ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۴۱ تا ۵۶۰ مورد از کل ۶۵۴ مورد.
۵۴۲.

بررسی تطبیقی درمان درد فراق (نوستالژی) در شعر نازک الملائکه و سهراب سپهری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: شعر نوستالژی سهراب سپهری نازک الملائکه درمان درد فراق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹۰ تعداد دانلود : ۸۲۱
درد فراق (نوستالژی) دردی است که به سبب جدایی و دوری از مطلوب یا اندیشیدن به نامطلوب در فرد تجلّی می یابد و شاعر یا نویسنده به بیان آن می پردازد. همچنین درمان درد فراق (نوستالژی) به تلاش شاعران برای رهایی از اندیشه دردناک و حسرت آور نوستالژی گفته می شود. نازک الملائکه (2007-1923) و سهراب سپهری (1307-1359) ازجمله شاعران نوستالژیکی معاصر ادبیات عربی و فارسی هستند که درد فراق (نوستالژی) در شعر آن ها به صورتی برجسته دیده می شود. ازآنجاکه هر دردی درمان خاصی می طلبد، این دو شاعر با توجّه به شناختی که از درد جان فرسود خویشتن داشته اند به ارائه راه هایی برای درمان پرداخته اند که در این پژوهش با روش توصیفی و تحلیلیِ مجموعه های شعری دو شاعر و استفاده از منابع کتابخانه ای و بر اساس مکتب آمریکایی ادبیات تطبیقی به بررسی مقایسه ای راه های رهایی و درمان درد فراق (نوستالژی) در شعر دو شاعر پرداخته شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد هر دو شاعر برای درمان درد فراق راه حل های مشابهی ارائه داده اند؛ هر دو شاعر «ایمان و یاد خدا و غنیمت شمردن فرصت و در زمان حال زیستن» را راهِ رهایی از درد و رنج و رسیدن به آرامش، «پناه بردن به طبیعت» را برای درمان غم غربت و تنهایی، «پذیرفتن تقدیر» را برای درمان نوستالژی حاصل از اندیشیدن به مرگ و «خزیدن در سایه ها» را برای درمان نوستالژی بکار برده اند.
۵۴۳.

بررسی تشبیهات هنجارگریخته در سروده های ابن فارض و مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تشبیه مولوی شعر زبان شناسی هنجار گریزی ابن فارض

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات علوم ادبی بلاغت بیان
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۹۸۷ تعداد دانلود : ۹۳۴
ماهیت فرامنطقی، عقلی و عرفی معانی و حقایق عرفانی از یک سو و محدودیت حوزه کارایی زبان از سوی دیگر باعث شده شاعران و عارفان، از زبان و بیان هنجارگریخته استفاده کنند. عارفان همواره برای ساخت تصاویر شاعرانه و بیان افکار خود، از تشبیه، که یکی از مهم ترین و پربسامدترین انواع هنجارگریزی معنایی در سروده های عرفانی است، بهره برده اند.\nدر این جستار، نگارندگان به روش تحلیلی، تشبیهات هنجارگریخته در دیوان ابن فارض و کلیات مولوی را نقد و بررسی می کنند. تحقیق نشان از آن دارد که بسامد استفاده از تشبیهات فشرده در سروده های این دو شاعر، بیش از تشبیهات گسترده است، چرا که به این وسیله، درنگ و چالش ذهنی مخاطبین طولانی می شود. گاه رابطه میان دو طرف تشبیه در سروده های آنان، آنچنان دور است که آشنایی زدایی در آن بیشتر به چشم می خورد. این دو شاعر با انتخاب شگرد تزاحم تشبیه سبب دیریابی معنا شده اند تا با برجسته کردن الفاظ خویش، سبب ایجاد لذت ادبی بیشتر در مخاطبین شوند. هرچند قصد ابن فارض، تفهیم مفاهیم متعالی و امر قدسی به ذهن خواننده بوده و به کاربرد تشبیه محسوس به معقول توجه نشان داده است، اما در تشبیه معقول به معقول، ترازو به سمت مولوی سنگینی می کند و تشبیهات حسی به حسی در سروده های مولوی با توجه به مشرب عرفانی و معنویش، بسامد معناداری را به خود اختصاص داده و دامنه تشبیهات گسترده در اشعار وی بیشتر از سروده های ابن فارض است.
۵۴۴.

