فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۲۱ تا ۶۴۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
کالبدشکافی کمیسیون عرایض در جامعه ایران؛ با نگاهی به کتابِ اسناد قم در دوره پهلوی اول (مجلس ششم تا دوازدهم ملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسناد تاریخی از مهم ترین منابع برای پژوهش های تاریخی است و ضرورت استفاده از آن ها در تاریخ نگاری اجتناب ناپذیر است. بیشترین اسناد، در آرشیوهای دولتی و خصوصی، مربوط به دوران قاجار و پهلوی حفظ شده است. اسناد نوشتاری، بر سایر منابع مثل تاریخ شفاهی ارجحیت دارد؛ به شرط اینکه معیارهای نقد تاریخی در کاربرد اسناد مورد توجه قرار گیرد. استفاده از اسناد باید همه جانبه و عمیق باشد و نه تزئینی و گزینشی. استفاده سلیقه ای از اسناد، مانع از دستیابی به تحلیلی جامع و پایدار می گردد. کارهای اسنادی متعددی از سوی سازمان های مختلف مثل سازمان اسناد ملی، مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی، ریاست جمهوری، اسناد انقلاب اسلامی، مرکز اسناد و تاریخ دیپلماسی (وابسته به وزارت خارجه) مؤسسه تاریخ معاصر و... در ایران منتشر می شود. نحوه انتخاب، انتشار، تدوین و کیفیت آثار اسنادی، به دغدغه های سازمانی، فضاهای سیاسی، علایق محققین و سیستم نظارت در این مجموعه ها وابسته است. میلیون ها برگ سند، در این سازمان ها نگهداری می شود. محتوای این اسناد، صدها موضوع را شامل می شود و بر همین اساس در فایل های گوناگون دسته بندی شده است.
واکنش نقشبندیان در برابر تجاوزات روس ها به ماوراءالنهر
حوزههای تخصصی:
در تاریخ ماوراءالنهر سیاست و نهاد قدرت با دین که در این منطقه در شکل صوفیانه اش ظهور یافته ، پیوند داشته است. وجود این پیوند مثلثی را در این سرزمین ترسیم نمود که رابطه مشروعیت بخش میان اجزاء آن، تأثیر زیادی در تحولات منطقه داشته است. نگاهی به نقش نقشبندیان، مهم ترین جزء ساختار سیاسی و دینی فوق در جامعه فرارود، در دوران تجاوز روس ها و رابطه آنها با حکومت و توده های مردم در جریان مبارزات، موضوعی است که در این نوشتار به گونه ای توصیفی بدان پرداخته شده است.
تأثیر الگوی توسعه شهری ابن ربیع بر گونه گسترش شهرهای خراسان بزرگ در سده های سوم تا هفتم هجری (با استناد به نوشتار تاریخی، جغرافی نویسان مسلمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خراسان بزرگ در سده های بعد از اسلام، در نمودهای متفاوت از تأثیرگذارترین نواحی بر فرهنگ اسلامی ایران بوده است. گونه گسترش شهرهای این منطقه در سده های سوم تا هفتم هجری یکی از این نمودهاست. بارزترین خصوصیت شهرهای خراسان این دوره، گسترش بیشتر شهرهای بنا شده قبل از اسلام است که علاوه بر حفظ عناصر اولیه قبل از اسلام، با الگوی توسعه در دوره اسلامی تطبیق و بر اساس آن گسترش یافتند. در این پژوهش اثبات گردیده که الگوی توسعه شهری در این دوره اغلب بر اساس آموزه های دین اسلام توسط فقها، برای فرمانروایان مشخص شده است. همانند توجه به مسئله وجود آب، ساختن مسجد جامع، ایجاد بازار و تأمین امنیت شهروندان. این مهم بر اساس مطالعات کتابخانه ای و با بررسی نظرات ابن ربیع، فقیه سده سوم هجری و با بهره گرفتن از شواهد تاریخ جغرافیایی خراسان بزرگ و کتب جغرافی نویسان این دوره با روش توصیف، تطبیق و تحلیل بادیدگاه استنباط گرایانه به انجام رسیده است.
همزیستی و همگونی امامان اسماعیلی در کرمان پس از سقوط الموت و بررسی دلایل آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهمترین ویژگی نهضت اسماعیلی، دیرپایی و طول عمر آن بوده است. نهضتی که از نیمه های سده ی دوم هجری شروع شد و تا سقوط قلعه های اسماعیلی توسط مغولان (سده ی هفتم هجری) ادامه یافت. در تمام این مدت، «اسماعیلی بودن» به مفهومِ چالش با جهان اسلام بود و از جانب دولت های سنی و نیز سایر گروه های شیعه، فرقه ای ضاله، ملحد، بی دین و نامسلمان خوانده می شد. باقی مانده ی جوامع اسماعیلی از عصر مغول تا صفوی هم، رستاخیز خود را در چالش با دولت های بعدی آغاز نمودند. پس از سقوط الموت در کرمان شاهد همزیستی مسالمت آمیز میان جامعه ی اسماعیلی با دولت های پس از صفوی هستیم که به عقیده ی برخی، دولت های مزبور، خود، علاقه ای به درگیری با بازماندگان اسماعیلی نداشتند. از منظر این نوشتار ائمه ی اسماعیلی، ابتدا خود مروج همزیستی و مسالمت با جامعه ی مسلمان ایرانی در کرمان شدند و آنگاه دولت های مزبور، مجبور به مصالحه جویی با آنها گردیدند. سئوال اصلی پژوهش این است که این همزیستی به چه شکل صورت گرفت و زمینه ها و عوامل آن چه بود؟ نتایج نشان می دهد که شرایط جغرافیایی، اقتصادی و سیاسی کرمان، بستری بوجود آورد که بتدریج رهبران اسماعیلی با درک شرایط مکانی و زمانی، بدون اشاعه ی مذهب، بتوانند به عنوان سادات حسینی و اولاد پیامبر(ص)، مورد پذیرش اهالی کرمان قرار گیرند و حکومت های زند و قاجار را موظف به رعایت حال آنان کنند. سادات حسینی و اولاد پیامبر(ص)، واژه ی اسماعیلی بودن را در خود هضم کرد و گفتمان مسالمت و همزیستی را جایگزین آن نمود. پژوهش حاضر می کوشد کرمان را بسترساز حیات مجدد اسماعیلیان پس از زوال دوره ی الموت برای راه یافتن به جهان امروزی معرفی نماید.
تبیین جمعیت شناسی شیراز در دوره ایلخانان مغول (623 ق-736ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یکی از مهم ترین پیامدهای یورش و استیلای مغولان بر ایران در قرن هفتم هجری (13م) نوسانات شدید جمعیتی در ایالت های مختلف بود. در این میان شیراز به عنوان مرکز ایالت پارس در زیر فرمان اتابکان فارس، علی رغم نبود وحدت سیاسی و تفرقه داخلی توانست از یورش وایرنگر مغول و تبعات ناشی از آن در امان بماند. این مقاله بر آن است تا ساختار جمعیتی و عوامل تأثیرگذار بر رشد و کاهش جمعیت شیراز را به روش توصیفی تحلیلی و براساس اطلاعات کتابخانه ای و میدانی (گورستان ها) بررسی کند. یافته های این بررسی نشان می دهد که شیراز تا روزگار اتابک ابوبکر به دلیل هجوم مهاجران از شهرهای بزرگ آسیب دیده از حملات مغولان و امنیت داخلی شاهد افزایش جمعیت بود. اما جنگ ها و ناامنی ها پس از اتابک ابوبکر رخ داد. حملات نکودریان (6۷۷ و 6۸۰ ق)، قحطی (۶۸۰ق) و بیماری های واگیردار ( 698 ق) و... از میزان جمعیت شیراز کاست و جمعیت سیر نزولی گرفت اما در زمان ابواسحاق اینجو (۷۵۲-۷۲۵). ابن بطوطه شیراز را پرجمعیت و پررونق یافت.
