بیماری و مرگ و میر بر اثر بیماری های واگیردار و ناشناخته یکی از واقعیت های اجتماعی دوره قاجار محسوب می شود. ادراک ابتدایی انسان پیشامدرن از بدن و زمینه های زیستی ابتلا به بیماری ها ریشه در باورهای عامیانه مردمان و منعکس کننده بخشی ساختار اجتماعی و فرهنگی جامعه آن روز بود. مقاله حاضر به بررسی باورهای عامیانه و کنش های متعاقب آن در مواجهه با بیماری ها بعنوان واقعیت اجتماعی پرداخته و درصدد پاسخ گویی به این دو پرسش است: باورهای عامیانه دربارة علل وقوع بیماری ها در این دوره چه بودند؟ چه راهکارهایی جهت بهبود و درمان بر حسب باورهای عامیانه تجویز می شد ؟ مطالعه اسنادی منابع تاریخی و تحلیل نظری یافته های مستخرج از منابع نشان می دهد باورهای عامیانه نقش مهمی در حفظ سلامت چه از باب بروز بیماری و چه درمان داشته است. در نزد عموم طرق تامین درمان و سلامت در اشکالی چون رجوع به طب سنتی و بهره گیری از شیوه های درمانی معمول بود. انتساب بیماری به امور ماور الطبیعه راه های حمل اوراد و طلسم ها را بعنوان روش های درمان دیده می شد و همچنین برخورداری از انرژی های افراد و اشیا مقدس به نیت شفابخشی این امور گویای نبود امکانات، عدم شناخت ساختار بدن در مواجهه با بیماری های عفونی پیچیدگی های بیماری در اعضای درگیر از یکسو و تلاش برای جلوگیری از وخامت احوال و حفظ بقا بود.
کنسول گری دفتری رایزنی است که دولت ها بر اساس روابط کاملهٔالوداد به استقرار نمایندگان خود در قلمرو یکدیگر جهت فعالیت های تجاری و رسیدگی به امور اتباع خود مبادرت می ورزند، اما چه بسا دفاتر کنسولی به محلی برای پیشبرد اهداف سیاسی مبدل می شوند. ایران به عنوان یک منطقه نفوذ ماهیت تأسیس دفاتر کنسولی دو کشور روس و انگلیس را در شهرهای مختلف ایران آشکار می سازد. در این جستار با رویکردی توصیفی – تحلیلی ضمن بررسی چگونگی تأسیس دفاتر کنسولی و اخذ امتیاز حق قضاوت کنسولی (کاپیتولاسیون) انگلیس در ایران، به این پرسش پاسخ می دهیم که اصولاً هدف اصلی انگلیس از افزایش و تعدد کنسولگری های خود در شهرهای ایران چه بود. از آنجا که در برخی نقاط؛ انگلیس دارای منافع تجاری یا حضور اتباع خود نبود، تأسیس و تعدد دفاتر کنسولی انگلیس نمی توانست جزء در قالب اهداف سیاسی بگنجد. ضمن اینکه در برخی مناطق نیز منافع تجاری دنبال می شد. در این رابطه رقابت با روسیه و مقابله با نفوذ این کشور برای انگلستان در اولویت بود.
هدف از این پژوهش بررسی مناسبات پارسیان هند با زرتشتیان ایران و تأثیرگذاری آنها در حیات سیاسی-اجتماعی عهد قاجار می باشد. زرتشتیان از اقلیت های مهم دینی در سرزمین ایران به شمار می روند که از عصر باستان تاکنون در عرصه اجتماعی و سیاسی به ایفای نقش می پرداختند. زرتشتیان مهاجر ایرانی به هند تا سده دهم هجری در شهرهای مختلف هند به فعالیت می پرداختند. با گذشت زمان پارسیان شهر بمبئی را مرکز خود قرار دادند و در این شهر منشاء تحولات اقتصادی و اجتماعی فراوانی شدند. آغاز مناسبات پارسیان هند و زرتشتیان ایران به سده نهم هجری بر می گردد. این مناسبات با تشکیل انجمن اکابر پارسیان هند موسوم به «پنجایت» رونق پیدا کرد. در دوره ناصرالدین شاه قاجار مانکجی هاتریا به عنوان نماینده این انجمن وارد ایران شد و تلاش های وی در زمینه الغای جزیه زرتشتیان، تأسیس مدارس دینی زرتشتیان و احیای آتشکده ها موجب ارتقاء وضعیت اجتماعی زرتشتیان در ایران شد. اقدامات مانکجی توسط نماینده دیگری از انجمن، کیخسرو جی خان ادامه پیدا کرد. در این پژوهش با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای و به شیوه توصیفی-تحلیلی به موضوع پرداخته می شود.