فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳۳۶ مورد.
نقدهای اسپینوزا بر انسان وار انگاریِ خدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
اسپینوزا سعادت شناسی خود را مبتنی بر تصویری غیر انسان وار از خداوند می سازد و بدین جهت با تشخیص علل گرایش های انسان وار انگارانه در حوزه الهیات و به طور خاص خداشناسی، به نقد چنین خدایی می پردازد. مقاله حاضر با روش منظومه گرایی مفهومی در صدد بیان نقدهای اسپینوزا بر انسان وار انگاری خداست. بدین صورت که مفاهیم اصلی و اشتقاقی ای را که اسپینوزا در اطراف این مسئله مطرح می سازد، مشخص کرده تا به منظومه ای از مفاهیم به هم مرتبط دست یابد و بحث های مرتبط با آن ها را نظام بخشد. این مقاله نشان می دهد که اسپینوزا ریشه انسان وار انگاری را اصولاً در نقص معرفتی بشر می داند. وی با نقد دو مفهوم اصلی «خلق» و «حدوث»، مفاهیم اشتقاقیِ عقل و اراده و حکمت (غایتمداری در فعل) را در این منظومه مفهومی مشخص کرده و چنین صفاتی را از جانب ذات ربوبی نفی می کند و بدین واسطه اطلاق خیر و شر اخلاقی و انفعالات عاطفی را نیز بر خداوند بی مبنا می سازد.
روشنگری علیه روشنگری
مبنای انسان شناختی تمایز عقل و ایمان نزد توماس آکویناس و دکارت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت عقل باوری ( قرون 16 و 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی میانه (قرون 12 و 13)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
در بحث رابطه عقل و ایمان به عنوان یکی از مباحث مهم در حوزه الهیات و فلسفه، توماس آکویناس یکى از متکلمان برجسته مسیحى در قرون وسطا بارویکرد عقل گرایى خود، عقل را مستقل از ایمان، بلکه حاکم بر آن مى داند. در عقل گرایی جدید نیز که دکارت مؤسس آن دانسته می شود، چیزی فراتر از عقل وجود ندارد؛ به عبارت دیگر هر آنچه با عقل قابل شناسایی نباشد، در حوزه معرفت قرار نمی گیرد. هرچند دکارت و توماس آشکارا دو روش کسب معرفت، یعنی عقل و ایمان را از هم جدا می کنند ، اما بین آنها تناقضی نمی بینند، بلکه بین آن دو به هماهنگی بنیادی قائل اند.
در این مقاله با توجه به تفوق و برتری اراده بر عقل که در انسان شناسی دکارت و آکویناس دیده می شود، به تبیین نسبت بین ایمان و عقل براساس بینش آنان از انسان پرداخته می شود.
تأملی در منشأ تصور علیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی عصر جدید دکارت تا کانت تجربه باوری انگلیسی (قرن 17)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه اندیشه های فلسفی در ایران معاصر
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی علت و معلول
در پاسخ به این پرسش که «منشأ تصور علیت چیست؟» نظریه های گوناگون مطرح بوده است. در این مقاله با پنج نظریه آشنا می شویم: 1. هیوم منکر علیت است و نظریة تعاقب را به عنوان توضیح و توجیه آنچه مردم و فیلسوفان علیت می شمارند، پیشنهاد کرده است؛ 2. علامه طباطبایی و شهید مطهری تلاش کرده اند با تکیه بر علم حضوری، منشأ تصور علیت را توجیه و نظریة تعاقب را نقد و رد کنند؛ 3. دکتر احمد احمدی نیز سعی کرده با تکیه بر اصل اتحاد حاس و محسوس مسئله را حل کند؛ 4. شهید صدر و آیت الله جوادی آملی معتقد به بداهت اصل علیت اند؛ 5. نویسندة مقاله معتقد است نقد هیوم با تکیه بر علم حضوری یا تمسک به اتحاد حاس و محسوس رد نمی شود. بخشی از راه حل در بداهت اصل علیت است. ولی هرچند بداهت با توضیحاتی که خواهد آمد بهترین نظریه در توضیح و توجیه اصل علیت و منشأ تصور آنست اما برای حل مسئله کافی نیست؛ زیرا: نظریة بداهت و حتی اگر نظریة علم حضوری و اتحاد حاس و محسوس را نیز بپذیریم؛ در نهایت، کلیت اصل علیت را توضیح داده و توجیه می کنند نه مصادیق علیت را؛ در حالی که مشکل اصلی در بحث علیت اینست: «از کجا بفهمیم الف علت ب است نه ج یا ...؟». در پایانِ مقاله سعی شده با ترکیب عقل گرایی (Rationalism) و حس گرایی (Empiricism) ، و نیز با استفاده از روش آزمون و خطا، پاسخی قابل قبول به پرسش اخیر داده شود.