نقد و نظر

نقد و نظر

نقد و نظر سال 28 زمستان 1403 شماره 4 (پیاپی 116) (مقاله پژوهشی حوزه)

مقالات

۱.

پاسخ به یک پرسش با دلوز: اندیشیدن به چه معناست؟(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: اندیشیدن دلوز ریزوم تصویر اندیشه تفاوت درونی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۲ تعداد دانلود : ۳۹
از اهداف پژوهش اینکه مسیر رسیدن به تعریف اندیشیدن را نزد دلوز روشن کند و تفاوت تعریف اندیشیدن نزد او را نسبت به تعاریفِ دیگر آشکار سازد. برای تحقق این اهداف، پرسش اصلی این است: اندیشیدنِ مسئله محور نزد دلوز چیست؟ برای پاسخ به این پرسش با روش توصیفی - تحلیلی، ابتدا انواع اندیشه و تصاویر آن در تاریخ فلسفه قبل دلوز معرفی می شود و در گام نهایی تعریف متفاوت اندیشیدن دلوز نسبت به تعاریف و تصاویر اندیشه قبلی ارائه می گردد. اندیشیدن در فلسفه زمانی رخ می دهد که پیش فرض های اندیشه جزمی با آشوب روبه رو می شود و جریان آن پیش فرض ها قطع می گردد. میدان مسئله برآمده از دل آشوب، مفاهیمی را فرامی خواند. نااندیشیده شرط اندیشیدن است؛ از قلمرو بیرون می برد و قلمروگریزی را رقم می زند و با مفاهیم تازه، به زمین فلسفه و قلمرو فیلسوف بازمی گرداند. روند قلمروسازی، قلمروزدایی و بازقلمروگذاری برای اندیشیدن در فلسفه، جایگزین حرکت از مجهول به معلوم نزد منطقیان قدیم، و سطح منطقی بازشناخت نزد کانت شده است. تفکر افق محور، راه ورزانه و پرسش گرانه به ضرب نشانه در نظر هایدگر، برای اندیشیدن به زمین توجه داشته است. نیروی مسئله در قلمروگریزی و بازقلمروگذاری نزد دلوز به این بحث هایدگر می افزاید. اندیشیدن نزد دلوز، به تفاوت درونی با تفکر ریزوم ریخت ممکن می شود؛ ازاین رو اندیشیدن از امکان امر واقع، به خود امر واقع یا تجربه امر واقعی معطوف می شود.
۲.

خدا به مثابه وجود در متافیزیک فارابی(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: فارابی خدا موجود معانی موجود متافیزیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۰ تعداد دانلود : ۳۰
فارابی اولین فرد در دنیای اسلام است که مواجهه فلسفی با ترجمه تفکر فلسفی یونانی و مفاهیم بنیادی متافیزیک ارسطویی دارد. وی بنا به گفته خودش، راه تجدید و تفسیر فلسفه را از خودِ فلسفه افلاطون و ارسطو یاد گرفته است و با ارائه تفسیر خاص خودش از معانی «موجود» و «ماهیت»، موجود به معنای سوم - منحاز بماهیّه ما فی الخارج - به ضروری و غیرضروری دسته بندی می کند و ویژگی های موجود اول ِضروری را تبیین می کند و معتقد است که موجود غیرضروری در اصلِ وجود خودش، فقیر است و فقر آن باید از سوی موجود ضروری و غنی برطرف شود. فارابی تأکید دارد که همه موجودات عالم فیضان وجودی موجود اول هستند. وی از راه تفسیر خاص و دین پذیر خودش از برخی مفاهیم فلسفه ارسطویی، محور متافیزیک ارسطویی را از «موجود» به «خداوند» تغییر می دهد و بنیان فلسفه در دوره اسلامی را بنا می نهد. تفسیر فارابی از معانی موجود و ماهیت به روشنی بسترسازی تمایز متافیزیکی آنها را آماده می کند و منصه ظهور جمع حکمت اشراقی افلاطونی و فلسفه ارسطویی در دنیای اسلام می شود. این نوشتار در قالب پژوهش مسئله محور تلاش می کند با شواهد و قراین، به این پرسش پاسخ دهد که فارابی چگونه تفسیر بنیادین درباره خدا به مثابه وجود را در متافیزیک ارسطو وارد می کند؟ نوشتار حاضر با روش تحلیل محتوا به این نتیجه می رسد که فارابی با ارائه تفسیر خاص نحوه وجودی موجودات و نیز تفسیر ماهیت موجودات، به تأسیس نگاه فلسفی در دنیای اسلام دست می زند.
۳.

