فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۰۱ تا ۳۲۰ مورد از کل ۳۷۹ مورد.
ناهمزمانی داستان و انسان (تاملی در نفوذ ادبیات آمریکایی لاتین در داستان نویسی پیش از انقلاب در ایران)
منبع:
آزما اسفند ۱۳۸۴ شماره ۴۱
بررسی تطبیقی- انتقادی تأثیرپذیری رمان «طوبا و معنای شب» از رمان «صد سال تنهایی» با تأکید بر درونمایه جدال سنت و مدرنیته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در
مقاله حاضر، تأثیرپذیری رمان «طوبا و معنای شب» اثر «شهرنوش پارسی پور» از رمان «صد سال تنهایی» اثر «گابریل گارسیا مارکز» با نگاهی تطبیقی- انتقادی مورد تأمل قرار می گیرد. مواجهه و جدال میان
سنت و مدرنیته را می توان یکی از مهم ترین درون مایه های مشترک بین این دو رمان
دانست. این نوشتار می کوشد تا چگونگی رابطه گفتمانی و بینامتنی این دو رمان را از
طریق خوانشی محتوایی و با تأکید بر درون مایه های مشترک این دو اثر نمایان سازد.
همچنین سعی بر این است تا با تکیه بر صداها و همهمه های موجود در رمان، نحوه
مواجهه این دو اثر با دنیای جدید را نشان دهد و تبیین نماید که مؤلفان این دو اثر،
چگونه با درهم آمیزی واقعیت و توهم، جهان فیزیکی و متافیزیکی و مرگ و زندگی به گفت وگوی
با دنیای مدرن پرداخته اند.
در گلستان سعدی
پذیرش ادبی گوستاو فلوبر در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
گوستاو فلوبر، پایه گذار مکتب رئالیسم و جزو نخستین نگارندگان رمان مدرن به شمار می آید. او علاوه بر دقت و وسواس بی حد در گزینش جملات که سبک نگارش وی را از دیگر نویسندگان متمایز می کند، نگاهی روان کاوانه به مسائل و دردهای اجتماعی دارد. شاهکار او رمان مادام بواری است که تأثیر بسزایی بر نگارش بسیاری از رمان های بزرگ جهان داشته است. باوجوداینکه برخی از آثار وی توسط مترجمان بنام به فارسی ترجمه شده اند اما مترجمان دیگری نیز، دست به ترجمه دوباره و چندباره این آثار زده اند که این مسئله خود به نوعی گواه اهمیت و حضور این نویسنده و آثار وی در ادبیات فارسی است. این مقاله خواهد کوشید تا به بررسی جایگاه این نویسنده، آثار وی و میزان تأثیرگذاری او بر نویسندگان ایرانی و سیر داستان نویسی فارسی بپردازد.
تأثیر رباعیّات عمر خیّامِ فیتزجرالد بر اشعار هاوسمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بی تردید ترجمه می تواند موجب ابداع و نوآوری ادبی شود. معمولاً دوره های مهمِ نوآوری ادبی اغلب از پی دوره های فعالیت فشردة ترجمه می آیند. با این که اندیشه های نو، انواع ادبی جدید و ساختارهای تازه از طریق ترجمه ایجاد می شوند، ولی متأسفانه، تا همین اواخر، تطبیقی گران چندان به آن اهمیتی نمی دادند. رباعیّات عمر خیّامِ فیتزجرالد در مسیر پذیرش به اشعار بدبینانه ای تبدیل شدند و نسلی را مخاطب قرار دادند که با شک، بدبینی، تقدیرگرایی و اغتنام فرصت در نیمه دوم قرن نوزده دست به گریبان بودند. بنابراین، این ترجمه هم به عنوان اثری از ادبیات مشرق زمین و هم به صورت گفتمانی موافق با فضای ادبی این دوره مورد استقبال قرار گرفت. تأثیر این اشعار چنان بود که از یک سو الگویی برای نسل جدیدی از شاعران محسوب می شد که سعی داشتند شک، بدبینی، تقدیرگرایی را به دست مایه ای مناسب برای شعر پیشامدرن تبدیل کنند. از دیگر سو، این ترجمه معیاری برای مترجمان آینده بود؛ زیرا ظرفیت های شعر فارسی را به خوانندگان انگلیسی زبان عرضه می کرد. جستار حاضر درصدد است تا نشان دهد که این ترجمه در چگونگی شکل گیری شعر پیشامدرن انگلیسی، از حیث فرم و محتوا، به ویژه شعر هاوسمن، نقش داشته است. جوان شراپ شایری هاوسمن با رباعیّات فیتزجرالد اشتراکات انکارناپذیری، مانند بی ثباتی و ناپایداری جهان، فرصت جویی و عشرت طلبی، بدبینی و نومیدی دارد.