تاریخ هجده ساله ی تبریز (نگاهی به وضعیت تبریز جدا شده از ایران: 27 رمضان 993 تا 18 جمادی الاول 1012ق.)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دولت عثمانی در عهد مراد سوم، به سال 986ق. / 1578م. با توجه به ضعف صفویان به ایران حمله کرد. نتیجه هجوم عثمانی ها بعد از 12 سال جنگ، جدایی بخش بزرگی از غرب کشور و ازجمله آذربایجان بود. طی معاهده استانبول اول، تبریز و بخش بزرگی از آذربایجان به طور رسمی به دولت عثمانی ملحق شد. عثمانی ها با احداث یا تعمیر قلاع در گام اول، و تعیین «بیگلربیگی» و «قاضی» و «دفتردار» برای مناطق اشغال شده در گام دوم، کوشیدند این مناطق را برای همیشه ضمیمه قلمرو خود کنند. به قدرت رسیدن شاه عباس اول معادلات سیاسی بین دو دولت را به کلی تغییر داد؛ درنتیجه سیر وقایع به بازپس گیری مناطق از دست رفته از طریق انجام یک سلسله عملیات های نظامی منتهی شد. تحولات تبریز و آذربایجان در طول مدت اشغال آن، تقریبا به طور کامل، برای ایرانیان نامعلوم است؛ چراکه نه تواریخ صفوی، و نه محققان ایرانی بعدی بدان اقبال نشان نداده اند. از این رو، رویکرد اصلی مقاله حاضر روشن نمودن شیوه سلوک عثمانی ها با مردم مناطق اشغالی و به طور متقابل، رفتار مردمان آن نواحی با کارگزاران عثمانی است. به بیان دیگر: بررسی مختصر اقدامات عثمانی ها در آذربایجان مسئله اصلی این پژوهش است. این پژوهش با تکیه بر اسناد دولت عثمانی، به ویژه، «دفترهای مهمه» تهیه گردیده است. در تحقیق حاضر به شیوه توصیفی- تحلیلی با بهره گیری از منابع عثمانی- ایرانی، به تبیین مختصر این نقطه مبهم از تاریخ کشور پرداخته شده است.
برآمدن و بر افتادن «گروس» در ساختار تقسیمات کشوری ایران ( بر مبنای مدل قدرت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گروس که بسیاری آن را با نام امیرنظام گروسی (دولتمرد دوره قاجار) می شناسند، براساس منابع در دسترس، منطقه ای مشتمل بر 1700 تا 1800 کیلومترمربع و از اجزای اصلی ساختار تقسیمات کشوری غرب ایران از اوایل دوره صفوی تا اواسط دوره پهلوی بوده است. این منطقه گاه تحت حکومت کردستان و در بیشتر موارد با حاکم نشین مستقل اداره می شد. نوشتار حاضر با تکیه بر اسناد و مدارک رسمی و غیررسمی به روش تاریخی- استنادی، درصدد بیان موقعیت این منطقه با تاکید بر نام آن در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. نتایج تحقیق نشان می دهد اطلاق رسمی نام گروس به این منطقه، کمی پیش از دوره صفوی تا اواسط دوره پهلوی متداول بوده و پس از آن اگرچه در حافظه فرهنگی باقی مانده اما در پیکره جغرافیایی ایران با نام بیجار شناسایی شده است. نویسنده در این مقاله درصدد بیان مقاطع حضور، اطلاق و حذف رسمی این نام جغرافیایی در میان مکاتبات، مصوبات، اسناد و منابع رسمی و غیررسمی در ساختار تقسیمات کشوری ایران است. به نظر می رسد قدرت گرفتن ایل گروس در دوره صفوی و پس از آن موقعیت امیرنظام گروسی در دوره قاجار، در اطلاق نام گروس و ارتقای این منطقه و افول قدرت ایل، در تغییر نام آن نقش تعیین کننده ای داشته است.
تعامل و تقابل ایلات اردلان و زنگنه در دوره صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی روابط ایلات و قبایل، از مباحث مهم تاریخ ایران است. این مسئله در دوره صفویه، به ویژه در نواحی غربی ایران، به علت روابط خصمانه با دولت عثمانی، اهمیت بیشتری دارد. در این مقاله کنشگری دو طایفه از طوایف کُرد این منطقه، یعنی اردلان و زنگنه، در تحولات منطقه ای، کشوری و بین سرزمینی مورد بررسی تحلیلی قرار گرفته است. اینکه روابط درونی (با یکدیگر) و بیرونی (با دولت مرکزی ایران و عثمانی) آنان، عمدتاً دارای چه مؤلفه هایی بوده و تأثیرگذاری این روابط در تحولات منطقه چه بوده است؟ در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی و با مراجعه به منابع اصلی، به ویژه منابع محلی کردی و فارسی، با محوریت سؤال تحقیق، داده های تاریخی استخراج، و پس از سنجش و ارزیابی محتوایی، با رویکردی تحلیلی تنظیم شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد در عصر صفوی طوایف مذکور، به ویژه طایفه اردلان که حاکمیت ایالات کردستان را در اختیار داشتند، از کنشگران سیاسی و نظامی در غرب کشور بوده و اهمیت فراوان یافته بودند. در این دوره آنان، از یک سو با نوع رابطه ای که با دولت صفوی برقرار کرده و از سوی دیگر به علت درگیری های دائمی که با یکدیگر داشتند، زمینه بروز ناآرامی های پیوسته ای را در ایالت های کردستان و کرمانشاهان به وجود آورده بودند که گاه دولت مرکزی را نیز با چالش هایی مواجه ساخته بود. در اواخر دولت صفوی، ضعف درونی طایفه اردلان و پراکندگی اجباری افرادی از ایل زنگنه در مناطق مختلف ایران به دستور شاهان صفوی، به تدریج آنان را به سمت پرهیز از درگیری و تمایل به تعامل با یکدیگر هدایت نمود.
دارالتأدیب های تهران عصر پهلوی و بررسی وضعیت کودکان ساکن آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مفهوم «کودکی» ازجمله مفاهیم نسبتاً مغفول در علم تاریخ است و حوزه «مجازات کودکان» بیش از «کودکی» مورد بی مهری واقع شده است. در حقوق کیفری مدرن، کودکان بزهکار واجد حقوقی انکارناپذیر همچون زیست در مکانی مجزا از زندانیان بالغ شدند. در مقاله حاضر تکوین اندیشه های نوین در خصوص مجازات کودکان مطمح نظر است و سؤال اصلی از این قرار است که چرا باوجود تکوین و تأسیس «دارالتأدیب» های تهران بازهم به طور مکرر شاهد نادیده گرفتن حقوق اولیه آن ها هستیم؟ فرضیه تحقیق کنونی متضمن این ایده است که علت عمده رفتارهای خشونت آمیز و تجاوزکارانه نسبت به کودکان، قرارگیری دارالتأدیب های تهران در محوطه زندان اصلی پایتخت یعنی زندان قصر بوده است و به نظر می رسد نزدیکی و مجاورت این دو نهاد یکی از علل اصلی تجاوز به حقوق کودکان بوده است. یکی از دستاوردهای مهم پژوهش حاضر برای دست اندرکاران دارالتأدیب ها یا کانون های اصلاح و تربیت کنونی این است که نزدیکی مکان زندان افراد بالغ با دارالتأدیب ها یکی از علل عمده آزار و اذیت کودکان توسط زندانیان بزرگسال بوده است و حتی الامکان باید مکان دارالتأدیب ها به دوراز زندان ها باشد.
صوفیان و سلاطین: کنش های سیاسی شیوخ نقشبندی در قلمرو اشترخانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تصوف که در پی فروپاشی حکومت مغول به تدریج از خلوت خانقاه ها پا به عرصه های مختلف اجتماعی، اقتصادی و سیاسی نهاده بود، در دوره تسلط ازبکان بر ماوراءالنهر همچنان نقش قابل توجهی را در این حوزه ها ایفا می کرد. در این میان طریقت نقشبندیه به سبب گستردگی و نیز پیروان پرشمار از اهمیت بیشتری برخوردار بود. خاندان های متنفذ نقشبندی که در ماوراءالنهر دوره تیموری و شیبانی حضور پررنگی داشتند در دوره اشترخانیان نیز نفوذ، اعتبار و ارتباط نزدیک خود با حکومت را حفظ کردند. باوجوداین، ضرورتاً روابط میان خاندان های مختلف نقشبندی با خوانین اشترخانی یکسان نبود. بررسی کنش های سیاسی خاندان های نقشبندی و عوامل مؤثر بر آن در دوره اشترخانی، موضوع پژوهش حاضر است. بنا بر یافته های این پژوهش، شیوخ صوفی نقشبندی، طیف وسیعی از تعامل و تقابل با دستگاه قدرت را نمایان ساختند ضمن اینکه خود نیز برای مدتی کوتاه در رأس هرم قدرت قرار گرفتند. میانجی گری در میان مدعیان قدرت، نظامی گری و حکمرانی در شمار نقش هایی بود که شیوخ نقشبندی در عرصه سیاست این دوره ایفا کردند. نوع کنش شیوخ صوفی نسبت به خوانین، تابعی از منافع محلی، خاندانی و عمومی آن ها بود. درحالی که خاندان های نقشبندی مقیم بخارا، کرسی اصلی حکومت اشترخانیان، در راستای حفظ وضع موجود، عمدتاً در پی تعامل و ارتباطی حسنه با خوانین وقت بودند و شیوخ نقشبندی سمرقند، با هدف تغییر وضع به نفع ایالت خود، غالباً در کنار مخالفان بخارا می ایستادند.
فراز و فرود حکمرانی شیخ حجر کنگانی و نقش وی در تحولات جنوب ایران (1169- 1181ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خخاندان های محلی، به ویژه در دوره های فترت، از عوامل مهم تأثیرگذار در تحولات تاریخی جنوب ایران و خلیج فارس بوده اند. پژوهش حاضر به یکی از شیوخ کمتر شناخته شده ی دوره ی فترت میان فروپاشی دولت افشار و تثبیت دولت زند به نام شیخ حَجَر کنگانی می پردازد که در بندر کنگان اقتداری محلی به دست آورد. پژوهش بر این پرسش ها متمرکز است: بندر کنگان بنا به چه دلایلی بستری برای شکل گیری قدرتی محلی توسط شیخ حجر شد؟ قدرت وی چه فراز و فرودی را طی کرد و چگونه با قدرت های خارجی حاضر در خلیج فارس و کریم خان زند مواجه شد؟ بررسی شواهد مؤید این است که بندر کنگان به واسطه ی افزایش ناامنی در سایر بنادر و موقعیت جغرافیایی و سوق الجیشی مهم خود در پرتو اقدامات شیخ حجر به برتری نسبی در رونق تجاری رسید و به عنوان یکی از نقاط اتصال شیراز با خلیج فارس واجد اهمیت شد. بر بستر این رونق اقتصادی شیخ حجر به یک قدرت محلی مهم تبدیل شد. اما تنش وی با انگلیسی ها، خودداری از مشارکت در جنگ با میرمهنا و مقاومت در برابر خواسته های مالیاتی دولت زند، به تیرگی مناسبات شیخ حجر با دولت زند و حمله ی نظامی سپاه زند به کنگان و پایان کار وی انجامید. روش این پژوهش تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی است و گردآوری اطلاعات عمدتاً با شیوه ی کتابخانه ای و حسب مورد با استفاده از تاریخ شفاهی و پیمایش آثار انجام شده است.
بررسی وضعیت عمده مالکی و خرده مالکی و انواع بهره مالکانه در فارس در آستانه اصلاحات ارضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
فارس از نواحی عمده مالکی در کشور بود. بخش عمده ای از این ناحیه نیز قلمرو ایلات و عشایر نواحی جنوب کشور بود که خوانین آن صاحبان املاک بسیاری در فارس بودند و در حق رعایای خود ظلم و اجحاف بسیاری روا می داشتند. اراضی کشاورزی در نواحی جنوب کشور به دلیل شرایط آب و هوایی و نوع خاک آن ازنظر مرغوبیت و حاصلخیزی با نواحی شمال و غرب کشور وضعیتی کاملاً متفاوت داشت. سؤالی که در این پژوهش مطرح است این است که وضعیت عمده مالکان و خرده مالکان و انواع بهره های مالکانه در فارس در آستانه اصلاحات ارضی چگونه بود؟ طبق یافته های پژوهش، بسیاری از مالکان فارس از عمده مالکان کشور تنها در وسعت اراضی بودند؛ اراضی وسیع اما کم بازده که به دلیل کم آبی و خشک سالی های پیاپی درآمد چندانی نداشت. بنابراین عمده مالکان این نواحی با این که از بزرگ مالکان کشور بودند، اما مالکان چندان ثروتمندی نبودند و بسیاری از آن ها به دلیل مقروض بودن مجبور بودند سالانه مقداری از اراضی خود را به ثروتمندان شهری و یا تجار واگذار کنند و ازآنجایی که این مالکان به حرفه دیگری اشتغال نداشتند، به درآمد املاک و بهره مالکانه خود بسیار وابسته بودند. روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی- توصیفی و مبتنی بر منابع کتابخانه ای و اسنادی است.