أثر فریدالدین العطار النیسابوری فی شعر عبدالوهاب البیاتی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الأدب المقارن أبوالعلاء المعرّی فریدون توللی جنایة الأب على الابن النظرة التشائمیة

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۴ تعداد دانلود : ۶۵۶
للرمز والقناع حضور مکثف فی شعر عبد الوهاب البیاتی إلا أنّ معظم رموزه تدخل فی نطاق الرموز الصوفیة ما یدلّ علی استمداد البیاتی من رموز کبار المتصوّفة من أمثال فرید الدین العطّار وغیرهم کثیرون. یبدو من آثار البیاتی أنّه تأثّر بآراء الأدباء الفرس خاصّة الأدیب الصوفی الشهیر العطّار. ربّما من الأسباب التی ساعدت علی تأثّر البیاتی من العطّار تشابه الظروف المعیشیة التی عاناها الشاعران. فکلاهما عاش أوضاع سیاسیة واجتماعیة قاسیة. لو تقصّینا أشعار البیاتی لوجدنا أنّه اهتمّ بآثار العطار اهتماماً بالغاً فأخذ المزید من أفکاره الصوفیة فی أشعاره إلا أنّ تأثر البیاتی بالعطار لم یمنع البیاتی من النزوع إلی الحداثة والعصرنة فیمکن القول إنّ البیاتی جمع النزعة الصوفیة مع الاتّجاه الصوفی المتأثّر بالعطار. ترمی هذه الدراسة إلی المقارنة بین أشعار البیاتی والعطار والترکیز علی أنّ البیاتی استقی من مصدر عرفان العطار العذب حتی الارتواء بالاعتماد علی المنهج الصوفی التحلیلی والذی ینتمی إلی المدرسة الفرنسیة وقد بنیت النتائج أنّ البیاتی استلهم کثیراً من الأفکار الصوفیة لدی العطار الذی یظلّ مناراً مضیئاً لسالکی درب العرفان. ولذلک یوجد المزید من المضامین المشترکة بینهما والوجه الممیّز بین الشاعرین یتمثّل فی انتهاجهما لمسارین مختلفین فی توظیف النزعة العرفانیة عالجناه فی المقال هذا.
۵۴۵.

کاربست نظریه مایکل ریفاتر در خوانش بینامتنی همه شان را بکشید سلیم بشی و منطق الطیر عطار(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: مایکل ریفاتر سلیم بَشی عطار بینامتن تعبیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۷ تعداد دانلود : ۷۰۷
یکی از مؤلفه های پژوهش در ادبیات تطبیقی بررسی روابط بینامتنی است. بر اساس رویکرد بینامتنیت، هیچ متنی بدون پیش متن نیست. در این مقاله کوشش کرده ایم تا رمانِ همه شان را بکشید، نوشته ی سلیم بَشی نویسنده ی معاصر الجزایری فرانسوی زبان، را با رویکرد بینامتنی مایکل ریفاتِر، نظریه پرداز و نشانه شناس نیمه دوم قرن بیستم، مورد بررسی قرار دهیم. هدف از این امر، یافتن معنایِ پنهانِ رمان و تقابل های دوگانه قالبیِ مدِ نظر ریفاتر است و بدین منظور در خوانشِ این رمان، از منطق الطیر عطار نیشابوری استفاده کرده ایم. در واقع، مسئله مقاله، بررسی کارکرد حکایتی نقل شده در رمان بشی است که برگرفته از منطق الطیر عطار است. در این جستار، برای خوانش و کشف دلالت یا همان معنای تلویحی رمان، به بررسی تعبیرهایی (interprétant) واژگانی و متنی می پردازیم که چگونگی گذر از معنی به دلالتِ اثر را مشخص می کنند. یافته های پژوهش این فرضیه را به اثبات می رسانند که حضور این تعبیرها بینامتن را تداعی می کنند و با نگاه تقابلی به بینامتن، دلالتِ اثر نویسنده ی الجزایری کشف می شود. چنین می نماید که در رمان بشی می توان دلالت اثر عطار را به شیوه ای وارونه مشاهده کرد.
۵۴۷.

