فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۶۴۱ تا ۱٬۶۶۰ مورد از کل ۴٬۴۴۹ مورد.
زبان نمادین از دیدگاه پل تیلیش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پل تیلیش (1965-1886) متکیم مسیحی آلمانی-آمریکایی است که زبان دین را نمادین می داند. به این معنا که حوزه دین سرشار از نمادهای دینی است. این نماد ها دارای ویژگی هایی هستند که آنها را برای بیان آموزه ها و مقاصد دینی توانمند می سازد. از جمله ویژگی های نمادها بازنمایی است که همچون نشانه ها به امری ورای خود اشاره می نمایند. اما نمادها (بر خلاف نشانه ها که اموری قراردادی و اختیاری هستند) اموری هستند که از ناخودآگاه جمعی انسان ناشی شده اند واز قدرت و معنای متعالی امر نمادین بهره مند هستند.نمادهای دینی در قالب های مختلف، مانند اشیا و اشخاص و رویدادهای طبیعی ظهور می کنند وتنها قابلیت آنها برای موقعیت دینی است که به آنها معنای نمادین می بخشد. بنابراین نماد دینی باید در معنای متناهی نفی گردد تا معنای اصیل آن در اشاره به امر متعالی اثبات گردد.
فلسفه زیست شناسی
زاویه ای دیگر: عام و خاص در اخلاق
حوزههای تخصصی:
دین: متحد یا دشمن علم؟
فرا آیی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
واکاوی گفتمان عدالت در فلسفه سیاسی قرن بیستم؛ رویکردها و روندها(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزههای تخصصی:
عدالت یکی از مهمترین محورها و نمادهای مفهومی فلسفه سیاسی غرب از ابتدا تاکنون بشمار می آید، ولی این مفهوم در سیر تاریخی خود بخصوص در سده بیستم با تحولات معنایی خاصی مواجه بوده است، چرا که همانند سایر مفاهیم علوم اجتماعی تحت تاثیر دو متغیر زمان و مکان است. در واقع می توان گفت که سرمشق های فکری عدالت در سده بیستم تحول یافت، چرا که سده بیستم با تحولات شگرفی در عرصه های معرفتی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی و در واقع با بحران هایی در لیبرالیسم، سرمایه داری، تکنولوژی و... مواجه شد. این تحولات باعث شکل گیری معانی و نظریه هایی جدیدی در عدالت همچون نظریه قراردادگرایی رالزی، اختیارگرایی نوزیک، مساوات طلبی دوورکین، توهم گرایی پست مدرنیستی، وضعیت خودجوشی هایک و... شد. در این تئوری ها بر مفاهیمی و اصولی همچون لزوم تعادل آزادی با عدالت، ارزش گرایی، وداع با عدالت دولت محور، افول نگرش سیستمی به عدالت، تاکید بر حوزه عمومی عدالت یا دموکراسی اجتماعی تاکید می شود. نوشتار حاضر تلاش دارد این مهم را واکاوی نماید.
فرا روایت بنیادگرایی مسیحی (بررسی موردی رابطه دین و سیاست در آمریکا)
حوزههای تخصصی:
بنیادگرایی جنبشی مذهبی است که بازگشت به اصول و بنیادها را مفروض گرفته و عمدتاً خواستار عبور از مدرنیسم و بازگشت به سنتهاست. تصلب، تأکید بر جامعیت دین، مخالفت با سکولاریسم و تأکید بر خشونت جهت پیشبرد اهداف، از وی ژگیهای اصلی جریانهای بنیادگرا و از جمله بنیادگرایی مسیحی است. جنبشهای بنیادگرا با چنین رویکردی درصدد تأثیرگذاری بر محیط پیرامون خود بودهاند. تحقیق حاضر به بررسی تأثیر آموزههای بنیادگرایی مسیحی بر سیاست ایالات متحده آمریکا در دو حوزه سیاست خارجی و سیاست داخلی خواهد پرداخت.
اندیشه: سیاست ورزی اخلاقی
حوزههای تخصصی:
اخلاق و زمانه
چیستی زبان و بازتاب آن در مسئله دین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه زبان
فلسفه سیاسی، سیاست فلسفی
حوزههای تخصصی:
بررسی شاخص های بنیادگرایی مسیحی در آمریکا ( بر مبنای اندیشه های لئو اشتراوس)
حوزههای تخصصی:
دوام و ثبات پدیدههای سیاسی- اجتماعی پیوند عمیقی با مبانی نظری دارد که شالوده آن پدیدهها را پیریزی کرده است. شناخت مبانی نظری یک پدیده، آن را نظاممند، پیشبینیپذیر و قابل برنامهریزی میکند. به همین دلیل برای تبیین صحیح پدیدههای سیاسی- اجتماعی، باید از سطح ابژه عبور کرد و به لایههای زیرین آن یعنی سوژه رسید و این گونه پدیده مورد نظر را واکاوی کرد. بر اساس منطق فوق شاخص های بنیادگرایی مسیحی در آمریکا را باید قبل از هر چیز به لحاظ مفهومی ریشهیابی کرد. به نظر نگارنده بهترین چارچوب مفهومی برای بحث فوق را میتوان در آرای لئواشتراوس یافت. تحقیق پیش رو بر آن است که شاخص های بنیادگرایی مسیحی را تحت عناوین اعتقاد به آخرالزمان زودرس، ادعای کشف حقیقت مطلق و هزارهباوری در چارچوب مفاهیمی چون مطلقگرایی، تمایز بین خیر و شر، جهانگرایی و تبعیت سیاست از اخلاق که منبعث از اندیشههای لئواشتراوس است می توان بررسی کرد.