نشانه شناسی علمی است که به مطالعه نشانه ها و دسته بندی آنها می پردازد. در این مقاله سعی شده از زاویه ای نشانه شناسانه به خوانش یک نمونه از آثار نگارگری با عنوان نگاره " آزمون فریدون پسرانش را" اثر " سلطان محمد" نگارگر مکتب تبریز پرداخته شود. در بررسی این نگاره نکاتی همچون انواع دلالت ها ، محورها و در نتها دلالت های بینامتنی در لایه های مختلف خوانش یک متن اعم از تصویری یا نوشتاری حائز اهمیت است و می توانند نام و سبک شخصی هنرمند ، مکتب یا سبک هنری را نیز دربر گیرند. نشانه شناسی می کوشد به این خوانش و کشف رمزگان دست یابد. مسلماً بررسی هم نشینی جهان تصویری و متن نوشتاری در این نگاره و بررسی نشانه های نمادین، نمایه ای و شمایلی موجب خوانش نشانه شناسی لایه ای این نگاره می شود.
در هنر اسلامی، نقاشی آن شأن والای خوشنویسی را نداشته است. از این رو نقاشان (و شاعران) کوشیده اند برای مشروعیت بخشی به نقاشی، این دو هنر را به یکدیگر پیوند دهند. دو نظریة «دو قلم» (در خوشنویسی) و «هفت اصل نقاشی»، که در دورة صفوی ظاهر شده اند، از مبنایی نظری برای این پیوند حکایت می کنند. این دو نظریه را می توان در مکتوبات فارسی مربوط به هنر یافت ــ آثاری چون گلستان هنر قاضی احمد، آیین اسکندری عبدی بیگ شیرازی، قانون الصور صادقی بیگ افشار، دیباچة قطب الدین قصه خوان بر مرقعی مفقود. ربط این نظریه ها با کل نظام زیبایی شناسی ایرانی نیز مسئله ای مهم و درخور توجه است.