أثر قصّه سلیمان(ع) و ملکه سبأ فی غزلیّه 216 دیوان حافظ الشیرازی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: القرآن الکریم حافظ الشیرازی سلیمان(ع) ملکه سبأ

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی ادبیات ادبیات و مطالعات بین رشته ای علوم اسلامی تأثیر قرآن بر ادبیات
  2. حوزه‌های تخصصی ادبیات حوزه های ویژه ادبیات تطبیقی تطبیق ادبیات فارسی و ادبیات عرب
تعداد بازدید : ۹۸۲ تعداد دانلود : ۶۴۱
للقرآن الکریم أثر هامّ فی غزلیّات حافظ الشیرازی و قد تأثّر حافظ، بهذا الکتاب الکریم بشکل رمزیّ و تأویلیّ یمیل إلی الإبهام الفنیّ و الشعریّ أکثر من أن یدلّ علی الوضوح. یأخذ حافظ الشاعر، ألفاظاً و معانیَ قرآنیّه ثمّ یصوغ منها أسلوبا شعریّا خلابا له سلطه تأثیریّه قویّه. هناک یبدو، بین الغزلیّه 216 فی الدیوان و قصه سلیمان و ملکه سبأ فی سوره النمل، تَلاؤم فنیّ و رمزیّ من حیث المفردات و المضامین بحیث اقتبس الشاعر، من القصّه القرآنیّه و الروایات التی جاءت فی تفسیر الآیه الرابعه و الأربعین من سوره النمل فی التفاسیر لا سیما الکشّاف للزمخشری حول الجنّ و ملکه سبأ من کراهیه الجنّ أن یتزوجها سلیمان خوفا من إفضاء الملکه بأسرارهم الی سلیمان و العیوب التی نموها الی الملکه من العیب فی عقلها و ساقها و قدمها و کشفها عن ساقها واختبار عقلها بتنکیر العرش و... من المضامین التی تؤید هذا التلاؤم و الاشتراک أکثر فأکثر و قد اتّخذ حافظ الشیرازیّ، هذه القصّه القرآنیه الخلابه، بناء وطیدا و مادّه غنیّه لأفکاره و غزلیّته و أثری بها جمالیّتها بحیث نری أنّه هدم بناء القصّه و أحدث منها و علیها بناء جدیداً کما أنشد شعره فی أسالیّب أدبیّه بشکل رمزیّ یلقی الضوء علی کل مخاطب یتلقی منه معناه الخاصّ و یؤولّه تأویلا یختلف مع الآخراختلافا ما. مثلا انّ حافظا أخذ مادّه ""نظر"" من قصّه سلیمان التی استعُملت فی تراکیب: سَنَنظُرُ /فَانظُرْ/فَانظُرِى /فَنَاظِرَه/نَنظُر، فأحدث منها بناءا جدیدا و تراکیب حدیثه ذات إبهام جمیل و رمزمثالیّ و هی"" منظور خردمند"" (المنظوره العاقله) و ""صاحب نظر"" و ""نظر کردن"" (النظر) جاء بها فی غزلیّته بشکل رمزیّ لا ینتقل المخاطب إلی القصّه القرآنیّه إلّا بعد تأمّل عمیق. و هذا الأسلوب الرمزیّ ممّا جعل شعره فتانا طیله الزمن و خلابا علی مرّ الدهور.
۵۴۹.

