پژوهش های مدیریت عمومی (پژوهش های مدیریت سابق)
پژوهش های مدیریت عمومی سال 18 تابستان 1404 شماره 68 (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزههای تخصصی:
سیستم های خط مشی گذاری عمومی، در گذشته، در همه ی مراحل خط مشی از شناسایی مشکل گرفته تا خاتمه بخشی و مستندسازی بود؛ در مقایسه هزینه و منفعت دقیق گزینه ها، ناتوان بودند. در این دوران، دانشمندان تلاش می کردند با توسعه ی ادبیات دانش خط مشی گذاری و خط مشی پژوهی بتوانند ظرفیت های بالقوه ای برای موفقیت خط مشی های عمومی فراهم آورند و نوعی بینش راهبردی کلان در مواجهه با مسائل عمومی در اختیار خط مشی گذاران (فارغ از سنجش همه ی بدیل های ممکن) قرار دهند تا شاید با آزمون و خطا و در بسیاری از موارد، فارغ از پیامدهای تسلسلی هزینه های مادی، اجتماعی و حتی فرا نسلی، مساله ی عمومی را در قالب مدل های رضایت بخش، حل کنند. اما، امروزه، به دلیل ظرفیت بی نظیر دانش حاصل از هوش مصنوعی و هوش تصمیم گیری مبتنی بر داده، تحقق مدل خط مشی گذاری عقلایی عملی تر به نظر می رسد. گویا با دسترسی انسان به هوش مصنوعی و ظرفیت پردازش میلیون ها داده و اطلاعات در کسری از ثانیه امکان بازگشت به عقلانیت در دانش خط مشی گذاری تحقق یافته است. پژوهش پیشِ رو تلاش دارد با ملاحظه امکان استفاده از هوش مصنوعی در طراحی الگوی خط مشی گذاری، در جهت بیشینه کردن منفعت ها و کمینه کردن هزینه ها، در چهار عرصه ی اداره عمومی، سیاسی، اقتصادی و حیات اجتماعی، گام بردارد. پژوهش حاضر درصدد است در پرتو پاداریم ساخت گرایی و بر اساس راهبرد داده بنیاد کلاسیک و مصاحبه با ۱۱ نفر از خبرگان متخصص در حوزه های علم اداره، خط مشی گذاری عمومی، دانش هوش مصنوعی، برنامه نویسی و فلسفه ی زبان بتواند نوعی الگوی جامع با دو بخش حاصل آورد: بخش اول، ویژگی های خط مشی تراز عمومی را نشان می دهد و بخش دوم، ظرفیت ها و اکوسیستم خلاقیت و نوآوری دانش خط مشی گذاری و هوش مصنوعی را مدنظر قرار می دهد.
بررسی رابطه میان عوامل اثربخشی آموزش الکترونیکی و یادگیری خودتنظیم با نقش تعدیلگر ویژگی های شخصیتی (مورد مطالعه: دانشجویان دانشگاه تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه میان عوامل اثربخشی آموزش الکترونیکی و یادگیری خودتنظیم با در نظر گرفتن نقش تعدیلگر ویژگی های شخصیتی صورت پذیرفته است. پژوهش در گروه پژوهش های کاربردی، پیمایشی و بر اساس معیار ماهیت داده ها و مبنای پژوهش یک پژوهش کمی است. اصلی ترین ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش 3 پرسش نامه استاندارد، و جامعه آماری این پژوهش شامل دانشجویان دانشگاه تهران است. حجم نمونه در این پژوهش با استفاده از نرم افزار نمونه گیری Spss Sample power برابر با 351 نفر و شیوه نمونه گیری، نمونه گیری در دسترس است. ابزار تجزیه وتحلیل اطلاعات پرسش نامه ای این پژوهش نرم افزار آماری SPSS و AMOS است. به منظور تعیین وجود یا عدم وجود تأثیر و ارتباط بین متغیرها و برآورد و تعمیم نتایج به دست آمده از حجم نمونه به جامعه آماری از آزمون ضریب همبستگی پیرسون، مدل همبستگی ساختاری، مدل رگرسیونی چندگانه و مدل تعدیلگر جهت ارزیابی فرضیه های پژوهش استفاده گردیده است. با توجه به یافته های این پژوهش بین عوامل مؤثر بر اثربخشی آموزش الکترونیکی و یادگیری خودتنظیم یک رابطه مثبت و معنادار وجود داشته است. 41 درصد علت یادگیری خودتنظیم، مربوط به ابعاد عوامل مؤثر بر اثربخشی آموزش الکترونیکی است. پس ابعاد عوامل مؤثر بر اثربخشی آموزش الکترونیکی بر یادگیری خودتنظیم تأثیرگذار می باشد و می توان یادگیری خودتنظیم را بر اساس عوامل مؤثر بر اثربخشی آموزش الکترونیکی در جامعه آماری پیش بینی نمود. متغیر ویژگی های شخصیتی نیز برای عوامل مؤثر بر اثربخشی آموزش الکترونیکی بر یادگیری خودتنظیم، نقش تعدیل گر داشته است.
ارائه الگویی جهت حداکثرسازی منفعت گردشگران سلامت با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گردشگری سلامت یکی از موضوعات نوپایی است که در درآمدزایی و کسب مزیت رقابتی جایگاه و نقش ویژه ای دارد. هدف این مطالعه، ارائه الگویی در جهت حداکثرسازی منفعت گردشگران سلامت است. این پژوهش از نوع کیفی، توسعه ای تفسیری و استقرایی است که با رویکرد داده بنیاد اجرا شده است. جامعه آماری پژوهش متشکل از پانزده نفر از مدیران بخش بیمارستان ها، هتل ها، آژانس ها و همچنین بیمارانی بودند که تجربه چندین مسافرت داشتند، که به روش گلوله برفی و از طریق مصاحبه های نیمه ساختاریافته انتخاب شدند. تحلیل داده ها با نرم افزار MAXQDA و با رویکرد نظریه داده بنیاد بر مبنای سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام گرفته است. ابتدا با مصاحبه نیمه ساختاریافته داده ها گردآوری و سپس در فرایندکدگذاری استخراج و مقوله ها در قالب شرایط علی، شرایط زمینه ای، شرایط مداخله گر، پدیده محوری، راهبردها و پیامدهای مدل مفهومی معین و در مرحله انتخابی هر یک از عناصر الگو به منظور خلق نظریه پژوهش ارائه گردید. برای بررسی استحکام پژوهش نیز چهار معیار قابلیت اعتبار، انتقال پذیری، قابلیت اطمینان و تایید پذیری به کار گرفته شد. بنابر نتایج این پژوهش در راستای حداکثرسازی منفعت گردشگران سلامت بایستی از راهبردهای همچون استراتژی توسعه هدفمند و متمرکز، تحلیل جامع بازار هدف، برندسازی و بازاریابی جهانی، استفاده از استراتژی برند متمایز، ارتباطات بازاریابی هدفمند، توسعه همکاری ها و طراحی تجربه فراگیر و فردی سازی شده، بهره گیری از فناوری های نوین و توسعه گردشگری سلامت و توسعه کالا و خدمات در تصمیم گیری ها و در برنامه ریزی های این صنعت مدنظر قرار گیرد، همچنین بایستی به شرایط زمین ه ای، پدیده محوری، مداخله گر و علی نیز توجه ویژه ای داشت تا پیامدهای مطلوبی برای این صنعت و جامعه رقم بخورد.
کاوشی بر پیشایندهای چیره دستی سازمانی(مورد مطالعه: شرکت بیمه البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
چیره دستی سازمانی یکی از ایده های قابل توجه مدیریت است که موفقیت بلندمدت یک سازمان را به توانایی آن در بهره برداری از قابلیت های فعلی و کشف همزمان شایستگی های اساسی جدید مرتبط می داند. با این وجود، چالش نسبتاً پیچیده ای برای سازمان ها به شمار می آید، چراکه ایجاد تعادل میان الزامات متضاد تحقق آن، نیاز به بررسی و شناخت زمینه های شکل گیری اش دارد. پژوهش حاضر درصدد است تا پیشایندهای چیره دستی سازمانی را در شعبات شرکت بیمه البرز به روش کیفی شناسایی نماید. از مصاحبه های نیمه ساختاریافته با نمونه گیری هدفمند و معیار توقف اشباع نظری برای گردآوری اطلاعات، و روش تحلیل مضمون برای شناخت الگوی آن ها استفاده شده است. با کدگذاری داده های بدست آمده و شناخت مضامین، الگوی ارتباطی آن ها به صورت مدل ترسیم شد و با روش های متعدد، پایایی و روایی مضامین استخراجی مورد بررسی و تائید قرار گرفت. نتایج حاکی از 45 مضمون پایه، 12 مضمون سازمان دهنده و 5 مضمون فراگیر؛ مدیریت چند وجهی، منابع انسانی چند وجهی، معماری چند وجهی، محیط داخلی چند وجهی و وجوه محیط خارجی، اثرگذار بر چیره دستی سازمانی است، که به کارگیری آن ها زمینه ی تحقق یک سازمان چیره دست را فراهم و موجب دست یابی به مزیت رقابتی و حفظ آن در بلندمدت می شود.
پایداری استراتژیک کسب وکارها(مطالعه موردی شرکت های خانوادگی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از این پژوهش، طراحی مدل پایداری استراتژیک در کسب وکارهای خانوادگی است. روش شناسی این پژوهش ترکیبی از پژوهش کمی و کیفی است. در بخش کیفی از روش نظریه داده بنیاد استفاده شد. جامعه آماری این مرحله شامل کسب وکارهای خانوادگی استان های غرب کشور (آذربایجان غربی، کردستان و کرمانشاه) می باشد که در نسل دوم، سوم و یا چهارم فعالیت خود بودند. در بخش کیفی، با 18 نفر از رهبران و بنیان گذاران این کسب وکارها مصاحبه نیمه ساختاریافته انجام پذیرفت. نتایج بخش کیفی در قالب یک مدل پارادایمی ارائه گردید. در بخش کمی، به منظور آزمون مدل استخراجی بخش کیفی از روش معادلات ساختاری و نرم افزار اسمارت پی ال اس استفاده شد. جامعه آماری در این مرحله شامل کارآفرینان و کارشناسان و مدیران کسب وکارهای کوچک و متوسط در استان های غرب کشور می باشد. برای تعیین حجم نمونه از نرم افزار جی پاور با سطح خطای 5 درصد بهره گرفته شد که بر این اساس، تعداد 220 نفر به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. نتایج بخش کمی، اعتبار مدل اندازه گیری و روابط متغیرهای مدل استخراجی را تأیید نمود. نتایج پژوهش نشان داد که، کسب وکارهای خانوادگی چالش ها و تعارضات بین اهداف کسب وکار و اهداف خانواده را از طریق ارزش گرایی خانواده محور مدیریت می کنند و در این مسیر با مدیریت استعدادهای خانوادگی پایداری کسب وکار را تضمین می کنند.
اقدامات مدیریت منابع انسانی بر رفتارهای کاری نوآورانه با میانجی گری انعطاف پذیری منابع انسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر اقدامات مدیریت منابع انسانی بر رفتارهای کاری نوآورانه با میانجی گری انعطاف پذیری منابع انسانی است. روش پژوهش توصیفی- همبستگی (مبتنی بر مدل معادلات ساختاری) بود. جامعه آماری پژوهش تمامی اعضای هیئت علمی دانشگاه سیستان و بلوچستان در سال تحصیلی 02-1401 بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی-طبقه ای 212 نفر از آنان از طریق پرسشنامه های اقدامات مدیریت منابع انسانی، رفتارهای کاری نوآورانه و انعطاف پذیری منابع انسانی مورد مطالعه قرار گرفتند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری با کمک نرم افزار SmartPls استفاده شد. بر اساس یافته ها بین اقدامات مدیریت منابع انسانی، رفتارهای کاری نوآورانه و انعطاف پذیری منابع انسانی رابطه مثبت و معناداری وجود داشت، اثر مستقیم اقدمات منابع انسانی بر انعطاف پذیری منابع انسانی و رفتارهای کاری نوآورانه، اثر مستقیم انعطاف پذیری منابع انسانی بر رفتارهای کاری نوآورانه و اثر غیرمستقیم اقدمات منابع انسانی بر رفتارهای کاری نوآورانه با میانجی گری انعطاف پذیری منابع انسانی مثبت و معنادار بود. بنابراین مدیران منابع انسانی با اتخاذ ابتکاراتی از قبیل بهره گیری از سیستم های پیشرفته جذب، آموزش های ضمن خدمت و شایسته محور، جبران خدمات عادلانه، تشویقی و مبتنی بر عملکرد، ارزیابی عملکرد نتیجه محور می توانند زمینه را برای انعطاف پذیری منابع انسانی و تمایل به رفتارهای کاری نوآورنه فراهم کنند.
میانجی گری جو مسموم سازمانی در ارتباط بین سبک رهبری زهرآگین و فلات زدگی شغلی با ترومای سازمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش، بررسی و سنجش اثر میانجی گری متغیر جو مسموم سازمانی در رابطه بین متغیرهای سبک رهبری زهرآگین و فلات زدگی شغلی بر ترومای سازمانی است. این پژوهش از نظر روش استفاده شده در زمره پژوهش های توصیفی-پیمایشی قرار گرفته و از نظر هدف انجام پژوهش، جزو پژوهش های کاربردی است. حجم نمونه آماری به تعداد 169 نفر از جامعه کارکنان سازمان تامین اجتماعی استان خراسان جنوبی می باشد که به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردید. برای گردآوری داده های موردنیاز پژوهش، پرسشنامه ای براساس چهار پرسشنامه استاندارد کورنر (2014)، وووین و هورمن (2015)، حکاک و همکاران (2015) و ماکسول (2015) طراحی شده است. روایی و پایایی پرسشنامه با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی و آلفای کرونباخ مورد تایید قرار گرفت. همچنین از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل جهت آزمون فرضیه های تحقیق استفاده گردید. نتایج تحقیق نشان داد که متغیرهای سبک رهبری زهرآگین و فلات زدگی شغلی بر متغیرهای جو مسموم سازمانی و ترومای سازمانی در سازمان تامین اجتماعی استان خراسان جنوبی، تاثیر معناداری دارند. همچنین نقش میانجی گری متغیر جو مسموم سازمانی در رابطه بین سبک رهبری زهرآگین و فلات زدگی شغلی با ترومای سازمانی مورد تایید قرار گرفت.
ارائه الگوی تبیین الزامات دولت به مثابه سکو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پیشرفت فناوری اطلاعات شیوه تعامل دولت ها با شهروندان را متحول ساخته و در کشورهای توسعه یافته دولت برای ارائه خدمات عمومی مبتنی بر سکو، روش های خلاقانه بکار می گیرد. ایده دولت به مثابه سکو به عنوان مفهومی نسبتاً جدید بیش از پیش مورد توجه دولت ها قرار گرفته است. از آنجایی که اتخاذ راهبردهای واقع بینانه در رویکرد جدید مستلزم شناخت زیرساخت های مورد نیاز است، هدف این پژوهش شناسایی الزامات دولت به مثابه سکو است. پژوهش حاضر اکتشافی با راهبرد کیفی است که با روش تحلیل مضمون(تِم) اجرا شده است. داده و اطلاعات مورد نیاز با انجام مصاحبه نیمه ساختار یافته با خبرگان و مدیران دستگاه های اجرایی که با نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، جمع آوری و برای ارزیابی کیفی پژوهش از سه معیار اعتبار، انتقال پذیری و قابلیت اعتماد استفاده شد. از تجزبه و تحلیل داده های کیفی 16 مضمون فرعی و 4 مضمون اصلی شناسایی گردید. براساس نتایج حاصل از این پژوهش الزامات دولت به مثابه سکو شامل معماری کلان، بازوی اجرایی، داده و اطلاعات و جنبه های نرم است و تحقق اهداف آن مستلزم توجه به همه الزامات آن است.
بررسی تاثیرانتظارات شهروندان از سازمان های دولتی بر تعهد به مسئولیت اجتماعی با نقش میانجی اخلاق حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی نقش انتظارات شهروندان از سازمان های دولتی بر تعهد به مسئولیت اجتماعی سازمان ها با نقش میانجی اخلاق حرفه ای است . پژوهش حاضر بر اساس ماهیت هدف، در زمره پژوهش های کاربردی قرار دارد و به شیوه پیمایشی اجرا شده است و همچنین پایه و اساس پژوهش از فلسفه پارادایمی اثبات گرایی تبعیت می کند. جامعه آماری پژوهش حاضر دانشجویان دانشگاه محقق اردبیلی است. که تعداد نمونه 384 نفر انتخاب شدند همچنین روش نمونه گیری نیز خوشه ای چند مرحله است. در پژوهش حاضر از ابزار پرسشنامه استاندارد در جهت گردآوری داده استفاده شده است، سپس در راستای تجزیه و تحلیل از روش بوت استراپ و رگرسیون خطی از نرم افزارهای SPSS و Amos بهره گرفته شد. در راستای آزمون فرضیه های پژوهش، از رگرسیون خطی استفاده شد که نتایج حاکی از آن بود که انتظارات شهروندان از سازمان های دولتی بر تعهد به مسئولیت اجتماعی و اخلاق حرفه ای تاثیر مثبت و معنی داری دارد و تاثیر مثبت و معنی دار اخلاق حرفه ای بر تعهد به مسئولیت اجتماعی نیز به تایید رسید و در نهایت با استفاده از روش تحلیل مسیر، نقش میانجی اخلاق حرفه ای در تاثیر انتظارات شهروندان از سازمان های دولتی بر تعهد به مسئولیت اجتماعی در فرضیه چهارم تایید شد. با توجه به یافته های پژوهش می توان دریافت ، رابطه بین دو متغیر انتظارات شهروندان از سازمان های دولتی و تعهد به مسئولیت اجتماعی توسط متغیر اخلاق حرفه ای تشدید می شود و اگر اخلاق حرفه ای بهبود یابد این اثر قوی تر و اگر اخلاق حرفه ای ضعیف شود این رابطه نیز ضعیف خواهد شد.
ارائه الگوی مهارتی نیروی انسانی در توسعه خوشه صنعت پلاستیک (مورد مطالعه صنعت پلاستیک)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سهم بزرگی از اقتصاد و اشتغال کشورهای در حال توسعه مربوط به صنایع کوچک و متوسط است که صنعت پلاستیک هم یکی از این صنایع به حساب می آید و برخورداری از یک الگوی مهارتی نیروی انسانی، می تواند باعث ایجاد مزیت رقابتی در خوشه صنعت پلاستیک گردد. لذا هدف از انجام این پژوهش، ارائه الگوی مهارتی نیروی انسانی جهت توسعه خوشه صنعتی پلاستیک با استفاده از رویکرد کیفی بود. مشارکت کنندگان پژوهش را مدیران، اساتید و صاحبان مشاغل واحدهای پلاستیکی کشور تشکیل می داد که حجم نمونه پس از اشباع نظری به تعداد 12 نفر و به صورت هدفمند معیاری انتخاب شد. گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختارمند و تجزیه و تحلیل اطلاعات به روش فن مضمون انجام گردید. نتایج نشان داد شاخص های مهارتی نیروی انسانی جهت توسعه خوشه صنعتی پلاستیک ایران شامل «مهارت دانشی»، «مهارت ارتباطی»، «مهارت اثرگذاری»، «مهارت برنامه ریزی» و «مهارت مدیریت زمان» است. با توجه به سهم خوشه صنعت پلاستیک کشور در اشتغال زایی و توسعه کسب و کارهای کوچک، توجه به مهارت های نیروی انسانی در زمان جذب و استخدام نیروی انسانی و همچنین در فرایند کاری می تواند باعث توسعه و بهبود کسب و کارهای صنعت پلاستیک گردد.