وادی مجهول (بررسی نمادهای حکایت شاه و کنیزک از رهگذر تطبیق آن با داستان های شیخ سمعان، سیذارتا و داستان زندگی مولانا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
حکایت شاه و کنیزک یکی از محوری ترین حکایت های مثنوی است که با توجه به قرار گرفتنش بعد از نی نامه و نیز تأکید خود مولانا بر اهمیت آن، بسیار مورد توجه مفسران مثنوی قرار گرفته است. قاطبه ی مولوی پژوهان این حکایت را داستانی نمادین دانسته اند که مولانا در قالب آن تلاش کرده به موضوع پراهمیت آفرینش و کمال انسان اشاره کند. در این مقاله با روش تحلیل- مقایسه ای تلاش شده با بهره گیری از چند داستان عرفانی دیگر همچون حکایت شیخ سمعان از عطار، رمان سیذارتا اثر هرمان هسه شرق شناس شهیر آلمانی و همچنین روایت زندگی مولانا و دیدار او با شمس تبریزی، ضمن ارائه ی تفسیری نو از نمادهای حکایت شاه و کنیزک، به بررسی موضوع جایگاه دنیا در رسیدن به کمال از منظر مولانا نیز پرداخته شود.
مطابق تفسیر ارائه شده در این مقاله به نظر می رسد به عکس آن چیزی که تفکر صوفیانه ی منحط، درباب کناره گیری و عزلت از دنیا به مخاطبانش القا می کند، از نگاه تفکر اصیل اسلامی، دنیا به منزله ی مزرعه و متجری است که آدمی برای رسیدن به بهشتی صدچندان بهتر و بالاتر از بهشتی که در آغاز در آن سکنی داشته، بدان هبوط کرده است.
بررسی تطبیقی محورهای سه گانة بینامتنیت ژنت و بخشهایی از نظریة بلاغت اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
مطالعه تطبیقی شرایط اجتماعی سیاسی تأثیرگذار بر شکل گیری «کمدی الهی» دانته و «معراجنامه»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمدی الهیو معراجنامهمتعلق به دو باور دینی، با رویکرد دینی، اخلاقی و آموزشی است که هدف آن ها کمک به خروج انسان از نگون بختی های جهان فانی و گشودن راه سعادت است. موضوع این آثار، سفر انسانی وارسته به عالم فرامادی، دیدن پاداش و پادافره انسان ها در بهشت و دوزخ و انتقال آن به مردم، پس از بازگشت دوباره به دنیاست. این پژوهش به شیوه استقرایی با مطالعه تطبیقیِ زمینه های اجتماعی سیاسی تأثیرگذار بر شکل گیری این سفرهای معنوی و تأثیر اسلام و آثار ادبیِ اسلامی بر جوامع اروپاییِ قرون وسطی و دانته، انجام شده است. شیوه گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و اسنادی است. مقایسه ی نمونه های پاداش و عذاب برگزیده از کمدی الهی و معراجنامه هایی مانند معراجنامهشاهرخی، معراجنامهابن سینا، روایات معراج و غیره و نیز تحلیل وقایع و شباهت ساختار سفر و موضوع هر دو اثر، بر تأثیر این آثار بر دانته، تأکید می کند.
بررسی مضامین مشابه در ادبیات استعلایی امریکا و شعر سهراب سپهری (عنوان عربی: دراسة المضامین المشترکة فی أدب أمیرکا الاستعلایی وشعر سهراب سبهری)
حوزههای تخصصی:
شباهت های مضمونی بسیاری میان سپهری و استعلای امریکایی وجود دارد. استعلای امریکایی به صورت جنبشی ادبی، اجتماعی، فرهنگی، مذهبی و فلسفی در مقابل قواعد متعارف و نهادینه جامعه، با نویسندگان و شاعرانی مانند رالف والدو امرسون، ناتانیل هاثورن و هنری دیوید ثورو شکل گرفت. ازنظر ادبی، آنان خواستار سبکی آزاد از قید و بند با محتوای طبیعت و ذات طبیعی انسان بودند. از نظر اجتماعی، مخالف زرق و برق جامعه مصرفی بودند. در مقاله حاضر سعی شده است شباهت درونمایه آثار استعلاییان و اشعار سپهری به تفکیک در هفت فصل بررسی شود.چکیده عربی:تتشابه أشعار سبهری، وأدب أمیرکا الاستعلایی من حیث المضامین تشابها کثیرا. ظهر أدب الاستعلاء کنهضة أدبیة، واجتماعیة، وثقافیة، ومذهبیة، وفلسفیة حیال قوانین المجتمع المألوفة، والثابتة، بظهور کتّاب وشعراء، أمثال: رالف والدو إمرسون، وناثانیال هاوثورن، وهنری دیفید ثورو.حاول هذا المقال أن یدرس المواضیع المشترکة بین هؤلاء الأدباء، وأشعار سهراب سبهری وفقا للبنود السبعة التالیة. 1. العقل الشهودی تجاه العقل العلمی والتجربی 2. تعامل أجزاء الوجود، والروح العلیا 3. استیعاب الطبیعة باعتبارها رمزا 4. الاعتقاد بأصالة الخیر فی مقابل الشر 5. رفض المادیة، والثورة الصناعیة الموجودة فی الثقافات الجدیدة 6. الاقتراب من الثقافة العامة 7. الإیمان بالکفاءة الذاتیة، والأخلاق الفردیة.
Образ женщины-матери в романах «Мать» М. Горького, «Как закалялась сталь» Н.А. Островского и «Соседи» А. Махмуда (سیمای مادر در رمان های «مادر» اثر ماکسیم گورکی، «فولاد چگونه آبدیده شد» از نیکالای آستروفسکی و «همسایه ها» از احمد محمود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این مقاله موضوع زن در مقام مادر در رمان های «مادر» اثر گورکی، «فولاد چگونه آبدیده شد» نوشته نیکالای آستروفسکی و «همسایه ها» اثر احمد محمود مورد بررسی تطبیقی قرار گرفته و شباهت و تفاوت دیدگاه های نویسندگان در توصیف شخصیت زن نشان داده شده است. دستاورد این پژوهش نشان می دهد که آستروفسکی و احمد محمود بر نقش زن در خانه تأکید می کنند، ولی گورکی سیمای مادر را در دو بُعد «مادر در خانه» و «زن انقلابی و مبارز» نشان می دهد. عشق شدید مادرانه در هر سه اثر دیده می شود. این عشق در رمان «مادر» به یک احساس عظیم نسبت به همه مبارزان تبدیل می شود. در رمان های «همسایه ها» و «فولاد چگونه آبدیده شد» ملاحظه می کنیم که مادران به صورت غریزی به پسران خود کمک می کنند، اما در رمان «مادر»، نیلوونا قهرمان اثر در آغاز فقط از رویِ عشق، لکن در ادامه با درک بی عدالتی اجتماعی و برای آزادی خلق به پسرش کمک می کند.