بررسی تطبیقی خرد در ""شاهنامه"" و ""الأدب الصغیر و الأدب الکبیر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: شاهنامه خرد فردوسی ابن مقفع الأدب الصغیر و الأدب الکبیر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۸۰ تعداد دانلود : ۵۴۶
حکیمان ایران باستان به اندرزهای اخلاقی و مضامینی چون خوش اخلاقی، سیاست، زهد، دوستی و بخصوص خرد و خردورزی گرایش شدیدی داشتهاند. این اندرزها و مضامین از راه ترجمه متونِ پهلوی به عربی به ادبیات عرب راه یافت و استقبال مردمان عرب از فرهنگ ایران زمین را درپی داشت که اعتراف محققان و اندیشمندان عرب به تأثیر فرهنگِ ایرانیان، گواه بر این مطلب می باشد. عنصر خرد بعنوان یک اندیشة ایرانی و بعنوان یکی از عناصر پیشبرد حیات بشریت به اوج قلة تعالی و انسانیت، در آثار ادیبان مختلف سرتاسر جهان نمودی بس آشکار دارد. از نمونه این آثار کتابِ «الأدب الصغیر و الأدب الکبیرِ» ابن مقفع و کتابِ «شاهنامه» حکیم ابوالقاسم فردوسی است که مضامینِ خردی همچون عناصری پویا در هر دو اثر به چشم می خورد. مشابهتِ مضمون » خرد و خردورزی» در این دو اثر بیانگرِ مشترک بودنِ منابعِ مورد استفادة نویسندگان و سیراب شدن از سرچشمه هایِ خرد ناب حکیمان ایران باستان است. نگارندگانِ این مقاله برآنند تا با بررسی تطبیقی عناصر مشترکِ خردی در آثار مذکور و بیان شباهت هایِ مضمونی واژة خرد، اثبات نمایند که ابن مقفع و فردوسی در تألیف اثرشان از منبعی واحد بهره جسته اند.
۵۵۱.

درآمدی تطبیقی بر شاخصه های رئالیسم در آثار غلامحسین ساعدی و طیّب صالح (مطالعه موردی داستان گاو و دومه ود حامد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی رئالسیم عزاداران بیل دومه ود حامد

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۶ تعداد دانلود : ۶۵۱
واقع گرایی یا نمایش واقعیّت پس از حوادث خون بار جنگ جهانی، یکی از مهم ترین دغدغه های نویسندگان قرن بیستم گردید. آنچه برای آن ها اهمّیّت داشت پرداختن به موضوعات این دنیایی و بیان مصیبت ها و بلایایی بود که انسان معاصر با آن ها در ارتباط است. کشورهای جهان سوّم بیشتر با چنین پدیده هایی سر و کار داشتند؛ از این رو، ادبیّات آن ها بیشتر به رئالیسم گرایش داشت و در صدد بیان واقعیّت های تلخ و آشکار جامعة خود برآمدند. غلامحسین ساعدی، در ایران و طیّب صالح در سودان، از نامدارترین نویسندگان سبک رئالسیم در این دو کشورند. پژوهش حاضر کوشیده بر اساس مکتب فرانسوی ادبیّات تطبیقی و با روش توصیفی - تحلیلی، همگونی ها و ناهمگونی های داستان «گاو» از غلامحسین ساعدی و داستان دومه ود حامداز طیّب صالح را با تکیه بر مهم ترین شاخصه های رئالسیم در این دو داستان و در شش محور عنصر عادت، سیطرة واقع گرایی، رئالیسم انتقادی، روایت ساده، وجهه تیپیک شخصیّت ها و قهرمان زدایی، بررسی و تحلیل نماید. برآیند پژوهش نشان می دهد که این دو داستان به طور نمادین به جنبه های روان شناختی شخصیّت هایی پرداخته اند که در عقب ماندگی غوطه ورند و با آن خو گرفته و حاضرند پیشرفت و تمدّن را در جهت حفظ این سنّت های مندرس از دست بدهند. شاخصه های رئالیسم در هر دو داستان مشترک بوده و از کمترین ناهمگونی برخوردار است و عواملی چون فقر، جهل و سنّت در پدید آمدن آن نقش دارند.
۵۵۲.