انگاره های مکاتب ثنوی در سنجه روایات اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: اساطیر ثنویت مجوس گنوس روایات اسلامی نقد عقلانی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸ تعداد دانلود : ۲۴
مکاتب ثنوی به دو اصل مدبر که خیر و شر را تدبیر می کند، باور دارند. دوگانه انگاری در دوران گوناگون، ظهور و بروز یافته و مجوس و گنوس را شاکله داده است. ثنویان و مغان هرکدام به نحوی دوگانگی را تبیین و تعلیل می کردند تا اینکه اسلام با ایدئولوژی وحدانی به تقابل با ایشان اهتمام تام ورزید. این مقاله با روش تحلیلی - انتقادی و استناد به متون روایی اسلامی، و با هدف تبیین پاسخ های معصومین(علیهم السّلام) در مواجهه با مکاتب دوگانه انگار و اثبات برتری نظام توحیدی اسلام برابر این انگاره ها، به بررسی و نقد انگاره های مکاتب ثنوی پرداخته است. نتایج پژوهش نشان می دهد که روایات اسلامی با معیارهایی عقلانی، باورهای ثنوی را به چالش کشیده اند و توحید را تنها مسیر منطقی می شمارند. برهان قاطع اسلام چنان خردمندانه بود که در طول عصرها، انگاره های ثنوی را به تاریک نای تاریخ کشاند و دعوی دوئیت از ادبیات اعتقادی کیش های مختلف برچیده شد. از منظر روایات اسلامی، دوگانه انگاری از هر صنفی که باشد، چه ایرانی و مغانی و چه گنوسی و ثنوی، ویژگی های مشترکی دارد و در یک ارزیابی کلی می توان آنها را با لحاظ مشترکات، قیاس کرد و در پس آن، ممیزه های هریک را به تفکیک بررسی کرد. این مقاله با بررسی روایات اسلامی در نقد کیش های دوگانه انگار و اسطوره ساز، چهارده نقد روایی بر ثنویت اساطیری استخراج کرده است و توحید را تنها مسیر عقلانی می شمرد.
۴.

سرشت و ماهیت کلام کاربردی(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: کلام کاربردی کلام مضاف کلام عملی کلام نظری ایمان ورزی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵ تعداد دانلود : ۲۲
کلام کاربردی اصطلاحی نوپدید در عرصه مطالعاتِ کلامی است که در امتداد مباحث نظریِ کلام طرح می شود. این ساحت از دانش کلام، از چگونگیِ تحقق و عینیت بخشی به مقولات نظریِ دانش کلام در زندگی عینی و حقیقی انسان بحث می کند؛ این مهم از طریق تبیینِ فرایندهایِ تحققِ اعتقادات، ارائه شاخص های عملی برای مقولات کلامی، بررسی عوامل پیدایی و پایداری این مقولات در زندگی انسان، وارسی آثار، لوازم و زدودن موانع اعتقادورزی محقق خواهد شد. تأثیرپذیری این ساحت از دانش کلام، از عناصر محیطی و فرهنگی، چه در ناحیه فهم مسئله و چه در حوزه تبیین های عملیاتی و چه در ساحت عرضه راهکارها و بررسی فرایندهای تحقق عینی، باعث شده است کلام کاربردی حوزه ای میان رشته ای قلمداد شود که با استفاده از ظرفیت های دانش های ناظر به حوزه عمل، به ویژه روش های کلینیکی و بالینی، قدرت تشخیص و تحلیل وضعیت های عینی را فراهم می آورد و در ادامه، با بهره مندی از آنها، راه ها و فرایندهای تحقق باورها و مقولات کلامی - نظری یا عملی - را در متن حیاتِ زندگیِ فردی و اجتماعی انسان ایجاد می کند و موانع ایمان ورزی را می زداید.
۵.

عصر بی معنایی، معنا به مثابه تأثیر (ارزیابی میزان معناداربودن گذشته و حال)(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: معنا بی معنایی تأثیر تجربه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰ تعداد دانلود : ۲۲
گزاره «همه چیز بی معنا شده است» اسم رمز زندگی در زمان کنونی است. مبنای این قضاوت، مقایسه با گذشته است؛ زیرا تصور می شود گذشته بامعنا بود و زمان کنونی بی معناست. برای تبیین این مسئله، این پژوهش به روش تاریخی فلسفی، در پی پاسخ گویی به این پرسش است: آیا گذشته معنادار بود و زمان ما بی معنا شده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که گذشته معنادار بود؛ زیرا بشر با انبوهی از تجربه های معنادار مواجه می شد؛ اما اکنون بشر بر طبیعت سیطره یافته است و تغییر فصول و تعامل و تقابل با طبیعت تأثیر اندکی بر زندگی بشر دارد و گذر زمان بی معنا شده است. افزایش حق انتخاب انسان در همه عرصه های زندگی که نتیجه پیشرفت های عصر جدید است، باعث شد بشر به ندرت تحت تأثیر چیزی قرار گیرد. ایجاد فرصت های بیشتر برای متفاوت به نظررسیدن، به افزایش متمایزها منجر شده و متمایزماندن را دشوار کرده است. ویرانی تجربه که نتیجه روزمرگی و غلبه تجربه های تدریجی بر تجربه های یک باره است، کارکرد تجربه را کاهش داده است. تقویت نقش عاملیت بشر که کاهش چالش های معناساز روزمره را همراه آورد و گسترش دنیای انسان و ادراکات وی به فراموشی زودهنگام منجر می شود. این تغییرات و دستاوردها زندگی را بی معنا کرده است، معنا به مثابه تأثیر.
۶.

بررسی استدلال سوپروینینس اخلاقی براساس مفهوم ساختن از منظر ویلنبرگ(مقاله پژوهشی حوزه)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: سوپروینینس ویلنبرگ ناواقع گرایی واقع گرایی طبیعت گرایی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴ تعداد دانلود : ۲۵
یکی از مفاهیمی که در قلمرو وجودشناسی اخلاق وارد شده و مفاهیم واقع گرایی و ناواقع گرایی را توسعه بخشیده است، مفهوم سوپروینینس است. در این مفهوم، ویژگی اخلاقی بر ویژگی نااخلاقی حمل می شود و ماهیت ارزش را به حوزه طبیعی اضافه می کند تا استدلالی برای طبیعت گرایان فراهم کند؛ در عین حال، ناطبیعت گرایان هم می توانند برای اثبات نوعی واقع گرایی ناطبیعی از آن به سود خود استفاده کنند. تحقیق حاضر با روش توصیفی-تحلیلی، در پی توسعه استدلال سوپروینینس و کاربست آن به سود طبیعت گرایی اخلاقی است و به یکی از مهم ترین نتایج آن یعنی دفاع از واقع گرایی و نقد دیدگاه ناواقع گرایی مکی می پردازد. تفسیرهای پرشماری از سوپروینینس شده است که دربردارنده ضرورت، تقلیل و وابستگی می شود. اما ویلنبرگ براساس مفهوم «ساختن» به تبیین مفهوم سوپروینینس می پردازد تا پاسخ انتقادات ناواقع گرایان، از جمله مکی داده شود. مطابق نظر مکی، اتصاف یا عروض امور اخلاقی بر امور طبیعی عجیب است. براساس پاسخ ویلنبرگ، ویژگی اخلاقی بر ویژگی نااخلاقی به صورت رابطه ساختن مترتب یا عارض می شود؛ در عین حال، این نوع ارتباط از سنخ رابطه علی و معلولی نیست، بلکه از نوعی علیتِ مبتنی بر آگاهی پیروی می کند.
۷.

مفهوم وظیفه گرایی در معرفت شناسی پلانتینگا(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: پلانتینگا وظیفه گرایی باور پایه ضمانت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸ تعداد دانلود : ۲۴
بحث و مسئله اصلی مقاله، ادعای پلانتینگا درباره حل معضل معرفت شناسی سنتی است که با روش توصیفی - تحلیلی انجام شده است. هدف مقاله نشان دادن ادعای نادرست پلانتینگا درباره مفهوم وظیفه گرایی در معرفت شناسی است. پلانتینگا در معرفت شناسی کوشیده است با حذف مؤلفه وظیفه و درون گرایی، معضل معرفت شناسی معاصر را حل کند. وی تحلیل خود از توجیه و درون گرایی را نشئت گرفته از نظریه وظیفه گرایانه دکارت و لاک در معرفت شناسی می داند. در نزد دکارت و لاک، موجه بودن باورها با وظیفه و الزام تعریف پذیر است. اگرچه پلانتینگا به نظریه های معرفت شناسی درون گرایانه و عنصر وظیفه انتقاد می کند، نقد او به وظیفه گرایی به معنای نفی تکلیف معرفتی نیست، بلکه او وظیفه معرفتی را در دایره محدود قرینه گرایان نمی گنجاند. محتوای نظریه ضمانت پلانتینگا با نوعی دیگر از وظیفه گرایی جمع شدنی است. افزون بر این، بی نیازبودن به دلیل و برهان در دیدگاه او، در چارچوب برداشت هنجاری از توجیه است. باورهای پایه حاصل نگاه وظیفه گرایانه وی از توجیه است. پلانتینگا معیاری درباره محتوای باورهای پایه تعیین نمی کند و پایه بودن را تخطی نکردن از وظایف معرفتی می داند. بدین ترتیب، او همچنان در بند انجام وظایف و تکالیف معرفتی است؛ بنابراین نتیجه به دست آمده از این نوع نگرش و دیدگاه، لوازمی دارد، از جمله اینکه می تواند به درون گرایی منجر شود. درواقع همان مشکلی که پلانتینگا منتقد آن بود، خود، با همان مواجه شد.

آرشیو

آرشیو شماره‌ها:
۹۳