظارتی همچون وجود حسابرسی مستقل، شرکت ها با دریافت اخبار بد از سوی همپیشگان، تمایلی به انجام دستکاری از طریق اقلام تعهدی ندارند و بیشتر متمایل به دستکاری از طریق فعالیت های واقعی هستند چراکه نظارت حسابرسان بیشتر روی اقلام تعهدی صورت می گیرد و این دستکاری هم بیشتر در جهت کاهش سود می باشد. دانش افزایی: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که ورشکستگی شرکت نه تنها بر کیفیت گزارشگری مالی اش اثرگذار است بلکه بر برخی معیارهای کیفیت گزارشگری مالی شرکت های هم پیشه اش نیز اثر می گذارد.
فراتحلیل نسبت های بدهی و مدیریت سود در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی زمستان ۱۴۰۱ شماره ۵۶
153 - 170
در مطالعات نسبت های بدهی با مدیریت سود، پژوهش های متعدد با نتایجی متناقض و ناسازگار منتشر شده است. این پژوهش با به کارگیری روش فراتحلیل در پاسخ به تناقض ها و با هدف کمی نتایج پژوهش های قبلی در حوزه متغیر نسبت بدهی بر مدیریت سود در ایران انجام گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار CMA2 استفاده شد. جامعه پژوهش شامل کلیه پژوهش های موجود درباره نسبت بدهی با مدیریت سود وتنها متغیرهایی که، مدیریت سود در آن متغیر وابسته می باشد. بنابراین 14 مقاله از مجلات معتبر ایرانی برای انجام فراتحلیل طی سال های 1382 تا 1399گردآوری شد. نتایج اولیه نشان داد، نسبت بدهی با مدیریت سود واقعی رابطه منفی و معنادار و با مدیریت سود تعهدی رابطه معناداری ندارد.همچنین متغیر نسبت بدهی به دلیل ناهمگنی نتایج اولیه، به تفکیک مدل های مدیریت سود دوباره فراتحلیل شد. نتایج ثانویه تحقیق حاکی از آن بودکه نسبت بدهی با اقلام تعهدی اختیاری، قدر مطلق اقلام تعهدی اختیاری رابطه معناداری ندارد، اما با اقلام تعهدی سرمایه در گردش، انحراف در فعالیت های عملیاتی، هزینه اختیاری غیرعادی، هزینه تولید غیرعادی و جریان نقد عملیاتی غیرعادی رابطه معناداری دارد. دانش افزائی این یافته ها، ادبیات پژوهش در حوزه مدیریت سود و عوامل مرتبط با آن را غنی بخشیده و خلاء مطالعاتی موجود را رفع می کنند.
بررسی تفاوت کیفیت حسابرسی و مدیریت سود در شرکت های ورشکسته و سالم: روش گروه های همسان با استفاده از یادگیری ماشین
منبع:
پژوهش های حسابرسی حرفه ای سال سوم بهار ۱۴۰۲ شماره ۱۰
56 - 71
بررسی ویژگی های شرکت های ورشکسته از جمله مدیریت سود و کیفیت حسابرسی در بررسی فرصت طلبی مدیریت و دلایل ورشکستگی از اهمیت بالائی برخوردار است. به همین منظور این پژوهش با تفکیک شرکت ها به دو گروه ورشکسته و سالم به کمک تکنیک گروه های همسان با استفاده از ابزار یادگیری ماشین به بررسی تفاوت مدیریت سود و کیفیت حسابرسی در این دو گروه می پردازد. با بررسی 237 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی دوره زمانی 1390 لغایت 1399 مشخص شده است که بین مدیریت سود و کیفیت حسابرسی در دو گروه شرکت های ورشکسته و سالم تفاوت معناداری وجود دارد. نتایج نشان می دهد که خوشه بندی شرکت ها بر مبنای نسبت های مالی، قدرت پیش بینی کنندگی رویدادهای مهم شرکتی همچون ورشکستگی افزایش می دهد. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی کیفیت حسابرسی و مدیریت سود در شرکت های ورشکسته و سالم با استفاده از تکنیک گروه های همسان است. نتایج این پژوهش می تواند به بهبود مدل های پیش بینی ورشستگی کمک نماید.
تأثیر مدیریت سود و استراتژی های تجاری بر ریسک ورشکستگی شرکت
مدل های پیش بینی ورشکستگی یکی از فنون ابزارهای پیش بینی وضعیت آتی شرکتهاست که احتمال وقوع ورشکستگی را با ترکیب گروهی از نسبتهای مالی تخمین می زنند. هشدار اولیه از احتمال ورشکستگی، مدیریت و سرمایه گذاران را قادر می سازد تا دست به اقدام پیش گیرانه بزنندو فرصت های مطلوب سرمایه گذاری را از فرصتهای نامطلوب تشخیص دهند. مطالعه حاضر با هدف بررسی تأثیر مدیریت سود و استراتژی های تجاری بر ریسک ورشکستگی در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده است. به این منظور تعداد 114 شرکت در طی دوره زمانی 1398- 1391 از طریق روش سیستماتیک بعنوان حجم نمونه تحقیق انتخاب گردید. روش تحقیق توصیفی-پیمایشی است. برای تخمین مدل رگرسیونی با داده های تابلویی و برای تجزیه و تحلیل از رگرسیون چندگانه به روش پانل-دیتا استفاده شده است. نتایج حاصل از تحقیق نشان داد که مدیریت سود بر ریسک ورشکستگی تأثیر مثبت و معنادار دارد. استراتژی تجاری هزینه بر ریسک ورشکستگی تأثیر منفی و معنادار دارد. استراتژی تجاری بر ریسک ورشکستگی تأثیر منفی و معنادار دارد.
ارتباط بین مدیریت سود مبتنی بر فعالیت های واقعی و استراتژی های مالیاتی با تأکید بر نقش هزینه های نمایندگی
در پژوهش حاضر به بررسی ارتباط بین مدیریت سود مبتنی بر فعالیت های واقعی و استراتژی های مالیاتی با تأکید بر نقش هزینه های نمایندگی پرداخته می شود. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی بوده و از بعد روش شناسی همبستگی از نوع علی (پس رویدادی) هست. جامعه آماری پژوهش، کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بوده و با استفاده از روش نمونه گیری حذف سیستماتیک، 135 شرکت به عنوان نمونه پژوهش انتخاب شده در دوره ی زمانی 6 ساله بین سال های 1393 تا 1398 موردبررسی قرار گرفتند. روش مورد استفاده جهت جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای بوده و داده های مربوط برای اندازه گیری متغیرها از سایت کدال و صورت های مالی شرکت ها جمع آوری شده است. برای آزمون فرضیه های پژوهش از نرم افزار استاتا استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که مدیریت سود مبتنی بر فعالیت های واقعی با نرخ مؤثر مالیاتی ارتباط معکوس دارد. ولی، با تفاوت سود حسابداری و سود مشمول مالیات ارتباط مستقیم دارد. نسبت هزینه های عملیاتی به فروش خالص بر ارتباط بین مدیریت سود مبتنی بر فعالیت های واقعی و نرخ مؤثر مالیاتی تأثیر معکوس دارد. تعامل جریان نقد آزاد و نسبت کیوتوبین بر ارتباط بین مدیریت سود مبتنی بر فعالیت های واقعی و نرخ مؤثر مالیاتی تأثیر ندارد.
تاثیر سازو کار حاکمیت شرکتی خوب و مسئولیت اجتماعی شرکت برعملکرد مالی و همچنین از طریق مدیریت سود به عنوان یک متغیر واسطه (مورد مطالعه: بانک پارسیان منطقه شرق شهر تهران)
هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی تاثیر سازو کار حاکمیت شرکتی خوب و مسئولیت اجتماعی شرکت بر عملکرد مالی و همچنین از طریق مدیریت سود به عنوان یک متغیر واسطه بانک پارسیان منطقه شرق شهر تهران می باشد. پژوهش از حیث هدف، پژوهشی کاربردی و از نظر روش تحقیق از نوع توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه آماری کارکنان شعب بانک پارسیان شهر تهران می باشند. که تعدادشان حدود 2500 نفر می باشند. از آنجا که تعداد جامعه آماری (شعب) زیاد است و بعضی دست نیافتنی هستند، شعب بانک پارسیان منطقه سه به عنوان جامعه انتخاب شد. نمونه گیری روش احتمالی از نوع طبقه بندی است که تعداد حجم نمونه لازم برای این تحقیق با استفاده از فرمول کوکران 210 نفر تعیین شد. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه می باشد. جهت تجزیه و تحلیل داده ها، از روش های تحلیل عاملی تأییدی و مدل سازی معادله های ساختاری استفاده شد که تجزیه و تحلیل ها به دلیلی توزیع غیرنرمال توزیع داده ها به وسیله نرم افزار Smart pls انجام گرفت. براساس یافته های پژوهش حاکمیت شرکتی خوب و مسئولیت اجتماعی شرکت بر عملکرد مالی با توجه به نقش مدیریت سود تاثیر دارد. بنابراین برای بهبود عملکرد بانک پارسیان در این بانک باید هیئت مدیره بتوانند به صورت مستقل تصمیم بگیرند، اعضای هیئت مدیره بانک باید دارای تخصص منحصر به فرد باشند و مدیر عامل باید بر عملکرد هیئت مدیره نظارت کند.
تأثیر بحران مالی جهانی بر درماندگی مالی، مدیریت سود و قیمت گذاری اقلام تعهدی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اقتصاد پولی، مالی سال ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۲۳)
168 - 193
حوزههای تخصصی:
بحران مالی دهه اخیر اثر عمده ای بر بازارهای مالی داشته و سبب کاهش قابل توجه تأمین مالی از طریق انتشار سهام توسط شرکت ها و مؤسسات مالی گردیده است. یکی دیگر از پیامدهای آن افزایش مبلغ بدهی در ساختار سرمایه شرکت ها است؛ بنابراین بسیاری از شرکت ها در دوره بحران توانایی بازپرداخت بدهی های خود را نداشته و در معرض درماندگی مالی و انجام رفتارهای فرصت طلبانه قرار می گیرند. هدف پژوهش حاضر، مطالعه تأثیر بحران اقتصادی جهانی بر درماندگی مالی، مدیریت سود و قیمت گذاری اقلام تعهدی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای تجزیه وتحلیل داده ها و آزمون فرضیه ها از الگوی رگرسیون چند متغیره و داده های ترکیبی استفاده شده است. به منظور نشان دادن قدرت توضیحی متغیرها و بررسی اهمیت آن ها از آزمون تی زوجی استفاده شده است. برای آزمون این اثرات، تعداد 104 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در طی دوره زمانی 1387 الی 1399، موردمطالعه قرار گرفتند. یافته های تحقیق بیانگر تأثیر بحران مالی جهانی بر عملکرد مالی شرکت ها بوده و آن ها را در آستانه درماندگی مالی از طریق ناتوانی در تأمین منابع مالی قرار داده و از طرفی انگیزه مدیران را برای مخفی کردن عملکرد رو به وخامت شرکت با توسل به اقداماتی مانند مدیریت سود و قیمت گذاری اقلام تعهدی افزایش می دهد. نتایج پژوهش حاکی از تأثیر معنادار بحران مالی جهانی بر درماندگی مالی شرکت ها، مدیریت سود و قیمت گذاری اقلام تعهدی در بورس اوراق بهادر تهران است.
بررسی رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و مدیریت سود بانک ها با تأکید بر نقش تعدیلی قدرت مدیر عامل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به تأثیر قدرت مدیرعامل بر عملکرد بانک، مدیران عامل می توانند در انجام مسئولیت پذیری اجتماعی و در مدیریت سود نقش داشته باشند و در حوزه گزارشگری مالی، باوجود پیامدهای متفاوت اعمال مدیریت سود در بانک ها و اثرات آن روی صنایع دیگر و اقتصاد کلان، بانک ها بیشتر از سازمان های غیرمالی به شیوه های مدیریت سود تمایل دارند. علاوه بر این، به دلیل عدم شفافیت و عدم تقارن اطلاعاتی، بانک ها ملزم به ارائه بازخورد به جامعه بیش از سایر صنایع هستند. براین اساس، پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر قدرت مدیرعامل بر رابطه بین مسئولیت پذیری اجتماعی و مدیریت سود بانک ها صورت گرفته است. بدین منظور نمونه پژوهش شامل 16 بانک پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرابورس ایران در بازه زمانی سال 1395 تا 1400 برای آزمون فرضیه های پژوهش مورد استفاده قرار گرفت. یافته های حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان دادند که، مسئولیت پذیری اجتماعی بر مدیریت سود بانک ها تأثیر منفی و معناداری دارند. این بدان معناست که افزایش مسئولیت پذیری اجتماعی موجب کاهش عدم تقارن اطلاعاتی و کاهش عدم شفافیت اطلاعات مالی و درنتیجه کاهش مدیریت سود بانک ها می شوند. همچنین یافته های پژوهش نشان دادند، قدرت مدیرعامل در تعدیل رابطه مسئولیت پذیری اجتماعی و مدیریت سود بانک ها نقشی ندارد.
بررسی رابطه استقلال کمیته حسابرسی و تخصص حسابرس در صنعت با مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
حسابرسی می تواند یکی از راه های جلوگیری و کاهش مدیریت سود باشد. حسابرسان متخصص در صنعت یک نقش مهم در نظارت بر فرایند گزارشگری مالی دارند حسابرسان متخصص در صنعت ممکن است مدیریت سود را محدود کنند نه تنها از طریق حسابرسی صورت های مالی بلکه از طریق تعامل خود با مشتری داخلی و مکانیزم های حاکمیت شرکتی که شامل استقلال هیئت مدیره هستند. هدف این تحقیق، بررسی تأثیراستقلال کم یته حسابرسی و تخصص حسابرس در صنعت بر مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادارتهران می باشد. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و از نظر ارتباط بین متغیرها همبستگی است و از نظر هدف کاربردی و از لحاظ رویداد، پس رویدادی است. جامعه آماری پژوهش شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نمونه مورد مطالعه، شامل 140 شرکت پذیرفته شده طی سال های 1395 تا 1399 است. برای پردازش و آزمون فرضیه ها از روش رگرسیونی و داده های تابلویی و همچنین مدل اثرات ثابت استفاده شده است. نتایج به دست آمده حاصل از تجزیه وتحلیل فرضیه ها نشان داد که استقلال کمیته حسابرسی با مدیریت سود رابطه مثبت و معناداری دارد و تخصص حسابرس در صنعت با مدیریت سود رابطه منفی و معناداری دارد.
رابطه مدیریت سود و بازده سهام با توجه به نقش اثرات مقطعی
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۹ (جلد ۲)
119 - 132
حوزههای تخصصی:
بازده سهام را می توان محصول مکانیسم کشف قیمت دانست. در مطالعات مربوط به ارتباط بین مدیریت سود و بازده سهام رابطه، جهت و ماهیت درون زای مدیریت سود، یعنی اثرات مقطعی نادیده گرفته شده است. هدف این پژوهش بررسی رابطه مدیریت سود و بازده سهام با توجه به نقش اثرات مقطعی بتای بازار، اندازه شرکت و اثر ارزش می باشد. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش برگرفته از صورت های مالی 165 شرکت در بازه زمانی 1391-1400 می باشد. پژوهش انجام شده از نظر نوع هدف جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش از نظر ماهیت و محتوایی همبستگی می باشد و برای تجزیه وتحلیل فرضیه از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان داد بین مدیریت سود واقعی و بازده سهام رابطه مثبت و معنی داری وجود دارد و در شرکت هایی با بتای بالاتر، شرکت های بزرگ و شرکت های با ارزش بازار بالاتر، رابطه میان مدیریت سود واقعی و بازده سهام قوی تر است.
ابقا مدیریتی و مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
چشم انداز حسابداری و مدیریت دوره ۶ بهار ۱۴۰۲ شماره ۷۹ (جلد ۲)
173 - 185
حوزههای تخصصی:
مدیریت سود به عنوان فرآیند برداشتن گام های اگاهانه در محدوده اصول پذیرفته شده حسابداری برای رساندن سود گزارش شده به سطح سود مورد نظر تعریف شده است. عمل نزدیک کردن سود گزارش شده به سطح سود از طریق دستکاری حسابداری انجام می گیرد. به نظر می رسد مدیران دارای دانش مالی، توانایی بیشتری برای دستکاری و مدیریت داشته باشند ولی ممکن است انگیزه لازم برای انجام این کار را نداشته باشد و همچنین مدیر عامل در طول دوره تصدی خود به دلایل مختلف از جمله تردید بازار دست به مدیریت سود می زند. پژوهش حاضر به بررسی ابقا مدیریتی و مدیریت سود شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته است که جهت بررسی این پژوهش، نمونه ای شامل 158 شرکت به روش حذف سیستماتیک از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1391 تا 1396 انتخاب گردید. برای اندازه گیری مدیریت سود تعهدی از مدل تعدیل شده جونز و برای مدیریت سود واقعی از 3 شاخص شامل سه شاخص جریان های وجه نقد عملیاتی غیرعادی، هزینه های غیرعادی تولید و هزینه های اختیاری غیرعادی استفاده شد در این پژوهش از روش رگرسیون چند متغیره به صورت ترکیبی (سال- شرکت) به کمک نرم افزار استاتا و همچنین جهت آزمون فرضیه های این پژوهش از مدل حداقل مربعات تعمیم یافته استفاده شده است. نتایج حاصل از برآورد مدل های پژوهش حاکی از آن است که ابقای مدیریتی بر مدیریت سود تعهدی تأثیر منفی و معناداری دارد ولی ابقای مدیریتی بر مدیریت سود واقعی تأثیر مثبت و معناداری ندارد.
تاثیر ساختار مالکیت بر مدیریت سود در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزههای تخصصی:
تاثیر ساختار مالکیت بر مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران سود به عنوان یکی از اساسی ترین و مهم ترین اقلام صورت های مالی در تصمیم گیری های مالی و اقتصادی محسوب می شود که توسط افراد بسیاری مورد توجه قرار می گیرد. اما گاهی اوقات مدیران به دلیل حداکثر کردن منافع خود، ممکن است سود را طوری گزارش کنند که با هدف تأمین منافع عمومی استفاده کنندگان مغایرت داشته باشد. به مجموعه اقداماتی که مدیران در جهت آراستن اطلاعات برای دستیابی به اهداف خاص انجام می دهند، مدیریت سود اطلاق می شود. بر اساس مطالب ذکرشده هدف اصلی این پژوهش، بررسی تأثیر ساختار مالکیت بر مدیریت سود در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می باشد. به منظور دستیابی به هدف کلی پژوهش سه فرضیه تدوین و با استفاده از روش حذف سامانمند نمونه ای متشکل از 114 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1390 لغایت 1396 انتخاب گردید. از اقلام تعهدی اختیاری به عنوان معیاری برای مدیریت سود در نظر گرفته شد و از مدل تعدیل شده جونز برای برآورد اقلام تعهدی اختیاری استفاده گردید. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده با استفاده از مدل رگرسیونی چند متغیره به روش آماری داده های ترکیبی انجام شده است. نتایج حاصل از آزمون فرضیه های پژوهش نشان دهنده اثر منفی و معنادار مالکیت نهادی و مدیریتی بر مدیریت سود و همچنین اثر مثبت و معنادار مالکیت شرکتی بر مدیریت سود می باشد.
بهبود عملکرد کیفیت شرکت ها با استفاده از روش های مدیریت سودآوری
حوزههای تخصصی:
این مقاله در چارچوبی پویا به بررسی رابطه بین مدیریت سود و عملکرد مالی شرکت ها در کشورهای انگلیسی زبان جنوب صحرای آفریقا می پردازد. این مطالعه نشان می دهد که چگونه این رابطه از طریق معیارهای کیفیت خوب عملکرد حاکمیت شرکتی و افشاء جامع تعدیل می شود. یافته ها نشان می دهد که اثرات عملکرد مدیریت سود حتی پس از کنترل درون زایی پویا، همزمانی و ناهمگونی غیر قابل مشاهده مستقل از زمان که در رابطه مدیریت سود و عملکرد طبیعی است، باقی می ماند. همچنین، نتایج از پیش بینی نظریه نمایندگی در رابطه با اثر نظارت کارآمد پایبندی به بهترین رویه ی سیستم های حاکمیت داخلی در محدود کردن اقدامات مدیریت سود شرکت ها و متعاقباً بهبود عملکرد شرکت ها پشتیبانی می کند. علاوه بر این، یافته های این مطالعه در رابطه با تأثیر مثبت مدیریت سود بر عملکرد، که انگیزه های کارآمد-محور را در پشت پرده اقدامات مدیریت سود در آفریقا نشان می دهد، اثبات کرد که بافت آفریقا به طور منحصربه فردی با سایر بازارهای نوظهور که انگیزه های فرصت طلبانه را گزارش می کنند متفاوت است. با توجه به نقش تعدیل کننده کیفیت حاکمیت شرکتی ، مطالعه ما نشان می دهد که تأثیر مثبت مدیریت سود بر عملکرد مالی شرکت ها در حضور کیفیت حاکمیت شرکتی قوی تر است.
تاثیر شهرت، حق الزحمه و تردید حرفه ای حسابرس بر کیفیت حسابرسی در مدیریت سود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر شهرت، حق الزحمه و تردید حرفه ای حسابرس بر کیفیت حسابرسی در مدیریت سود از دیدگاه حسابرسان عضو جامعه حسابداران رسمی ایران می باشد. روش: در این پژوهش از روش کمّی- پیمایشی و ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شد. از میان 230 موسسه حسابرسی عضو جامعه حسابداران رسمی در سال 1401، پرسشنامه ها از طریق ایمیل برای 114 موسسه ارسال گردید که در نهایت 96 پرسشنامه قابل استفاده دریافت شد. برای سنجش سازگاری درونی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ استفاده گردید. ضریب آلفای کرونباخ سطح پایایی قابل قبولی (0.7) را نشان می دهد. داده های حاصل از پژوهش با استفاده از نرم افزارSPSS نسخه شماره 28 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان می دهد که حق الزحمه و تردید حرفه ای حسابرس تاثیر قابل توجهی بر کیفیت حسابرسی در مدیریت سود دارد؛ اما شهرت حسابرس تاثیر مهمی بر کیفیت حسابرسی در مدیریت سود ندارد. این یافته نشان می دهد که حسابرسان برای کسب کیفیت حسابرسی بهتر در شیوه های مدیریت سود، باید بر حق الزحمه حسابرسی به عنوان معیاری از تلاش حسابرسی و تردید حرفه ای بیشتر تاکید نمایند. نتیجه گیری: نتایج این مطالعه می تواند به حسابرسان مستقل کمک کند تا کیفیت حسابرسی خود را در شناسایی و جلوگیری از هرگونه شیوه های دستکاری سود اجرا شده توسط مشتریان افزایش دهند. علاوه بر این، به نهادهای اجرایی مانند سازمان های حسابرسی و بورس و اوراق بهادار در بررسی شرکت هایی که سود خود را مدیریت می کنند، یاری رساند.
بررسی ارتباط فرهنگ با نظریه نمایندگی مبتنی بر رویکرد مدیریت سود(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مدیریت فرهنگی سال سوم بهار ۱۳۸۸ شماره ۳
1 - 19
حوزههای تخصصی:
. این پژوهش به منظور مطالعه ارتباط فرهنگ با نظریه نمایندگی در شرکت های فعال بورس اوراق بهادار تهران به کمک مدل هافستد، ابعاد چهارگانه تئوری نمایندگی را مورد بر رسی قرار داده و ارتباط تأثیر آن بر مولف ه های تئوری نمایندگی یعنی مدیریت سود و کارگریزی کارکنان را مورد ارزیابی قرار داده است . پژوهشگر ضمن ارائه پیشینه ای از پژوهش های انجام گرفته در این زمینه ، به مبانی نظری پژوهش پرداخته است . این پژوهش به روش تجربی و با استفاده از پرسشنامه در بین 209 شرکت به عنوان نمونه جامعه آماری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران به انجام رسیده است . نتایج پژوه ش نشان می دهد که رابط ه ای بین مدیریت سود با مولفه های اجتناب از ابهام، مردگرایی، فاصله قدرت و فردگرایی مشاهده نشده است ولی رابطه بین کارگریزی افراد، با مولفه های اجتناب از ابهام، مردگرایی و فردگرایی مورد تأیید قرار گرفته است
تاثیر مشکل نمایندگی بر قدرت پیش بینی کنندگی سود در شرکت های خانوادگی: نقش میانجی مدیریت سود
حوزههای تخصصی:
کیفیت سود با توجه به ساختار مالکیت شرکت ها از جمله موضوعاتی است که کمتر مورد توجه پژوهشگران قرار گرفته است. این در حالی است که بعضی از ساختارهای مالکیت مانند مالکیت خانوادگی دارای ویژگی های کمّی و کیفی متفاوتی در مقایسه با سایر شرکت ها هستند. یکی از این ویژگی ها، مشکل نمایندگی است که محور پژوهش های مرتبط با شرکت های خانوادگی می باشد. از سوی دیگر، مدیریت سود نیز ممکن است یکی از ابزارهای مشکل نمایندگی قلمداد شود. به همین جهت، این پژوهش درصدد است تا ارتباط بین مشکل نمایندگی و قدرت پیش بینی کنندگی سود به عنوان یکی از جنبه های کیفیت سود را با تأکید بر نقش میانجی مدیریت سود در شرکت های خانوادگی مورد مطالعه قرار دهد. بر این اساس، 340 مشاهده مربوط به شرکت خانوادگی طی سال های 1391 تا 1400 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که مشکل نمایندگی بر مدیریت سود و قدرت پیش بینی کنندگی سود به ترتیب تاثیر مثبت و منفی معنادار دارد. همچنین نتایج بیانگر تاثیر میانجی کامل مدیریت سود بر ارتباط بین مشکل نمایندگی و قدرت پیش بینی کنندگی سود در شرکت های خانوادگی می باشد. به بیان دیگر، مشکل نمایندگی هم به صورت مستقیم و هم به صورت غیرمستقیم و از طریق مدیریت سود (میانجی کامل) بر قدرت پیش بینی کنندگی سود تاثیرگذار است.
Analysing the moderating effect of managerial ability on the relationship between earnings management and cost stickiness: A panel data approach
حوزههای تخصصی:
مدیران همواره در تلاشند که در راستای اهداف خاصی که دنبال می کنند، مبلغ سود گزارش شده را دستکاری نمایند. مسئله اصلی در رابطه با این مطلب، این است که چرا مدیران به دنبال دستکاری سود هستند، چگونه سود را مدیریت می کنند و پیامد های این گونه رفتار چیست ؟ رفتار نامتقارن هزینه ها باعث می شود که مدیران شرکت ها در مواقع لزوم برای کاهش ضرر و زیان هایشان دست به مدیریت سود بزنند که با این کار از رفتار نامتقارن هزینه جلوگیری می شود . مدیران یک شرکت اغلب مسائلی نظیر برنامه ریزی و کنترل در شرکت های تجاری روبرو هستند. در مرحله برنامه ریزی مدیران به اطلاعات مربوط به گرایش هزینه ها جهت پیش بینی هزینه های آتی نیاز دارند. هدف از انجام این مطالعه بررسی تأثیر توانایی مدیران بر رابطه بین مدیریت سود و چسبندگی هزینه می باشد. بدین منظور اطلاعات مربوط به 137 شرکت پذیرفته شده در بورس تهران در بازه زمانی 1396-1400 جمع آوری گردید. پس از انجام آزمون های آماری و انتخاب روش اثرات ثابت مدل به علت وجود مشکل ناهمسانی واریانس با روش GLS برآورد گردید. نتایج نشان می دهند که مدیریت سود رابطه مثبت و معناداری با چسبندگی هزینه داشته و توانایی مدیریت این ارتباط را تضعیف می کند.
بررسی تاثیر هموار سازی سود بر قدرت پیش بینی کنندگی سود هر سهم در شرکت های تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
منبع:
مهندسی مدیریت نوین سال ۱ پاییز ۱۳۹۱ شماره ۲
165 - 176
حوزههای تخصصی:
این تحقیق به بررسی تاثیر هموارسازی سود بر قدرت پیش بینی کنندگی سود هر سهم در شرکتهای تولیدی پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. برای اندازه گیری هموارسازی سود از اقلام تعهدی اختیاری و اقلام تعهدی غیراختیاری استفاده شده است. جامعه آماری با در نظر گرفتن ویژگیهای تعیین شده شامل 517 شرکت پذیرفته شده در بورس در دوره زمانی 5 ساله از سالهای 1385-1389 می باشد. همچنین دو فرضیه طراحی شد که با استفاده از آزمونهای آماری مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاکی از آن است که در فرضیه اول بین بازده مرکب و سود هر سهم شرکتهای پذیرفته شده در بورس رابطه معناداری وجوددارد و فرضیه دوم با عنوان ارتباط بین هموارسازی سود و ثبات سود شرکتهای پذیرفته شده در بورس رد می شود.