جایگاه موقوفات بر شکوفایی سنت تعزیه در شیراز عصر قاجار (1220 – 1344 ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عهد قاجار دوره تکامل، توسعه و رشد کمی و کیفی تعزیه بود و از جهات گوناگون ازجمله محتوا، نحوه اجرا، چگونگی پوشش، دگرگون شد و به دلیل بافت مذهبی جامعه ایران و به تبع آن ایالت فارس و به ویژه شهر شیراز در عصرقاجار، رونق فراوانی یافت. علاوه بر این رقابت کارگزارن حکومتی، اعیان و بزرگان، زنان، روحانیون و بازرگانان نقش پررنگی در برگزاری آیین عزاداری محرم به ویژه برگزاری تعزیه داشتند و در این راه موقوفاتی را برای محل و یا تامین مخارج تعزیه داری وقف می کردند. بررسی جایگاه اسناد موقوفات و متولیان آن ها در تعزیه داری شیراز در دوره قاجاریه، پرسشی اساسی است که این پژوهش تلاش دارد با استفاده از روش اسنادی و تجزیه و تحلیل اسناد به مسئله موردنظر پاسخ دهد. یافته های پژوهش نشان می دهد که بافت سنتی و مذهبی جامعه فارس در دوره قاجار و ارادت بومیان ازجمله تجار، زنان اعیان و کارگزاران حکومتی نسبت به اهل بیت (ع) عامل مهمی در افزایش موقوفات و توسعه تعزیه داری در شیراز بود.
ایالت گیلان و هیرکانی در دوره صفوی بر مبنای نقشه جغرافیایی آدام اولئاریوس در1656م./1066ق. در تطابق با کتاب مختصر مفید 1087ق.(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
آنچه اولئاریوس را در تاریخ ایران پرآوازه کرده، سفرنامه و نقشه ایران از اوست که الهام بخش اروپاییان در ترسیم ها و نگارش ها درباره ایران در دهه ها و قرن های بعد شده است. از اولئاریوس اما، یک نقشه منطقه ای گیلان برجای مانده که حاکی از اهمیت این قسمت از ایران در دوره صفوی است. در شرایطی که در منابع عصر صفوی در اطلاق واژه هایی چون ایالت و ولایت بر مناطق ایران ابهام وجود دارد، ایالت گیلان برای نخستین بار با دقت بالایی ترسیم شده است. آنچه بر ارزش نقشه او افزوده مشاهدات شخصی و تحقیق میدانی وی از آگاهان محلی در گذر از گیلان بوده که سندیت نقشه گیلان را به عنوان اسناد معتبر شناخت جغرافیای تاریخی این منطقه در قرن هفدهم میلادی دوچندان کرده است. نقشه سال 1656م الئاریوس، قدیمی ترین و شاید نخستین نقشه مستقل منطقه ای گیلان در کارتوگرافی نوین اروپا است که به تصحیح داده های پیش از خود پرداخته است. از دوره صفوی نقشه ای برجای نمانده و لاجرم مفاهیم نقشه با مهم ترین و شاید تنها منبع جغرافیایی عصر صفوی یعنی کتاب مختصر مفید تطابق داده داده شده تا وجوه تمایز نگاه از درون و بیرون به یک نطقه جغرافیایی مشخص گردد. تطابق این اطلاعات با جغرافیای گیلان در کنار نام شناسی این منطقه از اهداف پژوهش به یاری روش تحقیق تاریخی و جستجوی کتابخانه ای است. یافته ها نشان می دهد اطلاعات درج شده در نقشه اولئاریوس ازنظر کمیت و درج جزییات به میزان قابل توجهی بیشتر از متن جغرافیایی مختصر مفید است.
واکاوی چالش های و سیاست های امویان در اداره کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کرمان در دوره باستان از زمان هخامنشیان تا پایان ساسانیان همواره ساتراپی، استان و ولایتی مستقل بوده که گاه توسط شاهزادگان ساسانی اداره می شد. این ولایت پس از فتح توسط اعراب مسلمان تا دهه 50 ولایت مستقلی نبود چراکه از نیمه دوم قرن اول هجری تا حدود سال 129 ه.ق (یا 156 ه.ق/ 779 م) ضمیمه خراسان شد. موقعیت جغرافیایی کرمان و دوری این منطقه از مرکز خلافت موجب شد تا این ولایت کانون چالش های متعدد سیاسی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی گردد. در این بررسی که به روش توصیفی– تحلیلی و با اتکا به منابع کتابخانه ای انجام یافته است، کوشش شده تا با واکاوی مشکلات و چالش های پیش روی والیان اموی در اداره کرمان، سیاست ها و اقدامات آنان مورد بررسی قرار داده شود. نتایج تحقیق حاضر نشان می دهد که فعالیت گروه های مخالف خلافت مانند خوارج، نارضایتی مردم، فشارهای مالیاتی و استقلال والیان و عاملان حکومتی، اداره کرمان را با چالش های متعدد مواجه ساخته بود. امویان با اعزام والیان متعدد کوشیدند تا با اعمال سیاست های خشونت آمیز و سخت گیرانه شرایط را تحت کنترل خویش درآورند؛ با این حال عدم مدارای آنان با اهالی کرمان موجب از دست رفتن امنیت و موقعیت اقتصادی این ولایت شد و کرمان را هرچه بیشتر به کانون شورش ها تبدیل کرد.
بازنگری بهره گیری از فضای شهر تهران در جریان رویدادهای معاصر (بررسی موردی انقلاب مشروطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تحرک های اجتماعی، نقطه بر هم خوردن نظام دیرپای روابط درون فضا و دگرگونی آن از بعد معنایی و تولید فضاهای جدید است. ازاین رو پژوهش حاضر بر یافتن نحوه دگردیسی فضا در یکی از مهم ترین تحرکات اجتماعی معاصر یعنی انقلاب مشروطه در دوران قاجاریه می پردازد و قصد دارد تا نشان دهد که کنش متقابل میان امر اجتماعی/ فضایی چگونه منجر به تغییر مفهوم فضایی شهر تهران در آن دوره شده است. هدف از این پژوهش بررسی رابطه میان فضای شهری و رخدادهای انقلاب مشروطه و دگرگونی نمادین فضاهای شهری ناشی از این کنش اجتماعی است. روش پژوهش حاضر تاریخی و توصیفی- تحلیلی و شیوه گردآوری مطالب به شیوه کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی (بازدید از بناها) بوده است. نتایج پژوهش نشانگر آن است که در انقلاب مشروطه، سه مرحله مختلف از مصرف، تولید و مقابله فضایی قابل مشاهده است. در مرحله اول، رویدادها در کالبد فضایی که از منظر تاریخی مشروع محسوب می شوند، آغاز و در ادامه کنش اجتماعی به خلق و بازنمایی فضاهای خود اقدام می کنند و فضاهای روزمره به جزئی از یک نظام نمادین جدید فضای شهری بدل می شوند و در مرحله سوم انقلاب با دگردیسی مفهوم فضایی، تغییر معنای نمادین فضاهای از پیش موجود و تلاش برای تصرف فضاهای تعیین یافته با هدف مقابله گروه های درگیر در انقلاب روبرو هستیم.
فراز و فرود هجدهمین دوره انتخابات مجلس شورای ملی در حوزه کرمانشاه (1335- 1332ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
انجام کودتا علیه دکتر محمد مصدق با حمایت قدرت های خارجی، در 28 مرداد 1332ش، آغازگر دور تازه ای از تاریخ پارلمانی ایران بود. بعد از این رخداد، مجلس و انتخابات به طور کامل در نظارت دولت و مأموران آن قرار گرفت. استان کرمانشاه واقع در غرب ایران، به دلیل موقعیت جغرافیایی و اهمیت ویژه ای که داشت و شعبه ای از شرکت نفت ایران و انگلیس در آن فعالیت می کرد، از بروز این کودتا، به شدت تحت تأثیر قرار گرفت و این امر خواه ناخواه کنش سیاسی فعالان این شهر را نیز به دنبال داشت. مقاله حاضر با روش توصیفی– تحلیلی و تکیه بر منابع، اسناد و مدارک موجود، درصدد پاسخ به این پرسش است که روند برگزاری هجدهمین دوره انتخابات مجلس شورای ملی در حوزه انتخابیه کرمانشاه چگونه بود و چه نتیجه ای به دنبال داشت؟ نتایج پژوهش، نشان می دهد که مشارکت سیاسی مردم و فعالیت سابق کنشگران این شهر در انتخابات، بعد از براندازی دولت ملی، کاهش پیدا کرده و با انزوای آن ها، نتیجه انتخابات را دولت و متنفذین محلی وابسته به حاکمیت مشخص کردند. انتخابات این دوره، نخستین مرحله انتخابات کاملاً فرمایشی و دولتی بوده است که تا پایان دوره پهلوی تداوم یافت.