ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۵۵۴ مورد.
۸۱.

تغییرات کاربری زمین شهری و اثر آن بر کاربری های عمومی در شهر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تاکسونومی عددی زمین شهری گسترش فضایی شهر تبریز تغییر کاربری کاربری عمومی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۲۹ تعداد دانلود : ۶۵۲
شهر تبریز به عنوان بزرگ ترین شهر شمالغرب کشور، از چند دهه گذشته به گسترش فضایی-کالبدی سریع روی آورده است. به طوری که مساحت شهر تبریز از 1770 هکتار در سال 1335 به 25000 هکتار در سال 1385، افزایش یافته است. عدم سیاست گذاری صحیح در کنترل توسعه شهری و مدیریت زمین، باعث پیچیدگی مشکلات شهری گردیده است که کمبود کاربری های عمومی یکی از این مشکلات می باشد. هدف این پژوهش بررسی و تحلیل گسترش فضایی شهر و اثر آن بر تغییرات کاربری های عمومی به کاربری های سودآور و کمبود کاربری های عمومی در سطوح منطقه ای و شهری در شهر تبریز و عوامل مؤثر در این تغییرات می باشد. روش تحقیق در این پژوهش کاربردی و روش بررسی آن مبتنی بر روش توصیفی - تحلیلی است. در بررسی و تحلیل کاربری های عمومی شهر، روش سرانه و هم چنین جهت ارزیابی درجه بهره مندی مناطق مختلف شهر از کاربری های عمومی، از تاکسونومی عددی استفاده گردید. برای بررسی های لازم  از آمار و اطلاعات بلوک های آماری شهر تبریز در سال 1385 و نقشه کاربری اراضی شهر تبریز استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشانگر آنست که شهر تبریز از لحاظ دسترسی به کاربری های هفتگانه عمومی از وضعیت نامناسبی برخوردار می باشد. به طوری که از سرانه 71/16 مترمربع، پیشنهادی طرح جامع شهر، کم تر از 8 مترمربع تأمین گردیده است که نشان دهنده وضعیت بحرانی از لحاظ برخورداری از این نوع کاربری ها در شهر تبریز می باشد. کاربری فضای سبز شهری در همه مناطق شهر با کمبودهای فراوانی مواجه می باشد که ناشی از گسترش بی برنامه شهر بر روی باغات و فضاهای سبز اطراف شهری و تغییرات مداوم کاربری فضای سبز و باغات در داخل محدوده شهر می باشد. بررسی و ارزیابی میزان بهره مندی مناطق با استفاده از تاکسونومی عددی نشانگر این است که منطقه یک تبریز با درجه بهره مندی 0.30 در رتبه اول و بهره مندترین منطقه شهر و منطقه نه نیز با درجه بهره مندی 83/0 محروم ترین منطقه از لحاظ دسترسی به کاربری های عمومی هفتگانه می باشد.
۸۲.

ارزیابی راهبرد توانمندسازی حاشیه نشینان در بهسازی شهر زابل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توانمندسازی شهر زابل حاشیه نشینی بهسازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۰۳ تعداد دانلود : ۶۱۴
حاشیه نشینی یکی از مسائل و مشکلات مدیریت شهری کشور به شمار می رود. در جدیدترین تجربة نظام برنامه ریزی شهری، کشور با برنامة بهسازی و توانمندسازی، در پی کاهش و کنترل ابعاد این مشکل برآمده است، اما هنوز در این زمینه کاستی هایی مانع دستیابی به اهداف توسعة یکپارچة شهری است. شهر زابل در سال های اخیر و به خصوص از 1355 به بعد، رشد و گسترش فیزیکی زیادی داشته است که باعث به وجود آمدن محله های زیادی در حاشیة آن شده است. وضعیت حاشیه نشینان شهر زابل که از نظرِ تأسیسات و خدمات زیربنایی شهری مانند آسفالت معابر و کوچه ها، فاضلاب شهری، فضاهای عمومی در وضعیت نامطلوبی قرار دارند؛ این سؤال را به وجود می آورد که مهم ترین مشکل حاشیه نشینان در بهسازی محله هایشان چیست؟ مقالة حاضر به بررسی و ارزیابی توانمندسازی آنها بر اساس ویژگی های اجتماعی- اقتصادی سرپرستان خانوارها، وضعیت کالبدی و فضایی محله ها، مسکن و وضعیت مشارکت حاشیه نشینان زابل پرداخته است. اطلاعات حاصل از 316 پرسشنامة توزیع شده در 14 محلة حاشیه ای زابل، به وسیلة نرم افزارهایSPSS وExcel تجزیه و تحلیل شده و امتیاز شاخص های اصلی و فرعی توانمندسازی هر یک از محله های حاشیه ای به دست آمده است. مجموع نمرات استاندارد هر یک از محله ها تعیین و بر مبنای روشZ-score ، محله های حاشیه ای زابل رتبه بندی شده اند. نتایج تحقیق نشان می دهد که بیشتر محله ها، 10 محله از 14 محلة حاشیه نشین در سطح خیلی ضعیف تا متوسط از نظرِ توانمندسازی قرار دارند که مهمترین عامل آن مشکلات اقتصادی مانندِ بیکاری 9/26 درصد از سرپرستان خانوار و درآمد حاشیه نشینان است که نتیجة آن، توانایی تنها 85/2 درصد از حاشیه نشینان در پرداخت نقدی هزینة بهسازی محله هاست. ایجاد اشتغال پایدار و درآمد ثابت می تواند باعث توانمندسازی حاشیه نشینان زابل شود.
۸۳.

