فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۸۱ تا ۸۰۰ مورد از کل ۱٬۴۵۰ مورد.
از لنین متنفرم
اسطوره و ادبیات پسامدرن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تاثیر فلسفه بر ادبیات، انکارناپذیر است. از این میان می توان به فلسفه ای اشاره کرد که مارتین هایدگر در قرن بیستم مطرح می کند و ادبیات عصر پسامدرن را تحت تاثیر خود قرار می دهد. تاکید بر پیوند انسان و جهان تلاش در جهت شناخت آنها و نیز کوشش برای بازگشت به اصلها و سرچشمه ها سه ویژگی بنیادی فلسفه هایدگر است که در ادبیات پسامدرن رسوخ یافته است. از طرفی این سه اصل بنیادی در رگ و ریشه اسطوره نیز هست. بدین ترتیب به واسطه فلسفه هایدگر سه شباهت بنیادین میان اسطوره و ادبیات پسامدرن پدید می آید. گذشته از این ویژگیهای بنیادین مشترک، شباهتهای بسیاری یز در سطح این دو هست که در اسطوره «ناآگاهانه» و بیشتر به دلیل مبتنی بودن آن بر فرهنگ شفاهی رخ می دهد و در ادبیات پسامدرن «آگاهانه» و البته در پی به کارگیری تمهیداتی خاص. در این مقاله با نظر به فلسفه هایدگر، ویژگیهای مشترک اسطوره و ادبیات پسامدرن مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
رابطه حقیقت و آزادی و تفکر هایدگر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۴ شماره ۵۰
حوزههای تخصصی:
مارتین هایدگر در کتاب درباره حقیقت اظهار می دارد که «ذات حقیقت آزادی است». این مقاله در صدد تفسیر این عبارت و روشن ساختن تفسیر عمیق تری است که هایدگر از معنا و مفهوم حقیقت و نسبت آن را آزادی آدمی ارایه می دهد. در این بحث آزادی نه در معنا و مفهومی سیاسی یا اجتماعی بلکه در گفتمانی وجودی (اگزیستانسیل) و هستی شناختی (اولتولوژیک) به کار رفته است.
ایمان گرایی و فلسفه ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۴ شماره ۳۵
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
نویسنده در این سطور به بیان دیدگاه فلسفی و دینی ویتگنشتاین و پیوند آنها با یک دیگر میپردازد. در این باره وی نخست رویکرد فلسفی متقدم ویتگنشتاین را بیان کرده؛ سپس بطور گستردهتر دیدگاه متأخر وی و پیوند مفاهیم (بازیهای زبانی) و (صور حیات) با دیدگاه ایمانگرایانه و غیر معرفتبخش او و پیروانش را عرضه داشته است. مترجم در انتها برای ارزیابی آرای ویتگنشتاین بابی گشوده، و مولفه های فلسفی نگرش دینی او را برشمرده و ملاحظاتی بر ان افزوده است.
بازگشت به خود چیزها
وجود
ریطوریقای مخدرات
هرمنوتیک فلسفى و قرائتهاى مختلف از دین
منبع:
رواق اندیشه ۱۳۸۴شماره ۴۴
حوزههای تخصصی:
هرمنوتیک شامل مجموعه بحثهایى درباره تفسیر متن و فهم آن است. در واقع، علمى است که متکفل بیان شیوه فهم و مکانیزم تفسیر متون است. براى هرمنوتیک مىتوان دو اصطلاح عام و خاص تصور کرد. اصطلاح عام آن، هر نوع پژوهشى را در باب تفسیر متن شامل مىشود و اصطلاح خاص آن ناظر به مباحثى است که معناى متن را با توجه به فضاى فرهنگى و علمى ذهن مخاطب در نظر مىگیرد. هرمنوتیک فلسفى رویکردى جدید در باب تفسیر متن است که مبتنى بر مفسرمحورى است. نظریه قرائتهاى مختلف از دین، مبتنى بر همین مبناى تفسیرى هرمنوتیک مدرن است. آنچه در پى مىآید نگاهى منتقدانه به مبانى هرمنوتیک مدرن و قرائتهاى مختلف از دین و نوع ارتباط آنها با یکدیگر است.
معنای سنت از دیدگاه سنت گرایان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
در این دیدگاه سنت با حقیقت مرتبط است و مانند حقیقت می تواند در صورت های خاصی تعیین یافته و جلوه گر شود اما همواره تعینات خاص آن مرتبط و متصل با سنت و یا حقیقت اولیه باقی می ماند دلیل تعیین یافتن سنت در صورتهای خاص نیازهای زمانی و مکانی بشر است دین و وحی جلوه ها و تعیناتی از این حقیت اند فلسفه ( مابعد الطبیعه ) عرفان ( تصوف) و الهیات نیز طرق شناخت سنت یا حقیقت اصیل به شمار می آیند در این سیر شناختی نقش انسان های کامل و برگزیده کاملا برجسته است سنت ها این قابلیت را دارند که رشد و تحول یابند اما همواره در اتصال به منبع اصلی خود باید پذیرای تغییرات باشند توجه به تجلیات سنت انسان هنرمند را وا می دارد تا آن را در شکلی رمز گونه و نمادین در اثر خودش منعکس کند و این رمزها و نمادها واسطه اتصال انسان با سنت( حقیقت) نخستین را فراهم می آورد
کلّی از دیدگاه راسل با تکیه بر نظریه مُثُل
منبع:
فلسفه دین ۱۳۸۴ شماره ۴
حوزههای تخصصی:
این مقاله بر آن است تا سیر تحول مسئله کلیات را با تأکید بر نظریه مُثُل از دیدگاه راسل، مورد بررسی قرار دهد. همچنین سعی شده است که این مسئله در آثار متقدم و متأخر او نیز مورد ملاحظه قرار گیرد که آیا تغییری در نگرش وی به وجود آمدهاست یا نه؟ در مسئلة کلیات چند نظر وجود دارد: 1. کلیات، نام و اسامی بیش نیست 2. کلیات، وجود واقعی دارند، نظیر مُثُل افلاطونی. 3. کلیات در ضمن افراد وجود دارند ولی وجود مستقل ندارند. انتقادات راسل به نومینالیستها نشانگر، عدم تمایل او به دیدگاه نومینالیستی است و در آثار اولیه او به یک پیرو افلاطون بیشتر شباهت دارد و در مرحلة بعد او به دیدگاه پوزیتیویستی ، هیوم نزدیک می شود. مسئلة کلیات را بیمعنا میداند و در مرحلة سوم و در آخرین کتابهایش به دیدگاه نخست خود نزدیک میشود و معتقد است که تجربهگرایی محض دیگر قابل اتکا نیست و هوادار نظریة کلیات است. البته دیدگاه نهایی او با دیدگاه افلاطون فرق دارد و از لحاظ منطقی، اسمای عام و یا حداقل کلماتی که دالّ بر نسبت و روابطند را میپذیرد.
رابطه خدا و انسان از دیدگاه حضرت امام خمینی و کی یرکگارد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
از میان اموری که به رابطه خدا و انسان مربوط می شود سه مساله به طور مشترک در آثار امام خمینی و کی یر کگارد مورد توجه ویژه قرار گرفته است که یکی از آنها هبوط آدم است که منجر به ورود اولین انسان به جهان طبیعت شد امام خمینی معتقد است که این واقعه کلید باب برکات خدا و عامل بسط رحمت او بر جهان بشری است ولی کی یرکگارد با اشاره به نافرمانی آدم ع و خوردن از درخت ممنوعه هبوط را مجازات یک گناه می داند از سوی دیگر کی یرکگارد معتقد است که خداوند چنان عشق و شفقت بیکرانی به انسان دارد که از سرلطف خود انسان می شود و به زمین می آید تا در رنجهای او شریک شود این رابطه منحصر به فرد که کی یرکگارد از آن به انسان شدن خدا تعبیر می کند از دید امام امری مردود است ولی به نظر می سد که آنچه ایشان در توضیح مقام خلیفه اللهی انسان کامل و نیز در تبیین متمثل شدن آدم به صورت خداوند می گوید بیان محتوا و مراد همان رابطه ویژه در فرهنگ اسلام است و این رابطه مساله دوم از سه مساله مورد بحث مقاله است آخرین مساله مقاله ابتلا و آزموده شدن به سختیها ست که طی آن بنای ایمان بعنوان پل ارتباطی خدا و انسان ساخته می شود و استواری این بنا به نظر کی یرکگارد با تسلیم شدن به امر خدا سنجیده می شود هر چند که این تسلیم منفعلانه و از سر نارضایتی باشد اما از نظر امام خمینی کیفیت تسلیم در نحوه ایمان دخالت تام دارد و از این رو نهایت ایمان رضاست یعنی تسلیم با نهایت خشنودی نه مطلق تسلیم.