تأثیر فرهنگ و ادب ایرانی در ادب عربی؛ مطالعه مورد پژوهانه (امثال مولّد)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۷۲ تعداد دانلود : ۵۹۹
هدف این مقاله نشان دادن تأثیر حکمت های خسروانی و اندیشه های ایرانشهری در ادب عربی است. با آنکه این سخن جدید نمی نماید، موضوع از زاویه جدیدی مطالعه شده که تا به حال به آن پرداخته نشده است. این مقاله مدعی است علاوه بر حضور گسترده حکمت های ایرانی در ادب عربی، بخش اعظم بیش از هزار مثل مولّدی (غیر عربی) که در منابع عربی وجود دارد، ایرانی است. لذا پس از ترسیم زمینه های تاریخی برای انتقال این اندرزها به ادب عربی، با معرفی ده­ها نمونه از این امثال که در ایرانی بودن آنها تردیدی وجود ندارد، راه را برای پژوهش های بعدی هموار کرده ایم. به علاوه، برای آنکه تأثیر ادب و فرهنگ ایرانی را در ادب عربی نشان داده باشیم، مضامین مشابه آنها را در ادب فارسی و عربی نقل کرده­، به امثال و حکم دهخدا ارجاع داده­ایم. در مواردی نیز به نقد شرح و تحلیل برخی متون ادب فارسی پرداخته­ایم تا نشان دهیم تأثیر اندیشه­های ایرانی در ادب عربی بیش از آن است که امروز بر اذهان محققان حاکم است و حق فرهنگ و ادب ایران نه تنها از سوی محققان عرب که از سوی اندیشمندان ایرانی هم، چنانکه باید شناخته نشده است.
۵۵۶.

دو چکامه ای که دو امیر را به وطن باز آورد (یادِ بغداد «نمرّی» و بوی جوی مولیان «رودکی»)(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رودکی نصر نمری الرشید

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۷ تعداد دانلود : ۶۴۴
جستار پیش رو به بررسی دو گزارش کمابیش یکسان از دو قصیده می پردازد؛ یکی مربوط به ادبیات عرب و سدة دوم هجری است و دیگری مربوط به ادبیات فارسی و سدة سوم. طبق این دو گزارش، هارون الرشید و امیر نصر سامانی که مدتی ترک وطن کرده با شنیدن چکامه ای که رودکی و منصور نمری می گویند، با شتاب به موطن خود باز می گردند. قصیدة رودکی به «بوی جوی مولیان» معروف است و قصیدة نمری را «یادِ بغداد» نامیده ایم. در این مقاله پس از یاد هر دو گزارش، به هم سنجی شکلی و محتوایی آن دو و تاثیر احتمالی یک راوی از راوی دیگر و عواملی که سبب شده دو قصیده در خلیفة عباسی و امیر سامانی مؤثر بیافتد، اشاره کرده ایم.....ة سوم. طبق این دو گزارش، هارون الرشید و امیر نصر سامانی که مدتی ترک وطن کرده با شنیدن چکامه ای که رودکی و منصور نمری می گویند، با شتاب به موطن خود باز می گردند. قصیدة رودکی به «بوی جوی مولیان» معروف است و قصیدة نمری را «یادِ بغداد» نامیده ایم. در این مقاله پس از یاد هر دو گزارش، به هم سنجی شکلی و محتوایی آن دو و تاثیر احتمالی یک راوی از راوی دیگر و عواملی که سبب شده دو قصیده در خلیفة عباسی و امیر سامانی مؤثر بیافتد، اشاره کرده ایم.
۵۵۸.

تأثیر رمزیّة الشّعر الفارسی وأنماطه الشّکلیّة فی شعر ""حسین مجیب المصری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: الشعر الفارسی الرمزیة الصوفیة حسین مجیب المصری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۵ تعداد دانلود : ۸۸۲
إنّ نسبة الأدب الفارسی إلی الأدب العربی نسبة الأمثال إلی الأمثال. غیر أنّ الأثر الفارسی فی الشّعر العربی ضئیل وزهید، إذا قسناه بالأثر العربی فی الشّعر الفارسی وتأثّر الشّاعر، مجیب المصری بالفرس، یتجلّی فی أکثر من مظهر وأوّل ما یذکر من ذلک مظهران: أحدهما الرّمزیة والثانی استنهاج سبیل شعراء الفرس فی مذهبهم الأدبی. إنّ هذا المقال یستعرض قطعة موجزة من تیّارات التّفاعل الثّقافی بین الأدب العربی والفارسی لدی الشّعر الفارسی وشعر مجیب المصری کعمید الأدب، مؤکّداً علی قضیة التأثیر والتأثّر فی ضوء العلاقات الثّقافیة. وقد رأینا بعض مظاهر التأثیر الفارسیّ فی شعر مجیب المصری وهو تأثیر لا یکاد یجتاز الحدود الشّکلیة إلی التّغییر الجوهری. والمصریّ ینحو منحی شعراء الفُرس فی شعرهم الرّمزی ولکن للتّعبیر عن خطورات باله وخوالج نفسه ومن مظاهر تأثّره بهم وصفه للشَّعر وتشبیه المحبوب بالسّرو وشاعرنا فی کثیر من الأحیان یأخذ الفحوی من شعراء الفرس اضطراراً لا اختیاراً، دون أن یفطن إلی ما صنع.
۵۵۹.

روابط بینامتنی در شعر شمع منوچهری و میکالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: ادبیات تطبیقی منوچهری دامغانی ادبیات عربی و فارسی ابوالفضل میکالی شعر شمع

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۵۳ تعداد دانلود : ۶۰۴
یکی از جلوه های مهمّ همگرایی فکری - فرهنگی میان ملل و اقوام بشری، سنّت های مشترک ادبی است. از جملة این اشتراک ها در ادب فارسی و عربی، شعر شمع است که به ادب الشّمعة نیز معروف است و از دیرباز در آثار برخی پارسی سرایان و تازی گویان انعکاس یافته است. این سخنوران، با به کار گیری ابزارهای هنری گوناگون به ویژه تشبیه، شمع را در دواوین و آثار خویش به تصویر کشیده اند و امروزه می توان هنرنمایی آنان را دستمایة پژوهش های بینامتنی در ادبیّات تطبیقی قرار داد. از جمله شاعران شمع پرداز در ادب پارسی و عربی، منوچهری و میکالی به شمار می آیند. منوچهری در توصیف شمع، بیشتر از اجزاء و عناصر طبیعت بهره برده است ولی میکالی غالباً آدم نمایی نموده و شمع را به انسانی عاشق یا معشوق همانند ساخته است. گاهی نیز هر دو سخنور، شمع را همچون شاخة گلی (زرد) یا عاشقی زرد و زار دانسته اند. این جنبه های اشتراک و افتراق در تعابیر و تشبیهات دو شاعر و شیوه های اندیشیدن آن ها دربارة شمع، موضوع پژوهش تطبیقی این مقالة بنیادی است که به شیوة تحلیلی - توصیفی فراهم آمده است؛ از جمله ره آوردهای این پژوهش، گسترش و تعمیق ادبیّات تطبیقی در مشرق زمین و ارائة وجوه دیگری از اشتراک فرهنگی – ادبی میان ایران و ملل عربی است.
۵۶۰.

بررسی تطبیقی صبغه اشرافی شعر عنصری و ابن معتز(مقاله علمی وزارت علوم)

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۴۸ تعداد دانلود : ۴۶۴
ادبیات، بازتاب دهندة وضعیت اجتماعی ادیب و شرایط اجتماعی زندگی اوست. براساس مکتب اروپای شرقی ادبیات تطبیقی، عوامل اجتماعی، نقش مؤثری در ایجاد ادبیات دارد و هرگاه دو جامعه در درجة یکسانی از پیشرفت اجتماعی و اقتصادی باشند، این امر، منجر به ظهور تشابه زیاد در ادبیات آنها می شود. یکی از بارزترین وجوه شعری عنصری، قصیده پرداز مشهور قرن چهارم و ا بن معتز عباسی، صبغة اشرافی و ذکر آثار و مظاهرآن است. بی تردید، شرایط زندگی دو شاعر در دربار و تمکّن مالی آنها، در به کارگیری عناصر و مظاهر اشرافی در شعر آن دو بسیار مؤثر بوده است. این جستار، براساس شیوة توصیفی - تحلیلی و با مقایسة شعر این دو شاعر و پرداختن به مصداق های اصلی و مهم صبغة اشرافی در شعر آنها، نشان می دهد که رنگ اشرافی و صور خیال مبتنی بر محیط درباری در شعر دو شاعر، بسیار محسوس و ملموس است؛ با این تفاوت که سایة مدح وستایش بر وصف های اشرافی عنصری چیره شده امّا ابن معتز در وصف های اشرافی خود، کمتر از مدح و ستایش بهره گرفته است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان