مطالب
نمایش ۴۱ تا ۶۰ مورد از کل ۶۶ مورد.
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۸
105-123
حوزههای تخصصی:
زندگی روستایی همواره ویژگی های متمایزی داشته، این ویژگی ها در گذشته پررنگ تر از امروز بوده است؛ ازجمله این ویژگی ها وجود دو ضلع مهم و تعیین کننده ارباب (مالک و زمین دار) و رعیّت بوده است. در گذشته ارباب نقش سرنوشت سازی در زندگی رعیّت داشته است، امّا امروزه این مناسبات تا حدّ زیادی کم رنگ شده است. رابطه بین این دو همواره مورد توجّه نویسندگان در ادبیّات داستانی بوده است و ادبیّات داستانی عربی و فارسی نیز از این توجّه برکنار نبوده اند. دو نویسنده مصری و ایرانی؛ یعنی «نجیب محفوظ» و «احمد محمود»، در داستان های «الجبّار» از مجموعه داستان دنیا الله و «برخورد» در مجموعه داستان زائری زیر باران، ظلم ارباب بر رعیّت را سوژه داستان خود قرار داده اند. این مضمون مشترک، ویژگی های ساختاری و محتوایی مشترکی را بین دو داستان به وجود آورده است و به طبع، به خاطر تفاوت سبک داستان نویسی و جغرافیای متفاوت فرهنگی دو نویسنده، تفاوت هایی بین دو اثر وجود دارد. در جستار پیش رو، شباهت ها و تفاوت های بین دو داستان بررسی و تحلیل شد. نتیجه کلّی پژوهش حاضر این است که در این دو داستان، جنبه های ساختاری همچون شخصیّت و روایت گری تحت تأثیر محتوای مناسبات ارباب رعیّتی است. به طبع، استقلال سبکی دو نویسنده نیز، باعث ایجاد برخی تفاوت ها بین دو داستان شده است.
بررسی تطبیقی اندیشه پسااستعماری در رمان ذاکره الجسد احلام المستغانمی و همسایه ها احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش ادبیات معاصر جهان دوره ۲۴ پاییز و زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲
307 - 334
حوزههای تخصصی:
ادبیات عصاره ی فرهنگ و تبلور نگرش جمعی یک قوم به زمان می باشد که به صورت مکتوب یا شفاهی تصویر می گردد، اما یکی از وجوهی که در ادبیات معاصر نادیده گرفته شده است، توجه به پیوندهای ادبیات داستانی معاصر با جریان های سیاسی روزگار آن است. پسااستعماری درگیر تأثیرات استعمار و عملکرد آن بر فرهنگ ها ورسوم و جوامع استعمار زده است. در این تحقیق رمان های معروف «همسایه» های احمد محمود و داستان بلند (ذاکره الجسد) «خاطرات تن» احلام استغانمی از منظر خوانش نظریه ی پسااستعماری بررسی و مطالعه شده است.. . یافته های این تحقیق و تحلیل مولّفه های پسااستعماری آن(تقابل شرق و غرب، فرودست، دیگری، آگاهی) حاکی از آن است که مستغانمی و احمد محمود در رمان ذاکره الجسد و همسایه ها با استفاده از تعبیرهای مستقیم و غیرمستقیم در صدد کشف و نقد تلاش های استعمار نوین در جهت نابودی هویت و استقلال سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ملل مشرق زمین، خصوصاً کشورهای اسلامی می باشد.
تحلیل تطبیقی دو مکتب واقع گرایی و نمادگرایی در آثار نجیب محفوظ و احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مؤلّفه های ادبیّات تطبیقی در جهان، شکل گیری مکتب رئالیسم و سمبلیسم و تأثیر این مکاتب در آثار نویسندگان معاصر است. دو ملّت ایران و عرب، در طیّ روابط تاریخی با کشورهای اروپایی، از این مهم
بی بهره نمانده و آثار ارزشمندی را مطابق اندیشه ها و نظریه های این مکاتب ادبی عرضه کرده اند. مکتب رئالیسم (واقع گرایی) از جمله مکاتبی است که با توجّه به اوضاع و احوال جامعه وارد عرصه ادبی و داستان نویسی شد و مکتب سمبلیسم (نمادگرایی) نشانه ها و اشاره های هنرمندانه ای است که مطالب را بر خواننده القا داده و او را در ابهام فرومی برد. نجیب محفوظ و احمد محمود از داستان نویسان معاصر در مصر و ایران هستند که قالب قصصی را برای بیان ضعف اوضاع اجتماعی، سیاسی و اقتصادی جامعه برگزیدند و در میدان مکتب واقع گرایی و نمادگرایی، اسلوبی جدید و مضامینی نو را به تصویر کشیدند.
هدف این جستار، ارائه مباحث نظری در زمینه ادبیّات تطبیقی و پیوند آن با دو مکتب رئالیسم و سمبلیسم است و تبیین تأثیر آن ها در آثار نویسندگان معاصر ایران و عرب که شامل انعکاس مضامین اجتماعی فقر، فساد اخلاقی، تناقض دو نسل و بحران روحی طبقه بورژوایی است. پژوهشگران این مقاله، با ذکر تاریخچه
داستان نویسیِ معاصر عربی و فارسی در پرتو این دو جریان به تحلیل زندگی و آثار دو نویسنده (نجیب و احمد محمود) و نفوذ دو مکتب رئالیسم و سمبلیسم در ادبیّات معاصر دو ملّت ایران و عرب مطابق مؤلّفه های مکتب آمریکایی پرداخته اند و سپس به روش توصیفی – تحلیلی به معرّفی و بیان تأثیر مکتب های ادبی در توسعة تعاملات ادبی و فرهنگی میان ملّت ها در سایه سار ادبیّات تطبیقی رسیده اند.
بومی گرایی رئالیستی در اقلیم جنوب (مطالعه مورد پژوهانه: رمان «داستان یک شهر» احمد محمود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رئالیسم به معنای واقع گرایی است و هدف از آن نمایش دنیای واقعی، عینی و بیرونی و روایت و تحلیل پدیده ها، با نگاه علّت و معلولی از طریق بازآفرینی دقیق جزئیات زندگی است که در مفهومی خاص برای اشاره به جنبش ادبی قرن نوزدهم فرانسه و در مفهومی عام به سبکی ادبی اطلاق می شود که هنوز در ادبیات داستانی استمرار دارد. یکی از جلوه های جمالی این مکتب، «داستان اقلیمی» است که غالباً سویه ای رئالیستی دارد و گواه آن است که عمده ترین مواد اوّلیه و شالوده اصلی در ساخت و بافت یک اثر ادبی به خاستگاه اقلیمی نویسنده باز می گردد. از میان داستان نویسان ایران، احمد محمود از آن دست نویسندگانی است که در رمان هایش با بسامد بالایی از مؤلّفه های رئالیستی مواجه می شویم. او به عنوان یکی از شخصیت های تأثیرگذار در پیشبرد ادبیات اقلیمی، اغلب رمان های خود به ویژه رمان «داستان یک شهر» را در جغرافیایی کاملاً بومی ذیل مکتب رئالیسم عرضه کرده است. این پژوهش بر آن است تا با رویکردی توصیفی – تحلیلی، ضمن معرّفی مباحث کاربردی در حوزه واقع گرایی، چگونگی بازتاب مؤلّفه های رئالیسم بومی در اقلیم جنوب را در رمان مذکور در دو حوزه ساختار (فرم) و محتوا مورد کاوش و تحلیل قرار دهد. یافته ها نشان می دهد احمد محمود به واسطه علاقه وافر به تاریخ و ذکر واقعیات روز جامعه و نیز عشق و دلبستگی تعصّب آمیز به جنوب و مظاهر اقلیمی، در زمره رئالیست های اقلیم گرا جای می گیرد.
تطبیق انتقادی داستان «دریا هنوز آرام است» از احمد محمود با مؤلفه های مکتب ناتورالیسم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۴
19 - 35
حوزههای تخصصی:
مکتب های ادبی به این دلیل که نشان دهنده مؤلفه های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی هر دوره هستند، معیارهایی مهم برای درک ویژگی های ادبی ادوار مختلف محسوب می شوند. یکی از این مکتب ها ناتورالیسم است که در آغاز از طریق ترجمه آثار نویسندگان آمریکایی و اروپایی در دوره مشروطه به ادبیات داستانی فارسی راه یافت. احمد محمود به عنوان یکی از نمایندگان برجسته ناتورالیسم، قواعد و مؤلفه های این مکتب را به نیت بازگویی نقدهای اجتماعی و تشریح احوالات مردم در داستان های خود دخالت داده است. بررسی توصیفی- تحلیلی مهم ترین ویژگی های ناتورالیستی «دریا هنوز آرام است» نشان می دهد که با توجه به عناصری همچون «جنبه های فیزیولوژیکی»، «شکستن حرمت کاذب واژگان»، «نفی آزادی و باور به جبر تاریخی و اجتماعی»، «سبک محاوره ای»، «توصیف دقیق و شرح جزئیات»، «محدودیت توانایی های جسمانی»، «خلق شخصیت هایی با خوی حیوانی» و «پایان غم انگیز داستان»، داستان مذکور واکنشی ادبی نسبت به ضعف ها و محرومیت های عمدتاً اقتصادی جامعه ایران در دهه های سی و چهل خورشیدی به شمار می آید. محمود در مواردی با توجه به بافت فرهنگی و دینی گروه هدف، از برخی مؤلفه های ناتورالیسم عدول کرده که «عدم توجه به تأثیر ژنتیک در زندگی افراد»، «بسامد پایین واژگان تابو» و «پرداختن به مسائل ورای طبیعت در سطحی محدود» از آن جمله است.
رئالیسم اجتماعی در آثار احمد محمود (با تکیه بر سه عنصر درون مایه، شخصیت و حادثه)
حوزههای تخصصی:
احمد محمود، داستان نویس معاصر تلاش کرده که در آثارش شرایط حاکم میان فرد و اجتماع را وصف کند. در داستان های او توصیف زندگی مردم عادی، نیازها و نگرانی هایشان طی جو حاکم بر نظام اجتماعی، در قالب روایت های داستانی گنجانیده شده اند. این نوع داستان پردازی، سبک وی را در زمره نویسندگان متمایل به رئالیسم اجتماعی قرار داده است. گرایش محمود به واقع گرایی، همچنین وجود نشانه های رئالیسم اجتماعی در رمان هایش، دلیلی ب رای ب ررسی آث ار داست انی وی است. بدین سبب پژوهش حاضر با طرح این سؤال که وجود چه مشخصه هایی، آثار محمود را ذیل سبک واقع گرایی اجتماعی قرار می دهد، شکل گرفته است. در این بررسی هدف اصلی، روشن تر کردن هرچه بیشتر فضای رئالیستی رمان های محمود و سبک رئالیسم اجتماعی وی با تأکید بر تحلیل سه عنصر درون مایه، شخصیت و حادثه بوده است. در این پژوهش، با مطالعه منابع کتابخانه ای و رویکردی توصیفی- تحلیلی، به بررسی مشخصه های رئالیسم اجتماعی در رمان های همسایه ها، داستان یک شهر، زم ین سوخته، مدار صفردرجه و داستان کوتاه بازگشت که بارزترین نمونه های آثار رئالیستی محمود به شمار می آیند، پرداخته است. حاصل آنکه، محمود با ذکاوتی خاص در انتخاب موضوعات اجتماعی به عنوان درون مایه آثار، خلق شخصیت های داستانی به عنوان تیپ هایی که نمونه هایی از افراد زندگی روزمره ما هستند و قرار دادنشان در حوادثی قابل باور، توانسته است آثاری با سبک واقع گرایی اجتماعی خلق نماید.
گفتگو: من یکی از ان آدمها هستم (زندگی و آثار احمد محمود به بهانه درگذشت او)
بررسی تطبیقی کارکرد ساختاریِ شگرفی در درخت انجیر معابدِ احمد محمود و عمارت هفت شیروانی ناتانیل هاثورن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این پژوهش، با مقابله درخت انجیر معابدِ احمد محمود و عمارت هفت شیروانی ناتانیل هاثورن، و با استفاده از تعریف اولریش وایْس اشتایْن از مفهوم «تأثیر» در ادبیات تطبیقی، چنین استدلال شده است که محمود از رمان هاثورن تأثیر گرفته است. همچنین در این مقاله، با تمرکز بر مؤلفه شگرفی، به مثابه یکی از مهم ترین جنبه های تشابه دو رمان، و تأکید بر کارکرد ساختاری متفاوت شگرفی در بافت دو متن، بر خلاقیت و اصالت نویسنده تأثیرپذیر تأکید کرده ایم تا رابطه میان دو نویسنده از مقوله تقلید (به تعبیر وایس اشتاین) متمایز شود. هدف از برجسته کردن این تفاوت نشان دادن اصالت رمان محمود در بافت تاریخی خویش، به مثابه اثری پسامدرن است. در هر دو رمان، نویسندگان با استفاده از سازوکارهای روایی شناخته شده ، نظیر منتسب کردن روایت به خرافه و استفاده از روایت ذهنی، حوادث شگرف را توصیف کرده، و با این کار، خواننده را در مورد ماهیت طبیعی یا فراطبیعی حوادث دچار تردید می کنند. این شیوه روایت در بخش پایانی رمان محمود دگرگون گشته، پدیده های شگرف، به مثابه واقعیت انکاناپذیر عرضه می شوند. در این بررسی تفاوت کارکرد مؤلفه شگرفی را در درخت انجیر معابد،بر اساسبوطیقایِ پسامدرنِ این رمان، تشریح کرده ایم. رمانِ محمود، به مثابه روایتی پسامدرن، مرز میان تاریخ و افسانه، واقعیت و خیال، و طبیعت و فراطبیعت را از میان برمی دارد و برخلاف رمانِ هاثورن، دغدغه بازنمایی واقعیت بیرونی را ندارد.
بررسی تطبیقی مؤلفه های مارکسیستی رمان ژانی گل اثر ابراهیم احمد و دختر رعیت اثر محمود اعتمادزاده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۶۳
1 - 14
نقد مارکسیستی گونه ای از نقد ادبی است که از ارتباط جامعه و ادبیات سخن می گوید. در نقد مارکسیستی ادبیات را بر اساس شرایط تاریخی پدیدآورنده آن تحلیل می کنند. بنابراین برای نقد مارکسیستی شناخت زمینه تاریخی آن نیز ضرورت دارد با اشغال ایران و عراق و منطقه کردستان بعد از جنگ جهانی اول توسط نیروهای متفقین و روسیه، جریانی بر ادبیات فارسی و کردی مسلط می شود که بسیاری از نویسندگان آن ها را تحت تأثیر مارکسیسم و کمونیسم روسیه قرار می دهد. جامعه ایران در خلال و بعد از جنگ جهانی اول به دلیل ناکارآمدی نظام حاکم درگیر مشکلاتی همچون؛ فقر و تنگدستی، وجود نظام طبقاتی و فشار حاکم بر مردم توسط حکومت وقت بوده است، کردستان عراق نیز از دیرباز محل نزاع با دولت و حکومت های مرکزی وقت خود در پی یافتن حکومت و دولتی مستقل بوده است، اندیشه ناسیونالیست کردی در کردستان عراق و نیز تأثیرپذیری جامعه ایران و کردستان عراق از جریان های کمونیستی و مارکسیستی بعد از جنگ جهانی اول این زمینه را فراهم می کند که به بررسی آثار نویسندگان ادبیات فارسی و کردی و تأثیرپذیری آن ها از این جریان ها پرداخته شود. در این پژوهش به نقد مارکسیستی رمان ژانی گل و دختر رعیت که می توان گفت در ادبیات فارسی و کردی هر دو اثر جزو نخستین داستان های واقع گرای اجتماعی هستند بر اساس مؤلفه های نقد مارکسیستی پرداخته شده است و پس از بررسی هایی که در این پژوهش انجام گرفته مشخص شده است که؛ محمود اعتمادزاده و ابراهیم احمد رمان هایشان را وسیله ای برای بیان افکار خود قرار داده اند.
بازتاب نابرابری اجتماعی و شکاف طبقاتی در دو رمان ""همسایه ها"" احمد محمود و «عمارت یعقوبیان» علا اسوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
تاثیر مولفه های پست مدرن بر داستان نویسی مکتب جنوب -با رویکردی به رمان «همسایه ها» احمد محمود -(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ۷ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
152 - 182
حوزههای تخصصی:
پست مدرن به معنای نوگرایی و تجدد گرایی ترجمه شده است. برخی از نویسندگان ایرانی با توجه به اوضاع سیاسی، اجتماعی و فرهنگی کشور و با قرار گرفتن در جریان فکری این مکتب یا تحت تاثیر ساخت و زبان ویژه ی پست مدرن آثار خود را پدید آوره اند.احمد محمود (۱۳81-۱۳10) از جمله داستان نویسان –مکتب جنوب - است که در مسیر تاریخی و سیاسی- ملی شدن صنعت نفت - این مکتب ادبی و فلسفی قرار دارد. بر این اساس ، در مقاله پیش رو می کوشیم تا پیشینه ی این مکتب را با بررسی مفاهیم و مولفه های پست مدرن از جمله (نفی کلّیت و جامعیت ، انکار هویت انسجام یافته فرد و اجتماع ، اعلان پایان پذیرفتن و بی اعتباری ایدئولوژی ، انکار حقیقت ثابت و عینی و..) در داستان همسایه ها احمد محمود به عنوان یکی از نمایندگان مکتب جنوب مورد بررسی و تحلیل قرار دهیم. حاصل آنکه هویت بومی و اقلیمی و محوریت مضامین اجتماعی در حقیقت مثلث توفیق ادبیات داستانی احمد محمود را تشکیل می دهد. نگارنده این مقاله کوشیده است از رهگذر بررسی و تحلیل داستان همسایه ها میزان بهره گیری این نویسنده داستانهای اقلیمی از مفاهیم و مولفه های پست مدرن را تبیین نماید.
التقنیات القصصیه في الروایه العربیه والفارسیه؛ الخبز الحافي ل محمد شکري وهمسایه ها (الجیران) لـ احمد محمود؛ أنموذجین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال دوازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۷
55 - 69
تقنیات الروایه تعنی کیفیه معالجه المضامین وتوظیف العناصر الروائیه وطرقأسالیب توظیفها فیکتابه القصه. یرى النقاد أنها أهم عنصر فی الکتابه. یحاول البحث الکشف عن تلک التقنیات فی الروایتین: الخبز الحافی (1972) للکاتب والروائی المغربی محمدشکری و همسایه ها (الجیران) للروائی الأهوازی أحمد محمود. حیث عکسا فی روایتیهما بعضا من تجاربهما فی حیاتهما. لذلک، یمکن أن نطلق علی روایتیهما «السیره ذاتیه» أو الأطوبیوغرافیه.. فقد کانت الروایتان متشابهتین فی البنی والمضمون وقد تم معالجه التشابهات فی مقاله أخری. تسعی هذه الورقه البحثیه أن تزیح الستار عن تلک التقنیات الروائیه فی روایتی الخبز الحافی و الجیران ذات الطابع الأطوبیوغرافی. فخرج البحث بنتائج أهمها: توظیف مختلف التقنیات اللغویه لترسیخ لغه الکاتب وأسلوبه الخاص فی الروایه، سیمائیه العنوان، امتزاج الواقع بالحوادث المصنوعه، معالجه القضایا الواقعیه واجتناب التنظیر، توظیف الصراحه وعدم الإلتواء واللف والدوران فی سرد الأحداث توظیف اللغه العامیه فی خلق الفضاء الروائی، إشراک القاریء فی الروایه عبر ترک وصف الأشیاء له باعتباره المؤلف الآخر.
بررسی تطبیقی هویت انسان در جنگ در رمان های زمین سوخته احمد محمود و وداع با اسلحه ارنست همینگوی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ادبیات تطبیقی دوره ۱۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۷۰
145 - 157
حوزههای تخصصی:
مقاله حاضر به نقد و بررسی مولفه های پایداری و ادبیات جنگ در دو رمان ایرانی و انگلیسی می پردازد تا تفاوت های فرهنگی و ایدئولوژیک نویسنده آنها را در به تصویر کشیدن هویت انسانی در دوران جنگ در این آثار نشان دهد. برای این منظور دو رمان زمین سوخته احمد محمود و وداع با اسلحه ارنست همینگوی انتخاب شده است تا مفهوم اصلی آنها از نظر ساخت شخصیت های معنادار مورد کنکاش قرار گیرد. نویسنده این مقاله معتقد است تفاوت های بنیادی در نحوه پرداختن به مفهوم انسان، جنگ و هویت اگزیستانسیال در این آثار دیده می شود که در نهایت باعث شکل گیری داستان هایی با پیرنگ های مختلف و هویت های متفاوت می شود که از نظر معرفت شناختی و نوع نگرش به رسالت انسان در ساخت هویت مستقل خود و جهان بینی او در راستای اجرای وظایف انسانی نسبت به سایر انسان ویژگیهای متمایز بیشماری دارند. برای بررسی ساختار هویتی این دو رمان از نظریه هویت اگزیستانسیالیستی ژان پل سارتر استفاده شده است.
بازنمایی هویت دینی در رمان های پس از انقلاب اسلامی: مطالعه موردی: رمان داستان یک شهر اثر احمد محمود
حوزههای تخصصی:
مقایسه ی مؤلفه های سبک رئالیستی و مدرنیستی (با تاکید بر داستان های کوتاه احمد محمود و مصطفی مستور)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
کارکردهای تعین بخش «زمان» در رمان رئالیستی براساس رمان همسایه ها از احمد محمود و کوچة مدق از نجیب محفوظ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بنابه تعریف فرمالیستی، عناصر متن باید در خدمت «ادبیت» یعنی بیان غیرمستقیم و غیرهنجاری یا زیباشناختی زبان باشند؛ ازاین رو، زمان نیز باید به این شیوه، کارکرد زیباشناختی بیابد. به منظور تبیین این وجه از کارکرد زمان، در پژوهش حاضر دو رمان رئالیستی، یکی از نویسندة مصری نجیب محفوظ ( کوچة مدق) و دیگری از نویسندة ایرانی احمد محمود ( همسایه ها)، تحلیلِ روایی شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد وجوه روایی زمان در نظریة ژنت صرفاً نوعی دستور کاربرد زمان و وجوه روایی آن است و نمی تواند وجه زیباشناختی و دلالت های ثانویة زمان را در راستای کارکرد ادبی آن توضیح دهد. در پژوهش حاضر، این کارکردها در چهار موردِ تعین بخش شناسایی شده است: «حادواقعی سازی» (بیش ازحد واقعی جلوه دادن وقایع داستان)، «تعین بخشی به خوانش» (محدود کردن تفسیرهای ذهنی خواننده به مدلول های خاص)، «لنگرسازی» (ایجاد توهم تطبیق فضای داستان بر فضای واقعی و کنونی جامعه) و «تعین بخشی به کنش» (برانگیختن رفتارهای اجتماعی خاص در مخاطب). همچنین، بالاترین وجه زیباشناختی زمان در جاهایی نمود می یابد که زمان نه براساس نشانه های زمانی مستقیم (ذهنی)، بلکه برمبنای زمان غیرمستقیم (ابژکتیو) و با «تنیدگی زمان و مکان» بیان می شود که باعث آمیزش وجوه مختلف حسی- ادراکی و شکل گیری «عواطف همدلانه» می شود. در این وضعیت ها، چنانچه شتاب منفی در ابتدای روایت قرار گرفته باشد، تابع آن در قالب واکنش های هیجانی انفجاری نمود می یابد و برعکس؛ و این نشان می دهد ارزش معنایی در متن هرگز ازبین نمی رود؛ بلکه همواره از شکلی به شکل دیگر تغییر می یابد.
بررسی تطبیقی بومی گرایی در رمان (مطالعه موردپژوهانه: دو رمان «بین القصرین» نجیب محفوظ و «داستان یک شهر» احمد محمود)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
کاوش نامه ادبیات تطبیقی سال هشتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۹
82-103
حوزههای تخصصی:
یکی از ویژگی های بارز در آثار نویسندگان ریالیست، پرداختن به عناصر بومی است؛ به گونه ای که خواننده پس از مطالعه آن ها، با انبوهی از ویژگی های اقلیمی و منطقه ای روبه رو می شود که او را هرچه بیشتر با خصوصیات جغرافیایی، فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زمان و مکانی که داستان در آن روی می دهد آشنا می کند. «نجیب محفوظ» و «احمد محمود»، دو رمان نویس مشهور ریالیست مصری و ایرانی هستند که به خوبی توانسته اند عناصر بومی و اقلیمی را در آثار خود بازتاب دهند و می توان گفت که این ویژگی در دو رمان «بین القصرین» و «داستان یک شهر» از این دو نویسنده نمود بیشتری یافته است. این وجه مشترک بین دو رمان، موضوع مقاله حاضر است. مهم ترین نتایج به دست آمده بیانگر آن است که وصف طبیعت و کاربرد کلمات و واژه های محلی در هردو رمان وجود دارد و بیشترین بروز آن در رمان محمود در نام های اشخاص و فرهنگ و سنت های آنان است و در رمان محفوظ، بیشترین کاربرد بومی گرایی در اسامی مکان هایی چون مسجد و مدرسه است. روش کار در پژوهش حاضر، متکی بر مکتب تطبیقی آمریکایی، به صورت توصیفی - تحلیلی است، به این صورت که پس از استخراج تمامی نمونه های دو رمان، به تحلیل آن ها پرداخته شده است.
بررسی شخصیت خالد قهرمان داستان در رمان همسایه ها، داستان یک شهر و زمین سوخته احمد محمود از دیدگاه جامعه شناسی جورج لوکاچ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های اخلاقی سال ۱۵ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۵۷)
229 - 250
حوزههای تخصصی:
هدف جامعه شناسی ادبیات، بیان پیوندهای جامعه و ادبیات و نیز آشکارسازی چگونگی بازتاب واقعیت های اجتماعی در آثار ادبی به ویژه در رمان است. لوکاچ به عنوان یکی از بزرگ ترین نظریه پردازان حوزه جامعه شناسی ادبیات، سعی داشت تاثیر متقابل بین ساختارهای اجتماعی و ساختارهای ادبی نشان دهد. او رمان را انعکاس زندگی اجتماعی عصر نویسنده و نیز زاییده جهان نگری خاصش می داند. احمد محمود از داستان نویسان رئالیست است که محور داستان هایش بیان نوع زندگی اجتماعی انسان های زمانه اش بوده است و این مسئله را می توان در آثار او مشاهده کرد؛ از این رو می توان سه رمان همسایه ها، داستان یک شهر و زمین سوخته را بر اساس نظریه جامعه شناسی جورج لوکاچ مورد بررسی قرار داد و فرضیه های زیر را مطرح کرد: 1-رمان های اجتماعی می توانند در جهت اصلاح و بهبود ساختار ها و نگرش های فرهنگی- اجتماعی مؤثر باشند.2-رمان های معاصر، نه تنها می توانند با دیدگاه واقع گرایانه ی خود، آینه ی تمام نمای جامعه باشند، بلکه متقابلا می توانند بر روی جامعه از دیدگاه فرهنگی- اجتماعی و حتی سیاسی نیز تأثیر گذار باشند و سبب تغییر و تحولات فکری در خوانندگان خود گردند. 3-با توجه به نظریات جامعه شناختی جورج لوکاچ، تحلیل جامعه شناختی این سه رمان می تواند راهنمای شناسایی جهان بینی وی باشد.
تطبیق و بررسی ویژگی های اقلیمی و روستایی در رمان های «زائری زیر باران» اثر احمد محمود و «الربیع العاصف» اثر نجیب الکیلانی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
جستارنامه ادبیات تطبیقی سال ششم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱۹
180 - 201
حوزههای تخصصی:
ادبیّات اقلیمی به عنوان یکی از زیرشاخه های مهم ادبیّات داستانی در تحولات اجتماعی و سیاسی اکثر جوامع تأثیر داشته است. احمد محمود و نجیب کیلانی، دو نویسنده بزرگ معاصر فارسی و عربی، از جمله نویسندگان متعهد با اتکا به فرهنگ بومی، مشکلات جامعه را مطرح و اذهان را برای چاره جویی و درک آن ها در قالب داستان های خود فرا می خواندند. داستان «الربیع العاصف» از آثار نجیب کیلانی در مورد روستایی با امید و رنج در امتداد تحولات تاریخی معاصر مصر در اواخر قرن بیستم است. داستان «زائری زیر باران» اثر احمد محمود نیز انعکاس اوضاع اقلیم جنوب و مصائب مردم را با چیره دستی در صحنه های نمایش داستان با نگاه نویسنده نقاد به تصویر کشیده است. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی از محدوده مورد مطالعه به بررسی و ارزیابی عناصر اقلیمی با روش کیفی- تطبیقی پرداخته است. ابتدا منابع اولیه در حیطه های جغرافیایی و محلی استخراج شده از آثار احمد محمود و نجیب کیلانی در ارتباط با پیامدهای اجتماعی مورد بررسی قرار گرفته است. اهمیت بررسی این موضوع زمانی آشکار می شود که در صورت شناخت تأثیر هویت بومی و محلی بسیاری از مشکلات اجتماعی و فرهنگی در جوامع اسلامی نیز حل می شد. نتایج حاصل از این پژوهش برای دست یابی به عناصر اقلیمی و بومی تأثیرگذار بمنظور اهداف توسعه پایدار لازم و ضروری است.
بررسی تطبیقی شبکۀ مفهومی و عناصر روایی دو رمان ژانر جنگ: وداع با اسلحه اثر ارنست همینگوی و زمین سوخته اثر احمد محمود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ژانرجنگ، نوعی ادبی است که بیش از آن که به جنگ و گفتمان غالبِ برآمده از پیامدهای تاریک و شوم آن بپردازد، ماهیت ادبیات ضد جنگ دارد و پیام آن صلح و دوستی است. دو رمان وداع با اسلحه، اثر ارنست همینگوی و زمین سوخته اثر احمد محمود، دو نمونه مناسب از ادبیات ضد جنگ در دو بافت موقعیتی متفاوت از دو نویسنده ایرانی و آمریکایی هستند که آیینه شفافِ نابسامانی های اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی جامعه درگیر جنگ به شمار می روند. بررسی تطبیقی این دو رمان و تحلیلِ شبکه مفهومی، عناصرساختاری و روایی آن ها، ما را به سنجش تطبیقی پیرنگ داستانی، کاربرد عناصر زبانی و سبکی و فرم و ساختار این دو رمان هدایت می کند. به رغم توانایی و قابلیت این دو رمان در ارائه هنرمندانه رویدادهای مربوط به جنگ، شیوه متفاوت روایت در رویکرد روایی دو نویسنده، شبکه مفهومی و درون مایه های آن ها و نیز عناصر ساختاری و پردازش داستانی و فرم، به اضطراب متن در زمین سوخته و وقار وآرامش در متن وداع با اسلحه انجامیده است و ازاین رو، اگرچه زمین سوخته، نمونه بومیِ درخور اعتنایی از ژانر جنگ به شمار می رود ولی وداع ب ااسلحه بر بلندای نوع ادبی رمان و در مرتبه ای فراتر از ژانر جنگ ایستاده است.