طراحی الگوی خط مشی گذاری عمومی مبتنی بر هوش مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مدیریت عمومی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۴ شماره ۶۸
1 - 30
حوزههای تخصصی:
سیستم های خط مشی گذاری عمومی، در گذشته، در همه ی مراحل خط مشی از شناسایی مشکل گرفته تا خاتمه بخشی و مستندسازی بود؛ در مقایسه هزینه و منفعت دقیق گزینه ها، ناتوان بودند. در این دوران، دانشمندان تلاش می کردند با توسعه ی ادبیات دانش خط مشی گذاری و خط مشی پژوهی بتوانند ظرفیت های بالقوه ای برای موفقیت خط مشی های عمومی فراهم آورند و نوعی بینش راهبردی کلان در مواجهه با مسائل عمومی در اختیار خط مشی گذاران (فارغ از سنجش همه ی بدیل های ممکن) قرار دهند تا شاید با آزمون و خطا و در بسیاری از موارد، فارغ از پیامدهای تسلسلی هزینه های مادی، اجتماعی و حتی فرا نسلی، مساله ی عمومی را در قالب مدل های رضایت بخش، حل کنند. اما، امروزه، به دلیل ظرفیت بی نظیر دانش حاصل از هوش مصنوعی و هوش تصمیم گیری مبتنی بر داده، تحقق مدل خط مشی گذاری عقلایی عملی تر به نظر می رسد. گویا با دسترسی انسان به هوش مصنوعی و ظرفیت پردازش میلیون ها داده و اطلاعات در کسری از ثانیه امکان بازگشت به عقلانیت در دانش خط مشی گذاری تحقق یافته است. پژوهش پیشِ رو تلاش دارد با ملاحظه امکان استفاده از هوش مصنوعی در طراحی الگوی خط مشی گذاری، در جهت بیشینه کردن منفعت ها و کمینه کردن هزینه ها، در چهار عرصه ی اداره عمومی، سیاسی، اقتصادی و حیات اجتماعی، گام بردارد. پژوهش حاضر درصدد است در پرتو پاداریم ساخت گرایی و بر اساس راهبرد داده بنیاد کلاسیک و مصاحبه با ۱۱ نفر از خبرگان متخصص در حوزه های علم اداره، خط مشی گذاری عمومی، دانش هوش مصنوعی، برنامه نویسی و فلسفه ی زبان بتواند نوعی الگوی جامع با دو بخش حاصل آورد: بخش اول، ویژگی های خط مشی تراز عمومی را نشان می دهد و بخش دوم، ظرفیت ها و اکوسیستم خلاقیت و نوآوری دانش خط مشی گذاری و هوش مصنوعی را مدنظر قرار می دهد.