فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۲۱ تا ۵۴۰ مورد از کل ۶۵۴ مورد.
حوزههای تخصصی:
سبک شناسی تطبیقی با مقایسه ساختار متنی و فرامتنی دو متن مبدأ و مقصد، میزان همسانی ها و ناهمسانی های سبکی هر دو را نشان می دهد. در این نوع پژوهش، نوع دریافت مترجم از متن اصلی، میزان موفقیتش به عنوان واسطه انتقال سبک اصلی نویسنده، میزان تصرّف وی در سطوح زبانی، ادبی و فکری متن اصلی، تأثیر جامعه گیرنده بر ترجمه و گاهی میزان پذیرش جامعه مقصد ارزیابی می شود. ملک الشّعرای بهار در قصیده ای با عنوان «نکیر و منکر» بخش آغازین قصیده «ثورة فی الجحیم» زهاوی را به زبان فارسی برگردانده است. ویژگی های همگن و ناهمگن متن ترجمه شده و متن اصلی کدام است؟ این مقاله می کوشد با روش تحلیلی - توصیفی و سنجش سبکی دو متن یادشده، به این پرسش پاسخ دهد. اگرچه بهار می کوشد از سبک اصلی دور نشود، امّا به دلایلی، مانند بافت اجتماعی، فرهنگی و سیاسی و یا ایدئولوژی های غالب دو ملت عراق و ایران، نوع درک و خوانش بهار از قصیده اصلی و هم سویی اندیشه های وی با زهاوی، دگرگونی های فراوانی در ترجمه این قصیده چه در سطح زبانی و چه زیبایی شناختی ایجاد کرده که آن را به تألیف و اقتباس نزدیک تر کرده است تا ترجمه.
فرهنگ اسلامی - ایرانی در کتاب الأدب الصغیر و تأثیر آن در منابع عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
دو کتاب الأدب الصّغیر و الأدب الکبیر، نقطة تقاطع دو فرهنگ ایرانی و اسلامی محسوب می شوند. نویسنده با معیار عقل و خرد، مضامینی را از این دو فرهنگ برگزیده که نه تنها پس از گذشت بیش از هزار سال مورد تأیید خردمندانند؛ بلکه موجب تحسین آن ها شده اند. سبک نگارش ابن مقفّع که در نوع خود بدیع و بی نظیر است، در کنار مضامین عقلی مشترک در دو فرهنگ اسلامی و ایرانی، موجب شده است عبارات حکیمانة این کتاب که از اوّلین آثار مکتوب عربی محسوب می شود، تأثیر شگرف و کم نظیری در آثار پس از خود بگذارند. در این پژوهش نشان داده ایم که 30 عبارت حکیمانه از الأدب الصّغیر، عیناً در ده ها منبع عربی نقل شده و دست کم 27 مضمون مشترک با الفاظ مشابه، از این اثر به ادب عربی نفوذ کرده و بسیاری از مضامین آن در فرهنگ و ادب عربی نمود یافته است. این تأثیر شگرف که حاصل اندیشه های مشترک اسلامی و ایرانی است، اگر در منابع عربی بی نظیر نباشد، به یقین کم نظیر است.
تأثیرپذیری احمد سویلم در مجموعة «الشوق فی مدائن العشق» از عطار نیشابوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
احمد سویلم یکی از شاعران نسل دوم (دهة شصت) مصر است که میراث گذشتگان نقش پررنگی در اشعار او دارد. مطالعة اشعار او نشان می دهد که بخش قابل توجهی از این میراث را میراث عرفا تشکیل می دهد. در این میان، بررسی مجموعة شعری الشوق فی مدائن العشق نشان می دهد که سویلم به خوبی عطار و منطق الطیر او را می شناخته تا آنجا که به نام او صریحاً اشاره می کند و او را «قطب تصوف اسلامی» می خواند. بنابراین این مقاله در پی آن است که جنبه های این تأثیرپذیری را در قالب مکتب فرانسوی- که بر تأثیر و تأثّر میان شاعران تأکید دارد- آشکار سازد.
تاثیرپذیری فردوسی در باره ی ماهیت دنیا از نهج البلاغه
حوزههای تخصصی:
نهج البلاغه بخاطر داشتن بار معنایی عمیق و برخورداری از زیبایی های لفظی و معنوی غیر قابل وصف، همواره الگوی مناسبی برای بسیاری از شاعران و ادیبان بوده و هست. یکی از نام آوران عل م و ادب که در سروده های خویش از این کتاب ارزشمند در موضوعات گوناگون، فراوان استفاده نموده، حکیم طوس است. در نهج البلاغه مباحث زیادی پیرامون ماهیت دنیا مطرح شده که مورد استناد شاعر قرار گرفته است. برخی اوصاف دنیا در سخنان امام علی (ع) عبارتست از : ناپایداری، سرشار از رنج و گرفتاری، محل آزمون و امتحان، سرای پند و عبرت، مکانی برای توشه برداشتن، و... که بیان آنها در دیوان شاعر متجلی است. تلاش مقاله بر این است تا تنیدگی و اثرپذیری شاهنامه را در بحث دنیا از نهج البلاغه تبیین نماید.
بررسی تطبیقی عنصر زمان و زمانمندی خطی و یادواره ای (مطالعة موردی: «بعد از ظهر سبز» و «دُومَه وَد حَامِد»)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
روایت شناسی و به ویژه مقوله زمان در روایت از دانش های جدید نقد ادبی و روایی در چند دهة اخیر است. ژرار ژنت فرانسوی موفّق ترین نظریه پرداز زمان روایی است که نظریه خویش را در سه قالب «نظم، تداوم و بسامد» مطرح کرده است. هم چنین ژولیوا کریستوا نیز بر این عقیده است که می توان زمان داستان های روایی را با تحلیل زمان روایی و زمان متن مورد بحث به دو گونه زمانمندی یادواره ای و خطی تقسیم کرد. در واقع زمانمندی خطی خصلتی دراماتیک و زمانمندی یادواره ای خصلتی روایی به متن می دهد. این پژوهش دو داستان کوتاه «بعد از ظهر سبز» از مصطفی مستور، داستان پرداز ایرانی و «دُومَه ود حَامِد» از طیب صالح، رمان نویس نامدار سودانی را با هدف تبیین عنصر زمان و زمانمندی خطی و یادواره ای به روش توصیفی- تحلیلی و رویکرد ادبیات تطبیقی بررسی کرده و نشان داده است که این دو اثر به دلیل به کارگیری استرجاعات و پرش های زمانی فراوان در چارچوب نظریه ژنت و زمانمندی خطی و یادواره ای قابل بررسی هستند، شاکله های روایی زمان و نیز نزدیکی این دو نظریه در باب زمان روایی (زمانمندی یادواره ای) و دراماتیک (خطی) در دو اثر تقریباً یکی است که این جستار تقرب و همگرایی این دو داستان را به نظریه زمانمندی ژنت و زمانمندی یادواره ای کریستوا تبیین کرده است، با این تفاوت که متن داستان «دُومه ود حَامِد» خصلت روایی بیشتری با این دو نظریه و به ویژه زمانمندی یادواره ای کریستوا دارد.
بررسی و تطبیق اندیشه های اجتماعی در شعر بدر شاکر السیّاب و قیصر امین پور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شعر معاصر، توجّه به مسائل اجتماعی را سرلوحه مضامین خویش قرار داده و شاعرانی را به تاریخ معرفی کرده است که در راستای تصویر مفاهیم اجتماعی و حلّ مشکلات جامعه کوشیده اند. بدر شاکر سیّاب شاعر معاصر عراقی و قیصر امین پور شاعر معاصر ایرانی ازجمله ادیبانی هستند که تعهّد به مسائل اجتماعی، بخش بزرگی از دغدغه های ذهنی آن ها بوده و آثار شعری فراوانی در این موضوع از خود برجای گذاشته اند. انعکاس ظلم و فساد جامعه، دعوت به صلح، آزادی و تشویق به مبارزه و جهاد از برجسته ترین مضامین اجتماعی این دو شاعر است. در این پژوهش سعی کرده ایم با محوریت این چهار مضمون در شعر این دو شاعر، به بررسی و کشف مصادیق همنوایی و تبیین تفاوت های نگاه آن ها -که متعلق به دو محیط جغرافیایی و فرهنگی متفاوت اند- بپردازیم، تا معلوم شود چگونه اندیشه ای اجتماعی در نقطه ای از جهان ظهور یافته و در نقطه ای دیگر همان اندیشه به گونه ای دیگر مجال بروز می یابد.
مقایسة بنمایه های پایداری نسیم شمال و صالح محمود هُواری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ادبیّات پایداری واکنش فکری فرهنگی ملّت های تحت سلطه است. ملّت ها با اینکه از جغرافیا، فرهنگ، منش و آرمان های مختلف برخوردارند، امّا بنمایه های ادبیّات پایداری در جای جای دنیا در اغلب موضوع ها، جهت گیری واحدی را دنبال می کند. پژوهش حاضر بر آن است تا با روش توصیفی تحلیلی و با تکیه بر مکتب امریکایی ادبیّات تطبیقی، بنمایه های ادبیّات پایداری را با محوریّت دیوان «باغ بهشت» نسیم شمال، شاعر دورة مشروطه در ایران و دیوان «مرایا الیاسمین» صالح هواری، شاعر معاصر فلسطینی، که هر دو از شاعران متعهّد در قبال سرزمین و مردم خود هستند، با هم مقایسه نماید و بیش از پیش زوایای پنهان و ناگشودة ادبیّات پایداری را در ایران دورة مذکور و فلسطین معاصر بنمایاند. از مهم ترین یافته های این پژوهش آن است که نسیم شمال اندیشه های خود را در مقولة مبارزه و پایداری با زبان صریح و آشکار بیان کرده است و صالح هواری به زبان رمز و اشاره.
بررسی تطبیقی استعاره های مفهومی مشترک رباعیّات خیّام و طلاسم ابوماضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مسئله اصلی این مقاله، بررسی تطبیقی استعاره هایی است که تأثیر و تأثّرها و اشتراکات فکری رباعیّات خیّام و طلاسم ابوماضی را نشان می دهند. مبانی نظری مقاله، نظریه استعاره های مفهومی است که استعاره را از شگردی بلاغی، به ابزاری برای اندیشیدن ارتقا داده است. در آغاز، مبانی نظریه یادشده را بر اساس کلیدواژه های زبان شناسان شناختی بازخوانی کرده ایم و گزارشی از استعاره های مشترک رباعیّات خیّام و طلاسم ابوماضی ارائه داده ایم. آنگاه استعاره ها را براساس مضمون به چهار گروهِ پدیده، به مثابه اسیر است، حیوان به مثابه انسان، است، جهان به مثابه بناست و جهان به مثابه دایره است، تقسیم کرده ایم. سپس، استعار ه های با ویژگی های منفی و استعاره های دو پهلو را بررسی کرده و به تحلیل شناختی هر گروه پرداختهد ایم و ارزش زیباشناسی و شگردهای هنری استعاره ها را در ذیل آن آورده ایم ومشخص کرده ایم که شگردهای مهم خیّام و ابوماضی، به عنوان مبتکر بوطیقای رباعیّات چندپهلو و قصاید فلسفی، در ساختن استعاره ها چیست. مقاله با این نتیجه به پایان می رسد که نگرش های ابوماضی در طلاسم، نشان دهنده نوعی بینامتنیّت و بازتاب گفتمان فلسفی خیام است.
پژوهشی فارسی از لبنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
ویکتور کک، تاثیر فرهنگ عرب در اشعار منوچهری دامغانی، دارالمشرق، بیروت 1971، 182 صفحه.
تاثیر فرهنگ عرب در اشعار منوچهری دامغانی اثری است محققانه از دکتر ویکتور کک، استاد دانشگاه لبنان. این محقق کتاب دیگری نیز با نام تاثیر صابیین حران در تمدن اسلامی به زبان فارسی تالیف کرده که آن نیز به سال 1971 در بیروت به چاپ رسیده است. وی سفرنامه ناصرخسرو را نیز از فارسی به عربی ترجمه کرده است.
کتاب مشتمل است بر دو باب با پیش گفتاری به قلم دکتر محمد محمدی درباره تاثیر متقابل زبان و ادب فارسی و عربی که در آن آمده است: «کتاب حاضر، که نمونه ای از دقت بحث و حسن ذوق و سلیقه مولف فاضل آن است، جایی را در ادبیات فارسی و در زمینه ادبیات تطبیقی پر می کند که تا به حال خالی می نمود» (ص 17).
باب اول با عنوان «نفوذ زبان و ادبیات عرب در ایران تا پایان دوران غزنویان» سه فصل دارد. فصل نخستین، «انتشار زبان عربی در ایران»، تاریخچه مختصری است از چگونگی تاثیر و نفوذ زبان عربی در ایران. در فصل دوم، «محیط ادبی منوچهری و نفوذ ادبیات عرب در آن»، دربارهای صاحب بن عباد، آل بویه، قابوس بن وشمگیر و سلطان محمود غزنوی به عنوان مهم ترین مراکز ترویج زبان و ادب عربی در عصر منوچهری معرفی شده و از تاثیر ناگزیر این مراکز بر محیطی که منوچهری در آن می زیسته سخن رفته است. در فصل سوم، «نفوذ شعرای عرب در سخن سرایان پیش از منوچهری و تاثیر موضوعات و شیوه ها و برخی از مضامین شعر عربی در آثار آنها»، از چند تن از شاعران ذواللسانین متقدم بر منوچهری مانند شهید بلخی، ابوطیب مصعبی، خسروی سرخسی، ابوالفتح بستی، محمدبن عبدالله جنیدی، قابوس بن وشمگیر و ابوالحسن آغاجی و شعر ایشان یاد شده و نیز نمونه هایی از ترجمه اشعار از عربی به فارسی و از فارسی به عربی آمده که ذیلا از هر یک نمونه ای نقل می شود...
بهار و ادب عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در مقاله ای که پیش رو دارید، نگارندگان با در نظرداشتِ پژوهش های پیشین دربارة اثرپذیریِ ملک الشّعرای بهار از قرآن، حدیث، امثال، حکم و متون نظم عربی و به روش توصیفی - تحلیلی، نویافته های خود را در این باره با سامانی دیگر نمایانده اند. در این راستا، نتایج جست وجو در سرچشمه های عربیِ برخی از سروده های بهار و انواع بهره برداری های وی از ادب عربی در سه بخش همسانی های شعر بهار با شعر عربی، تمثّل به امثال و حکم عربی و ترجمة منظوم شعر عربی عرضه گشته است. از مهم ترین یافته های جستار حاضر، می توان به این نکته اشاره کرد که اثرپذیری بهار از ادب عربی غالباً با ابتکار و نوآوری و بازسرایی همراه است و به هیچ روی، بوی تقلید از آن استشمام نمی شود و به همین سبب، بازشناسیِ نمونه های فراگیری او بسیار دشوار است.
بررسی تطبیقی قصاید رضویّة ابن یمین و صاحب بن عبّاد با رویکرد بینامتنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
رویکرد بینامتنی یا ارجاعات میان متنی یکی از مباحث مهمّ و مورد توجّه نظریه پردازان معاصر است. در این رویکرد، فرض بر این است که متون مختلف از دیرباز با یکدیگر تعامل داشته و تحت تأثیر آثار پیش از خود خلق شده اند. از این رو، هیچ اثر مستقلّی را نمی توان یافت که از این تأثیرپذیری و روابط بینامتنی متقابل برکنار بوده باشد. از جمله متونی که در این زمینه قابل بررسی هستند، قصاید فراوانی است که در مدح و ستایش امام هشتم شیعیان به زبان فارسی و عربی به رشتة نظم درآمده اند. با نگاهی به این قصاید ملاحظه می شود؛ اشتراکات معنایی و لفظی بسیاری در آن ها وجود دارد؛ گویی هر یک از آن ها با توجّه به شعر قبل از خود سروده شده اند. در این جستار، کوشش شده است تا دو قصیدة رضویّه از ابن یمین به زبان فارسی و صاحب بن عبّاد به زبان عربی، بر اساس نظریّة بینامتنی مورد بررسی قرار گیرد. نتیجه، بیانگر این است که قصاید مدّنظر در دو حوزة محتوا و ساختار دارای اشتراکات زیادی است به گونه ای که می توان ادّعا کرد؛ در این دو متن، تعامل و روابط دیالکتیکی و به تعبیر باختین، منطق مکالمه، حکم فرما بوده است.
عنوان شناسی تطبیقی نام سروده های دو مجموعه «زمستان» اخوان و «المجد للأطفال و الزیتون» البیاتیاز منظر مکتب رمانتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مهدی اخوان ثالث در ادبیات معاصر فارسی و عبدالوهاب البیاتی در ادب معاصر عربی ازجمله شاعرانی هستند که حضور مؤلفه های رمانتیسم در عنوان و متن شعرشان چشمگیر است. این جستار بر عنوان شناسی تطبیقی شعر در دو حوزه زبانی-ادبی فارسی و عربی و تبیین پیوند عنوان (به مثابه عنصر شاخص پیرامتنی) با عناصر درون متنی و برون متنیِ مؤثر بر انتخاب عنوان سروده ها متمرکز است و مؤلفه های رمانتیسم در نام سروده های نخستین مجموعه شعری این دو شاعر (زمستان و المجد للاطفال و الزیتون) را، پس از ورودشان به جهان سیاست و متأثرشدن زندگی شان از آن، بررسی می کند و میزان بازتاب این مؤلفه ها را مقایسه و تحلیل می کند تا مشخص شود کدام مؤلفه یا مؤلفه ها در نام سروده های هریک برجسته تر است و علت برجستگی چیست. مطالعه عنوان های شعری دو مجموعه نشان می دهد که برخی مؤلفه های رمانتیسم، ازجمله «بازگشت به کودکی»، «گریز و سفر»، «اندوه و تنهایی» و «گذشته گرایی رمانتیک»، در عنوان های شعری هر دو شاعر به طور آشکار بازتاب یافته است، امری که با توجه به جایگاه ویژه عنوان در شکل گیری هویت کلی متن، از جایگاه خاص رمانتیسم در دیدگاه دو شاعر حکایت دارد. برخی مؤلفه ها (ازجمله ملی گرایی رمانتیک) در عنوان شعرهای البیاتی بازتاب یافته است، اما با اینکه متن بسیاری از سروده های اخوان با ملی گرایی در پیوندی استوار است، در عنوان شعرهای او از آن نشانی نیست.
بازتاب اسطوره قهرمان در شعر انسان گرای یوسف الخال و فروغ فرخزاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
یوسف الخال، شاعر سوری و فروغ فرخزاد، شاعر ایرانی، دو شخصیت ادبی هستند که انسان معاصر و دغدغه های او در زندگی اجتماعی، درکانون اندیشه آن هاست. تصویری که فروغ در دو دفتر«تولدی دیگر» و«ایمان بیاوریم به آغاز فصل سرد» و الخال در «قصیده طویله» با بهره گیری از اسطوره «قهرمان» از انسان معاصر ترسیم می کنند، همانندی بسیاری دارد. بحران هویّت انسان در جوامع کلان شهری مدرن در نتیجة فاصله گرفتن او از ارزش های سنّتی و میراث معنوی، درونمایه اصلی این آثار است. نقطه اشتراک دو شاعر در این ارتباط، تأثیرپذیری عمیق از «تی.اس.الیوت» است که شعر او به عنوان یکی از آبشخورهای اصلی تحوّل در شعر مدرن عربی و فارسی قلمداد می شود. جستار پیشِ روی از رهگذر تحلیل درونمایه های مرتبط با اسطوره فوق الذکر به روش توصیفی تطبیقی در آثار دو شاعر، همانندی محتوایی آن ها در ترسیم چهره انسان معاصر را نشان می دهد. برداشت نهایی آن است که آثار یادشده، عرصه جدال نومیدی و امید برای رهایی انسان معاصر از بحران هویّت است.
فنّ المُلمَّع: حلقه الوصل بین الشعرین العربی والفارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
المُلمَّع لغهً یعنی شیئاً أو أمراً یجمع لونین مختلفین أو صفتین مختلفتین، والشعر الملمَّع فی الأدب العربی القدیم شعر یجمع الشطور أو الأبیات المُعْجَمه والمُهْمله، وهو فی العصر الحدیث شعر منظوم بالعربیّه الفصحى والعامّیّه. ولکن ما یهمّنا فی هذا البحث هوالملمَّع عند الفرس الّذی یتکوّن من شطور (أو أبیات) بالعربیّه إلى جانب شطور (أو أبیات) بالفارسیّه. وبما أنّ الملمَّع بالمعنى الأخیر یشمل شعراً منظوماً باللغتین العربیّه والفارسیّه، فإنّ دراسته تندرج فی مجال الدراسات الأدبیّه المقارنه، وبناءً على ذلک فعلینا أن نتّبع المنهج المقارَن فی هذا البحث.
إنّ السؤال الأساس المطروح فی هذا النوع من الشعر هو أنّه کیف استطاع الشاعر جمع الأبیات العربیّه إلى جانب الأبیات الفارسیّه، مع أنّ لکلّ واحد من النظامین الشعریّین خصائص وزنیّه و قافویّه خاصّه به. لقد تبیّن لنا، من خلال دراسه الملمَّعات إلى جانب اطّلاعنا على علم العروض فی الأدبین، أنّ هنالک میزه مشترکه بین النظامین الوزنیّین ساعدت الشعراء الفرس على نظم الملمَّعات وهی الأساس الوزنی المشترک فی النظامین، أی یعتمد کلاهما على الکمیّه فی المقاطع مع الاعتراف بوجود اختلافات جزئیّه بینهما أهمّها الاختلاف فی طول المصراع، والجوازات الوزنیّه. کما تبیّن لنا أنّ الملمَّعات تتّبع القواعد الوزنیّه الفارسیّه عادهً فی الخصائص الجزئیّه المذکوره. إذن یمکننا القول إنّ الملمّعات ذات صبغه فارسیّه بسبب اتّباعها هذه الخصائص الجزئیّه فی الوزن والقافیه، فضلاً عن الذوق الفارسی الّذی یسود الملمَّعاتِ فی کثیر من الأحیان.