بررسی عوامل کالبدی و سیاسی موثر بر تغییر کاربری اراضی شهرستان محمودآباد(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: استان مازندران تغییرات کاربری اراضی عوامل کالبدی و سیاسی - حقوقی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۱ تعداد دانلود : ۸۵۷
آگاهی از نسبت کاربری ها و نحوه تغییرات آن در گذر زمان یکی از مهم ترین عوامل در برنامه ریزی هاست. با اطلاع از نسبت تغییرات کاربری می توان تغییرات آتی را پیش بینی کرد و اقدامات لازم را انجام داد. هدف از این مطالعه، تحلیل عوامل تشدیدکننده تغییرات کاربری اراضی در شهرستان محمودآباد در سال های 1357، 1368، 1381 و 1394 است. این تحقیق ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر روش شناسی، توصیفی - تحلیلی است. به منظور گردآوری داده های موردنیاز از دو روش اسنادی و میدانی (از طریق تکمیل 220 پرسشنامه) استفاده شد. روایی پرسشنامه را جمعی از استادان دانشگاه تهران تأیید کردند. مقدار آلفای کرونباخ نیز 90 درصد به دست آمد. به منظور ارزیابی میزان اثر گویه ها از آزمون کای اسکوئر و درنهایت برای ارزیابی کلی ابعاد از آزمون T تک نمونه ای استفاده شده است. پردازش تصاویر ماهواره ای نشان داد که در سال 1357، 48/38 درصد مساحت شهرستان محمودآباد را جنگل ها تشکیل می داده است؛ در صورتی که در سال 1394، تنها 7/3 درصد شهرستان 262 کیلومترمربعی را جنگل ها تشکیل می دهد. یکی از مهم ترین عوامل این تغییر را می توان تبدیل جنگل ها به اراضی کشاورزی دانست. نتایج حاصل از تحقیقات میدانی نشان داد که مهم ترین عوامل کالبدی تغییر کاربری عبارت اند از: توریستی بودن منطقه، فشار توسعه شهر، افزایش ساخت وساز ویلاهای اجاره ای و گسترش حمل ونقل و ارتباطات. در بعد سیاسی-حقوقی نیز عوامل مهم و مؤثر عبارت اند از: برخورد ضعیف با قانون شکنان، ضعف دستگاه های اجرایی در اطلاع رسانی به مالکان زمین های کشاورزی درباره نوع کاربری و ممنوعیت تغییر کاربری، ضعف نظارت دستگاه های دولتی، و فساد اداری و باندبازی بین برخی از کارکنان. درنهایت پیشنهاد هایی برای جلوگیری یا حداقل کند کردن روند موجود ارائه شده است.
۸۴.

بررسی تأثیر نشانه های شهری بر ارتقای هویت اجتماعی جوانان (مطالعه موردی: ورودی شمالی شهر شیراز-دروازه قرآن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نشانه شهری هویت اجتماعی جوانان دروازه قرآن شیراز

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری جغرافیای رفتاری و فرهنگی
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۹۴۰ تعداد دانلود : ۶۵۰
در شهرسازی امروز کشور، شکل شهر با مسائل مهمی مواجه است. در این میان عدم توجه به جنبه های کیفی شهر، ویژگی های شهرسازی سنتی، نقش نشانه ها و عدم وجود رویکرد مناسب به گسترش های سریع شهری و دگرگونی در ساختار ورودی های شهرها قابل توجه است. هدف از پژوهش حاضر بررسی مولفه های نشانه های شهری بر چگونگی شکل گیری هویت اجتماعی جوانان در شهر شیراز می باشد. سوال اصلی این تحقیق این است که چگونه نشانه های شهری بر شکل گیری هویت اجتماعی در جوانان تاثیر گذار هستند. روش تحقیق حاضر پیمایشی و به لحاظ هدف کاربردی و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی و کتابخانه ای می باشد. در ابتدا بر اساس مبانی نظری تحقیق و مطالعات کتابخانه ای پرسشنامه ای با 23 گویه تهیه گردید. سپس پرسشنامه های جمع آوری شده، با استفاده از نرم افزار spss نسخه 24 تحلیل شدند. روش آزمون و بررسی فرضیات تحقیق با استفاده از آمار استیودنت(T)، همبستگی پیرسون و رگرسیون صورت گرفت. اعتبار پایایی این پرسشنامه با توجه به آلفای کرونباخ 0.786 مورد تایید قرار گرفت. مقاله حاضر در تلاش است تا ضمن شناسایی عوامل موثر بر شکل گیری نشانه های شهری، رابطه همبستگی بین این مهم با عامل هویت اجتماعی جوانان را در قالب یک مدل تحلیلی ترسیم کند. ضمن تایید فرضیه های این تحقیق، نتایج نیز نشانگر آن است که عناصر کالبدی- فضایی نشانه های شهری  شامل عوامل ادراکی و فضایی( به عنوان متغیر مستقل) بر زیر عامل های هویت اجتماعی جوانان یعنی هویت دینی، هویت خانوادگی، هویت شغلی( به عنوان متغیرهای وابسته) تاثیر مستقیم دارد.  بنابراین می توان گفتویژگی های ادراکی و ویژگی های عملکردی موثر بر نشانه های شهری می تواند موجب ارتقای هویت اجتماعی جوانان گردد.
۸۵.

تدوین راهبردهای توسعه کاربری اراضی، نمونه موردی: محله هفت تنان، منطقه 3 کلان شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کاربری اراضی راهبردهای توسعه محله هفت تنان منطقه 3 کلان شهرشیراز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴۰ تعداد دانلود : ۵۹۶۱
برنامه ریزی کاربری زمین، به چگونگی استفاده، توزیع و حفاظت اراضی، گفته می شود و هسته اصلی برنامه ریزی شهری است. هدف از مطالعه حاضر   تدوین راهبردهای توسعه کاربری اراضی با رویکرد توسعه پایدار در محله هفت تنان کلان شهر شیراز می باشد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی با ماهیت کاربردی است. این تحقیق با استفاده از روش دلفی و نظرسنجی از گروه متخصص در شهرسازی و برنامه ریزی شهری برای شش معیار: اجتماعی- اقتصادی، مسکن، تأسیسات و تجهیزات، دسترسی، طبیعی، فرهنگی- تاریخی در نظر گرفته و زیرمعیارهایی متناسب هر شاخص، معرفی شدند. سپس با استفاده از روش مثلث سلسله مراتبی فولر وزن نهایی زیرمعیارها تعیین گردید و در پایان پیشنهادهای راهبردی توسعه کاربری اراضی محله هفت تنان کلان شهر شیراز ارائه گردید.
۸۶.

سنجش سازگاری کاربری های شهری با تأکید بر الگوی همجواری با استفاده از مدل تصمیم گیری چند معیاره فازی (مطالعه موردی: کاربری های آموزشی دبیرستان شهر مراغه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سازگاری مراکز آموزشی کاربری های شهری شهر مراغه مدل تصمیم گیری چند معیاری فازی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۱۰۲۳ تعداد دانلود : ۴۷۷
در بسیاری از شهرها، الگوی مکانی کاربری های آموزشی به دلایل مختلف مانند قرارگیری کاربری های مزاحمی  چون کاربری های صنعتی، نظامی، مراکز پمپ بنزین، کاربری درمانی و ... از وضعیت چندان مطلوبی برخوردار ناست همین امر باعث افت کیفیت خدمات مدارس و تأثیر نامطلوب روحی و جسمی بر روی دانش آموزان دارد. لذا در مکان یابی فضاهای آموزشی باید اصول و معیارهای لازم رعایت گردد تا این فضاها با سایر کاربری های شهری سازگاری داشته باشند. در این راستا هدف تحقیق حاضر سنجش کاربری های شهری با تأکید بر الگوی همجواری است و به سنجش کاربری های آموزشی (مدارس دبیرستان) در شهر مراغه می پردازد. روش تحقیق توصیفی _تحلیلی است. داده های تحقیق به روش اسنادی و میدانی جمع آوری گردیده و در نرم افزار GIS مورد تحلیل قرار گرفتند. متغیرهای مورد مطالعه تحقیق؛ آلودگی صوتی و هوا (فاصله از مراکز صنعتی، فاصله از بزرگراه، فاصله از راه های اصلی)، آسایش و امنیت عمومی (فاصله از ایستگاه های آتش نشانی، فاصله از جایگاه های سوخت، فاصله از مراکز درمانی، فاصله از مرکز انتظامی، نزدیکی به مزاکز فرهنگی، نزدیکی به مراکز ورزشی) و زیباشناسی (نزدیکی به فصای سبز، فاصله از گورستان)  است. به منظور وزن دهی و تعیین اندازه اثر متغیرهای مورد مطالعه تحقیق از مدل FAAZY- AHP استفاده شده است. سپس با استفاده از نرم افزار Arc Gis به تعیین حریم کاربری های آموزشی با توجه به معیارهایی که در پنج طبقه کاملاً سازگار، نسبتاً سازگار، بی تفاوت، نسبتاً ناسازگار و کاملا ً ناسازگار طبقه بندی شده اند، می پردازد. نتایج به دست آمده از بررسی همجواری 41 دبیرستان در شهر مراغه نشان می دهد که 37 درصد مدارس در وضعیت نامطلوب، 39 درصد در وضعیت نسبتاً مطلوب و 24 درصد در وضعیت مطلوب از لحاظ قرارگیری و همجواری با کاربری ها سازگار و ناسازگار قرار دارد و در بین مدارس، دبیرستان شهید باکری در مقطع پسرانه رتبه 1 و دبیرستان خواجه نصیر در مقطع پسرانه رتبه 41 را به دست آورده است.
۸۷.

سنجش قابلیت پیاده پذیری معابر شهری مبتنی بر روش چیدمان فضا (مطالعه موردی: منطقه 9 شهرداری مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چیدمان فضا ارزش هم پیوندی پیاده پذیری منطقه ۹ شهرداری مشهد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۷ تعداد دانلود : ۳۹۳
پیاده پذیری، میزان ظرفیت و قابلیت پیاده رویِ مناسب و به تعبیری «میزان مطلوبیت محیط مصنوع برای حضور، زندگی، خرید، ملاقات و گذران اوقات فراغت شهروندان در یک پهنه شهری» است. در این راستا، تکنیک چیدمان فضا ( Space Syntax)، رویکردی نوظهور در پیش بینی حرکت عابر پیاده و سواره است که پس از تجزیه وتحلیل فضاهای شهری و بازنمایی نتایج به صورت پارامترهایریاضی و گرافیکی، می تواند مدلعملکردورفتار شهروندانرا درفضاهایشهریپیش بینی کند. مبتنی بر این رویکرد، هدف این پژوهش، سنجش قابلیت پیاده پذیری معابر منطقه ۹ شهرداری مشهد بر اساس پنج شاخص عمده پیاده پذیری است که عبارت است از: امنیت محیطی، امکانات پیاده روها، شرایط فیزیکی، دسترسی و مطلوبیت محیطی و تحلیل الگوی حرکت طبیعی آن به روش چیدمان فضا با به کارگیری مفهوم ارزش هم پیوندی ( Integration Value). روش تحقیق در این پژوهش، تحلیلی- توصیفی مبتنی بر رویکرد توسعه ای است و روش جمع آوری اطلاعات به دو صورت میدانی (مشاهده، ثبت حضور عابران و مصاحبه با مسئولان منطقه ۹) و اسنادی- کتابخانه ای بوده است. یافته های این تحقیق مبتنی بر جدول امتیازبندی شاخص های پیاده پذیری معابر منطقه ۹ نشان می دهد که معابری همچون بزرگراه کلانتری و ملک آباد (با امتیاز 25-22) در اولویت نخست، مسیرهایی همچون بلوار صیاد و صارمی (با امتیاز 21-18) در اولویت دوم، بلوارهایی مانند لادن و اقبال لاهوری (با امتیاز 17-14) در اولویت سوم و مسیرهایی همچون بلوار نماز و برونسی (13-10) در اولویت آخر از منظر قابلیت پیاده پذیری قرار دارند. همچنین نتایج این پژوهش در تحلیل کانال های حرکتی به روش چیدمان فضا نشان داد میزان تمایل به پیاده روی در محورهای با متوسط ارزش هم پیوندی بالا، دارای پتانسیل بیشتری برای پیاده روی و پیاده پذیری است.
۸۸.

بررسی تولید معنا در فضای شهری برمبنای تئوری ساخت یابی (مطالعه موردی: بازار تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الگوی رفتاری بازار تبریز تئوری ساخت یابی ساختار فضا معنای فضای شهری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۹ تعداد دانلود : ۴۸۶
خوانش معنا در فضاهای شهری که در گرو فهم فرایند تولید معنا در زمینة شکل گیری آن است، در درک بسیاری از پدیده های شهری راهگشاست. در این پژوهش، به بررسی روند معنادارشدن و خوانش فضا و عوامل مؤثر بر آن از دریچه ای ویژه پرداخته می شود و تحلیل نحوه تولید و بازتولید معانی، با تأکید بر زمینه های اجتماعی و فرهنگی فضای شهری و به عبارتی «متن» مورد نظر، موضوع اصلی این پژوهش است. براین اساس، با رویکردی نوین به موضوع تولید معانی پرداخته شده است؛ رویکردی که برپایة بن مایه های معنی شناسی در حوزة زبان شناسی شکل گرفته و مشتمل بر دیدگاه های ساختارگرایی و خوانش مخاطب است. در این رویکرد، با تأثیرپذیری از تئوری «ساخت یابی» آنتونی گیدنز در جامعه شناسی- که شامل دو وجه عمدة «ساخت» و «عاملیت انسان» در تحقق پدیده های اجتماعی است- و تطبیق آن با ویژگی های فضای شهری (به عنوان یک متن)، عوامل شکل دهنده به فضاهای معنادار بررسی می شود. براساس این رویکرد، فضای نوشتاری (ساخت) و فضای گفتاری (کنش خوانش)، عوامل اصلی در قرائت فضای زیستی انسان هستند و زمینه تولید معنا را فراهم می کنند. از این منظر، ساختار فضا به همراه روابط فرهنگی و اجتماعی متجلی در الگوهای رفتاری بهره برداران، به تولید معنا در فضاهای شهری منجر می شود. به منظور آزمایش فرضیه، بازار تبریز به عنوان نمونه ای از فضای شهری معنادار در شهر ایرانی بررسی شد. نتایج مطالعه این مجموعة فضایی، نشانگر انطباق کامل ساختار فضایی و الگوهای رفتاری جاری در فضاست.
۸۹.

تحلیلی بر کاربری اراضی کلانشهر تبریز ( مطالعه موردی: منطقه 8 کلانشهر تبریز)

کلیدواژه‌ها: سیستم اطلاعات جغرافیایی کلانشهر تبریز مدل SWOT برنامه ریزی کاربری اراضی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹۴ تعداد دانلود : ۷۸۶
امروزه مفهوم زمین و فضای شهری هم به لحاظ طبیعی و کالبدی و هم به لحاظ اقتصادی- اجتماعی تغییر کیفی پیدا کرده و در نتیجه ابعاد و اهداف کاربری اراضی نیز وسیع و غنی شده است،لذا استفاده از زمین و فضا به عنوان یک منبع عمومی، حیاتی و ثروت همگانی، باید تحت برنامه ریزی اصولی انجام پذیرد .تحلیل و بررسی کاربری اراضی کلانشهر تبریز هدف اصلی این تحقیق می باشد .روش این پژوهش توصیفی– تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از منابع کتابخانه ای و از پرسش نامه استفاده شده است. به صورتی که بعد از انتخاب کاربری ها و مقایسه کاربری های موجود با استانداردها و سرانه ها به لحاظ کمی، پرسش نامه هایی بین شهروندان (385) و کارشناسان شهری (16) پخش گردید و اطلاعات مورد نیاز (نقاط قوت و ضعف، فرصت ها و تهدیدها ) گردآوری شد. در مرحله یعد اطلاعات به کمک مدل SWOT مورد تحلیل قرار گرفت .نمونه گیری توسط فرمول کوکران انجام گرفته است. ارزیابی کمی کاربری اراضی شهر با توجه به سرانه ها و معیارها و همچنین ارزیابی کیفی آن در این پژوهش، نشان دهنده آن است که برخی از کاربری های موجود به لحاظ کمی با استانداردها و ضوابط علمی منطبق نبوده و نامتعادل است،همچنین براسلس نتایج به دست آمده از روش SWOT راهبردهای بهبود کاربری اراضی شهری منطقه هشت به راهبردهای تهاجمی نزدیک می باشد.
۹۰.

مطالعه ی تغییرات کاربری اراضی به کمک سامانه اطلاعات جغرافیایی و تکنیک های سنجش از دور (مطالعه موردی: شهرستان اندیمشک)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: GIS سنجش از دور کاربری اراضی طبقه بندی نظارت شده پایش تغییرات

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی سنجش از راه دور GIS
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۹۵۰ تعداد دانلود : ۵۷۶
افزایش پرشتاب جمعیّت در بسیاری از شهرها، موجب تغییر کاربری اراضی و تغییر شکل فیزیکی شهر شده است. مطالعه ی تغییرات کاربری های اراضی شهرها و بررسی علل آن طیّ دوره های زمانی مختلف، می تواند در مدیریت بهینه شهرها و منابع طبیعی مؤثر باشد. در این مطالعه که در جنوب غرب ایران، در شهر اندیمشک انجام شده است، با استفاده از تصاویر ماهواره های MSS و TM لندست 5 و لندست 8 در سال های 1364، 1379 و 1392 به عنوان منبع داده و با توصیف تصاویر به کمک طبقه بندی نظارت شده با الگوریتم maximum likelihood، در نرم افزار ENVI 4/8 تغییرات کاربری اراضی بخش جنوبی شهر اندیمشک طیّ سال های 1364 تا 1392 بررسی شد. نتایج نشان داد که از سال 1364 تا 1392 مساحت مراتع کاهش یافته و به مساحت مناطق مسکونی، زمین های کشاورزی و اراضی پوشیده از آب افزوده شده است. بیشترین تغییر در میان کاربری های مورد مطالعه در کل بازه 28 ساله مربوط به زمین های مرتعی می باشد که میزان 17905.09 هکتار کاهش داشته است و کم ترین تغییر مربوط به مناطق شهری می باشد که میزان 2840.97 هکتار افزایش داشته است.
۹۱.

کاربرد توابع وزن - شاهد در مدلسازی ارتباط میان متغیرهای محیطی و الگوی پراکنش محوطه های باستانی مطالعه موردی: شهرستان های بروجن و لردگان استان چهارمحال و بختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: توابع وزن شاهد تئوری دمپستر شیفر مدلسازی باستان شناسی بروجن و لردگان

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا فنون جغرافیایی روش های کمی در جغرافیا
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۶۰۳ تعداد دانلود : ۵۲۸
اطلاعات در زمینه باستان شناسی و پراکنش نقاط باستانی به جهت امکان تجزیه و تحلیل جوامع گذشته و آثار برجای مانده از آنها، از اهمیت خاصی برخوردار است. اما متأسفانه اطلاعات ما در مورد محوطه های باستانی و الگوی پراکنش آنها اغلب با نقص و عدم قطعیت همراه است.در مطالعه حاضر از تکنیک های آماری و سیستم اطلاعات جغرافیایی جهت دریافت ارتباط میان متغیرهای محیطی (شامل: فاصله از چشمه ها، فاصله از رودخانه های دائمی، فاصله از قنات ها و چاه های آب، فاصله از جاده های مالرو و فاصله از قبرستان ها) که بر الگوی پراکنش جمعیت بشر در اعصار مختلف تعیین کننده و تأثیرگذار بوده اند،استفاده شده است. در میان تکنیک های آماری، توابع وزن-شاهد قادرند از دانسته ها و نادانسته های کاربر در مورد وقوع یک پدیده (مکان و محوطه های باستانی) استفاده نماید و با پردازش فرضیات از روی دانسته ها و محدود کردن فرضیه ها در مواردی که دانش دقیق وجود ندارد و در نهایت ترکیب وزنی ورودی ها، نقص اطلاعات را در نتایج نهایی نمایش دهد. برای ارزیابی صحت مدلسازی از آمارهROC استفاده شده است و نتایج تحقیق نشاندهنده توانایی بالای این مدل در پیش بینی پهنه های مساعد مکان ها و محوطه های باستانی شناخته نشده در شهرستان های بروجن و لردگان استان چهارمحال و بختیاری بوده است (89/0=ROC ). این رویکرد بعنوان راهکاری مناسب جهت تصمیم گیری و مدیریت در زمینه پژوهش های باستان شناسی است و از نتایج این تحقیق می توان جهت مدیریت و برنامه ریزی بررسی ها و کاوش های باستان شناسی، اولویت بندی پهنه های مستعد موجود از لحاظ اهمیت باستانی و در نهایت صرفه جویی در هزینه های زمانی و اقتصادی استفاده نمود.
۹۲.

تبیین رابطه میان میزان استفاده عابرین پیاده از فضاهای شهری با میزان همپیوندی فضاها و کاربری های تجاری_ خدماتی (نمونه موردی: محله چوستدوزان تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: چیدمان فضا رگرسیون عابر پیاده فضای شهری تبریز

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۵ تعداد دانلود : ۵۲۹
پی بردن به اینکه شدت و میزان استفاده از هر یک از فضاهای شهری توسط شهروندان به چه نحوی است، می تواند طراحان، برنامه ریزان و مدیران شهری را در جهت دستیابی هر چه دقیق تر به اهدافشان یاری نماید در این پژوهش که در منطقه 4 شهر تبریز، محله چوستدوزان صورت پذیرفته است، جهت دستیابی به هدف فوق با استفاده از روش چیدمان فضا [1]، مشاهده مواجهه ای و رگرسیون [2]، مدلی جهت پیش بینی حجم عابر پیاده در فضاهای شهری ارایه شده است. چیدمان فضا می تواند تردد عابر پیاده در معابر را به طور نسبی تعیین کند، ولی در ارایه تعداد و مطالعه تاثیر هرکدام از متغیرها به طور مستقل و یا توام با سایر متغیرها ناتوان است؛ لذا برای این منظور از روش رگرسیون که ابزاری در زمینه مدل سازی می باشد استفاده شده است. یکی از مواردی که در اکثر پژوهش های مدل سازی لازم است، داشتن تعداد مناسبی داده واقعی از متغیر (و یا متغیرهای) هدف می باشد؛ برای این منظور از طریق روش مشاهده مواجهه ای، تعداد عابرین پیاده که متغیر هدف در این پژوهش می باشد، در تعدادی از معابر محدوده مطالعاتی (نمونه آماری) ثبت گردید. در این پژوهش که به بررسی میزان تاثیر دو پارامتر هم پیوندی و تعداد کاربری های تجاری در پیش بینی تعداد عابر پیاده پرداخته شد، نشان داده شد که تاثیر همزمان دو پارامتر مذکور در پیش بینی تعداد عابر پیاده نتیجه بهتری نسبت به تاثیر هر کدام از پارامترها به تنهایی در پیش بینی تعداد عابر پیاده دارد، بطوریکه ضریب همبستگی میان دو پارامتر هم پیوندی و تعداد کاربری های تجاری به طور همزمان با تعداد عابر پیاده، 736/0 و ضریب همبستگی میان متغیرهای هم پیوندی و تعداد کاربری تجاری به طور مجزا با تعداد عابر پیاده به ترتیب، 453/0 و 587/0 می باشد. در نهایت خلاصه یافته های پژوهش حاضر در قالب یک مدل پیشنهادی ارایه شده است که می تواند حجم عابر پیاده را در فضای شهری با دقت مناسبی پیش بینی نماید. [1] Space syntax [2] Regression
۹۳.

آشکارسازی تغییرات کاربری / پوشش اراضی شهر گنبد کاووس با استفاده از سنجش از دور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شبکه عصبی مصنوعی گنبدکاووس LCM مدل سازی تغییرات کاربری اراضی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۶ تعداد دانلود : ۵۰۱
توجه به توسعه فیزیکی شهری پایدار، به عنوان یک ضرورت اساسی در برنامه های توسعه ی شهری، حاکی از اهمیت این موضوع در تقویت جبهه های فرهنگی، اجتماعی و کالبدی شهر می باشد. تغییرات پوشش سرزمین و توسعه شهرها سبب تخریب زیستگاه های طبیعی و کاهش تنوع زیستی شده است، یکی از روش های مورد استفاده برنامه ریزان جهت کنترل روند تغییرات پوشش سرزمین و کاربری اراضی، مدل سازی می باشد. این مطالعه با هدف مدل سازی تغییرات کاربری اراضی شهر گنبدکاووس با استفاده از LCM   انجام شد. آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی با استفاده از تصاویر ماهواره لندست متعلق به سال های 1366، 1379، 1389 و 1393 انجام شد. مدل سازی نیروی انتقال با استفاده از پرسپترون چندلایه شبکه عصبی مصنوعی و 10 متغیر انجام پذیرفت. سپس با استفاده از مدل پیش بینی سخت و دوره واسنجی 1366 تا 1379 مدل سازی برای سال 1389 صورت گرفت و برای ارزیابی با نقشه واقعیت زمینی سال 1389 مورد مقایسه قرار گرفت، در پایان نیز با استفاده از دوره واسنجی 1379 تا 1389 پوشش سرزمین سال 1404 ،1419 و 1429پیش بینی شد. نتایج نشان می دهد در کل دوره مورد مطالعه به ترتیب 32/2858  کاربری شهری و 47/1106 اراضی آبی افزایش داشته و همچنین به ترتیب 77/2331 اراضی بایر و 5/2135 هکتار از وسعت اراضی دیم کاسته شده است. نتایج مدل سازی نیروی انتقال در اکثر زیرمدل ها صحت بالایی را نشان می دهد. نتایج مدل سازی با استفاده از زنجیره های مارکوف نشان داد که در سال های آتی شهر گنبدکاووس توسعه شدیدی خواهد داشت و اغلب به سمت شرق و جنوب خواهد بود، همچنین توسعه در سمت شمال و غرب نیز وجود دارد که در صورت عدم توجه باعث توسعه حاشیه نشینی خواهد شد.
۹۴.

پهنه بندی و تعیین تناسب اراضی جهت دفن پسماندهای شهری (مطالعه موردی: شهر کهنوج)

کلیدواژه‌ها: سیستم اطلاعات جغرافیایی پهنه بندی محل دفن زباله مدل SAW شهر کهنوج

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۰۳ تعداد دانلود : ۱۰۳۶
امروزه توسعه روز افزون مناطق شهری، افزایش جمعیت و افزایش مصرف مواد تجزیه ناپذیر سبب شده است که یکی از دغدغه های اصلی مدیریت شهری، چگونگی دفع پسماندها باشد. با توجه به پیچیدگی مسائل شهری استفاده از مدل ها و تکنیک های جدید به خصوص مدل های تصمیم گیری چندمعیاره و نیز تلفیق آن ها با سیستم اطلاعات جغرافیایی از ابزارهای کارآمد در جهت شناسایی پهنه های مناسب جهت دفن پسماند به شمار می آیند؛ لذا در این پژوهش از تکنیک تصمیم گیری چندمعیاره AHP به منظور وزن دهی و از مدل SAW جهت تلفیق لایه های مؤثر در مکان یابی محل دفن زباله در شهر کهنوج استفاده شده است. در این باره از ۱۶ معیار استفاده شد که عبارتند از: فاصله از اراضی کشاورزی و باغ ها، کاربری اراضی، فاصله از پهنه های سیل گیر، فاصله از مسیل، فاصله از قنات، فاصله از چاه های آب شرب، جهت باد، فاصله از شهر کهنوج، فاصله از مراکز روستایی و نقاط سکونتگاهی، فاصله از خطوط ارتباطی، فاصله از شهرک صنعتی، فاصله از خطوط انتقال نیرو، فاصله از گسل، نوع خاک، شیب و در نهایت جنس سنگ بستر استفاده شد. بر اساس نتایج تحقیق، اراضی شهرستان از نظر قابلیت دفن پسماند در ۴ طیف خیلی مناسب، نسبتاً مناسب، نسبتاً نامناسب و خیلی نامناسب طبقه بندی شد. اراضی با قابلیت خیلی مناسب ۲/۵۲۰۱ هکتار و اراضی با قابلیت نسبتاً مناسب ۴/۵۱۳۷ هکتار می باشد. در نهایت از بین پهنه های با قابلیت خیلی مناسب، دو مکان برای دفن پسماندهای شهر کهنوج پیشنهاد شد؛همچنین، نتایج نشان داد که از بین مکان های دفن فعلی شهر کهنوج، سایت شماره ۱ در طبقه خیلی نامناسب قرار دارد و اصلاً عاقلانه نیست که استفاده از آن برای دفن پسماند ادامه یابد و سایت شماره ۲ در طبقه خیلی مناسب قرار دارد.
۹۵.

سنجش و ارزیابی سرزندگی فضاهای عمومی شهری و نقش آن در ارتقای کیفیت زندگی جوانان موردشناسی: خیابان نظر شرقی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کیفیت زندگی سرزندگی شهر اصفهان فضای عمومی شهری خیابان نظر شرقی

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۳۱۶۴ تعداد دانلود : ۱۱۶۷
شهرها و فضاهای عمومی شهری به مثابه موجودات زنده، نیازمند سرزندگی و نشاط هستند. خلق و ارتقای سرزندگی در یک فضای شهری، مستلزم همسو بودن ویژگی های فضا در پاسخگویی به نیازهای شهروندان و به خصوص جوانان بوده که به نوبه خود می تواند افزایش حضور مستمر و کیفیت زندگی آنها را به دنبال داشته باشد. هدف از این پژوهش ارائه، سنجش و ارزیابی شاخص های سرزندگی فضاهای شهری است. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و تحلیلی- توصیفی، مطالعات رفتاری جوانان و شناخت نیازهای آنان، معیارهای سرزندگی فضاهای شهری در ارتباط با کیفیت زندگی جوانان، در چهار سطح دسته بندی و استخراج گردیده است. سپس، بر اساس معیارهای سطح چهارم به طراحی پرسشنامه بر اساس طیف 5 گزینه ای لیکرت اقدام گردید. میانه نظری پاسخ ها در این تحقیق عدد سه در نظر گرفته شد. با استفاده از فرمول کوکران تعداد 101 پرسشنامه بر اساس روش نمونه گیری تصادفی ساده در بین جوانان در خیابان نظر شرقی شهر اصفهان که یکی از فضاهای سرزنده شهر است، تکمیل گردید. برای تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS19استفاده شد. روش تحلیل این تحقیق بر مبنای تکنیک تحلیل رگرسیونی چند متغیره سلسله مراتبی استوار بوده است. نتایج نشان از میانگین امتیاز 3.37 سرزندگی خیابان نظر شرقی بوده که بیشتر از میانه نظری است و سرزندگی این خیابان در حد خوب ارزیابی شده است. امتیاز بُعد سرزندگی اقتصادی خیابان نظر شرقی اصفهان با 4.43 بیشتر از امتیاز بُعد سرزندگی اجتماعی (3.14) و سرزندگی محیطی (3) است. با توجه به تحلیل های آماری اهمیت سرزندگی محیطی برای جوانان در خیابان نظر شرقی با 711/. = ß بیشتر از ابعاد سرزندگی اقتصادی و سرزندگی اجتماعی است. نتایج نشان می دهد که وضعیت تحصیلی دارای رابطه معنی داری با سرزندگی درک شده توسط جوانان است؛ به عبارتی با افزایش تحصیلات، درک سرزندگی فضای شهری نیز افزایش یافته است. در پایان با بحث پیرامون نقش سرزندگی فضاهای شهری در کیفیت زندگی جوانان، پیشنهادهایی برای ارتقای کیفیت سرزندگی فضای شهری ارائه گشته است.
۹۶.

اولویت بندی نماگرهای رشد هوشمند در راستای باز زنده سازی بافت های تاریخی (مطالعه موردی: بازار شهر کاشان)

کلیدواژه‌ها: بازار احیاء بافت های مرکزی شهر تکنیک ANP ضریب Entropy

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۷۸۲ تعداد دانلود : ۵۷۸
بافت های تاریخی در شهرها گرانبهاترین یادگار دوران معماری گذشته هستند که سالیان طولانی از ساخت آنها می گذرد و در گذر زمان دچار فرسودگی کارکردی شده اند که باز زنده سازی بافت های تاریخی ضرورتی اجتناب ناپذیر در جهت حفظ آنها به شمار می رود؛ به همین منظور، افراد صاحب نظر در این باره در پی نظریاتی هستند که بتوانند بدون آسیب رساندن به این بناهای با ارزش آنها را باز زنده سازی کنند. نظریه رشد هوشمند در مقوله شهر و توسعه پایدار با حمایت از بازسازی بافت های قدیمی و حومه ها در دستور کار برنامه ریزان شهری قرار دارد؛ به همین دلیل در این مقاله شاخص های رشد هوشمند در بازار سنّتی کاشان سنجیده می شود. هدف این پژوهش، بررسی پتانسیل نماگرهای رشد هوشمند در راستای باز زنده سازی بازار سنّتی کاشان است. بازار کاشان، یکی از قدیمی ترین بازارهای ایران است که توجّه به ابعاد فیزیکی، جسمی، روحی و معنوی انسان از جمله محلاّت قابل پیاده روی و خلق اجتماعات محلی و ... در ساخت این بنا رعایت شده است. روش مورد استفاده در این پژوهش، روش توصیفی- تحلیلی است که با استفاده از تکنیک ANP و نرم افزار Super Desicion و ترکیب آن با ضریب Entropy ، SMART و WSM و با تکنیک ادغامی بردا معیارها اولویت بندی گردید. نتایج نشان می دهد که در بین معیارهای رشد هوشمند، کاربری ترکیبی زمین و خلق محلاّت قابل پیاده روی بهترین و گزینه های متنوع حمل و نقل، طراحی فشرده ساختمان ها و خلق اجتماعات با احساس تعلق مکانی کمترین پتانسیل را در وضع موجود بازار کاشان داشتند.
۹۷.

ارزیابی مکان گزینی شهرکهای صنعتی از بعد سرمایه گذاری با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی(نمونه موردی:منطقه کاشان)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: سرمایه گذاری کاشان تحلیل سلسله مراتبی مکان گزینی شهرکهای صنعتی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳۱ تعداد دانلود : ۴۷۱
اصطلاح سرمایه گذاری صنعتی شامل معنای وسیعی است از تمامی آن چه که انسان برای کسب ارزشی در جریان تولید از روی اندیشه ایجاد می کند که سرمایه های مالی و ساخت از اجزاء آن است. آنچه در انتخاب مکان کارخانه مهم است قیمت نهایی ساخت کارخانه در سرمایه گذاری اولیه است وسایر عوامل اصلی سرمایه از قبیل ماشین آلات به میزان پیچیدگی وتکنولوژی صنایع وکارخانه بستگی دارد. منطقه کاشان یکی از صنعتی ترین نواحی ایران است. این منطقه دارای چندین شهرک صنعتی است. مشهورترین صنعت منطقه کاشان صنعت فرش است که سالانه چندین میلیون دلار درآمد برای منطقه دارد. هدف این مقاله ارزیابی مکان یابی شهرکهای صنعتی منطقه کاشان جهت سرمایه گذاری است. روش تحقیق پژوهش توصیفی – تحلیلی است. شیوه جمع آوری داده ها اسنادی است. تحقیق با استفاده از شیوه های کیفی و کمی همچون روش مقایسه زوجی و تحلیل سلسله مراتبی(A.H.P) تحلیل شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بهترین مکان برای سرمایه گذاری صنعتی در منطقه کاشان، شهرک صنعتی راوند و نامناسب ترین مکان برای سرمایه گذاری صنعتی، شهرک صنعتی هلال است. شهرک صنعتی کویر به جهت قرارگیری در مقابل باد دومین مکان بهینه برای سرمایه گذاری است.
۹۸.

تحلیل فضایی و مکان یابی جایگاه های سوخت گیری شهر کازرون(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: AHP GIS تحلیل سلسله مراتبی مکان یابی شهر کازرون سیستم اطلاعات جغرافیایی( جایگاه های سوخت گیری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۶۱ تعداد دانلود : ۴۹۱
در دهه های اخیر شاهد افزایش جمعیت شهرهای کشور بوده ایم، این افزایش جمعیت در شهرها باعث شده تا نیاز به خدمات روزبه روز بیشتر شود. یکی از مراکز خدماتی که نقش عمده ای در شهر دارد جایگاه های سوخت گیری است. شهر کازرون نیز که در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است هم اکنون با کمبود جایگاه های سوخت گیری و ازدحام وسایل نقلیه در مقابل این جایگاه ها مواجه می باشد. این پژوهش با ارائه الگوی مناسب به دنبال توزیع بهینه جایگاه های سوخت گیری در شهر کازرون می باشد. در این تحقیق با استفاده از نرم افزار GIS و به کمک مدل های AHP و تحلیل شبکه، و با استفاده از لایه های نزدیکی به خیابان های اصلی، نزدیکی به مراکز آتش نشانی، فاصله از مراکز جاذب جمعیت، فاصله از جایگاه های سوخت گیری موجود، فاصله از خیابان های پرترافیک، فاصله از مکان های با شعله های باز، فاصله مناسب از مراکز مسکونی، شیب و کاربری اراضی و پس از طی مراحل ورود اطلاعات، مدیریت داده، تجزیه و تحلیل و پردازش داده ها، ارزش گذاری وزن دهی و ترکیب لایه های اطلاعاتی مکان های مناسب برای ایجاد جایگاه سوخت گیری جدید شهر کازرون مشخص گردید. روش تحقیق پژوهش حاضر توصیفی- تحلیلی بوده که اطلاعات مورد نیاز آن از طریق مشاهده میدانی، مطالعه طرح های صورت گرفته در رابطه با شهر کازرون و نقشه 2000/1 این شهر به دست آمده است.
۹۹.

ظرفیّت سنجی کالبدی بافت مرکزی شهرها به منظور توسعه میان افزا (مطالعه موردی: شهر میناب)

کلیدواژه‌ها: رشد شهری توسعه میان افزا بافت مرکزی ظرفیت سنجی شهر میناب

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۸۱ تعداد دانلود : ۵۵۷
زمانی که در یک محدوده زیستی، پدیده پراکنده رویی کالبدی اتف اق بیفتد، یعن ی م ازاد ب ر نی از کالب دی جمعیت ساکن، فضا اشغال و یا ب ه حومه ها دست درازی گردد، می توان به ای ن نتیج ه رس ید ک ه درون شهر، فضاهای بلااستفاده، رها شده، ناکارآم د و فرسوده شکل می گیرد که توجّه و برنامه ریزی جهت استفاده از این فضاها اهمیّت پیدا می کند. هدف این پژوهش، شناسایی ظرفیّت های کالبدی محدوده مرکزی شهر میناب با بهره گیری از الگوی توسعه میان افزا می باشد. این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است. از تکنیک فرایند سلسله مراتبی فازی با تکمیل پرسشنامه آن به وسیله 10 نفر از نخبگان حوزه برنامه ریزی شهری و روش مجموع ساده وزنی جهت تلفیق لایه ها در محیط نرم افزار ArcGIS بهره گرفته شده است. طی این فرایند 12 معیار تأثیرگذار تعداد طبقات، کیفیّت ابنیه، تراکم جمعیّت، کاربری اراضی، قدمت بنا، جنس مصالح، دانه بندی قطعات، دسترسی به کاربری های فضای سبز، فرهنگی- مذهبی، مراکز  آموزشی، شیب و فاصله از مسیل هم پوشانی شده اند و نقشه نهایی ظرفیّت های مناسب به دست آمد. نتایج نشان می دهد که در کل بافت مرکزی شهر میناب درصد ظرفیّت ها به ترتیب حداقل ظرفیّت 19/18، شامل ظرفیّت متوسّط رو به پایین 94/18، ظرفیّت متوسّط رو به بالا 64/32 و حداکثر ظرفیّت 23/30 می باشد که بالاترین درصد مربوط به ظرفیّت متوسّط رو بالا با درصد 64/32 و مساحت 2/201152 مترمربع است.
۱۰۰.

سنجش عدالت فضایی در توزیع مکانی کاربری های آموزشی شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: عدالت فضایی مراکز آموزشی خودهمبستگی فضایی شهر اردبیل

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری توسعه پایدار شهری
  2. حوزه‌های تخصصی جغرافیا جغرافیای انسانی جغرافیای شهری فضا و محیط شهری
تعداد بازدید : ۶۳۵ تعداد دانلود : ۳۳۵
رشد شتابان فیزیکی و جمعیتی شهر اردبیل در چند دهه اخیر موجب افزایش نیاز به امکانات و تسهیلات عمومی ازجمله تسهیلات آموزشی شده است. ناتوانی سیستم مدیریت شهری در برآوردن این نیازها، برهم خوردن نظام توزیع خدمات و توزیع نامتوازن مراکز آموزشی در سطح نواحی شهر اردبیل را در پی داشته که به شکل گیری محله هایی با دسترسی محدود به خدمات آموزشی و در نتیجه بی عدالتی فضایی منجر شده است. هدف پژوهش حاضر ارزیابی الگوی پراکنش مکانی مراکز آموزشی شهر اردبیل، بررسی مطلوبیت شعاع عملکردی آن و سنجش ارتباط توزیع فضایی مراکز آموزشی با میزان جمعیت نواحی و فاصله از هسته مرکزی شهر است. هدف پژوهش، کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی - تحلیلی است. از روش کتابخانه ای برای گردآوری داده ها و اطلاعات لازم بهره گرفته شده است. توابع میانگین نزدیک ترین همسایگی برای تجزیه و تحلیل داده ها و اطلاعات و الگوی توزیع فضایی مراکز آموزشی و پلیگون های تیسن برای بررسی مطلوبیت شعاع عملکردی این تسهیلات استفاده شدند و با شاخص موران دومتغیره موجود در محیط نرم افزار GeoDa، خودهمبستگی فضایی متغیرهای جمعیت و فاصله از مراکز شهر در ارتباط با میزان پراکنش و تراکم مراکز آموزشی در سطح محدوده مطالعه شده مشخص شدند. یافته های تحقیق نشان می دهند که الگوی پراکنش مراکز آموزشی ابتدایی، دبیرستان، هنرستان و سایر مراکز به شکل خوشه ای و الگوی پراکنش مدارس راهنمایی از نوع تصادفی است. این وضعیت به تمرکز خوشه ای خدمات آموزشی در مرکز شهر و کمبود این خدمات در پیرامون منجر شده است، همچنین تمرکز خدمات آموزشی موجب مطلوبیت شعاع عملکردی مدارس در مرکز و نامطلوبی آن در نواحی پیرامونی شهر شده است. سنجش ارتباط بین توزیع مراکز آموزشی و میزان جمعیت نواحی نیز ارتباط بسیار ضعیف این دو متغیر را تأیید می کند و توجه نشدن به عامل جمعیت و نیاز شهروندان در راستای توزیع تسهیلات آموزشی را نشان می دهد. تحلیل ارتباط بین فاصله از هسته مرکزی شهر اردبیل و توزیع و تراکم مدارس خودهمبستگی فضایی منفی بین این دو متغیر را نشان می دهد یعنی با فاصله از هسته مرکزی شهر از تعداد مدارس کاسته می شود و در نواحی پیرامونی به صفر می رسد. در نتیجه، نابرابری فضایی در توزیع کاربری ها و مراکز آموزشی در سطح شهر اردبیل ملموس است و ناعدالتی فضایی حاکم بر نواحی مسکونی شهر اردبیل را نشان می دهد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان